🟢 وقتی تهدید را فرصت معنی میکنیم! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ همانطور که ملاحظه میفرمایید، سعید جلیلی در مناظره چهارم که در شامگاه چهارم تیرماه ۱۴۰۳ منتشر شد، دوبار تاکید کرد که مصداق بارز یک سیاست فعال خارجی این است که از چالش پیشآمده بین روسیه، اوکراین و اتحادیه اروپا نهایت استفاده را کرده و قدر بازار یازده میلیارددلاری صادرات صیفیجات به روسیه را بدانیم!
2️⃣ قابل توجه ایشان که بسیار از عمق راهبردی هم سخن میگوید، آنکه هماکنون ایران با بدترین ناترازی منابع آب زیرزمینیاش در طول تاریخ روبرو است و رقم این ناترازی از آستانه خطرناک ۱۵۰ میلیاردمترمکعب هم گذشته و بیش از پنجاه هزار کیلومتر مربع از خاک وطن درگیر فرونشستی بیش از دو سانتیمتر در سال شده است.
3️⃣ چگونه در چنین شرایطی تجویز صادرات محصولات کشاورزی، یعنی صادرات آب مجازی میکنید؟ درست مثل آنکه مریضی به دلیل خونریزی در حال احتضار باشد، اما ما برای درمانش تجویز به اهدای خون کنیم!
4️⃣ این در حالی است که سال گذشته در همین دولت ابراهیم رئیسی که ایشان خود را ادامه دهنده آن میداند، در سند امنیت غذایی کشور که به امضای رییسجمهور و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، مقرر شد دستکم سی میلیارد متر مکعب در مصرف آب در بخش کشاورزی تا افق ۱۴۱۱ کاهش رخ دهد و ۴۵ میلیارد مترمکعب هم از ناترازی آبخوانها کاسته شود!
5️⃣ چقدر فاصله است بین ادعاها و حرفهای قشنگ با رفتار و عمل زیبا و خردمندانه ... چقدر ...
#انتخابات
#سعید_جلیلی
#عمق_راهبردی
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ همانطور که ملاحظه میفرمایید، سعید جلیلی در مناظره چهارم که در شامگاه چهارم تیرماه ۱۴۰۳ منتشر شد، دوبار تاکید کرد که مصداق بارز یک سیاست فعال خارجی این است که از چالش پیشآمده بین روسیه، اوکراین و اتحادیه اروپا نهایت استفاده را کرده و قدر بازار یازده میلیارددلاری صادرات صیفیجات به روسیه را بدانیم!
2️⃣ قابل توجه ایشان که بسیار از عمق راهبردی هم سخن میگوید، آنکه هماکنون ایران با بدترین ناترازی منابع آب زیرزمینیاش در طول تاریخ روبرو است و رقم این ناترازی از آستانه خطرناک ۱۵۰ میلیاردمترمکعب هم گذشته و بیش از پنجاه هزار کیلومتر مربع از خاک وطن درگیر فرونشستی بیش از دو سانتیمتر در سال شده است.
3️⃣ چگونه در چنین شرایطی تجویز صادرات محصولات کشاورزی، یعنی صادرات آب مجازی میکنید؟ درست مثل آنکه مریضی به دلیل خونریزی در حال احتضار باشد، اما ما برای درمانش تجویز به اهدای خون کنیم!
4️⃣ این در حالی است که سال گذشته در همین دولت ابراهیم رئیسی که ایشان خود را ادامه دهنده آن میداند، در سند امنیت غذایی کشور که به امضای رییسجمهور و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، مقرر شد دستکم سی میلیارد متر مکعب در مصرف آب در بخش کشاورزی تا افق ۱۴۱۱ کاهش رخ دهد و ۴۵ میلیارد مترمکعب هم از ناترازی آبخوانها کاسته شود!
5️⃣ چقدر فاصله است بین ادعاها و حرفهای قشنگ با رفتار و عمل زیبا و خردمندانه ... چقدر ...
#انتخابات
#سعید_جلیلی
#عمق_راهبردی
#محمد_درویش
🟢 جای خالی محیطزیست در مناظرههای انتخاباتی نشانه چیست؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ عادل جلیلی، سالها رییس موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بوده و اینک مشغول جمعآوری و انتشار سیاههای از گونههای گیاهی در معرض خطر انقراض در ایران است. وی برای نخستین بار در این کتاب اشاره کرده که شمار گونههای اندمیک یا انحصاری ایران به بیش از ۲۵۰۰ میرسد که خبری مهم و غرورآفرین است.
2️⃣ در این گفتگو کوشیدیم تا انتظارات از جمهور نهم در حوزه محیطزیست را تبیین کنیم و البته به یک پرسش مهم هم پاسخ دهیم: اینکه چرا محیطزیست در مناظرهها اندازه سیاست، اقتصاد، هنر، فرهنگ و حتی ورزش حضور ندارد؟
3️⃣ البته در روزهای پس از این گفتگو، نشانههایی از جستارها و میثاقنامههای محیطزیستی هم دیده شد که در موردش سخن گفته و باز هم خواهیم گفت ...
https://youtu.be/DNkl97kMpf4?si=awQVqch7dCb40lqR
#محیط_زیست
#انتخابات
#اکوایران
#عادل_جلیلی
#جواد_حیدریان
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ عادل جلیلی، سالها رییس موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بوده و اینک مشغول جمعآوری و انتشار سیاههای از گونههای گیاهی در معرض خطر انقراض در ایران است. وی برای نخستین بار در این کتاب اشاره کرده که شمار گونههای اندمیک یا انحصاری ایران به بیش از ۲۵۰۰ میرسد که خبری مهم و غرورآفرین است.
2️⃣ در این گفتگو کوشیدیم تا انتظارات از جمهور نهم در حوزه محیطزیست را تبیین کنیم و البته به یک پرسش مهم هم پاسخ دهیم: اینکه چرا محیطزیست در مناظرهها اندازه سیاست، اقتصاد، هنر، فرهنگ و حتی ورزش حضور ندارد؟
3️⃣ البته در روزهای پس از این گفتگو، نشانههایی از جستارها و میثاقنامههای محیطزیستی هم دیده شد که در موردش سخن گفته و باز هم خواهیم گفت ...
https://youtu.be/DNkl97kMpf4?si=awQVqch7dCb40lqR
#محیط_زیست
#انتخابات
#اکوایران
#عادل_جلیلی
#جواد_حیدریان
#محمد_درویش
برای نجات مام میهن: ایران
نامه وارده:
داریوش یاراحمدی هیات علمی دانشگاه لرستان
✍️ فرزندان ایران، مام میهن در حال احتضار است! برخیزید و پزشکی حاذق بر بالین این مادر پیر حاضر کنید که نفسش از رنج بیماریهای مختلف به شماره افتاده است؛ پزشکی دلسوز و صادق که برای احیای این مادر پیر بقراطوار ادای سوگند کرده و حاضر است در ادامه سقراطوار جام شوکران سر بکشد؛ پزشکی که با بیماریهای مختلف مام میهن آشناست و درمانش را نیز میداند؛ پزشکی که میداند او دچار بیماری استسقا یا تشنگی افراطی است و بحران بی آبی او را تهدید میکند. پزشکی که میداند مام میهن دچار خونریزی داخلی و خارجی است و به همین خاطر به رغم داشتن منابع غنی همواره دچار فقر خون است و عوامل داخلی و خارجی در ائتلافی شوم برای مکیدن خونش مسابقه گذاشته اند؛ پزشکی که میداند مام میهن دچار افسردگی مالیخولیایی است و امید در او تقریبا مرده است؛ پزشکی که میداند مام میهن دچار بیماری خود ایمنی است و خواسته و ناخواسته به خودش حمله میکند و سلولهای سالم(فرزندان صالح) خود را تباه می سازد، خودی را دیگری می پندارد و فرزندان نخبه و دردآشنایش را از خود می راند و مجبور به مهاجرت درونی و بیرونی می کند؛ پزشکی که میداند برای درمان این بیماری های مام میهن نیازمند همکاری کارشناسان و متخصصان رشته های مختلف و همدلی آحاد فرزندان است؛ پزشکی که برای طبابت مام میهن اعلام آمادگی کرده و برای شروع کار طبابطش، توشیح مجوزش را در هشتم تیرماه از سوی آحاد فرزندان به انتظار نشسته است.
#مسعود_پزشکیان
#برای_ایران
#برای_مام_میهن
نامه وارده:
داریوش یاراحمدی هیات علمی دانشگاه لرستان
✍️ فرزندان ایران، مام میهن در حال احتضار است! برخیزید و پزشکی حاذق بر بالین این مادر پیر حاضر کنید که نفسش از رنج بیماریهای مختلف به شماره افتاده است؛ پزشکی دلسوز و صادق که برای احیای این مادر پیر بقراطوار ادای سوگند کرده و حاضر است در ادامه سقراطوار جام شوکران سر بکشد؛ پزشکی که با بیماریهای مختلف مام میهن آشناست و درمانش را نیز میداند؛ پزشکی که میداند او دچار بیماری استسقا یا تشنگی افراطی است و بحران بی آبی او را تهدید میکند. پزشکی که میداند مام میهن دچار خونریزی داخلی و خارجی است و به همین خاطر به رغم داشتن منابع غنی همواره دچار فقر خون است و عوامل داخلی و خارجی در ائتلافی شوم برای مکیدن خونش مسابقه گذاشته اند؛ پزشکی که میداند مام میهن دچار افسردگی مالیخولیایی است و امید در او تقریبا مرده است؛ پزشکی که میداند مام میهن دچار بیماری خود ایمنی است و خواسته و ناخواسته به خودش حمله میکند و سلولهای سالم(فرزندان صالح) خود را تباه می سازد، خودی را دیگری می پندارد و فرزندان نخبه و دردآشنایش را از خود می راند و مجبور به مهاجرت درونی و بیرونی می کند؛ پزشکی که میداند برای درمان این بیماری های مام میهن نیازمند همکاری کارشناسان و متخصصان رشته های مختلف و همدلی آحاد فرزندان است؛ پزشکی که برای طبابت مام میهن اعلام آمادگی کرده و برای شروع کار طبابطش، توشیح مجوزش را در هشتم تیرماه از سوی آحاد فرزندان به انتظار نشسته است.
#مسعود_پزشکیان
#برای_ایران
#برای_مام_میهن
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
👈برای ایران و احتمال انقراضش
بخش دوم:
از «فرصت انتخاب» تا «خلق امکان»
✍️ محسن رنانی
گزیده متن:
حامیان تحریم انتخابات میگویند تحریم، مشروعیت نظام را کاهش میدهد. گیرم چنین باشد؛ جز خنک شدن چندماهه دل تحریمیها و هلهلهکردن چند هفتهایشان، چه ثمری برای کشور دارد؟ آیا چند تحریم قبلی تاثیری در رفتار حکومت گذاشت؟ آیا خارجیها پس از تحریم، دیگر سفرای ما را راه نمیدهند و با آنها دیدار نمیکنند؟ آیا دیگر با حکومت ایران قرارداد نمیبندند؟ آیا دیگر با مقامات ما دست نمیدهند؟ آیا منافع کشورشان را برای حمایت از تحریمکنندگان ایرانی نادیده میگیرند؟ تجربه جهانی میگوید برای نمایش مشروعیت یک نظام سیاسی حمایت ۱۵ درصد از مردم آن کشور کافی است و تنها کافی است حکومت بتواند بخشی از آنها را به خیابان بیاورد تا مشروعیت و اقتدار بیرونی خود را به نمایش بگذارد.
برخی هم فکر میکنند با رای ندادن و کاهش مشروعیت نظام، امکان براندازی از خارج فراهم میشود. این تصور اشتباهی است. باتوجه به این که وجود جمهوری اسلامی با ساختار و رفتار کنونیاش به نفع همه قدرتهای بزرگ (آمریکا، چین و روسیه) و به نفع اسرائیل و سایر کشورهای منطقه است، هیچ کشوری تمایل ندارد به ترکیب این نظام خدشهای وارد شود. اما البته همهشان عزم جدی دارند که رفتار حکومت ایران مدیریت شود که خیلی هم در نظم جهانی شِلتاق نکند.
اما تحریم انتخابات، که قاعدتاً منجر به سرکارآمدن یک رئیسجمهور جزماندیش تندرو میشود، سه پیامد محتمل پرهزینه و خسارتبار دارد که دستکم یکی از آنها محقق خواهد شد:
یک: جامعه در سکوت و سرخوردگی فرو رود: دراین حالت با یک دولت تمامیت خواه روبهرو خواهیم بود که در تمام عرصههای زندگی مردم مداخله میکند و با اخراج و تعلیق و خالصسازی و سانسور و فیلترینگ و گشت ارشاد و پلمپ و زندان و حصر و خلعلباس و ممنوع التصویری و ممنوعالخروجی و اتهام جاسوسی و جنگ و سرکوب و زندان، زندگی را به کام ایرانیان زهر میکند. ادامه این فرایند به استهلاک تمدنی ایران و نابودی تتمه منابع و مواهبی میانجامد که متعلق به نسلهای آینده است.
دو: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد اما حکومت موفق به سرکوب آن شود: در این صورت حرکت به سوی فاشیزم آغاز میشود (در حکومتهای فاشیستی، قانون و اخلاق و شرع و وجدان دیگر کاربردی ندارند و نظر پیشوا معیار درستی و نادرستی هر اندیشه، تصمیم و اقدامی است).
سه: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد ولی سرکوب سنگین و خونبار حکومت هم نتواند آن را مهار کند: دراینصورت کشور به سوی هرجومرج و فروپاشی یا تجزیه سوق داده خواهد شد.
هیچکدام از این سه نتیجه، برای یک ایرانی عاقل و منصفی که برای زندگی نسلهای بعدی نیز حقی قائل است و فقط به بیرون ریختن خشم و نفرت خویش نمیاندیشد، مطلوب نیست.
اکنون ببینیم مشارکت گسترده منتقدان و معترضان و اصلاحجویان و تحولخواهان در انتخابات چه نتایجی خواهد داشت؟ برای این نیز سه وضعیت متصور است:
یک: رای نیاوردن پزشکیان
دو: تقلب برای ممانعت از پیروز شدن پزشکیان
سه: رای آوردن و رئیسجمهور شدن پزشکیان
در بخش اصلی این یادداشت، مورد به مورد نشاندادهام که هر کدام از این سه حالت که محقق شود، باز، دربلندمدت نتیجه به نفع جامعه است و در نهایت بازنده اصلی ساختار سیاسی موجود است. تنها در یک مورد (شکست پزشکیان) ممکن است طرفداران وضع موجود برای چندماهی دلشان خنک شود و هلهله کنند (مثل وقتی تحریمیها از مشارکت پایین شادمان میشوند) اما هلهلهها خیلی زود تمام میشود و واقعیتهای عریان و بحرانهای ویرانگر سربرمیآورد. همان واقعیتهایی که با استهلاک انرژی سیستم، سقوط نهایی ساختار را در یک بحران غافلگیرکننده رقم میزنند.
اما مهمترین دستاورد مشارکت در این انتخابات را «خلق امکان» برای لحظه جانشینی میدانم. میتوان احتمال داد که در سالهای آینده لحظه جانشینی فرا برسد. در دوره گذار فرصتهایی برای خلق امکان پدیدار میشود که فقط اگر یک فرد شرافتمند و توسعهخواه و معتقد به دموکراسی و متعهد به حق و رأی مردم در صندلی ریاست جمهوری نشسته باشد آن فرصتها امکان بروز خواهند داشت. بنابراین رأی امروز ماست که تعیین میکند در لحظه جانشینی کدام خلق امکانی رخ بدهد یا ندهد و سرنوشت نسلهای آینده در چه مسیری قرار گیرد.
رئیسجمهور، رئيس «شورای عالی امنیت ملی» و نیز رئیس «شورای امنیت کشور» است که در شرایط بحرانی تصمیمات امنیتی اصلی کشور ....
ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:
در تارنمای رسمی محسن رنانی:
https://renani.net/texts/notes/create-posibility/
به صورت فایل پیدیاف:
https://www.tg-me.com/Renani_Mohsen/630
---------
بخش اول این مقاله را نیز میتوانید در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/texts/notes/nursing-for-iran/
.
.
.
👈برای ایران و احتمال انقراضش
بخش دوم:
از «فرصت انتخاب» تا «خلق امکان»
✍️ محسن رنانی
گزیده متن:
حامیان تحریم انتخابات میگویند تحریم، مشروعیت نظام را کاهش میدهد. گیرم چنین باشد؛ جز خنک شدن چندماهه دل تحریمیها و هلهلهکردن چند هفتهایشان، چه ثمری برای کشور دارد؟ آیا چند تحریم قبلی تاثیری در رفتار حکومت گذاشت؟ آیا خارجیها پس از تحریم، دیگر سفرای ما را راه نمیدهند و با آنها دیدار نمیکنند؟ آیا دیگر با حکومت ایران قرارداد نمیبندند؟ آیا دیگر با مقامات ما دست نمیدهند؟ آیا منافع کشورشان را برای حمایت از تحریمکنندگان ایرانی نادیده میگیرند؟ تجربه جهانی میگوید برای نمایش مشروعیت یک نظام سیاسی حمایت ۱۵ درصد از مردم آن کشور کافی است و تنها کافی است حکومت بتواند بخشی از آنها را به خیابان بیاورد تا مشروعیت و اقتدار بیرونی خود را به نمایش بگذارد.
برخی هم فکر میکنند با رای ندادن و کاهش مشروعیت نظام، امکان براندازی از خارج فراهم میشود. این تصور اشتباهی است. باتوجه به این که وجود جمهوری اسلامی با ساختار و رفتار کنونیاش به نفع همه قدرتهای بزرگ (آمریکا، چین و روسیه) و به نفع اسرائیل و سایر کشورهای منطقه است، هیچ کشوری تمایل ندارد به ترکیب این نظام خدشهای وارد شود. اما البته همهشان عزم جدی دارند که رفتار حکومت ایران مدیریت شود که خیلی هم در نظم جهانی شِلتاق نکند.
اما تحریم انتخابات، که قاعدتاً منجر به سرکارآمدن یک رئیسجمهور جزماندیش تندرو میشود، سه پیامد محتمل پرهزینه و خسارتبار دارد که دستکم یکی از آنها محقق خواهد شد:
یک: جامعه در سکوت و سرخوردگی فرو رود: دراین حالت با یک دولت تمامیت خواه روبهرو خواهیم بود که در تمام عرصههای زندگی مردم مداخله میکند و با اخراج و تعلیق و خالصسازی و سانسور و فیلترینگ و گشت ارشاد و پلمپ و زندان و حصر و خلعلباس و ممنوع التصویری و ممنوعالخروجی و اتهام جاسوسی و جنگ و سرکوب و زندان، زندگی را به کام ایرانیان زهر میکند. ادامه این فرایند به استهلاک تمدنی ایران و نابودی تتمه منابع و مواهبی میانجامد که متعلق به نسلهای آینده است.
دو: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد اما حکومت موفق به سرکوب آن شود: در این صورت حرکت به سوی فاشیزم آغاز میشود (در حکومتهای فاشیستی، قانون و اخلاق و شرع و وجدان دیگر کاربردی ندارند و نظر پیشوا معیار درستی و نادرستی هر اندیشه، تصمیم و اقدامی است).
سه: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد ولی سرکوب سنگین و خونبار حکومت هم نتواند آن را مهار کند: دراینصورت کشور به سوی هرجومرج و فروپاشی یا تجزیه سوق داده خواهد شد.
هیچکدام از این سه نتیجه، برای یک ایرانی عاقل و منصفی که برای زندگی نسلهای بعدی نیز حقی قائل است و فقط به بیرون ریختن خشم و نفرت خویش نمیاندیشد، مطلوب نیست.
اکنون ببینیم مشارکت گسترده منتقدان و معترضان و اصلاحجویان و تحولخواهان در انتخابات چه نتایجی خواهد داشت؟ برای این نیز سه وضعیت متصور است:
یک: رای نیاوردن پزشکیان
دو: تقلب برای ممانعت از پیروز شدن پزشکیان
سه: رای آوردن و رئیسجمهور شدن پزشکیان
در بخش اصلی این یادداشت، مورد به مورد نشاندادهام که هر کدام از این سه حالت که محقق شود، باز، دربلندمدت نتیجه به نفع جامعه است و در نهایت بازنده اصلی ساختار سیاسی موجود است. تنها در یک مورد (شکست پزشکیان) ممکن است طرفداران وضع موجود برای چندماهی دلشان خنک شود و هلهله کنند (مثل وقتی تحریمیها از مشارکت پایین شادمان میشوند) اما هلهلهها خیلی زود تمام میشود و واقعیتهای عریان و بحرانهای ویرانگر سربرمیآورد. همان واقعیتهایی که با استهلاک انرژی سیستم، سقوط نهایی ساختار را در یک بحران غافلگیرکننده رقم میزنند.
اما مهمترین دستاورد مشارکت در این انتخابات را «خلق امکان» برای لحظه جانشینی میدانم. میتوان احتمال داد که در سالهای آینده لحظه جانشینی فرا برسد. در دوره گذار فرصتهایی برای خلق امکان پدیدار میشود که فقط اگر یک فرد شرافتمند و توسعهخواه و معتقد به دموکراسی و متعهد به حق و رأی مردم در صندلی ریاست جمهوری نشسته باشد آن فرصتها امکان بروز خواهند داشت. بنابراین رأی امروز ماست که تعیین میکند در لحظه جانشینی کدام خلق امکانی رخ بدهد یا ندهد و سرنوشت نسلهای آینده در چه مسیری قرار گیرد.
رئیسجمهور، رئيس «شورای عالی امنیت ملی» و نیز رئیس «شورای امنیت کشور» است که در شرایط بحرانی تصمیمات امنیتی اصلی کشور ....
ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:
در تارنمای رسمی محسن رنانی:
https://renani.net/texts/notes/create-posibility/
به صورت فایل پیدیاف:
https://www.tg-me.com/Renani_Mohsen/630
---------
بخش اول این مقاله را نیز میتوانید در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/texts/notes/nursing-for-iran/
.
.
تارنمای محسن رنانی
برای ایران و احتمال انقراضش (۲)
مقدمه: بکوش انتخابهایت بازتاب امیدهایت باشد نه ترسهایت (حضرت نلسون ماندلا) انسانِ رشد یابنده انسان انباشته از امیدی است که میکوشد در زندگی خود «فرصت انتخاب» را به «خلق امکان» تبدیل میکند. جامعه توسعهیافته نیز جامعهای است که همواره میکوشد «فرصت انتخاب»…
Forwarded from دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی (Hossein Akhani)
چرا نباید رای بدهیم؟
حسین آخانی
این روزها اکثر جامعه با صندوق های رای قهر کرده اند. ما بارها به پای صندوق رفتیم و جریان تند روی اصولگرا جلوی خواست مردم را گرفت. ۲۵ سال است، یعنی یک ربع قرن برای تفهیم خواست خود تلاش کردیم و حتی با پذیرش حداقل های گزینش شده، نتوانستیم آنچه را می خواهیم بدست آوریم. لذا بعد از ناکامی های دولت دوم روحانی مردم هماهنگ تصمیم گرفتند به صندوق رای به عنوان مهمترین روش "مسالمت جویانه تغییر" نه بگویند. اتفاقات سال ۹۸ سبب شد بخش بزرگی از مردم فکر کنند کار تمامشده است و این حاکمیت به پایان عمر خود نزدیک شده است. ولی در عمل دیدیم که چنین فرضی فقط یک خوش خیالی بود. در جامعه متکثر فعلی رخداد انقلاب از جنس آنچه در ۵۷ اتفاق افتاد نه ممکن است و نه نجات بخش. بعد از جنبش مهسا، ما شمار زیادی از تحصیل کرده هایمان را از دست دادیم. دانشگاه ها به سرعت در حال افول هستند و این خطر کوچکی نیست.
جامعه ایران از زمان خاتمی دچار تحولات بزرگی شد، سطح آگاهی جامعه افزایش یافت، دانشگاهها دچار تحول بزرگی شدند. اگر چه رسانه ها سرکوب شدند، ولی مردم ما هوشمندانه با بهره گیری از توان شبکه های اجتماعی خالق بزرگترین تجمعات فرهنگی مجازی شدند؛ بطوریکه انسان از خواندن محصولات فرهنگی و فکری و گفتگوهای مردم در بسترهای مجازی احساس غرور می کند. به جرات می توانم بگویم کمتر کشوری مانند ایران را می توان یافت که سطح مطالب اینستاگرامی آن در بالاترین سطح فرهیختگی باشد. این دستاوردها مدیون همان رای هایی است که شما دادید. رای های شما اعضای خانواده های مسئولین را تغییر داده است. تغییر روش و منش خانواده های مسئولین مهمترین بیمه این سرزمین از خطر استبداد از جنس کره شمالی است.
می دانم حق ما خیلی خیلی بالاتر است. می دانم ما شایسته تحقیر نیستیم. می دانم سطح نخبگی مسئولان با جامعه فاصله عمیقی دارد. ولی قبول کنیم که در جغرافیایی زندگی می کنیم که هنوز آمادگی لازم برای به تفاهم رسیدن و گفتگوی بدون تنش را در بسیاری از مسائل کوچک خانوادگی و یا حرفه ای ندارد.
ما در مسیر رشد اجتماعی هستیم و این شما بودید که با قهر و آشتی خود آن را ساختید.
ما با رای خود معجزه نمی کنیم. ما فقط روزنه ها را برای ورود نور برای رشد گونه های نادر باز نگه می داریم. ایران برای ماندن، به حفظ گونه های نادر و ژنهای قوی نیاز دارد. نومیدی باعث انقراض گونه های نادر، افت تنوع و یا مهاجرت آنها می شود و در نهایت باعث فرسایش شدید ژنتیکی در ایران می شود. ما فقط گونه های گیاهی و جانوری خود را از دست نمی دهیم بلکه بزرگترین سرمایه این آب و خاک، که سرمایه انسانی است را از دست می دهیم. مهاجرت در بهترین حالت می شود فیروز نادری یا مریم میرزاخانی. می دانم و می دانید که اگر روزی از ایران رفتید و نتوانستید دوباره باز گردید، تلخ ترین لحظات را در آخر عمرتان تجربه خواهید کرد و آنوقت است که مرگ در تنهایی و غربت برایتان جهنمی می سازد که من هرگز نمی خواهم آن را تجربه کنم.
قلم من عاجزتر از آن است که بتواند تحلیل های خوبی داشته تا شما را قانع کند، ولی من روز جمعه به خاطر ایران رای خواهم داد. با دوست بزرگواری مشورت کردم، او به من گفت اگر حس تو می گوید، باید رای بدهی، تردید نکن، حتی اگر منطق تو باهات می جنگد. به او گفتم، اتفاقا منطق من می گوید باید رای بدهی و احساس من مقاومت می کند. با خیلی افرادی که مخالف رای هستند صحبت کردم. بسیاری از آنها شک داشتند. هیچکدام برای آینده ایران برنامه نداشتند، و فقط نمی خواستند با رایشان باعث شادی کسانی شوند، که کوچکترین حقوق انسانی و حرفه ای را از آنها گرفته اند. به شما پیشنهاد می کنم دو یادداشت محسن رنانی را بخوانید، و بعد با خلوت کردن با خود تصمیمی که خود تشخیص می دهید درست است بگیرید. من و پسرم برای ایران در روز جمعه به "مسعود پزشکیان" رای می دهیم، چرا که نمی خواهم در آخرین روزهای عمرم، آریان در خارج و من تنها در بستر مرگ اشک بریزم. برای من که ماندن در این سرزمین را به رفتن انتخاب کرده ام، برای ماندنش این خرده آبرو را هم خرج می کنم.
حسین آخانی
۶ تیر ۱۴۰۳
#برای_ایران
https://www.tg-me.com/Renani_Mohsen
حسین آخانی
این روزها اکثر جامعه با صندوق های رای قهر کرده اند. ما بارها به پای صندوق رفتیم و جریان تند روی اصولگرا جلوی خواست مردم را گرفت. ۲۵ سال است، یعنی یک ربع قرن برای تفهیم خواست خود تلاش کردیم و حتی با پذیرش حداقل های گزینش شده، نتوانستیم آنچه را می خواهیم بدست آوریم. لذا بعد از ناکامی های دولت دوم روحانی مردم هماهنگ تصمیم گرفتند به صندوق رای به عنوان مهمترین روش "مسالمت جویانه تغییر" نه بگویند. اتفاقات سال ۹۸ سبب شد بخش بزرگی از مردم فکر کنند کار تمامشده است و این حاکمیت به پایان عمر خود نزدیک شده است. ولی در عمل دیدیم که چنین فرضی فقط یک خوش خیالی بود. در جامعه متکثر فعلی رخداد انقلاب از جنس آنچه در ۵۷ اتفاق افتاد نه ممکن است و نه نجات بخش. بعد از جنبش مهسا، ما شمار زیادی از تحصیل کرده هایمان را از دست دادیم. دانشگاه ها به سرعت در حال افول هستند و این خطر کوچکی نیست.
جامعه ایران از زمان خاتمی دچار تحولات بزرگی شد، سطح آگاهی جامعه افزایش یافت، دانشگاهها دچار تحول بزرگی شدند. اگر چه رسانه ها سرکوب شدند، ولی مردم ما هوشمندانه با بهره گیری از توان شبکه های اجتماعی خالق بزرگترین تجمعات فرهنگی مجازی شدند؛ بطوریکه انسان از خواندن محصولات فرهنگی و فکری و گفتگوهای مردم در بسترهای مجازی احساس غرور می کند. به جرات می توانم بگویم کمتر کشوری مانند ایران را می توان یافت که سطح مطالب اینستاگرامی آن در بالاترین سطح فرهیختگی باشد. این دستاوردها مدیون همان رای هایی است که شما دادید. رای های شما اعضای خانواده های مسئولین را تغییر داده است. تغییر روش و منش خانواده های مسئولین مهمترین بیمه این سرزمین از خطر استبداد از جنس کره شمالی است.
می دانم حق ما خیلی خیلی بالاتر است. می دانم ما شایسته تحقیر نیستیم. می دانم سطح نخبگی مسئولان با جامعه فاصله عمیقی دارد. ولی قبول کنیم که در جغرافیایی زندگی می کنیم که هنوز آمادگی لازم برای به تفاهم رسیدن و گفتگوی بدون تنش را در بسیاری از مسائل کوچک خانوادگی و یا حرفه ای ندارد.
ما در مسیر رشد اجتماعی هستیم و این شما بودید که با قهر و آشتی خود آن را ساختید.
ما با رای خود معجزه نمی کنیم. ما فقط روزنه ها را برای ورود نور برای رشد گونه های نادر باز نگه می داریم. ایران برای ماندن، به حفظ گونه های نادر و ژنهای قوی نیاز دارد. نومیدی باعث انقراض گونه های نادر، افت تنوع و یا مهاجرت آنها می شود و در نهایت باعث فرسایش شدید ژنتیکی در ایران می شود. ما فقط گونه های گیاهی و جانوری خود را از دست نمی دهیم بلکه بزرگترین سرمایه این آب و خاک، که سرمایه انسانی است را از دست می دهیم. مهاجرت در بهترین حالت می شود فیروز نادری یا مریم میرزاخانی. می دانم و می دانید که اگر روزی از ایران رفتید و نتوانستید دوباره باز گردید، تلخ ترین لحظات را در آخر عمرتان تجربه خواهید کرد و آنوقت است که مرگ در تنهایی و غربت برایتان جهنمی می سازد که من هرگز نمی خواهم آن را تجربه کنم.
قلم من عاجزتر از آن است که بتواند تحلیل های خوبی داشته تا شما را قانع کند، ولی من روز جمعه به خاطر ایران رای خواهم داد. با دوست بزرگواری مشورت کردم، او به من گفت اگر حس تو می گوید، باید رای بدهی، تردید نکن، حتی اگر منطق تو باهات می جنگد. به او گفتم، اتفاقا منطق من می گوید باید رای بدهی و احساس من مقاومت می کند. با خیلی افرادی که مخالف رای هستند صحبت کردم. بسیاری از آنها شک داشتند. هیچکدام برای آینده ایران برنامه نداشتند، و فقط نمی خواستند با رایشان باعث شادی کسانی شوند، که کوچکترین حقوق انسانی و حرفه ای را از آنها گرفته اند. به شما پیشنهاد می کنم دو یادداشت محسن رنانی را بخوانید، و بعد با خلوت کردن با خود تصمیمی که خود تشخیص می دهید درست است بگیرید. من و پسرم برای ایران در روز جمعه به "مسعود پزشکیان" رای می دهیم، چرا که نمی خواهم در آخرین روزهای عمرم، آریان در خارج و من تنها در بستر مرگ اشک بریزم. برای من که ماندن در این سرزمین را به رفتن انتخاب کرده ام، برای ماندنش این خرده آبرو را هم خرج می کنم.
حسین آخانی
۶ تیر ۱۴۰۳
#برای_ایران
https://www.tg-me.com/Renani_Mohsen
Telegram
Renani Mohsen / محسن رنانی
در اینجا آخرین نوشتههای محسن رنانی را میخوانید.
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
🟢میثاقنامه ۲۴ مادهای دکتر مسعود پزشکیان با مردم ایران🟢
من ، مسعود پزشکیان ، سرباز وطن و خدمتگزار ملت ، در پیشگاه پروردگار متعال و در محضر مردم شریف ایران :
۱- متعهد می شوم دولت فراگیر ملی تشکیل و در جهت انسجام و وحدت ملی قدم بردارم.
۲- متعهد می شوم پاسدار ومجری دقیق همه مفاد قانون اساسی باشم.
۳-متعهد می شوم از حقوق همه آحاد ملت دفاع کنم و صدای بی صدایان باشم.
۴- متعهد می شوم نظام شایسته سالاری را در همه انتصابات دولت برقرار و رعایت نمایم.
۵- متعهد می شوم عامل اصلی در هماهنگی و همدلی قوای سه گانه کشور باشم تا دست در دست هم برای آبادانی ایران قدم های بزرگ برداریم.
۶- متعهد می شوم با تمام توان با فقر و فساد و تبعیض مبارزه و مقابله نمایم.
۷-متعهد می شوم از حقوق قانونی زنان بعنوان ستون خیمه خانواده ایرانی - اسلامی دفاع نمایم.
۸- متعهد می شوم از حق مسلم مردم ایران در بهره مندی صلح آمیز از انرژی هسته ای و انرژی های نو ، برای توسعه کشور تا پای جان دفاع نمایم.
۹- متعهد می شوم ۳ اصل عزت ، حکمت و مصلحت را در تمام مناسبات بین المللی بطور کامل و به نفع مردم ایران رعایت نمایم و صمیمی ترین همسایه برای کشورهای منطقه باشم.
۱۰- متعهد می شوم در لحظه لحظه زندگی ام رعایت دقیق قانون و شرع و عرف و ادب و اخلاق و نزاکت را سرلوحه خود قرار دهم.
۱۱- متعهد می شوم سفره ایرانی در شان هر ایرانی باشد . به کمک خدا و مردم ، در وسیع تر شدن سفره ایرانیان و سلامت جسمی و روح آنان جهاد خواهم کرد.
۱۲-متعهد می شوم با تمام توان در جهت ارتقاء ارزش پول ملی مجاهدت نمایم.
۱۳-متعهد می شوم هیچکس یا هیچ تفکر یا هیچ جناح سیاسی را در مقابل خود و مخالف خود نبینم و از همه ظرفیت کشور برای حل مشکلات مردم استفاده نمایم.
۱۴-متعهد می شوم دولت فرهنگی تشکیل دهم و همه شئون اداره کشور اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی باشد و فرهنگ زیربنای توسعه همه جانبه کشور خواهد بود.
۱۵- معتقدم اهالی فرهنگ و هنر باید صرفا در بستر فرهنگی مشغول خدمت باشند و دخالت سایر نهادهای غیرفرهنگی از نظر من مذموم و غیرقابل قبول است و جای اندیشه در زندان نیست بلکه در خدمت تعالی ایران و ایرانی باید باشد.
۱۶-متعهد می شوم از مهاجرت نخبگان و فرهیختگان و سرمایه های کشور جلوگیری نمایم.
۱۷- متعهد می شوم از هر میزان سرمایه گذاری خارجی بطور کامل حمایت نمایم و از ظرفیت عظیم ایرانیان خارج از کشور بعنوان ذخایر ارزشمند توسعه و پیشرفت ایران استفاده کنم.
۱۸- من با هرگونه برخورد خشن و زورمدارانه با مردم ایران حتی با مجرمین به شدت مخالفم و اجازه نخواهم داد هیچ احدی از دولت و نهادهای وابسته به دولت کوچکترین نقشی در اذیت و آزار مردم و رفتار خشونت آمیز با زنان و دختران و پسران و دانشجویان داشته باشند.
۱۹- من معتقدم اسلحه و باتوم باید برای دشمنان این آب و خاک آن هم در صورت لزوم استفاده شود نه برای جوانان و اندیشه مندان و زنان و حق خواهان این سرزمین.
۲۰- متعهد می شوم همه اقوام ایران در نظام مدیریتی کشور بر اساس اصل شایسته سالاری حضور موثر داشته باشند و طبق اصول قانون اساسی مدافع هویت اصیل خویش باشند.
۲۱-معتقدم معلمان و اساتید دانشگاه باید از نظر مادی و معنوی تامین شوند تا بتوانند مومنانه و عاشقانه نسبت به تربیت نسل پرشور و اندیشه مند آینده کشور مجاهدت نمایند.
۲۲- متعهد می شوم در جهت توسعه و ترویج و بهره مندی آسان مردم از تکنولوژی های جدید از جمله فضای مجازی ، هوش مصنوعی و ... تمام توان خود را به کار برم.
۲۳-متعهد می شوم همه عوامل تخریب و نابودی محیط زیست و میراث فرهنگی را از سر راه آینده کشور بردارم.
۲۴- متعهد می شوم با تدبیر شایسته ، با تفویض اختیار به استان ها ، مردمان هر قسمت از سرزمین ایران از مواهب موجود در محل زندگی شان نهایت استفاده و بهره مندی داشته باشند.
من ، مسعود پزشکیان ، سرباز وطن و خدمتگزار ملت ، در پیشگاه پروردگار متعال و در محضر مردم شریف ایران :
۱- متعهد می شوم دولت فراگیر ملی تشکیل و در جهت انسجام و وحدت ملی قدم بردارم.
۲- متعهد می شوم پاسدار ومجری دقیق همه مفاد قانون اساسی باشم.
۳-متعهد می شوم از حقوق همه آحاد ملت دفاع کنم و صدای بی صدایان باشم.
۴- متعهد می شوم نظام شایسته سالاری را در همه انتصابات دولت برقرار و رعایت نمایم.
۵- متعهد می شوم عامل اصلی در هماهنگی و همدلی قوای سه گانه کشور باشم تا دست در دست هم برای آبادانی ایران قدم های بزرگ برداریم.
۶- متعهد می شوم با تمام توان با فقر و فساد و تبعیض مبارزه و مقابله نمایم.
۷-متعهد می شوم از حقوق قانونی زنان بعنوان ستون خیمه خانواده ایرانی - اسلامی دفاع نمایم.
۸- متعهد می شوم از حق مسلم مردم ایران در بهره مندی صلح آمیز از انرژی هسته ای و انرژی های نو ، برای توسعه کشور تا پای جان دفاع نمایم.
۹- متعهد می شوم ۳ اصل عزت ، حکمت و مصلحت را در تمام مناسبات بین المللی بطور کامل و به نفع مردم ایران رعایت نمایم و صمیمی ترین همسایه برای کشورهای منطقه باشم.
۱۰- متعهد می شوم در لحظه لحظه زندگی ام رعایت دقیق قانون و شرع و عرف و ادب و اخلاق و نزاکت را سرلوحه خود قرار دهم.
۱۱- متعهد می شوم سفره ایرانی در شان هر ایرانی باشد . به کمک خدا و مردم ، در وسیع تر شدن سفره ایرانیان و سلامت جسمی و روح آنان جهاد خواهم کرد.
۱۲-متعهد می شوم با تمام توان در جهت ارتقاء ارزش پول ملی مجاهدت نمایم.
۱۳-متعهد می شوم هیچکس یا هیچ تفکر یا هیچ جناح سیاسی را در مقابل خود و مخالف خود نبینم و از همه ظرفیت کشور برای حل مشکلات مردم استفاده نمایم.
۱۴-متعهد می شوم دولت فرهنگی تشکیل دهم و همه شئون اداره کشور اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی باشد و فرهنگ زیربنای توسعه همه جانبه کشور خواهد بود.
۱۵- معتقدم اهالی فرهنگ و هنر باید صرفا در بستر فرهنگی مشغول خدمت باشند و دخالت سایر نهادهای غیرفرهنگی از نظر من مذموم و غیرقابل قبول است و جای اندیشه در زندان نیست بلکه در خدمت تعالی ایران و ایرانی باید باشد.
۱۶-متعهد می شوم از مهاجرت نخبگان و فرهیختگان و سرمایه های کشور جلوگیری نمایم.
۱۷- متعهد می شوم از هر میزان سرمایه گذاری خارجی بطور کامل حمایت نمایم و از ظرفیت عظیم ایرانیان خارج از کشور بعنوان ذخایر ارزشمند توسعه و پیشرفت ایران استفاده کنم.
۱۸- من با هرگونه برخورد خشن و زورمدارانه با مردم ایران حتی با مجرمین به شدت مخالفم و اجازه نخواهم داد هیچ احدی از دولت و نهادهای وابسته به دولت کوچکترین نقشی در اذیت و آزار مردم و رفتار خشونت آمیز با زنان و دختران و پسران و دانشجویان داشته باشند.
۱۹- من معتقدم اسلحه و باتوم باید برای دشمنان این آب و خاک آن هم در صورت لزوم استفاده شود نه برای جوانان و اندیشه مندان و زنان و حق خواهان این سرزمین.
۲۰- متعهد می شوم همه اقوام ایران در نظام مدیریتی کشور بر اساس اصل شایسته سالاری حضور موثر داشته باشند و طبق اصول قانون اساسی مدافع هویت اصیل خویش باشند.
۲۱-معتقدم معلمان و اساتید دانشگاه باید از نظر مادی و معنوی تامین شوند تا بتوانند مومنانه و عاشقانه نسبت به تربیت نسل پرشور و اندیشه مند آینده کشور مجاهدت نمایند.
۲۲- متعهد می شوم در جهت توسعه و ترویج و بهره مندی آسان مردم از تکنولوژی های جدید از جمله فضای مجازی ، هوش مصنوعی و ... تمام توان خود را به کار برم.
۲۳-متعهد می شوم همه عوامل تخریب و نابودی محیط زیست و میراث فرهنگی را از سر راه آینده کشور بردارم.
۲۴- متعهد می شوم با تدبیر شایسته ، با تفویض اختیار به استان ها ، مردمان هر قسمت از سرزمین ایران از مواهب موجود در محل زندگی شان نهایت استفاده و بهره مندی داشته باشند.
Forwarded from دیدارنیوز
🔴 محمد فاضلی: اين يک دروغ بزرگ است که دولتها با هم فرق ندارند
محمد فاضلی، جامعه شناس و مشاور مسعود پزشکیان در نشست «انتخابات، مقاومت نامحدود» گفت: انتخابات و رأی دادن و رأی ندادن را حیثیتی نگاه نکنیم؛ مسأله سیاست، مسأله قدرت است.
🔸مکانيسم توليد قدرت، انتخابات است.
🔸با مشارکت در انتخابات و نماینده داشتن در سطح فرادستان میشود مکانيسم را پيش برد.
🔸دموکراسی لوکس ترين و گرانترین کالای تاریخ سیاست است.
🔸ما مجموعهای از ناتوانی ها و توسعه نیافتگی ها داریم.
🔸من امیدی به راهکارهای خشن و یکباره نمیشناسم.
🔸ما هزاران اصلاح در ايران روی میز داریم که دولتها برای انجام آنها قدرت دارند.
🔸بدون برداشتن تحریمها یا توافقی در داخل، این روند نزول را با شتاب بیشتری ادامه خواهيم داد.
🔸بدون رفع اثر تحریمها هيچ آینده خوبی برای این کشور میسر نيست و اين از طريق وفاق ملی ميسر خواهد بود.
🔸معضل پا اين است که از مسير توسعه بيرون هستیم و از اساس از مسير عقلانیت بيرون هستیم./ جماران
#دیدار_نیوز
@didarnews1| @didarnewsir
محمد فاضلی، جامعه شناس و مشاور مسعود پزشکیان در نشست «انتخابات، مقاومت نامحدود» گفت: انتخابات و رأی دادن و رأی ندادن را حیثیتی نگاه نکنیم؛ مسأله سیاست، مسأله قدرت است.
🔸مکانيسم توليد قدرت، انتخابات است.
🔸با مشارکت در انتخابات و نماینده داشتن در سطح فرادستان میشود مکانيسم را پيش برد.
🔸دموکراسی لوکس ترين و گرانترین کالای تاریخ سیاست است.
🔸ما مجموعهای از ناتوانی ها و توسعه نیافتگی ها داریم.
🔸من امیدی به راهکارهای خشن و یکباره نمیشناسم.
🔸ما هزاران اصلاح در ايران روی میز داریم که دولتها برای انجام آنها قدرت دارند.
🔸بدون برداشتن تحریمها یا توافقی در داخل، این روند نزول را با شتاب بیشتری ادامه خواهيم داد.
🔸بدون رفع اثر تحریمها هيچ آینده خوبی برای این کشور میسر نيست و اين از طريق وفاق ملی ميسر خواهد بود.
🔸معضل پا اين است که از مسير توسعه بيرون هستیم و از اساس از مسير عقلانیت بيرون هستیم./ جماران
#دیدار_نیوز
@didarnews1| @didarnewsir
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
⭕️مرثیه خرسان
سد خرسان 3 چگونه زندگی را از مردم و طبیعت میگیرد؟
✍️جواد حیدریان / دبیر تحریریه
🔺سد خرسان که 17 تا 24 روستا با جمعیتی حدود هشت تا 12 هزار نفر را در خود فرو میبرد، 10 سایت تاریخی دوره عیلامی را که مجموعهای از گورستانهای شگفت کاوشنشده است، برای همیشه ناپدید خواهد کرد. هشت حلقه چاه نفت پلمبشده از دوره پیش از انقلاب را مهرومومشده زیر میگیرد و از همه غمانگیزتر عامل مرگ درختان بلوط 12 هزار هکتار جنگل خواهد شد. ۷۰ درصد سد خرسان ۳ در استان کهگیلویه و بویراحمد و ۳۰ درصد در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است و نهتنها مردم و طبیعت روستاهای این دو استان در معرض تهدید ساخت این سد هستند، که کارون خوش گلولای و تالابهای جنوب ایران نیز از ساخت این سد زیان میبینند.
🔺سد خرسان ۳ یکی از ۲۵ سد در پرونده سرشاخههای کارون در زاگرس است که بدون اخذ مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات محیطزیستی و اقتصادی-اجتماعی، عملیات اجرایی آن بر روی رودخانه خرسان در مرز استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری آغاز شده است. سد خرسان ۳، یک سد مخزنی بتنی دوقوسی نازک با ارتفاع ۱۹۵ متر در فاصله ۵۰کیلومتری جنوب شهرستان لردگان، در دست اجراست و مجری طرح ملی سد خرسان3 وزارت نیرو و مکان ساخت آن نیز استان چهارمحال و بختیاری است.
🔺این سد با ۲۴ کیلومترمربع وسعت، ۱۵۵ متر ارتفاع، یک میلیارد و ۱۸۵ میلیون مترمکعب حجم و ۳۹ کیلومتر طول یکی از بزرگترین سدهای بتنی خواهد بود که عملیات اجرایی آن از سال ۸۶ آغاز شده است و اگرچه در ابتدا تنها قرار بود این طرح فقط به یک سد با اهدافی نظیر تولید انرژی محدود باشد اما در اقدامی غیرکارشناسی و بدون پشتوانه علمی انتقال آب بینحوضهای نیز به این طرح اضافه شده است تا حجم قابل توجهی آب را به استانهای اصفهان، یزد، کرمان و فارس منتقل کند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
سد خرسان 3 چگونه زندگی را از مردم و طبیعت میگیرد؟
✍️جواد حیدریان / دبیر تحریریه
🔺سد خرسان که 17 تا 24 روستا با جمعیتی حدود هشت تا 12 هزار نفر را در خود فرو میبرد، 10 سایت تاریخی دوره عیلامی را که مجموعهای از گورستانهای شگفت کاوشنشده است، برای همیشه ناپدید خواهد کرد. هشت حلقه چاه نفت پلمبشده از دوره پیش از انقلاب را مهرومومشده زیر میگیرد و از همه غمانگیزتر عامل مرگ درختان بلوط 12 هزار هکتار جنگل خواهد شد. ۷۰ درصد سد خرسان ۳ در استان کهگیلویه و بویراحمد و ۳۰ درصد در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است و نهتنها مردم و طبیعت روستاهای این دو استان در معرض تهدید ساخت این سد هستند، که کارون خوش گلولای و تالابهای جنوب ایران نیز از ساخت این سد زیان میبینند.
🔺سد خرسان ۳ یکی از ۲۵ سد در پرونده سرشاخههای کارون در زاگرس است که بدون اخذ مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات محیطزیستی و اقتصادی-اجتماعی، عملیات اجرایی آن بر روی رودخانه خرسان در مرز استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری آغاز شده است. سد خرسان ۳، یک سد مخزنی بتنی دوقوسی نازک با ارتفاع ۱۹۵ متر در فاصله ۵۰کیلومتری جنوب شهرستان لردگان، در دست اجراست و مجری طرح ملی سد خرسان3 وزارت نیرو و مکان ساخت آن نیز استان چهارمحال و بختیاری است.
🔺این سد با ۲۴ کیلومترمربع وسعت، ۱۵۵ متر ارتفاع، یک میلیارد و ۱۸۵ میلیون مترمکعب حجم و ۳۹ کیلومتر طول یکی از بزرگترین سدهای بتنی خواهد بود که عملیات اجرایی آن از سال ۸۶ آغاز شده است و اگرچه در ابتدا تنها قرار بود این طرح فقط به یک سد با اهدافی نظیر تولید انرژی محدود باشد اما در اقدامی غیرکارشناسی و بدون پشتوانه علمی انتقال آب بینحوضهای نیز به این طرح اضافه شده است تا حجم قابل توجهی آب را به استانهای اصفهان، یزد، کرمان و فارس منتقل کند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
مرثیه خرسان
دیوار بلند دنا رو به آفتاب مغرب، رنگی طلایی به خود گرفته است. قلههای سترگ سر در ابرها دارند و آبی فیروزهای را قلقلک میدهند. پارک ملی در پاییندست، مامن هزاران حیوان وحشی است. هواپیمای ترسخورده از شگفتی و بزرگی دنا، در فرودگاه یاسوج آرام میگیرد. سفری…
🟢 دلنوشتهای شنیداری از جمال معینی برای مسعود پزشکیان! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ استاد جمال معینی، پزشک ریاضیدان و بنیانگذار یکی از مهمترین و مشهورترین سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی به نام جبهه سبز در چند دهه پیش است.
2️⃣ او امروز - ۶ تیر ۱۴۰۳ - این پیام صوتی را برای نگارنده فرستاد و خواهش کرد تا به هر شکل ممکن که شده به دست مسعود پزشکیان برسد.
3️⃣ همانطور که در این پیام هم شرح داده شده، وی از دوستان صمیمی شهید یوسف پزشکیان برادر مسعود است.
4️⃣ حکایتی پندآموز از آخرین ملاقاتش با مسعود پزشکیان در میدان میوه و ترهبار شهرک اکباتان نقل میکند و در نهایت یک خواهش از او ...
#جمال_معینی
#مسعود_پزشکیان
#برای_ایران
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ استاد جمال معینی، پزشک ریاضیدان و بنیانگذار یکی از مهمترین و مشهورترین سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی به نام جبهه سبز در چند دهه پیش است.
2️⃣ او امروز - ۶ تیر ۱۴۰۳ - این پیام صوتی را برای نگارنده فرستاد و خواهش کرد تا به هر شکل ممکن که شده به دست مسعود پزشکیان برسد.
3️⃣ همانطور که در این پیام هم شرح داده شده، وی از دوستان صمیمی شهید یوسف پزشکیان برادر مسعود است.
4️⃣ حکایتی پندآموز از آخرین ملاقاتش با مسعود پزشکیان در میدان میوه و ترهبار شهرک اکباتان نقل میکند و در نهایت یک خواهش از او ...
#جمال_معینی
#مسعود_پزشکیان
#برای_ایران
#محمد_درویش
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش
✍️ بخش سوم:
منطقِ موقعیتِ پزشکیان
محسن رنانی
تغییرات شدید سنی در مقامات دولتها، که موجب دستبهدست شدن بوروکراسی ایران بین «دولت عصا» و «دولت پستانک» شده است، امکان انباشت یادگیری را از بین برده و ساختار بورکراسی ایران را ویران کرده است. پزشکیان اگر رأی آورد البته باید مراقب باشد که دولتش «دولت عصا» نشود. اما در پاسخ به برخی گمانهها و انگیزهخوانیها درباره خودم، میگویم که از سال ۱۳۸۱ با خدای خود عهد کردهام که در این نظام، هیچ پُست و مسئولیتی نگیرم و تاکنون بر عهد خویش ماندهام و البته اگر پزشکیان هم بیاید بر این عهد میمانم و کار فکری و مدنی خودم را ادامه میدهم. بنابراین آنچه اینروزها مینویسم درچارچوب وظیفه روشنفکری من است و هزینهاش را پرداختهام و بازهم میپردازم.
اما امروز رأی من به پزشکیان رأی به شخص پزشکیان، یا رأی به اصلاحطلبان نیست. رأی من به پزشکیان رأی به «منطق موقعیت پزشکیان» است. این منطق موقعیت را در بخش دوم همین نوشتار شرح دادهام (در لینک پایین بخوانید).
همانگونه که درپاسخ به سوال دوستی نوشتم (و متاسفانه او بدون اجازه، بازپخش کرد)، دراین انتخابات، با رأی به پزشکیان ما پایمان را میگذاریم لای درْ. چون اگر درْ بسته شود دو راه داریم: یا از خفگی بمیریم یا در و دیوار را به آتش بکشیم و سقف را بر سر خود خراب کنیم تا راهی بیابیم؛ وهر دو نتایجی اسفناک خواهند داشت. عقلانیت و حتی حس طبیعی خوددوستی حکم میکند پایمان را بگذاریم لای درْ تا هوای تازه را ازدست ندهیم. که اگر هوا نباشد مغزمان هم درست کار نمیکند. بعد، با مقاومت ما ممکن است خیلی گشایشها رخ دهد؛ چون زمان به نفع ماست (به «خلق امکان» که در بخش دوم آمد بیندیشیم). بویژه آن که این ساختار، تمام منابع و فرصتهای خود را یا مصرف کرده یا سوزانده و اکنون در محاصره دهها «بحرانِ اینکْ حلناشدنی» است.
پزشکیان به خودیِ خود مطلوبیت و مزیت ویژهای ندارد که مثلا قبلیهایی که رأی ما را ربودند، نداشتهاند. مزیت پزشکیان در «منطق موقعیتی» است که اکنون در آن قرار دارد. درک منطق موقعیت، مهمترین وظیفه روشنفکران یک جامعه برای روشنگری است. و اصولا تفاوت روشنفکر با دیگران همین است که او برای تحلیل و تصمیم، امروز را با گذشته مقایسه نمیکند بلکه منطق موقعیت امروز را در کنار منطق موقعیت فردا قرار میدهد و از این طریق، به خلقِ امکان و خلقِ افق میاندیشد.
بنابراین، در پاسخ به خیلی از نقدها و پرسشهای این دو روز، من همچنان معتقدم نظام در مرحله چهارم «سقوط» است و در همان مقاله هم (در لینک پایین) خیلی پوشیده گفتهام: این مرحله ممکن است خیلی کوتاه یا خیلی بلند باشد، اما نظام در ابتدای مسیر آن است، مگر آن که دراین فاصله تصمیم بگیرد انقلاب از بالا را شروع کند. و البته امروز معتقدم که این ساختار دیگر چنان در ناکارآمدی و فساد فرو رفته است، که توان افقگشایی یا انقلاب از بالا را هم ندارد.
و اکنون با ملاحظه تمام این نکات، می گویم: اگراصلاح طلبید، اگر اعتدالگرایید، اگر تحولخواهید، اگر گذارطلبید و حتی اگر رفراندوم یا انقلاب میخواهید، همه این اهداف با حضور پزشکیان در پاستور کم هزینهتر قابل تحقق است تا با حضور یک جزماندیش تندرو. همین!
عرصه منافع بین نسلی عرصهای نیست که به خودمان اجازه بدهیم بر اساس احساس و هیجان و غیرت تصمیم بگیریم. تا نگاهمان را تغییر ندهیم، روی بهروزی را نخواهیم دید. آخر پساز نیم قرن تجربه پرهزینه، چه فرقی است بین آنانی که در اوایل انقلاب به مخالفانِ اعدام لقب «بیشرف» میدادند و مدال شرافت به سینه خلخالی میزدند با آنانی که امروز به هر کس تصمیم به رأی داشته باشد برچسب «بیشرف» میزنند؟
از نظر من و با خطکش توسعه، در هنگام کنشهای اجتماعی، میزان شرف هر کس (مردم یا حاکمان) به اندازه فاصلهای است که از خشونت میگیرد. و دقیقا با همین خطکش است که میگویم پزشکیان گزینه مناسبتری برای امروز ماست. چون با توجه به چهل میلیون جمعیت جوان کشور که اکثریت آنها خواستههایی کاملا در تضاد با نظام سیاسی دارند، آمدن هرکدام از پنج گزینه رقیب پزشکیان، احتمال خشونت را در هر دو طرف بالا میبرد.
هر تصمیمی که نتیجه آن ریختن قطره خونی بیشتر باشد پیشاپیش ضدتوسعه و ضدملی است. تمام هنر توسعهخواهی در این است بکوشیم در بازی جمعی، گزینهای را انتخاب کنیم که در دل خود خشونت کمتری داشته باشد. همین یک نکته تمام هنر یک ملت برای گذار به توسعه است. اگر ملتی همین یک هنر را داشته باشد، کارْ تمام است. این آن هنری بود که ژاپنیها و کرهایها داشتند و توانستند راه چهارصد ساله پر خون اروپا را در پنجاه سال و بدون خون طی کنند. و البته تصمیم با ملت ایران است.
۶ تیر ۱۴۰۳
بخوانید:
بخش اول اینجا
بخش دوم اینجا
مقاله «سقوط» اینجا
renani.net
.
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش
✍️ بخش سوم:
منطقِ موقعیتِ پزشکیان
محسن رنانی
تغییرات شدید سنی در مقامات دولتها، که موجب دستبهدست شدن بوروکراسی ایران بین «دولت عصا» و «دولت پستانک» شده است، امکان انباشت یادگیری را از بین برده و ساختار بورکراسی ایران را ویران کرده است. پزشکیان اگر رأی آورد البته باید مراقب باشد که دولتش «دولت عصا» نشود. اما در پاسخ به برخی گمانهها و انگیزهخوانیها درباره خودم، میگویم که از سال ۱۳۸۱ با خدای خود عهد کردهام که در این نظام، هیچ پُست و مسئولیتی نگیرم و تاکنون بر عهد خویش ماندهام و البته اگر پزشکیان هم بیاید بر این عهد میمانم و کار فکری و مدنی خودم را ادامه میدهم. بنابراین آنچه اینروزها مینویسم درچارچوب وظیفه روشنفکری من است و هزینهاش را پرداختهام و بازهم میپردازم.
اما امروز رأی من به پزشکیان رأی به شخص پزشکیان، یا رأی به اصلاحطلبان نیست. رأی من به پزشکیان رأی به «منطق موقعیت پزشکیان» است. این منطق موقعیت را در بخش دوم همین نوشتار شرح دادهام (در لینک پایین بخوانید).
همانگونه که درپاسخ به سوال دوستی نوشتم (و متاسفانه او بدون اجازه، بازپخش کرد)، دراین انتخابات، با رأی به پزشکیان ما پایمان را میگذاریم لای درْ. چون اگر درْ بسته شود دو راه داریم: یا از خفگی بمیریم یا در و دیوار را به آتش بکشیم و سقف را بر سر خود خراب کنیم تا راهی بیابیم؛ وهر دو نتایجی اسفناک خواهند داشت. عقلانیت و حتی حس طبیعی خوددوستی حکم میکند پایمان را بگذاریم لای درْ تا هوای تازه را ازدست ندهیم. که اگر هوا نباشد مغزمان هم درست کار نمیکند. بعد، با مقاومت ما ممکن است خیلی گشایشها رخ دهد؛ چون زمان به نفع ماست (به «خلق امکان» که در بخش دوم آمد بیندیشیم). بویژه آن که این ساختار، تمام منابع و فرصتهای خود را یا مصرف کرده یا سوزانده و اکنون در محاصره دهها «بحرانِ اینکْ حلناشدنی» است.
پزشکیان به خودیِ خود مطلوبیت و مزیت ویژهای ندارد که مثلا قبلیهایی که رأی ما را ربودند، نداشتهاند. مزیت پزشکیان در «منطق موقعیتی» است که اکنون در آن قرار دارد. درک منطق موقعیت، مهمترین وظیفه روشنفکران یک جامعه برای روشنگری است. و اصولا تفاوت روشنفکر با دیگران همین است که او برای تحلیل و تصمیم، امروز را با گذشته مقایسه نمیکند بلکه منطق موقعیت امروز را در کنار منطق موقعیت فردا قرار میدهد و از این طریق، به خلقِ امکان و خلقِ افق میاندیشد.
بنابراین، در پاسخ به خیلی از نقدها و پرسشهای این دو روز، من همچنان معتقدم نظام در مرحله چهارم «سقوط» است و در همان مقاله هم (در لینک پایین) خیلی پوشیده گفتهام: این مرحله ممکن است خیلی کوتاه یا خیلی بلند باشد، اما نظام در ابتدای مسیر آن است، مگر آن که دراین فاصله تصمیم بگیرد انقلاب از بالا را شروع کند. و البته امروز معتقدم که این ساختار دیگر چنان در ناکارآمدی و فساد فرو رفته است، که توان افقگشایی یا انقلاب از بالا را هم ندارد.
و اکنون با ملاحظه تمام این نکات، می گویم: اگراصلاح طلبید، اگر اعتدالگرایید، اگر تحولخواهید، اگر گذارطلبید و حتی اگر رفراندوم یا انقلاب میخواهید، همه این اهداف با حضور پزشکیان در پاستور کم هزینهتر قابل تحقق است تا با حضور یک جزماندیش تندرو. همین!
عرصه منافع بین نسلی عرصهای نیست که به خودمان اجازه بدهیم بر اساس احساس و هیجان و غیرت تصمیم بگیریم. تا نگاهمان را تغییر ندهیم، روی بهروزی را نخواهیم دید. آخر پساز نیم قرن تجربه پرهزینه، چه فرقی است بین آنانی که در اوایل انقلاب به مخالفانِ اعدام لقب «بیشرف» میدادند و مدال شرافت به سینه خلخالی میزدند با آنانی که امروز به هر کس تصمیم به رأی داشته باشد برچسب «بیشرف» میزنند؟
از نظر من و با خطکش توسعه، در هنگام کنشهای اجتماعی، میزان شرف هر کس (مردم یا حاکمان) به اندازه فاصلهای است که از خشونت میگیرد. و دقیقا با همین خطکش است که میگویم پزشکیان گزینه مناسبتری برای امروز ماست. چون با توجه به چهل میلیون جمعیت جوان کشور که اکثریت آنها خواستههایی کاملا در تضاد با نظام سیاسی دارند، آمدن هرکدام از پنج گزینه رقیب پزشکیان، احتمال خشونت را در هر دو طرف بالا میبرد.
هر تصمیمی که نتیجه آن ریختن قطره خونی بیشتر باشد پیشاپیش ضدتوسعه و ضدملی است. تمام هنر توسعهخواهی در این است بکوشیم در بازی جمعی، گزینهای را انتخاب کنیم که در دل خود خشونت کمتری داشته باشد. همین یک نکته تمام هنر یک ملت برای گذار به توسعه است. اگر ملتی همین یک هنر را داشته باشد، کارْ تمام است. این آن هنری بود که ژاپنیها و کرهایها داشتند و توانستند راه چهارصد ساله پر خون اروپا را در پنجاه سال و بدون خون طی کنند. و البته تصمیم با ملت ایران است.
۶ تیر ۱۴۰۳
بخوانید:
بخش اول اینجا
بخش دوم اینجا
مقاله «سقوط» اینجا
renani.net
.
.
تارنمای محسن رنانی
برای ایران و احتمال انقراضش (۱)
دو هفته است آشوبی دارم. دوهفته است خواب ندارم. دو هفته است بین عقل و دلم جنگی است. عقلم با چشمی اشکبار میگوید باید رأی داد نباید فرصتی که گویی خدا به ملت ایران پاس داده است را از دست داد. نباید گذاشت شرایط ایران سختتر و پیچیدهتر از این شود. ایران مستعد…
Forwarded from اکوایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 ایران در آستانه نشست
نسخه صوتی
▫️آبی برای نوشیدن نمانده و هوایی برای نفس کشیدن؛ با اینحال ابرچالشهای محیط زیستی در اولویت برنامه های نامزدها نبوده است! جای آلودگی هوا و بحران آب کجای سوالات و مناظرات انتخاباتی قرار داشت؟
▫️در میزگردی با همکاری «تجارت فردا» و «اکوایران»، عادل جلیلی استاد و پژوهشگر منابع طبیعی و محیطزیست و محمد درویش فعال و کنشگر محیط زیست، ضمن تشریح وضعیت فعلی به مهمترین پیوستهای محیط زیستی در دولت چهاردهم میپردازند.
📺 @ecoiran_webtv
نسخه صوتی
▫️آبی برای نوشیدن نمانده و هوایی برای نفس کشیدن؛ با اینحال ابرچالشهای محیط زیستی در اولویت برنامه های نامزدها نبوده است! جای آلودگی هوا و بحران آب کجای سوالات و مناظرات انتخاباتی قرار داشت؟
▫️در میزگردی با همکاری «تجارت فردا» و «اکوایران»، عادل جلیلی استاد و پژوهشگر منابع طبیعی و محیطزیست و محمد درویش فعال و کنشگر محیط زیست، ضمن تشریح وضعیت فعلی به مهمترین پیوستهای محیط زیستی در دولت چهاردهم میپردازند.
📺 @ecoiran_webtv
🟢 برای نجات محیطزیست ایران نمیتوان منتظر ظهور دولت آرمانی ماند! 🟢
📚 @darvishnaneh
1️⃣ میتوان ورشکستگی اقتصادی یا فروپاشی سیاسی یا عوارض جنگ یا حتی یک پاندمی ویرانگر را در کمتر از ده سال با اتحاد، درایت و پشتکار درمان کرده و دوباره کشور را به پایداری رساند.
2️⃣ اما در مورد محیطزیست چنین نیست! هر سانتیمتری خاکی که از دست میرود، باید ۸۰۰ سال برای آفرینش دوبارهاش منتظر ماند و اینک دستکم سالی ۲میلیاردتن خاک از دست میدهیم ...
3️⃣ هر هکتار از سرزمینی که دچار فرونشست شود، تا ۵۰ هزار سال توانایی زیستپالایی و تابآوری دوباره خود را ندارد؛ و اینک بیش از پنج میلیون هکتار از خاک وطن فرونشستی بیش از ۲ سانتیمتر و بیشتر را تحمل میکند ...
4️⃣ وحشتناکتر از همه آنکه هر گونه گیاهی یا جانوری که منقرض شود، باید برای بازگشت دوبارهاش به طبیعت، ۲میلیون سال صبوری کنیم! یعنی اشتباهی که نسل دیروز و امروز ایران مرتکب شده و منجر به انقراض شیر یالکوتاه ارژن، ببر هیرکانی، دستکم ۶۰ گونه بید روزپرواز و ... شده، گریبان نسلهای آینده ایران تا دومیلیون سال بعدی را رها نخواهد کرد! اجازه نباید بدهیم تا شمشاد ایرانی، یوزپلنگ، سیاهخروس، میشمرغ، خرس سیاه و حدود ۲هزار گونه دیگر وطن که در سیاهه سرخ قرار گرفتهاند به سرنوشت سیاه منقرضیافتگان برسند که اگر چنین شود، بخت همه ما سیاهتر از سیاه خواهد شد ...
5️⃣ برای همین است که اگر برخوردار از فهم بومشناختی و سواد محیطزیستی باشی، درمییابی که نمیتوان تا ظهور یک دولت آرمانی صبوری کرد، ما از تک لحظههای موجود باید به نفع کاهش سرعت ورشکستگی بومشناختی ایران استفاده کنیم و از ریزش ستارههای ایرانِجان ممانعت کنیم. چه باک اگر در این راه ستارههای خویش را از دست داده و برخی از هموطنان عزیزت و آنهایی که حتی بیش از سه دهه فعالیتهایت را دنبال کردهاند، اینک با تلخترین واژگان و با غیربهداشتیترین ادبیات ممکن نوازشت دهند. برای ایران باید برخی دشنامها را نشنید و برخی کامنتها را ندید، باید آماده حراج آبرو بود تا آبروی ایران در آینده محفوظ بماند؛ باید خون دل خورد، صبوری کرد تا آبها بیشتر از این گلآلود نشود و برای آیندگان هم چیزی به نام ایران بماند. من میدانم که مسعود پزشکیان هم نمیتواند معجزه کند و هرگز نخواهد توانست همه بحرانها را ریشهکن سازد، اما وقتی با ابراهیم رییسی توانستیم به سند امنیت غذایی رسیده و پس از سالها رایزنی و سماجت، بفهمانیم که باید از اقتصادی آبمحور فاصله گرفت، حتما با مسعود پزشکیان و همفکرانش میتوان سهلتر گفتگو کرد. ضمن اینکه دوباره یادآوری میکنم: محمد درویش دیگر هرگز هیچ سمت و مسوولیت سیاسی را نخواهد پذیرفت، اما خواهد کوشید با تبدیل دانایی فردی به آگاهی پراقتدار ملی بر شمار مسافران بهشت افزوده و سیاستمدارانی را به آینده ایران معرفی کند که برخوردار از فهم بومشناختی باشند.
6️⃣ در این کلیپ سه دقیقهای، کوشیدهام تا همین مفاهیم را انتقال دهم:
https://youtu.be/s4LE5x6Ra2U?si=YeAagkaeF_W6kx-J
#برای_ایران
#مسعود_پزشکیان
#محمد_درویش
📚 @darvishnaneh
1️⃣ میتوان ورشکستگی اقتصادی یا فروپاشی سیاسی یا عوارض جنگ یا حتی یک پاندمی ویرانگر را در کمتر از ده سال با اتحاد، درایت و پشتکار درمان کرده و دوباره کشور را به پایداری رساند.
2️⃣ اما در مورد محیطزیست چنین نیست! هر سانتیمتری خاکی که از دست میرود، باید ۸۰۰ سال برای آفرینش دوبارهاش منتظر ماند و اینک دستکم سالی ۲میلیاردتن خاک از دست میدهیم ...
3️⃣ هر هکتار از سرزمینی که دچار فرونشست شود، تا ۵۰ هزار سال توانایی زیستپالایی و تابآوری دوباره خود را ندارد؛ و اینک بیش از پنج میلیون هکتار از خاک وطن فرونشستی بیش از ۲ سانتیمتر و بیشتر را تحمل میکند ...
4️⃣ وحشتناکتر از همه آنکه هر گونه گیاهی یا جانوری که منقرض شود، باید برای بازگشت دوبارهاش به طبیعت، ۲میلیون سال صبوری کنیم! یعنی اشتباهی که نسل دیروز و امروز ایران مرتکب شده و منجر به انقراض شیر یالکوتاه ارژن، ببر هیرکانی، دستکم ۶۰ گونه بید روزپرواز و ... شده، گریبان نسلهای آینده ایران تا دومیلیون سال بعدی را رها نخواهد کرد! اجازه نباید بدهیم تا شمشاد ایرانی، یوزپلنگ، سیاهخروس، میشمرغ، خرس سیاه و حدود ۲هزار گونه دیگر وطن که در سیاهه سرخ قرار گرفتهاند به سرنوشت سیاه منقرضیافتگان برسند که اگر چنین شود، بخت همه ما سیاهتر از سیاه خواهد شد ...
5️⃣ برای همین است که اگر برخوردار از فهم بومشناختی و سواد محیطزیستی باشی، درمییابی که نمیتوان تا ظهور یک دولت آرمانی صبوری کرد، ما از تک لحظههای موجود باید به نفع کاهش سرعت ورشکستگی بومشناختی ایران استفاده کنیم و از ریزش ستارههای ایرانِجان ممانعت کنیم. چه باک اگر در این راه ستارههای خویش را از دست داده و برخی از هموطنان عزیزت و آنهایی که حتی بیش از سه دهه فعالیتهایت را دنبال کردهاند، اینک با تلخترین واژگان و با غیربهداشتیترین ادبیات ممکن نوازشت دهند. برای ایران باید برخی دشنامها را نشنید و برخی کامنتها را ندید، باید آماده حراج آبرو بود تا آبروی ایران در آینده محفوظ بماند؛ باید خون دل خورد، صبوری کرد تا آبها بیشتر از این گلآلود نشود و برای آیندگان هم چیزی به نام ایران بماند. من میدانم که مسعود پزشکیان هم نمیتواند معجزه کند و هرگز نخواهد توانست همه بحرانها را ریشهکن سازد، اما وقتی با ابراهیم رییسی توانستیم به سند امنیت غذایی رسیده و پس از سالها رایزنی و سماجت، بفهمانیم که باید از اقتصادی آبمحور فاصله گرفت، حتما با مسعود پزشکیان و همفکرانش میتوان سهلتر گفتگو کرد. ضمن اینکه دوباره یادآوری میکنم: محمد درویش دیگر هرگز هیچ سمت و مسوولیت سیاسی را نخواهد پذیرفت، اما خواهد کوشید با تبدیل دانایی فردی به آگاهی پراقتدار ملی بر شمار مسافران بهشت افزوده و سیاستمدارانی را به آینده ایران معرفی کند که برخوردار از فهم بومشناختی باشند.
6️⃣ در این کلیپ سه دقیقهای، کوشیدهام تا همین مفاهیم را انتقال دهم:
https://youtu.be/s4LE5x6Ra2U?si=YeAagkaeF_W6kx-J
#برای_ایران
#مسعود_پزشکیان
#محمد_درویش
محمد درویش
🟢 برای نجات محیطزیست ایران نمیتوان منتظر ظهور دولت آرمانی ماند! 🟢 📚 @darvishnaneh 1️⃣ میتوان ورشکستگی اقتصادی یا فروپاشی سیاسی یا عوارض جنگ یا حتی یک پاندمی ویرانگر را در کمتر از ده سال با اتحاد، درایت و پشتکار درمان کرده و دوباره کشور را به پایداری رساند.…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اخبار منتخب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«معلمِ دروغ ..»
امیرحسین #قاضی_زاده هاشمی که خود را در مناظرات در نقش یک معلم اخلاق میدید و گفته بود به هیچ وجه کنار نخواهم کشید، از نامزدی #انتخابات ریاست جمهوری انصراف داد!
کافیست به هزینه ساخت برنامههای صداوسیما نگاهی بندازید تا متوجه میزان حیف و میل بیتالمال برای یک کاندیدای پوششی شوید ..
saberlooo0
@Akhbar_montakhab
امیرحسین #قاضی_زاده هاشمی که خود را در مناظرات در نقش یک معلم اخلاق میدید و گفته بود به هیچ وجه کنار نخواهم کشید، از نامزدی #انتخابات ریاست جمهوری انصراف داد!
کافیست به هزینه ساخت برنامههای صداوسیما نگاهی بندازید تا متوجه میزان حیف و میل بیتالمال برای یک کاندیدای پوششی شوید ..
saberlooo0
@Akhbar_montakhab
Forwarded from توییتر دانشگاه تهرانی ها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زاکانی دیشب:
اگر سه سال پیش کنار کشیدم، به خاطر شهید رئیسی بود، اما امروز تا آخر هستم!
زاکانی صبح:
انصراف دادم
-twitterbourse-
@uttweet
اگر سه سال پیش کنار کشیدم، به خاطر شهید رئیسی بود، اما امروز تا آخر هستم!
زاکانی صبح:
انصراف دادم
-twitterbourse-
@uttweet
محمد درویش
✌️حالا نوبت اخراج زاکانی از ساختمان بهشت است!✌️
♦️ امضا کنید:
https://www.karzar.net/111183
#نه_به_زاکانی
♦️ امضا کنید:
https://www.karzar.net/111183
#نه_به_زاکانی
Forwarded from سهند ایرانمهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸تاجری به شهر حمص رفت، شنيد كه امام جماعت بر يك پا ايستاده نماز میخواند. پيش محتسب رفت كه با او بگويد، ديد كه در بازار شراب میفروشد و براي اثبات مرغوبيت شراب به قرآنی كه در دست دارد، قسم میخورد.
ماجرا با پيری گفت و پرسيد در اين شهر چه خبر است؟
پير گفت: حمصيان را اعتقاد بر اين است كه هيچكس چون آنان، دين خدا را در نيافته است، چون شهرشان آلوده است و پا غالبا به نجاست آلوده میشود، بر يك پا نماز گزارند و چون تنها مال وقفی شهر، تاكستانی با انگور نامرغوب است آن را شراب كنند و با قسمِ قرآن فروشند تا خرج مسجد كنند.
مرد كه اسلام اهل حمص دانست، گفت:«پناه میبرم به شيطان از شر خدای حمصيان و شريعت حمصیان»!
✍️محمد بن احمد ابشيهی(اديب و خطيب مصري ق٧)المستطرف في كل فن مستظرف
🔸ویدیو/ مریم اشرفی گودرزی، نماینده ستاد جلیلی:
اگر بی حجاب باشی و پسری به تو تعرض کرد تو خواستی آزاد باشی او هم خواست آزاد باشد!
@sahandiranmehr
ماجرا با پيری گفت و پرسيد در اين شهر چه خبر است؟
پير گفت: حمصيان را اعتقاد بر اين است كه هيچكس چون آنان، دين خدا را در نيافته است، چون شهرشان آلوده است و پا غالبا به نجاست آلوده میشود، بر يك پا نماز گزارند و چون تنها مال وقفی شهر، تاكستانی با انگور نامرغوب است آن را شراب كنند و با قسمِ قرآن فروشند تا خرج مسجد كنند.
مرد كه اسلام اهل حمص دانست، گفت:«پناه میبرم به شيطان از شر خدای حمصيان و شريعت حمصیان»!
✍️محمد بن احمد ابشيهی(اديب و خطيب مصري ق٧)المستطرف في كل فن مستظرف
🔸ویدیو/ مریم اشرفی گودرزی، نماینده ستاد جلیلی:
اگر بی حجاب باشی و پسری به تو تعرض کرد تو خواستی آزاد باشی او هم خواست آزاد باشد!
@sahandiranmehr
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش
بخش چهارم:
تو باشرفی – من نیز شاید!
✍️ محسن رنانی
این را برای سهیل، دانشجویم، مینویسم که پیام داده بود گرفتار تعارض است: «نوشتههای شما را خواندهام اما هنوز احساس میکنم رأی دادن بیشرفی است و انگشت در خون کشتگان جنبش مهسا میزنم».
آری سهیل، من هم که انتخابات قبلی را تحریم کرده بودم، در این انتخابات گرفتار تعارض شدم. خیلی فکر کردم تا دریافتم من گرفتار تعارضی شدهام که در روانشناسی به آن «ناهماهنگی شناختی» میگویند. ازیکسو ازخونهای ریخته شده و چشمهای نابینا شده، سخت دلآزرده بودم و احساس مسئولیت میکردم؛ ازسویدیگر بهخاطر ناتوانی در احقاق حق آنها و مجازات مسببان خون آنها گرفتار عذاب وجدان شده بودم؛ آنگاه برای رهایی از این تعارض و فرار از عذاب وجدان، باور کرده بودم که رای دادن، انگشت زدن در خون آن جانهای پاک است. بعد به ذهنم رسید: نکند برخی از ما که تشویق به رأی ندادن میکنیم و به رأیدهندگان اهانت میکنیم، داریم عذاب وجدان ناشی از خونهای قبلی را با تشویق و هل دادن جوانان بهسوی خونهای تازه، آرام میکنیم؟
از خود پرسیدم آیا اگر ما در انتخابات ۱۴۰۰ به دکتر همتی رای داده بودیم، احتمال نداشت که او به عنوان رئيسجمهوری میانهرو مانع راهاندازی و تند رَوی گشت ارشاد شود؟ نمیدانم شاید! اما اگر احتمال آن حتی پنجاه درصد هم میبود، یعنی با رأی ما احتمال کشتهشدن مهسا و جانهای عزیز پس آن، نصف میشد. پس آیا احتمال ندارد که ما با رای ندادنمان در ۱۴۰۰ در ریخته شدن خونهای جنبش مهسا شریک باشیم؟ میبینی سهیل؟ مسائل اجتماعی پیچیده و توبرتو هستند.
تاریخ دموکراسی، پر از تجربههای «سرکوب رأی» است. گاهی دولتها با گذاشتن مالیات، شرط سواد یا شرط مرد بودن برای رأیدهندگان، سرکوب رأی میکنند؛ و گاهی هم گروههای سیاسی که از نتیجه رأی و ازدست دادن مرجعیت و اعتبار خود نگرانند، با تحمیل انواع فشارها (مثل خندیدن به سیاهانی که برای رأی میآمدند، متلکپرانی به زنانِ در صف رأی، ایستادن جلوی درب ورودی مراکز رأی و تهدید یا تمسخر هرکس که وارد میشود، و نظایر آنها) دست به سرکوب رأی زدهاند. هرگونه تلاش همراه با فشار قانونی یا غیرقانونی، اخلاقی یا غیراخلاقی در جهت منصرف کردن انبوه افراد از حق رأیشان، سرکوب رأی محسوب میشود؛ خواه از سوی حکومت باشد خواه از سوی سایر گروهها.
پس رأی دادن یا ندادن به خودی خود نه شرافت میآورد نه بیشرافتی؛ انگیزهها مهم است. شرف یعنی اصالت و بزرگی و ارجمندی؛ و با شرف کسی است که تصمیماتش دارای اصالت و ارجمندی باشد. در کنشهای اجتماعی، تصمیم اصیل تصمیمی است که بر اساس عقلانیت و در جهت منافع کشور باشد، حتی اگر دلمان نمیپسندد. اگر رأی دادن ما بدون اعتقاد و برای فرصتطلبی یا خوشایند حکومت باشد؛ یا برعکس، رأی ندادنمان از روی ترس از آبرو یا بیکلاسی یا تمسخر دیگران باشد، می تواند بیصداقی و بنابراین بیشرفی باشد. اما اگر صادقانه و با همین عقلِ سلیمِ متعارف خودمان، از روی تعهد به منافع ملی، تصمیم بگیریم که رأی بدهیم یا ندهیم هر دو، کنشی شرافتمندانهاند.
این انتخابات از این نظر وضعیت ويژهای دارد. چون بخش بزرگی از جامعه که با این نحوه حکمرانی مخالف است، حالا دو دسته شدهاند برخی رای می دهند تا مخالفت کنند و برخی رأی نمیدهند تا مخالفت کنند. و البته بیشتر آنها نیز بر اساس نگرانیشان از آینده کشور است که به چنین تصمیمی رسیدهاند. دستاورد بزرگ این انتخابات این خواهد بود این که دو گروه بتوانند ضمن احترام به هم و با زبانی پاکیزه درباره منافع ملی و آینده ایران گفتگو کنند؛ و این دارد رخ می دهد.
همانگونه که جنبش مهسا توانست شکاف «باحجاب-بیحجاب» را در بخشی از جامعه ترمیم کند و اکنون بخش بزرگی از زنان چادری ما نیز معتقدند که حجاب نباید اجباری باشد؛ این انتخابات نیز میتواند شکاف «باشرف-بیشرف» را پایان ببخشد و همه مخالفان وضع موجود را همدل کند. دیدهام در خیلی از خانوادهها که همه منتقد وضع موجودند، برخی رأی میدهند و برخی نه! اما همه به حق یکدیگر احترام میگذارند و هیچکس نمیگوید آنیکی بیشرف است. به گمان من این، نخستین برکت زودهنگام این انتخابات است.
پس سهیل! شرافت، عذاب وجدان یا یکدندگی نیست. شرافت آن است که مهارت شنیدن دیگران را داشته باشی و هرگاه منطقاً دریافتی که برای منافع جامعه باید رفتارت را تغییر بدهی، جرأت تغییر داشته باشی.
ما ایرانیان داریم کمکم گفتوگو را و همشنوی را تمرین میکنیم. این یک گام به پیش است. این یک پیروزی است. ما داریم بالغ میشویم. ما داریم به «فهمِ فهمِ دیگری» نزدیک میشویم. زنده باد گفتوگو، زنده باد رواداری و زنده باد دموکراسی! / هفتم تیر ۱۴۰۳
بخشهای پیشین:
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
www.renani.net
https://www.tg-me.com/Renani_Mohsen
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش
بخش چهارم:
تو باشرفی – من نیز شاید!
✍️ محسن رنانی
این را برای سهیل، دانشجویم، مینویسم که پیام داده بود گرفتار تعارض است: «نوشتههای شما را خواندهام اما هنوز احساس میکنم رأی دادن بیشرفی است و انگشت در خون کشتگان جنبش مهسا میزنم».
آری سهیل، من هم که انتخابات قبلی را تحریم کرده بودم، در این انتخابات گرفتار تعارض شدم. خیلی فکر کردم تا دریافتم من گرفتار تعارضی شدهام که در روانشناسی به آن «ناهماهنگی شناختی» میگویند. ازیکسو ازخونهای ریخته شده و چشمهای نابینا شده، سخت دلآزرده بودم و احساس مسئولیت میکردم؛ ازسویدیگر بهخاطر ناتوانی در احقاق حق آنها و مجازات مسببان خون آنها گرفتار عذاب وجدان شده بودم؛ آنگاه برای رهایی از این تعارض و فرار از عذاب وجدان، باور کرده بودم که رای دادن، انگشت زدن در خون آن جانهای پاک است. بعد به ذهنم رسید: نکند برخی از ما که تشویق به رأی ندادن میکنیم و به رأیدهندگان اهانت میکنیم، داریم عذاب وجدان ناشی از خونهای قبلی را با تشویق و هل دادن جوانان بهسوی خونهای تازه، آرام میکنیم؟
از خود پرسیدم آیا اگر ما در انتخابات ۱۴۰۰ به دکتر همتی رای داده بودیم، احتمال نداشت که او به عنوان رئيسجمهوری میانهرو مانع راهاندازی و تند رَوی گشت ارشاد شود؟ نمیدانم شاید! اما اگر احتمال آن حتی پنجاه درصد هم میبود، یعنی با رأی ما احتمال کشتهشدن مهسا و جانهای عزیز پس آن، نصف میشد. پس آیا احتمال ندارد که ما با رای ندادنمان در ۱۴۰۰ در ریخته شدن خونهای جنبش مهسا شریک باشیم؟ میبینی سهیل؟ مسائل اجتماعی پیچیده و توبرتو هستند.
تاریخ دموکراسی، پر از تجربههای «سرکوب رأی» است. گاهی دولتها با گذاشتن مالیات، شرط سواد یا شرط مرد بودن برای رأیدهندگان، سرکوب رأی میکنند؛ و گاهی هم گروههای سیاسی که از نتیجه رأی و ازدست دادن مرجعیت و اعتبار خود نگرانند، با تحمیل انواع فشارها (مثل خندیدن به سیاهانی که برای رأی میآمدند، متلکپرانی به زنانِ در صف رأی، ایستادن جلوی درب ورودی مراکز رأی و تهدید یا تمسخر هرکس که وارد میشود، و نظایر آنها) دست به سرکوب رأی زدهاند. هرگونه تلاش همراه با فشار قانونی یا غیرقانونی، اخلاقی یا غیراخلاقی در جهت منصرف کردن انبوه افراد از حق رأیشان، سرکوب رأی محسوب میشود؛ خواه از سوی حکومت باشد خواه از سوی سایر گروهها.
پس رأی دادن یا ندادن به خودی خود نه شرافت میآورد نه بیشرافتی؛ انگیزهها مهم است. شرف یعنی اصالت و بزرگی و ارجمندی؛ و با شرف کسی است که تصمیماتش دارای اصالت و ارجمندی باشد. در کنشهای اجتماعی، تصمیم اصیل تصمیمی است که بر اساس عقلانیت و در جهت منافع کشور باشد، حتی اگر دلمان نمیپسندد. اگر رأی دادن ما بدون اعتقاد و برای فرصتطلبی یا خوشایند حکومت باشد؛ یا برعکس، رأی ندادنمان از روی ترس از آبرو یا بیکلاسی یا تمسخر دیگران باشد، می تواند بیصداقی و بنابراین بیشرفی باشد. اما اگر صادقانه و با همین عقلِ سلیمِ متعارف خودمان، از روی تعهد به منافع ملی، تصمیم بگیریم که رأی بدهیم یا ندهیم هر دو، کنشی شرافتمندانهاند.
این انتخابات از این نظر وضعیت ويژهای دارد. چون بخش بزرگی از جامعه که با این نحوه حکمرانی مخالف است، حالا دو دسته شدهاند برخی رای می دهند تا مخالفت کنند و برخی رأی نمیدهند تا مخالفت کنند. و البته بیشتر آنها نیز بر اساس نگرانیشان از آینده کشور است که به چنین تصمیمی رسیدهاند. دستاورد بزرگ این انتخابات این خواهد بود این که دو گروه بتوانند ضمن احترام به هم و با زبانی پاکیزه درباره منافع ملی و آینده ایران گفتگو کنند؛ و این دارد رخ می دهد.
همانگونه که جنبش مهسا توانست شکاف «باحجاب-بیحجاب» را در بخشی از جامعه ترمیم کند و اکنون بخش بزرگی از زنان چادری ما نیز معتقدند که حجاب نباید اجباری باشد؛ این انتخابات نیز میتواند شکاف «باشرف-بیشرف» را پایان ببخشد و همه مخالفان وضع موجود را همدل کند. دیدهام در خیلی از خانوادهها که همه منتقد وضع موجودند، برخی رأی میدهند و برخی نه! اما همه به حق یکدیگر احترام میگذارند و هیچکس نمیگوید آنیکی بیشرف است. به گمان من این، نخستین برکت زودهنگام این انتخابات است.
پس سهیل! شرافت، عذاب وجدان یا یکدندگی نیست. شرافت آن است که مهارت شنیدن دیگران را داشته باشی و هرگاه منطقاً دریافتی که برای منافع جامعه باید رفتارت را تغییر بدهی، جرأت تغییر داشته باشی.
ما ایرانیان داریم کمکم گفتوگو را و همشنوی را تمرین میکنیم. این یک گام به پیش است. این یک پیروزی است. ما داریم بالغ میشویم. ما داریم به «فهمِ فهمِ دیگری» نزدیک میشویم. زنده باد گفتوگو، زنده باد رواداری و زنده باد دموکراسی! / هفتم تیر ۱۴۰۳
بخشهای پیشین:
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
www.renani.net
https://www.tg-me.com/Renani_Mohsen
.