Telegram Web Link
Forwarded from كانون نگرش نو
90% Sold Out

تلفن ثبت نام
+1 416-879-7357
دو گروه
✔️یکشنبه ها
✔️دوشنبه ها
یا یکشنبه و یا دوشنبه( یکروز در هفته)
@kanoonnegareshno
🔴 فهرست گفتگوهای شهروند جهان:

🔹 قسمت اول- عاشق سرزمینی شوید که به آن مهاجرت کرده‌اید: نگرش‌های سازنده برای مهاجرت
https://youtu.be/gFTObhtydjs

🔹 قسمت دوم- وقت شما سرمایه‌ای برای ارتباط است: خاطرات کاریابی
https://youtu.be/2crzF3Xoa8k

🔹 قسمت سوم- پل پیروزی: درس‌هایی که می‌توان از شکست گرفت
https://youtu.be/WemJ1-X4WQs

🔹 قسمت چهارم- مهندسی مجدد:
مراحل تحول سازمانی
روایت داستانی کاربرد درس‌های تئوریک کسب و کار
https://youtu.be/tIHQm44d3nQ

🔹 قسمت پنجم:
خانواده و موفقیت:
موفقیت یک سفر فردی نیست.
https://youtu.be/KnJ-gNdpues?feature=shared

🔹 و اکنون قسمت ششم (با چند ماه تأخیر) منتشر شد:
زمانی برای تحول سازمانی

https://youtu.be/4f8C6MNBtsc
آیا همه یک چیز را داریم میبینیم؟

فاطمه علمدار


۱_من دوستانی دارم که۲۰ سال قبل بیشتر از امروز شبیه هم بودیم و کم کم فاصله رویکرد سیاسیمان بیشتر شد ولی هنوز برای همدیگر محترمیم.نه در۸۸ کسی از آنها را از دست دادم و نه در ۱۴۰۱ که تفاوت نگاه سیاسی به تفاوت تفسیر باورهای دینی کشیده شد.حالا در دنیای واقعی کمتر همدیگر را میبینیم ولی من صفحات مجازی آنها را میخوانم و آنها هم من را و دانستن اینکه هنوز همدیگر را میخوانیم خوشحالم میکند چون معتقدم شنیدن نگاه متفاوت مانع از افتادن در دام تعصب میشود و گرفتار شدن در زندان مخوف این باور که" همه حق با من است و همه ناحق با مخالف من".تاوقتی ما همدیگر را بلاک نکرده ایم یعنی هنوز امکان گفتگو فراهم است.

۲_من هنوز هم میتوانم خودم را جای آنها بگذارم و‌ دلایل منطقی باورها و رفتارهایشان را آنچنان توضیح بدهم که آن عده از همفکران جدیدم که در سبک زندگیشان تجربه همصحبتی و‌ همنشینی با"ریشوها و‌چادریها"را نداشتند و هیچ منطقی در گفتار و رفتار این جماعت نمیدیدند به جز"بیماری روانی یا منفعت اقتصادی"هم بتوانند بفهمند"آنها"دنیا را با چه عینک متفاوتی میبینند و حتی بپذیرند که متفاوت لزوما بد نیست و از این نقش مرزی ام،از اینکه میتوانم هم منطق"آنها"را بفهمم و هم منطق"اینها"را و مترجم این دو طیف فکری باشم برای همدیگر،لذت میبرم چون معتقدم آدمهایی که رویای ساختن جامعه ای متکثر و در صلح و محترم را میپرورانند،اول از همه باید بتوانند تحمل محترمانه"دیگرانی که مطلوبشان نیستند"را تمرین و‌ درونی کنند.مدتی است ولی این کار ترجمه دارد روز به روز سختتر میشود چون انگار موضوع محل اختلاف دیگر نه باورها،که مشاهدات عینی است.

۳_آدمها با هر عقیده ای میتوانند به چشم سر آبی که میجوشد و آبی که منجمد است را ببینند.وقتی کاسه ای آب وسط باشد و عده ای آن را منجمد توصیف کنند و عده ای در حال جوشیدن،ادامه گفتگو در نبود حداقل اشتراک بسیار دشوار میشود.مثلا میشود توضیح داد که چه باوری میتواند به بازداشت خشن زنان بدون حجاب اجباری در خیابان یا کشتن معترضان منجر شود،ولی اینکه عده ای زنی که پرت میشود را با چشم سر ببینند و عده ای پرت شدن را نبینند؛عده ای جسد پسر همسایه شان را با چشم سر ببینند و‌ عده ای بگویند که کسی کشته نشده؛وضعیتی را رقم میزند که امکان گفتگو و‌فهم متقابل در آن مختل میشود.انگار کن که جامعه مبتلا به شیزوفرنی جمعی شده باشد.وضعیتی شبیه فیلمهای ترسناکی که در آنها واقعیت مدام تغییر میکند و آدمها نمیفهمند خودشان عقلشان را از دست داده اند یا توطئه ای برای زایل کردن عقلشان در جریان است.وقتی شناخت آدمها مکررا زیر سوال میرود،یکپارچگی شخصیتیشان تهدید میشود و بعد برای اینکه بتوانند حداقل به خودشان ثابت کنند که عقلشان را از دست نداده اند،خودشان را در جمع امن تاییدکنندگانشان محصور میکنند ولی آنقدر ترسیده و تنها هستند که به هیچکس نمیتوانند اعتماد کنند.در این جامعه یاران همانقدر در معرض دشمن شناخته شدن هستند که مخالفان.

۴_اینروزها وقتی دوستانم مینویسند که"سخنرانی صریح و‌بدون لکنت وزیر خارجه مرحوم در شورای امنیت"را فراموش نمیکنند،یکهو دلم خالی میشود که شاید"آنها"هم که متنهای من را میخوانند،همینقدر نتوانند بفهمند که از کدام فیلم و عکس و‌ بدن و واقعه دارم صحبت میکنم.انگار چیزهایی برای بخشی از جامعه بدیهی است چون با چشم سر دارند میبینندشان و بخش دیگری از جامعه،نه که نخواهند،بلکه"واقعا"چیزی که دارد ازش صحبت میشود را نمیبینند!اینکه همه بپذیرند وزیر مرحوم در شورای امنیت با لکنت سخنرانی کرد ولی عده ای آنرا حمل بر دانش زبانی اندک کنند و عده ای حمل بر تلاش عامدانه برای تمسخر سران غرب؛اینکه همه بپذیرند معترضینی کشته شدند ولی عده ای مرگ را حق آنها بدانند و واکنش طبیعی حکومتها برای محافظت از خودشان و‌ عده ای اینطور فکر نکنند،وضعیت روانی متفاوتی را برای جامعه رقم میزند به نسبت وضعیتی که آدمها به چشمشان هم نتوانند اعتماد کنند.اینروزها،وقتی موضوع بحث"مصادیق عینی قابل مشاهده"است نه"باورهای انتزاعی"این ناتوانی در رسیدن به توصیفی واحد از امور مشاهده شدنی_فارغ از تفسیرهای متفاوتی که میشود از مشاهدات داشت_شانس برقراری ارتباط و گفتگو را بسیار ناچیز میکند و درافتادن در دام تعصب را تسریع.انگار کن که زبان مشترکمان هرروز نحیفتر میشود و تعداد مترجمان کمتر.امروز شاید اضطراریترین وظیفه ملی ما این باشد که صادقانه با هم مرور کنیم که با چشم سرمان چه چیزی داریم میبینیم و به یکدیگر کمک کنیم که بتوانیم بفهمیم که چطور به این مشاهده رسیده ایم و تلاش کنیم یکپارچگی روانی همدیگر را لااقل در سطح مشاهدات عینی تهدید نکنیم.تفاسیر متفاوت را میشود با فهم متقابل و تساهل و تسامح به مذاکره نشاند اگر و فقط اگر اعتماد به نفس توصیف مشاهدات را از همدیگر نگرفته باشیم.

@fsalamdar63
⭕️ تهیه‌‌‌ی مجموعه‌ی شش جلدی
مهارت‌های زندگی
⭕️ نوشتهٔ دکتر محمدرضا سرگلزایی
در سال ۱۳۸۳
⭕️ انتشارات همنشین

🔹 تورنتو:
خانم نصیری- کانون نگرش نو
4168797357
🔹 تهران:
خانم طیب‌نما ۰۹۱۲۱۴۸۳۰۳۳
آقای حبیبی ۰۲۱۶۶۹۷۶۲۷۴
🔹 مشهد:
انتشارات صیانت - آقای دل‌قندی
( مشهد- بلوار اقبال لاهوری) ۰۹۱۵۵۶۸۹۱۰۵


@drsargolzaei
⭕️ بخش دیگری از کتاب صوتی
نا-ناخودآگاه آقای روانپزشک
در کانال تلگرامی پادکست‌های دکتر سرگلزایی قرار گرفت:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1195

🔹 تهیه‌ی کتاب چاپی از انتشارات طرحواره
🔹 تلفن سفارش کتاب: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
🔹 واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
🔹 ارتباط مستقیم با مدیر انتشارات/واتساپ:
+989125520882
🔹 تهیه در کانادا: کانون نگرش نو- تورنتو
+14168797357
🔹️ تهیه‌ی ترجمه‌ی انگلیسی کتاب از سایت آمازون:
https://www.amazon.com/dp/B0BPWHH9WP

@drsargolzaei
Forwarded from كانون نگرش نو
وبینار
🟢 موضوع:

«ایرانیان و اساطیر»

▫️دوشنبه
27 ماه می= هفتم خرداد ۱۴۰۳

💠 ساعت:
۱۲ ظهر تورنتو
۱۹:۳۰ تهران

💠 مدت زمان جلسه:
سه ساعت

💠 دکتر سرگلزایی- روانپزشک:
اسطوره و آیین

💠 دکتر محمودی- دکترای فلسفه:
جایگاه اسطوره در جهان مدرن

💠 دکتر یارمحمدی- دکترای ادبیات:
جریان روشنفکری و اساطیر ملی- مذهبی


#کانون_نگرش_نو
+1 416-879-7357
💠💠برای دریافت لینک جلسه فقط در واتزاپ پیام دهید.
@kanoonnegareshno
@DrHosseinMahmoudi
@NewHasanMohaddesi
@niyazestanbarani
@drsargolzaei
Forwarded from رادیو تصور
دوره‌ آموزش ارتباط بدون خشونت به‌همراه تمرین فردی و کاربردی ( بهار ۱۴۰۳ - دوره دوازدهم و دوره سیزدهم )
-
شروع دوره دوازدهم: جمعه یازدهم خرداد ماه ساعت ۱۱ صبح
-
شروع دوره سیزدهم ویژه ایرانیان خارج از کشور: شنبه پنجم خرداد ماه ساعت ۹ شب
-
تعداد جلسات: ۵ جلسه آنلاین در پنج هفته
مدت هر جلسه: ۱۲۰ دقیقه‌
-
بهمراه یک جلسه تمرین و مشاوره خصوصی برای هر شرکت کننده بمدت ۶۰ دقیقه
-
تمامی دوره‌ها و جلسات درمان و مشاوره به‌صورت آنلاین و در برنامه اسکایپ برگزار میشوند و بمدت یکماه در دسترس شرکت‌کنندگان خواهد بود.
-
جهت هماهنگی و ثبت نام، در واتس‌اپ به شماره تلفن ۰۹۱۲۳۲۴۲۷۰۸ پیام بدهید.
⭕️ عقلانیت عملی به شیوه‌ی ادوارد دمینگ: مسیر بازسازی اقتصاد ژاپن پس از جنگ جهانی دوم

⭕️ موانع عقلانیت عملی را بشناسیم:
🔹 سندروم هملت
🔹 سندرم باکستر
🔹 سندرم هاویشام

⭕️ کتاب ناتمامیت را از
نشر قطره تهیه کنید

🔴 لطفا به اشتراک بگذارید.

@drsargolzaei
⭕️ مجموعهٔ یازده مصاحبه‌ی دکتر سرگلزایی با رسانه‌ها با موضوع نقد فرهنگ عمومی:
🔹 سبک زندگی
🔹 عشق
🔹️ معنای بیماری
🔹 حریم خصوصی
🔹 رسانه و غیره


⭕️ تهیه از سایت نشر قطره

⭕️ لطفا به اشتراک بگذارید


@drsargolzaei
مقاله

#مقاله

#صداقت_دروغ_و_سیاست

گرچه از منظر «اخلاق مطلق‌گرا» (که «امانوئل کانت» مدافع آن است) دروغ‌گفتن به‌طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه‌کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی – اجتماعی می‌توانیم دروغ‌ها را به دو دسته تقسیم‌کنیم:
گروه اول دروغ‌هایی هستند که ناشی از رانش‌گر (Driver) «دیگران را راضی‌کن» (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) هرکدام از ما در جریان تربیت «اوامر و مناهی» خاصی را از محیط دریافت‌می‌کنیم. این «امر و نهی‌ها» در سراسر زندگی، تعیین‌کننده تصمیمات ما هستند.
هنگامی‌که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور «دیگران را راضی‌کن» را در پیش‌نویس زندگی ما نوشته‌باشند ما در سراسر عمر تلاش‌می‌کنیم «به‌هر‌قیمتی» دیگران را خشنود کنیم. در‌نتیجه، هنگامی که حدس‌می‌زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش‌خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می‌کنیم.
بارها پیش‌آمده‌است که در پاسخ سؤالات «این لباس به‌من میاد؟»، «این رنگ مو به‌من میاد؟»، «از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب‌ بود؟ خوب جاافتاده بود؟» پاسخ داده‌ایم: «بله، کاملاً، خیلی!» در حالی‌که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوست‌مان می‌آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته‌است. خیلی اوقات خودِ سؤال‌کننده هم به‌جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می‌خواهد که «لطفاً به‌من دروغ بگویید، خواهش می‌کنم!». گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار (Explicit) از شما تقاضای دروغ نمی‌کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی (implicit) از شما تمنای دروغ می‌کند و زبان بدن (Body Language) و لحن کلام (Prosody) او پر از این التماس است: «عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش‌کن».
کسانی که با گفتن چنین دروغ‌های شیرینی مخاطب خود را خشنود می‌کنند دچار دستورالعمل روانی «همه‌ را خشنودکن» هستند. آن‌ها از این‌که دیگران را برنجانند وحشت‌‌دارند. این نوع دروغ‌گفتن نه با طراحی قبلی صورت‌می‌گیرد و نه با قصد سوء‌استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه‌های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.
اما در مقابل چنین دروغ‌هایی دسته دومی از دروغ ها وجود‌دارند. دروغ‌هایی که طراحی شده‌اند و گوینده آن‌ها، نه به‌قصد نوازش‌کردن مخاطب بلکه به‌منظور فریب‌دادن و سوءاستفاده از او این دروغ‌های نظام‌مند را طراحی کرده‌است.
در کتاب 1984، «جورج اورول» جامعه‌ای را ترسیم می‌کند که در آن وزارت‌‌خانه‌ای وجود‌دارد به‌نام «وزارت حقیقت» که بر خلاف نامش، وظیفه‌اش پنهان‌کردن حقیقت و انتشار دروغ است، دروغ‌هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ‌هایی ریشه در «کیش قدرت» دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است.
جورج اورول در همان کتاب به «مرام‌نامه» سازمانی که دروغ‌های نهادینه و سازمان‌مند تولید می‌کند می‌پردازد: «حفظ قدرت به‌هر بهایی!». هنگامی‌که در جامعه‌ای نهاد‌های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقیقت و پرده‌برداری از دروغ تبدیل به‌یک «عمل سیاسی» می‌شود و شما با «نه‌گفتن» به دروغ‌های بزرگ و «کلان‌روایت‌ها» یک «اپوزیسیون» محسوب‌می‌شوید!
«هانا آرنت» فیلسوف آلمانی در مقاله «حقیقت و سیاست» می‌نویسد:

«هنگامی‌که جامعه‌ای به دروغ‌گویی سازمان‌یافته روی‌آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلی شود و به دروغ‌گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا‌نکند، صداقت به‌خودی‌خود تبدیل به یک عمل سیاسی می‌شود و گوینده حقیقت حتی اگر به‌دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنش‌گر سیاسی محسوب می‌شود!»

در چنین شرایطی شما نمی‌توانید از سیاست کناره‌بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو‌ راه را انتخاب‌کنید: یا به وزارت دروغ می‌پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب‌می‌شوید!

پی‌نوشت:

درباره موضوع «تقریر حقیقت و تقلیل مرارت» در فصل اول کتاب «راهی به رهایی» استاد «مصطفی ملکیان» بحث مفصلی با دیدگاه «فلسفه اخلاق» آمده است. این کتاب را انتشارات نگاه معاصر منتشر کرده‌است.

 کتاب 1984 «جورج اورول» با ترجمه «صالح حسینی» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده‌است. بنده نیز یادداشتی تحت عنوان:
«جورج اورول، فروید و توتالیتاریسم» نوشته‌ام که مبتنی بر ماجرای این کتاب است.

 درباره «هانا آرنت» مقاله‌ای با عنوان «هانا آرنت – کارل یاسپرز و مسئولیت سیاسی» نوشته‌ام. برای مطالعه درباره آرای آرنت می‌توانید کتاب «هانا آرنت» نوشته «دیوید واتسن» را با ترجمه «فاطمه ولیانی» از انتشارات هرمس بخوانید.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روان‌پزشک

@drsargolzaei
Forwarded from سعید هلیچی
أنا لا أفصل بين تحرير المرأة
وتحرير الوطن.


من میان آزادسازی زن و وطن
جدایی قائل نمی‌شوم...


#نوال_السعداوي
ترجمه: #سعيد_هلیچی


Channel: @heleichi_saeed
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ یوستوس موزر: بازار به مثابه‌ی ویران کننده‌ی فرهنگ 🔹 نویسنده: سوسن مدنی 🔹 یوستوس موزر یکی از اولین مخالفان بازار در اواخر قرن هجدهم در شهر اُسنابروک زندگی می‌‌کرد. نهادهای اقتصادی و سیاسی این شهر منشأ قرون وسطایی داشتند و در دوران فئودالی شکل گرفته بودند.…
⭕️ ادموند برک Edmund Burke :
تجارت، محافظه‌کاری و روشنفکران

نویسنده : سوسن مدنی


🔹کتاب تأملاتی در باب انقلاب در فرانسه (۱۷۹۰) نوشته ادموند برک، به یقین مؤثرترین کتابی است که از زمان برک تا روزگار ما در حوزه‌ی تفکر محافظه‌کارانه انتشار یافته است. این کتاب همهٔ بضاعت تحلیل محافظه‌کارانه را به میدان آورد و تقریباً همه مضامین بعدی ایدئولوژی محافظه‌کارانه را بیان نمود.
تأملات را، افزون بر استدلال‌هایی که برک در لزوم تداوم حضور نهادهای مستقر به عنوان زمینه ساز شادکامی و سعادت انسانی آورده بیش از همه به خاطر انتقادش از نقش مخرب روشنفکران در حیات سیاسی می‌شناسند اما آنچه کمتر شناخته است این دعوی راسخ کتاب است که زراندوزان تضعیف کننده نهادهای دولت و کلیسایند. با این همه برک که در هیئت بلای جان زراندوزان و اهل ادب سیاست‌زده ظاهر شد، خود از جمله مهم‌ترین روشنفکران در صحنه سیاست اروپا پیش از سال ۱۷۸۹ بود. او توجیه لازم را برای تلقی روشنفکرانه‌تر از حیات سیاسی تدوین کرد.

🔹 برک از نخستین آثار منتشر شده خود تا واپسین روزهای زندگی‌اش طرفدار توسعه اقتصادی سرمایه‌دارانه بود و مانند آدام اسمیت از اتکا به بازار و انگیزه سود و صرفه به عنوان ساز و کار هماهنگ کنندهٔ حیات اقتصادی دفاع می‌کرد. حال چرا او، به عنوان برجسته‌ترین روشنفکر در عرصه‌ی سیاست و فردی مدافع بازار، یکی از گزنده‌ترین نقدها را بر روشنفکران و کارآفرینان نوشت؟ گشودن قفل این تناقض ظاهری ما را به تنش‌هایی خواهد رساند که بین سرمایه‌داری و محافظه‌کاری در هر جامعه‌ی تجاری وجود دارد.

🔹 محافظه‌کاری برک با یوستوس موزر متفاوت بود، موزر با سرمایه‌داری عناد داشت زیرا اشاعه‌ی بازار را تهدیدی می‌دانست برای جامعه‌ای که در پی حفظ آن بود، اما جامعه‌ای که برک در آن زندگی می‌کرد از مدتها پیش عمیقاً تجاری شده بود و زمامش را آریستوکراسی زمین‌داری به دست داشت که خود تجارت‌اندیش بود.

🔹برک با ولتر و اسمیت در خصوص ترجیح جامعه‌ی تجاری بر بدیل‌های تاریخی‌اش اشتراک نظر داشت اما او  به این نتیجه رسید که اسمیت پیش شرط‌های نهادی و فرهنگی یک جامعه تجاری را نادیده گرفته است و ولتر و پیروانش نیز بنیادهایی را در معرض تهدید قرار داده‌اند که بنای جامعه تجاری مدرن بر آنها استوار است.

🔹مشکل بر طبق صورت‌بندی برک، روشنفکران یا بازار نبودند. مشکل روشنفکرانی بودند که درکی نامعقول از عقل داشتند و نیز زراندوزانی که بر منفعت‌طلبی شخصی‌شان هیچ اصل قانونی یا قاعده‌ی فرهنگی قید و بند نمی‌زد.

🔹روشنفکر در عرصه‌ی سیاست
برک در سال ۱۷۲۹ در دوبلین به دنیا آمد و بر این اساس از یوستوس موزر ۹ سال و از آدام اسمیت ۶ سال جوان‌تر بود. او در یک دانشگاه شهرستانی خوب تحصیل کرد و در آنجا سردبیری مجله‌ای را بر عهده داشت که هدفش اصلاح امور در سطح محلی بود - پروژه ای که جوامع اصلاح‌طلبی را به یاد می‌آورد که اسمیت و هیوم نیز در اسکاتلند با آن سر و کار داشتند. اما به دلیل تفاوت شرایط، راه اسمیت و برک در همین جا از هم جدا می‌شود. اسکاتلند در میانه‌ی یک شکوفایی اقتصادی بود؛ رهبران این شکوفایی اقتصادی نیز طبقه ای از زمین‌داران بومی در حال رشد بودند که به واسطه‌ی یک اتحادیه‌ی گمرکی و ارتقای سیاسی به لندن وصل شده بودند. در حالی که موطن برک، ایرلند، تحت شرایط سیاسی و اقتصادی نامساعد‌ی قرار داشت. ایرلند کشوری بود که بخش اعظم ساکنانش دهقانان کاتولیک بودند و زمین‌دارانی بر آن حکم می‌راندند که انگلیسی بودند و غالباً هم در محل حضور نداشتند. سیاست قانون‌گذاران طوری بود که جمعیت ساکن در ایرلند را از ورود به بسیاری از شیوه‌های تجارت و تولید بازدارند، به این نیت که اقتصاد ایرلند را تابع نیازهای انگلستان کنند. ایرلند برک فاقد نخبگان بومی و سیاسی‌ای بود که رشد اقتصادی را وجهه‌ی همت خود قرار داده باشند. موضوع رشد اقتصادی سرمایه‌دارانه، از نخستین روزهای فعالیت برک به عنوان یک نویسنده و یک روشنفکر سیاسی در ذهن او بود.

⭕️ منبع: کتاب ذهن و بازار، نویسنده جری مولر- ترجمه مهدی نصراله زاده، نشر بیدگل

⭕️ ادامه دارد...
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ ادموند برک Edmund Burke : تجارت، محافظه‌کاری و روشنفکران نویسنده : سوسن مدنی 🔹کتاب تأملاتی در باب انقلاب در فرانسه (۱۷۹۰) نوشته ادموند برک، به یقین مؤثرترین کتابی است که از زمان برک تا روزگار ما در حوزه‌ی تفکر محافظه‌کارانه انتشار یافته است. این کتاب…
⭕️ ادامهٔ نظریات ادموند برک Edmund Burke :

🔹برک کتاب تأملاتی در باب علل نارضایتی‌های کنونی (۱۷۷۰) را نوشت که بیش از همه به دلیل توجیه عقلانی تحزب سیاسی معروف است. این کتاب شامل توجیه شیوای لزوم مداخله‌ی روشنفکران در سیاست هم می‌شود. مغز استدلال برک در دفاع از احزاب منسجم در این دعوی او قرار دارد: «کسانی که همراه و همساز با هم عمل نکنند نمی‌توانند به نحوی مؤثر عمل کنند؛ کسانی که با اعتماد به نفس عمل نکنند نمی‌توانند همراه و همساز با هم عمل کنند و کسانی که افکار مشترک، احساسات و منافع مشترک آنها را گرد هم نیاورده باشد نمی توانند با اعتماد به نفس عمل کنند.» این مطلب که منافع و احساسات مشترک منشأ انسجام سیاسی است یک باور همگانی در سیاست عصر جرج‌ها در بریتانیا بود. اهمیت کتاب برک در آن بود که نه فقط توجیهی عقلانی از تحزب ارائه می کرد بلکه نظریه‌ای از تحزب به دست میداد که به ذهن یا اندیشه و آگاهی در سیاست اهمیت تازه‌ای می‌بخشید. زیرا مطابق تعریف برک، حزب «پیکره ای بود از مردمانی که متحد می‌شوند تا با اقدامات مشترک خود منفعت ملی را بر پایه‌ی اصل ویژه‌ای که همگی  بر سر آن اتفاق نظر دارند پیش برند.» این دیدگاه در خصوص تحزب  (که بر اصول مشترک و عقاید مشترک تأکید می‌کرد) اهمیتی ویژه به کسانی می‌داد که اصول را تدوین و عقاید مشترک را خلق می‌کردند. در مقابلِ مردان اهل ادبی که این قبیل فعالیت‌ها را موجب تیره شدن زلال جان‌شان می دیدند، کتاب اندیشه.های برک دلایلی برای روشنفکران فراهم می‌کرد که در سیاست مداخله کنند. برک نوشت: «به نوبه‌ی خودم نمی‌توانم بفهمم چگونه ممکن است کسی که به افکار سیاسی خود باور دارد یا برای آنها هر گونه ارزشی قائل است، از به کار بستن وسایلی که به جامه‌ی عمل پوشیدن آنها منتهی خواهد شد سر باز زند. این وظیفه‌ی فیلسوف نظرورز است که غایات شایسته‌ی حکومت را تعیین کند و این وظیفه‌ی سیاستمدار است -هم او که فیلسوف در عرصه عمل است- که وسایل مناسبی را برای نیل بدان غایات بیابد و آنها را به نحوی مؤثر به کار بندد.» برک کسانی را که با در پیش گرفتن عزوبت سیاسی از پاکی و خلوص فکری خود محافظت میکردند به سخره می‌گرفت. به گفته او فضیلت فکری یا روشنفکری ماهیتاً با تحقق آرمان‌ها در عمل ارتباط دارد. برک نوشته بود: «لازم است که اصول‌مان را به قامت تکالیف و موقعیت‌مان در آوریم و کاملاً باور داشته باشیم که هر فضیلتی که کاربردپذیر نباشد دروغین است؛ و این خطر را بپذیریم که ممکن است در مسیری که ما را به سوی عمل مؤثر و پر قدرت رهنمون می‌کند مرتکب اشتباهاتی شویم، ولی این بهتر از آن است که بنشینیم و وقت‌مان را با بی‌خیالی كامل، والبته بدون فايده تلف کنیم. زندگی جمعی موقعیتی است سرشار از قدرت و انرژی، در اینجا آن کسی که وقتش را به بطالت میگذراند از وظیفه‌ی خود تخطی می‌کند و مَثل او مَثل کسی است که با دشمن هم‌دستی میکند.»

⭕️ منبع : کتاب ذهن و بازار، نویسنده جری مولر- ترجمه مهدی نصراله زاده، نشر بیدگل

⭕️ ادامه دارد....
@drsargolzaei
2024/09/29 23:20:02
Back to Top
HTML Embed Code: