Telegram Web Link
ورودِ امام هادی علیه السلام به مجلسِ شرابِ متوکل لعنه الله

⚠️ مسعودی مورخِ مشهور قرن چهارم، می‌نویسد:

✍🏻 نزد متوكل لعنه الله از امام هادی علیه السلام بدگویی و سخن‌چینی کردند و گفتند كه در منزل آن جناب اسلحه و نامه‌هایی است كه شيعيان او برایش فرستاده‌اند. متوكل جماعتى از تُركان را به‌خانه حضرت فرستاد تا ناگهان بر خانه حضرت هجوم آوردند. پس هرچه تفتيش كردند چيزى نيافتند و ديدند كه آن حضرت در حجره‌ و درب را بر روى خود بسته و جامه‌ای از پشم پوشيده و بر روى زمين كه رمل و ريگ‌ريزه بود نشسته و توجهش بسوى خداوند است و مشغول خواندن آيات وعد و وعید است؛ پس حضرت را با همان حال، در دل شب نزد متوكل بردند. متوكل در آن حال مشغولِ بزم شراب بود و آن امام معصوم را در آن مجلس بر او وارد كردند. متوكل جام شراب در دستش بود و براى آن جناب تعظيم كرد و آن حضرت را در پهلوى خود نشانيد و جام شراب را به آن حضرت تعارف كرد، حضرت فرمود: واللّه! شراب داخل گوش و خون من نشده هرگز، مرا معذور بدار. گفت باشد، پس براى من شعر بخوان! حضرت فرمودند: من چندان اهل شعرخوانی نیستم! گفت: ناگزیر باید بخوانی! سپس حضرت انشاد فرمود اين اشعار (مشتمل بر بى‌وفايى دنيا و مرگ سلاطين و خوارى ايشان) را خواند:

قله‌های بلند را برای خود منزلگاه کردند، و همواره مردان مُسَلح آنها را نگهبانی می‌کردند؛ ولی قله‌های بلند آنان را مانع از مرگ نشد، آخر از دامن آن قله‌های رفیعِ مستحکم، در گودال‌های قبر رها شدند و چه بد منزلگاهی بود! بعد از دفن در قبور، منادی بانگ زد: کجا رفت آن مشاوران و رازداران و آن تاجها و زیورها؟ کجا رفتند آن چهره‌های نعمت‌پرورده که در آسایش در پس پرده‌های رنگارنگ و زینت‌ها خود را از انظار مخفی نگاه می‌داشتند؟ قبرْ عاقبت آنها را روشن ساخت هنگامی که از آنان پرسید. آن چهره‌ها عاقبت جولانگاه کِرمهای زمین شد که بر روی آنها حرکت می کنند! زمان زیادی در دنیا خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند؛ ولی امروز همانها خوراک زمین و حشرات زمین شده اند! و زمان درازی طول کشید تا خانه‌هایی آباد کردند که آنان را حفظ کند. پس خانه‌ها و ساکنان آن را ترک کردند و منتقل شدند بسرای دیگر. و چه بسیار اموال زیادی را که انبار و ذخیره کردند و آن را برای دشمنان بجای گذاشتند و رفتند. مسکن‌ها و کاخ‌های آنان به ویرانه‌ای بی آب و علف تبدیل گردید و ساکنانِ آن مسکن‌ها، بسوی قبرها کوچ کردند."

همهٔ حاضران منقلب شدند و یقین کردند که متوکل حضرت را خواهد کُشت؛ اما متوكل از شنيدن اين اشعار گريست به اندازه‌اى كه اشكِ چشمش ريشِ نحسش را خیس كرد و حاضرين نيز گريستند [و بروايت كنزالفوائد، در این لحظه متوكل جامِ شراب را بر زمين زد و عيشش منغض شد] سپس از آن حضرت پرسيد: آیا قرض دارى؟ فرمودند: بلى، چهار هزار دينار؛ پس چهار هزار دينار به آن حضرت بخشيد و ایشان را با اکرام و احترام بخانه‌‌اش رد كرد.

«و قد كان سعي بأبي الحسن علي بن محمد إلى المتوكل، و قيل له: إن في منزله سلاحا و كتباً و غيرها من شيعته، فوجه إليه ليلاً من الأتراك و غيرهم مَنْ‌ هجم عليه في منزله على غفلة ممن في داره، فوجده في بيت وحده مغلق عليه و عليه مدْرَعة من شَعَرٍ، و لا بساط‍‌ في البيت إلا الرمل و الحصى، و على رأسه ملْحَفة من الصوف متوجهاً إلى ربه يترنم بآيات من القرآن في الوعد و الوعيد، فأخذ على ما وجد عليه، و حمل إلى المتوكل في جوف الليل، فمثل بين يديه و المتوكل يشرب و في يده كأس، فلما رآه أعظمَه و أجلسه إلى جنبه و لم يكن في منزله شيء مما قيل فيه، و لا حالة يتعلل عليه بها، فناوله المتوكل الكأس الذي في يده، فقال: يا أمير المؤمنين، ما خامر لحمي و دمي قط‍‌، فأعْفِنِي منه، فعافاه، و قال: أنشدني شعراً أستحسنه، فقال: إني لقليل الرواية للأشعار، فقال: لا بد أن تنشدني فأنشده:
باتُوا عَلى قُلَلِ الاَجْبالِ تَحْرِسُهُمْ
غُلْبُ الرِّجالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ
وَ اسْتَنْزِلُوا بَعْدَ عِزَّ مِنْ مَعاقِلِهِمْ
وَ اُسْكِنُوا حُفَرا يا بِئْسَما نَزَلوُا
نداهُمْ صارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنهمُ
اَيْنَ الاَساوِرُ وَ التّيجانُ وَ الْحُلَلُ
اَيْنَ الْوُجُوهُ الّتَى كانَتْ مُنَعَّمَةً
مِنْ دُونِها تُضْرَبُ الاَسْتارُ وَ الكُلَلُ
فَاَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حينَ سآئِلَهُمْ
تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَيْهَا الدُّودُ تَنْتَقِلُ
قَدْ طالَ ما اَكَلُوا دَهْرا وَ قَدْ شَرِبُوا
وَاَصْبَحُوا الْيَوْمَ بَعْدَ الاَكْلِ قَدْ اُكِلُوا.

قال: فأشفق كل من حضر على علي، و ظن أن بادرة تبدر منه إليه، قال: و اللّٰه لقد بكى المتوكل بكاء طويلاً حتى بلت دموعه لحيته، و بكى من حضره، ثم أمر برفع الشراب، ثم قال له: يا أبا الحسن، أ عليك دَينٌ‌؟ قال: نعم أربعة آلاف دينار، فأمر بدفعها إليه، ورده إلى منزله من ساعته مكرماً.»


@ashkvareh
@sohof2
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
ورودِ امام هادی علیه السلام به مجلسِ شرابِ متوکل لعنه الله ⚠️ مسعودی مورخِ مشهور قرن چهارم، می‌نویسد: ✍🏻 نزد متوكل لعنه الله از امام هادی علیه السلام بدگویی و سخن‌چینی کردند و گفتند كه در منزل آن جناب اسلحه و نامه‌هایی است كه شيعيان او برایش فرستاده‌اند.…
⭕️ ابن عربی و ستایش عجیب متوکل عباسی: متوکل دارای خلافت باطنی و ظاهری است



https://www.ebnearabi.com/1637/نقد-ابن-عربی-نظر-ابن-عربی-در-مورد-مقرّب.html
-به بهانه‌ی سالمرگ متوکل عباسی ملعون


منطق ارسطو را حنین بن اسحاق ترجمه کرد و اکنون عین ترجمه موجود است. محققانی که به زبان یونانی آشنا هستند و ترجمه حنین ابن اسحاق را با سایر ترجمه‌های مقایسه کرده‌اند مدعی شده‌اند که ترجمه حنین از دقیقترین ترجمه‌هاست.(آشنایی با علوم اسلامی-منطق،مرتضی مطهری)

و اما حنین ابن اسحاق کیست؟

در بغداد زاده شد و در شام تحصیلات مقدماتی خود را انجام داد. در جوانی به بغداد بازگشت و در محضر یوحنا ابن ماسویه، پزشک و مترجم دربار هارون الرشید و مدیر بیت الحکمه، علم آموزی می‌کرد. از آنجا که بسیار باهوش بود اغلب با استاد به جدل می‌پرداخت که زیاده روی در اینکار باعث اخراج او شد.[۱]

سپس به یادگیری زبان یونانی پرداخت و به بصره نزد زبان‌شناس مشهور خلیل ابن احمد رفت.[۲]

در ۲۱۱ ق به بغداد بازگشت و به خدمت جبرئیل بن بختیشوع طبیب مأمون درآمد. به سفارش جبرئیل و یوحنا بن ماسویه، کتابهای جالینوس از جمله «اصناف الحمیات» و «کتاب فی القوی الطبیعة» را از یونانی به عربی ترجمه کرد.

در بغداد همزمان اقدام به مطالعه کتب پزشکی نموده و در علم طب متخصص شد.[۳]

سپس در دربار متوکل پزشکان مخصوص وی شده و به ریاست گروه اطبای بغداد منصوب شود.

بدستور متوکل گروهی برای ترجمه تشکیل شد و حنین به ریاست آن منصوب گردید و مترجمانی چون اصطفن بن بسیل و موسی بن خالد در این گروه همکاری داشتند.

کار ترجمه

حنین عضو دارالحکمه بغداد بود که مرکز ترجمه آثار علمی جهان بود. وی مهمترین مترجم نهضت ترجمه محسوب می‌شود که روش جدید مختص به خود داشته در اغلب ترجمه‌ها توضیحات اضافه می‌کرده تا خواننده را بهتر متوجه موضوع کند.[۴]

او از کشورهای یونانی‌زبان دیدار کرد و دست‌نوشته‌ها را گرد آورد و در دورهٔ مأمون، سرپرستیِ آماده ساختن ترجمه‌ها را بر عهده داشت.

حنین بن اسحاق مسیحی بود، واقعیتی که گواه آسان‌گیریِ در خور توجه دورهٔ خلفای عباسی است.[۵]

صفدی نقل کرده‌است، که مأمون در مقابل هر ترجمه‌ای که حنین انجام می‌داد، به مقدار وزن آن طلا پرداخت می‌کرد.[۶]

قاضی صاعد اندلسی می‌گوید: ترجمه‌های خوب و گرانسنگ حنین سبب شد تا بسیاری از مسائل و مشکلات کتاب‌های بقراط و جالینوس برای ما روشن گردد[۷]

ابن خلکان می‌نویسد: اگر ترجمه‌های حنین نبود بسیاری از علوم یونانی در منطقه خود مهجور مانده به دست ما نمی‌رسیدند[۸]


حتما عزیزان مطالعه‌ای پیرامون ورود فلسفه و منطق به اسلام بخصوص در زمان بنی عباس و بخصوص در زمان مامون داشته باشید تا ببینید چگونه این عناوین در جهان اسلام رشد کرده است؟


منابع

۱. عیون الأنباء فی طبقات الأطباء نویسنده: ابن أبی أصیبعة جلد: 1 صفحه: 257.
۲. الاعلام للزرکلی نویسنده: الزرکلی، خیر الدین جلد: ۲ صفحه: ۲۸۷.
۳.عیون الأنباء فی طبقات الأطباء نویسنده: ابن أبی أصیبعة جلد: ۱ ص ۲۶۲.
۴. مجله تاریخ علم- پاییز و زمستان 1384 شماره 4 نویسنده :سید احمد هاشمی.
۵.تاریخ تمدن، هنری لوکاس، ترجمه ع. آذرنگ، جلد اول، فصل هیجدهم، صفحه 361
۶. الوافی بالوفیات نویسنده: الصفدی ج۱۳ ص۱۳۱.
۷. بن‌صاعد اندلسی، صاعد بن احمد، التعریف بطبقات الامم، ص۱۹۲.
۸.وفیات الأعیان نویسنده: ابن خلکان ج۲ص۲۱۷.
۹.الفهرست نویسنده: ابن الندیم جلد: 1 صفحه: 356.
۱۰. هدیة العارفین نویسنده: البابانی جلد: 1 صفحه: 339.
۱۱. حاله، عمر رضا، المستدرک علی معجم المؤلفین، ص۲۲۵.
180204_003
ramazani 15-11-96
کسانی که می خواهند کلمات فلاسفه را تاویل به مطالب صحیح کنند، خوب توجه کنند. در این فایل صوتی، جناب حسن رمضانی (شاگرد برتر آقای حسن حسن زاده آملی و استاد فلسفه حوزه در قم) تصریح می‌کند اینکه در علم کلام گفته میشود ذات خداوند متعال مطلقاً تغییر نمیکند سخن غلطی است! ایشان دو نوع از تغییر را بیان میکند و یکی از آنها را برای خدا صحیح میداند و میگوید: خدا تغییر از قوه به فعل ندارد یعنی اینگونه نیست که خدا ناقص باشد و کامل شود. اما تغییر و تحول در ذات خدا به این معنا که ذات خداوند تجلی میکند به شکل اشیاء، معنای درستی است.

بخشی از گفتگوی دکتر سیدمحسن هندی با آقای حسن رمضانی
انا لله و انا الیه راجعون

🏴 آیت الله موسوی تهرانی به ملکوت اعلی پیوست
📌وقتی آن کتاب را خواندم، خیلی به غیرتم برخورد!

مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر می‌فرمودند: جناب استاد سید رسول موسوی تهرانی روزی برای خود من تعریف کردند:
زمانی که چشمم به عبارات دکتر شریعتی در باب حضرت ابوطالب علیه السلام و شرکِ حضرتِ عبدالمطلب علیه السلام افتاد، خیلی به غیرت شیعی من برخورد. با خود اندیشیدم که در برابر حق عظیمی که پدر بزرگوار امیرالمومنین علیه‌السلام بر گردن من دارد، چه کاری از من ساخته است؟ نهایتا تصمیم گرفتم تا جایی که در توانم هست، هر سال، روز نکوداشتِ حضرت ابوطالب علیه السلام، درسم را تعطیل کنم و مجلسی بنام آن بزرگمرد در منزل خود ترتیب دهم.
آری، تشکیل این مجلس، کار بس کوچکی در این زمینه بود!
البته درس ایشان از جمله درس‌های مهم و پرتعداد حوزه به شمار می‌رفت و تعطیلی آن در چنین روزی، بازتاب خوبی داشت. ضمنا نشانگر غیرت دینی و عِرقِ ولایی یک عالم شیعه بود!

@ebnearabi
مراسم تشییع مرحوم آیت الله موسوی تهرانی امروز ساعت 16 از مسجد امام حسن عسکری علیه السلام
⚠️کجا کس بود همچو ما عارفان؟!

از جمله مطالبی که صوفیان از آن برای تعظیم داشته های اندک خود در چشم پیروان سرسپرده بهره می جویند، ادعای سرآمد بودن خود در علوم مختلف است. نا آشنایی عموم پیروان با فضاهای علمی دنیا زمینه ساز آن شده که مثال های بسیاری از ادعای سرآمدی این عارفان در زمینه طب، نجوم، فیزیک، شیمی، ریاضی، فلسفه و... در میان پیروان رواج یابد، و طبعاً ایشان ملتفت شدت بی مایگی این دست ادعا ها نمی شوند!

به عنوان نمونه محمد حسین طهرانی می نویسد:
«مرحوم آیة الحق و سند الفلاسفه حکیم اعظم آیة الله مفخم حاج میرزا مهدی آشتیانی (1306 الی 1372 قمری) که فیلسوفی عظیم و نابغه ای در حکمت و فلسفه بود برای معالجه و عملیة جراحی به کشور آلمان رفت... در موقع مراجعت به طهران می گفت: چون در بیمارستان آلمان بستری شدم، فیلسوفان آنجا همگی به واسطۀ شهرت من به دیدن من آمدند. من با آنها در اصول مسائل فلسفی مذاکره کردم. دیدم حقّا آنها از یک طلبۀ ابتدائی حوزه های ما اطلاعاتشان کمتر است»! (نورملکوت قرآن، محمد حسین حسینی تهرانی، ج2، ص: 215)

همه فیلسوفان آلمان؟! ممکن است نام یکی از این فیلسوفان را ذکر کنند؟ مترجم چه کسی بوده که زبان فلسفی هر دو طرف را بفهمد؟
کدام شهرت؟ ایشان اینجا هم جز بین برخی خواص، آنچنان مشهور نبود چه برسد به آلمان! چرا از این واقعه مهم خبر دیگری نرسیده؟
«طلبۀ ابتدائی حوزه های ما» چه کرده که «همه فیلسوفان آلمان» در «اصول فلسفی» اطلاعاتشان به پای او نمی رسد؟
و...
⭕️ میزان سواد و سطح علمی قطب و مراد پیروان جریان طهرانی

ابطال ادعاهای فرقه طهرانی در رابطه با مقامات علمی آقای سید محمدحسین طهرانی

با جوابهای محکم و صریح فقیه عالیقدر آیت الله العظمی سید هادی میلانی رضوان الله علیه:
👈سخن شما خلاف موازین علمی است
👈دلیلی بر سخن شما وجود ندارد، بلکه دلیل بر خلاف است
👈بسیار تعجب است...

🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://www.tg-me.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ تقاضای همکاری

به دلیل آلوده شدن روزافزون فضای کشورهای عربی مانند عراق با تصوف و عرفان و ابراز نگرانی مرجعیت عالی شیعه حضرت آیت الله سیستانی و لزوم فعالیت و روشنگری در این زمینه، بناست در این وب‌سایت بخش عربی را فعال نماییم.

از اعضای محترم درخواست می‌شود که اگر کانال تلگرام یا سایت و سایر صفحات مجازی به زبان عربی و فعال در زمینه نقد تصوف سراغ دارند، آن را برای ادمین ارسال فرمایند تا از محتوای آنها استفاده شود.

همچنین از عزیزانی که مسلط به ترجمه فارسی به عربی و مایل به همکاری هستند، نیز تقاضا می‌شود به ادمین کانال پیام بدهند.
با تشکر

@eb_admin
🏴 عظَّمَ اللهُ أُجُورَنا وَأُجُوركُم بِمُصابِ مَولانَا الإمامِ جعفرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصادقِ عَليهِ الصَلاةُ وَالسَّلامُ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴 کلیپ 🔺

مواجهه حضرت امام صادق علیه السلام با انحرافات

● از
بیانات
آیت الله یثربی مدظله

🔺 T.me/ayatollahyasrebi
⛔️پرهیز از پیروی کورکورانه از اشخاص در کلام امام صادق علیه السلام

«شیخ صدوق رضوان الله عليه روایت کرده است که ابو حمزه ثمالی رضوان الله عليه گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: از ریاست بپرهیز، و از راه افتادن دنبال رجال و شخصیت ها دوری کن. عرض کردم: قربانت گردم! ریاست و مذموم بودن آن را می دانم اما این که دنبال رجال راه بیفتیم، من دو سوم آنچه [از اخبار و احادیث و دانشی]که در دست دارم، از همین راه افتادن دنبال رجال است. حضرت فرمودند: منظورم را درست متوجه نشده ای؛ مقصود این است که بپرهیز از این که شخصیتی (غیر معصوم) را حجت قرار دهی و هر چه گفت تصدیقش نمایی»1️⃣

و اما محمد صادق طهرانی قطب خودخوانده و فرزند محمد حسین طهرانی به نقل از پدرش می نویسد:

«عامل حرکت سالک بعد از رسیدن به استاد خبير، همان محبت خالص و ارادت تام او به استاد بوده و از لوازم این محبت، تبعیت محضه و بدون چون و چراست، سالک در برابر استاد باید اراده و اختیار را از خود سلب کند و عبد محض باشد، چه این محبت و تسلیم سالک در برابر استاد است که راه تصرف در نفس و اصلاح آن را برای مربی باز می کند»
2️⃣

📚منبع:
1️⃣الکافی ج۲ ص۲۹۸/محمد بن یعقوب کلینی/مصحح:علی اکبر غفاری/ناشر:دارالکتب الاسلامیة/تهران۱۳۶۵
2️⃣نور مجرد ج۱ ص۵۴۷/محمد صادق طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد
🔴 صد نفر از اولاد فاطمه (علیهاالسلام) را تابحال کُشته‌ام، فقط مانده بزرگشان جعفر صادق (علیه‌السلام)!

روایت کرده‌اند از محمد بن عبدالله اسکندری که گفت: من از جمله ندیمان ابوجعفر دوانقی (منصور دوانیقی لعنة‌الله‌علیه) و مَحرم اسرار او بودم؛ روزی به نزدش رفتم، او را بسیار مغموم یافتم و آه می‌کشید و اندوهناک بود؛

⭕️ گفتم: أیّها الأمیر! سبب تفکّر و اندوه شما چیست؟ گفت: صد نفر از اولاد فاطمه (علیهاالسلام) را هلاک کرده‌ام و سیّد و بزرگ ایشان مانده است و در باب او چاره نمی‌توانم کرد! گفتم: کیست؟ گفت: جعفر بن محمّدٍ الصّادق (علیه‌السلام)!

🔻گفتم: أیّها الأمیر! او مردی است که بسیاری عبادت او را کاهانیده و اشتغال او به قُرب و محبّت خدا، او را از طلب مُلک و مال و خلافت، غافل گردانیده؛ گفت: می‌دانم که تو اعتقاد به امامت او داری و بزرگی او را می‌دانم، ولیکن مُلک عقیم است و من سوگند یاد کرده‌ام که پیش از آنکه شامِ این روز در آید، خود را از اندوه او فارغ گردانم!

📜 جلاء العیون (علامه‌مجلسی)، ص۸۸۰

🔥 اللّهمّ العن منصور دوانیقی
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف pinned «⭕️ تقاضای همکاری به دلیل آلوده شدن روزافزون فضای کشورهای عربی مانند عراق با تصوف و عرفان و ابراز نگرانی مرجعیت عالی شیعه حضرت آیت الله سیستانی و لزوم فعالیت و روشنگری در این زمینه، بناست در این وب‌سایت بخش عربی را فعال نماییم. از اعضای محترم درخواست می‌شود…»
بررسی فضائل امیر المؤمنین علیه السلام
در منابع معتبر اهل تسنن
٦جلد

مهدی صدری

🔹مجموعه مطالعات شیعی | انتشارات دلیل‌ما

فهرست کتاب:
https://www.tg-me.com/nosakh_shii/3013

قیمت: ۲/۰۰۰/۰۰۰ت
با تخفیف و پست رایگان برای ۱۱۰نفر اول:
۱/۳۰۰/۰۰۰ت
تهیه: @shii_studies1

@nosakh_shii
2024/10/02 00:36:54
Back to Top
HTML Embed Code: