Telegram Web Link
یه دختر بی سیاست وقتی میخواد توجه پارتنرش رو جلب کنه :

با لحن بد و پرخاشگری میخواد به طرف مقابلش تلنگر بزنه ولی فقط زنانگی خودش و زیر سوال میبره
و در آخر به هیچ نتیجه ای نمیرسه...
کسی که عاشقشه رو با پسر های دیگه مقایسه میکنه
به زبون میاره و شخصیت طرف مقابلش رو با این کار پودر میکنه
مثلا میگه: ببین علی برای شیما چه استوری قشنگی گذاشته اونوقت تو.....واقعا برات متاسفم
محبت های افراطی میکنه تا محبت بیشتری دریافت کنه
مثلا بدون مناسبت و دلیل کادو میخره اما متقابلا دریافتی نداره و حالش بدتر میشه

اما یه دختر با سیاست میاد این ۳ تا کارو انجام میده :❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥

1- تو مرحله اول کاملا بی محلی پارتنرش رو نادیده میگیره و خودش میاد یه حال خوبی رو به رابطه تزریق میکنه

2- تو قدم دوم فاصله میگیره...
یه قدم عقب برمیداره(خیلی مهم)و خودشو سرگرم کارهای خودش میکنه حالا هنر ، درس ٫ .....

3- تو قدم سوم وقتی که پارتنرش جای خالیشو احساس کرد و به سمتش برگشت این دفعه حال خوب رو ۱۰ برابر تزریق میکنه
با طرف شوخی میکنه
کاری میکنه که وقتی کنارش بهش خوش بگذره
و با تعریف کردن بهش حس اعتماد به نفس میده
اینجوری یه مرد مدام دلتنگ شما میشه

#کانال_آرامش مهتاب&
.
مخاطب  كه تو باشى ...
مگر جز عاشقانه‌هاىِ پر از دلتنگى ...
متن ديگرى هم مى‌شود نوشت؟! اصلاً....
براى از "تو"نوشتن، پاك كردن و خط زدنِ ...
هيچ واژه‌اى لازم نيست! بس كه ساده و صريحی ...
دلبر جان" و اصلاً تو همان جانى كه بر دل نشسته ...!

#علی_قاضی_نظام
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#کانال_آرامش مهتاب&
+ برتری مرده‌ها نسبت به زنده‌ها چیه!؟
- اینکه دیگه نمی‌میرن!

🎥 Alphaville
  
#کانال_آرامش مهتاب&
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بعد از تو باز عاشقی و باز ... آه نه. این داستان به نام تو اینجا تمام شد...

#حسین_منزوی

#کانال_آرامش مهتاب&
سال بلوا | عباس معروفی:
پوستهٔ ظاهری چه اهمیت دارد؟ درونم ویرانه است، خانه‌ای پر از درخت که سقف اتاق‌هاش ریخته است، تنها یک دیوار مانده، با دری که باد در آن زوزه می‌کشد.


#کانال_آرامش مهتاب&
نمی‌دانی چقدر دلم می‌خواهد ابری باشم در آسمان روزهای بهار. مازندران باشی، ببارم بر دریای دستان گرمت و بخار شوم، تهران باشی، ببارم بر گونه‌های نرمت و به رود اشکت دچار شوم، شیراز باشی، ببارم بر خاک پایت، نرگسی خمار شوم و دیدارت هشیارم کند. اگر ابر بودم، اگر قطره قطره وجودم را عشق تو ساخته بود، آن‌گاه می‌دانستی که به وسعت آسمان تمام شهرها دوست دارمت. به عمق تمام دریاها، به بلندی تمام کوه‌ها‌ و به تعداد قطرات باران بر خاک، دوست می‌دارم و می‌بارمت.

#کانال_آرامش مهتاب&
☀️چالش ترمیم رابطه توی هفت روز :

- ازت میخوام به مدت یه هفته توی رابطه ات غُر نزنی،
- سرزنش و بی محلی نکنی!
- اگر در طول باهاش صحبت میکنی سعی کن درباره خاطرات خوبه گذشته صحبت کنی.
- چند تا کاری که خوشحالش میکنه رو بدون توقع براش انجام بدی.
- اجازه نده دعوا و بحث بالا بگیره.
- توی این یه هفته تلاش کن پیام های قشنگ ارسال کنی، حال فرد مقابلت رو خوب کنی، راه های مختلف دوست داشتن رو پیدا کنی، از خبرها و انرژی های بد دور بمونی.

#کانال_آرامش مهتاب&
کسی چه میداند
من امروز چند بار فرو ريختم
چند بار دلتنگ شدم
از ديدنِ کسی که
فقط پيراهنش شبيه تو بود !
گاهی اوقات حسرتِ تکرارِ يک لحظه
ديوانه کننده ترين حسِ دنياست ...
-هریس

#کانال_آرامش مهتاب&
به من بگو که اسم مرا آهسته به زبان آوردی.

#کانال_آرامش مهتاب&
تنها راه دست‌یابی به غیرممکن، اینه که باور کنی رسیدن بهش ممکنه.


🎥 Alice in Wonderland
  
#کانال_آرامش مهتاب&
اخیرا حوصله‌ی‌ گلایه کردن ندارم. یعنی اینطوری که از یک شخص ناراحت می‌شم، تو ذهنم باهاش دعوا می‌کنم، قیدش رو می‌زنم و درنهایت تمام این اتفاقات یادم می‌ره و با اون آدم مثل همیشه برخورد می‌کنم.و حتی ممکنه از زندگیم حذفش کنم.

#کانال_آرامش مهتاب&
Delam Gerefteh
Alireza Ghorbani & Hesam Naseri
کنار خویش نشستم
چه گفت‌وگویِ غریبی . . .


• وقتایی که با خودتون خلوت کردین پلی کنین.

@dastatrabemanbedeh
کجای جهان نفس میکشی ؟
توی قصه های "یکی بود و یکی نبود" کدام پنجره،
وقتی دخترکی
به هوای گرگم به هوای چشم‌هات
دلش انگاری انار... روی درخت بهار ،
قاچ خورده ،
می افتند دانه هاش یکی یکی
زیر پای حضور رهگذرانی،
که هیچکدامشان
" تو " نمی شوند...؟!

پیدا شو یک شب....
دوباره اتفاق بیفت...

ویار بوسیدنت
هوش از سر خیال تخت،
آبستن وعده هات،
لبخندهای گاه و بیگاهت،
و هجوم بودنی،
که دیگر انگار قسمت من نیست،
پرانده...!

مرا در امان نگهدار
از گورستان خاطراتی
که توی بالشت‌ها نفس می‌کشد
زنی که عطر تو جا مانده توی موهاش،
سنجاق سرهای رنگی
و گل‌های پیراهنش را تمام عمر،
کنار گذاشته بود برای روز مبادا...!!

مرا در امان نگهدار
از بازی روزگار...
ترکیب ناهمگون باران و سکوت
تنهایی و شکوفه باران خیابان
دمنوش زعفران و کافه های بی تو...

مرا در امان نگهدار
از حسرت هر روز عطر عود و افرا
در چهارخانه های پیراهنی
با حال و هوای بهشت...
وسوسه ای به نام گندم
و حوای بی آدمی
که حوالی عاشقانه هاش قدم می‌زند
چیزی شبیه زندگی،
توی گلوی تمام لحظه هاش گیر می‌کند
و حسودی اش می‌شود
به تمام تن هایی که با دلت راه می آیند

مرا در امان نگهدار
از دلتنگی بی منتهای شنیدن اسم کوچکم
از دهان مردی
که گنجشکان اشتیاق
توی آغوش خنده هاش لانه می‌گذارند
و چله ی مردادماه شالیزار
روی التهاب سرانگشتانش آب می‌شود...

مرا در امان نگهدار
از تکرار بیهوده ی هزار فصل بر باد نشسته
مردمکان هرزه گردی
که تو را با من ندیده اند
گذشته های با آینده دست به یکی،
انتظاری که تمام نمی‌شود...

مرا در امان نگهدار
از آخرین سطر این شعر،
که اگر نوشته شود...
شاید دیدار دوباره ی دلخوشی های کوچکمان،
به قیامت بیفتد...!!

#آزاده_رمضانی

#کانال_آرامش مهتاب&
2024/10/05 17:38:49
Back to Top
HTML Embed Code: