باز دلتنگ توأم میل بیابان دارم
امشب اندازهی صحرای تُ باران دارم
كوهِ آتش به دلم هیچ، كسی میداند
كه من از داغ تُ در سینه چه پنهان دارم؟!
آه، بیدار كن از خوابِ گران دریا را
كه من آشفتهام امشب سر طوفان دارم
رفتهای میرسد از راه، غمت دور و دراز
بی تُ با این دل بیحوصله مهمان دارم
تُ گُل و سبزهای و بوی بهاران داری
منِ خسته همهی سال زمستان دارم
سر من را به خدا شانۀتان مختصر است
دلی از خاطرهی دوست پریشان دارم
فقطهمین!
. . .
امشب اندازهی صحرای تُ باران دارم
كوهِ آتش به دلم هیچ، كسی میداند
كه من از داغ تُ در سینه چه پنهان دارم؟!
آه، بیدار كن از خوابِ گران دریا را
كه من آشفتهام امشب سر طوفان دارم
رفتهای میرسد از راه، غمت دور و دراز
بی تُ با این دل بیحوصله مهمان دارم
تُ گُل و سبزهای و بوی بهاران داری
منِ خسته همهی سال زمستان دارم
سر من را به خدا شانۀتان مختصر است
دلی از خاطرهی دوست پریشان دارم
فقطهمین!
. . .
دل بیچاره مفتون شد خرد افتاد و مجنون شد
به دست اوست آن دانه چه گرد دام میگردد
🖤🍂
به دست اوست آن دانه چه گرد دام میگردد
🖤🍂
بجز پیشت نخواهم سر نهادن
اگر بالین نباشد آستان هست
💔🍂
اگر بالین نباشد آستان هست
💔🍂
چرا آن را که میخواهی دلش پیشِ کسی گیر است
چرا هرکس که عاشق بوده از جانِ خودش سیر است
تو او را، من تو را، او دیگری را، دیگری من را
همه سر در گمیم و علتش بازیِ تقدیر است
رسیدن، جز خیالِ خام و رویای محالی نیست
همیشه هر کجای قصه هم باشی کمی دیر است
کسی شور جنون و حسِ دل دادن ندارد، چون
به لطفِ آدمِ قبلی، به بندِ درد زنجیر است
شروع یک نفر بودن، شده رویای دور از ذهن
همه قبل از تو عاشق بودهاند و قلبشان پیر است
دلیلِ با تو بودن، دیگری را بردن از یاد است
تنش پیش تو است اما دلش جایی زمینگیر است
پر از زخمِ جدایی، قلبهای نصف و نیمه
به هر کس میرسی احساس او در دستِ تعمیر است
در اینگونه لجنزاری، همان بهتر که تنها ماند
خوشا قلبی که با تنهاییاش هر روز درگیر است
فقطهمین!
. . .
چرا هرکس که عاشق بوده از جانِ خودش سیر است
تو او را، من تو را، او دیگری را، دیگری من را
همه سر در گمیم و علتش بازیِ تقدیر است
رسیدن، جز خیالِ خام و رویای محالی نیست
همیشه هر کجای قصه هم باشی کمی دیر است
کسی شور جنون و حسِ دل دادن ندارد، چون
به لطفِ آدمِ قبلی، به بندِ درد زنجیر است
شروع یک نفر بودن، شده رویای دور از ذهن
همه قبل از تو عاشق بودهاند و قلبشان پیر است
دلیلِ با تو بودن، دیگری را بردن از یاد است
تنش پیش تو است اما دلش جایی زمینگیر است
پر از زخمِ جدایی، قلبهای نصف و نیمه
به هر کس میرسی احساس او در دستِ تعمیر است
در اینگونه لجنزاری، همان بهتر که تنها ماند
خوشا قلبی که با تنهاییاش هر روز درگیر است
فقطهمین!
. . .
ادمین ها امی تب لیست پاک کنن ممنون 🥂🔗
سلامتی رفیقی که زمین از سنگینی معرفتش شاکیه
💔🍂
💔🍂
اگر قصر شاهان پراز عطر و جلاست✨
کلبه ما غریبان پر از مهر و وفاست…!✋🏻🥀
🖤-|-🥂-|
کلبه ما غریبان پر از مهر و وفاست…!✋🏻🥀
🖤-|-🥂-|
عاشق همه دم فکر غم دوست کند
معشوق کرشمهای که نیکوست کند
ما جرم و گنه کنیم و او لطف و کرم
هر کس چیزی که لایق اوست کند
#ابوسعید_ابوالخیر
🫀🙂
#NoOne
معشوق کرشمهای که نیکوست کند
ما جرم و گنه کنیم و او لطف و کرم
هر کس چیزی که لایق اوست کند
#ابوسعید_ابوالخیر
🫀🙂
هر دفه که از طرف شبکه پیام میایه نخونده پاک میکنم...
.
.
.
.
.
.
.
دیروز پیام داده بگزار گپ خور بزنیم اگه غیر منطقی بود پاک کن... 😂😂
😝😂
.
.
.
.
.
.
.
دیروز پیام داده بگزار گپ خور بزنیم اگه غیر منطقی بود پاک کن... 😂😂
😝😂
Silence is the best reply to a fool
سکوت بهترین پاسخ به یک احمقه.
🤨.... 🫥
سکوت بهترین پاسخ به یک احمقه.
🤨.... 🫥
•
نقش خودبینیست بر آیینهی دلسنگها
همدلی دور است از دلسنگها، فرسنگها
در سرت با ما خیال جنگ بود و دلخوشیم
عاقبت صلح است فرجام تمام جنگها
پیش پایم با دروغی نو چراغ افروختی
گرچه میسوزیم، میسازیم با نیرنگها
کاش غیر از غم کسی چنگی به دل میزد، ولی
شور شادی برنمیخیزد از این آهنگها
همدم شبهای تنهایی ما جز آه نیست
کس نمیگیرد سراغ از خلوت دلتنگها
گرچه بیزار از نفاقم، گاه میگویم به خود
هر زمان یکرنگ باید بود با صدرنگها
#علی_مقیمی
💙🙂
#NoOne
نقش خودبینیست بر آیینهی دلسنگها
همدلی دور است از دلسنگها، فرسنگها
در سرت با ما خیال جنگ بود و دلخوشیم
عاقبت صلح است فرجام تمام جنگها
پیش پایم با دروغی نو چراغ افروختی
گرچه میسوزیم، میسازیم با نیرنگها
کاش غیر از غم کسی چنگی به دل میزد، ولی
شور شادی برنمیخیزد از این آهنگها
همدم شبهای تنهایی ما جز آه نیست
کس نمیگیرد سراغ از خلوت دلتنگها
گرچه بیزار از نفاقم، گاه میگویم به خود
هر زمان یکرنگ باید بود با صدرنگها
#علی_مقیمی
💙🙂
مپرس شادی من حاصل از کدام غم است
که پشت پردهء عالم، هزار زیر و بم است
زیان اگر همهء سود آدم از دنیاست
جدال خلق چرا بر سر زیاد و کم است
اگر به مُلک رسیدی جفا مکن به کسی
که آنچه « کاخ » تو رو « خاک » میکند ستم است
خبر نداشتن از حال من، بهانهی توست
بهانهی همهی ظالمان شبیه هم است
کسی بدون تو باور نکردهاست مرا
که با تو نسبت « من » چون « دروغ » با قسم است
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصلهی ما هنوز یک قدم است
#فاضل_نظری
که پشت پردهء عالم، هزار زیر و بم است
زیان اگر همهء سود آدم از دنیاست
جدال خلق چرا بر سر زیاد و کم است
اگر به مُلک رسیدی جفا مکن به کسی
که آنچه « کاخ » تو رو « خاک » میکند ستم است
خبر نداشتن از حال من، بهانهی توست
بهانهی همهی ظالمان شبیه هم است
کسی بدون تو باور نکردهاست مرا
که با تو نسبت « من » چون « دروغ » با قسم است
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصلهی ما هنوز یک قدم است
#فاضل_نظری