⭕ گزارشی دست اول از تجربه یک سالک در مسیر عرفان و تصوف
یکی از دوستان نزدیک و معتمد ما که به اصطلاح عرفا راه رفته و سلوک کرده است، نقل میکرد که بر اثر تصرفات استادم(استاد عرفان او از همین طایفه امثال سید هاشم حداد و... بوده است)، به حالتی رسیدم که قلبم علاوه بر اینکه نسبت به مولایم آقا امیر مؤمنان علیه السلام خشوع نداشت، بلکه هرگونه توجهی به ذات مقدس ایشان را پس میزد.
سراسیمه نزد استاد خود رفتم، با اینکه متوجه بودم که ناشی از حالات و تصرفات استاد است اما گمان میکردم که مشکلی در این میان پیش آمده و راه حلی ارائه یا مانند مشکلات دیگر، تصرفی خواهد کرد و این مشکل حل خواهد شد.
وقتی با استادم این مساله را مطرح نمودم، پاسخ داد:
این حالات برای سالک لازم است و در بیابان های سلوک به درد میخورد!
همچنین ایشان نقل میکرد که روزی استادش گفت:
وقتی شما میخواهید به پشت بام بروید، از نردبان استفاده میکنید و نردبان وسیله ای است برای رسیدن به پشت بام.
بنابراین معنی ندارد وقتی به پشت بام رسیدید برگردید و مشغول نردبان شده و قربان صدقه ی آن بروید و بگوئید قربانت برم... فدات بشم!
اهل بیت علیهم السلام هم وسیله رسیدن به خدا هستند... وگرنه ما که عاشق چشم و ابروی آنها نبودیم!
مانند آقای کمیلی که بر خلاف سخنرانی های عمومی خویش، در صحبتی خصوصی با حجت الاسلام میرباقری گوشه ای از پرده را بالا زده و صراحتا اعتقادات واقعی خود را عنوان نموده، استاد عرفان مذکور نیز (که بنا به درخواست ناقل، از درج نام او معذوریم)، در جلسات عمومی چنین مطالبی بیان نمیکرده، بلکه بالعکس، سفارش به ارتباط با اهل بیت علیهم السلام می نموده و به خواندن ادعیه مرتبط با ایشان دستور میداده... اما در خفا و با شاگردان خاص، مساله طور دیگری بوده است.
@ebnearabi
یکی از دوستان نزدیک و معتمد ما که به اصطلاح عرفا راه رفته و سلوک کرده است، نقل میکرد که بر اثر تصرفات استادم(استاد عرفان او از همین طایفه امثال سید هاشم حداد و... بوده است)، به حالتی رسیدم که قلبم علاوه بر اینکه نسبت به مولایم آقا امیر مؤمنان علیه السلام خشوع نداشت، بلکه هرگونه توجهی به ذات مقدس ایشان را پس میزد.
سراسیمه نزد استاد خود رفتم، با اینکه متوجه بودم که ناشی از حالات و تصرفات استاد است اما گمان میکردم که مشکلی در این میان پیش آمده و راه حلی ارائه یا مانند مشکلات دیگر، تصرفی خواهد کرد و این مشکل حل خواهد شد.
وقتی با استادم این مساله را مطرح نمودم، پاسخ داد:
این حالات برای سالک لازم است و در بیابان های سلوک به درد میخورد!
همچنین ایشان نقل میکرد که روزی استادش گفت:
وقتی شما میخواهید به پشت بام بروید، از نردبان استفاده میکنید و نردبان وسیله ای است برای رسیدن به پشت بام.
بنابراین معنی ندارد وقتی به پشت بام رسیدید برگردید و مشغول نردبان شده و قربان صدقه ی آن بروید و بگوئید قربانت برم... فدات بشم!
اهل بیت علیهم السلام هم وسیله رسیدن به خدا هستند... وگرنه ما که عاشق چشم و ابروی آنها نبودیم!
مانند آقای کمیلی که بر خلاف سخنرانی های عمومی خویش، در صحبتی خصوصی با حجت الاسلام میرباقری گوشه ای از پرده را بالا زده و صراحتا اعتقادات واقعی خود را عنوان نموده، استاد عرفان مذکور نیز (که بنا به درخواست ناقل، از درج نام او معذوریم)، در جلسات عمومی چنین مطالبی بیان نمیکرده، بلکه بالعکس، سفارش به ارتباط با اهل بیت علیهم السلام می نموده و به خواندن ادعیه مرتبط با ایشان دستور میداده... اما در خفا و با شاگردان خاص، مساله طور دیگری بوده است.
@ebnearabi
Forwarded from میراث خطی شیعه
اگر مردم میدانستند زیارت امام حسین علیه السلام چقدر فضیلت دارد از شوق میمردند!
#حدیث | #امام_حسین
@nosakh_shii
#حدیث | #امام_حسین
@nosakh_shii
Forwarded from میراث خطی شیعه
زیارت مداوم
امام صادق عليه السلام فرمود: كربلا را زيارت كنيد و اين كار ادامه دهيد، چرا كه كربلا بهترين فرزندان پيامبران را در آغوش خويش گرفـته است.
#حدیث | #امام_حسین
@nosakh_shii
امام صادق عليه السلام فرمود: كربلا را زيارت كنيد و اين كار ادامه دهيد، چرا كه كربلا بهترين فرزندان پيامبران را در آغوش خويش گرفـته است.
#حدیث | #امام_حسین
@nosakh_shii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عملی که باعث سعادتمندی علامه امینی شد
⭕️ در مسیر اربعین چه ذکری بگوییم؟
صفوان جمّال: از حضرت صادق علیه السلام اذن گرفتم به زیارت مولایمان حسین بن علی علیهماالسلام بروم و از ایشان درخواست کردم آنچه را باید در این مسیر انجام دهم، بیان فرمایند.
آن حضرت فرمود:
أَكْثِرْ مِنَ الْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ ذَلِكَ عَلَيْه (الحسین علیه السلام)
در این مسیر، زیاد از کسانی که اساس قتل حسین بن علی (علیهماالسلام) را بنیان نهادند، برائت بجو
📚 مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۱۹
اللَّهُمَ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِك
صفوان جمّال: از حضرت صادق علیه السلام اذن گرفتم به زیارت مولایمان حسین بن علی علیهماالسلام بروم و از ایشان درخواست کردم آنچه را باید در این مسیر انجام دهم، بیان فرمایند.
آن حضرت فرمود:
أَكْثِرْ مِنَ الْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ ذَلِكَ عَلَيْه (الحسین علیه السلام)
در این مسیر، زیاد از کسانی که اساس قتل حسین بن علی (علیهماالسلام) را بنیان نهادند، برائت بجو
📚 مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۱۹
اللَّهُمَ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِك
چهل حدیث حسینی.pdf
16.1 MB
۴٠ حدیث حسینی
صلّی اللّه علیک یا أبا عبدالله
قد جُمع في هذا الکتاب أربعون حديثا في الإمام الحسين (ع) و زيارته. متون الأحاديث مخطوط بخط النسخ فی الصفحات اليمنی و ترجمة کل حديث بالفارسية موجودة فی الصفحات اليسری. و قد بذلنا جهدنا لاختيار الأحاديث المعتبرة من کتاب کامل الزيارات.
و قد أُورد بعد الأحاديث بعضُ الزيارات المطلقة و المخصوصة لأبي عبدالله عليه السلام، و ترجمنا بعض الآداب المحتاج إلی ترجمتها بالفارسية.
و قد أوردنا فی الأخير زيارة آل ياسين، و الجامعة الصغيرة و الجامعة الکبيرة و دعائين جامعين لحوائج الدنيا و الآخرة و هما صالحان للدعاء بعد الزيارة.
إن الکتاب زادٌ صالح لزوار أبي عبدالله الحسين عليه السلام، و بما أنّه مشتمل علی بعض الزيارات من بعيد يفيد غير الزائرين أيضاً إن شاء الله.
يمكن الاستفادة من الروابط في فهرست الكتاب للانتقال إلى صفحة تريدها.
و الکتاب صالح للمتکلمين و القارئين باللغة العربية و الفارسية.
لتحميل الكتاب بشكل أسرع يمكن الاستفادة من الرّابط المرفق:
https://B2n.ir/40HadithHoseini
شارك في ثواب نشر هذا الكتاب.
ولنهدِ الصّلوات إلى روح السيّدة الطيّبة أم البنين صلوات الله عليها.
صلّی اللّه علیک یا أبا عبدالله
قد جُمع في هذا الکتاب أربعون حديثا في الإمام الحسين (ع) و زيارته. متون الأحاديث مخطوط بخط النسخ فی الصفحات اليمنی و ترجمة کل حديث بالفارسية موجودة فی الصفحات اليسری. و قد بذلنا جهدنا لاختيار الأحاديث المعتبرة من کتاب کامل الزيارات.
و قد أُورد بعد الأحاديث بعضُ الزيارات المطلقة و المخصوصة لأبي عبدالله عليه السلام، و ترجمنا بعض الآداب المحتاج إلی ترجمتها بالفارسية.
و قد أوردنا فی الأخير زيارة آل ياسين، و الجامعة الصغيرة و الجامعة الکبيرة و دعائين جامعين لحوائج الدنيا و الآخرة و هما صالحان للدعاء بعد الزيارة.
إن الکتاب زادٌ صالح لزوار أبي عبدالله الحسين عليه السلام، و بما أنّه مشتمل علی بعض الزيارات من بعيد يفيد غير الزائرين أيضاً إن شاء الله.
يمكن الاستفادة من الروابط في فهرست الكتاب للانتقال إلى صفحة تريدها.
و الکتاب صالح للمتکلمين و القارئين باللغة العربية و الفارسية.
لتحميل الكتاب بشكل أسرع يمكن الاستفادة من الرّابط المرفق:
https://B2n.ir/40HadithHoseini
شارك في ثواب نشر هذا الكتاب.
ولنهدِ الصّلوات إلى روح السيّدة الطيّبة أم البنين صلوات الله عليها.
⚫️ واکنش شیعیان به بسته شدن راه کربلا، در زمان متوکل لعنه الله
✍🏻 شیخ الطائفة، طوسی رحمه الله روایت کرده:
علی بن عبدالمنعم بن هارون، از جدّش قاسم بن احمد بن معمر اسدی کوفی (که به سیره و تاریخ آگاهی داشت) روایت میکند:
به متوکل لعنه الله خبر رسید که روستانشینان در زمین نینوی برای زیارت قبر حسین علیه السّلام گِرد هم میآیند و جمعیت بسیاری در اطراف قبر او تشکیل میدهند. متوکل یکی از امیران خود را به آنجا فرستاد و به همراه او جمعیت فراوانی از سپاهیانش را گماشت تا قبر حسین علیه السّلام را بشکافند و مردم را از زیارت و اجتماع در کنار قبر او بازدارند. سپس آنان بسوی کربلا خارج شدند و به آنچه فرمان داده شده بودند عمل کردند. (که در سال دویست و سی و هفت هجری بود.) سپس روستانشینان به پا خاستند و بر ضدّ او اجتماع کرده و گفتند: اگر تا آخرین نفر کشته شویم کسانی که از ما باقی ماندهاند از زیارت حسین علیه السّلام دست برنمیدارند - و دلیل این پای بندی- کرامات فراوانی بود که آنان از زیارت امام حسین علیه السلام دیده بودند و چنین مقاومت کردند ... (تا آخر روایت)
📕 أمالی، ط_دارالثقافه، مجلس یازدهم، ص ٣٢٨
✍🏻 شیخ الطائفة، طوسی رحمه الله روایت کرده:
علی بن عبدالمنعم بن هارون، از جدّش قاسم بن احمد بن معمر اسدی کوفی (که به سیره و تاریخ آگاهی داشت) روایت میکند:
به متوکل لعنه الله خبر رسید که روستانشینان در زمین نینوی برای زیارت قبر حسین علیه السّلام گِرد هم میآیند و جمعیت بسیاری در اطراف قبر او تشکیل میدهند. متوکل یکی از امیران خود را به آنجا فرستاد و به همراه او جمعیت فراوانی از سپاهیانش را گماشت تا قبر حسین علیه السّلام را بشکافند و مردم را از زیارت و اجتماع در کنار قبر او بازدارند. سپس آنان بسوی کربلا خارج شدند و به آنچه فرمان داده شده بودند عمل کردند. (که در سال دویست و سی و هفت هجری بود.) سپس روستانشینان به پا خاستند و بر ضدّ او اجتماع کرده و گفتند: اگر تا آخرین نفر کشته شویم کسانی که از ما باقی ماندهاند از زیارت حسین علیه السّلام دست برنمیدارند - و دلیل این پای بندی- کرامات فراوانی بود که آنان از زیارت امام حسین علیه السلام دیده بودند و چنین مقاومت کردند ... (تا آخر روایت)
📕 أمالی، ط_دارالثقافه، مجلس یازدهم، ص ٣٢٨
| ghaemolmontazar.ir |
Ostad Hamedreza Moavenian
[ شرکت در مشایه اربعین و توبه به درگاه الهی ]
استاد معاونیان
استاد معاونیان
🔶 جابر بن عبدالله انصاری اولین زائر سیدالشهدا علیه السلام
بشارة المصطفى: عن عطيّة العوفي قال: خرجت مع جابر بن عبد اللّه الأنصاري رحمه اللّه زائرين قبر الحسين بن عليّ بن أبي طالب عليهم السّلام فلمّا وردنا كربلا دنا جابر من شاطىء الفرات فاغتسل ثم ائتزر بإزار و ارتدى بآخر ثمّ فتح صرّة فيها سعد فنثرها على بدنه ثمّ لم يخط خطوة الّا ذكر اللّه حتّى دنى من القبر قال: ألمسنيه فألمسته فخرّ على القبر مغشيّا فرششت عليه شيئا من الماء فأفاق ثم قال: يا حسين (ثلاثا) ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه، ثم قال: و أنّى لك بالجواب و قد شحطت أوداجك على أثباجك و فرّق بين بدنك و رأسك، ثمّ ذكر بعض مناقبه و كأنّه كان هذا زيارته له ثم زار الشهداء بالسلام عليهم ثم قال: و الذي بعث محمدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، قال عطيّة فقلت لجابر: و كيف و لم نهبط واديا و لم نعل جبلا و لم نضرب بسيف و القوم قد فرّق بين رؤوسهم و أبدانهم و أوتمت أولادهم و أرملت الأزواج؟ فقال لي: يا عطيّة سمعت حبيبي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يقول: من أحبّ قوما حشر معهم و من أحبّ عمل قوم أشرك في عملهم، و الذي بعث محمدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بالحق نبيّا انّ نيّتي و نيّة أصحابي على ما مضى عليه الحسين عليه السّلام و أصحابه
عطیه كوفی گويد با جابر بن عبدالله براى زیارت قبر امام حسین عليه السّلام از كوفه بيرون شديم، وقتى به كربلا رسيديم جابر كنار فرات رفت و غسل كرد سپس لنگى به كمر خود بست و قطعه ديگرى (همچون لباس احرام) به شانهاش افكند و مقدارى سعد کوفی (گياه خوشبو) از كيسه درآورد و به بدنش پاشيد و به راه افتاد ، قدمى برنميداشت مگر با ذكر خدا، و چون نزديك قبر رسيد به من گفت دستم را به قبر برسان، تا دستش به قبر رسيد بيهوش بروى آن افتاد
قدرى آب به صورتش پاشيدم تا حالش جا آمد، سپس سه بار گفت یاحسین ، بعد از آن گفت دوست جواب دوستش را نميدهد، خطاب به قبر گفت: چگونه پاسخ دهى، زيرا خون از رگهاى گردنت به پشت و شانهات روان شده، و بين بدن و سر مباركت جدائى افتاده است ؛
سپس برخی از مناقب حضرت حسین علیه السلام را متذکر گردید و ایشان و شهداء را با این کلمات زیارت نمود : سوگند به آن كس كه محمّد را به راستى برگزيد ما در راهی كه شما رفتيد با شما شركت داريم.
عطیه ميگويد به جابر گفتم چگونه (ما شريك آنهائيم)؟ با اينكه از دره فرود نيامديم و از كوهى بالا نرفتيم و شمشير نزديم ولى آنها سرشان از بدنها جدا شده و فرزندانشان يتيم و زنهاشان بيوه گشتند؟
جابر بن عبدالله جواب داد : اى عطيه از دوستم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شنيدم فرمود هر كس قومى را دوست بدارد با آنها محشور گردد، و هر كس كردار قومى را دوست بدارد با آنها شريك است، سوگند به آن كس كه حضرت محمد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به راستى برگزيد نيّت و قصد من و يارانم همان نيّت امام حسين عليه السّلام و اصحاب آن حضرت است .
📚 سفینةالبحار ج۸ ص۳۸۳ ؛ بحارالانوار ج۶۵ ص۱۳۱ (با کمی اضافات)
بشارة المصطفى: عن عطيّة العوفي قال: خرجت مع جابر بن عبد اللّه الأنصاري رحمه اللّه زائرين قبر الحسين بن عليّ بن أبي طالب عليهم السّلام فلمّا وردنا كربلا دنا جابر من شاطىء الفرات فاغتسل ثم ائتزر بإزار و ارتدى بآخر ثمّ فتح صرّة فيها سعد فنثرها على بدنه ثمّ لم يخط خطوة الّا ذكر اللّه حتّى دنى من القبر قال: ألمسنيه فألمسته فخرّ على القبر مغشيّا فرششت عليه شيئا من الماء فأفاق ثم قال: يا حسين (ثلاثا) ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه، ثم قال: و أنّى لك بالجواب و قد شحطت أوداجك على أثباجك و فرّق بين بدنك و رأسك، ثمّ ذكر بعض مناقبه و كأنّه كان هذا زيارته له ثم زار الشهداء بالسلام عليهم ثم قال: و الذي بعث محمدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، قال عطيّة فقلت لجابر: و كيف و لم نهبط واديا و لم نعل جبلا و لم نضرب بسيف و القوم قد فرّق بين رؤوسهم و أبدانهم و أوتمت أولادهم و أرملت الأزواج؟ فقال لي: يا عطيّة سمعت حبيبي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يقول: من أحبّ قوما حشر معهم و من أحبّ عمل قوم أشرك في عملهم، و الذي بعث محمدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بالحق نبيّا انّ نيّتي و نيّة أصحابي على ما مضى عليه الحسين عليه السّلام و أصحابه
عطیه كوفی گويد با جابر بن عبدالله براى زیارت قبر امام حسین عليه السّلام از كوفه بيرون شديم، وقتى به كربلا رسيديم جابر كنار فرات رفت و غسل كرد سپس لنگى به كمر خود بست و قطعه ديگرى (همچون لباس احرام) به شانهاش افكند و مقدارى سعد کوفی (گياه خوشبو) از كيسه درآورد و به بدنش پاشيد و به راه افتاد ، قدمى برنميداشت مگر با ذكر خدا، و چون نزديك قبر رسيد به من گفت دستم را به قبر برسان، تا دستش به قبر رسيد بيهوش بروى آن افتاد
قدرى آب به صورتش پاشيدم تا حالش جا آمد، سپس سه بار گفت یاحسین ، بعد از آن گفت دوست جواب دوستش را نميدهد، خطاب به قبر گفت: چگونه پاسخ دهى، زيرا خون از رگهاى گردنت به پشت و شانهات روان شده، و بين بدن و سر مباركت جدائى افتاده است ؛
سپس برخی از مناقب حضرت حسین علیه السلام را متذکر گردید و ایشان و شهداء را با این کلمات زیارت نمود : سوگند به آن كس كه محمّد را به راستى برگزيد ما در راهی كه شما رفتيد با شما شركت داريم.
عطیه ميگويد به جابر گفتم چگونه (ما شريك آنهائيم)؟ با اينكه از دره فرود نيامديم و از كوهى بالا نرفتيم و شمشير نزديم ولى آنها سرشان از بدنها جدا شده و فرزندانشان يتيم و زنهاشان بيوه گشتند؟
جابر بن عبدالله جواب داد : اى عطيه از دوستم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شنيدم فرمود هر كس قومى را دوست بدارد با آنها محشور گردد، و هر كس كردار قومى را دوست بدارد با آنها شريك است، سوگند به آن كس كه حضرت محمد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به راستى برگزيد نيّت و قصد من و يارانم همان نيّت امام حسين عليه السّلام و اصحاب آن حضرت است .
📚 سفینةالبحار ج۸ ص۳۸۳ ؛ بحارالانوار ج۶۵ ص۱۳۱ (با کمی اضافات)
⭕️ اهلتصوّف، به نام عرفان حتی گاهی در لباس روحانیت، انسانهای سادهلوح را با عبارات زیبا و فریبنده، فريب میدهند و به رواج بازار تصوّف میپردازند.
📢 میگويند: بیایید شهود اینجاست، بیایید بصیرت اینجاست، خدا دیدن اینجاست، بعد که انسان جذب میشود میبیند، این مکتب، مکتب تصوّف است، مکتب عرفان واقعی متّخذ از قرآن و عترت نیست، تصوّفی است که ذمّ آن در روایات و اخبار فراوان آمده و متأسفانه گاهی به حوزهها نيز این فریب و این خدعه و نیرنگ کشیده میشود.
⚠️ طلبهای دنبال خداشناسی است، دنبال بصیرت الهیّه است، دنبال نورانیت و کمال است، همین کلمات فریبنده او را فريب میدهد، عاقبت بعد از چند سال میبیند که این آقا در کلاسهای اهلتصوّف تعلیم میبیند، شاگرد امام صادق علیه السلام، طلبهی حوزههای علمیه، طالب نورانیت و کمال، اما شاگرد صوفیّه و دراویش شده است.
🎙آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی
@ebnearabi
📢 میگويند: بیایید شهود اینجاست، بیایید بصیرت اینجاست، خدا دیدن اینجاست، بعد که انسان جذب میشود میبیند، این مکتب، مکتب تصوّف است، مکتب عرفان واقعی متّخذ از قرآن و عترت نیست، تصوّفی است که ذمّ آن در روایات و اخبار فراوان آمده و متأسفانه گاهی به حوزهها نيز این فریب و این خدعه و نیرنگ کشیده میشود.
⚠️ طلبهای دنبال خداشناسی است، دنبال بصیرت الهیّه است، دنبال نورانیت و کمال است، همین کلمات فریبنده او را فريب میدهد، عاقبت بعد از چند سال میبیند که این آقا در کلاسهای اهلتصوّف تعلیم میبیند، شاگرد امام صادق علیه السلام، طلبهی حوزههای علمیه، طالب نورانیت و کمال، اما شاگرد صوفیّه و دراویش شده است.
🎙آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی
@ebnearabi
🇵🇰 ملاصدرا کے فلسفے میں نیا کیا ہے؟
🖋 تحقيق: اعجاز نقوی
⭕️ ملاصدرا کے زیادہ تر نظریات یونان کے نوفلاطونی فلسفہ اور جوہری فلسفہ سے ماخوذ ہیں۔ گو کہ ملا صدرا قرآن و حدیث سے بھی اپنے نظریات کا حوالہ دینے کی کوشش کرتا ہے اور صوفیاء کے مکاشفات، بطورِ خاص محی الدین ابنِ عربی کے مکاشفات و نظریات، سے شواہد لاتا ہے، لیکن میرے خیال میں یہ سب صرف تطبیق ہے۔ یعنی ایک نظریہ بنا کر اس کے لئے شواہد ڈھونڈنے کی کوشش ہے۔
♦️ حقیقت یہ ہے کہ ملاصدرا بے پناہ ذہنی صلاحیتوں کا حامل ہونے کے باوجود اور یونان و ایران و ہندوستان کے فلاسفہ قدیم کے نظریات کا وسیع احاطہ رکھنے کے باوجود، فلسفے میں کوئی انقلابی جست نہیں لگا سکا۔ نہ ہی فکری دنیا میں دور رس تبدیلی لا سکا۔ ملا صدرا کے شارحین بھی اس سے ایک قدم آگے نہ بڑھا سکے۔
مکمل مقالے کا لنک ⬇️
https://ebnearabi.com/ur/518
@ebnearabi
🖋 تحقيق: اعجاز نقوی
⭕️ ملاصدرا کے زیادہ تر نظریات یونان کے نوفلاطونی فلسفہ اور جوہری فلسفہ سے ماخوذ ہیں۔ گو کہ ملا صدرا قرآن و حدیث سے بھی اپنے نظریات کا حوالہ دینے کی کوشش کرتا ہے اور صوفیاء کے مکاشفات، بطورِ خاص محی الدین ابنِ عربی کے مکاشفات و نظریات، سے شواہد لاتا ہے، لیکن میرے خیال میں یہ سب صرف تطبیق ہے۔ یعنی ایک نظریہ بنا کر اس کے لئے شواہد ڈھونڈنے کی کوشش ہے۔
♦️ حقیقت یہ ہے کہ ملاصدرا بے پناہ ذہنی صلاحیتوں کا حامل ہونے کے باوجود اور یونان و ایران و ہندوستان کے فلاسفہ قدیم کے نظریات کا وسیع احاطہ رکھنے کے باوجود، فلسفے میں کوئی انقلابی جست نہیں لگا سکا۔ نہ ہی فکری دنیا میں دور رس تبدیلی لا سکا۔ ملا صدرا کے شارحین بھی اس سے ایک قدم آگے نہ بڑھا سکے۔
مکمل مقالے کا لنک ⬇️
https://ebnearabi.com/ur/518
@ebnearabi
ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
ملاصدرا کے فلسفے میں نیا کیا ہے؟ - مولانا سید اعجاز نقوی - ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
ملا صدرا ایران کے نامور مسلم فلسفیوں میں سے ایک ہے جو گذشتہ دو، تین صدیوں سے ایران کے موثر ترین فلاسفہ میں سے شمار ہوتا ہے۔ ملا صدرا کا فلسفہ حکمتِ متعالیہ کے نام سے معروف ہے۔ حکمتِ متعالیہ کی اصطلاح میری معلومات کے مطابق سب سے پہلے ابنِ سینا نے اپنی کتاب…
⚫️ مسمومیّت رسول اکرم اسلام صلی الله علیه و آله، در منابع شیعی
👈🏻 شیخ مفید (ره):
«قبض بالمدینة "مسموما" یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر.»
📓المقنعه، ص ۴۵۶
👈🏻 شیخ طوسی (ره):
«قبض بالمدینة "مسموما" یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر سنة عشرة من الهجرة.»
📚 تهذیب الاحکام، ج ۶ ص ٢
👈🏻 علّامه حلیّ (ره):
«قبض بالمدینة "مسموما" یوم الاثنین للیلتین بقینا من صفر سنة عشرة من الهجرة.»
📚 تحریر الاحکام، ج ٢ ص ١١٨
👈🏻 شیخ مفید (ره):
«قبض بالمدینة "مسموما" یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر.»
📓المقنعه، ص ۴۵۶
👈🏻 شیخ طوسی (ره):
«قبض بالمدینة "مسموما" یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر سنة عشرة من الهجرة.»
📚 تهذیب الاحکام، ج ۶ ص ٢
👈🏻 علّامه حلیّ (ره):
«قبض بالمدینة "مسموما" یوم الاثنین للیلتین بقینا من صفر سنة عشرة من الهجرة.»
📚 تحریر الاحکام، ج ٢ ص ١١٨
▪️امیرالمؤمنین علیه السّلام، پس از غسل و کفن بدن مطهّر رسول اعظم صلی الله علیه و آله، اینچنین به حضرتش خطاب نمودند:
"اگر نه آن بود که امر کردی به صبر کردن و نهی فرمودی از جزع نمودن، هرآینه اشک های خود را در مصیبت تو فرو میریختم، و هر آینه درد مصیبت تو را هرگز دوا نمیکردم، و جراحت مفارقت تو را از سینه بیرون نمیکردم، و اینها در مصیبت تو اندکی است از بسیار؛ و اندوه و حسرت را چاره نمیتوان کرد، و حزن مفارقت تو برطرف شدنی نیست، پدر و مادرم فدای تو باد، یاد کن ما را نزد پروردگار خود و ما را از خاطر خود بیرون مکن. سپس بر روی آن حضرت افتاد و روی مبارکش را بوسید و آه حسرت از سینه پر درد برکشید... "
📙 جلاء العیون، علّامه مجلسی رحمه الله، صفحه ۱۳۷
"اگر نه آن بود که امر کردی به صبر کردن و نهی فرمودی از جزع نمودن، هرآینه اشک های خود را در مصیبت تو فرو میریختم، و هر آینه درد مصیبت تو را هرگز دوا نمیکردم، و جراحت مفارقت تو را از سینه بیرون نمیکردم، و اینها در مصیبت تو اندکی است از بسیار؛ و اندوه و حسرت را چاره نمیتوان کرد، و حزن مفارقت تو برطرف شدنی نیست، پدر و مادرم فدای تو باد، یاد کن ما را نزد پروردگار خود و ما را از خاطر خود بیرون مکن. سپس بر روی آن حضرت افتاد و روی مبارکش را بوسید و آه حسرت از سینه پر درد برکشید... "
📙 جلاء العیون، علّامه مجلسی رحمه الله، صفحه ۱۳۷
⭕️ محمد بن اسماعيل بخاري و مسلم و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته اند:
قالت عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ في مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا يَبْقَي أَحَدٌ في الْبَيْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم يَشْهَدْكُمْ.
عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش مي آيد و وقتي حضرت بهتر شد، فرمودند: آيا من شما را از اين كه به من دوا بخورانيد نهي نكردم ؟ پس فرمودند: بايد در دهان هر كسي كه در اين خانه است، در جلوي چشم من دوا ريخته شود؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است.
🔺 ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت مي نويسد:
(قوله لددناه) أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود.
اين كه گفته: «لددنا» يعني اين كه ما در دهان آن حضرت بدون اين كه اختياري داشته باشد (بازور) دوا ريختيم.
🔺در اين جا چند سؤال پیش میآید:
1. چرا عايشه و كساني كه در آن جا حضور داشتند، سخن پيامبر را گوش نكردند و علي رغم نهي آن حضرت، دارو را با زور در حلق ایشان ريختند؟ مگر نه اين كه قرآن كريم مي فرمايد:
وَما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. الحشر / 7.
هر دستوري كه رسول به شما داد اطاعت كنيد و از هر گناهي نهيتان كرد آن را ترك كنيد، و از خدا بترسيد كه خدا عقابي سخت دارد.
2. چرا عايشه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريض ها يكسان مي بيند؟ مگر نه اين كه خداوند مي فرمايد:
وَمَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَي . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يُوحَي . النجم / 3 و 4.
هرگز از روي هوي و هوس سخن نمي گويد و آنچه مي گويد چيزي جز وحيي كه به وي مي شود نيست.
چرا فكر كرد كه هر مريضي حتي پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟
آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درك نمي كرد كه چه چيزي براي او خوب است و چه چيزي بد؟ يا اين كه اطرافيان مي خواستند با انجام اين عمل، همان سخن افرادي را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پيامبر گرامي (صلی الله علیه و آله) نسبت هذيان دادند ؟
و از همه عجيب تر اين است كه نقل كرده اند: پيامبر اسلام بعد از اين كه به هوش آمد، دستور داد به همه آن ها كه به زور به حضرت دوا داده بودند، از همان دوا بخورانند غير از عمويش عباس! چرا رسول خدا به دسیسه ایشان مشکوک بودهاند؟ چرا پيامبر همه را مجازات مي كند؟ مگر قرآن كريم نفرموده:
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْري . الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7.
هيچ گنهكاري بار گناه ديگري را بر دوش نمي كشد.
با اين تفاصيل بايد براي مظلوميت آقا رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم بيش از همه اشك ريخت كه در ميان امت خود و حتي در خانه خود بيش از همه مظلوم بوده است.
📚البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج4، ص1618، ح4189، كِتَاب الْمَغَازِي، بَاب مَرَضِ النبي (ص) وَوَفَاتِهِ؛ ج5، ص2159، ح5382، كِتَاب الطِّبِّ، بَاب اللَّدُودِ؛ ج6، ص2524، ح6492،كِتَاب الدِّيَاتِ، بَاب الْقِصَاصِ بين الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ في الْجِرَاحَاتِ؛ ج6، ص2527، ح6501، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل يُعَاقِبُ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987؛
📚النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1733، ح2213، كِتَاب السَّلَامِ، بَاب كَرَاهَةِ التَّدَاوِي بِاللَّدُودِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
قالت عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ في مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا يَبْقَي أَحَدٌ في الْبَيْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم يَشْهَدْكُمْ.
عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش مي آيد و وقتي حضرت بهتر شد، فرمودند: آيا من شما را از اين كه به من دوا بخورانيد نهي نكردم ؟ پس فرمودند: بايد در دهان هر كسي كه در اين خانه است، در جلوي چشم من دوا ريخته شود؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است.
🔺 ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت مي نويسد:
(قوله لددناه) أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود.
اين كه گفته: «لددنا» يعني اين كه ما در دهان آن حضرت بدون اين كه اختياري داشته باشد (بازور) دوا ريختيم.
🔺در اين جا چند سؤال پیش میآید:
1. چرا عايشه و كساني كه در آن جا حضور داشتند، سخن پيامبر را گوش نكردند و علي رغم نهي آن حضرت، دارو را با زور در حلق ایشان ريختند؟ مگر نه اين كه قرآن كريم مي فرمايد:
وَما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. الحشر / 7.
هر دستوري كه رسول به شما داد اطاعت كنيد و از هر گناهي نهيتان كرد آن را ترك كنيد، و از خدا بترسيد كه خدا عقابي سخت دارد.
2. چرا عايشه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريض ها يكسان مي بيند؟ مگر نه اين كه خداوند مي فرمايد:
وَمَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَي . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يُوحَي . النجم / 3 و 4.
هرگز از روي هوي و هوس سخن نمي گويد و آنچه مي گويد چيزي جز وحيي كه به وي مي شود نيست.
چرا فكر كرد كه هر مريضي حتي پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟
آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درك نمي كرد كه چه چيزي براي او خوب است و چه چيزي بد؟ يا اين كه اطرافيان مي خواستند با انجام اين عمل، همان سخن افرادي را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پيامبر گرامي (صلی الله علیه و آله) نسبت هذيان دادند ؟
و از همه عجيب تر اين است كه نقل كرده اند: پيامبر اسلام بعد از اين كه به هوش آمد، دستور داد به همه آن ها كه به زور به حضرت دوا داده بودند، از همان دوا بخورانند غير از عمويش عباس! چرا رسول خدا به دسیسه ایشان مشکوک بودهاند؟ چرا پيامبر همه را مجازات مي كند؟ مگر قرآن كريم نفرموده:
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْري . الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7.
هيچ گنهكاري بار گناه ديگري را بر دوش نمي كشد.
با اين تفاصيل بايد براي مظلوميت آقا رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم بيش از همه اشك ريخت كه در ميان امت خود و حتي در خانه خود بيش از همه مظلوم بوده است.
📚البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج4، ص1618، ح4189، كِتَاب الْمَغَازِي، بَاب مَرَضِ النبي (ص) وَوَفَاتِهِ؛ ج5، ص2159، ح5382، كِتَاب الطِّبِّ، بَاب اللَّدُودِ؛ ج6، ص2524، ح6492،كِتَاب الدِّيَاتِ، بَاب الْقِصَاصِ بين الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ في الْجِرَاحَاتِ؛ ج6، ص2527، ح6501، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل يُعَاقِبُ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987؛
📚النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1733، ح2213، كِتَاب السَّلَامِ، بَاب كَرَاهَةِ التَّدَاوِي بِاللَّدُودِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
اميرالمؤمنين علیهالسلام میفرمايند:
🏴 شبی كه پيغمبر را غسل دادم، ایشان را در پيراهن خودشان غسل دادم، بعد از آنكه پيامبر صلی الله علیه و آله را به خاك سپردم اين پيراهن را نزد خویش نگه داشتم، پيراهنی كه رسول الله با آن نماز شب خوانده و عبادت كرده متبرك است. بر تن اولين شخصيت جهان خلقت بوده است.
⭕️ حضرت میفرمایند: اما خيلی توجه داشتم كه فاطمه اين پيراهن را نبيند. حضرت فاطمه علیهاالسلام يكی از اين روزها اميرالمؤمنين علیه السلام را صدا زدند، علی جان! خواسته و خواهشی دارم.
فاطمه جان! تو چه وقت از علی چيزی خواستی كه علی توانسته باشد و انجام نداده باشد.
▪️عرضه داشتند: يا اباالحسن! میشود پيراهنی را كه بابايم را در آن غسل دادی برايم بياوری تا يك بار ديگر بوی بابايم را استشمام كنم. يك بار ديگر به ياد پدرم اشك بريزم.
🚩 اميرالمؤمنين علیه السلام پيراهن را آوردند، تعبير اين است: همين كه پيراهن را به زهرای مرضيه علیهاالسلام دادند، حضرت پيراهن پدر را روی چشمان و صورتشان گذاشتند «وَ غُشِيَ عَلَيها»(بیهوش شدند)...
📜 بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۷
🏴 شبی كه پيغمبر را غسل دادم، ایشان را در پيراهن خودشان غسل دادم، بعد از آنكه پيامبر صلی الله علیه و آله را به خاك سپردم اين پيراهن را نزد خویش نگه داشتم، پيراهنی كه رسول الله با آن نماز شب خوانده و عبادت كرده متبرك است. بر تن اولين شخصيت جهان خلقت بوده است.
⭕️ حضرت میفرمایند: اما خيلی توجه داشتم كه فاطمه اين پيراهن را نبيند. حضرت فاطمه علیهاالسلام يكی از اين روزها اميرالمؤمنين علیه السلام را صدا زدند، علی جان! خواسته و خواهشی دارم.
فاطمه جان! تو چه وقت از علی چيزی خواستی كه علی توانسته باشد و انجام نداده باشد.
▪️عرضه داشتند: يا اباالحسن! میشود پيراهنی را كه بابايم را در آن غسل دادی برايم بياوری تا يك بار ديگر بوی بابايم را استشمام كنم. يك بار ديگر به ياد پدرم اشك بريزم.
🚩 اميرالمؤمنين علیه السلام پيراهن را آوردند، تعبير اين است: همين كه پيراهن را به زهرای مرضيه علیهاالسلام دادند، حضرت پيراهن پدر را روی چشمان و صورتشان گذاشتند «وَ غُشِيَ عَلَيها»(بیهوش شدند)...
📜 بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۷
⚫️ تیر باران تابوت امام حسن مجتبی علیه السلام و منع از دفن ایشان
روزی سوار بر شتر، و روزی سوار بر استر
🔻مروان لعنة الله علیه بر استر خود سوار شد و به نزد آن زن(عایشه) رفت و گفت: حسين «عليه السّلام» برادر خود حسن «عليه السّلام» را آورده است كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن كند بيا و مانع شو. گفت: چگونه مانع شوم؟ پس مروان از استر به زير آمد و او را بر استر سوار كرده به نزد قبر حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله آورد و فرياد مى كرد و تحريص مى نمود بنى اميّه را كه مگذاريد حسن (عليه السّلام) را در پهلوى جدّش دفن كنند.
ابن عبّاس گفت در اين سخنان بوديم كه ناگاه صداها شنيديم و شخصى را ديديم كه اثر شر و فتنه از او ظاهر است مى آيد. چون نظر كردم ديدم «فلانه(عایشه)» است با چهل سوار و مى آيد و مردم را تحريص بر قتال مى كند. چون نظرش بر من افتاد مرا پيش طلبيد و گفت: يابن عبّاس! شما بر من جرئت بهم رسانيده ايد، هر روز مرا آزار مى كنيد، مى خواهيد كسى را داخل خانه من كنيد كه من او را دوست نمى دارم و نمى خواهم.
من گفتم: واسَوْاَتاه! يك روز بر شتر سوار مى شوى (جنگ جمل) و يك روز بر استر، و مى خواهى نور خدا را فرونشانى و با دوستان خدا جنگ كنى و حايل شوى ميان رسول خدا و حبيب و دوست او؟
پس آن زن به نزد قبر آمد و خود را از استر افكند و فرياد زد بخدا سوگند كه نمى گذارم حسن (عليه السّلام) را در اين جا دفن كنيد تا يك مو در سر من هست. و بروايت ديگر جنازه آن حضرت را تير باران كردند تا آنكه هفتاد تير از جنازه آن جناب بيرون كشيدند!
پس بنى هاشم خواستند شمشيرها بكِشند و جنگ كنند. حضرت امام حسين عليه السّلام فرمودند: بخدا سوگند مى دهم شما را كه وصيّت برادرم را ضايع نكنيد و چنين مكنيد كه خونى ريخته شود. پس به ايشان خطاب كرد كه اگر وصيّت برادرم نبود هر آينه مى ديد چگونه او را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن مى كردم و بينى هاى شما را برخاك مى ماليدم؛ پس جنازه آن حضرت را برداشتند و به جانب بقيع حمل دادند.
📚 منتهی الامال، نشر دلیل ما، ۱/۵۵۸
روزی سوار بر شتر، و روزی سوار بر استر
🔻مروان لعنة الله علیه بر استر خود سوار شد و به نزد آن زن(عایشه) رفت و گفت: حسين «عليه السّلام» برادر خود حسن «عليه السّلام» را آورده است كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن كند بيا و مانع شو. گفت: چگونه مانع شوم؟ پس مروان از استر به زير آمد و او را بر استر سوار كرده به نزد قبر حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله آورد و فرياد مى كرد و تحريص مى نمود بنى اميّه را كه مگذاريد حسن (عليه السّلام) را در پهلوى جدّش دفن كنند.
ابن عبّاس گفت در اين سخنان بوديم كه ناگاه صداها شنيديم و شخصى را ديديم كه اثر شر و فتنه از او ظاهر است مى آيد. چون نظر كردم ديدم «فلانه(عایشه)» است با چهل سوار و مى آيد و مردم را تحريص بر قتال مى كند. چون نظرش بر من افتاد مرا پيش طلبيد و گفت: يابن عبّاس! شما بر من جرئت بهم رسانيده ايد، هر روز مرا آزار مى كنيد، مى خواهيد كسى را داخل خانه من كنيد كه من او را دوست نمى دارم و نمى خواهم.
من گفتم: واسَوْاَتاه! يك روز بر شتر سوار مى شوى (جنگ جمل) و يك روز بر استر، و مى خواهى نور خدا را فرونشانى و با دوستان خدا جنگ كنى و حايل شوى ميان رسول خدا و حبيب و دوست او؟
پس آن زن به نزد قبر آمد و خود را از استر افكند و فرياد زد بخدا سوگند كه نمى گذارم حسن (عليه السّلام) را در اين جا دفن كنيد تا يك مو در سر من هست. و بروايت ديگر جنازه آن حضرت را تير باران كردند تا آنكه هفتاد تير از جنازه آن جناب بيرون كشيدند!
پس بنى هاشم خواستند شمشيرها بكِشند و جنگ كنند. حضرت امام حسين عليه السّلام فرمودند: بخدا سوگند مى دهم شما را كه وصيّت برادرم را ضايع نكنيد و چنين مكنيد كه خونى ريخته شود. پس به ايشان خطاب كرد كه اگر وصيّت برادرم نبود هر آينه مى ديد چگونه او را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن مى كردم و بينى هاى شما را برخاك مى ماليدم؛ پس جنازه آن حضرت را برداشتند و به جانب بقيع حمل دادند.
📚 منتهی الامال، نشر دلیل ما، ۱/۵۵۸
Audio
🎙کلیپ صوتی : استاد معاونیان
📋موضوع : الوفی لقب امام رضا علیه السلام
- وعده ی امام رئوف چیست؟
📋موضوع : الوفی لقب امام رضا علیه السلام
- وعده ی امام رئوف چیست؟
▪️پارۀتن پیامبر
● رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
"پارهاى از تن من در خراسان مدفون خواهد شد، كه هيچ غم زدهاى او را زيارت نمیکند مگر آنكه خداى عزّ و جلّ غبار غم را از خاطرش برطرف میسازد، و هيچ گناهكارى مگر آنكه خدا گناهانش را مىآمرزد."
🔺 من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۳
▪️سالروز شهادت امام رئوف حضرت ثامنالحجج امام علی بن موسی الرضا "علیه آلاف التحیه و الثناء" تسلیت باد.
● رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
"پارهاى از تن من در خراسان مدفون خواهد شد، كه هيچ غم زدهاى او را زيارت نمیکند مگر آنكه خداى عزّ و جلّ غبار غم را از خاطرش برطرف میسازد، و هيچ گناهكارى مگر آنكه خدا گناهانش را مىآمرزد."
🔺 من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۳
▪️سالروز شهادت امام رئوف حضرت ثامنالحجج امام علی بن موسی الرضا "علیه آلاف التحیه و الثناء" تسلیت باد.