#emerge: /ˌɪˈmɜːrdʒ/ (verb)
📢تلفظ: ایمِرج
مترادف
💎appear: اِپییِر
💢مثال
👉The sun emerged from behind the clouds.
👈خورشید ار پشت ابر ها ظاهر شد.
📢تلفظ: ایمِرج
مترادف
💎appear: اِپییِر
💢مثال
👉The sun emerged from behind the clouds.
👈خورشید ار پشت ابر ها ظاهر شد.
#Jagged: /ˈdʒæɡd/ (adjective)
📢تلفظ: جَگِد
💢مثال
👉she emerged with a jagged knife.
👈او با یک چاقوی دندانه دار ظاهر شد.
📢تلفظ: جَگِد
💢مثال
👉she emerged with a jagged knife.
👈او با یک چاقوی دندانه دار ظاهر شد.
#Linger: /ˈlɪŋɡər/ (verb)
📢تلفظ: لینگِر
مترادف
💎loiter: لویتِر
💢مثال
👉she lingered at the door with a jagged knife.
👈او با یک چاقوی دندانه دار جلوی در ماند.
📢تلفظ: لینگِر
مترادف
💎loiter: لویتِر
💢مثال
👉she lingered at the door with a jagged knife.
👈او با یک چاقوی دندانه دار جلوی در ماند.
#ambush: /ˈæmˌbʊʃ/ (noun)
📢تلفظ: اَمبوش
مترادف
💎waylay
💢مثال
👉she was waiting in an ambush, with a jagged knife.
او در کمین منتظربود، با چاقویی دندانه دار.
📢تلفظ: اَمبوش
مترادف
💎waylay
💢مثال
👉she was waiting in an ambush, with a jagged knife.
او در کمین منتظربود، با چاقویی دندانه دار.
#Crafty: /ˈkræfti/: (adjective)
📢تلفظ: کرَفتی
مترادف
💎tricky: تریکی
💢مثال
👉 a crafty enemy was waiting in ambush.
👈دشمنی حلیه گر در کمین منتظر بود.
📢تلفظ: کرَفتی
مترادف
💎tricky: تریکی
💢مثال
👉 a crafty enemy was waiting in ambush.
👈دشمنی حلیه گر در کمین منتظر بود.
#Defiant: /dəˈfaɪənt/ (adjective)
📢تلفظ: دیفایِنت
مترادف
💎disobedient: دیس اُبیدییِنت
💢مثال
👉the defiant boy lingered at the door.
👈پسر نافرمان جلو ی در ماند.
📢تلفظ: دیفایِنت
مترادف
💎disobedient: دیس اُبیدییِنت
💢مثال
👉the defiant boy lingered at the door.
👈پسر نافرمان جلو ی در ماند.
#vigor: /ˈvɪɡər/ (noun)
📢تلفظ: ویگِر
مترادف
💎power
💢مثال
👉he has the intellectual vigor of a crafty politition.
👈او نیروی عقلانی یک سیاستمدار حیله گر را دارد.
📢تلفظ: ویگِر
مترادف
💎power
💢مثال
👉he has the intellectual vigor of a crafty politition.
👈او نیروی عقلانی یک سیاستمدار حیله گر را دارد.
#Perish: /ˈperɪʃ/ (verb)
📢تلفظ: پِریش
مترادف
💎die: دای
💢مثال
👉the defiant soldiers perished in war.
👈سربازان نافرمان جان خود را در جنگ ازدست دادند.
📢تلفظ: پِریش
مترادف
💎die: دای
💢مثال
👉the defiant soldiers perished in war.
👈سربازان نافرمان جان خود را در جنگ ازدست دادند.
#Fragile: /ˈfrædʒəl/ (Adjective)
📢تلفظ: فرَجِل
مترادف
💎delicate: دِلیکِت
💢مثال
👉the crystal vase was thin and fragile
👈گلدان بلورین نازک و شکننده بود.
📢تلفظ: فرَجِل
مترادف
💎delicate: دِلیکِت
💢مثال
👉the crystal vase was thin and fragile
👈گلدان بلورین نازک و شکننده بود.
#captive: /ˈkæptɪv/ (noun)
📢تلفظ: کَپتیو
مترادف
💎prisoner: پریزینِر
💢مثال
👉a captive lion may perish soon.
👈یک شیر زندانی ممکن است زود بمیرد.
📢تلفظ: کَپتیو
مترادف
💎prisoner: پریزینِر
💢مثال
👉a captive lion may perish soon.
👈یک شیر زندانی ممکن است زود بمیرد.