Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مردم نگرانند که چه چیزهایی ندارند ولی باید ببینند در ازای چه چیزهایی که بهشان داده شده( استعداد، هوش، جغرافیا…) چه چیزهایی میتوانند بدست بیاورند؛
اسمش را بگذاریم تئوری کسر؛
داده های زندگی به ما میشه مخرج کسرمان و تلاشها و بدست آوردنها و از دست دادنهای ما میشه صورت کسرمان
برای خداوند حاصل کسر ما مهمه نه صورت کسرمان؛
تویی که در یکخانواده بزرگ شده ای مقایسه گر، بی محبت، زیادی سختگیر؛ همینکه عقده ای نباشی، طلبکار از عزیزانت یا همکارانت نباشی یعنی عالی هستی چون تو زخمهایت را به مردم نزده ای، دمت گرم
#من_بهتر
با دکتر محمدمهدی ربانی یک شب از لندن لایو رفتیم، اینجاهای لایو یک بغضی مرا فرا گرفت از این جنس که دلم میسوزد برای مردمی که چه الماسهایی دارند و در حسرت یاقوتهای بقیه عمر حرام میکنند
اسمش را بگذاریم تئوری کسر؛
داده های زندگی به ما میشه مخرج کسرمان و تلاشها و بدست آوردنها و از دست دادنهای ما میشه صورت کسرمان
برای خداوند حاصل کسر ما مهمه نه صورت کسرمان؛
تویی که در یکخانواده بزرگ شده ای مقایسه گر، بی محبت، زیادی سختگیر؛ همینکه عقده ای نباشی، طلبکار از عزیزانت یا همکارانت نباشی یعنی عالی هستی چون تو زخمهایت را به مردم نزده ای، دمت گرم
#من_بهتر
با دکتر محمدمهدی ربانی یک شب از لندن لایو رفتیم، اینجاهای لایو یک بغضی مرا فرا گرفت از این جنس که دلم میسوزد برای مردمی که چه الماسهایی دارند و در حسرت یاقوتهای بقیه عمر حرام میکنند
True detectives -2024
ما اكثرا با فصل اول سريال “كاراگاهان حقيقى” شوكه شديم، مجبور بوديم به فلسفيدنهاى يك كارآگاه ميانسال باهوش و به پوچى رسيده با دقت گوش كنيم كه هم قاتل را پيدا كنيم هم معناى زندگى خودمان را گم نكنيم !
شوك دوم زمانى بود كه فصل دوم و سوم سريال، كلا داستانهايى ديگر با هنرپيشگانى تازه بود !
فصل چهارم در آلاسكا است، سرما و تاريكى و ترس همه جا با ماست بعلاوه تيتراژ حيرت آور و موسيقى bury a friend از بيلى آيليش
ما كه جودى فاستر را با " سكوت بره ها" به ذهن سپرده ايم، تحمل پيرى تعجب برانگيز او را در نقش اول اين سريال نداريم.
داستان فصل چهارم تفكربرانگيز بود
ما اكثرا با فصل اول سريال “كاراگاهان حقيقى” شوكه شديم، مجبور بوديم به فلسفيدنهاى يك كارآگاه ميانسال باهوش و به پوچى رسيده با دقت گوش كنيم كه هم قاتل را پيدا كنيم هم معناى زندگى خودمان را گم نكنيم !
شوك دوم زمانى بود كه فصل دوم و سوم سريال، كلا داستانهايى ديگر با هنرپيشگانى تازه بود !
فصل چهارم در آلاسكا است، سرما و تاريكى و ترس همه جا با ماست بعلاوه تيتراژ حيرت آور و موسيقى bury a friend از بيلى آيليش
ما كه جودى فاستر را با " سكوت بره ها" به ذهن سپرده ايم، تحمل پيرى تعجب برانگيز او را در نقش اول اين سريال نداريم.
داستان فصل چهارم تفكربرانگيز بود
پاسخ به شبنم-٢٥ ساله
ثروت همه چيزى نيست كه بايد در ٢٥ سالگى بهش متمركز بشوى، دوستان، روابط خوب ساختن، سلامت، زيبايي، معناداشتن هم مهمند)
٢)
چند مقدمه نوشته ات، تو را به نتايج اشتباه رسانده است
- ذهن و تصاويرش مهم اند اما خيلى چيزهاى مهم ديگر هم هستند : تصميم گيرى، تمركز، رفقاى خوب، شانس، توان تحمل شكست و تنهايي
- همه پولدارها از خانواره هاى پولدار نيامده اند. ميليونها كارآفرين موفق داريم از خانواده هاى معمولى يا حتى فقير كه يك مهارتى را داشته اند، توسعه داده اند ( تحصلات، مهارت آموزى) وارد يك مجموعه كارى شده اند، تعهد و تمركز نشان داده اند و در سازمان رشدى عالى كرده اند يا خم و چم كار را آموخته اند، ريسك به موقع كرده اند و خوداشتغال شده اند و از پس سختيهاش برآمده اند و الان صاحب كسب و كارى عالى اند
- فرزندان بسيارى از خانواده هاى متمول هستند كه بى عرضه اند، مديريت مالى بلد نيستند و خانواده، موفقيتش را از طريق او پيش نميبرد و عملا طرد ميشود..
٣)
روياى خوب داشته باش و هزينه تحققش را بده با يادگيريهاى تازه،
دوستيهاى خوب بساز
اخلاق معاشرت بساز
تفريح بكن اما تعطيل نباش و فرصت سوزى نكن
ثروت همه چيزى نيست كه بايد در ٢٥ سالگى بهش متمركز بشوى، دوستان، روابط خوب ساختن، سلامت، زيبايي، معناداشتن هم مهمند)
٢)
چند مقدمه نوشته ات، تو را به نتايج اشتباه رسانده است
- ذهن و تصاويرش مهم اند اما خيلى چيزهاى مهم ديگر هم هستند : تصميم گيرى، تمركز، رفقاى خوب، شانس، توان تحمل شكست و تنهايي
- همه پولدارها از خانواره هاى پولدار نيامده اند. ميليونها كارآفرين موفق داريم از خانواده هاى معمولى يا حتى فقير كه يك مهارتى را داشته اند، توسعه داده اند ( تحصلات، مهارت آموزى) وارد يك مجموعه كارى شده اند، تعهد و تمركز نشان داده اند و در سازمان رشدى عالى كرده اند يا خم و چم كار را آموخته اند، ريسك به موقع كرده اند و خوداشتغال شده اند و از پس سختيهاش برآمده اند و الان صاحب كسب و كارى عالى اند
- فرزندان بسيارى از خانواده هاى متمول هستند كه بى عرضه اند، مديريت مالى بلد نيستند و خانواده، موفقيتش را از طريق او پيش نميبرد و عملا طرد ميشود..
٣)
روياى خوب داشته باش و هزينه تحققش را بده با يادگيريهاى تازه،
دوستيهاى خوب بساز
اخلاق معاشرت بساز
تفريح بكن اما تعطيل نباش و فرصت سوزى نكن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی اوقات صلاح است که تنها بشوی
چون مقدر شده تکخال ورقها بشوی
گاهی اوقات قرار است که در پیله ی درد
نم نمک شاپرکی خوشگل و زیبا بشوی
گاهی انگار ضروری ست بگندی در خود
تا مبدل به شرابی خوش و گیرا بشوی
گاهی از حمله ی یک گربه ،قفس میشکند
تا تو پرواز کنی راهی صحرا بشوی
گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی
گاهی از چاه قرارست به زندان بروی
آخر قصه همآغوش زلیخا بشوی
من فقط دلنگرانم که خدا ناکرده
بهترین دوست! تو یکروز یهودا بشوی
فاضل نظری
*یهودا از حواریون مسیح بود که محل او را به دشمنان جحودش لو داد
تشکر از کلیپ حسن زرنگیان عزیز
بخشی از موسیقی متن فیلم مستند گنبد گیتی به آهنگسازی و نوازندگی مقداد شاه حسینی
چون مقدر شده تکخال ورقها بشوی
گاهی اوقات قرار است که در پیله ی درد
نم نمک شاپرکی خوشگل و زیبا بشوی
گاهی انگار ضروری ست بگندی در خود
تا مبدل به شرابی خوش و گیرا بشوی
گاهی از حمله ی یک گربه ،قفس میشکند
تا تو پرواز کنی راهی صحرا بشوی
گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی
گاهی از چاه قرارست به زندان بروی
آخر قصه همآغوش زلیخا بشوی
من فقط دلنگرانم که خدا ناکرده
بهترین دوست! تو یکروز یهودا بشوی
فاضل نظری
*یهودا از حواریون مسیح بود که محل او را به دشمنان جحودش لو داد
تشکر از کلیپ حسن زرنگیان عزیز
بخشی از موسیقی متن فیلم مستند گنبد گیتی به آهنگسازی و نوازندگی مقداد شاه حسینی
٩٩٪ مردم اين متن مهم را چون عكس ندارد، نميخوانند
۱)
میلیونها نفر آرزوی دیدنش را داشتند اما شانس دیدارش را نمییافتند، زمستان یازده سال قبل به كوهستانهاى عظيم نپال رفتم و به هر سختی که میشد به دیدار خصوصی اش راه یافتم، در یک خانه معمولی ولى با تشریفاتی خاص، نامش ساديگورا بود
۲)
وقتی آمد ، مردی به شدت نافذ را دیدم که کمتر از شصت سال به نظرم رسید، لباسی ساده پوشیده بود و ابهتش مرا گرفت طوریکه مطلقا ساکت شده بودم، گرم در آغوشم گرفت و فهمیدم چگونه میلیونها مرد و زن در جهان عاشقش شده اند وحسرت دیدارش را میکشند
۳)
فضا طوری عجیب بود که جریان فکرم مسدود شده بود، حس میکردم تمام درونم را میخواند و حتی سوالاتم را هم میداند، یک نوشیدنی با طعمی ساده ولی دلنشین برایمان آوردند، نگاهی بهم کرد و شروع به صحبت کرد و انگار گذشته و ادامه زندگیم را برایم بازگو کرد که بخشهاییش بدرد بقیه هم میخورد:
۴)
در تندباد ادامه عمرت، لنگری داری به نام عقل که چند علامت دارد
- مردم با دیدنت به خوبیهایت امید بورزند و از بدیهایت خیالشان راحت باشد
-از نیازمندیهای مردمان خسته نشو
-در جستجوی دانش بی حوصله نشو
-کار خوب کوچک مردمان را زیاد ببین و کار خوب بزرگ خودت را کوچک ببین
-دنبال گمنامی باش نه پرنامی
و هر کسی را دیدی بیندیش در قلبت که از تو پاک تر است
۵)
حرفش که تمام شد در آغوشم گرفت و رفت و من مستِ مست برگشتم به خودم و دیارم
٦)
همه واقعه بالا واقعى بود به جز بخش اولش كه نپال نبود و مرد نامش على بن موسى الرضا(ع) بود كه تمام عمرش درباره عقل به جهانيان ياد داد هر چند كه قرنها بعد متعصبينى از راه رسيدند كه خود را پيرو او جا زدند ، فقر عظيم مردمان را مقابل چشمانشان نميديدند اما تكه موى از چارقد بيرون زده را از کیلومترها دورتر ميديدند…
٧)
امام رضا(ع) سادوگورو، حافظ، مولوى، وين داير، اكهارت تول و هر بزرگ معنوى در جايى به كار تو مى آيد كه سفر زندگيت را آغاز كرده باشى، ساده لوحان سفر ناكرده ، چون كودكان، درگير اسامى بزرگانند اما " به دريا رفتهِ گرفتار مصيبتهاى طوفان" دنبال لنگر است. دنبال فانوس دريابى است.
———
همسفر، راهت روشن
۱)
میلیونها نفر آرزوی دیدنش را داشتند اما شانس دیدارش را نمییافتند، زمستان یازده سال قبل به كوهستانهاى عظيم نپال رفتم و به هر سختی که میشد به دیدار خصوصی اش راه یافتم، در یک خانه معمولی ولى با تشریفاتی خاص، نامش ساديگورا بود
۲)
وقتی آمد ، مردی به شدت نافذ را دیدم که کمتر از شصت سال به نظرم رسید، لباسی ساده پوشیده بود و ابهتش مرا گرفت طوریکه مطلقا ساکت شده بودم، گرم در آغوشم گرفت و فهمیدم چگونه میلیونها مرد و زن در جهان عاشقش شده اند وحسرت دیدارش را میکشند
۳)
فضا طوری عجیب بود که جریان فکرم مسدود شده بود، حس میکردم تمام درونم را میخواند و حتی سوالاتم را هم میداند، یک نوشیدنی با طعمی ساده ولی دلنشین برایمان آوردند، نگاهی بهم کرد و شروع به صحبت کرد و انگار گذشته و ادامه زندگیم را برایم بازگو کرد که بخشهاییش بدرد بقیه هم میخورد:
۴)
در تندباد ادامه عمرت، لنگری داری به نام عقل که چند علامت دارد
- مردم با دیدنت به خوبیهایت امید بورزند و از بدیهایت خیالشان راحت باشد
-از نیازمندیهای مردمان خسته نشو
-در جستجوی دانش بی حوصله نشو
-کار خوب کوچک مردمان را زیاد ببین و کار خوب بزرگ خودت را کوچک ببین
-دنبال گمنامی باش نه پرنامی
و هر کسی را دیدی بیندیش در قلبت که از تو پاک تر است
۵)
حرفش که تمام شد در آغوشم گرفت و رفت و من مستِ مست برگشتم به خودم و دیارم
٦)
همه واقعه بالا واقعى بود به جز بخش اولش كه نپال نبود و مرد نامش على بن موسى الرضا(ع) بود كه تمام عمرش درباره عقل به جهانيان ياد داد هر چند كه قرنها بعد متعصبينى از راه رسيدند كه خود را پيرو او جا زدند ، فقر عظيم مردمان را مقابل چشمانشان نميديدند اما تكه موى از چارقد بيرون زده را از کیلومترها دورتر ميديدند…
٧)
امام رضا(ع) سادوگورو، حافظ، مولوى، وين داير، اكهارت تول و هر بزرگ معنوى در جايى به كار تو مى آيد كه سفر زندگيت را آغاز كرده باشى، ساده لوحان سفر ناكرده ، چون كودكان، درگير اسامى بزرگانند اما " به دريا رفتهِ گرفتار مصيبتهاى طوفان" دنبال لنگر است. دنبال فانوس دريابى است.
———
همسفر، راهت روشن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شوک فرهنگی یک هلندی درایران
ما همیشه شوکهای فرهنگی خودمون رو در کشورهای دیگه میگیم ولی اینبار دنیس دوست داشت شوکهای خودش رو بعد از شش بار سفر به ایران بگه
چیزایی که دنیس گفت مثل مورد اول و دوم در هلتد اصلا نداریم ولی مورد سوم براش جالب بود چون حتی یکبار یک گزارش در همین مورد در تلویزیون هلند پخش شد
منبع :
Instagram.com/hanieh_holland
ما همیشه شوکهای فرهنگی خودمون رو در کشورهای دیگه میگیم ولی اینبار دنیس دوست داشت شوکهای خودش رو بعد از شش بار سفر به ایران بگه
چیزایی که دنیس گفت مثل مورد اول و دوم در هلتد اصلا نداریم ولی مورد سوم براش جالب بود چون حتی یکبار یک گزارش در همین مورد در تلویزیون هلند پخش شد
منبع :
Instagram.com/hanieh_holland
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چقدر فرهنگ میخواهد👌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بککلمه از من به ارثمیمونه برات…
۱)
از ختم مادر یکی از رفقام دارم میروم خونه، تو ترافیک فکر میکنم که واسه ختم ایشان وسط کارهات کوبیدی رفتی خیابان پیروزی ولی تو شانزده سال رفاقت بکبار نرفتی دیدن زنده ایشان یه استکان چایی بزنید دورهم با رفقا ؟
دوساله هر از گاهی میروم دیدن والدین رفقام و رفقام را ویش والدینم میارم، باور کنید بسیار تجربه قشنگیه، سه طرفه قشنگه
والدین رفیق، رفیق، ما
۲)
اگه دستمون میرسه والدینمان را ببریم هتلهای خوب که اگر سالم هستند کیفش را ببرند، بعدا خدای ناکرده ممکنه محبور بشویم پولهایی را که با دل خوش خرج نکردیم، با نگرانی خرج ای سی یو ها کنیم واسه همونها، نه؟
۳)
عکس هیچ. ربطی به کپشن نداشت ولی قصه داشت ، صبح از هجوم افکار مختلف مغزم خسته شده بود، رفتم بالاسر قهوه جوش و مجبور شدم قفلی بزنم رو قهوه ترک که سر نره… جواب داد😉
از ختم مادر یکی از رفقام دارم میروم خونه، تو ترافیک فکر میکنم که واسه ختم ایشان وسط کارهات کوبیدی رفتی خیابان پیروزی ولی تو شانزده سال رفاقت بکبار نرفتی دیدن زنده ایشان یه استکان چایی بزنید دورهم با رفقا ؟
دوساله هر از گاهی میروم دیدن والدین رفقام و رفقام را ویش والدینم میارم، باور کنید بسیار تجربه قشنگیه، سه طرفه قشنگه
والدین رفیق، رفیق، ما
۲)
اگه دستمون میرسه والدینمان را ببریم هتلهای خوب که اگر سالم هستند کیفش را ببرند، بعدا خدای ناکرده ممکنه محبور بشویم پولهایی را که با دل خوش خرج نکردیم، با نگرانی خرج ای سی یو ها کنیم واسه همونها، نه؟
۳)
عکس هیچ. ربطی به کپشن نداشت ولی قصه داشت ، صبح از هجوم افکار مختلف مغزم خسته شده بود، رفتم بالاسر قهوه جوش و مجبور شدم قفلی بزنم رو قهوه ترک که سر نره… جواب داد😉