Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Don’t trade your peace of mind, there is no wealth without it.

آرامشتو معامله نکن،
بدون اون هیچ ثروتی وجود نداره...
مرجع لغات زبان عمومی.pdf
13.5 MB
مرجع لغات زبان عمومی مناسب برای آزمون ارشد و دکتری و سایر آزمون های زبان رایج 😎👌🏼




🌺🌺
🔵شرط نمره زبان در ثبت نام دکتری تخصصی وزارت بهداشت ۱۴۰۳

🔸بر اساس مندرجات دفترچه راهنمای ثبت نام، شرط ارائه نمره زبان به عنوان پیش نیاز برای شرکت در آزمون دکتری تخصصی وزارت بهداشت ۱۴۰۳ حذف شده است و در عوض داوطلبان باید به 30 سوال درس زبان انگلیسی عمومی و تخصصی با ضریب 3 به عنوان یکی از دروس امتحانی پاسخ دهند.

🔹 البته لازم به ذکر است که شرط ارائه نمره زبان معتبر به دانشگاه برای پذیرفته شدگان نهایی تا زمان آزمون جامع دکتری همچنان پابرجاست!
Every dawn is a rebirth
And every birthday starts again!
Good morning dear friends.💛

هر طلوعی تولدی دوباره است
و هر تولدی شروعی دوباره!
صبحتون بخیر دوستان عزیز💛
write professional emails.pdf
8.3 MB
این کتابچه عبارات آماده ای برای استفاده در ایمیل انگلیسی با توجه به نوع پیام به شما پیشنهاد می کند که باعث ساعت ها صرفه جویی در وقت شما می شود. ارسال ایمیل با متن مناسب در مکاتبات دانشگاهی بسیار مهم است.
#ابزار_پژوهش #ایمیل #مقاله
صفر تا ۱۰۰ طرز ساعت گفتن به انگلیسی فقط با یه عکس:
انواع آلودگیهای مواد غذایی 🔽🔽🔽
Moldy کپک زدن
Rotten پوسیده، خراب شدن میوه
Turned sour ترش شدن شیر و ماست
Stale کهنه و بیات شدن نون
Spoiled گندیدن گوشت و ماهی
Rancid بو گرفتن وفاسد شدن روغن
Decomposed
فاسد وتجزیه شدن غذا

‼️‼️‼️‼️‼️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Let's learn some popular English expressions with thumbs.

چند تا اصطلاح پرکاربرد انگلیسی با 👍 شست (یا شصت؟)😁


Thumbs up: A gesture indicating approval or agreement.
معنی: 👍 یا همون موافقت

Thumbs down: A gesture indicating disapproval or rejection.
معنی: 👎 یا همون مخالفت

Rule of thumb: A practical principle or guideline based on experience rather than theory.
معنی: یه حساب سرانگشتی

All thumbs: To be clumsy or awkward with one's hands.
معنی: دست و پا چلفتی

Under someone's thumb: To be under someone's control or influence.
معنی: تحت کنترل کسی بودن

Green thumb: A talent or skill for gardening or growing plants.
معنی: داشتن استعداد در پرورش گل و گیاه

Twiddle one's thumbs: To do nothing or wait idly.
معنی: دست روی دست گذاشتن، هیچکاری نکردن
Tips to be successful in life
Appreciate those who love you
Help those who need you
Forgive those who hurt you
Forget those who leave you
نکاتی برای موفقیت :
از کسانی که دوستت دارند قدردانی کن .
به کسانی که به تو نیاز دارند کمک کن .
کسانی که آزارت دادند ببخش .
کسانی که تو را تنها گذاردند فراموش کن
.

💪💪💪💪💪🌹🌹🌹🌹
Live in your own style.
Dress in your own style.
Laugh in your own style.
Try in your own style.
Because you are unique and there is only one of you in the world, be original and follow your own style!

به سبک خودت زندگی کن.
به سبک خودت لباس بپوش.🌸🍃
به سبک خودت بخند.
به سبک خودت تلاش کن.
چون تو منحصر به فردی و از تو فقط یه دونه تو دنیا هست!
اصیل باش و سبک خودت رو دنبال کن!🌸🍃


┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
چند اصطلاحات انگلیسی

 بچه محل (پسر یا دختر )
I must take so my self
تعریف از خودم نباشه
I was not yesterday  
موهام را توی آسیاب سفید نکردم 
How much bread have you got?
 مایه تیله چی داری؟
Error is human
انسان جایزالخطاست
No offence
دور از جون
What a stupid thing I did
عجب غلطی کردم
He is beside
طرف شوته
It is beyond his mind
 عقلش قد نمیده 
I am as I am
من همینم که هستم به انگلیسی
He has a big mouth
 آدم دهن لق
Poor fellow
بنده خدا
Fall apart
 از پا در آمدن
Get ahead
پیشرفت کردن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Do not put the key to your happiness in someone else pocket keep it in your own

    کلید شادی خودتان را در جیب کس دیگری قرار ندهید . آنرا نزد خودتان نگه دارید .
"خیلی وقت هست که ندیدمت."  به انگلیسی چی میشه؟
Anonymous Quiz
10%
Last time, no see.
10%
Far time, no see.
81%
Long time, no see.
Don’t wait for extraordinary opportunities. Seize common occasions and make them great.
Orison Swett Marden

منتظر فرصت های طلایی نمانید🌾 ، فرصت های معمولی را از دست ندهید🐚 و آنها را به شرایط استثنایی تبدیل کنید.
بسیار مهم

بعضی از فعل‌ها هستند که معنای آن‌ها در حالت معلوم و مجهول برای بسیاری از زبان‌آموزان گیج‌کننده است. برخی از این افعال عبارتند از:
Follow
پس از چیزی آمدن، به دنبال چیزی آمدن...
Precede
قبل از چیزی آمدن، مقدم بر چیزی بودن...
Surmount
روی چیزی قرار داشتن، در بالای چیزی قرار داشتن (البته معنی دیگر این فعل غلبه کردن و شکست دادن است)
Outnumber
(از نظر تعداد) بیشتر بودن


✍️ مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن هر دو جمله به یک معنی هستند:
• Summer follows spring. = Spring is followed by Summber.
تابستان بعد از بهار است.

💡 اگه فراموش می‌کنید، این مثال ساده رو حفظ کنید:
• The number 2 follows 1.
عدد 2 بعد از 1 می‌آید = عدد بعد از 1 عدد 2 است.

• The agreement followed months of negotiation.
توافق پس از ماه‌ها مذاکره بدست آمد.

• Ali finished first, closely followed by Hasan and Gholi.
علی اول شد و در جایگاه بعدی (با اختلاف کم) حسن و قلی قرار گرفتند.

• In English, the letter Q is always followed by U.
در انگلیسی حرف U همیشه بعد از حرف Q می‌آید (میدونستید؟ 🤔)

• Her accident was followed by a long period of recovery.

• First came the student speeches, and the presentation of awards followed.

• The assassination of Martin Luther King in 1968 was followed by that of Robert Kennedy.

• The meal consisted of smoked salmon, followed by guinea fowl (= with this as the next part).

• The paragraph that precedes this one is unclear.
پاراگرافی که قبل از این آمده مبهم است.

• Verbs are usually preceded by the subject in English.
در انگلیسی فاعل معمولاً قبل از فعل می‌آید.

• Lunch will be preceded by a short speech from the chairman.
سخنرانی کوتاه رئیس قبل از ناهار انجام می‌شود.

• The house surmounts a high hill.
خانه‌ بر فراز تپه‌ى بلندى قرار دارد.‏

• The island is surmounted by a huge black castle.
یک قلعه‌‌ی سیاه بزرگ روی جزیره قرار دارد.

• The central 12-foot column is surmounted by a bronze angel with outspread wings.

• In nursing, women still outnumber men by four to one.
در پرستاری، تعداد زنان هنوز 4 برابر مردان است.

• Men in prison vastly outnumber women.
تعداد مردان در زندان بسیار بیشتر از زنان است.

• His troops were hopelessly outnumbered.
سربازان دشمن خیلی بیشتر از سربازان او بودند.

• Despite being outnumbered, they managed to fight back bravely.

✔️ فعل surmount در مفهوم گفته شده معمولاً بصورت مجهول بکار می‌رود.

در این مثال تعداد چه کسانی بیشتر بوده؟
• The demonstrators were heavily outnumbered by the police.

⁉️ چه فعل‌های دیگه‌ای می‌شناسید که مثل این موارد باشن؟

از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی می‌کنید، از شما متشکریم ♥️
تفاوت افعال tell و say :


از نظر معنایی تفاوتی ندارند؛ هر دو به معنای "گفتن" هستند. تفاوت اصلی آنها در کاربرد آنهاست که تا حد زیادی مربوط به گرامر می شود. به طور کلی تفاوت tell و say به این شرح است:

از Tell (که گذشته آن told است) اغلب برای
۱. مطلع کردن و آگاهی دادن
۲. دستور مودبانه دادن به افراد
بکار می رود.

در کاربردی دیگر هم از tell و هم از say (که گذشته آن said است) می توانیم برای نقل قول استفاده کنیم. نکته در این است که برای نام بردن مخاطب همیشه باید ازحرف اضافه to بعد از say استفاده کنیم ولی بعد از tell از هیچ حرف اضافه ای استفاده نمی کنیم.
 

به چند مثال در خصوص کاربرد tell توجه کنید:

▶️ I told him to wait for me in front of the door.
من بهش گفتم جلوی در منتظرم بمون (دستور).

* در جمله بالا از told (گذشته tell) استفاده کردیم؛ همانطور که می بینید مخاطب (یعنی him) بعد از told بکار رفته است. همچنین از جمله بالا می توانیم بفهمیم که از told برای دستور دادن استفاده شده است چون معمولا برای دستور دادن بعد از مخاطب از to یا not to استفاده می شود.

▶️ Tell me about the movie.
درباره فیلم بهم بگو (مطلع کردن).
*در جمله بالا مخاطب (me) بعد از tell بکار رفته است.

▶️ Reza told me that he was going out.
رضا به من گفت که داره میره بیرون (مطلع کردن).
*در این جمله نیز ما مخاطب (یعنی me) را در جمله بعد از tell بکار بردیم.

در نقل قولها :

📕 در نقل قول هرگاه بخواهیم جمله ای را که یا دستوری باشد و یا حاکی از آگاهی دادن داشته باشد را نقل کنیم باید از فعل tell استفاده کنیم.
در موارد دیگر مثل
۱. سوالات
۲. احوالپرسی
۳. جملات تعجبی 👈 از say استفاده می کنیم.

▶️ He said, ” Good morning.”
او گفت “صبح بخیر.”
*در جمله بالا نوعی از احوالپرسی نقل شده و بنابراین از said استفاده شده است.

▶️ He told Jack to bring the computer.
او به جک گفت تا کامپیوتر را بیاورد.
*جمله بالا یک دستور را بیان می کند و به همین دلیل از told استفاده شده است.

▶️ Jennifer said, “What a nice house.”
جنیفر گفت “چه خانه زیبایی.”
*قسمتی که در مثال بالا نقل شده است یک جمله تعجبی است و بنابراین از فعل said استفاده شده است.

نکته: چند اصطلاح ثابت رایج در زبان انگلیسی وجود دارد که با آنها فقط می توان از فعل tell استفاده کرد. علاوه بر این در این اصطلاحات معمولا از مفعول (همان مخاطب) استفاده نمی شود. سه مورد از این اصطلاحات ثابت عبارتند از:

☆Tell a lie
دروغ گفتن

You should never tell a lie.
تو هیچ وقت نباید دروغ بگی.

☆Tell the truth
حقیقت را گفتن

I don’t think she’s telling the truth.
فکر نمی کنم او داره حقیقت میگه.

☆Tell a story
قصه تعریف کردن/گفتن

از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی می‌کنید، از شما متشکریم ♥️
چیزی را برای بعد نگذارید.
بعدا قهوه سرد می شود.
بعدا علاقه خود را از دست می دهید.
بعدا روز به شب تبدیل می شود.
بعدا آدم ها زود بزرگ می شوند.
بعدا آدم ها پیر می شوند.
بعدا آدم ها پیر می شوند.
بعدا پشیمان می شوید برای کاری که نکردید...
وقتی فرصتش را داشتید.


Do not leave anything for later. Later, the coffee will be cold. Later you lose interest. Later, day turns into night. Later, people grow up quickly. Later, people get old. Later, people get old. Later you will regret what you didn't do... When you have the chance.
All our dreams can come true if we have the courage to pursue them.



تمام رویاهای ما می توانند محقق شوند اگر ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The days that break you are the
days that make you.
روزهايى كه زندگى در هم ميشكندت،
همون روزهايیه كه ميسازدت

صبحت بخیر
👈🏻چند اصطلاح بسیار کاربردی انگلیسی:

1. Break the bank
معنی: بسیار گران تمام شدن.

2. Burn the candle at both ends
معنی: بیش از حد کار یا تلاش کردن و انرژی از دست دادن.

3. Call it a day
معنی: متوقف کردن کار یا فعالیت برای آن روز.

4. Caught red-handed
معنی: دستگیر شدن در حال انجام جرم.
2024/11/05 22:57:13
Back to Top
HTML Embed Code: