🍎
#گزیده_کتاب 📙📕📒
چه خوب است که انسان روحی را یافته باشد تا در میان آشوبِ طوفانها بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینانبخش که در آن به انتظار آرامش ضربان قلب خود نفسی برآورد.
بزرگترین شادی را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد. احساس کند که رازدارش اوست زیباییگهای جهان را با حواس او در آغوش کشد با قلب او از زندگی کام گیرد حتی با او رنج ببرد. آه رنج کشیدن با دوست، شادیست.
ژان کریستف
👤رومن رولان
@delkadesher 🌿
#گزیده_کتاب 📙📕📒
چه خوب است که انسان روحی را یافته باشد تا در میان آشوبِ طوفانها بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینانبخش که در آن به انتظار آرامش ضربان قلب خود نفسی برآورد.
بزرگترین شادی را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد. احساس کند که رازدارش اوست زیباییگهای جهان را با حواس او در آغوش کشد با قلب او از زندگی کام گیرد حتی با او رنج ببرد. آه رنج کشیدن با دوست، شادیست.
ژان کریستف
👤رومن رولان
@delkadesher 🌿
🍎
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
سادهدل من که قسم های تو باور کردم
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
👤شهریار
@delkadesher 🌿
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
سادهدل من که قسم های تو باور کردم
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
👤شهریار
@delkadesher 🌿
🍎
دل چون توان بریدن ازو؟
مشکل است این
آهن که نیست! جان من آخر دل است این
من می شناسم این دل مجنون خویش را
پندش دگر مگوی
که بی حاصل است این ...
👤هوشنگ ابتهاج
@delkadesher 🌿
دل چون توان بریدن ازو؟
مشکل است این
آهن که نیست! جان من آخر دل است این
من می شناسم این دل مجنون خویش را
پندش دگر مگوی
که بی حاصل است این ...
👤هوشنگ ابتهاج
@delkadesher 🌿
🍎
خندهای کو که به دل انگیزم؟
قطرهای کو که به دریا ریزم؟
صخرهای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من، لیک، غمی غمناک است
👤سهرابسپهری
@delkadesher 🌿
خندهای کو که به دل انگیزم؟
قطرهای کو که به دریا ریزم؟
صخرهای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من، لیک، غمی غمناک است
👤سهرابسپهری
@delkadesher 🌿
🍎
سفر ادامه دارد
و پیامِ عاشقانهی کویرها
به ابرها،
سلامِ جاودانهی نسیم ها
به تپه ها،
تواضعِ لطیف و نرمِ دره ها،
غرور پاک و برفپوشِ قله ها،
صفایِ گشتِ گله ها به دشت ها،
چرای سبز میش ها و قوچ ها و بره ها.
سفر ادامه دارد و بهار،
با تمام وسعتش
مرا که ماندهام به شهر
بندِ یک افق
به بی کرانه می برد ...
👤شفیعی کدکنی
@delkadesher 🌿
سفر ادامه دارد
و پیامِ عاشقانهی کویرها
به ابرها،
سلامِ جاودانهی نسیم ها
به تپه ها،
تواضعِ لطیف و نرمِ دره ها،
غرور پاک و برفپوشِ قله ها،
صفایِ گشتِ گله ها به دشت ها،
چرای سبز میش ها و قوچ ها و بره ها.
سفر ادامه دارد و بهار،
با تمام وسعتش
مرا که ماندهام به شهر
بندِ یک افق
به بی کرانه می برد ...
👤شفیعی کدکنی
@delkadesher 🌿
🍎
دوستت دارم
و پنهان کردن آسمان
پشت میله های قفس
آسان نیست
آن چه که پنهان می ماند خون است
خون است و عسل
که به نیش زنبوری
آشکار می شود
دوستت دارم
و نقشه ای از بهشت را می بینم
دورادور
با دو نهر از عسل
که کشان کشان
خود را به خانه من می رسانند
👤شمس لنگرودی
@delkadesher 🌿
دوستت دارم
و پنهان کردن آسمان
پشت میله های قفس
آسان نیست
آن چه که پنهان می ماند خون است
خون است و عسل
که به نیش زنبوری
آشکار می شود
دوستت دارم
و نقشه ای از بهشت را می بینم
دورادور
با دو نهر از عسل
که کشان کشان
خود را به خانه من می رسانند
👤شمس لنگرودی
@delkadesher 🌿
🍎
👤بهمن صباغ زاده
به اخمت خستگی در می رود ، لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلاً قند لازم نیست
همیشه دوستت دارم - به جان مادرم - اما
- تو از بس ساده ای ، خوش باوری ، سوگند لازم نیست
به لطف طعم لب های تو شیرین می شود شعرم
غزل را با عسل می آورم ، هرچند لازم نیست
مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری
بپوشان بافه های گیسویت را ، بند لازم نیست
"به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را"
عزیزم ، بس کن ، این ترفند لازم نیست
فدای آن کمان های به هم پیوسته ات ، هر یک -
جدا دخل مرا می آورد ، پیوند لازم نیست
@delkadesher 🌿
👤بهمن صباغ زاده
به اخمت خستگی در می رود ، لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلاً قند لازم نیست
همیشه دوستت دارم - به جان مادرم - اما
- تو از بس ساده ای ، خوش باوری ، سوگند لازم نیست
به لطف طعم لب های تو شیرین می شود شعرم
غزل را با عسل می آورم ، هرچند لازم نیست
مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری
بپوشان بافه های گیسویت را ، بند لازم نیست
"به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را"
عزیزم ، بس کن ، این ترفند لازم نیست
فدای آن کمان های به هم پیوسته ات ، هر یک -
جدا دخل مرا می آورد ، پیوند لازم نیست
@delkadesher 🌿
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎
I'm just so tired...
من به چشم های بی قرار تو قول میدهم؛ ریشه های ما به آب و شاخه های ما به آفتاب میرسد.
ما دوباره سبز میشویم...
👤قیصر امینپور
@delkadesher 🌿
I'm just so tired...
من به چشم های بی قرار تو قول میدهم؛ ریشه های ما به آب و شاخه های ما به آفتاب میرسد.
ما دوباره سبز میشویم...
👤قیصر امینپور
@delkadesher 🌿
🍎
بازآی که از غم تو ما را
چشمی و هزار چشمه آبست
گفتم بزنم بر آتش آبی
وین آتش دل نه جای آبست
👤سعدی
@delkadesher 🌿
بازآی که از غم تو ما را
چشمی و هزار چشمه آبست
گفتم بزنم بر آتش آبی
وین آتش دل نه جای آبست
👤سعدی
@delkadesher 🌿
🍎
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد
👤حضرت حافظ
@delkadesher 🌿
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد
👤حضرت حافظ
@delkadesher 🌿
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎
@delkadesher 🌿
در پس گردونهٔ خورشید
گردی میرود بالا ز خاکستر
باز شد درهای بیداری
پای درها لحظهٔ وحشت
فرو لغزید
سایهٔ تردید در مرزِ شبِ جادو
گسست از هم
روزنِ رویا بخارِ نور را نوشید
👤سهراب سپهری
@delkadesher 🌿
در پس گردونهٔ خورشید
گردی میرود بالا ز خاکستر
باز شد درهای بیداری
پای درها لحظهٔ وحشت
فرو لغزید
سایهٔ تردید در مرزِ شبِ جادو
گسست از هم
روزنِ رویا بخارِ نور را نوشید
👤سهراب سپهری
🍎
دوستم بدار، ای یار.
مرا وا مگذار.
از پیِ من بیا.
بیا از پیِ من، ای یار،
بر این موجِ اضطراب.
👤پابلو نرودا
ترجمه: #بيژن_الهی
@delkadesher 🌿
دوستم بدار، ای یار.
مرا وا مگذار.
از پیِ من بیا.
بیا از پیِ من، ای یار،
بر این موجِ اضطراب.
👤پابلو نرودا
ترجمه: #بيژن_الهی
@delkadesher 🌿
🍎
#گزیده_کتاب 📕📙📒
افسوس! در تمام دنیا فقط یک نفر را عمیقاً دوست داشته باشی، با تمام وجودت به او عشق بورزی، روبهروی تو نشسته باشد، تو را ببیند و نگاهت کند، با تو حرف بزند و به سؤالاتت پاسخ دهد اما تو را نشناسد! دردناک است.
از کتابِ #آخرین_روز_یک_محکوم
👤ویکتور هوگو
ترجمه: #بنفشه_فریس_آبادی
#نشر_چشمه
@delkadesher 🌿
#گزیده_کتاب 📕📙📒
افسوس! در تمام دنیا فقط یک نفر را عمیقاً دوست داشته باشی، با تمام وجودت به او عشق بورزی، روبهروی تو نشسته باشد، تو را ببیند و نگاهت کند، با تو حرف بزند و به سؤالاتت پاسخ دهد اما تو را نشناسد! دردناک است.
از کتابِ #آخرین_روز_یک_محکوم
👤ویکتور هوگو
ترجمه: #بنفشه_فریس_آبادی
#نشر_چشمه
@delkadesher 🌿