Telegram Web Link
پدر مادر و معلم، حق ندارند مشق‌هاى كودک را پاره كنند. اگر كودک بدخط يا نامنظم مينويسد، شايد خسته يا گرسنه است يا شرايط محيطى و زمانى مناسبی ندارد. پس شرايط را تغيير دهيد و او را تشويق و ترغيب به بهتر نوشتن كنيد، يا مثلا بگوييد؛ اگه تا ساعت شش تمام شد نيم‌ساعت بيشتر با هم بازى می‌كنيم. ولى هرگز هرگز مشق هايش را پاره نكنيد، زيرا او براى آنها زحمت كشيده، وقت و انرژى گذاشته است. مثل اين است كه همسرتان غذايى كه شما پخته‌ايد را دور بريزد و بگويد؛ من اين غذا را دوست ندارم، یک غذاى ديگر بپز، به حريم هاى شخصی همديگر احترام بگذاريم.
👶 @childrentherapy
Forwarded from تبادلات رشد
🎁بهترین کانالهای آموزشی vip زبان؛ روانشناسی و ادبی را با پیوستن در لینک زیر بدست آورید.پر از فایلهای آموزشی رایگان
تقدیم به شما عزیزان🎁
👇👇👇

https://www.tg-me.com/addlist/XQpk1XnmF1diY2Vk

با معرفی کانال ویژه امشب:

سوالات لو رفته آزمون تافل
https://www.tg-me.com/+XIAi1Jtmows2MDlk
📌الگوی فرزند پروری نجار و باغبان


آلیسون گوپینک، استاد علوم شناختی و روانشناسی رشد در دانشگاه برکلی آمریکا و از صاحب نظران سر شناس در حوزه رشد کودک، با استفاده از دو استعاره نجار و باغبان به بحث پیرامون دو رویکرد در فرزند پروری می پردازد.


🔘 در یک الگوی والدگری که در آن تمرکز بر تربیت یک فرزند خاص و ایده ال است؛ والد بودن می تواند مانند نجار بودن باشد. به عنوان یک نجار وظیفه ما این است که ماده اولیه را به شکل محصول نهایی در آوریم. محصولی که در آغاز کار در ذهنمان بوده است. با دیدن آن محصول نهایی می توانیم کیفیت کار را تخمین بزنیم. که آیا درها و صندلی ها درست و محکم هستند یا خیر. به همین شیوه برخی والدین نیز درست مثل نجاری که تنه ی درخت را می برد و از آن چند میز و صندلی میسازد؛ طبق نقشه برای تربیت فرزندشان ،طرحی کامل، دقیق و از پیش تعیین شده در ذهن دارند‌. آنها آینده ی فرزندان خود را به دقت تصور می کنند و می کوشند آنها را به گونه ای در مسیر رشدشان هدایت کنند که به آن طرح ایده ال تبدیل شوند‌‌


⚪️ در حالی که از نظر گوپینک مراقبت از کودکان مانند نگهداری از یک باغ است‌. یک باغبان می کوشد تا محیطی سرشار از مواد رشد دهنده و مغذی برای پرورش و باروری گیاهان خلق کند. فراهم آوردن چنین فضایی کاری دشوار بوده و تلاش فروانی را می طلبد. از سوی دیگر همانطور که هر باغبانی تجربه کرده است برنامه های ویژه ما در بیشتر مواقع بی نتیجه می مانند. گل های شقایق به جای اینکه صورتی کم رنگ شوند؛ نارنجی روشن می شوند. رز هایی که قرار بود از پرچین بالا روند، بر روی زمین می مانند؛ و فقط چند سانتی متر بالاتر از سطح خاک رشد می کنند. احتمال مشاهده لکه های سیاه، زنگ زدگی ها و شته ها هم که همواره وجود دارد. علف ها و گل های گوناگون بسته به شرایط آب و هوایی ممکن است رشد کنند یا پژمرده شوند و هیچ تضمینی وجود ندارد که کدام یک از گیاهان بلند تر یا بهتر از بقیه شوند یا مدت طولانی تری گل دهند بنابراین باغبانی امری پر مخاطره و پیش بینی ناپذیر و اغلب اندوه آور است. با در نظر گرفتن این استعاره میتوان گفت که وظیفه ما به عنوان والدین نیز تربیت یک فرزند خاص نیست. بلکه وظیفه ما این است که مکانی سرشار از عشق، امنیت و ثبات فراهم کنیم. به طوری که هر کودکی با ظرفیت های منحصر به فرد خودش بتواند در آن محیط شکوفا شود.


👶 @childrentherapy
🌟 واحد آموزش های آزاد مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه تهران با نظارت دانشگاه تهران برگزار می کند🌟

📆 اولین دوره جامع تربیت درمانگر شناختی-رفتاری

🕒 100 ساعت آموزش نظری و عملی - حضوری و آنلاین

📜 اهدای گواهی پایان دوره #دو_زبانه از سوی دانشگاه تهران


🔹 چرا دوره تربیت درمانگر شناختی-رفتاری در کلینیک دانشگاه تهران

💪 توانمندسازی جامع درمانگران
🎓 آموزش توسط اساتید و درمانگران با صلاحیت
💬 مبتنی بر پرسش و پاسخ، مباحثه پیرامون کیس های واقعی و رول پلی
🎥 دسترسی به فیلم و وُیس های آموزشی حین و پس از پایان جلسه
💳 پرداخت شهریه متناسب با شرایط اقساط
🌐eec.ut.ac.ir

📞 تماس با ما

📱 کانال‌های ارتباط با ما:

@utworkshop_pazoki

@Utworkshop_ghasemi



راه ارتباطی با ما در ایتا:

@Utworkshop_pazoki

☎️

09018898274
09012294059



📱آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/ut.workshop?igsh=MXg0czRtZDR1cTNiZg==

#کلینیک_مشاوره_سبک_زندگی_دانشگاه_تهران
#درمان_شناختی_رفتاری #دانشگاه_تهران #مشاوره #توانمندسازی #درمانگری #بالینی #درمان
مادرانی که فرزندان خود را بسیار نازپرورده بار می‌آورند و هیچ محدودیتی برای آنان قائل نمی‌شوند هیچ کنترلی نیز بر خواسته‌ها و انتظارات کودک نخواهند داشت.

️این دسته از کودکان تصور می‌کنند که هرچه بخواهند باید به سرعت مهیا شود و همه را در خدمت نیازهای خود می‌دانند و به محض ورود به اجتماع بزرگتر با يک «نه» شنيدن آسيب بزرگی خواهند خورد و منزويی خواهند شد به کودکان اجازه دهید طعم شکست و نشدن بچشند به کودک خود صبر کردن در رسیدن به خواسته‌های خود را یاد بدهید تا وقتی در آینده وارد جامعه می‌شود با شنیدن اولین نه درهم نشکند.

👶 @childrentherapy
من کودکی هستم که قرار است در آینده، بزرگسالی نارسیستیک شوم! در خانه که امن ترین جای دنیاست من در تعاملاتم با دیگران، شدیدا ناامن هستم .معمولا به من توجه نمی‌شود و کسی مرا برای خودم تحسین نمی‌کند، بیش از حد سرزنش می‌شوم و گاهی حتی مستقیما تحقیرم می‌کنند. اگر حتی اشتباهی کوچک کنم به بدترین شکل تنبیه میشوم و اگر کار خوبی کنم تشویقی دریافت نمی‌کنم، چون “کار خاصی” نکرده‌ام. این کار همان کاری هست که همه توانایی انجامش را دارند پس اگر من هم انجامش دادم چیزی فراتر از توانایییم نبوده و لایق دیده شدن نیستم. کم کم دارم میفهمم برای یک نوازش کوچک باید حتما کار خارق‌العاده‌ای بکنم.

فعالانه تحسین و توجه و نوازش را در دیگران دنبال می‌کنم و گاهی اوقات به این فکر می‌کنم که کاش روزی کسی از راه برسد و بگوید تو فرزند واقعی من هستی. تو سر راهی بوده‌ای. خیلی دردناک است این ارزو را داشته باشی. تا به‌حال تجربه اش کرده‌ای؟!دنیا انقدر برای من ناامن است که آرزو می‌کنم کسی ناگهان از راه برسد و بگوید همه‌ی این تحقیرها خواب بودند و تمام شد. تو دیگر فرزند من هستی. اینجا کسی دوستت دارد، لطفا بیدار شو.

👶 @childrentherapy
چگونه به سوالات كودكمان در مورد مرگ جواب دهيم:

والدین باید بدانند که مثل هر موضوع دیگری که در مورد سوالات کودکان وجود دارد نباید از پاسخ دادن طفره بروند و متناسب سن‌شان به آنها پاسخ دهند. پاسخ خوب برای کودک خردسال این می‌تواند باشد که «او نمی‌خورد، نمی‌خوابد، درد نمی‌کشد و بدنش دیگر کار نمی‌کند.» شاید بپرسد "تو کی می‌میری؟" این نباید والدین را ناراحت کند. در جواب بگویید «مامان و بابا قوی و سالم هستند و وقت زیادی پیش تو می‌مانند» در اینجا نباید اشاره به مرگ شود؛ منظور کودک از این سوال درباره تنهایی خودش است اينكه او مراقب خود را از دست خواهد داد یا نه.

👶 @childrentherapy
⭕️⭕️⭕️ تخفیف دوره های در حال ثبت نام انجمن روان شناسی تربیتی ایران 🌹

به اطلاع می رساند با تصمیم هیات مدیره انجمن، به مناسبت فرا رسیدن سال تحصیلی جدید


📍از لحظه انتشار اطلاعیه تا پایان روز ۲۶ شهریور ماه

50٪ تخفیف 📍
برای کلیه کارگاه ها و دوره های در حال ثبت نام در نظر گرفته می شود.

ثبت نام در کارگاه (فقط از طریق تلگرام و فقط همین شناسه)👇
@haniyeakbari
09910703823


تلگرام ، ایتا ، بله ، واتس اپ ، اینستاگرام



⭕️به کانال رسمی اطلاعرسانی دوره های معتبر کشوری بپیوندید👇
https://www.tg-me.com/+zmw51B0kixE3YmRk
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کودک تو اتاق مشغول بازیه، یهو چراغ رو خاموش می‌کنیم
میترسه!
هیچ چیزی عوض نشده ولی میترسه و تا روشن می‌کنیم ترسش میره

ترس کودک از تاریکی نیست، از ناآگاه شدن نسبت به اطرافشه
شما وقتی از ریشه‌ی مشکلاتت آگاه میشی، ترست از ضعف‌هات کمتر میشه، این کمک می‌کنه با خودآگاه بهشون غلبه کنی.

👶 @childrentherapy
فرزند کنترل‌گر، یکی از پیچیده‌ترین و چالش‌برانگیزترین نقش‌هایی است که می‌تواند به‌شدت بر پویایی‌های خانوادگی تأثیر بگذارد. چنین فرزندی غالباً با حس شدیدی از نیاز به تسلط و کنترل بر محیط پیرامون خود، به‌ویژه در روابط خانوادگی، رفتار می‌کند. این نیاز به کنترل، ممکن است از عوامل گوناگونی سرچشمه گیرد؛ از جمله ترس از ناامنی، تجربیات تلخ گذشته که در آن‌ها حس بی‌قدرتی را تجربه کرده، یا حتی الگوبرداری از والدینی که خود به شدت کنترل‌گر بوده‌اند.
رفتارهای فرزند کنترل‌گر به اشکال مختلفی نمود پیدا می‌کند. چنین فردی ممکن است از طریق دستکاری‌های عاطفی، ایجاد حس گناه، تهدیدهای غیرمستقیم، یا حتی برانگیختن تعارضات عمدی، به اهداف خود دست یابد. در برخی موارد، این فرزند با تفرقه‌افکنی میان اعضای خانواده یا به‌کارگیری استراتژی‌های پیچیده روانی، دیگران را به پذیرش نظرات و تصمیمات خود وادار می‌کند.
پیامدهای چنین رفتاری در خانواده می‌تواند به‌شدت مخرب باشد. نخست آنکه فرزند کنترل‌گر ممکن است تعادل طبیعی خانواده را بر هم زند. در نتیجه، سایر اعضای خانواده به‌جای آنکه در فضایی سالم و حمایت‌گرانه رشد کنند، ناچارند به‌طور مستمر به
رفتارهای کنترل‌گرایانه واکنش نشان دهند. این واکنش‌ها می‌تواند به احساساتی چون خشم، رنجش و حتی افسردگی منجر شود. علاوه بر این، با ادامه این روند، روابط خانوادگی به‌تدریج فرسوده شده و از میزان انسجام و همبستگی خانواده کاسته می‌شود.
اعضای خانواده به مرور زمان احساس می‌کنند که در فضایی زندگی می‌کنند که به‌جای محبت و حمایت، با کنترل و فشار اداره می‌شود. این احساسات می‌تواند به‌طور جدی اعتماد میان اعضا را تضعیف کند و باعث شود افراد در چنین محیطی به‌تدریج دچار حس انزوا شوند، زیرا قادر نیستند آزادانه احساسات و نیازهای خود را بیان کنند.
نتیجه نهایی چنین فضایی، تبدیل محیط عاطفی خانواده از یک مکان امن و محبت‌آمیز به میدانی برای نزاع بر سر قدرت است. این مسئله نه‌تنها بر سلامت روانی و عاطفی اعضای خانواده تأثیری عمیق می‌گذارد، بلکه می‌تواند پیامدهای منفی بلندمدتی بر روابط آینده آن‌ها داشته باشد. فرزند کنترل‌گر ممکن است به‌عنوان فردی که قادر به حفظ روابط سالم و متعادل نیست، شناخته شود و دیگران او را منبع تنش و استرس بدانند.
بنابراین، شناسایی و مدیریت این نوع رفتار در خانواده امری ضروری است تا بتوان پویایی‌های سالم
و مثبت خانوادگی را بازیابی کرد و از ایجاد چرخه‌های مخرب در روابط بین اعضای خانواده جلوگیری نمود.

👶 @childrentherapy
دلايل اضطراب بچه‌ها می‌تواند:

امر و نهی زياد والدين،
خستگی،
گرسنگی،
توقع‌های بيش از توان،
روابط مشكل‌دار والدين،
بی‌توجهی به نيازهای عاطفی،
كلام تند و
توهين والدين باشد.

برای رفع مشكل، دليل را جستجو و برطرف كنيد.

👶 @childrentherapy
همیشه رسانه،فرهنگ،جامعه راجع به احترام والدین صحبت می کنند.اما؛کدام دسته لایق احترام هستند کدام نیستند؟
با نشانه های والدین سمی شروع می کنم،شناسایی این دسته،آنها را که لایق احترام هستند را شفاف می کند.
۱)این والدین به احساسات شما توجه ایی نمی کنند.
۲)شما را تحقیر می کنند.
۳)با ایجاد احساس گناه در شما،کنترلتان را به دست می گیرند .
۴)هیچ حد و مرزی ندارند.
۵)پیشرفت و رشد شما را به نفع خودشان می گیرند.
۶)عدم تحمل احساسات خشم خودشان را تقصیر شما می اندازند.
۷)به راحتی در جمع به شما تجاوز کلامی می کنند.
👶 @childrentherapy
فرزند کنترل‌گر، یکی از پیچیده‌ترین و چالش‌برانگیزترین نقش‌هایی است که می‌تواند به‌شدت بر پویایی‌های خانوادگی تأثیر بگذارد. چنین فرزندی غالباً با حس شدیدی از نیاز به تسلط و کنترل بر محیط پیرامون خود، به‌ویژه در روابط خانوادگی، رفتار می‌کند. این نیاز به کنترل، ممکن است از عوامل گوناگونی سرچشمه گیرد؛ از جمله ترس از ناامنی، تجربیات تلخ گذشته که در آن‌ها حس بی‌قدرتی را تجربه کرده، یا حتی الگوبرداری از والدینی که خود به شدت کنترل‌گر بوده‌اند.
رفتارهای فرزند کنترل‌گر به اشکال مختلفی نمود پیدا می‌کند. چنین فردی ممکن است از طریق دستکاری‌های عاطفی، ایجاد حس گناه، تهدیدهای غیرمستقیم، یا حتی برانگیختن تعارضات عمدی، به اهداف خود دست یابد. در برخی موارد، این فرزند با تفرقه‌افکنی میان اعضای خانواده یا به‌کارگیری استراتژی‌های پیچیده روانی، دیگران را به پذیرش نظرات و تصمیمات خود وادار می‌کند.
پیامدهای چنین رفتاری در خانواده می‌تواند به‌شدت مخرب باشد. نخست آنکه فرزند کنترل‌گر ممکن است تعادل طبیعی خانواده را بر هم زند. در نتیجه، سایر اعضای خانواده به‌جای آنکه در فضایی سالم و حمایت‌گرانه رشد کنند، ناچارند به‌طور مستمر بهرفتارهای کنترل‌گرایانه واکنش نشان دهند. این واکنش‌ها می‌تواند به احساساتی چون خشم، رنجش و حتی افسردگی منجر شود. علاوه بر این، با ادامه این روند، روابط خانوادگی به‌تدریج فرسوده شده و از میزان انسجام و همبستگی خانواده کاسته می‌شود.
اعضای خانواده به مرور زمان احساس می‌کنند که در فضایی زندگی می‌کنند که به‌جای محبت و حمایت، با کنترل و فشار اداره می‌شود. این احساسات می‌تواند به‌طور جدی اعتماد میان اعضا را تضعیف کند و باعث شود افراد در چنین محیطی به‌تدریج دچار حس انزوا شوند، زیرا قادر نیستند آزادانه احساسات و نیازهای خود را بیان کنند.
نتیجه نهایی چنین فضایی، تبدیل محیط عاطفی خانواده از یک مکان امن و محبت‌آمیز به میدانی برای نزاع بر سر قدرت است. این مسئله نه‌تنها بر سلامت روانی و عاطفی اعضای خانواده تأثیری عمیق می‌گذارد، بلکه می‌تواند پیامدهای منفی بلندمدتی بر روابط آینده آن‌ها داشته باشد. فرزند کنترل‌گر ممکن است به‌عنوان فردی که قادر به حفظ روابط سالم و متعادل نیست، شناخته شود و دیگران او را منبع تنش و استرس بدانند.
بنابراین، شناسایی و مدیریت این نوع رفتار در خانواده امری ضروری است تا بتوان پویایی‌های سالمو مثبت خانوادگی را بازیابی کرد و از ایجاد چرخه‌های مخرب در روابط بین اعضای خانواده جلوگیری نمود.

👶 @childrentherapy
وقتی کوچک بودم، همیشه حس می‌کردم چشم‌هایی مرا دنبال می‌کنند. والدینم همیشه به من می‌گفتند که باید مراقب باشم، که دنیا پر از خطرات نهان است. این پیام‌ها، که مکرراً به من منتقل می‌شدند، در ذهنم به شکل نهادینه در آمدند و به بخشی از ساختار روانی من تبدیل شدند. این احساس که همیشه تحت نظارت هستم و خطرات بالقوه‌ای در اطرافم وجود دارد، به تدریج به یک الگوی پارانوید در من منجر شد.
والدینم هرگز نمی‌گذاشتند من تنها بازی کنم یا با دوستانم بیرون بروم. همیشه احساس می‌کردم که آن‌ها در حال نظارت بر من هستند، حتی وقتی که نمی‌توانستم آن‌ها را ببینم. این نوع از نظارت مداوم و محدودیت‌های شدید، احساس اعتماد به نفس و خودمختاری مرا تضعیف می‌کرد و باعث می‌شد تا مرز بین امنیت و محدودیت برایم مبهم شود. در نتیجه، این ترس از ناشناخته‌ها و نظارت، با من بزرگ شد و به بخشی از هویت من تبدیل شد.

روزها به شب می‌پیوستند و من همچنان در دنیای خودم زندانی بودم. والدینم هرگز نمی‌گذاشتند که من از قوانین خانه تخطی کنم. آن‌ها می‌گفتند که این قوانین برای حفاظت از من است، اما من فقط احساس محدودیت می‌کردم. هرگز نمی‌توانستم دلیل واقعی این همه احتیاط را درک کنم. از دیدگاه روانکاوی، این می‌تواند نشان‌دهنده فرافکنی‌های والدین باشد؛ یعنی انتقال ترس‌ها و نگرانی‌های خود به فرزندشان.
با گذشت زمان، این سوالات در ذهنم ریشه دواندند و شک و تردید را در من بزرگ کردند. هر صدایی که می‌شنیدم، هر سایه‌ای که می‌دیدم، همه و همه نشانه‌ای از نظارت بودند. این تجربیات، منجر به توسعه افکار پارانوید و تعمیم آن‌ها به تمام جنبه‌های زندگی‌ام شد. والدینم همیشه می‌گفتند که باید به همه چیز شک کنم، به جز آن‌ها. این نوع از تضاد در پیام‌ها می‌تواند باعث ایجاد نوعی از دوگانگی و سردرگمی روانی در کودک شود.
حالا که بزرگ‌تر شده‌ام، هنوز هم با این افکار دست و پنجه نرم می‌کنم. اما تلاش می‌کنم که بفهمم واقعیت از توهم چگونه جدا می‌شود. شاید روزی بتوانم از این دیوارهای نامرئی که دور من کشیده شده‌اند، فرار کنم و دنیای واقعی را، بدون ترس و پارانویا، تجربه کنم.

در آن لحظات نادر که احساس آسیب‌پذیری می‌کردم و به دنبال کمک می‌گشتم، والدینم همیشه آنجا بودند. اما حضور آن‌ها نه به معنای آرامش بود و نه به معنای امنیت. آن‌ها پاسخ می‌دادند، اما با نگاه‌هایی پر از تردید و سوالاتی که بیشتر به تحقیق شبیه بود تا همدلی. “چرا گریه می‌کنی؟”، “کی باعث این شد؟”، “آیا کسی به تو آسیب زده؟” - هر سوال، یک تیر دیگر به قلب کودکی من بود.

👶 @childrentherapy
اهمیت دوره‌‌های حساس رشد در روانشناسی تا جایی ضروری و مهم هست که میتونند در بزرگسالی هرگز بدست نیان، مثل صمیمیت و داشتن احساس لیاقت و ارزش که توسط عشقِ بی قید و شرط سرپرستان کودک قبل از دوازده سالگی بدست میاد و اگر در کودکی نتونی دوست داشتنی بودن رو بدون واسطه و ضابطه و شرط و شروط 《تجربه》 کنی، در بزرگسالی چنین خاصیتی رو در خودت احساس نمیکنی و به ندرت به دستش میاری ...

چون تو نتونستی با ابژه‌یِ دوست‌داشتنی بودن خودت ارتباط برقرار کنی و در بزرگسالی با این ابژه بیگانه و غریبه هستی، و حتی اگر پارتنر و شریک زندگیت تلاش کنه که اینو به تو بده، تو با برداشت‌های غلط و اشتباه پسش میزنی، و احتمالا یک فرد صمیمیت گریز و بد قلقِ و پر حاشیه و بد دل ‌و شکاک و غرغرو و تایید طلب میشی ...

توصیه من بر این هست ‌که پیش از اینکه عاشق کسی بشی، سلامت روابط طرف مقابلش رو با جامعه بسنجی ...

پس اگر در کودکی نتونی با نسخه‌یِ دوست داشتنی بودن و ارزشمند بودن خودت رابطه برقرار کنی، در بزرگسالی تلاش میکنی که از بیرون به دستش بیاری

به این دلیل درگیر مسائلی مثل مهرطلبی (تله ایثار) حق به جانبی (تله استحقاق) یا تایید طلبی (تله پذیرش‌جویی و جلب توجه) یا غر زدن‌های دائمی (تله تنبیه) و تله‌هایی مثل بی‌اعتمادی و انزوای اجتماعی و رهاشدگی و معیارهای سختگیرانه و شکست بشی.

به نظر من، تربیت فرزند قشنگترین و زیباترین و حساس‌ترین 《مسئولیت》دنیاست.

👶 @childrentherapy
تنبیه، راه درستی برای تغییر رفتار نیست به خصوص در مقایسه با روش‌های مثل پاداش برای رفتار خوب یا الگوسازی

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که سبک فرزندپروری مستبدانه نسبت به فرزندپروری آزادمنشانه، اثر مثبت کمتری دارد. والدین در سبک فرزندپروری مستبدانه، رفتار بد را تنبیه می‌کنند و در سبک فرزندپروری آزادمنشانه والدین دلیل این که چرا رفتار کودک غلط است را به کودک توضیح می‌دهند.

والدین مستبد تمایل دارند کودکانی پرورش دهند که هر زمان به آنها دستور دادند، اطاعت کنند، در حالی که والدین آزادمنش تمایل دارند کودکانی پرورش دهند که تلاش کنند کار درست را انجام دهند، نه فقط آن چیزی که والدین می‌گویند. علاوه بر این، کودکانی که توسط والدین آزادمنش بزرگ شده‌اند، احساس ارزشمندی بیشتری می‌کنند.

جفری یانگ و همکاران
از کتاب طرحوا‌ه درمانی
ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز

👶 @childrentherapy
2024/11/17 07:50:21
Back to Top
HTML Embed Code: