از رفتنت ناراحت نشدم،
از این ناراحت شدم که موقع رفتنت زخمی از جنگ برای من رو تنت نبود.

ولی از این که هی بهت فرصت میدم خوشحال نشو
چون انقد بهت فرصت میدم تا خراب کنیو انقد از چشمم بیفتی که وقتی ولت کردم حتی یه لحظه ام به این که برگردم پیشت فکر نکنم....

نظریه ی نامحبوب :
از آدمایی که با همه خوبن، مهربونن، راحتن، صمیمین، از همه تعریف می‌کنن، با همه ارتباط لمسی دارن و قربون صدقه ی همه می‌رن، متنفرم. به نظرم این خصوصیتا وقتی زیباست که فقط مختص یک نفر باشه.
-دیاکو.

دیگه نمیام هی محکم بغلت کنم،نمیام هربار که دلم برات ضعف رفت محکم بوست کنم،نمیام هی رنگ و حالتو توصیف کنم،دیگه دستتو محکم نمیگیرم،دیگه نیستم تا هرکس چپ نگاهت کرد قیامت بپا کنم،دیگه برای اتصال لبامون خودمو به آب و آتیش نمیزنم،من دیگه گموگور شدم راحت باش.

کاش روابط انسانی اینقدر پیچیده نبودن که وقتی نصف شب به یکی فکر میکنی، نتونی بهش پیام بدی و بگی چقدر دلتنگی.

منو برگردون به شبی که باهم آشنا شدیم.
@sogoandfuckyourlove

Me and who?

آخرین پناه خوابیدن بود؛ که خواب دیدن خرابش کرد.

یه تئوری هست به نام Chaos theory یا همون butterfly effect که میگه: کوچیکترین و جزئی‌ترین ‌تغییرات و‌ تصمیماتِ لحظه‌ای، تعیین کننده مسیر کلی زندگیمونن! یه نه گفتن، پنج دقیقه زود رسیدن، یه تیک اشتباه، یه تماس گرفته نشده، یه خداحافظی گفته نشده.

‏قند و حذف کردم حالا نوبت اکسیژنه.

من همه ی باور هایم را از دست دادم تا تو ایمانت را به من از دست ندهی.

از میزان خوب بودن زندگیم انقد میتونم بگم که دو روز از ته دل میخندم و دو سال برای اون دو روز گریه میکنم

‏بارها گفتم بازم می‌گم:
«آدما به اندازه عزیز بودنتون ازتون دلخور می‌شن و باهاتون بحث و دعوا می کنن نه به اندازه اشتباهاتی که می‌کنین.»
اگه اینو درک کنین به جای عصبانیت، بیشتر طرف مقابلتون رو دوست خواهید داشت.

این لحظه یا نقطه ی شروعه
یا پایان.

الان موقع این نبود که ولم کنی و نباشی