Telegram Web Link
#چشم_تاریخ
#انتخابات_استالینی

در کنگره‌ای که در پایان ژانویه و آغاز فوریه سال ۱۹۳۴ برگزار شد، «ژوزف استالین» همه را به وحدت فراخواند. اعضای رده ‌بالای حزب کمونیست برای دبیرکل هورا می‌کشیدند و دست می‌زدند؛ اما بسیاری از این تشویق‌کنندگان خبر از سرنوشت شوم خود نداشتند؛ چراکه تنها کمتر از نیمی از ۱۲۲۵ عضو صاحب حق رای که در کنگره ۱۹۳۴ حضور داشتند، توانستند از پاکسازی‌های پنج سال آینده جان سالم به در ببرند. دادگاه‌های نمایشی از سال ۱۹۳۶ علیه اعضای قدیمی دفتر سیاسی از جمله گریگوری زینوویف و نیکلای بوخارین برگزار شد.
رهبر وقت دیکتاتوری شوروی طی مصاحبه‌ای با «روی ویلسون هوبارد» گزارشگر آمریکایی در اول مارس ۱۹۳۶ اعلام کرد که بر اساس قانون اساسی جدیدی که در سال جاری رسمیت می‌یابد، همه سازمان‌های عمومی و غیرحزبی اجازه می‌یابند کاندیداهای خود را برای انتخابات معرفی کنند و از این پس چنین انحصاری برای کمونیست‌ها وجود ندارد. استالین در همان مصاحبه گفت: «انتخابات با رأی مخفی» به مثابه «شلاقی در دست ملت علیه نهادهای فاسد قدرت» عمل خواهد کرد. منظور استالین این نبود که یک سیستم چند حزبی تکثرگرا با برنامه‌های رقابتی سیاسی روی کار خواهد آمد بر اساس آن دسته از اسناد آرشیوشده‌ای که از سوی تاریخ‌دان اهل مسکو یعنی «یوری شوکوف» مورد ارزیابی قرار گرفته است چنین برمی‌آید که رهبر وقت شوروی به دنبال ابزاری بود که بتواند با کمک آن و به عبارت دیگر به کمک انتخابات رقابتی، رقبای بالقوه و دشمنان حزبی خود را برای همیشه از دور خارج کند. افراد قدرتمند در دیگر استان‌ها از پیشنهاد استالین استقبال و به فرمان او عمل کردند. در عین حال از او درخواست کردند که مجوز قتل شمار بالایی از دشمنان را صادر کند. استالین نیز با این پیشنهاد مخالفتی نکرد. بدین ترتیب وحشتناک‌ترین دوره در تاریخ اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد؛ دوره‌ای که از آن با عنوان «پاکسازی بزرگ» سال‌های ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ یاد می‌کنند. تبلیغاتچی‌های شوروی تا مدت‌ها پس از مرگ استالین ادعا می‌کردند که رهبر از ابعاد این ترورها آگاهی و اطلاع نداشته است. امّا پرونده‌ها و اسنادی که طی این سال‌ها از سوی حزب منتشر شد و در دسترس عموم قرار گرفت، خلاف این ادعا را ثابت می‌کنند. بر این اساس، استالین از فوریه ۱۹۳۷ تا اکتبر ۱۹۳۸ دستور تیرباران ۳۸۹۵۵ نفر را صادر کرد که در دادگاه‌های فرمایشی محکوم شده بودند. در نهایت موج این کشتارها و ترورها دامن یژوف یا همان رئیس سازمان اطلاعات و امنیت را نیز گرفت. یژوف در نوامبر ۱۹۳۸ به فرمان استالین از مقام خود خلع و چند ماه بعد بازداشت و در سال ۱۹۴۰ تیرباران شد.

نوشته: اووِه کلوسمان
ترجمه: محمدعلی
فیروزآبادی


@drsargolzaei
drsargolzaei.com
برگه را تا زد و در صندوق انداخت و به حسن انتخاب خودش بالید. برگه‌ی باز نشده به کمپانی بازیافت تحویل داده شد.
هفته‌ی بعد، همان دفترچه‌ی بازیافتی را خرید که بر رویش درشت نوشته شده بود:
"از حسن انتخاب شما برای نوشتن آزادانه‌ی افکارتان تشکر میکنیم!"

داستانک از مازیار کریم
کارتون:
Non Secret ballot
Martin Guhl


@maziar_karim
@drsargolzaei
⭕️ بخش دیگری از کتاب صوتی
نا-ناخودآگاه آقای روانپزشک
در کانال تلگرامی پادکست‌های دکتر سرگلزایی قرار گرفت:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1195

🔹 تهیه‌ی کتاب چاپی از انتشارات طرحواره
🔹 تلفن سفارش کتاب: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
🔹 واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
🔹 ارتباط مستقیم با مدیر انتشارات/واتساپ:
+989125520882
🔹 تهیه در کانادا: کانون نگرش نو- تورنتو
+14168797357
🔹️ تهیه‌ی ترجمه‌ی انگلیسی کتاب از سایت آمازون:
https://www.amazon.com/dp/B0BPWHH9WP

@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
⭕️🔴 مهم:
🔹 همراهان گرامی کانال تلگرام دکتر سرگلزایی
درود و مهر
تبلیغاتی که توسط خود اپلیکیشن تلگرام در این کانال گذاشته می‌شود، ربطی به دکتر سرگلزایی ندارد و محتوای تبلیغ و کانال تبلیغ‌کننده مورد توافق و تأیید دکتر سرگلزایی قرار نگرفته است.
از همراهان این کانال که تلگرام premium دارند خواهش می‌کنیم با boost کردن این کانال به ما کمک کنند که تبلیغات ناخواسته را از کانال حذف کنیم.
لینک boost کردن کانال در پست بعدی خواهد آمد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#جلوه‌_های_جنون

آه ناصری،
زمین من چه ربطی به آسمان تو داشت
که باید سرخ می‌شد
تا انسان به ملکوت درآید؟
هم با خون تو

پدرم، چونان تو،
از آسمان نیامده بود
تبار از گیاه داشت
و من زمین را
سبز می‌خواستم
و همچون پدرم
هرجا که می‌رسیدم
درخت می‌کاشتم

تو آمدی و از آسمان گفتی
درختهای من دار شد
دارها بسیار
تا قرن‌ها قرن
دوستان و دشمنانت
در فلسطین وجود
از شرق تا به غرب
کودکان را شبانه روز
راهی ملکوت آسمان کنند ...

#محسن_بارانی خرداد ۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ ادامهٔ نظریات ادموند برک Edmund Burke : 🔹برک کتاب تأملاتی در باب علل نارضایتی‌های کنونی (۱۷۷۰) را نوشت که بیش از همه به دلیل توجیه عقلانی تحزب سیاسی معروف است. این کتاب شامل توجیه شیوای لزوم مداخله‌ی روشنفکران در سیاست هم می‌شود. مغز استدلال برک در دفاع…
⭕️ ادامه نظرات ادموند برک Edmond Burk :

🔹برک و کمپانی هند شرقی بریتانیا:
نخستین مواجهه‌ی ادموند برک با کمپانی هند شرقی باعث پیکاری بزرگ بر علیه پیامدهای فزون‌طلبی بدون محدودیت فرهنگی و سیاسی شکل بگیرد. یکی از مضامین تکرار شونده در سخنرانی‌ها و نوشته‌های او دربارهٔ مسائل هند این بود که تمدنی بزرگ و قابل احترام در حال نابود شدن به دست گروهی از سهامداران است، سهامدارانی که تنها آزمندی و فزون‌طلبی نیروی محرک آنها است، بدون آن‌که چارچوب‌های سیاسی یا فرهنگی هیچ‌گونه قید و بندی بر آن زده باشد. به نوشته برک هند سکونتگاه مردمانی است که قرن‌ها متمدن و فرهیخته بوده‌اند: «ما هنوز در جنگل زندگی می‌کردیم که هند شاهان و شاهزادگان خودش را داشت و یک طبقه روحانی کهن و ارجمند که گنجینه‌ی قوانین، دانش و تاریخ هند بودند.» این تمدن درحال نابودی به دست بریتانیایی‌هایی بود که ضوابط متمدنانه بر حرص و طمع‌شان مهار نزده بود.

🔹 نقد انقلاب فرانسه:
پس از مبارزه‌ی طولانی بر ضد اثرات مخرب کمپانی هند شرقی، برک بیشتر به عنوان یک منتقد شناخته می شد تا مدافع دستگاه حاکمه‌ی موجود در بریتانیا، اما با وقوع انقلاب در فرانسه و در مواجهه با حمایت فراگیر از آن انقلاب در بین روشنفکران بریتانیایی، برک همه‌ی توان خود را صرف وارد کردن نقد بر نظریه و عمل انقلابيون فرانسوی و دفاعی اصولی از نهادهای بریتانیایی نمود. برک انقلاب فرانسه را تلاشی در مسیر واژگون کردن مبنای فکری و نهادی جامعه‌ای متمدن و آداب‌دان دانست. بنا به استدلال برک، با برداشتن چارچوب‌های فرهنگی و با تضعیف نهادهای سنتی آریستوکراسی و کلیسا که پشتیبان آن چارچوب‌ها بودند، روشنفکران و سوداگران مالی فرانسه در حال بردن فرانسه به سمت فاجعه بودند. برک از آن می‌ترسید که نتیجه‌ی این کار بازگشت انسان به وضع «طبیعی» خود باشد، وضعی که نه متعالی وملایم بلکه خشن و غیر متمدنانه بود.
برک گمان می‌کرد که در شیوه زندگی هر طبقه ذهنیتی ویژه و ذاتی آن طبقه وجود دارد، و ذهنیتی که منجر به موفقیت در عرصه‌ی مالی میشود به طور مجرد و مجزا در حکومت‌داری فاجعه به بار می‌آورد. در نظر برک تقریباً هر آن چیزی که زندگی را ارجمند میکند حاصل جامعه و ضوابط و قواعد، معرفت و نهادهای موروثی آن است. این خوبی‌ها شکننده‌اند و هنگامی که نابود شوند برای انسان سیه‌روزی به بار می آید.

🔹 بنیان غیر قراردادی جامعه تجاری:
بنا به تایید برک، دولت یکی از عناصر اصلی نظم اجتماعی بود و انسان‌ها به نظم اجتماعی و فرهنگ موروثی برای پرورش قابلیت‌هایشان نیاز داشتند. «از آنجا که غایات چنین شراکتی در نسل‌های بسیار هم به دست نمی‌آید، این نوع شراکت به شراکتی نه فقط بین آنها که زنده‌اند بلکه بین آنها که مرده‌اند و آنها که بعدا به دنیا خواهند آمد تبدیل میشود.» و انحلال نظم اجتماعی به معنای پایان کار آن نهادهایی خواهد بود که هیجانات انسانها از طریق آنها هدایت، مهار و کامل می‌شود.

🔹نسل های بعدی، حتی کسانی که توصیف برک از شیوه‌ی عمل آریستوکراسی و کلیسا را آرمانی‌شده و غیرقابل‌قبول می‌دانستند ( که به واقع هم چنین بود) در مورد ضرورت وجود نهادهایی که از فرهنگ گذشته صیانت کرده و راهنمایی برای زمان حال باشند با او اتفاق نظر داشتند. نسل‌های بعدی دریافتند که آریستوکراسی حامی قابل اتکایی برای فعالیت فکری نیست و فهمیدند که کلیسا به لحاظ الهیاتی محدود کننده‌تر از آن است که بتواند پیام فرهنگی‌ای را که آنان در پی القایش بودند برساند. برخی (مانند کولریج و متیو آرنولد) برای تأمین مأوایی نهادی برای اهل فرهنگ و برای برقراری موازنه در برابر نگرشی که نگاهی بیش از حد تجاری به قابلیت‌ها و تعهدات انسانی داشت به خود دولت چشم دوختند، اما این هگل بود که در آثار خود به پرورده‌ترین شکل ممکن، به انتقاد از الگوی « قرارداد اجتماعی بمثابه‌ الگوی روابط انسانی» پرداخت و نیاز به حفاظت‌های نهادی از لوازم غیرتجاری جامعه‌ی تجاری را به کامل‌ترین شکل تشریح نمود. در بخش بعدی این یادداشت‌ها به نظرات هگل خواهیم پرداخت.

⭕️ منبع: کتاب ذهن‌و‌بازار ، نویسنده جری مولر - ترجمه مهدی نصراله‌زاده، نشر بیدگل

🔹 ادامه دارد...

https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1155

@drsargolzaei
Forwarded from رخداد تازه(مصطفی مهرآیین) (Mostafa Mehraeen)
در پاسخ به دوستانی که پرسیده اند درباره انتخابات و کنشگری سیاسی در ایران اینروزها چه نظری دارم؟

۱.سیاست یعنی ممکن ساختن کنش ورزی مردم یک جامعه در حوزه های متفاوت زندگی، سیاست یعنی بوجودآوردن امکان با همبودگی مردم یک جامعه در ادراک مسائل جامعه و امکان عمل آنها، سیاست یعنی به رسمیت شناختن توان تک تک مردم یک جامعه در برخورد با مسائل جامعه، سیاست یعنی امکان به زبان درآمدن حرف های غیر قابل پیش بینی از سوی مردم، سیاست یعنی معجزه بودن هر فرد و امکان خلق راه تازه برای زیستن.در نظام سیاسی که در آن "امکان آزادی عمل سیاسی در فضای عمومی" منتفی شده است، سیاست چیزی جز دادن وعده های بی معنا و ناممکن در حوزه رفاه جامعه نیست.

۲.بدون آزادی سیاسی نه ایجاد اشتغال ممکن است، نه کاهش تورم، نه رفع تحریم، نه توسعه اقتصادی، نه تولید داخلی، ونه هیچ وعده اقتصادی یا اجتماعی دیگر.....

۳.چون در ادبیات سیاسی سیاسیون فعلی ایران و در چارچوب کلی سیاست های جمهوری اسلامی، امکان آزادی سیاسی و پیوند مردم با یکدیگر ناممکن است و اصولا شکوفایی و خلاقیت فردی جایی در ایدئولوژی کلان این نظام سیاسی ندارد، کنش سیاسی رای دادن، چیزی نیست جز تبدیل شدن به فردی که تسخیر دولت توسط یک فرقه بی ربط به خود را به نادرست کنشگری سیاسی می داند.باید "سوژه وفادار" بود و به ایمان خود برای دست یافتن به آزادی عمل انسانی بله گفت: یا آزادی انسانی یا هیچ. هیچ رفاه اجتماعی جز در بستر وجود آزادی و امکان فعالیت سیاسی نامحدود ممکن نمی شود.بنابراین، نباید به غلط امکان بهبود شرایط رفاهی جامعه را معیار ورود به حوزه کنشگری سیاسی دانست.تنها باید سیاستی را مشروع دانست که به تو نشان دهد در چشمان او همه چیز با امکان عمل وآزادی عمل تو آغاز می شود.
http://www.tg-me.com/mostafamehraeen
Forwarded from رخداد تازه(مصطفی مهرآیین) (Mostafa Mehraeen)
راهگشایی برای مردم و جامعه یا تضمین حریصانه و فرصت طلبانه آینده خود و خانواده های خود با گرفتن ژست و فیگور مصلح بودن!

*زنده شدن میل دستیابی به قدرت در میان برخی گروه ها و نیروهای سیاسی و برخی به اصطلاح روشنفکران و نخبگان راهگشا و بوروکرات و میانجی با آن تحلیل های آبکی از وضعیت قدرت و ساختار قدرت در ایران، فقط حکایت از میزان فقدان اخلاق و عقلانیت و شخصیت و فهم از درد و رنج های مردم و میزان نادیده گرفته شدن رنج های مردم از سوی ساختار قدرت در میان نیروهایی دارد که از سر بدبختی و فلاکت و بیچارگی این سرزمین و فقر اندیشه در این جامعه به عنوان نیروی سیاسی تحول خواه یا روشنفکر مردمی انتقادی شناخته می شوند.این فضا و موقعیت فرصت خوبی برای شناخت میزان توانمندی نیروهای سیاسی و فکری این جامعه در پایبندی به منافع و علائق مردم یا گرایش آن ها به دستیابی به منافع فردی و گروهی با هدف تضمین حریصانه آینده زندگی خود و خانواده هایشان است. ژست نقد اصلاح طلبانه قدرت و مردم مداری و دلسوزی برای مردم و کشور ژست و فیگوری رسواست که تنها حکایت از مظلومیت مفهوم " مردم" و " کشور" در این جامعه دارد. تناقض میان دستی که به سوی قدرت و ثروت ( آن هم ناچیز) دراز است و زبانی که سخن از نقد قدرت و دادن برنامه توسعه و تحول به قدرت می گوید، مضحک ترین و رذیلانه ترین تناقض در فضای سیاسی و فکری ایران است.
http://www.tg-me.com/mostafamehraeen
و من
هر شب
به خوابِ آزادی می‌روم
در سرسرايی
با دست‌های بسته
لب های دوخته
در حصار جلاد.

و ناله‌های باد
صدای اين سرسراست
در عزای بنديانِ بی‌فردا!

پيامبری كو
كه خواب آزادی را
تعبير كند؟
چرا تمام نمی‌شود اين سياه چاله‌ی سردرگم؟
و من
هر شب
به خوابِ آزادی می‌روم…


🔹 شعر واصله از آقای حسن
🔹 نقاشی:
Your dream of Freedom
Fanny, France

@drsargolzaei
Forwarded from رخداد تازه(مصطفی مهرآیین) (Mostafa Mehraeen)
در این شرایط سیاسی چه می توان کرد

۱.در چهل و پنج سال گذشته، مردم و نظام سیاسی به اشکال متفاوت از قبیل شرکت در جنگ، انتخابات، مراسم های حکومتی، اعتراضات سیاسی- اجتماعی، پیشبرد نظم بوروکراتیک، تحمل فشارهای اقتصادی و سیاسی و.‌.در رابطه تخاصمی یا همکاری با یکدیگر بوده اند.اکنون پس از چهل و پنج سال و با از سر گذراندن تمام این ماجراها مردم و نظام سیاسی به "وضعیت حل مسائل بنیادین سیاسی" یا همان " تعیین ماهیت نظام سیاسی" رسیده اند که مساله کاملا و مطلقا مربوط به حوزه " سیاست" است.بنابراین، با ایجاد دوباره "پارازیت اصلاح طلبی" و تقلیل مسائل به شیوه " مدیریت دولت" و شیوه اجرایی مدیریت کشور و بحث درباره روابط خارجی و اقتصاد و فساد و پاک بودن و نبودن کاندیداها به مردم و حتی خود نظام سیاسی کشور در معنای عام آن یعنی همان نظم کشور خیانت نکنید.

۲.اینکه اسامی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری کشور به افراد دست چندم سیاسی چون قالیباف و جلیلی و پزشکیان و قاضی زاده و پور محمدی و زاکانی تقلیل یافته و گفتمان سیاسی کشور حول افشای فساد و شیوه اجرای برنامه توسعه و ...دور می زند و نشانگرهای زبانی سیاست به حد واژگان ابتدایی پاکدست و داشتن توان ذهنی و مبارزه با غرب،و....تنزل یافته اند، به آن معناست که سیاست پایان یافته و نظام سیاسی موجود با بحران خود " سیاست" روبروست.این مهمترین خواست مردم است: بازاندیشی در ماهیت نظام سیاسی.بنابراین، حالا که کشور و سیاست آن در این بزنگاه تاریخی به مرحله گفتگو درباره مسائل بنیادین خود رسیده است با پارازیت انتخاب رئیس جمهور اصلاح طلب یا اصول گرا و هوایی کردن نظام سیاسی یا انداختن دغدغه اقتصادی در ذهن مردم به مردم و کشور خیانت نکنید و با تحریم انتخابات به طور عقلانی و بدون ایجاد هر گونه هزینه خیابانی برای مردم و کشور اجازه دهید مسائل در وضعیت صلح حل شود.نظام سیاسی هم اگر اندکی عقلانیت داشته باشد می داند که باید چه کند که کشور از دست نرود.حل نشدن این مسائل بنیادین و تلنبار شدن این مسائل سیاسی و بزک کردن دوباره فضای سیاسی فقط یک نتیجه دارد و آن هرز رفتن توان کشور و نابودی آن بخاطر ناتوانی برخی افراد در تحلیل مسائل بنیادین سیاسی و نداشتن شجاعت ابراز مسائل بنیادین سیاسی است.نظام سیاسی اگر می خواهد در وضعیت صلح حکومت کند باید ایده تغییر بنیادین را بپذیرد و به خواست مردم و نه خود احترام بگذارد.
http://www.tg-me.com/mostafamehraeen
Forwarded from كانون نگرش نو
⭕️⭕️اعلام برگزاری 2 دوره از مجموعه‌ی «همسفران آگاهی »
💠مدرس:
دکتر محمدرضا سرگلزایی- روان پزشک
🟠🟠۱-سفر قهرمانی کارول پیرسون
▪️یکشنبه ها
▪️یازده صبح تورنتو تا یک
▪️شش جلسه
▪️▪️شروع:
چهارم ماه اگوست


🟡🟡۲- تحلیل رفتار متقابل TA
▪️دوشنبه ها
▪️یازده صبح تورنتو تا یک
▪️شش جلسه
▪️▪️شروع:
پنجم ماه اگوست

@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو
تلفن رزرو در واتساپ
001-416 879 7357
Forwarded from كانون نگرش نو
شروع ثبت نام‌«دوره داستان نویسی»

💠یکشنبه ها دو بعد از ظهر
⚪️Level one
🟡Level two
💠سه شنبه ها یک بعد از ظهر
⚪️Level Two

🟡یکروز در هفته
🟡مدرس: سهیل سرگلزایی
دانش آموخته ی ادبیات نمایشی، نویسنده و مدرس موسیقی.

001 416 879 7357
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو
#new_attitude_center
#داستان_نویسی
2024/06/28 11:06:39
Back to Top
HTML Embed Code: