" مغز باید تا دهد طاعات بر
مغز باید تا دهد دانه شجر
دانه ی بی مغز کی گردد نهال
صورت بی جان نباشد جز خیال"
#مثنوی_مولانا دفتر دوم
👇👇#تفسیر
عبادات آدمی آنگاه به رشد می انجامد که باطن و مغزی داشته باشد. مانند دانه که باید مغزی داشته باشد تا ثمر دهد. دانه ای که مغزی نداشته باشد به درخت تبدیل نمی شود. وجود آدمی به روح و جان اوست و جز آن گویا که نیست.
@bitasoltani_3p
مغز باید تا دهد دانه شجر
دانه ی بی مغز کی گردد نهال
صورت بی جان نباشد جز خیال"
#مثنوی_مولانا دفتر دوم
👇👇#تفسیر
عبادات آدمی آنگاه به رشد می انجامد که باطن و مغزی داشته باشد. مانند دانه که باید مغزی داشته باشد تا ثمر دهد. دانه ای که مغزی نداشته باشد به درخت تبدیل نمی شود. وجود آدمی به روح و جان اوست و جز آن گویا که نیست.
@bitasoltani_3p
اخبار با ما چه می کند!؟👌👌👌👌😔😔😔😔👍
🖊️مارک منسن
■میخواهم سؤالی از شما بپرسم: آخرین باری که بر اساس یک داستان خبری تصمیم جدیای گرفتید کِی بود؟ یا: آخرین باری که اطلاع از یک داستان خبری مستقیماً روی زندگیتان تأثیر گذاشت کِی بود؟ منظورم از تأثیر این نیست که مثلاً «من رو خیلی خیلی ناراحت کرد». منظورم یک تأثیرِ عینی و عمیق است.
□گمانم نمیتوانید به خاطر بیاورید. دلیلش این است که بخش عمدهای از اخبار به شما بیارتباط است. تعقیب و گریز، دزدی بانک، مسمومیت یک شخصیت مشهور با مادۀ مخدر، نتایج مسابقات ورزشی... هیچکدام از ما واقعاً برایمان پیش نیامده که یک داستان خبری را ببینیم و بلافاصله فکر کنیم: «گندش بزنند! من باید این اخلاق کوفتیام رو درست کنم!».
●اخبار به شما نمیگوید چه شغلی را انتخاب کنید، یا مثلاً چطور با شوهر بیاعصابتان کنار بیایید، یا حتی اینکه بهترین نوع تلفن همراه چیست، یا مثلاً اینکه بهتر است صبحها چه خوراکیای به بچههایتان بدهید. اخبار به شما کمک نمیکند دوست بهتری باشید، و دلیل حملات عصبیتان را هم توضیح نمیدهد، حتی دربارۀ بهترین شکل برخورد با یک کودک سرکش هم به شما توصیهای نمیکند.
○بنابراین، اگر اخبار فکتها یا اطلاعات مفیدی که بهطور مستقیم روی زندگی میلیونها نفر تأثیر میگذارد را به اشتراک نمیگذارد، دقیقاً چه هدفی را دنبال میکند؟
■خب، جواب این سؤال ساده است. هدف از اخبار ترغیبکردنِ شما به استفادۀ بیشتر و بیشتر از آن است. آنها این کار را به چند روش انجام میدهند:
▪︎اطلاعاتی با بارِ عاطفیِ بالا ارائه میکنند که مهم به نظر میرسند، حتی اگر مهم نباشند (برای مثال: گافِ یک سیاستمدار).
▪︎همهچیز را فاجعهبار نشان میدهند تا به شما بقبولانند که این رویدادی بیسابقه در تاریخ است و هیچ چیز دیگر مثل قبل نخواهد بود ... مگر اینکه اتفاق دیگری بیفتد.
▪︎زمانیکه شدت یک رویداد بیشازحد بزرگنمایی شود، گروه کوچکی متشکل از چند «کارشناس» را گرد هم میآورند تا به شما در پردازش اهمیت آن رویداد کمک کنند. جای تعجب نیست که اغلبِ این «کارشناسان» حرف اول و آخرشان این است: «باید صبر کنیم و ببینیم چی میشه». در گزارشهای همدلیبرانگیز، بر جزئیات بیاهمیت متمرکز میشوند، مثلاً اینکه قربانیانِ آدمربایی چه پوشیده بودند، والدینِ فردِ تروریست چه کسانی بودند، دیروز جو بایدن چندتا ساندویچ تاکو خورده، و اینجور چیزها.
▪︎هدف آنها سرگرمکردن است، نه مطلعکردن.
□این استراتژیها تأثیر نهاییشان این است که مصرفکننده احساس کند آگاهتر میشود، اما در واقع، در مورد رویدادهایی معمولاً نامربوط به دیدگاههایی شدیداً یکجانبه میرسیم که بیشاز حد بزرگ شدهاند تا شما را از نظر عاطفی مشغول و ناراحت نگه دارند.
#بُرش_از_مقاله
ادامه دارد....👌👌👌
@bitasoltani_3p
🖊️مارک منسن
■میخواهم سؤالی از شما بپرسم: آخرین باری که بر اساس یک داستان خبری تصمیم جدیای گرفتید کِی بود؟ یا: آخرین باری که اطلاع از یک داستان خبری مستقیماً روی زندگیتان تأثیر گذاشت کِی بود؟ منظورم از تأثیر این نیست که مثلاً «من رو خیلی خیلی ناراحت کرد». منظورم یک تأثیرِ عینی و عمیق است.
□گمانم نمیتوانید به خاطر بیاورید. دلیلش این است که بخش عمدهای از اخبار به شما بیارتباط است. تعقیب و گریز، دزدی بانک، مسمومیت یک شخصیت مشهور با مادۀ مخدر، نتایج مسابقات ورزشی... هیچکدام از ما واقعاً برایمان پیش نیامده که یک داستان خبری را ببینیم و بلافاصله فکر کنیم: «گندش بزنند! من باید این اخلاق کوفتیام رو درست کنم!».
●اخبار به شما نمیگوید چه شغلی را انتخاب کنید، یا مثلاً چطور با شوهر بیاعصابتان کنار بیایید، یا حتی اینکه بهترین نوع تلفن همراه چیست، یا مثلاً اینکه بهتر است صبحها چه خوراکیای به بچههایتان بدهید. اخبار به شما کمک نمیکند دوست بهتری باشید، و دلیل حملات عصبیتان را هم توضیح نمیدهد، حتی دربارۀ بهترین شکل برخورد با یک کودک سرکش هم به شما توصیهای نمیکند.
○بنابراین، اگر اخبار فکتها یا اطلاعات مفیدی که بهطور مستقیم روی زندگی میلیونها نفر تأثیر میگذارد را به اشتراک نمیگذارد، دقیقاً چه هدفی را دنبال میکند؟
■خب، جواب این سؤال ساده است. هدف از اخبار ترغیبکردنِ شما به استفادۀ بیشتر و بیشتر از آن است. آنها این کار را به چند روش انجام میدهند:
▪︎اطلاعاتی با بارِ عاطفیِ بالا ارائه میکنند که مهم به نظر میرسند، حتی اگر مهم نباشند (برای مثال: گافِ یک سیاستمدار).
▪︎همهچیز را فاجعهبار نشان میدهند تا به شما بقبولانند که این رویدادی بیسابقه در تاریخ است و هیچ چیز دیگر مثل قبل نخواهد بود ... مگر اینکه اتفاق دیگری بیفتد.
▪︎زمانیکه شدت یک رویداد بیشازحد بزرگنمایی شود، گروه کوچکی متشکل از چند «کارشناس» را گرد هم میآورند تا به شما در پردازش اهمیت آن رویداد کمک کنند. جای تعجب نیست که اغلبِ این «کارشناسان» حرف اول و آخرشان این است: «باید صبر کنیم و ببینیم چی میشه». در گزارشهای همدلیبرانگیز، بر جزئیات بیاهمیت متمرکز میشوند، مثلاً اینکه قربانیانِ آدمربایی چه پوشیده بودند، والدینِ فردِ تروریست چه کسانی بودند، دیروز جو بایدن چندتا ساندویچ تاکو خورده، و اینجور چیزها.
▪︎هدف آنها سرگرمکردن است، نه مطلعکردن.
□این استراتژیها تأثیر نهاییشان این است که مصرفکننده احساس کند آگاهتر میشود، اما در واقع، در مورد رویدادهایی معمولاً نامربوط به دیدگاههایی شدیداً یکجانبه میرسیم که بیشاز حد بزرگ شدهاند تا شما را از نظر عاطفی مشغول و ناراحت نگه دارند.
#بُرش_از_مقاله
ادامه دارد....👌👌👌
@bitasoltani_3p
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینکه فقط یک ذره فقط یه ذره از دیروزت بهتر باشی و همینطور ذره ذره جلو بری عالیست.....
@bitasoltani_3p
@bitasoltani_3p
👌👌اخبار با ما چه می کند!؟
🖊️مارک منسن
*۱. تکرار فاجعه:* مطالعات نشان میدهد بسیاری از کسانیکه رویدادهای فاجعهبار (حملات تروریستی، تیراندازی به مردم و بلایای طبیعی) را بارها و بارها در تلویزیون مشاهده میکنند، حتی اگر هیچ تجربۀ مستقیمی از فاجعه نداشته باشند، میتوانند علائم شبه «پیتیاسدی» (نوعی اختلال روانی که پس از تجربۀ اتفاقی دردناک به وجود میآید) را بروز دهند.
*۲. تعیین موضوع مورد بحث:* وقتی رسانههای خبری به یک موضوع علاقهمند میشوند و آن را بهطور مکرر نشان میدهند، مردم کمکم باور میکنند که موضوع مهم است، چه واقعاً مهم باشد و چه نباشد. بهطور مشابه، پوشش خبری منفی باعث میشود که افراد مشکلات را، با این باور که آنها بسیار گستردهتر از آن چیزی هستند که واقعاً وجود دارند، بیشاز حد بزرگ کنند. بدتر از این، به نظر میرسد که این مسئله فقط در مورد اخبار منفی صدق میکند. اخبار مثبت چنین سوگیریهای مشابهی در تفکر ما ایجاد نمیکنند.
*۳. نظریۀ ترویج:* مطالعات نشان میدهد افرادی که بیشتر اخبار تماشا میکنند تمایل دارند مقدار جرم و خشونتی را که در دنیای واقعی اتفاق میافتد دستبالا بگیرند. آنها بهطور کلی به همشهریان خودشان هم اعتماد ندارند، و افکار پارانویایی - مثل اینکه همه آن بیرون در تعقیبشان هستند - آرامشان نمیگذارد.
*۴. اطلاعات نادرست و پروپاگاندا:* معمولاً افرادی که برنامههای شبکههای متعصب و حامیِ یک حزب یا جناح خاص را تماشا میکنند، نسبت به کسی که هیچ خبری را دنبال نمیکند، اطلاعاتشان اشتباه و بدتر است. بخش بزرگی از صنعت خبر بهطور آگاهانه در حال رساندن اخبار نادرست به مردم است.
*۵. استرس و اضطراب:* خواندن یا شنیدن اخبار به سلامت روانی ما آسیب میرساند. اخبار نهتنها حس بدبینیتان نسبت به جهان را افزایش میدهد، بلکه شما را نسبت به زندگیِ خودتان هم بدبین میکند. از دیگر آثار مخرب آن میتوان به افزایش حس استرس و علائم اضطراب اشاره کرد.
✋پایان
@bitasoltani_3p
🖊️مارک منسن
*۱. تکرار فاجعه:* مطالعات نشان میدهد بسیاری از کسانیکه رویدادهای فاجعهبار (حملات تروریستی، تیراندازی به مردم و بلایای طبیعی) را بارها و بارها در تلویزیون مشاهده میکنند، حتی اگر هیچ تجربۀ مستقیمی از فاجعه نداشته باشند، میتوانند علائم شبه «پیتیاسدی» (نوعی اختلال روانی که پس از تجربۀ اتفاقی دردناک به وجود میآید) را بروز دهند.
*۲. تعیین موضوع مورد بحث:* وقتی رسانههای خبری به یک موضوع علاقهمند میشوند و آن را بهطور مکرر نشان میدهند، مردم کمکم باور میکنند که موضوع مهم است، چه واقعاً مهم باشد و چه نباشد. بهطور مشابه، پوشش خبری منفی باعث میشود که افراد مشکلات را، با این باور که آنها بسیار گستردهتر از آن چیزی هستند که واقعاً وجود دارند، بیشاز حد بزرگ کنند. بدتر از این، به نظر میرسد که این مسئله فقط در مورد اخبار منفی صدق میکند. اخبار مثبت چنین سوگیریهای مشابهی در تفکر ما ایجاد نمیکنند.
*۳. نظریۀ ترویج:* مطالعات نشان میدهد افرادی که بیشتر اخبار تماشا میکنند تمایل دارند مقدار جرم و خشونتی را که در دنیای واقعی اتفاق میافتد دستبالا بگیرند. آنها بهطور کلی به همشهریان خودشان هم اعتماد ندارند، و افکار پارانویایی - مثل اینکه همه آن بیرون در تعقیبشان هستند - آرامشان نمیگذارد.
*۴. اطلاعات نادرست و پروپاگاندا:* معمولاً افرادی که برنامههای شبکههای متعصب و حامیِ یک حزب یا جناح خاص را تماشا میکنند، نسبت به کسی که هیچ خبری را دنبال نمیکند، اطلاعاتشان اشتباه و بدتر است. بخش بزرگی از صنعت خبر بهطور آگاهانه در حال رساندن اخبار نادرست به مردم است.
*۵. استرس و اضطراب:* خواندن یا شنیدن اخبار به سلامت روانی ما آسیب میرساند. اخبار نهتنها حس بدبینیتان نسبت به جهان را افزایش میدهد، بلکه شما را نسبت به زندگیِ خودتان هم بدبین میکند. از دیگر آثار مخرب آن میتوان به افزایش حس استرس و علائم اضطراب اشاره کرد.
✋پایان
@bitasoltani_3p
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه کمی آروم باش
یه کمی سکوت کن
اینقدر پنجه به پنجه مسائل نشو
خدا را چه دیدی
شاید همین روزها....روز قشنگ زندگی تو هم برسه
#بیتا_سلطانی✍
@bitasoltani_3p
یه کمی سکوت کن
اینقدر پنجه به پنجه مسائل نشو
خدا را چه دیدی
شاید همین روزها....روز قشنگ زندگی تو هم برسه
#بیتا_سلطانی✍
@bitasoltani_3p
شاهزاده و گدا.pdf
3.3 MB
📕#شاهزاده_و_گدا
✍#مارک_تواین
شاهزاده و گدا (به انگلیسی: The Prince and the Pauper) نام رمانی تاریخی و جاودانه اثر مارک توین، نویسندهٔ آمریکایی است که اوّلین بار در سال ۱۸۸۱ میلادی، پیش از چاپ 1882 آمریکا، در کانادا به چاپ رسید و بارها مورد اقتباس تصویری در قالب فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی، و انیمیشن قرار گرفتهاست. این کتاب داستان ادوارد و تام را بیان میکند که یکی ولیعهد انگلستان است و دیگری گدایی بیش نیست. دست تقدیر به واسطهٔ چهرههای آنها، که بسیار شبیه هم است، این دو را بر جای یکدیگر مینشانَد و آن دو زندگی دیگری را امتحان میکند. تام و ادوارد هردو در یک روز در خانوادههایی کاملاً متفاوت به دنیا آمدهاند. نویسنده از سویی از نظام فاسد دربار انگلستان و از سویی از فساد اخلاقی در میان مردم فرودست جامعهٔ انگلستان انتقاد میکند.
#کتاب_هفته
@bitasoltani_3p
✍#مارک_تواین
شاهزاده و گدا (به انگلیسی: The Prince and the Pauper) نام رمانی تاریخی و جاودانه اثر مارک توین، نویسندهٔ آمریکایی است که اوّلین بار در سال ۱۸۸۱ میلادی، پیش از چاپ 1882 آمریکا، در کانادا به چاپ رسید و بارها مورد اقتباس تصویری در قالب فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی، و انیمیشن قرار گرفتهاست. این کتاب داستان ادوارد و تام را بیان میکند که یکی ولیعهد انگلستان است و دیگری گدایی بیش نیست. دست تقدیر به واسطهٔ چهرههای آنها، که بسیار شبیه هم است، این دو را بر جای یکدیگر مینشانَد و آن دو زندگی دیگری را امتحان میکند. تام و ادوارد هردو در یک روز در خانوادههایی کاملاً متفاوت به دنیا آمدهاند. نویسنده از سویی از نظام فاسد دربار انگلستان و از سویی از فساد اخلاقی در میان مردم فرودست جامعهٔ انگلستان انتقاد میکند.
#کتاب_هفته
@bitasoltani_3p
#پرسش_و_پاسخ
👌👌عزت نفس را چطور می توان تقویت کرد؟؟؟؟
🗣همراه باشید .....
حتما در پُست های آتی پاسخ داده خواهد شد؟
@bitasoltani_3p
👌👌عزت نفس را چطور می توان تقویت کرد؟؟؟؟
🗣همراه باشید .....
حتما در پُست های آتی پاسخ داده خواهد شد؟
@bitasoltani_3p