This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت15
دیانا: ی لحظه با دیدن اون دوتا یاد خودم و دانیال افتادم:)
(دانیال رل دیانا که مرد)
ساعت حدودا 3بود بچه ها دیگ پاشدن که برن
ممد: پاشین بریم
نیکا:خو امشبو بمونیم
دیانا:اره بمونین جا و اینا ک هس
متین:ارع پسرا تو ی اتاق دخترا تو ی اتاق
پانیذ:ن خیلیم با هم رو دروایستی داریم جدا بخوابیم😂🙂
ممد:والا هر کی هر جا میخواد بخوابه
دیانا:تو اتاق همه چی هست برین بیارین ممد و متین و لئو و.. گشادای عزیز پاشین🙂😐
جا ها رو پهن کردن من دوس نداشتم پیششون بخوابم
ام من میرم تو حیاط رو تاب
بچه ها:باشه:/
دیانا:ساعت حدودا 4 بود ولی من خوابم نمیبرد
صدای در اومد
ارسلان:بیداری
دیانا:اره خوابم نمیبره
ارسلان:ی سوال
دیانا:بله
ارسلان:تو چرا رل نمیزنی
دیانا:بعد اون کسیو نمیخوام
ارسلان:کی
دیانا:قراره سوال پیچم کنی؟:/
ارسلان:نه کنجکاو شدم
دیانا:ارسلان تو چرا با من رقصیدی که بخواد این اتفاقا بیوفته
ارسلان:اون موقع دلم خواس باهات برقصم
دیانا:دفعه اول و اخرت باشه
ارسلان:بیا بزن:/
دیانا:میزنما
ارسلان:خا😂
دیانا:پاشو برو بکپ خوابم گرفت
ارسلان:منم میخوام پیشت بخوابم
دیانا:ارسلان
ارسلان:بفرما
دیانا: ببین••••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت15
دیانا: ی لحظه با دیدن اون دوتا یاد خودم و دانیال افتادم:)
(دانیال رل دیانا که مرد)
ساعت حدودا 3بود بچه ها دیگ پاشدن که برن
ممد: پاشین بریم
نیکا:خو امشبو بمونیم
دیانا:اره بمونین جا و اینا ک هس
متین:ارع پسرا تو ی اتاق دخترا تو ی اتاق
پانیذ:ن خیلیم با هم رو دروایستی داریم جدا بخوابیم😂🙂
ممد:والا هر کی هر جا میخواد بخوابه
دیانا:تو اتاق همه چی هست برین بیارین ممد و متین و لئو و.. گشادای عزیز پاشین🙂😐
جا ها رو پهن کردن من دوس نداشتم پیششون بخوابم
ام من میرم تو حیاط رو تاب
بچه ها:باشه:/
دیانا:ساعت حدودا 4 بود ولی من خوابم نمیبرد
صدای در اومد
ارسلان:بیداری
دیانا:اره خوابم نمیبره
ارسلان:ی سوال
دیانا:بله
ارسلان:تو چرا رل نمیزنی
دیانا:بعد اون کسیو نمیخوام
ارسلان:کی
دیانا:قراره سوال پیچم کنی؟:/
ارسلان:نه کنجکاو شدم
دیانا:ارسلان تو چرا با من رقصیدی که بخواد این اتفاقا بیوفته
ارسلان:اون موقع دلم خواس باهات برقصم
دیانا:دفعه اول و اخرت باشه
ارسلان:بیا بزن:/
دیانا:میزنما
ارسلان:خا😂
دیانا:پاشو برو بکپ خوابم گرفت
ارسلان:منم میخوام پیشت بخوابم
دیانا:ارسلان
ارسلان:بفرما
دیانا: ببین••••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت16
دیانا:ببین رو ب روت ی تاب دیگ هس برو اونجا
ارسلان:پ ن فک کردی پیش تو میخوابم:/
دیانا:بخوایم نمیتونی😂🙌🏻
ارسلان:من اراده کنم هر کاری بتونم میکنم
دیانا:ن بابا
ارسلان:اره چی فک کردی
دیانا:خا بسه برو بخواب
ارسلان:میرم تو
دیانا: هر کاری میخوای بکن ب من چ🙂
ارسلان:جامو پر نکن اومدم😂
رفتم پیش ستایش و صداش زدم بیاد پیشم بخوابه
دیانا:دیدم ارسلان و ستایش با هم اومدن
ارسلان:ستایشم بیا اینجا
ستایش:خو تو میخوابیدیم دیه
ارسلان:بشین یکمم با دیانا میحرفیم
دیانا:اره دیه ستایش همینجا بخواب
ستایش:خیل خب
راسی دیانا بابت امشب ممنون
دیانا:کاری نکردم عزیزم
ارسلان:عشقم منم کمک کردم ی بوس نمیدی
دیانا:ام من میرم تو راحت باشین
ارسلان:ن کجا ما راحتیم
ستایش:گونه ارسلانو بوسیدم
دیانا:نمیدونم چرا با دیدن اون دوتا حرصم گرف
دستم مثل ی مربع گرفتم جلوب ارسلان و ستایش
خیلی بهم میاین:)))))🔥
ارسلان:هوم
ساعت4بخوابیم؟
دیانا: شما بخوابین من میرم سرویس
ارسلان:باهات بیام
دیانا:چشم غرایی بهش رفتم گفتم ن ممنون😐
••••••••••••••••••
نیکا: پاشووووووو
دیانا:ول کن خداوکیلی خوابم میاد
نیکا:عه خدت خواستی
رفتم پیش لئو و ارزد و گفتم دیانا رو بندازن تو استخر
لئو:پا میشه جرمون میده
ارزد:اره چص میکنه بعد در اوردنش مکافاته
نیکا:حرف کم تر بزنین و برین
ارزد:نیکا هر چی شد تو باید گردن بگیریا😂💔
نیکا:باشه دیه برین😂
لئو و ارزد دستا پاشو گرفتن و پرش کردن تو استخر
دیانا:کثافتای عوضیییییییییی
اگ منو میندازین تو اسختر خدتونم باید بیاین
متین:راس میگه😂پاشین بریم لباس بپوشیم
دیانا:از اسختر اومدم بیرون و رفتیم همه•••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت16
دیانا:ببین رو ب روت ی تاب دیگ هس برو اونجا
ارسلان:پ ن فک کردی پیش تو میخوابم:/
دیانا:بخوایم نمیتونی😂🙌🏻
ارسلان:من اراده کنم هر کاری بتونم میکنم
دیانا:ن بابا
ارسلان:اره چی فک کردی
دیانا:خا بسه برو بخواب
ارسلان:میرم تو
دیانا: هر کاری میخوای بکن ب من چ🙂
ارسلان:جامو پر نکن اومدم😂
رفتم پیش ستایش و صداش زدم بیاد پیشم بخوابه
دیانا:دیدم ارسلان و ستایش با هم اومدن
ارسلان:ستایشم بیا اینجا
ستایش:خو تو میخوابیدیم دیه
ارسلان:بشین یکمم با دیانا میحرفیم
دیانا:اره دیه ستایش همینجا بخواب
ستایش:خیل خب
راسی دیانا بابت امشب ممنون
دیانا:کاری نکردم عزیزم
ارسلان:عشقم منم کمک کردم ی بوس نمیدی
دیانا:ام من میرم تو راحت باشین
ارسلان:ن کجا ما راحتیم
ستایش:گونه ارسلانو بوسیدم
دیانا:نمیدونم چرا با دیدن اون دوتا حرصم گرف
دستم مثل ی مربع گرفتم جلوب ارسلان و ستایش
خیلی بهم میاین:)))))🔥
ارسلان:هوم
ساعت4بخوابیم؟
دیانا: شما بخوابین من میرم سرویس
ارسلان:باهات بیام
دیانا:چشم غرایی بهش رفتم گفتم ن ممنون😐
••••••••••••••••••
نیکا: پاشووووووو
دیانا:ول کن خداوکیلی خوابم میاد
نیکا:عه خدت خواستی
رفتم پیش لئو و ارزد و گفتم دیانا رو بندازن تو استخر
لئو:پا میشه جرمون میده
ارزد:اره چص میکنه بعد در اوردنش مکافاته
نیکا:حرف کم تر بزنین و برین
ارزد:نیکا هر چی شد تو باید گردن بگیریا😂💔
نیکا:باشه دیه برین😂
لئو و ارزد دستا پاشو گرفتن و پرش کردن تو استخر
دیانا:کثافتای عوضیییییییییی
اگ منو میندازین تو اسختر خدتونم باید بیاین
متین:راس میگه😂پاشین بریم لباس بپوشیم
دیانا:از اسختر اومدم بیرون و رفتیم همه•••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت17
دیانا:از استخر اومدم بیرون و رفتیم همه مایو بپوشیم
10min bad••••••••
دیانا:هممون پریدیم تو اب و داشتیم بازی و شنا میکردیم
دیدم ارسلان نشسته رو تاب و داره ب ستایش نگاه میکنه
دیانا:ارسلان پس چرا نمیای
ارسلان:حال ندارم
دیانا:مسخره بازیو کم کن
ارسلان:حسش نی میگم😐
دیانا:میای یا بیارمت؟😐
ارسلان:میام😐ولی همینجا میشینم فق پام تو اب باشه
ستایش:دیانا عشقمو عذیت نکن
نیکاومهدیس:ستایش بزار خدشون صحبت کنن😐
ارسلان:پاشدم رفتم پامو گزاشتم تو اب
دیانا:رفتم سمت ارسلان دستشو گرفتم و اوردمش تو اب
ارسلان:تو مریضیییی
دیانا:بله!😐
ارسلان:هیچی😐
ستایش:عشقم من میرم ی دوش بگیرم خسته شدم توم زود بیا
دیانا:همین که رفت اداشو در اوردم
ارسلان زد زیر خنده
دیانا:چرا میخندی
ارسلان:خیلی خوب بود😂
دیانا:چی
ارسلان:افرین قشنگ ادا در میاری😂
دیانا:چشمت کور😐
از ارسلان دور شدم
لئو:بیاین والیبال
پانیذ:تو اب اخه
لئو:مگ چشه
پانیذ:خیل خوب بیاین
دیانا:من که میخوام برم دیه
ارسلان:هی منو اوردی تو اب باید بمونی
دیانا:منتظر بودم تو بگی من نرم
از پله ها رفتم بالا که ارسلانم اومد پشتم
ارسلان:رفتم دیانا رو بغل کردم
دیانا:واااا ولم کن
ارسلان:دیانا باید ی چیزی بهت بگم
دیانا:اول ولم کن بعد بگو
ارسلان:حتی ی درصدم فک نکن ولت کنم
دیانا:ارسلان همه دارن نگامون میکنن😐
ارسلان:مهم نیس
میخواسم بگم که••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت17
دیانا:از استخر اومدم بیرون و رفتیم همه مایو بپوشیم
10min bad••••••••
دیانا:هممون پریدیم تو اب و داشتیم بازی و شنا میکردیم
دیدم ارسلان نشسته رو تاب و داره ب ستایش نگاه میکنه
دیانا:ارسلان پس چرا نمیای
ارسلان:حال ندارم
دیانا:مسخره بازیو کم کن
ارسلان:حسش نی میگم😐
دیانا:میای یا بیارمت؟😐
ارسلان:میام😐ولی همینجا میشینم فق پام تو اب باشه
ستایش:دیانا عشقمو عذیت نکن
نیکاومهدیس:ستایش بزار خدشون صحبت کنن😐
ارسلان:پاشدم رفتم پامو گزاشتم تو اب
دیانا:رفتم سمت ارسلان دستشو گرفتم و اوردمش تو اب
ارسلان:تو مریضیییی
دیانا:بله!😐
ارسلان:هیچی😐
ستایش:عشقم من میرم ی دوش بگیرم خسته شدم توم زود بیا
دیانا:همین که رفت اداشو در اوردم
ارسلان زد زیر خنده
دیانا:چرا میخندی
ارسلان:خیلی خوب بود😂
دیانا:چی
ارسلان:افرین قشنگ ادا در میاری😂
دیانا:چشمت کور😐
از ارسلان دور شدم
لئو:بیاین والیبال
پانیذ:تو اب اخه
لئو:مگ چشه
پانیذ:خیل خوب بیاین
دیانا:من که میخوام برم دیه
ارسلان:هی منو اوردی تو اب باید بمونی
دیانا:منتظر بودم تو بگی من نرم
از پله ها رفتم بالا که ارسلانم اومد پشتم
ارسلان:رفتم دیانا رو بغل کردم
دیانا:واااا ولم کن
ارسلان:دیانا باید ی چیزی بهت بگم
دیانا:اول ولم کن بعد بگو
ارسلان:حتی ی درصدم فک نکن ولت کنم
دیانا:ارسلان همه دارن نگامون میکنن😐
ارسلان:مهم نیس
میخواسم بگم که••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت18
ارسلان:میخواستم بگم که
دیانا:ارسلان زود باش
ارسلان:خدافظ😂
یهو همینجوری که بغلش کرده بودم با خودم انداختمش تو اب
دیانا:وحشییییی نفهممممم
همه بچه ها داشتن میترکیدن
نیکا:ایول ارسلان😂
ارسلان:هنوز مونده
دیانا:تکیه دادم به دیوارای استخر که ارسلان اومد روبهروم
هاا چته
ارسلان:رفتم جلو تر
دیانا:داری چیکا میکنی😐
ارسلان:دارم بهت نگا میکنم🙂
دیانا:ارسلان برو عقب
ارسلان:رفتم جلو تر که کمتر از یک بند انگشت بینمون فاصله بود
دیانا:برو عقببببب
بچه هااااا وایسادین نگاه میکنین بیاین اینجا خو
ممد:دوس دارم ببینم اخرش چی میشه
_ارههه😂
دیانا:ارسلان ببین نری ستایشو صدا میکنم
ارسلان:میدونی خیلی جذابی:)
دیانا:چشمت کور😐ستا
داشتم ستایشو صدا میکردم که ارسلان جلو دهنمو گرفت
ارسلان:میدونی خیلی خوشگلی:)
دیانا:یکم فاصله مونده بود که بچسبه بهم
سرشو اورد جلو تر و بهم خیره شد
ارسلان:خیلی این ازار دیانا داش کیف میداد
دیانا:خیلی بهم نزدیک بود هی سرشومیورد جلو تر تا اینکه سرش ب سرم چسبید
لئو:ارسلا داداش یکم دیگ بری اوکیه😂💔
ارسلان:موندم چیکار کنم تا اینجا ک دیانا خیلی داشت حرص میخورد
دیانا:ن این خیلی پروو شده با زانوم زدم جایی ک نباید میزدم😂💔
ارسلان:اخخخ دیونههههه
متین:ارسلان خوبی
ارسلان:ن
ممد:من گفتم اذیتش نکن😂
نیکا:حقش نبود😂
دیانا:اره اره اگ اینکارو نمیکردم حتمی••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت18
ارسلان:میخواستم بگم که
دیانا:ارسلان زود باش
ارسلان:خدافظ😂
یهو همینجوری که بغلش کرده بودم با خودم انداختمش تو اب
دیانا:وحشییییی نفهممممم
همه بچه ها داشتن میترکیدن
نیکا:ایول ارسلان😂
ارسلان:هنوز مونده
دیانا:تکیه دادم به دیوارای استخر که ارسلان اومد روبهروم
هاا چته
ارسلان:رفتم جلو تر
دیانا:داری چیکا میکنی😐
ارسلان:دارم بهت نگا میکنم🙂
دیانا:ارسلان برو عقب
ارسلان:رفتم جلو تر که کمتر از یک بند انگشت بینمون فاصله بود
دیانا:برو عقببببب
بچه هااااا وایسادین نگاه میکنین بیاین اینجا خو
ممد:دوس دارم ببینم اخرش چی میشه
_ارههه😂
دیانا:ارسلان ببین نری ستایشو صدا میکنم
ارسلان:میدونی خیلی جذابی:)
دیانا:چشمت کور😐ستا
داشتم ستایشو صدا میکردم که ارسلان جلو دهنمو گرفت
ارسلان:میدونی خیلی خوشگلی:)
دیانا:یکم فاصله مونده بود که بچسبه بهم
سرشو اورد جلو تر و بهم خیره شد
ارسلان:خیلی این ازار دیانا داش کیف میداد
دیانا:خیلی بهم نزدیک بود هی سرشومیورد جلو تر تا اینکه سرش ب سرم چسبید
لئو:ارسلا داداش یکم دیگ بری اوکیه😂💔
ارسلان:موندم چیکار کنم تا اینجا ک دیانا خیلی داشت حرص میخورد
دیانا:ن این خیلی پروو شده با زانوم زدم جایی ک نباید میزدم😂💔
ارسلان:اخخخ دیونههههه
متین:ارسلان خوبی
ارسلان:ن
ممد:من گفتم اذیتش نکن😂
نیکا:حقش نبود😂
دیانا:اره اره اگ اینکارو نمیکردم حتمی••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
Forwarded from Zeha via @MTPTORBOT
لایو خیلی قدیمی نیکا و متین رو دیدی؟😱
این لایو تو هیچ چنلی تاحالا دیده نشده💔
این لایو تو هیچ چنلی تاحالا دیده نشده💔
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت19
دیانا:اره اره اگ اینکارو نمیکردم حتمی میخواست بوسمم بکنه
ارسلان:چ کاراااا انگار من مبام برا اذیت کردنت ب ستایش خیانت کنم
ستایش:چ خبره
دیانا:دعوا
ستایش:عشقم خوبی چرا اینجا دراز کشیدی
ارسلان:عشقم یکی زدم درد دارم😐💔
دیانا:خودت خواسی
ارسلان:با کمک ممد و متین رفتم بالا ی دوش گرفتم
دیانا:رفتم پیش ارسلان رو مبل نشستم
ام درد داری
ارسلان:اره
دیانا:بزرگ میشی یادت میره😂
ارسلان:عه دارم برات
دیانا:ببخشید میدونم دردت گرفت🙂
ارسلان:اشکال نداره
نیکا:چیکار میکنین شیطونا🥺😂
دیانا:درد
دیانا:گشنمههههه
ممد:صبر کن داره اماده میشه
دیانا:میزو چیدیم با دخترا که غذا رو اوردن
ارسلان دوباره پیش من نشست
مهدیس:بعد بیاین بازی
دیانا:باش
Bad sham••••••
فرزاد:من میچرخونم
افتاد به متین و نیکا
نیکا:ج یا ح
متین:ج
نیکا:بهت جرعت میدم بری برای هممون قهوه درست کنی😂
متین:هیییی باشه
Sbh••••••••••
دیانا:پاشیدیم رفتیم سمت دانشگاه
بعد ده مین استاد اومد
پاشدیم ب احترامش وایسادیم
استاد:بفرمایید... بچه ها اگ خبر داشته باشین قراره بریم ی اردو چهار روزه...
دیانا:بعد کلاس پاشدیم رفتیم واسه ویدو
••••••••••••
نیکا:دیانا پاشو بریم ی سیس بگیریم
دیانا:باشه
بعد از ویدو رفتیم کافه
ارسلان:ب نظرتون اردو کجا میریم
نیکا:کیش😐😂
ارسلان:نمککککک
دیانا:ول کنین حتمی میخوان ببرن برای تحقیق و اینا
متین:شاید
ارسلان:خو همه میریم دیگ
دیانا:من نمیام
ارسلان:••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت19
دیانا:اره اره اگ اینکارو نمیکردم حتمی میخواست بوسمم بکنه
ارسلان:چ کاراااا انگار من مبام برا اذیت کردنت ب ستایش خیانت کنم
ستایش:چ خبره
دیانا:دعوا
ستایش:عشقم خوبی چرا اینجا دراز کشیدی
ارسلان:عشقم یکی زدم درد دارم😐💔
دیانا:خودت خواسی
ارسلان:با کمک ممد و متین رفتم بالا ی دوش گرفتم
دیانا:رفتم پیش ارسلان رو مبل نشستم
ام درد داری
ارسلان:اره
دیانا:بزرگ میشی یادت میره😂
ارسلان:عه دارم برات
دیانا:ببخشید میدونم دردت گرفت🙂
ارسلان:اشکال نداره
نیکا:چیکار میکنین شیطونا🥺😂
دیانا:درد
دیانا:گشنمههههه
ممد:صبر کن داره اماده میشه
دیانا:میزو چیدیم با دخترا که غذا رو اوردن
ارسلان دوباره پیش من نشست
مهدیس:بعد بیاین بازی
دیانا:باش
Bad sham••••••
فرزاد:من میچرخونم
افتاد به متین و نیکا
نیکا:ج یا ح
متین:ج
نیکا:بهت جرعت میدم بری برای هممون قهوه درست کنی😂
متین:هیییی باشه
Sbh••••••••••
دیانا:پاشیدیم رفتیم سمت دانشگاه
بعد ده مین استاد اومد
پاشدیم ب احترامش وایسادیم
استاد:بفرمایید... بچه ها اگ خبر داشته باشین قراره بریم ی اردو چهار روزه...
دیانا:بعد کلاس پاشدیم رفتیم واسه ویدو
••••••••••••
نیکا:دیانا پاشو بریم ی سیس بگیریم
دیانا:باشه
بعد از ویدو رفتیم کافه
ارسلان:ب نظرتون اردو کجا میریم
نیکا:کیش😐😂
ارسلان:نمککککک
دیانا:ول کنین حتمی میخوان ببرن برای تحقیق و اینا
متین:شاید
ارسلان:خو همه میریم دیگ
دیانا:من نمیام
ارسلان:••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت20
ارسلان:خا نیا😐
دیانا:منتظر بودم ت بگی
نیکا:دیاناااااا تو نیای منم نمیرم
دیانا:ن تو برو من حصله اردو و اینا ندارم
نیکا:غلط کن تازه ی چند ردز دیگ قراره بریم الان ک نیس
دیانا:تا ببینم چی میشه
••••••••••••••
دیانا:رفتم تو خونه با مامان و اینا سلام و احوال پرسی کردم و رفتم تو اتاقم
صبح با صدای الارم گوشیم بیدار شدم
رفتم سمت دانشگاه
نیکا:بهبه دیانا خانم
دیانا:نیکا اصلا حصله ندارم🙂
متین:دیانا امروز باید خبر بدیم میریم یا ن
دیانا:اوم....میام
ارسلان:سیلاممم
بچه ها:سلاااام
دیانا:خیلی اروم سلام کردم و سرمو گزاشتم رو میز
نیکا:دیانا حالت خوبه؟
دیانا:اره فقط خوابم میاد:)
استاد:سلام سریع کتاباتونو در بیارین خیلی عقبین
فرزاد:چرا ما همیشه عقبیم😐😂
لئو:چون استاد میگه😂
دیانا:بس کنین دیه بزارین بفهمم
لئو:اوووو امردز یعو درس خون شدی😂
دیانا:رضا میبندی یا خودم بیام😐
لئو:باشه باشه😐😂
50min•••
دیانا:زنگ خورد رفتیم سمت کافه
نشسته بودیم تو حال خودم بودم حس کردم یکی داره بهم نگاه میکنه
سرمو اوردم بالا دیدم همه ب من خیره شدن
نیکا:دیانا انگار حالت خوب نیست
دیانا:خوب میشم:)
ارسلان:دیانا پاشو بیا
دیانا:همین که اومدم بگم حصلشو ندارم دستمو کشید برد
کجا داری میبری
ارسلان:یکم قدم بزنیم
دیانا:بزنیم:)
ارسلان:بستنی برات بخرم
دیانا:ن ممنون
ارسلان:نمیگی چته
دیانا:چیزیم نیس واقعا فقط دلتنگم
ارسلان:هوم
دیانا:رابطه تو چطوره
ارسلان:کات کردیم
دیانا:عه ناراحت شدم
ارسلان:نشو
دیانا:ای کاش•••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت20
ارسلان:خا نیا😐
دیانا:منتظر بودم ت بگی
نیکا:دیاناااااا تو نیای منم نمیرم
دیانا:ن تو برو من حصله اردو و اینا ندارم
نیکا:غلط کن تازه ی چند ردز دیگ قراره بریم الان ک نیس
دیانا:تا ببینم چی میشه
••••••••••••••
دیانا:رفتم تو خونه با مامان و اینا سلام و احوال پرسی کردم و رفتم تو اتاقم
صبح با صدای الارم گوشیم بیدار شدم
رفتم سمت دانشگاه
نیکا:بهبه دیانا خانم
دیانا:نیکا اصلا حصله ندارم🙂
متین:دیانا امروز باید خبر بدیم میریم یا ن
دیانا:اوم....میام
ارسلان:سیلاممم
بچه ها:سلاااام
دیانا:خیلی اروم سلام کردم و سرمو گزاشتم رو میز
نیکا:دیانا حالت خوبه؟
دیانا:اره فقط خوابم میاد:)
استاد:سلام سریع کتاباتونو در بیارین خیلی عقبین
فرزاد:چرا ما همیشه عقبیم😐😂
لئو:چون استاد میگه😂
دیانا:بس کنین دیه بزارین بفهمم
لئو:اوووو امردز یعو درس خون شدی😂
دیانا:رضا میبندی یا خودم بیام😐
لئو:باشه باشه😐😂
50min•••
دیانا:زنگ خورد رفتیم سمت کافه
نشسته بودیم تو حال خودم بودم حس کردم یکی داره بهم نگاه میکنه
سرمو اوردم بالا دیدم همه ب من خیره شدن
نیکا:دیانا انگار حالت خوب نیست
دیانا:خوب میشم:)
ارسلان:دیانا پاشو بیا
دیانا:همین که اومدم بگم حصلشو ندارم دستمو کشید برد
کجا داری میبری
ارسلان:یکم قدم بزنیم
دیانا:بزنیم:)
ارسلان:بستنی برات بخرم
دیانا:ن ممنون
ارسلان:نمیگی چته
دیانا:چیزیم نیس واقعا فقط دلتنگم
ارسلان:هوم
دیانا:رابطه تو چطوره
ارسلان:کات کردیم
دیانا:عه ناراحت شدم
ارسلان:نشو
دیانا:ای کاش•••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
Forwarded from 𝗠𝖺𝗺𝖺𝗱R𝗲z𝗮 𝗥𝗭༉ (ᴍᴀᴍᴀᴅʀᴇᴢᴀ_ʀᴢ⚡)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM