Forwarded from دیرینهنگار (عبدالرضا شهبازی)
اولین باری که نام دکتر محمود بهزاد به چشمم خورد سال ۱۳۶۴ بود؛ ۱۱ ساله بودم و دانشآموز سال اول راهنمایی.
نام محمود بهزاد در کنار دو نام دیگر (احمد خواجه نصیر طوسی و هوشنگ شریفزاده) در شناسنامهی کتاب علوم تجربی درج شده بود. در دو سال آتی هم نام محمود بهزاد همچنان بود. در آن سه سال دورهی راهنمایی اصلاً نمیدانستم بخش سوم کتابهای علوم که دربارهی حیات و جاندران روی زمین است نوشتهی دکتر محمود بهزاد باشد. شاید چون به این مسائل خیلی فکر نمیکردم.
بعدها در دوره دبیرستان البته کمکم با نام محمود بهزاد بیشتر آشنا شدم. کتاب «تکامل» و «گیاهشناسی» به ترجمهی بهزاد، هر دو از سری کتابهای طلایی را چندین و چندبار خواندم. حتی چندینسال قبل کتاب «ساعتساز نابینا» نوشتهی ریچارد دوکینز را، با وجودی که بخشهای زیادی از آن را به زبان انگلسی خوانده بودم، باز با ترجمهی محمود بهزاد خواندم.
دکتر محمود بهزاد، از زمانی که برای نخستینبار با کتاب «داروین چه میگوید؟» در سال ۱۳۲۳ به عرصهی ترویج علم و تقویت بینش علمی گام نهاد تا زمانی که ترجمهی «زمینه روانشناسی هیلگارد» را در سال ۱۳۸۶ منتشر کرد (همان سالی که درگذشت)، تأثیری بسیار سترگ بر گسترش علم (عمدتاً علوم زیستی) و زدودن خرافه داشت. زمانی به عمق این تأثیرگذاری بیشتر پی میبریم که بدانیم از سرِ اقبالی فرخنده، نوشتن کتابهای علوم دبستان و راهنمایی و دبیرستان به او محول شد و صدها هزار دانشآموز از فردی صاحبصلاحیت با علوم زیستی آشنا شدند.
یکی از کتابهای قدیمی او «راز وراثت» نام دارد. کتاب در ۱۹۴ صفحه به چاپ رسیده است؛ چاپ دوم، ۱۳۳۰، (چاپ اول ۱۳۲۴، در رشت).
آنچه بیشتر از خود کتاب برایم جالب است مقدمهی دکتر بهزاد بر چاپ اول کتاب است.
با هم بخشی از این مقدمه را میخوانیم:
«نایاب یا کمیاب بودن کتب نافع علمی به زبان فارسی، استفاده از تحقیقات ذیقیمت علمای معاصر را، تنها مخصوص طبقهای از ایرانیان کرده است که گذشته از مقدمات علمی، آشنایی به یکی از زبانهای بیگانه دارند و چون متأسفانه عدهی این طبقه بسیار کم و در قبال تمام ملت ایران فوقالعاده ناچیز میباشد، این است که باید گفت اکثریت عظیم تودهی ایران نسبت به پیشرفتهایی که جهان دانش را در مغرب زمین نصیب میشود در یک حال بیخبری و غفلت بهسر میبرند، حتی از حقیقت اموری نظیر آمدن باران و غریدن رعد و درخشیدن برق و کسوف خورشید و خسوف ماه و غیره که امروزه در کتب علمی جدید در زمره مسائل مبتل و بدیهیات ذکر میشود، غافلند و هنوز این اعمال طبیعی کثیرالوقوع را منتسب به مبادی غیبی و عالم اسرار میکنند و به محض وقوع یکی از این امور به شیوهی وحشیان آفریقا حرکاتی از خودشان میدهند که ذکر آنها الحق مایهی سرافکندگی است و همان بهتر که ناگفته بماند.
نتیجه این غفلت اکثریت تودهی ایران این است که دستهای از استفادهجویان برای آنکه از آب گلآلود ماهی بگیرند، با ظاهر فریبنده در جامعه قد علم میکنند و به نام حفظ دیانت، در قبال هر عمل ترقیخواهانهی دولت یا طبقهی روشنفکر، عوام را میفریبند و بین اقلیت دانشمند و کافهی مردم تفرقه ایجاد نمایند و همچو راهزنان، راه کاروان ترقی را قطع کنند و در عین زرنگی غافل از این اصل مسلم باشند که بالاخره غلبه با حق و حقیقت خواهد بود و آنان از کوششهای بیخردانهی خود چیزی جز نشان دادنِ شخصیت بیارج خویش حاصلی نخواهند گرفت... .»
یادش گرامی
- عبدالرضا شهبازی
@dirinenegar
نام محمود بهزاد در کنار دو نام دیگر (احمد خواجه نصیر طوسی و هوشنگ شریفزاده) در شناسنامهی کتاب علوم تجربی درج شده بود. در دو سال آتی هم نام محمود بهزاد همچنان بود. در آن سه سال دورهی راهنمایی اصلاً نمیدانستم بخش سوم کتابهای علوم که دربارهی حیات و جاندران روی زمین است نوشتهی دکتر محمود بهزاد باشد. شاید چون به این مسائل خیلی فکر نمیکردم.
بعدها در دوره دبیرستان البته کمکم با نام محمود بهزاد بیشتر آشنا شدم. کتاب «تکامل» و «گیاهشناسی» به ترجمهی بهزاد، هر دو از سری کتابهای طلایی را چندین و چندبار خواندم. حتی چندینسال قبل کتاب «ساعتساز نابینا» نوشتهی ریچارد دوکینز را، با وجودی که بخشهای زیادی از آن را به زبان انگلسی خوانده بودم، باز با ترجمهی محمود بهزاد خواندم.
دکتر محمود بهزاد، از زمانی که برای نخستینبار با کتاب «داروین چه میگوید؟» در سال ۱۳۲۳ به عرصهی ترویج علم و تقویت بینش علمی گام نهاد تا زمانی که ترجمهی «زمینه روانشناسی هیلگارد» را در سال ۱۳۸۶ منتشر کرد (همان سالی که درگذشت)، تأثیری بسیار سترگ بر گسترش علم (عمدتاً علوم زیستی) و زدودن خرافه داشت. زمانی به عمق این تأثیرگذاری بیشتر پی میبریم که بدانیم از سرِ اقبالی فرخنده، نوشتن کتابهای علوم دبستان و راهنمایی و دبیرستان به او محول شد و صدها هزار دانشآموز از فردی صاحبصلاحیت با علوم زیستی آشنا شدند.
یکی از کتابهای قدیمی او «راز وراثت» نام دارد. کتاب در ۱۹۴ صفحه به چاپ رسیده است؛ چاپ دوم، ۱۳۳۰، (چاپ اول ۱۳۲۴، در رشت).
آنچه بیشتر از خود کتاب برایم جالب است مقدمهی دکتر بهزاد بر چاپ اول کتاب است.
با هم بخشی از این مقدمه را میخوانیم:
«نایاب یا کمیاب بودن کتب نافع علمی به زبان فارسی، استفاده از تحقیقات ذیقیمت علمای معاصر را، تنها مخصوص طبقهای از ایرانیان کرده است که گذشته از مقدمات علمی، آشنایی به یکی از زبانهای بیگانه دارند و چون متأسفانه عدهی این طبقه بسیار کم و در قبال تمام ملت ایران فوقالعاده ناچیز میباشد، این است که باید گفت اکثریت عظیم تودهی ایران نسبت به پیشرفتهایی که جهان دانش را در مغرب زمین نصیب میشود در یک حال بیخبری و غفلت بهسر میبرند، حتی از حقیقت اموری نظیر آمدن باران و غریدن رعد و درخشیدن برق و کسوف خورشید و خسوف ماه و غیره که امروزه در کتب علمی جدید در زمره مسائل مبتل و بدیهیات ذکر میشود، غافلند و هنوز این اعمال طبیعی کثیرالوقوع را منتسب به مبادی غیبی و عالم اسرار میکنند و به محض وقوع یکی از این امور به شیوهی وحشیان آفریقا حرکاتی از خودشان میدهند که ذکر آنها الحق مایهی سرافکندگی است و همان بهتر که ناگفته بماند.
نتیجه این غفلت اکثریت تودهی ایران این است که دستهای از استفادهجویان برای آنکه از آب گلآلود ماهی بگیرند، با ظاهر فریبنده در جامعه قد علم میکنند و به نام حفظ دیانت، در قبال هر عمل ترقیخواهانهی دولت یا طبقهی روشنفکر، عوام را میفریبند و بین اقلیت دانشمند و کافهی مردم تفرقه ایجاد نمایند و همچو راهزنان، راه کاروان ترقی را قطع کنند و در عین زرنگی غافل از این اصل مسلم باشند که بالاخره غلبه با حق و حقیقت خواهد بود و آنان از کوششهای بیخردانهی خود چیزی جز نشان دادنِ شخصیت بیارج خویش حاصلی نخواهند گرفت... .»
یادش گرامی
- عبدالرضا شهبازی
@dirinenegar
Forwarded from دیرینهنگار (عبدالرضا شهبازی)
چاقوماهی ِ آب شیرین ِ بومی آمازون (متعلق به راستهی Gymnotiformes) بدنی کشیده و تا حدی دوکیشکل دارد. این چاقوماهی فاقد بالههای لگنی و بالههای پشتی است. در عوض بالههای مخرجی آن کاملاً کشیده و طولانی شده است، بهگونهای که تقریباً تمامی سطح زیرین بدن ماهی را به خود اختصاص داده است. بدن چاقوماهی، برخلاف بسیاری ماهیهای دیگر، موقع حرکت، تقریباً هیچ انعطاف و خم و راستی ندارد. موتور محرکهی این ماهی برای حرکت حرکات موّاج و روبانمانند بالهی طولانی زیرین است. چنین ساختاری به چاقوماهی این امکان را میدهد که هم رو به جلو و هم، در صورت نیاز، رو به عقب حرکت کند.
ولی نکتهی عجیب دربارهی این ماهی صرفاً شکل غیرعادی آن نیست. در زیر بالهی مواج زیرین، رشتهای از اندامهای مولد جریان الکتریسته قرار دارند که پالسهای الکتریکی تولید میکنند. ولتاژ این جریان الکتریسیتهی مستقیم بسیار پایین است، بین سه تا ده ولت، ولی فرکانس پالسها بسیار بالاست، چیزی در حدود سیصد پالس در ثانیه. در آب آرام و محیط خلوت، این پالسها میدان الکتریکی متقارنی در اطراف ماهی ایجاد میکنند که رشتهای از گیرندهها در پوست ماهی مسئول دریافت آنها هستند.
اگر در مسیر حرکت چاقوماهی چیزی جامد، نظیر سنگ، ماهی و یا حتی گیاهی قرار بگیرد، این میدان الکتریکی بههم میخورد و گزارش بههمخوردگی آن از طریق گیرندههای پوستی به مغز ماهی مخابره میشود. این سیستم ناوبری به چاقوماهی این امکان را میدهد که حتی در تاریکی مطلق نیز محیط اطراف خود را (حتی پشت سر خود را) ردیابی کند و واکنش متناسب با آن را از خود بروز دهد و در صورت نیاز، در کسری از ثانیه رو به عقب در سوراخ خود بخزد.
این سیستم ناوبری محدودیتهایی هم دارد. اگر چاقوماهی بخواهد، مانند ماهیهای دیگر، بدن خود را خم و راست کند، میدان الکتریکی اطرافش بههم خورده و ناوبری مختل میشود. از همین رو، همهی ماهیهایی که از این سیستم استفاده میکنند، خواه در رودخانههای غرب آفریقا باشند و یا در رودخانههای آمریکای جنوبی، برای بهرهبرداری از این سیستم ناوبری، ناگزیرند بدن خود را شق و رق و بیانعطاف نگاه دارند و برای حرکت از بالهی موّاج خود استفاده کنند.
میدان الکتریکی در یک حالت دیگر هم بههم میخورد و آن زمانی است که دو چاقوماهی، که از یک فرکانس مشابه استفاده میکنند، وارد میدان الکتریکی یکدیگر شوند. زمانی که این اتفاق بیفتد، هر دو ماهی میدان الکتریکی خود را برای لحظهای قطع میکنند، سپس با فرکانسی متفاوت از قبل، میدان الکتریکی خود را از نو برقرار میکنند.
- عبدالرضا شهبازی
برگرفته از کتابِ
The Trials of Life/David Attenborough/1990
@dirinenegar
ولی نکتهی عجیب دربارهی این ماهی صرفاً شکل غیرعادی آن نیست. در زیر بالهی مواج زیرین، رشتهای از اندامهای مولد جریان الکتریسته قرار دارند که پالسهای الکتریکی تولید میکنند. ولتاژ این جریان الکتریسیتهی مستقیم بسیار پایین است، بین سه تا ده ولت، ولی فرکانس پالسها بسیار بالاست، چیزی در حدود سیصد پالس در ثانیه. در آب آرام و محیط خلوت، این پالسها میدان الکتریکی متقارنی در اطراف ماهی ایجاد میکنند که رشتهای از گیرندهها در پوست ماهی مسئول دریافت آنها هستند.
اگر در مسیر حرکت چاقوماهی چیزی جامد، نظیر سنگ، ماهی و یا حتی گیاهی قرار بگیرد، این میدان الکتریکی بههم میخورد و گزارش بههمخوردگی آن از طریق گیرندههای پوستی به مغز ماهی مخابره میشود. این سیستم ناوبری به چاقوماهی این امکان را میدهد که حتی در تاریکی مطلق نیز محیط اطراف خود را (حتی پشت سر خود را) ردیابی کند و واکنش متناسب با آن را از خود بروز دهد و در صورت نیاز، در کسری از ثانیه رو به عقب در سوراخ خود بخزد.
این سیستم ناوبری محدودیتهایی هم دارد. اگر چاقوماهی بخواهد، مانند ماهیهای دیگر، بدن خود را خم و راست کند، میدان الکتریکی اطرافش بههم خورده و ناوبری مختل میشود. از همین رو، همهی ماهیهایی که از این سیستم استفاده میکنند، خواه در رودخانههای غرب آفریقا باشند و یا در رودخانههای آمریکای جنوبی، برای بهرهبرداری از این سیستم ناوبری، ناگزیرند بدن خود را شق و رق و بیانعطاف نگاه دارند و برای حرکت از بالهی موّاج خود استفاده کنند.
میدان الکتریکی در یک حالت دیگر هم بههم میخورد و آن زمانی است که دو چاقوماهی، که از یک فرکانس مشابه استفاده میکنند، وارد میدان الکتریکی یکدیگر شوند. زمانی که این اتفاق بیفتد، هر دو ماهی میدان الکتریکی خود را برای لحظهای قطع میکنند، سپس با فرکانسی متفاوت از قبل، میدان الکتریکی خود را از نو برقرار میکنند.
- عبدالرضا شهبازی
برگرفته از کتابِ
The Trials of Life/David Attenborough/1990
@dirinenegar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به به
چه خبر خوبی از طرف حضرت استاد مایکل بنتون👏👏
ویراستِ پنجم درسنامهی بینظیرِ "دیرینهشناسی مهرهداران" از راه رسید.
- عبدالرضا شهبازی
@dirinenegar
چه خبر خوبی از طرف حضرت استاد مایکل بنتون👏👏
ویراستِ پنجم درسنامهی بینظیرِ "دیرینهشناسی مهرهداران" از راه رسید.
- عبدالرضا شهبازی
@dirinenegar
Forwarded from پارینه/پالئوگرام (ɟɹǝ ᴉʌɐɹsoɥʞ)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
رژه دایناسورها، نسخه دوم
نسخه قبلی را از اینجا ببینید
اغلب جزئیات ظاهری در این ویدیو مبتنی بر شواهدی عینی هستند
طراحی و متحرکسازی از
Dane Pavitt
نسخه قبلی را از اینجا ببینید
اغلب جزئیات ظاهری در این ویدیو مبتنی بر شواهدی عینی هستند
طراحی و متحرکسازی از
Dane Pavitt
«تیرکس و اسپاینوسورس روی دو پا حرکت میکردند و هیچگاه چهارپا نشدند، آن هم بهرغم وزن پنجتنی و حتی بیشتری که داشتند.»
▫️مایکل بنتون/ «رفتارشناسی دایناسورها»/ صفحهی ۹۲/ ۲۰۲۳
«اسپاینوسورس شناگر فعالی بود و در رودخانهها و دریاچههای اوایل کرتاسه در شمال آفریقا ماهی شکار میکرد.»
همان/ صفحهی ۲۱
«اسپاینوسورسها در درجهی اول دوپا بودند، هرچند این تروپود هرازگاهی روی چهارپا نیز حرکت میکرد.»
همان/ صفحهی ۸۱
------
Dinosaur Behavior (2023)/ Michael Benton
- عبدالرضا شهبازی
@dirinenegar
▫️مایکل بنتون/ «رفتارشناسی دایناسورها»/ صفحهی ۹۲/ ۲۰۲۳
«اسپاینوسورس شناگر فعالی بود و در رودخانهها و دریاچههای اوایل کرتاسه در شمال آفریقا ماهی شکار میکرد.»
همان/ صفحهی ۲۱
«اسپاینوسورسها در درجهی اول دوپا بودند، هرچند این تروپود هرازگاهی روی چهارپا نیز حرکت میکرد.»
همان/ صفحهی ۸۱
------
Dinosaur Behavior (2023)/ Michael Benton
- عبدالرضا شهبازی
@dirinenegar
An Illustrated Guide to Dinosaur Feeding Biology (2023).pdf
42 MB
◼️An Illustrated Guide to Dinosaur Feeding Biology (2023)
◽️Ali Nabavizadeh & David B.
Weishampel
@dirinenegar
◽️Ali Nabavizadeh & David B.
Weishampel
@dirinenegar
https://zardfilm.in/movie/life-on-our-planet-2023/?__im-OwQQeENo=12004052836328364630
مستندی عالی در هشت قسمت (محصول ۲۰۲۳) دربارهی تاریخ چهارمیلیاردسالهی حیات، با روایتِ مورگان فریمن
این مستند را با بالاترین کیفیتِ ممکن ببینید.
@dirinenegar
مستندی عالی در هشت قسمت (محصول ۲۰۲۳) دربارهی تاریخ چهارمیلیاردسالهی حیات، با روایتِ مورگان فریمن
این مستند را با بالاترین کیفیتِ ممکن ببینید.
@dirinenegar
دانلود فیلم و سریال رایگان زرد فیلم
دانلود سریال مستند Life on Our Planet 2023 زندگی بر روی سیاره ما
Life on Our Planet یا زندگی بر روی سیاره مایک مستند تلویزیونی آمریکایی است که برای پخش در نتفلیکس ساخته شده است. سریال Life on Our Planet