Telegram Web Link
قوم گفتند ار شما سعد خودیت*
نحس مایید و ضدیت و مرتدیت

جان ما فارغ بد از اندیشه‌ها
در غم افکندید ما را و عنا

ذوق جمعیت که بود و اتفاق
شد ز فال زشتتان صد افتراق

طوطی نقل شکر** بودیم ما
مرغ مرگ‌اندیش گشتیم از شما

هر کجا افسانهٔ غم‌گستریست
هر کجا آوازهٔ مستنکریست

هر کجا اندر جهان فال بذست
هر کجا مسخی نکالی مأخذست

در مثال قصه و فال شماست
در غم‌انگیزی شما را مشتهاست***
https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar3/sh137

*) «ایت» صورت گویشی «اید» است.
**) «نقل» واژه‌ای دخیل از nucleus لاتینی (انگلیسی nut، آلمانی Nuss) به معنی خوراکی تفریحی (تنقلات) است و «نقلِ شکر» ترکیب اضافی است (با «نقل و شکر» اشتباه نشود).
***) مشت داشتن به معنی مرسومتر دست داشتن (فلانی در فلان کار دست دارد) یعنی توانایی داشتن به کار رفته است.

#هادی_عامل
#مرگ_اندیشی
چقدر داشتن وقار ارزشمنده 😔
#وفاق
غمگین شدم.
در دورهٔ دانشجویی (سال ١٣٧٩؟) متنی تکلیفی نوشتم به اسم طنز در غزلیات سعدی.
در مقدمه‌اش از مرحوم نبوی ذکر خنده‌دار کرده بودم.
ولی چه وفاق جالب توجهی حول انتقاد از برنامهٔ وعدهٔ مرگ (هشتگ‌هادی‌عامل) شکل گرفته
از سیاسی و فلسفی و هنری و عامی همگی متفق اند که صداوسیما ذاتاً پلید است و این هم دلیلش.
جدی جای مطالعه دارد.
من هم البته مرگ‌جو نیستم ولی اگر کسی یادم بیندازد خواهم مرد جا دارد از او تشکر کنم.
گمان نکنم در فارسی کتابی در تحلیل مرگ داشته باشیم ولی در منابع علوم انسانی غربی زیاد داریم و جالب اینکه قاعدةً باید برعکس می‌بود.
کتیبه‌ی اردشیر در نقش رستم (ب) / ANRm-b

بر روی اسب اورمزد، كتيبه‌ای به سه زبان یونانی، پهلوی اشکانی و فارسی میانه نگاشته شده ‌است. تحریر فارسی میانه در بالا ، تحریر پهلوی اشکانی در زير آن و تحریر يونانی در زير تحریر پهلوی اشکانی قرار دارد.

تحریر یونانی
τοῦτο τὸ πρόσωπον Διὸς θεοῦ.

تحریر پهلوی اشکانی (پارتی)
حرف‌نویسی
ptkr ZNE ʾhwrmzd ALHA
آوانویسی
patkar im Ōhrmazd baγ
تحریر فارسی میانه (پهلوی ساسانی)
حرف‌نویسی
ptkly ZNE ʾwhrmzdy bgy
آوانویسی
pahikar ēn Ōhrmazd bay

ترجمه‌ی تحریر یونانی
این پیکر* زئوس خداوندگار است**.

ترجمه‌ی تحریرهای ایرانی (پهلوی اشکانی و فارسی میانه)
این پیکر اورمزد بغ است.

توضیحات
واژه‌ی یونانی Διὸς (Dios:) که همان خدای بزرگ یونانی، «زئوس» است، معادل واژه‌ی ایرانی Ōhrmazd (اورمزد) به کار رفته است. این امر نشان‌دهنده‌ی سنتی است که از زمان تسلط یونانیان حکومت سلوکی بر ایران رواج داشته و همانا مطابقت خدایان یونانی با خدایان و ایزدان ایرانی بوده که تا اوایل دوره‌ی ساسانی ادامه داشته است.

حواشی نورالهی:
*) کاربرد واژهٔ πρόσωπον (پرُسُپُن) که به معنی صورتک و ریشهٔ Person است برای «پیکر» جالب است.
**) در این سه متن فعل اسنادی به کار نرفته است.
Forwarded from مملکته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمهوری اسلامی میخواد با خالقِ این صحنه مذاکره کنه :)))

MrHiccup42
@mamlekate
یکی بیاد این گوشی لعنتی را دست من بگیرد 😕
Forwarded from نشر سوفیا
تجربهٔ تفکر
Photo
کاش امثال آقای حامد روشنی راد را به این کارها می‌سپردند.
به نام خدا
نکتهٔ جالب توجهی دربارهٔ زبان یونانی، وجود مصدر زماندار در آن است.
در تعریف فعل که کلمه‌ای بیانگر روی‌دادن کار یا ایجاد حالت است دو جزء دیگر هم وجود دارد:
١) شناسه معرف تعداد و/ یا جنسیت نهاد/ فاعل/ نایب‌فاعل
۲) زمان وقوع رویداد یا حالت
عموماً فرق مصدر با فعل در نداشتن این دو جزء اخیر است.
«گفتن» مصدر است و روی‌دادن عملی را می‌رساند و نمی‌گوید فاعل چه تعداد و چه جنسیتی داشته اما دربارهٔ زمانش می‌توان گفت گذشته است.
مصدر در زبان فارسی عموما از بن ماضی ساخته می‌شود گرچه تصنعی می‌شود مصدر مضارع را هم ساخت:
گفت، گفتن، می‌گوید، گوییدن
شنید، شنیدن، می‌شنود، شنویدن
رفت، رفتن، می‌رود، رویدن
بود، بودن، هست، هستن
اما فرض مصدر آینده و نقلی و بعید و التزامی و امر بسیار مشکل است.
اما در زبان یونانی برای بیشتر زمان‌ها مصدر نظری وجود دارد (گاهی در متون ثبت شده و گاهی نشده). فعل εἰμί (بودن) را در نظر بگیرید:
مصدر حال: εἶναι
مصدر گذشته: ندارد (به جایش از مصدر گذشته میانه-مجهول γενέσθαι: به‌وجودآمده بودن، استفاده می‌شود)
مصدر آینده میانه-مجهول: ἔσεσθαι
مصدر نقلی: ندارد
مصدر بعید: ندارد
فعل φημί گفتن
مصدر حال: φάναι
مصدر گذشته: φῆσαι
مصدر آینده: φήσειν
مصدر نقلی: ندارد
مصدر بعید: ندارد
فعل ἡγέομαι (راه بردن)
مصدر حال میانه-مجهول: ἡγεῖσθαι
مصدر گذشته میانه-مجهول: ἡγήσασθαι
مصدر آینده میانه-مجهول: ἡγήσεσθαι
مصدر نقلی: ἡγῆσθαι
مصدر بعید: ندارد
این افعال را تصادفی آوردم.
در ترجمهٔ متون یونانی این هم یکی از مشکلات است.
س. تهدیدهای مختلفی مطرح است که می‌تواند تهدیدی برای دیپلماسی باشد. آنچه که آمریکا باور دارد این است که ایران دارد تلاش می‌کند تا دونالد ترامپ را ترور کند، آیا چنین برنامه‌هایی در ایران وجود دارد؟

ج. اصلا، آن هم باز همان نقشه‌هایی است که رژیم صهیونیستی و خارجی‌ها برای ایران‌هراسی دارند، درست می‌کنند. همه ترورهایی که در منطقه، در آمریکا و در اروپا شکل گرفته، آیا ایرانی بودند، یا از کشورهای دیگری که اینها با آنها دوستی می‌کنند؟ هیچ ایرانی در این رابطه نبوده و افرادی را که اینها پیدا کردند، هیچ ارتباطی بین ایران و آنها وجود نداشته است. ایران هیچ‌وقت به دنبال ترور هیچ‌کسی نبوده و نیست. [حداقل تا جایی که من می‌دانم]

س. می‌گویید که هیچ‌گاه یک طرح ایرانی برای کشتن دونالد ترامپ وجود نداشته؟
ج. به هیچ‌وجه.

س. آیا فکر می‌کنید که ایران درخواست قصاص خواهد داشت، علیه اینکه ترامپ به کسانی که عاملان شهادت حاج قاسم سلیمانی بودند، دستور داده است؟

ج. این برمی‌گردد به قوه قضائیه، اتفاقی که در رابطه با سردار سلیمانی رخ داد. سردار سلیمانی یک قهرمان ملی بود و حضورش در عراق و سوریه برای جنگ با داعش و تروریست‌ها بود. او انسان شریف و پاک و بزرگواری بود که متاسفانه آمریکا راحت آمد و در عراق او را ترور کرد. این جنایت با هیچ قوانین بین‌المللی همخوانی ندارد، ولی متاسفانه آمریکا این کار را کرد. شما به عنوان یک کارشناس در این مناطق بگویید، آیا این کاری که آمریکا و دولت او با سردار سلیمانی کرد را قبول دارید؟ قابل قبول هست؟
آیا شما مایل هستید این وعده را بدهید که هیچ اقدامی برای تلافی علیه دونالد ترامپ از سوی ایران نخواهد شد؟

ما از اول هم قصدی برای این اقدام به هیچ‌وجه نداشتیم و نخواهیم داشت.
[...]
س. ایران آماده است چه گام‌های عملی برای ایجاد اجماع و کاهش تنش انجام دهد؟

ج. ما موقعی که به قدرت رسیدیم با اروپا داشتیم گفتگو می‌کردیم، برای اینکه اختلاف‌نظرها و تردیدهایی که وجود دارد، رفع کنیم. حتی وقتی به نیویورک آمده بودیم، با آنها گفتگو داشتیم، با خود آمریکایی‌ها به طور غیرمستقیم گفتگو داشتیم، ولی متأسفانه رژیم صهیونیستی با مجموعه اقداماتی که با ترور شهید هنیه شروع کرد و انجام داد و پشت سرش اتفاقات بعدی که رخ داد، روز به روز این ارتباط و گفتگو را بهم زد.
الان هم گفتگو بین ایران و کشورهای اروپایی باز ادامه دارد. ما به هیچ‌وجه به دنبال این نیستیم که کاری کنیم آن روند و نگاه دنیا در ارتباط با آرامش و امنیت بهم بخورد. این آنها هستند که به زور می‌خواهند ما را به جایی هدایت کنند که در ذهن و باور رهبر انقلاب و حاکمیت ایران این نیست، ولی اینها دارند کاری می‌کنند که بگویند ایران می‌خواهد برود و بمب اتم درست کند و بعد توجیه کنند و بیایند اقداماتی بکنند. به هیچ‌وجه این حرف قابل قبول نیست.

ما آماده گفتگو هستیم؛ ما یک گفتگوی برابر و با در نظر گرفتن عزت و حکمت خودمان را می‌پذیریم و به هیچ‌وجه تابع زور نخواهیم شد.
https://ensafnews.com/572351/%d9%85%d8%aa%d9%86-%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%84-%d9%be%d8%b2%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-nbc-%d8%a2%d9%85%d8%a7%d8%af%d9%87-%da%af%d9%81%d8%aa%da%af%d9%88%db%8c%db%8c%d9%85/
یادداشتی کوتاه درباب بند ۲۴ یشت دهم (مهریشت)

تقدیم به دوستم جناب شاه محمد

بند ۲۴ یشت دهم (مهریشت) به شرح زیر است:

nōiţ dim arštōiš huxšnutaiiå
nōiţ išaoš para.paþßatō
auua.ašnaoiti šanmaoiiō yahmāi ... miþrō jasaiti auuainhe ...

در اینجا ترجمهٔ ایلیا گرشویچ از این بند آمده است:

"One does not hit¹ with thrusts² of well-sharpened spear(s), nor with thrusts of far-flying arrow(s), the one to whose assistance comes ... Mithra ..."

"آن که نه با پرتابهای² نیزه(های) خوب‌تیزشده، و نه با پرتابهای تیر(های) دور-پرواز زده می‌شود¹ کسی که به کمکشان می‌آید...میثره..."

تعبیر para-paþßatō به وضوح حالت اضافی para-paþßant- (para-pat-vant-) "دورپرواز، فراپرواز" است. صورت و معنی را بارتلمه وجه وصفی فاعلی از یک بن فرضی patu- فرض کرده است³ اما چنین بنی وجود ندارد. همانطور که بنونیست نشان داده است، قبلاً بین پسوندهای -van و -vant در هندوایرانی بده‌بستان وجود يافته بوده است، به این معنی که به دلیل برخی شباهتهای معنایی و صوری پسوند -van با -vant جایگزین شده بوده (و گاهی اوقات برعکس). در این زمینه می‌توان مثلاً اشاره کرد به این تبادل در واژگان
ودایی maghávan- maghávant-
اوستایی ašauuan- ašauuaņt-،
و ودایی-اوستایی drúhvan- drəguuaņt-،
اوستایی-ودایی hazahran- sáhasvant در منبع.⁴
بنابراین بلافاصله مشخص می‌شود که para-paþßant- تطور ثانویه para-paþßan- (para-pat-van-) "به‌فرا‌پروازکرده" است. دومی را می‌توان راحت با ودایی pátvan- (پروازکنان) مقایسه کرد. (نیز بسن. āśu-pátvan :تندپرواز و raghu-pátvan: سریع‌پرواز و در رابطه با پیشوند parā-pātin- (پروازکنان).(۵)
——
١) طبق عین کلمات: «به دست نیامده»
۲) درباب کلمهٔ šanman که به نحو مقنعی با kşádman ودایی مقایسه و «تیغ» ترجمه است ر. ک. :
W. B. HENNING, "A Forgotten Avestan Word," in Dr. Unvala Memorial Volume (Bombay, 1964), 41ff.; J. KELLENS, Les noms-racines de l'Avesta (Wiesbaden, 1974), 71.
گرشویچ مرادی دیگر دارد ر. ک. :
The Avestan Hymn to Mithra (Cambridge, 1967), 178f;
و همو:
"Iranian Words Containing -ān," in Iran and Islam, in Memory of the Late Vladimir Minorsky (Edinburgh, 1971), 239ff.
نیز:
W. MALANDRA, "A Glossary of Terms for Weapons and Armor in Old Iranian," Indo-Iranian Journal, 15/4 (1973), 287.
3. Altiranisches Wörterbuch (Strassburg, 1904), 854.
4. E. BENVENISTE, "Dérivés avestiques en -vant," in Festschrift F. B. J. Kuiper (Hague, 1968), 123ff.
مثال‌های بیشتر در ص١٢۴ و بعد.
5. M. Marhofer, Etymological Dictionary of Old Indo-Iranian, (Heidelberg, 1996), 2, 71,
بدون اشاره به کلمهٔ اوستایی.
2025/02/23 21:36:26
Back to Top
HTML Embed Code: