Telegram Web Link
بدونه هیچ دلیلی
ذهنمان را حبس می کنیم
بعد
نمی دانیم
با چقدر وثیقه
می‌توانیم آزادش کنیم
اینجاست
که فکرمان
هیچ جایی نمی رود
نه اینکه
داریم تمرکز می کنیم
بلکه
خسته از
اعتماد های شکسته است ....

#ابراهيم_اولاد.
خاطرات جنگ و شهید خیر علی مهدوی

علیرضا سلیمانی :

در هفته دفاع مقدس و شجاعانه مردم و دلاورمردان نظامی ومردمی. و سپاهی در هشت سال جنگ مستمر و بی امان هستیم یاد،
کنیم از کلیه رزمندگان وحماسه سازان این عرصه،
جریانی که در این حماسه جلب توجه می کند خلوص نیت و رفتار واقعی مردم در ان شرایط بود جنگ نقطه تلاقی ومحور وحدت واز جان گذشتی جوانان بود اری چه جوانان رعنا قامت و یوسف سرشتی که شاهدپرپر شدن انها در راه وطن وباور بوده ایم ازطرفی غم فقدان ان مردان فداکار واز خود گذشته مارا متاثر می کند وازسوی هم برایشان حس غرور داریم شاعر بدرستی گفت؛
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خورا را نکشند
گر عاشق صادقی زکشتن مگریز
مردار بود هر انکس که او رانکشند
پس همچون جوانان ومردمی که با دست خالی درمقابل دشمن خشن وتا دندان مسلح که با حمایت مالی تام وتمام حامیان منحوس و عبوس وظالمش ،جانانه ایستادند و مقاومت نمودند تا جایی که دشمنان همه ازغلبه مایوس، و پذیرفتن که ایران وجوانان غیورش تسلیم ناپذیرند واین درسبقه کهن تاریخ کشور ومردم ایران وجود دارد ،مگر بندرت ایرانیان بازنده میدان شده باشند با این گفتمان در همین ایام درفضای مجازی تصویری از بنده حقیر درمعیت شهید مهدوی درایام جنگ‌و جبهه دیدم که احتمالا مربوط به سال ۶۶است که ظاهرا ازطرف سپا به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشرشده و برایم خاطره انگیز بود، جوانی وجوانانی که ان روزگار ۲۳سال داشته واکنون درمرز ۶۰سالگی اند وهمچنین دیدار برخی مسئولین با خانواده شهید مهدوی را درفضای مجازی مشاهده نمودم ضمن ارج نهادن به این امور ودست اندر کاران اندکی احساساتی شدم وبران شدم که گوشه ای ازخاطرات خودم بعنوان یک نیروی ساده وشهید خیر علی مهدوی ان انسان محجوب ووارسته را برای مخاطبین بیان کنم وتجدید میثاقی مجدد برای جوانان این مرز وبوم باشد، شهید مهدوی را در محیط زندگی عادی می شناختم به محض ورود به جبهه با ایشان بیشتر اشنا شدم بطوری که بیشتر اوقات همدیگر را میدیدیم همچنان بیشتر باهم اشناشدیم البته این بزرگوار با اغلب بچه های رزمنده بخصوص رزمندگان دره شهری ارتباط حسنه داشت درنهایت ایشان درگروهان به معروفیت دسته کشگولی اخرین سنگرش درحال خدمت ورزم بودند در روز ۲۹خرداد ساعت حدود ۳بعد ظهر با موتور تریل قرمز ۱۲۵ طبق معمول به سراغم امد که مجدد برای شنابه رودخانه مهران مسیر پل کنونی زائر برویم ما معمولا هردوروز یک بار جهت شنا به دلیل گرمی هوا به انجا مراجعت می کردیم‌ برخی اوقات زنده یاد پاسدار علی اشرف هاشمی نیز مارا همراهی می کرد موتور من هوندا تریل ۲۵۰صفر کیلومتر بودوشهید مهدوی هربار به مزاح می گفت؛ فلانی بیا موتور عوضی کنیم تا خدا ازت راضی باشد و جهت شوخی تکرار می کرد نهایتا همان روز دونفری به شنا رفتیم وسه بعدظهر برگشتیم ،در برگشت از شهید مهدوی درخواست کردم امشب می خواهم دسته کشگولی بیام وانجا باشم فاصله ما با مقر سنگر های شهید مهدوی حدود دوکیلومتر بود ایشان قبول کرد ما بلافاصله از گردان ۵۰۷گذر کردیم وبه گردان ودسته وگروهان و حوالی دسته کشگولی رسیدم بعد از اینکه اب خنک خوردیم متوجه شدم که شهید مهدوی با بیسم چی
گروهان گفتگو و کمی با حالت مشوش صحبت می کند و از مقر فاصله گرفت وبا همکارانش با دست اشاره سریع داشت وتماس بیسیمی داشت نزدیک شدم پرسیدم چه خبره ؟
کوتاه جواد داد هیچی نشده بچه ها باید اماده بشوند به کمین بروند .هوای ۵۰درجه ی تپه ماهوتهای مهران وحشت ناک بود رزمندگان جوان
بودند وانگیره داشتند .بلاخره متوجه شدم شهید مهدوی ان مهدوی دوساعت پیش نیست چون قرار بود ان شب جهت مزاح کمین عراقیها را کمی اذیت کند وماهم ببینیم ولذت ببریم (انهای که در ان مسیر بوده اند وبخاطر دارند فاصله بین ما وعراقیهاحدودا کمتر از ۵۰۰متر بود وکاملا تیر رس همدیگر بودیم وصدای صوتی و ماشین الات براحتی شتیده میشد )
دوستان عزیز ومخاطبین ارجمند جنگ جنگ است بقولی دایکه دایکه نداشت و گذشتن ازجان شیرین خیلی اسان نیست.اینها را که عرض می کنم دیده ام هرکسی که ازجان خود بگذرد قطعا
شجاع ترین انسان است و هرکس از مال خود بگذرد عارفترین است.این سخن مولا علی ع است بنده کوچک شمااز این نمونه ها فراوان دیده ام اخر وقتی می گوئیم جبهه یعنی منظور
همانجای که شب وروز درمقابل دشمن گزگز مراقب همدیگر بودیم که چه فعالیتی غیر عادی خارج از کار روزمره انجام می گیرد ،در ان شرایط حدو د ۲۳سال سن و شاد وپرانرژی وقبراق و اموزش دیده وسربازی انجام شده ودیپلم خردادی بودیم والفبای نیز حالیمان میشد.
ادامه دارد


@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
آنانکه را بنظر کیمیا کنند آیا بود گوشه چشمی بنا کنند
مهردادشامحمدی
تنها تصویر واقعی از امیرکبیر
« هولستر» عکس واقعی این دولتمرد بزرگ را منتشر کرده است.
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
سپس فرمان داد هجده چوبه دار در میدان برپا کنند . بهرام هر هفده نفر را با وزیر با دار کشید تا درس عبرتی برای دیگر وزیران گردد تا مبادا دیگران چنین خطایی را تکرار کنند . پس از مدتها زن دهقان به وی گفت که به شهر برو و این تیر را نشان بده تا شاید درخواست ما…
مروری بر تاریخ ایران
#ساسانیان

یزد گرد دوم پسر بهرام پنجم(گور) بود که بعد از پدر بر تخت نشست و شانزدهمین پادشاه ساسانی بود که از سال ۴۳۸ تا ۴۵۷ میلادی پادشاه بود.طبق نوشته طبری او در همان ابتدا سلطنت اجازه ورود به همگان برای حضور در برابر شاه در اعیاد نوروز ومهرگان برپا می شد و از رسوم دیرینه ایرانیان بود را لغو کرد.ولی از طرفی منابع تاریخی، خاطر نشان می‌کنند که احتمالاً رسم مزبور، توسط یزدگرد یکم که منفورترین پادشاه ساسانی در نزد روحانیان زردشتی است، لغو شده‌است.


مردم در این بارعام‌ها، اجازهٔ آنرا داشتند که بطور آزادانه با شاه دیدار کرده و شکایات خود را مطرح کنند و شاه را حتی در برخی مواقع، مورد مؤاخذه قرار می‌دادند.در زمان یزدگرد دوم هیاطله باز به ایالات شرقی ایران حمله کردند و این مجال را از او گرفتند که به رومی ها بپردازد ولی عهدنامه ایی با رومی ها بسته شد که به موجب آن امپراتور روم شرقی تئودوسیوس دوم متعهد شد که رومیها، استحکاماتی در نزدیکی حدود ایران، بنا نکنند و نیز قبول کرد که سالیانه مبلغی به ایران برای نگاهداری از استحکامات دربند بپردازد تا مانع از تجاوز و حملهٔ مردمان شمالی، به ایران و روم شود.در همین احوال مسیحیت در ارمنستان رواج یافت و یزد گرد دوم می خواست که ارمنی ها زردشتی بمانند و از ایران جدا نشوند ولی خطی که مسروب ارمنی در سال ۳۹۷ میلادی اختراع کرد باعث استحکام مبانی ملیت آنها، گردید.از این طرف در ایران مهر نرسی وزیر ایران اعلامیه ایی منتشر کرد و اصول مذهب مسیحی را رد کرد رؤسای روحانیون ارامنه، ردی بر این اعلامیه نوشتند و کار به اقدامات جبری کشید و ارامنه شوریدند.و روحانیون عیسوی جهاد را اعلام نمودند ولی مانند همیشه رقابت خاندان‌های بزرگ ارمنستان، مانع انجام یک اقدام مشترک شد.یزدگردکه اوضاع را اینگونه مشاهده کرد، به ارمنستان لشکر کشی کرد و در سال ۳۱۵ میلادی، شورشیان را در جنگ سختی مغلوب کرد.یزدگرد دوم در جنگهای خود با هیاطله بهره مندی پدرش بهرام گور را نداشت ولی موفق شد از تاخت و تازهای آنها در حدود ایران جلوگیری کند.این جنگها از ۴۴۳ تا ۴۵۱ میلادی دوام داشت.یزد گرد به مرگ طبیعی در گذشت و بعد از او نزاع بر سر قدرت، بین دو پسر او هرمز سوم و پیروز یکم در گرفت.

با احترام: عبداله خدایاری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از زیبایی های کشور عزیزمان ایران به همزیستی مسالمت‌آمیز تمام ادیان کنار یکدیگر است.

(مدرسه زرتشتی در یزد)

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
باسلام به مدیر و مخاطبین محترم کانال تاریخ و فرهنگ دره شهر کسی هست در مورد تاریخچه محله شهرک شهید بهشتی یا همان اردوگاه توضیحاتی را در کانال شرح دهد -اینکه چرا اصلا بهش میگن اردوگاه؟ -فلسفه تشکیل این محله چه بوده است؟ -سال تشکیل این محله؟ -و ساکنین خوش ذوق…
با درود.
مختصر اطلاعاتی در مورد اردوگاه ..
بعد درگیری ایران با صدام ملعون اسبق...
وعراقیها که الان برادر رضایی ما شدن.
صدام تمام افرادیکه اصالت انها ایرانی بود.از عراق باوضع بی رحمانه ای از عراق خارج نمود وانها هم پناهنده ایران موطن اصلی خود شدند...ایران نیز بناچار ارودگاهایی جهت اسکان موقت انها دایر نمود.وکلمه اردوگاه ازان موقع درشهر ما ماندگار شد...
همزمان تعدادی ساختمان نوساز توسط دولت قبلی اماده تحویل بود .که پدر مرحوم منتظری به دره شهر امد .ورانده شده ها گرد وی جمع شدند..وایشان دستور سکونت.را دراین منطقه دادند.چون .ودران ساکن شدند وبعد هم قسطی به انها واگذار شدند..
از ان تاریخ به بعد...کلمات..جنگ زده..سوقی های عراق..واردوگاه.به یادگار ماند....
گوشه کوچکی بیان شد جهت شروع..گفتمان.یقینا..برادرانیکه اطلاع بیشتری دارند..کامل توضیح خواهند داد
واگرهم درمطلب قید شده نقایص هست .اصلاح خواهند نمود..
باادب واحترام.سعادت

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🔴ثبت نام ورودی های مهرماه آموزشگاه علمی آزاد قلم سبز
با اساتید پروازی

برنامه دانش آموزان #دره_شهر صورت حضوری

❇️جلسات اول معارفه کلاس ها برای دانش آموزان عزیز دره شهر #رایگان می باشد.

دوشنبه ۹مهرماه :کلاس ریاضیات(مهندس مبلغی)
دهمی ها:۱۵:۰۰الی ۱۶:۳۰
یازدهمی ها:۱۷:۰۰الی ۱۹:۰۰
دوازدهمی ها: ۱۹:۳۰الی ۲۲:۳۰

سه شنبه ۱۰مهرماه:کلاس شیمی مهندس سعیدا
دهمی ها:۱۵:۰۰الی ۱۶:۳۰
یازدهمی ها:۱۷:۰۰الی ۱۹:۰۰
دوازدهمی ها:۱۹:۳۰الی۲۲:۳۰

پنج شنبه ۱۲مهرماه: کلاس زیست(دکتر علی حسین زاده)
دهمی ها :۱۵:۰۰الی ۱۶:۳۰
یازدهمی ها:۱۷:۰۰الی ۱۹:۰۰
دوازدهمی ها:۱۹:۳۰الی ۲۲:۳۰


دانش آموزان عزیز جهت رزرو صندلی با شماره ۰۹۹۲۰۵۳۲۷۰۴ تماس حاصل فرمایند .

تمام اطلاع رسانی ها در کانال قلم سبز👇🏻👇🏻👇🏻
جهت عضویت در خانواده قلم سبز وارد آی دی زیر شوید.

https://www.tg-me.com/ghalamesabz_ilam

🆔 @ghalamesabz_ilam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وجود یک کانال دست ساز قدیمی زیر زمینی مدفون شده در مزارع کشاورزی کنار سیمره که موید احتمال ارتباط ان با قلعه زینل است و یا یک کانال قدیمی ارتباط آب
طول این کانال مشخص،نیست

باتشکر از
تورج امیری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🎁🎁طرح اهدای کتاب رایگان به همکاران فرهنگی هنرستانی🎁🎁
📣📣📣 قابل توجه کلیه مدیران و هنرآموزان محترم هنرستان های کشور
انتشارات اخوان در نظر دارد به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید برای کلیه مدیران و هنرآموزان کشور کتاب اهدایی رایگان ارسال نماید. علاقمندان جهت دریافت کتاب می بایستی عضو کانال تلگرام انتشارات اخوان به نشانی https://www.tg-me.com/akhavanpublication شده و با ارسال مشخصات زیر در قالب یک پیام به ادمین کانال(@akhavanad ) نسبت به ثبت کتاب اهدایی خود اقدام نمایند
🟢 مشخصات مورد نیاز: آدرس پستی دقیق هنرستان محل تدریس، نام و نام خانوادگی، رشته مورد تدریس، موبایل
🟠 آدرس پستی دقیق و حتما در قالب یک پیام ارسال شود.
🟣هزینه کتاب و هزینه پستی ارسال کاملا به عهده انتشارا ت می باشد

🟡 کتاب اهدایی فقط به آدرس هنرستان و به نام هنرآموز عزیز ارسال می شود لطفا از ارسال آدرس منزل شخصی خودداری نمایید
🟤 لطفا این اطلاعیه را برای سایر همکاران عزیز خود ارسال نمایید.

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🔴بقعهٔ بابا سیف الدین محمد(ع) از نمای قُلِنگ لُو یا قُلِنگ دُو-روستای ارمو(عکس پیوست).

🔷وجه تسمیه (قُلِنگ لُو) یا (قُلِنگ دُو):

تو بُوینَه قازیِ مِ وَه قُلَنگیِ /لُونه بُوینیم ئر کوی بِلنگیِ

در این بیت شعر فولکلور لکی از دو پرنده نام برده شده، که عاشق ومعشوق در هیئت این دو پرنده با هم به مکانی بلند پرواز میکنند و در آنجا خانه ای برای زندگی میسازند. پرنده اولی «غاز» یا به زبان محلی «قاز» است و پرنده دومی" قُلنگ " و یا در زبان فارسی «کُلِنگ» تلفظ میشود. در لغتنامه دهخدا آمده است که کُلَنگ یا کُلِنگ پرنده اي است کبودرنگ و درازگردن بزرگتر از لک لک که او را شکار کنند و خورند، غالباً بر لب آبها نشينند و جزو پرندگان مهاجر محسوب شده،در موقع مهاجرت دسته هايي بشکل V انگلیسی ميسازد و معمولا در موقع سرما به طرف جنوب مهاجرت ميکنند،ظاهراً به آنها «کُرکی» یا «دُرنا» نیز گفته میشود. رد پای این پرنده در ادبیات فارسی نیز به چشم میخورد آنجاییکه منوچهری میگوید:

چون نهنگان اندر آب و چون پلنگان در جبال/چون کُلنگان در هوا و همچو طاوسان به کوي

در روستای ارمو علاوه بر منطقه «قُلِنگ لُو» اسامی دیگری از این دست وجود دارد مثل «کَمُوتر یا کبوتر لو»، گُوسال لو، هُس لو و...که در همگی آنها کلمه (لو) یا (دو) و یا به فارسی (لان) یا (دان) اشاره به نام مکان دارد. در سایر نقاط کشورمان نیز مناطقی وجود دارند که اسامی آنها از دو کلمه ترکيب مي يابد که کلمهٔ دوم با (لان) یا (ران) يا (رام) و يا (رم) خاتمه می یابد مثل کلمه (ران) و (رام) در «شمیران»، «لنکران»، «خيلام» و «پارام». کلمهٔ (ران) به صورت (اران) يا (آران) در اسامی بسياري مانند: خابران، و به صورت (الان) در (مارالان) و (سبلان) و غيره ديده ميشود. از روي قاعدهٔ زبانشناسي بي ترديد (ران)، (اران) ،(الان)،(لان) و (دان) همگي يک کلمه و معنی مشترکی دارند چنانکه در کلماتي از قبيل (نمکلان) که بمعني نمکزار است و (لانه) را هم مي دانيم که از معني جايگاه خالي نيست و (اران) نيز در زبان ارمني معني (دان) فارسي را در آخر کلمه ها دارد، مانند «قراق اران» که به معني منقل و آتشدان است؛ از اينجا درمي يابيم که در نامهاي آباديها کلمات آران،لان و دان را میتوان به (دز) و (شهر) و (ديه) معنی کرد، زيرا دربارهٔ نام آباديهايي که از دو کلمه ترکيب يافته اند ميدانيم که کلمهٔ دومي در بيشتر آنها به معني جا، سرزمين، بوم، شهر و ديه است و از اينجا براي «مادران» و «مارلان» معنايي جز معني دز يا ديه مادان (قوم ماد) نمي توان پنداشت(منبع لغتنامه دهخدا). با توجه به این قواعد زبانشناسی و همچنین در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی منطقه «قُلنگ لو» و وجود چشمه های فراوان و درختان سر به فلک کشیده و متراکم زبان گنجشک یا به زبان محلی «وَن آوو» در پایین دست آن، بی شک نقطه مناسبی برای پذیرایی از پرنده مهاجر قُلنگ یا به فارسی کُلنگ بوده است کما اینکه بنا به گفته بزرگان محلی در سالهای نه چندان دور این درختان زبان گنجشک هر ساله میزبان جمعیت زیادی از لک لک ها نیز بوده اند که به این نقطه مهاجرت میکردند، بنابراین اساس نامگذاری این منطقه توسط اسلاف و پیشینیان به احتمال زیاد برگرفته از نام همین پرنده مهاجر یعنی کُلِنگ یا به زبان محلی قُلِنگ بوده است،در واقع «قُلنگ لُو یا دُو» به معنای بوم و جا و مکانیست که پرنده قُلنگ یا کُلِنگ در آن زیست داشته است. اگرچه نام قُلنگ لُو شاید در لحظه اول درخت بَنه یا پسته وحشی یا به زبان محلی درخت قُلِنگ را به ذهن متبادر سازد اما طبق شواهد بصری،شنیداری و تجربی به نظر نمیرسد که درخت بَنه (قُلنگ) در چنین نقطه ای رویش یافته باشد.

🔰پ. ن: متاسفانه به دلیل قرار گرفتن روستا در بالادست این منطقه،رهاسازی فاضلاب و پسماندهای خانگی، خشکسالی های متعدد و سایر دخالتهای بشری، اکوسیستم این نقطه به کلی دستخوش تخریب و تغییر قرار گرفته و از آن چشمه های جوشان و آن رودخانه خروشان و آن درختان سر به فلک کشیده زبان گنجشک و آن پرندگان مهاجر فقط خاطراتی در اذهان و افواه مردم باقیمانده است.


                #مرتضی_اسدی_فر

      @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اثر هنرمند شمس الدین یاری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهروند دغدغه مندی که از پروژه تونل
دره شهر_آبدانان گله مند و خواستار توجه مسئولین در بازگشایی مجدد این تونل هست

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
کرفیله یا بگل یکی از فراوردهای شیر میباشد که همراه خرما و کنجد استفاده میشود مصرف برای پوکی استخوان/
درویشیان

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
سپاس معلم
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم

درخواست بخشش از معلمین عزیزم را دارم که بعلت مشغله ی کاری فراوان پیام بنده با تاخیر مواجه شد.
من بودن را در شما و شما را در حیات میبینم.شما مقدس ترین و مهربان ترین عشق در زندگی من هستید.معلم همچون پدر در طول تحصیل یار و راهنمای من بود.
امروز فرزند بنده روانه ی کلاس اول دبستان گردید و دقیقا یادآور سال تحصیلی سال ۱۳۶۶ که من نیز وارد کلاس اول دبستان شهید نوروزی و آغاز تحصیل شدم.شاگرد معلمی دلسوز و مهربان شدم به نام آقای "اکبر میر" کسی که به من الفبا آموخت،
آغاز مسیر دانستن و فهمیدن.
به نمایندگی از تمامی معلمانم دست این استاد عزیزم را میبوسم و آرزوی سلامتی و طول عمر دارم.
فرا رسیدن سال تحصیلی را به همه ی معلمان و اساتید بزرگواری که برای بنده زحمتها کشیدند تبریک میگویم.

مهندس ابوذر اسدی فر-تهران
۱۴۰۳/۷/۷

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صدای شهروند

با سلام
نزدیک یک هفته است لوله ترکیدن متاسفانه اداره آبفا دره شهر جوابگو نیست.
خیابان ملاصدرا غربی ساحلی جنب منزل حاج امامقلی برفی
از اداره آبفا خواستار پیگیری هستیم

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
خاطرات جنگ و شهید خیر علی مهدوی علیرضا سلیمانی : در هفته دفاع مقدس و شجاعانه مردم و دلاورمردان نظامی ومردمی. و سپاهی در هشت سال جنگ مستمر و بی امان هستیم یاد، کنیم از کلیه رزمندگان وحماسه سازان این عرصه، جریانی که در این حماسه جلب توجه می کند خلوص…
خاطرات جنگ
قسمت دوم
علیرضا سلیمانی

باید عرض کنم که البته جبهه جاهای دیگری داشت عین هتل سه ستاره وبرخی درانجا خدمت می کردند انجا هم لازم وضروری بود ومحل خدمت ،اما

مخاطبین ارجمند جبهه واقعی انجا بود که دشمن محل تیر بارکا تیوشا را شنایایی می کرد وقصد داشت خدمه وغرش انرا ازکار بیندازد اونجا بود که مرگ وحیات معنای دوباره ای پیدا می کند

جبهه جای در کردستان وخوزستان بود که در یک کیلومتر جاده مشرف به جاده سلیمانیه دهها ماشین سنگین منهدم شده بود، وباسرعت ۷۰ کیلومتر می بایست عبورشود تا از تیر رس خارج شوید حال تصور کنید که جوانان ۲۰تا ۲۵ساله چه وظیفه ای داشته اند ،،،،،،،،الغرض ارام ارام هوا تاریک میشد ،شهید مهدوی همچنان جسور تر فعالیت می کرد به اونزدیک شدم گفتم چه کارکنم یعنی واقعا برگردم؟ کمی مکس کرد ،و
خدایا توخودت شاهد باش که عین حرفش را با حالتی که سرش را پایین انداخت به بنده گفت ؛
فلانی شما برگرد به مقر خودت گفتم؛ یعنی چی ؟
مجددا تاکید نمود فلانی امشب وقت ندارم نمیتونم ایشا الله فردا شب بیا باهم هستیم من واقعا جا خوردم اصلا فکرم بجای نمی رسید اول خیال کردم شوخی می کند دیدم دوباره نزدیک امد گفت ؛ازتون می خوام برگردی امشب اذیت میشوید ،تا شب نشده موتوررا روشن کن وبرگرد باز فکر کردم می خواهد منو ازمایش کند که ایا من جرات دارم در شبت از این مسیرکه کمی هم پرخطر بود برگردم ! ..اما گویا داستان از قرار دیگر بوده ومن هنوز متوجه اصرار ان بزرگوار نشده ام،،،، اکنون که این مطلب را می نویسم خیلی دلتنگم و گوی همان ساعت وهمان شب برمن سپری میشود، اخر انسان اسیر عاطفه ومحبت است و این نیروی جذاب را خداوند در وجود بشر به ودیعه گذاشته مگر که درجای که انسانیت در چنگال شیطان گرفتار شده باشد!
درمجموع به تاکید ایشان کمی هم با ترس وبا چراغ خاموش از ان مسیر تپه ماهوت وبرهوت
به مقر بازگشتم بچه ها کم بیش درحال به کمین رفتن بودند وبرخی هم دیدم درحال وتکاپوی مشکوک وجمع جول می کردند و اندکی هم مشوش، گفتم ؛
اینحا چه خبره با نگاهی تیز ومعنا دارگفتند؛ نمیدانیم چون پیشتر فرماندهان درجریان بودند ونیروی خط فقط هشدار خورده بود یهو سراغ ان گل پسر ایوانی با قامت شیرنش اقای گلمرادی بیسیم چی مقر گروهان که دران شب شهید وپرپر شد رفتم چون بنده هم موقعیت شناخته شده ای داشتم پرسیدم چه خبر؟ بچه ها کجایند محمد ،سبزعلی .عزیزی و هاشمی وووو گفت؛ فلانی خدا مابین چیزی نگو دوساعت است که اطلاعات محرمانه رسیده که امشب به احتمال قوی ازجانب عراقیها حمله یا تک انجام میشود،،،، انجا بود که متوجه اصرار شهید مهدوی به اینجانب برای برگشت وترک ان محورپرخطرشدم اما دیگر کاری ازدستم بر نمی امد( ای کاش در کنار انهمه ادم جان برکف وبی منت ومنظور بودیم) بلافاصله به محمد ان دلیر مرد از فرزندان ابدانان که قبلا نیز بسختی مجروح شده بود وفرمانده گروهان بودند ملحق شدم درنهایت شب سختی درانتظار همه بود ناگهان حدود دوساعت بعد از زمین هوا در دل تاریکی با غرش ناگهانی توپ تانک انواع سلاحها روبرو شدیم جنگ سختی در گرفت اتش دشمن بسیار سنگین بود رزمندگان سلحشور تا دم سحر مقاومت نمودند اما سلاح ومهمات مفتی و فراوان دشمن زیاد بود بقدری اتش ریخت که دشت ودمن خدا تبدیل به اتش شد تعدا زیادی ازبچه ها در دم شهید ومجروح شدند وزنده یاد علی اشرف هاشمی وبنده یک ساعتی باتیر بار کار کردیم اما متوجه محاصره از سمت بهرام اباد کمرک کنونی شدیم زنده یاد هاشمی انسان دوست داشتی پاسدار شجاع وبا اخلاقی بود روحش شاد و گفت فلانی بیسمچی میگه که احتمال محاصره وگاز انبوری هست دقیقا بخاطر دارم گفت؛ بیا اگر کارت شناسایی داری زیر خاک پنهان کنیم وچون ایشان عضو رسمی سپاه بودند مدارک را پنهان کردیم، دران شب لشکر۶۴ زرهی قزوین با‌ موشک کاتیوشا جنگ سختی کرد وتا صبح تمام محور را پشتیبانی نمود ودشمن بی رحم را امان نمیداد
بخاطر دارم که اغلب منورها را درجه داران ارتش
می زدند اما ان زمان اواخر جنگ‌بود دشمن تادندان مسلح از نظر سلاح چیزی کم نداشت در این شرایط بودیم که سنگر گروهی ما به هوا رفت واولین کسی که شهید شد ان بیسمچی شجاع بود
بقیه ما زخنی شدیم همه عقب نشینی کردند
ناگهان دیدم کسی اسم مرا میاورد و فریاد میزند
فلانی فرا کن عراقیها پشت خاک ریزند ولی توان
وقدرتی نداشتم گفتم تو برو دو قدم بسمت من میامد ودوقدم عقب می رفت گفتم ازت خواهش
می کنم برو و رفت .. ایشان اقای حسن ابسالان بودند از دوستان بنده بودند واکنون خدمت ایشان اردت دارم واما شیر مرد میدان شهیدخیر علی که دیگر اورا ندیم سنگررا خالی ننموده بوده وتا پای جان جنگیده بودند ودرنهایت غروب روز بعد که در بیمارستان صحرای مصطفی خمینی بستری بودیم ازطریق اقای زارعی فرمانده‌ گردان که ازفرزندان روستای عباس اباد که خود بشدت ازناحیه پا مجروح شده بود متوجه شهادت ان مرد رشید وفداکار شهید خیرعلی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
خاطرات جنگ و شهید خیر علی مهدوی علیرضا سلیمانی : در هفته دفاع مقدس و شجاعانه مردم و دلاورمردان نظامی ومردمی. و سپاهی در هشت سال جنگ مستمر و بی امان هستیم یاد، کنیم از کلیه رزمندگان وحماسه سازان این عرصه، جریانی که در این حماسه جلب توجه می کند خلوص…
مهدوی شدم وسراپاوجودم در غم اندوهش
غوطه ور شد

اری ایچنین بود ای برادر..؟ اگر ما سخن نگویم
تاریخ خواهد گفت یکبار دیگر درود می فرستیم
به روان پاک همه شهدا وشهید مهدوی که دراه
دفاع ازکیان وهستی وطن
اینچنین جان شیرین را فدا نمود،اکنون همه دولمتران وتصمیم گیران امروز در مقابل این همه شجاعت

واز خودگذشتگی جوانان انروزگار و سالخوردگان
امروز مدیون هستند وراه جبران ان تنها خدمت به احاد جامعه و جستحوی عدالت وصداقت وخدمت به مردم است وگرنه شهداو ایثارگران هیچ انتظاری بجز خدمت به مردم و وطن نداشته ونخواهند داشت زیرا مزد انها در نزد وجدان و خداوند سبحان است، از شما مخاطبین عذر خواهی می کنم وباور کنید انچه را که نوشتم به قصد معرفی بیشتر شهدا واین فرمانده رشید ،شهید خیر علی مهدوی بود وگرنه اهداف دیگری که منافعه ای دران تعقیب شود نداشته وندارم ..امیدوارم که با تصمیمات خرد مندانه وعاقلانه ومدیریت مدبرانه در شرایط کنونی واینده، اوضاع کشور بسوی تعادل و توسعه ،بدور از هر مناقشه ای هدایت شود که خواست عقلا وشهدا و همه مردم چیزی جز حفظ امنیت وفرهنگ ملی واسلامی و توسعه مبانی وباور های الهی نبوده ونیست ودر کنار ان رفاه واسایش و حذف اختلاف طبقاتی و توزیع ثروت عادلانه برای مردم نیز می تواتد ما را به اهداف نهایی نزدیک نماید، ..انشا الله
ای شهیدان وطن بلبلانِ نغمه خوان
ای شهیدان فدا کار چابک سواران
یاد باد ان همت والاوخلق شیرین
زنده اید در عرش اعلی، پاکبازان


نگارنده ؛ علیرضا سلیمانی ۴مهر ۴۰۳

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
2024/09/29 00:24:06
Back to Top
HTML Embed Code: