Telegram Web Link
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت29
دیانا:ارسلان میشه تا دستشویی باهام بیایی
ارسلان:اره چرا نیام
همین اره که گفتم قشنگ اتیش تو چشمای ستایش میشد دید
دیانا:ستایش سرخ شد😂
ارسلان:ایول کارت درسته😂⚡️
دیانا:ما اینیم دیگ
میخوای یکم قدم بزنیم
ارسلان:هوم:)
دیانا:راه میرفتیم همینجوری و میخندیدیم شاید ارسلان اونقدرم بد نبوده🙂
ارسلان:دیانا
دیانا:جانم
ارسلان:مرسی تا اینجا با هام بودی و تنها نزاشتی:)
دیانا:کاری نکردم انجام وظیفه بود
پام دردگرفت یکم بشینیم
ارسلان:بیا اینجا بشین
دیانا:پوفففف
ارسلان:دیانا نگاهش به روبه رو بود چند دقیقه به نیم رخش خیره شدم دیانا دختر خوشگلی بود همه پسرا دانشگاه دنبالشن
دیانا:هس کردم ارسلان داره بهم نگاه میکنه ولی رومو اون طرف نکردم
ارسلان:دیانا ی چی بگم
دیانا:میشنوم
ارسلان:ن ولش منصرف شدم
دیانا:خو بگو دیگ کجکاو شدم
ارسلان:ن شاید ی چی بشه بیخیال
دیانا:یا میگی یا همینجا تیکه تیکت میکنم
ارسلان:باشه دیگ😂
اگ من بهت بگم دوست دارم...
دیانا:نمیخواد ادامه بدی
ارسلان:گفتم که از اول ولش کن تو هی زور شدی بگم
دیانا:خو تو که هنو فرصت ندادی من جواب سوالتو بدم
ارسلان:بگو
دیانا:اول ی دل سیر کتکت میزنم بعد بغلت میکنم بعد میکشمت
ارسلان:بیچاره اونی که عاشق تو بشه😐
دیانا:ادمش فرق داره عزیزم😌
ارسلان:عجب یعنی من ادم نیستم
دیانا:ادم مورد نظر من نیستی😌😂
ارسلان:خو منم گفتم که اگه معنی اگه هم ک خودت میدونی😐😂
دیانا:اره عزیزم اره😂
ارسلان:میرما•••••••

ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت30
ارسلان:میرم اینجا تنهات میزارما
دیانا:خا بابا
ارسلان:پاشو بریم دیگ هوا داره تاریک میشه
دیانا:اره بریم
ارسلان:تو راه کلی گفتیم و خندیدیم با هم
20min•••••••
ممد:کجایین شما دوتا
پانیذ:نگرانتون شدیم
دیانا:رفتیم قدم بزنیم
ارسلان:نگران نباشین کسی نمیبردتمون😐😂
دیانا:ارسلان ی لحظه بیا
ارسلان:بگو
دیانا:ستایش و ارمان اونجا نشستن بیا ما بریم روبه روشون بشینیم
ارسلان:باش ولی بحث نکن باهاشون
دیانا:بیا دیگ
رفتیم نشستیم رو چمنا حدودا دو سه متر با ستایش فاصله داشتیم ولی از بچه های خودمون دور بودیم
ارسلان:بیا بریم دیانا،ستایش فقط زل زده ب ما
دیانا:یکم بخند
ارسلان:چرا
دیانا:میگم بخند
ارسلان:باش باش😂
دیانا:همینحوری که داشت میخندید دیدم ستایش و ارمان خیلی بهمون نگاه میکنن رفتم نزدیک صورت ارسلان شدم و دستمو رو گونه اش کشیدم
ارسلان:با همون لبخند رو لبام اروم به دیانا گفتم داری چیکا میکنی
دیانا:حرف نباشه خودم میدونم
به صورتش نزدیک تر شدم
ارسلان:خیلی دارن بهمون نگاه میکننا😐😂💔
دیانا:میدونم برا همین دارم اینکارو میکنم
انقدر به صورتش نزدیک شدم که نفساشو حس میکردم
ارسلان
ارسلان:جانم
دیانا:هر اتفاقی اینجا افتاد خاکش کن
ارسلان:باش
دیانا:نزدیک لباش شدم و بوسیدمش اونم همراهیم کرد
بعد چند ثانیه از هم جدا شدیم
روم رو که کردم اون طرف دیدم ستایش با حرص خیلی زیادی پاشد با ارمان رفت
ارسلان:دیانا انتظار نداشتم
دیانا:هه دیدی پا شد رفت
ارسلان:چرا
دیانا:چی چرا
ارسلان:چرا بوسیدیم
دیانا:چون خودم خواستم
جوو ورت نداره
ارسلان:دیانا••••••

ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
درباره پارت گزاشتن خیلی گفتین

خب بچعا من یکم سر درد دارم یکم حالم بهتر بشه پارت میزارم حتما:)
پیج اینستامونه🙂⚡️
http://Instagram.com/_rz_rana_
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت31
ارسلان:دیانا ولی دیدی چطوری خشکشون زد
دیانا:اره توم دیدی من چیکا کردم
ارسلان:مس همیشه گند بزرگی زدی🙂😂
دیانا:پاشو پاشو میخوام برم پیش بقیه
ارسلان:بریم خو
15min••••••••
دیانا:نیکا بیا بریم دیگ بخوابیم
نیکا:بریم عزیزم
دیانا:فعلا بچه ها
نیکا:خدافظ
••••••
دیانا:نیکا میخوام ی چیزی بهت بگم
نیکا:جانم بگو میشنوم
دیانا:فک کنم عاشق شدم😐
نیکا:عاشق کی
دیانا:مسخره نمیکنی
نیکا:ن مگ مرض دارم
دیانا:خب پس میگم
نیکا:بگوووووو
دیانا:من عاشق
نیکا:خب تو عاشق کی شدی
دیانا:ارسلان
نیکا:جرررررر😂😂😂
دیانا:خیلی بیشعوری
نیکا:وای پاره شدم
دیانا:زهرمار
نیکا:خب ببخشید😂
دیانا:چیکا کنم
نیکا:بگو بهش
دیانا:ن نمیشه
نیکا:اوکیش میکنم خودم
دیانا:باش:)
نیکا:ولی ادم قهد بوده عاشق این شدی😂
دیانا:اره لعنت ب قلبم😐💔
نیکا:بیا بخوابیم صبح حرف میزنیم
دیانا:ولی•••••••

ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#𝒑𝑶𝒔𝒕🌵☁️
#ـپـسـت‌جـدیدامیر
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~@ekip_khafn 👼🏻💘
2024/10/02 04:20:09
Back to Top
HTML Embed Code: