Forwarded from علی عبدی/ دیده بان تحرکات کِریا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥پاسخ کوبنده متکی به گزافه گویی نماینده نروژ: در سخن گفتن با ملت بزرگ ایران مؤدب باشید و در سمت درست تاریخ بایستید/ نماینده مردم باشید، نه جنایتکاران کودککش
نماینده مجلس شورای اسلامی در اجلاس بین المجالس ژنو:
🔸 عملیات ۷ اکتبر حماس را تروریستی نامیدید؛ در حالی که این کمترین و مشروعترین پاسخ مظلومان به جنایات ۷۵ ساله اسرائیل است.
🔸اگر دیپلماسی راهحل بود، توافق اسلو نتیجه میداد.
🔸 اسلامهراسی در اروپا توسط شما آغاز شد؛ حال که مخالفت با صهیونیستها در اروپا مشاهده میشود، چرا باید مردم فلسطین در آسیا هزینه آن را بپردازند؟ جنایات هیتلر در اروپا رخ داد و هزینه آن را کشورهای دیگر نباید متحمل شوند.
🔸 آیا بنای یادبودی برای ۱۰ هزار کودک شهید فلسطینی برپا کردهاید؟ آیا جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین و لبنان را محکوم کردهاید؟
🆔 @snntv
نماینده مجلس شورای اسلامی در اجلاس بین المجالس ژنو:
🔸 عملیات ۷ اکتبر حماس را تروریستی نامیدید؛ در حالی که این کمترین و مشروعترین پاسخ مظلومان به جنایات ۷۵ ساله اسرائیل است.
🔸اگر دیپلماسی راهحل بود، توافق اسلو نتیجه میداد.
🔸 اسلامهراسی در اروپا توسط شما آغاز شد؛ حال که مخالفت با صهیونیستها در اروپا مشاهده میشود، چرا باید مردم فلسطین در آسیا هزینه آن را بپردازند؟ جنایات هیتلر در اروپا رخ داد و هزینه آن را کشورهای دیگر نباید متحمل شوند.
🔸 آیا بنای یادبودی برای ۱۰ هزار کودک شهید فلسطینی برپا کردهاید؟ آیا جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین و لبنان را محکوم کردهاید؟
🆔 @snntv
تجربهٔ تفکر
به نام خدا در گروهی تلگرامی بحثی شد که واژهٔ noumen غلط است و باید نوشت noumenon و آن noumen (که در آلمانی و مثلاً متون کانتی در حالت تسمی صفت با حرف بزرگ نوشته میشود) در هیچ متن فلسفی اصیلی به کار نرفته است و در پانوشتها و واژهنامههای آخر کتابها نباید…
چرا ناگذرامجهول را گفتم درخشیدن لغیره؟ 🧐
باب ناگذر (Middle voice): فاعل هم کننده و هم گیرندۀ فعل است (خود را متوقف میکنم، منصرف میشوم). ناگذر میتواند انعکاسی باشد: فاعل مستقیماً کاری را با/ برای خود انجام میدهد، اما معمولاً ظریفتر است. فاعل کاری برای خودش یا برای چیزی که متعلق به خودش است انجام میدهد (بنابراین باب ناگذر میتواند مفعول داشته باشد). باب ناگذر به این معنی است که فاعل به طور مستقیم (یا بیشتر اختیاری) در فعالیت درگیر است.
https://denkenserfahrung.blogfa.com/post/313
پس ناگذرای مطلق (intransitive) را باید میگفتم درخشیدن فینفسه و ناگذارامجهول را باید میگفتم درخشیدن لنفسه.
باب ناگذر (Middle voice): فاعل هم کننده و هم گیرندۀ فعل است (خود را متوقف میکنم، منصرف میشوم). ناگذر میتواند انعکاسی باشد: فاعل مستقیماً کاری را با/ برای خود انجام میدهد، اما معمولاً ظریفتر است. فاعل کاری برای خودش یا برای چیزی که متعلق به خودش است انجام میدهد (بنابراین باب ناگذر میتواند مفعول داشته باشد). باب ناگذر به این معنی است که فاعل به طور مستقیم (یا بیشتر اختیاری) در فعالیت درگیر است.
https://denkenserfahrung.blogfa.com/post/313
پس ناگذرای مطلق (intransitive) را باید میگفتم درخشیدن فینفسه و ناگذارامجهول را باید میگفتم درخشیدن لنفسه.
Blogfa
«وجه وصفی» participle و «باب ناگذر» middle در زبان یونانی
«وجه وصفی» participle و «باب ناگذر» middle در زبان یونانی - پرسیدن، پارسایی اندیشیدن است. (مارتین هیدگر)
20101009145047-نقدی بر یک ترجمه.pdf
490.3 KB
نقد هدایت علویتبار از ترجمهٔ کتاب ارسطو اثر دیوید راس به قلم مهدی قوام صفری
مجلهٔ کیان ش۵۳، ۱۳۷۹
نقد بسیار تندی است.
مجلهٔ کیان ش۵۳، ۱۳۷۹
نقد بسیار تندی است.
من هیچکدام از سه کتاب مهمی که دربارهٔ ارسطو به فارسی ترجمه شده یعنی نوشتههای ورنر یگر، دیوید راس و مارتا نوسبام را ندارم و نخوانده ام.
تنها بخش ارسطوی تاریخ فلسفهٔ کاپلستن را خوانده ام.
تنها بخش ارسطوی تاریخ فلسفهٔ کاپلستن را خوانده ام.
به نام خدا
برادر گرامیم علی کهندل شیرازی
@AliKSchirazi
دو ایراد بسیار جالب از ترجمهٔ کتاب ارسطو اثر ورنر یگر به قلم حسین کلباسی اشتری که استاد رضا داوری اردکانی هم بر آن مقدمهای نوشته است (تهران: امیرکبیر، ۱۳۹۰) گرفته است که اینجا به زبان خودم بازنویسیشان میکنم.
نکتهٔ اصلی این است که مترجم دو تعبیر عادی را اشتباهاً تعابیر فلسفی فهم کرده و برای همین خطای فاحشی وارد ترجمهاش شده است.
یکی اینکه mit ganzer Seele (انگلیسی with whole soul) که راحت «با تمام وجود» یا «از اعماق جان» و غیره ترجمه میتوانست شد را «نفس کلی» ترجمه کرده و دیگر اینکه ohne gerecht zu sein
(انگلیسی without being just) را که «بدون عادل/ درست بودن» معنی میدهد به صورت «قبل از وجود [یا تحقق] امر درست» ترجمه کرده است.
عکسهای زیر روزنگار اینستاگرام علی آقای شیرازی در این باره است.👇
برادر گرامیم علی کهندل شیرازی
@AliKSchirazi
دو ایراد بسیار جالب از ترجمهٔ کتاب ارسطو اثر ورنر یگر به قلم حسین کلباسی اشتری که استاد رضا داوری اردکانی هم بر آن مقدمهای نوشته است (تهران: امیرکبیر، ۱۳۹۰) گرفته است که اینجا به زبان خودم بازنویسیشان میکنم.
نکتهٔ اصلی این است که مترجم دو تعبیر عادی را اشتباهاً تعابیر فلسفی فهم کرده و برای همین خطای فاحشی وارد ترجمهاش شده است.
یکی اینکه mit ganzer Seele (انگلیسی with whole soul) که راحت «با تمام وجود» یا «از اعماق جان» و غیره ترجمه میتوانست شد را «نفس کلی» ترجمه کرده و دیگر اینکه ohne gerecht zu sein
(انگلیسی without being just) را که «بدون عادل/ درست بودن» معنی میدهد به صورت «قبل از وجود [یا تحقق] امر درست» ترجمه کرده است.
عکسهای زیر روزنگار اینستاگرام علی آقای شیرازی در این باره است.👇
سلام
من شخصاً هیچ کاری از دستم برنمیآید، سلیستر بگویم هیچ غلطی نمیتوانم بکنم. توان (یا بگو عرضهٔ) رفتن به جنگ را ندارم، پول چندانی نمیتوانم به محور مقاومت کمک کنم. نمیتوانم طرفداران اسرائیل را که صرفاً مخالف جمهوری اسلامی اند مجاب کنم. شاعرانه بگویم نمیتوانم چراغی بیفروزم.
یک سال است عکس و فیلم کشتهشدن بچهها و در یک کلام همنوعان خودم را میبینم.
هر وقت میخواهم لطیفهای برای کسی بفرستم عذاب وجدان دارم. اغلب موقع غذا خوردن عذاب وجدان دارم.
چه باید بکنم؟
نمیتوانم بگویم کاش جنگ در مرزهای ما بود تا میشد مشخص کاری کرد.
چه افق یا غایتی برای این وضع متصور میتوانیم شد؟
آیا واقعاً اسرائیل تسلیم میشود؟
کی دست برمیدارد؟
واقعاً دلم میخواست کار مشخصی میشد بکنم.
من شخصاً هیچ کاری از دستم برنمیآید، سلیستر بگویم هیچ غلطی نمیتوانم بکنم. توان (یا بگو عرضهٔ) رفتن به جنگ را ندارم، پول چندانی نمیتوانم به محور مقاومت کمک کنم. نمیتوانم طرفداران اسرائیل را که صرفاً مخالف جمهوری اسلامی اند مجاب کنم. شاعرانه بگویم نمیتوانم چراغی بیفروزم.
یک سال است عکس و فیلم کشتهشدن بچهها و در یک کلام همنوعان خودم را میبینم.
هر وقت میخواهم لطیفهای برای کسی بفرستم عذاب وجدان دارم. اغلب موقع غذا خوردن عذاب وجدان دارم.
چه باید بکنم؟
نمیتوانم بگویم کاش جنگ در مرزهای ما بود تا میشد مشخص کاری کرد.
چه افق یا غایتی برای این وضع متصور میتوانیم شد؟
آیا واقعاً اسرائیل تسلیم میشود؟
کی دست برمیدارد؟
واقعاً دلم میخواست کار مشخصی میشد بکنم.
Forwarded from 🎬 بیسیمچی مدیا
خودش بسته. و ادامه داده. ( با ۶۲ سال سن): جهاد تا آخرین نفس
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سینما به روایت محمد قربانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یحیی همیشه یحییست... تنها فاحشهها عوض میشوند!
همه پایانها و اوجهای تراژیک تاریخ سینما را دور بریزید و این آخرین تصاویر از رهبر مقاومت فلسطین را ببینید. چه اسطورهوار خود را جاودانه کرد این مرد افسانهای! چه عیسیوار در آخرین لحظات از دست دشمن گریخت و با عروج به آسمان جاودان شد! چه موسیوار عصایش را به رودخانه مرگ زد و از آن عبور کرد!
دشمنِ تا دندان مسلح جرئت نزدیک شدن به پیکر نیمهجان یحیی سینوار را ندارد و پهپاد برای شناساییاش میفرستد. جایی که واقعیت از اسطوره جلو میزند، همینجاست. سینوار تهمانده توانش را جمع میکند تا با چوبدستیاش پرنده دشمن را بزند. آدم یاد رستم در گودال شغاد میافتد.
سر یحیی امشب دوباره بریده شد و به فاحشهها پیشکش شد. یحیی همان یحییست، تنها فاحشهها عوض شدهاند. کافی است به جماعت نگاه کنید و فاحشههای معاصر یحیی را از لبخندها و شادیهاشان بشناسید.
مقاومت زنده است و زنده میماند با چنین مردانی. اسرائیلیها طوری سینوار را کشتند که هیچوقت نمیرد! سینوار افسانه میشود در قصه شب مادرانی که فرزندانشان بر جنازه اسرائیل پا خواهند کوبید.
همه پایانها و اوجهای تراژیک تاریخ سینما را دور بریزید و این آخرین تصاویر از رهبر مقاومت فلسطین را ببینید. چه اسطورهوار خود را جاودانه کرد این مرد افسانهای! چه عیسیوار در آخرین لحظات از دست دشمن گریخت و با عروج به آسمان جاودان شد! چه موسیوار عصایش را به رودخانه مرگ زد و از آن عبور کرد!
دشمنِ تا دندان مسلح جرئت نزدیک شدن به پیکر نیمهجان یحیی سینوار را ندارد و پهپاد برای شناساییاش میفرستد. جایی که واقعیت از اسطوره جلو میزند، همینجاست. سینوار تهمانده توانش را جمع میکند تا با چوبدستیاش پرنده دشمن را بزند. آدم یاد رستم در گودال شغاد میافتد.
سر یحیی امشب دوباره بریده شد و به فاحشهها پیشکش شد. یحیی همان یحییست، تنها فاحشهها عوض شدهاند. کافی است به جماعت نگاه کنید و فاحشههای معاصر یحیی را از لبخندها و شادیهاشان بشناسید.
مقاومت زنده است و زنده میماند با چنین مردانی. اسرائیلیها طوری سینوار را کشتند که هیچوقت نمیرد! سینوار افسانه میشود در قصه شب مادرانی که فرزندانشان بر جنازه اسرائیل پا خواهند کوبید.
Forwarded from مجم
«حاصِر حصارَک»
محمود درویش
حاصِرْ حصَارَكَ
لا مفرُّ
سقطتْ ذراعك فالتقطها
واضرب عَدُوَّك لا مفرُّ
وسقطتُ قربك فالتقطني
واضرب عدوكَ بي
فأنت الآن حُرُّ
حُرٌّ و حُرُّ
قتلاكَ أو جرحاك فيك ذخيرةٌ
فاضربْ بها واضربْ عدوَّكَ لا مَفَرُّ
أَشلاؤنا أسماؤنا
حاصرْ حصارَك بالجنونِ و بالجنونِ و بالجنونْ
ذهبَ الذين تحبُّهم ذهبوا
فإمَّا أن تكونْ أَو لا تكونْ
سقط القناعُ عن القناعِ
سقط القناعُ ولا أَحدْ إلاَّك
في هذا المدى المفتوح للأعداء والنسيانِ
فاجعل كُلَّ متراسٍ بَلَدْ
لا لا أَحَدْ سقط القناعُ
عَرَبٌ أَطاعوا رُومَهم
عَرَبٌ و باعوا رُوْحَهُم
عَرَبٌ و ضاعوا
حاصرْ حصارَك بالجنونِ و بالجنونِ و بالجنونْ
ذهبَ الذين تحبُّهم ذهبوا
فإمَّا أن تكونْ أَو لا تكونْ
****
محاصرهات را محاصره کن
راه گریزی نیست
بازویت افتاد آن را بردار
و دشمنت را بزن راه گریزی نیست
من در نزدیکیات افتادم مرا بردار
و دشمنت را با من بزن
که اکنون تو آزادی
آزاد آزادی
...راه گریزی نیست
هر پارۀ ما نام ما را بر خود دارد
محاصرهات را محاصره کن دیوانهوار و دیوانهوار و دیوانهوار
آنها که دوستشان میداشتی رفتهاند رفتهاند
اکنون مساله بودن یا نبودن است..
محمود درویش
حاصِرْ حصَارَكَ
لا مفرُّ
سقطتْ ذراعك فالتقطها
واضرب عَدُوَّك لا مفرُّ
وسقطتُ قربك فالتقطني
واضرب عدوكَ بي
فأنت الآن حُرُّ
حُرٌّ و حُرُّ
قتلاكَ أو جرحاك فيك ذخيرةٌ
فاضربْ بها واضربْ عدوَّكَ لا مَفَرُّ
أَشلاؤنا أسماؤنا
حاصرْ حصارَك بالجنونِ و بالجنونِ و بالجنونْ
ذهبَ الذين تحبُّهم ذهبوا
فإمَّا أن تكونْ أَو لا تكونْ
سقط القناعُ عن القناعِ
سقط القناعُ ولا أَحدْ إلاَّك
في هذا المدى المفتوح للأعداء والنسيانِ
فاجعل كُلَّ متراسٍ بَلَدْ
لا لا أَحَدْ سقط القناعُ
عَرَبٌ أَطاعوا رُومَهم
عَرَبٌ و باعوا رُوْحَهُم
عَرَبٌ و ضاعوا
حاصرْ حصارَك بالجنونِ و بالجنونِ و بالجنونْ
ذهبَ الذين تحبُّهم ذهبوا
فإمَّا أن تكونْ أَو لا تكونْ
****
محاصرهات را محاصره کن
راه گریزی نیست
بازویت افتاد آن را بردار
و دشمنت را بزن راه گریزی نیست
من در نزدیکیات افتادم مرا بردار
و دشمنت را با من بزن
که اکنون تو آزادی
آزاد آزادی
...راه گریزی نیست
هر پارۀ ما نام ما را بر خود دارد
محاصرهات را محاصره کن دیوانهوار و دیوانهوار و دیوانهوار
آنها که دوستشان میداشتی رفتهاند رفتهاند
اکنون مساله بودن یا نبودن است..