دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ کارل مارکس: نقد سرمایهداری ⭕️ نویسنده: سوسن مدنی 🔹 مارکس با توصیف بلاغی سرمایهداری بمثابه «بتواره سازی (فتیشیسم) بر این باور بود که همانطور که در سپهر مذهب، آدمی بتهایی میسازد و به آنها قدرت احاطه به سرنوشت آفرینندگان انسانیشان را اعطا میکند در…
⭕️ کارل مارکس: نقد سرمایهداری
⭕️ نویسنده: سوسن مدنی
🔹 یکی از معروفترین عبارات مارکس در مورد مذهب، این است که "مذهب افیون تودههاست" (Religion is the opium of the people). این جمله به این معناست که مذهب همانند مادهای مخدر عمل میکند که درد و رنج تودهها را تسکین میدهد و آنها را از واقعیتهای سخت زندگیشان منحرف میکند. مذهب به جای کمک به تودهها برای درک وضعیت واقعی خود و مبارزه برای تغییر آن، آنها را در وضعیت تسلیم و انفعال نگه میدارد. مارکس مذهب را به عنوان ابزاری میبیند که در خدمت طبقات حاکم قرار دارد و نقش مهمی در حفظ و تثبیت نظام سرمایهداری ایفا میکند. او معتقد است که برای دستیابی به جامعهای عادلانه، مردم باید از تأثیرات ایدئولوژیک مذهب و دیگر نهادهای ایدئولوژیک آزاد شوند و به آگاهی طبقاتی دست یابند.
🔹 مانیفست کمونیسم که توسط کارل مارکس و فریدریش انگلس نوشته شده است، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم است. این مانیفست با این مقدمهی معروف "شبحی در اروپا میگردد– شبح کمونیسم" آغاز میشود و به مبارزات طبقهٔ کارگر و نیاز به یک جنبش بینالمللی اشاره دارد. در ادامه مارکس و انگلس تحلیل تاریخی از توسعهی بورژوازی (طبقه سرمایهدار) و پرولتاریا (طبقه کارگر) ارائه میدهند. آنها توضیح میدهند که چگونه بورژوازی با استفاده از ابزارهای تولید و سرمایهداری، به قدرت رسیده و چگونه این قدرت به تضادهای اجتماعی و اقتصادی منجر شده است. آنها کمونیستها را نمایندهی منافع همهی پرولتاریا معرفی میکنند و اصول و اهداف کمونیسم را شرح میدهند، از جمله لغو مالکیت خصوصی ابزار تولید، پایان دادن به استثمار انسان توسط انسان و ایجاد جامعهای بدون طبقات. در پایان مانیفست هم فراخوانی برای اتحاد کارگران جهان و مبارزهی مشترک برای سرنگونی نظم سرمایهداری میدهند. اما با وجود اینکه مانیفست کمونیسم تحلیل جامع و تیزبینی از نظام سرمایهداری و راههای مبارزه برای ایجاد یک جامعهی کمونیستی ارائه میدهد، انقلابی که مارکس پیشبینی کرده بود به وقوع نپیوست زیرا مهم ترین عامل که توانایی فزایندهی نظام سرمایهداری در بهبود وضع اقتصادی طبقات کارگر بود را پیشبینی نکرده بود. در حالیکه مارکس بر روی جنبهی هولناک توسعهی سرمایهداری تمرکز کرده بود، بسیاری از روالهای منفی مورد توجه او، شروع به تحول در جهت مثبت کرده بودند.
تشکیل اتحادیههای کارگری و فشار برای اصلاحات شامل افزایش دستمزدها، کاهش ساعات کاری، بهبود شرایط کاری، و ایجاد نظامهای تامین اجتماعی، تغییراتی ایجاد کردند که باعث کاهش فشارها و نارضایتیهای کارگران شدند و انگیزه برای انقلاب را کاهش دادند. سرمایهداری با تطبیق و تغییرات ساختاری، به جای انقراض، به حیات خود ادامه داد و شرکتها و صنایع با پذیرش برخی اصلاحات و ایجاد اتحادیههای کارگری به کاهش تضادهای طبقاتی پرداختند.
🔹 مارکس نه یگانه منتقد فشار فرهنگی برخاسته از اشاعهی بازار بود و نه تنها روشنفکری که غلبه و چیرگی بیفرهنگان در نظام سرمایهداری را محکوم میکرد، متییو آرنولد یکی از همعصران انگلیسی و جوانتر از مارکس هم از متنقدان روشنفکر آن دوران به تحلیل و نقد آثار منفی سرمایهداری بر فرهنگ و ارزشهای انسانی میپرداخت و معتقد بود که جامعهی صنعتی و سرمایهداری منجر به از بین رفتن فرهنگ والا و ارزشهای اخلاقی شده است. اگرچه مارکس و آرنولد از دیدگاهها و زمینههای متفاوتی به نقد جامعه خود پرداختهاند، اما هر دو نگرانیهای مشترکی در مورد اثرات منفی سرمایهداری و صنعتی شدن بر انسان و فرهنگ داشتند. همچنین، هر دو به نوعی به بیگانگی انسان در جامعهی مدرن اشاره کرده و بر نیاز به تغییرات اساسی در جامعه تأکید داشتهاند و هر دوی آنها به آیندهای بهتر میاندیشیدند.
🔴 ادامه دارد...
⭕️ منبع: کتاب ذهن و بازار ، نویسنده جری مولر - ترجمه مهدی نصرالهزاده، نشر بیدگل
@drsargolzaei
⭕️ نویسنده: سوسن مدنی
🔹 یکی از معروفترین عبارات مارکس در مورد مذهب، این است که "مذهب افیون تودههاست" (Religion is the opium of the people). این جمله به این معناست که مذهب همانند مادهای مخدر عمل میکند که درد و رنج تودهها را تسکین میدهد و آنها را از واقعیتهای سخت زندگیشان منحرف میکند. مذهب به جای کمک به تودهها برای درک وضعیت واقعی خود و مبارزه برای تغییر آن، آنها را در وضعیت تسلیم و انفعال نگه میدارد. مارکس مذهب را به عنوان ابزاری میبیند که در خدمت طبقات حاکم قرار دارد و نقش مهمی در حفظ و تثبیت نظام سرمایهداری ایفا میکند. او معتقد است که برای دستیابی به جامعهای عادلانه، مردم باید از تأثیرات ایدئولوژیک مذهب و دیگر نهادهای ایدئولوژیک آزاد شوند و به آگاهی طبقاتی دست یابند.
🔹 مانیفست کمونیسم که توسط کارل مارکس و فریدریش انگلس نوشته شده است، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم است. این مانیفست با این مقدمهی معروف "شبحی در اروپا میگردد– شبح کمونیسم" آغاز میشود و به مبارزات طبقهٔ کارگر و نیاز به یک جنبش بینالمللی اشاره دارد. در ادامه مارکس و انگلس تحلیل تاریخی از توسعهی بورژوازی (طبقه سرمایهدار) و پرولتاریا (طبقه کارگر) ارائه میدهند. آنها توضیح میدهند که چگونه بورژوازی با استفاده از ابزارهای تولید و سرمایهداری، به قدرت رسیده و چگونه این قدرت به تضادهای اجتماعی و اقتصادی منجر شده است. آنها کمونیستها را نمایندهی منافع همهی پرولتاریا معرفی میکنند و اصول و اهداف کمونیسم را شرح میدهند، از جمله لغو مالکیت خصوصی ابزار تولید، پایان دادن به استثمار انسان توسط انسان و ایجاد جامعهای بدون طبقات. در پایان مانیفست هم فراخوانی برای اتحاد کارگران جهان و مبارزهی مشترک برای سرنگونی نظم سرمایهداری میدهند. اما با وجود اینکه مانیفست کمونیسم تحلیل جامع و تیزبینی از نظام سرمایهداری و راههای مبارزه برای ایجاد یک جامعهی کمونیستی ارائه میدهد، انقلابی که مارکس پیشبینی کرده بود به وقوع نپیوست زیرا مهم ترین عامل که توانایی فزایندهی نظام سرمایهداری در بهبود وضع اقتصادی طبقات کارگر بود را پیشبینی نکرده بود. در حالیکه مارکس بر روی جنبهی هولناک توسعهی سرمایهداری تمرکز کرده بود، بسیاری از روالهای منفی مورد توجه او، شروع به تحول در جهت مثبت کرده بودند.
تشکیل اتحادیههای کارگری و فشار برای اصلاحات شامل افزایش دستمزدها، کاهش ساعات کاری، بهبود شرایط کاری، و ایجاد نظامهای تامین اجتماعی، تغییراتی ایجاد کردند که باعث کاهش فشارها و نارضایتیهای کارگران شدند و انگیزه برای انقلاب را کاهش دادند. سرمایهداری با تطبیق و تغییرات ساختاری، به جای انقراض، به حیات خود ادامه داد و شرکتها و صنایع با پذیرش برخی اصلاحات و ایجاد اتحادیههای کارگری به کاهش تضادهای طبقاتی پرداختند.
🔹 مارکس نه یگانه منتقد فشار فرهنگی برخاسته از اشاعهی بازار بود و نه تنها روشنفکری که غلبه و چیرگی بیفرهنگان در نظام سرمایهداری را محکوم میکرد، متییو آرنولد یکی از همعصران انگلیسی و جوانتر از مارکس هم از متنقدان روشنفکر آن دوران به تحلیل و نقد آثار منفی سرمایهداری بر فرهنگ و ارزشهای انسانی میپرداخت و معتقد بود که جامعهی صنعتی و سرمایهداری منجر به از بین رفتن فرهنگ والا و ارزشهای اخلاقی شده است. اگرچه مارکس و آرنولد از دیدگاهها و زمینههای متفاوتی به نقد جامعه خود پرداختهاند، اما هر دو نگرانیهای مشترکی در مورد اثرات منفی سرمایهداری و صنعتی شدن بر انسان و فرهنگ داشتند. همچنین، هر دو به نوعی به بیگانگی انسان در جامعهی مدرن اشاره کرده و بر نیاز به تغییرات اساسی در جامعه تأکید داشتهاند و هر دوی آنها به آیندهای بهتر میاندیشیدند.
🔴 ادامه دارد...
⭕️ منبع: کتاب ذهن و بازار ، نویسنده جری مولر - ترجمه مهدی نصرالهزاده، نشر بیدگل
@drsargolzaei
هیچ رنج- رباعیات مازیارکریم .pdf
2 MB
این مجموعه به پیشنهاد خود شاعر در این صفحه منتشر میشود بنابراین انتشار آن بلامانع است.
@drsargolzaei
@drsargolzaei
⭕️ شروع دورهی جدید کارگاه داستاننویسی مقدماتی
🔹 مدرس: سهیل سرگلزایی- دانشآموختهی رشتهی ادبیات نمایشی- نویسندهٔ کتابهای "به خاطر بوفالوها"، "از جلو نظام" و "فورته و پیانو" (انتشارات طرحواره)
⭕️ از همین یکشنبه ساعت ۱۲ ظهر تا ۱۴ به وقت تورنتو
🔴 ثبتنام از طریق واتساپ کانون نگرش نو
+14168797357
@kanoonnegareshno
@szcafe
🔹 مدرس: سهیل سرگلزایی- دانشآموختهی رشتهی ادبیات نمایشی- نویسندهٔ کتابهای "به خاطر بوفالوها"، "از جلو نظام" و "فورته و پیانو" (انتشارات طرحواره)
⭕️ از همین یکشنبه ساعت ۱۲ ظهر تا ۱۴ به وقت تورنتو
🔴 ثبتنام از طریق واتساپ کانون نگرش نو
+14168797357
@kanoonnegareshno
@szcafe
Forwarded from Cafe sz
یکی از این پلتفرمهایی که ازشان استفاده میکنم پیامک میزند که:«سهیل عزیز دلتنگتیم!» و بعد یادآوری میکند که اگر حق عضویتم را پرداخت نکنم پروفایلم را خواهند بست!
وارد کافهای میشوم و روی آینهای پشت در توالتش نوشته است:«تو زیبایی!» بیآنکه بدانند من واقعا زیبا هستم یا نه!
دوستی استوری گذاشته است از لیوان بیرونبر قهوهاش که گویا کافهچی روی آن نوشته:«قهوه بهانهست، میخوایم خودت رو ببینیم.»
میگویم:«فدای تو بشم…» بیآنکه حتی بخواهم ببینمش! میگوید:«تاج سر منی…» بیآنکه حتی بخواهد ببیندم!
روی دیوار نوشتهاند:«سحر نزدیک است…» حال آنکه از عصر مشروطه همین را گفتهاند و گرگومیش فریز شده، همچنان تحکم آبی سردش را در این مرز و بوم حفظ کرده است!
گوشهای از ایستگاه مترو صادقیه، پسرک نوجوانی با کولهپشتی بزرگی روی دوشش، که از آن پیکسلهای گروههای راک و متال آویزان است، به دخترکی با موهایی بنفش میگوید:«برات میمیرم!»
دخترک میگوید:«بیخیال…»
وحشتزدهام از تماشای شهر که به کشتارگاه کلمات بدل شده است؛ کلمات را میبینم که گلوله میخورند، فاسد میشوند، فرو میریزند و مانند جعبههای بزرگ کادویی قرمز، که داخلشان چیزی نیست جز یک خلاء بیانتها، از گوشی به گوش دیگر پرتاب میشوند.
کسی نیست که به «عشق» تنفس مصنوعی بدهد و باند روی جراحت «دلتنگی» بگذارد!
«رشادت»، منگ و چَک خورده در صفحات مجازی پاسکاری میشود و «وطن» تنها زورش به این میرسد که در خلوتهای میگساری اشکی را به مردمک چشمی برساند و بس.
شهر به کشتارگاه کلمات بدل شده است و کلمهها از معنایشان خالی میشوند؛ همچون تنی که رگهایش را بریده باشی!
پیامکی میآید:«سهیل جان! به یادتیم!» و من کارت بانکیام را از کیف پولم بیرون میآورم!
📝📸سهیل سرگلزایی
@szcafe
وارد کافهای میشوم و روی آینهای پشت در توالتش نوشته است:«تو زیبایی!» بیآنکه بدانند من واقعا زیبا هستم یا نه!
دوستی استوری گذاشته است از لیوان بیرونبر قهوهاش که گویا کافهچی روی آن نوشته:«قهوه بهانهست، میخوایم خودت رو ببینیم.»
میگویم:«فدای تو بشم…» بیآنکه حتی بخواهم ببینمش! میگوید:«تاج سر منی…» بیآنکه حتی بخواهد ببیندم!
روی دیوار نوشتهاند:«سحر نزدیک است…» حال آنکه از عصر مشروطه همین را گفتهاند و گرگومیش فریز شده، همچنان تحکم آبی سردش را در این مرز و بوم حفظ کرده است!
گوشهای از ایستگاه مترو صادقیه، پسرک نوجوانی با کولهپشتی بزرگی روی دوشش، که از آن پیکسلهای گروههای راک و متال آویزان است، به دخترکی با موهایی بنفش میگوید:«برات میمیرم!»
دخترک میگوید:«بیخیال…»
وحشتزدهام از تماشای شهر که به کشتارگاه کلمات بدل شده است؛ کلمات را میبینم که گلوله میخورند، فاسد میشوند، فرو میریزند و مانند جعبههای بزرگ کادویی قرمز، که داخلشان چیزی نیست جز یک خلاء بیانتها، از گوشی به گوش دیگر پرتاب میشوند.
کسی نیست که به «عشق» تنفس مصنوعی بدهد و باند روی جراحت «دلتنگی» بگذارد!
«رشادت»، منگ و چَک خورده در صفحات مجازی پاسکاری میشود و «وطن» تنها زورش به این میرسد که در خلوتهای میگساری اشکی را به مردمک چشمی برساند و بس.
شهر به کشتارگاه کلمات بدل شده است و کلمهها از معنایشان خالی میشوند؛ همچون تنی که رگهایش را بریده باشی!
پیامکی میآید:«سهیل جان! به یادتیم!» و من کارت بانکیام را از کیف پولم بیرون میآورم!
📝📸سهیل سرگلزایی
@szcafe
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ کارل مارکس: نقد سرمایهداری ⭕️ نویسنده: سوسن مدنی 🔹 یکی از معروفترین عبارات مارکس در مورد مذهب، این است که "مذهب افیون تودههاست" (Religion is the opium of the people). این جمله به این معناست که مذهب همانند مادهای مخدر عمل میکند که درد و رنج تودهها…
⭕️ متییو آرنولد: نقش روشنفکران در جامعهی بازار
⭕️ نویسنده : سوسن مدنی
🔹 آرنولد در سال ۱۸۲۲ به دنیا آمد و چهار سال جوانتر از مارکس بود. او مهمترین اثر خود در زمینه نقد فرهنگی (فرهنگ و آنارشی) را کوتاهزمانی پس از انتشار نخستین جلد سرمایه منتشر کرد. پدر متییو، تامس آرنولد، مدیر یک نهاد آموزشی جدید و بسیار پرنفوذ بود که هدفش پرورش مردانی بود که بتوانند کشور را با روحیه و منشی مسیحی اداره کنند و میکوشید کلیسای تجددطلب انگلستان را فراگیر کند. متییو آرنولد تعهدات پدرش را ادامه داد اما برای تأمین راهبری معنوی و پیشبرد اخلاقی، بهجای روحانیت چشم امید به مردان اهل ادب داشت. آرنولد در وهلهی نخست بهعنوان یک شاعر مورد توجه عموم قرار گرفت، سپس در سن بیست و هشت سالگی در کنار مقام استاد شعر در دانشگاه آکسفورد، منصبی را بعنوان بازرس مدارس ملکه قبول کرد که تا سی و چهار سال بعد این شغل را حفظ کرد و در طول این مدت با انرژی شگفتانگیزی شمار فراوانی مقاله و کتاب نوشت که به صورت یازده جلد کتاب گردآوری شد. گسترهی موضوعات کتابها از نقد ادبی بود تا تحلیل سیاسی و مضامین مذهبی.
🔹 تعلیم و تربیت فراگیری که آدام اسمیت آن را بهعنوان پادزهری برای اثرات منفی بازار توصیه کرده بود بعد از حدود یک قرن هنوز در انگلستان زمان آرنولد تحقق نیافته بود و اداره مدارس بر عهدهی کلیساها و مؤسسات عام المنفعه بود. شغل آرنولد به عنوان بازرس مدارس، او را در تماس روزانه با نهادهای آموزشی طبقات متوسط قرار داده بود. او دائما از مدارس مخصوص کودکان چهار تا سیزده ساله عمدتا در مناطق صنعتی و پرجمعیت کشور، بازدید میکرد. آرنولد غالبا از آنچه میدید وحشت زده میشد، نقد او از فرهنگ و سیاست، حاصل غور در همین پایگاههای طبقات متوسط بود.
🔹 همچون مارکس، درنظر آرنولد نیز «بیفرهنگی» اصطلاحی تحقیرآمیز بود برای توصیف ذهنیت طبقات متوسط تجاری و صنعتی؛ طبقاتی که هر دو متفکر معتقد بودند به نحوی فزاینده در حال تاثیر نهادن بر حکومت و جامعه بودند. اما مارکس بر این نظر بود که دین افیون تودههاست، و اذهان آنان را از ناخرسندیهای سرمایهداری منحرف میکند، در حالی که به باور آرنولد این تجارت و کسب و کار بود که نقش افیون را داشت و سرمایهداران را از رشد مذهبی و معنوی دور میکرد. مارکس راهحل را از بین بردن نظام سرمایهداری به عنوان شالودهی اقتصادی فرهنگ بیفرهنگی میدانست اما آرنولد برخلاف مارکس، دستاوردهای اقتصادی سرمایهداری را به اندازهی کافی واقعی میدانست و راهحل او از بین بردن تجارت نبود، بلکه تقویت و بهبود فرهنگ کشور به مدد روشنفکرانی مانند خودش بود که از طریق حکومت، مطبوعات و نهادهای آموزشی عمل میکردند. آرنولد به شکل گرفتن آن نقش اجتماعیای کمک کرد که میتوانیم از آن به «روشنفکر منتقد اما بیگانه نشده» تعبیر کنیم، نقشی که خود او تجسم آن بود.
🔹 در نظر آرنولد تعلیم و تربیت صرفاً انتقال اطلاعات یا آموختن مهارتهای اصلی خواندن و حساب کردن نبود بلکه تعلیم و تربیت بایستی یک عامل متمدن ساز باشد. آرنولد بارها این تجربه را داشت که از مدارسی بازدید و بازرسی میکرد که در آنها دانشآموزان کوهی از اطلاعات و حساب را بلعیده بودند اما فاقد هرگونه توانایی تحلیلی و به کلی ناتوان از فهم نثر یا شعر پیچیده بودند. به نظر آرنولد به آنان فکر کردن را نیاموخته بودند بلکه یاد داده بودند که چگونه خود را به سرعت برای امتحان آماده کنند. به باور او این نوع تعلیم و تربیت «جنبههای سازنده و انسانی بسیار ناچیزی» دارد و فرآیندی است که هیچ توجهی به پرورش ذوق و احساس ندارد و در حقیقت آنچه مجریانش از آن بعنوان نتایج ارزشمند یاد میکنند، چیزی جز ماشینی شدن محض نیست.
🔹 آرنولد در مقالهی «کارکرد نقد در زمان حاضر» نقد را «تکاپویی بیغرضانه برای آموختن و اشاعهی بهترین چیزهایی که در جهان گفته و اندیشنده شده است» تعریف کرد. به باور آرنولد «انسانهای برگزیده» روشنفکرانی مثل خود او بودند کسانی که در راه «فرهنگ» میکوشیدند و «نقد» میکردند. او معتقد بود ذهنیت عملگرا و فایده باور که در خلق ثروت مادی از طریق فعالیت بازار و صنعت بسیار مفید است، خود به مانعی در برابر هرگونه آرمان عالیتر و شریفتر تبدیل شده است. از نظر آرنولد بریتانیاییها طوری رفتار میکردند که گویی «عمل همه چیز است و بازی آزاد ذهن هیچچیز».
⭕️ منبع : کتاب ذهن و بازار ، نویسنده جری مولر - ترجمه مهدی نصرالهزاده، نشر بیدگل
ادامه دارد ....
@drsargolzaei
⭕️ نویسنده : سوسن مدنی
🔹 آرنولد در سال ۱۸۲۲ به دنیا آمد و چهار سال جوانتر از مارکس بود. او مهمترین اثر خود در زمینه نقد فرهنگی (فرهنگ و آنارشی) را کوتاهزمانی پس از انتشار نخستین جلد سرمایه منتشر کرد. پدر متییو، تامس آرنولد، مدیر یک نهاد آموزشی جدید و بسیار پرنفوذ بود که هدفش پرورش مردانی بود که بتوانند کشور را با روحیه و منشی مسیحی اداره کنند و میکوشید کلیسای تجددطلب انگلستان را فراگیر کند. متییو آرنولد تعهدات پدرش را ادامه داد اما برای تأمین راهبری معنوی و پیشبرد اخلاقی، بهجای روحانیت چشم امید به مردان اهل ادب داشت. آرنولد در وهلهی نخست بهعنوان یک شاعر مورد توجه عموم قرار گرفت، سپس در سن بیست و هشت سالگی در کنار مقام استاد شعر در دانشگاه آکسفورد، منصبی را بعنوان بازرس مدارس ملکه قبول کرد که تا سی و چهار سال بعد این شغل را حفظ کرد و در طول این مدت با انرژی شگفتانگیزی شمار فراوانی مقاله و کتاب نوشت که به صورت یازده جلد کتاب گردآوری شد. گسترهی موضوعات کتابها از نقد ادبی بود تا تحلیل سیاسی و مضامین مذهبی.
🔹 تعلیم و تربیت فراگیری که آدام اسمیت آن را بهعنوان پادزهری برای اثرات منفی بازار توصیه کرده بود بعد از حدود یک قرن هنوز در انگلستان زمان آرنولد تحقق نیافته بود و اداره مدارس بر عهدهی کلیساها و مؤسسات عام المنفعه بود. شغل آرنولد به عنوان بازرس مدارس، او را در تماس روزانه با نهادهای آموزشی طبقات متوسط قرار داده بود. او دائما از مدارس مخصوص کودکان چهار تا سیزده ساله عمدتا در مناطق صنعتی و پرجمعیت کشور، بازدید میکرد. آرنولد غالبا از آنچه میدید وحشت زده میشد، نقد او از فرهنگ و سیاست، حاصل غور در همین پایگاههای طبقات متوسط بود.
🔹 همچون مارکس، درنظر آرنولد نیز «بیفرهنگی» اصطلاحی تحقیرآمیز بود برای توصیف ذهنیت طبقات متوسط تجاری و صنعتی؛ طبقاتی که هر دو متفکر معتقد بودند به نحوی فزاینده در حال تاثیر نهادن بر حکومت و جامعه بودند. اما مارکس بر این نظر بود که دین افیون تودههاست، و اذهان آنان را از ناخرسندیهای سرمایهداری منحرف میکند، در حالی که به باور آرنولد این تجارت و کسب و کار بود که نقش افیون را داشت و سرمایهداران را از رشد مذهبی و معنوی دور میکرد. مارکس راهحل را از بین بردن نظام سرمایهداری به عنوان شالودهی اقتصادی فرهنگ بیفرهنگی میدانست اما آرنولد برخلاف مارکس، دستاوردهای اقتصادی سرمایهداری را به اندازهی کافی واقعی میدانست و راهحل او از بین بردن تجارت نبود، بلکه تقویت و بهبود فرهنگ کشور به مدد روشنفکرانی مانند خودش بود که از طریق حکومت، مطبوعات و نهادهای آموزشی عمل میکردند. آرنولد به شکل گرفتن آن نقش اجتماعیای کمک کرد که میتوانیم از آن به «روشنفکر منتقد اما بیگانه نشده» تعبیر کنیم، نقشی که خود او تجسم آن بود.
🔹 در نظر آرنولد تعلیم و تربیت صرفاً انتقال اطلاعات یا آموختن مهارتهای اصلی خواندن و حساب کردن نبود بلکه تعلیم و تربیت بایستی یک عامل متمدن ساز باشد. آرنولد بارها این تجربه را داشت که از مدارسی بازدید و بازرسی میکرد که در آنها دانشآموزان کوهی از اطلاعات و حساب را بلعیده بودند اما فاقد هرگونه توانایی تحلیلی و به کلی ناتوان از فهم نثر یا شعر پیچیده بودند. به نظر آرنولد به آنان فکر کردن را نیاموخته بودند بلکه یاد داده بودند که چگونه خود را به سرعت برای امتحان آماده کنند. به باور او این نوع تعلیم و تربیت «جنبههای سازنده و انسانی بسیار ناچیزی» دارد و فرآیندی است که هیچ توجهی به پرورش ذوق و احساس ندارد و در حقیقت آنچه مجریانش از آن بعنوان نتایج ارزشمند یاد میکنند، چیزی جز ماشینی شدن محض نیست.
🔹 آرنولد در مقالهی «کارکرد نقد در زمان حاضر» نقد را «تکاپویی بیغرضانه برای آموختن و اشاعهی بهترین چیزهایی که در جهان گفته و اندیشنده شده است» تعریف کرد. به باور آرنولد «انسانهای برگزیده» روشنفکرانی مثل خود او بودند کسانی که در راه «فرهنگ» میکوشیدند و «نقد» میکردند. او معتقد بود ذهنیت عملگرا و فایده باور که در خلق ثروت مادی از طریق فعالیت بازار و صنعت بسیار مفید است، خود به مانعی در برابر هرگونه آرمان عالیتر و شریفتر تبدیل شده است. از نظر آرنولد بریتانیاییها طوری رفتار میکردند که گویی «عمل همه چیز است و بازی آزاد ذهن هیچچیز».
⭕️ منبع : کتاب ذهن و بازار ، نویسنده جری مولر - ترجمه مهدی نصرالهزاده، نشر بیدگل
ادامه دارد ....
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ متییو آرنولد: نقش روشنفکران در جامعهی بازار ⭕️ نویسنده : سوسن مدنی 🔹 آرنولد در سال ۱۸۲۲ به دنیا آمد و چهار سال جوانتر از مارکس بود. او مهمترین اثر خود در زمینه نقد فرهنگی (فرهنگ و آنارشی) را کوتاهزمانی پس از انتشار نخستین جلد سرمایه منتشر کرد.…
🔴 همراهان عزیز
در این سلسله مطالب، کتاب ذهن و بازار را (که از نظر من کتاب ارزشمندی در معرفی نظریهپردازان اقتصاد سیاسی است) فصلبهفصل خلاصه میکنیم. نه جری مولر (نویسندهٔ کتاب) از نظریهپرداز خاصی طرفداری کرده است و نه من؛ بنابراین لطفا انتشار این پستها را به حساب هگلی بودن، مارکسیست بودن، چپ بودن یا راست بودن نویسندهٔ کتاب، مترجم کتاب، خلاصهکنندهی کتاب یا من (محمدرضا سرگلزایی) نگذارید.
@drsargolzaei
در این سلسله مطالب، کتاب ذهن و بازار را (که از نظر من کتاب ارزشمندی در معرفی نظریهپردازان اقتصاد سیاسی است) فصلبهفصل خلاصه میکنیم. نه جری مولر (نویسندهٔ کتاب) از نظریهپرداز خاصی طرفداری کرده است و نه من؛ بنابراین لطفا انتشار این پستها را به حساب هگلی بودن، مارکسیست بودن، چپ بودن یا راست بودن نویسندهٔ کتاب، مترجم کتاب، خلاصهکنندهی کتاب یا من (محمدرضا سرگلزایی) نگذارید.
@drsargolzaei
⭕️ یک هفته به این لایو اینستاگرامی مانده است. پیشنهاد میکنم پیش از برگزاری این گفتگو، کتاب را تهیه و مطالعه فرمایید تا در گفتوگو مشارکت فعالتری داشته باشید.
تهیهی آنلاین کتاب از سایت انتشارات اریش:
https://arishpublication.com/product/%d9%86%d8%ae%d9%84-%d8%a8%db%8c%d8%ae%d8%af%d8%a7/
@drsargolzaei
تهیهی آنلاین کتاب از سایت انتشارات اریش:
https://arishpublication.com/product/%d9%86%d8%ae%d9%84-%d8%a8%db%8c%d8%ae%d8%af%d8%a7/
@drsargolzaei
Forwarded from كانون نگرش نو
🟡🟡مژده به دوستان و همراهان عزیز کانون نگرش نو
💠جلسهی حضوری
💠💠موضوع:
«قصههای تحول و نوشدن در مثنوی»
💠همراه اساتید عزیز:
▫️▫️دکتر محمدرضا سرگلزایی
▫️▫️دکتر کیارش آرامش
💠جمعه٫ بیست وسوم اگوست
💠ساعت: هفت تا ده شب تورنتو
💠در محل کانون نگرش نو:
7191 Yonge Street
Unit 706
💠هزینه 40$
001 416-879-7357
https://www.tg-me.com/drsargolzaei/8265
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو
✔️ظرفیت سالن محدود می باشد.
💠جلسهی حضوری
💠💠موضوع:
«قصههای تحول و نوشدن در مثنوی»
💠همراه اساتید عزیز:
▫️▫️دکتر محمدرضا سرگلزایی
▫️▫️دکتر کیارش آرامش
💠جمعه٫ بیست وسوم اگوست
💠ساعت: هفت تا ده شب تورنتو
💠در محل کانون نگرش نو:
7191 Yonge Street
Unit 706
💠هزینه 40$
001 416-879-7357
https://www.tg-me.com/drsargolzaei/8265
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو
✔️ظرفیت سالن محدود می باشد.
Forwarded from دکتر حسین محمودی (Lham Shamoradi)
۴ ساعت به همراه پرسش و پاسخ
یکشنبهها ۱۴ و ۲۱ مرداد
ساعت ۲۱-۲۳ به وقت تهران
ثبتنام ۴۸۰ هزار تومان
برای شرکت در این دوره از طریق لینک ثبت نام:
https://cafephilo.ir/machiavelli
و یا پیام در واتساپ یا تلگرام
00989026339967
چنانچه از این دو مسیر موفق به ثبت نام نشدید از طریق دایرکت اقدام به ثبت نام بفرمایید.
#نیکولو_ماکیاولی
#فلسفه_سیاست
#علوم_سیاسی
#بزرگان_اندیشه_سیاسی
#سواد_سیاسی
#آموزش_فلسفه_برای_همه
#دکتر_حسین_محمودی
یکشنبهها ۱۴ و ۲۱ مرداد
ساعت ۲۱-۲۳ به وقت تهران
ثبتنام ۴۸۰ هزار تومان
برای شرکت در این دوره از طریق لینک ثبت نام:
https://cafephilo.ir/machiavelli
و یا پیام در واتساپ یا تلگرام
00989026339967
چنانچه از این دو مسیر موفق به ثبت نام نشدید از طریق دایرکت اقدام به ثبت نام بفرمایید.
#نیکولو_ماکیاولی
#فلسفه_سیاست
#علوم_سیاسی
#بزرگان_اندیشه_سیاسی
#سواد_سیاسی
#آموزش_فلسفه_برای_همه
#دکتر_حسین_محمودی
🔹 شعر رسیده
برای پخشان عزيزی دختر شجاع كُرد
پخشان،
طناب دار،
حقارت دژخيم است
اگر كه هزار بار
اگر به هزار دار
التماس كردهاند
كه تو را بشكنند
قساوت خويش را جار زدند
غيرت مهاباد
در كمپهای قاميشلو
پخشان،
چه كودكان نوپايی
به عشق تو
هر شب
صبح آزادی را
به خواب میروند
@drsargolzaei
برای پخشان عزيزی دختر شجاع كُرد
پخشان،
طناب دار،
حقارت دژخيم است
اگر كه هزار بار
اگر به هزار دار
التماس كردهاند
كه تو را بشكنند
قساوت خويش را جار زدند
غيرت مهاباد
در كمپهای قاميشلو
پخشان،
چه كودكان نوپايی
به عشق تو
هر شب
صبح آزادی را
به خواب میروند
@drsargolzaei
Kian Foundation is hosting the second webinar in the series "Community-focused approaches to mental health and resilience" on Aug 6, at 12:00PM Eastern US Time.
بنیاد کیان دومین وبینار از سری «رویکردهای جامعهمحور به سلامت روان و تابآوری» را در تاریخ ۶ آگوست (۱۶ مرداد)، ساعت ۱۲:۰۰ ظهر به وقت شرقی آمریکا (۷:۳۰ عصر به وقت تهران) برگزار میکند.
Webinar 2
Jesse Kohler
Executive director of Campaign for trauma-informed Policy and Practice - CTIPP
Promoting Trauma-Informed Community Change
Date: Aug 6 12:00 ET
Webinar Registration link: https://zoom.us/webinar/register/WN_xmNFoi8cQ1irczd9d84ilQ
بنیاد کیان دومین وبینار از سری «رویکردهای جامعهمحور به سلامت روان و تابآوری» را در تاریخ ۶ آگوست (۱۶ مرداد)، ساعت ۱۲:۰۰ ظهر به وقت شرقی آمریکا (۷:۳۰ عصر به وقت تهران) برگزار میکند.
Webinar 2
Jesse Kohler
Executive director of Campaign for trauma-informed Policy and Practice - CTIPP
Promoting Trauma-Informed Community Change
Date: Aug 6 12:00 ET
Webinar Registration link: https://zoom.us/webinar/register/WN_xmNFoi8cQ1irczd9d84ilQ
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#جلوه_های_جنون
-به #سرگلزاییها و همهی عزیزان سفرکردهام
، پارههای تن ایرانم ،
مادربزرگ
عجیب
صداش میلرزید
وقتی که میرسید
به ؛
«رُدّ کل الغریب»
و کمی بلندتر میخواند.
نوهی دُردانهاش رفته بود شهر غریب
مادر بزرگ
هیچ وقت ندانست که
« غربت در من بود
من در من غربت میافزود
به عبارتی:
غربت
نام دیگر من بود »
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
-به #سرگلزاییها و همهی عزیزان سفرکردهام
، پارههای تن ایرانم ،
مادربزرگ
عجیب
صداش میلرزید
وقتی که میرسید
به ؛
«رُدّ کل الغریب»
و کمی بلندتر میخواند.
نوهی دُردانهاش رفته بود شهر غریب
مادر بزرگ
هیچ وقت ندانست که
« غربت در من بود
من در من غربت میافزود
به عبارتی:
غربت
نام دیگر من بود »
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️ لایو اینستاگرام برگزار شد.
لینک ویدیو در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/C-NxKdzgP7f/?igsh=MWVyZ3U5aGRodmZlZg==
🔹 تهیهی آنلاین کتاب از سایت انتشارات اریش:
https://arishpublication.com/product/%d9%86%d8%ae%d9%84-%d8%a8%db%8c%d8%ae%d8%af%d8%a7/
🔹 لینک فایل صوتی در کانال تلگرامی پادکستهای دکتر سرگلزایی:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1225
@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
لینک ویدیو در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/C-NxKdzgP7f/?igsh=MWVyZ3U5aGRodmZlZg==
🔹 تهیهی آنلاین کتاب از سایت انتشارات اریش:
https://arishpublication.com/product/%d9%86%d8%ae%d9%84-%d8%a8%db%8c%d8%ae%d8%af%d8%a7/
🔹 لینک فایل صوتی در کانال تلگرامی پادکستهای دکتر سرگلزایی:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1225
@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast