Telegram Web Link
Oscurità
یهو طلوع ماه دیدم توو سیاهیه چشات این بیت نیمه جونو دادش یه قافیه نجات
لباساتو دراوردم و
دستاتو بستم با طناب محکم و
نفسات تندتر، یواش تند نرو
Oscurità
لباساتو دراوردم و دستاتو بستم با طناب محکم و نفسات تندتر، یواش تند نرو
جا زیاد میاریم روی تخت یه نفرم
هرچقدم طول بکشه بازم کمه به نظرم
Oscurità
جا زیاد میاریم روی تخت یه نفرم هرچقدم طول بکشه بازم کمه به نظرم
میکشی نقشه که من نرم میرم و رو تنت میمونه اثرم
ترکیب پی ام اس و مهمونی افتضاح ترین حالت ممکنه.
و من یکباره زیبایی تو و تنهایی خود را
یافتم.
Forwarded from قشاع. (Diaco)
امیدوارم و وقتی مردم منو بسوزونن و وقتی ذره های وجودم توی هوا پخش شدن، غبارِ دستام بیاد بشینه رو موهات، بعد از مرگ نوازشت کنم.
یا اگر قرار بود دفنم کنن یه بید مجنون روی مزارم بکارن، شاید یه روز راهت این سمتی افتاد، بیا زیر سایه م بشین.
یا خاکسترمو بریزن توی اب دریا، گذرت که به دریا افتاد قاطی موجا میشم و آرومت می‌کنم.
یا میرم توی آسمون و با بارون میبارم هرجا که تو هستی.
یا با باد قاطی میشم و یه غبار کوچیک میشم روی پنجره اتاقت، حداقل چندروز میتونم بهت خیره بشم.
یا می‌گم خاکسترمو تبدیل به بذر کنن و یه درخت بشم، از چوبم ساز بسازن و هدیش بدن به تو. هر بار توسط تو نواخته می‌شم.
-رنیس،دیاکو.
الان زندگیم دقیقا شده مثل اون شوت جهانبخش که خورد به تیرک قطر
ضربه‌ی طارمی که اگه گل میشد ایران مرحله‌ی بعدی بود
زندگیم شده خنده های نیکا که یاد آور غمه
شده تنهایی نوید و توماج
و در نهایت منم مثل یلدا پشیمون نیستم
روانشناسی میگه : گاهی اوقات تنها دلیلی که باعث میشه چیزی که غمگینت میکنه رو رها نکنی اینه که اون تنها چیزی بوده که تورو خوشحال میکرده.
من دارم اعمال نیک‌و قطره چکونی
بدیامو دریا نمیشست
Oscurità
Hichkas & Poobon – Har Ye Rooz
دوباره نخوابیدم افکار پریشون
از در دوستی وارد میشن
شب میزنن شبیخون
با خودم درگیر دست به گریبون
از آینده ناامیدم از گذشته پشیمون
ولی چه میشه کرد؟
1:00
یجوری برای فردا استرس دارم که انگار قراره اعدام بشم🦦
Forwarded from قشاع. (Diaco)
من میگم “مهم نیست” و شب ها نمیتونم بخوابم، وقت و بی وقت گریه میکنم، سر درد میگیرم، بی اشتها میشم، معده درد میگیرم، عصبی و غمگین میشم، پر از انرژی منفی میشم، تو مغزم هی مرورش میکنم، کم حرف میشم، زودرنج میشم، به همه میپرم، از شدت overthink دهنم سرویس میشه، انقدر قهوه میخورم که دست و پام سِر میشه، حوصله‌ی حرف زدن با هیچکس رو ندارم.
-ن.
درد ما دیگران نبود درد ما همدیگه بود.
gossip با پارتنرت >>>> make love باهاش
از تو بیزارم؛
زیرا نیک می‌دانم که هیچ‌کس را هیچوقت چنان دوست نداشتم که تو را. دلتنگ صدای توام، دستانت، آغوشت، بدنت، مهربانی‌ات، خوی وحشی‌ات و خوی نیکت و بیش از همه دلتنگِ دوستی‌مان.
نمیدونم رو چه مودی بودم که لوسیون انبه سفارش دادم
ولی از این به بعد باید با بوی میوه‌ی مورد علاقه‌ام تحملم کنید🤌🏻🥭
Oscurità
Sami Low – Ye Ruz Hame Miran + Sammi Mashup (Live Performance)
میرم یه جا نکنی پیدام نه
نبینم تکستاتم
جدی تموم شدش انگار
بیا دیگه ندیدم کش بازم
2024/09/28 23:22:18
Back to Top
HTML Embed Code: