Forwarded from خانه اندیشهورزان
🔰 خانه اندیشهورزان با همکاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و سیمافکر برگزار میکند:
▪️ سیاست، تحزب، مشارکت و سرمایه اجتماعی
🔹 با حضور:
➖ تقی آزادارمکی
➖ بیژن عبدالکریمی
➖ سید جواد میری
➖ احمد زیدآبادی
🔸 راهبر نشست:
➖ کیومرث اشتریان
📅 سهشنبه، ۲۲ خردادماه، ساعت ۹ تا ۱۲
📍 خانه اندیشهورزان
⚠️ برای شرکت در رویداد از طریق نام کاربری @khana_itt اقدام به ثبتنام کنید.
#رویداد
🌐 خانه اندیشهورزان را دنبال کنید!
▪️ سیاست، تحزب، مشارکت و سرمایه اجتماعی
🔹 با حضور:
➖ تقی آزادارمکی
➖ بیژن عبدالکریمی
➖ سید جواد میری
➖ احمد زیدآبادی
🔸 راهبر نشست:
➖ کیومرث اشتریان
📅 سهشنبه، ۲۲ خردادماه، ساعت ۹ تا ۱۲
📍 خانه اندیشهورزان
⚠️ برای شرکت در رویداد از طریق نام کاربری @khana_itt اقدام به ثبتنام کنید.
#رویداد
🌐 خانه اندیشهورزان را دنبال کنید!
Forwarded from عمادالدین باقی
⭕️ فرهنگ نقد، پذیرش تنوع و تقسیم کار به جای تخریبگری
#عمادالدین_باقی
سرمقاله روزنامه سازندگی شماره ۱۷۱۴ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳. روزنامه تیتر شباهت برنداران و خالص سازان را انتخاب کرده است.
این مقاله پس یافته یادداشت کوتاه قبلی در همین صفحه است
.
✍ در پی سقوط بالگرد آقای رئیسی و همراهان و پیش آمدن انتخابات زودرس ریاست جمهوری، عدهای از منتقدین و ناراضیان از وضع موجود و تشدید وخامت شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سه سال اخیر، به امید ایجاد تغییرات مثبت، دست به یک حرکت مدنی زدند. این افراد بیانیه ای باعنوان راهگشایی را با امضای ۱۵۱ تن منتشر و همزمان از حکومت و مردم درخواست هایی را مطرح کردند. در این بیانیه بحثی از دعوت به مشارکت در انتخابات مطرح نبود و چنین درخواستی تا قبل از معرفی نامزدهای انتخاباتی منطقی هم نبود اما از حکومت میخواست وضعیت خطیر و پرخطری که پدید امده را درک کند و راه بهبود را بگشاید. در کنار استقبالی که از سوی گروههایی از جامعه نسبت به این حرکت صورت گرفت، حملات و انتقاداتی هم مشاهده شد.
حملات و اتهام زنی ها از سوی فعالان و رسانه های فارسی زبانی که از کمک های مالی دولت های دشمن ایران ارتزاق می کنند و یا در جای امن و گرم در انسوی مرزها نشستهاند دور از انتظار نبوده و نیست اما از تعدادی از کنشگران انتظار نمی رفت که بدون توجه به شخصیت و سابقه بسیاری از این افراد که هیچگاه نه در قدرت بوده و نه تمایل و نیازی به ان داشته اند آنان را متهم به تشنه قدرت بودن کنند و به کسانی که تلاش می کنند برخی گزینه های مطرح نتوانند بر مسند قوه مجریه بنشینند تا راه دولت کنونی را ادامه دهند تهمت ائتلاف با همان گزینه ها را بزنند.
نگارنده نیز تا این لحظه هیچ نظری دال بر مشارکت یا عدم مشارکت در انتخاباتی که هنوز نامزدهایش قطعی نیست، ندارد و کنشگری حقوق بشری او هم ایجاب می کند که درباره مصادیق ورود نکرده و عمدتا درباره ویژگی های انتخابات مطلوب سخن بگوید، اما بی تفاوتی نسبت به هتک نویسندگان بیانیه، نوعی تنزه طلبی و غیر اخلاقی بود.
از بعضی چهره های زندان رفته و صاحب تفکر و آثار فاخر و نقادی های کارشناسانه در این لیست و همچنین از افرادی که تمام شرایط برای اقامت در کشورهای پیشرفته و کرسی استادی در دانشگاه و درآمد مکفی را داشته اند اما بودن در ایران و در کنار مردم و حتی زندان را ترجیح داده اند می گذرم اما محمد ترکمان، مهدی غنی، دکتر مقصود فراستخواه، محمد مهدی مجاهدی و...، اشخاص مستقل، آزاده و فکوری هستند که به سادگی نمی توان از کنارشان گذشت. هتک آنان در بعضی فرسته ها صرفا بخاطر دیدگاه و روشی متفاوت، نشان می دهد مخالفان، چقدر ناخواسته شبیه جریان خالص سازی در حکومت شده اند.
خود مرکز بینی، خود حق پنداری و خود را محور عالم و آدم و شاقول حق و باطل دیدن، اجازه نمیدهد که احتمال بدهیم شاید نظر ما به یک احتمال ضعیف، نادرست باشد و شاید نکته و نظر درستی هم در سخن مخالف مان وجود داشته باشد. با این دیدگاه همیشه خود را از شنیدن نقدهای مفید محروم میکنیم و نتیجه نهاییش میشود همین مصائبی که دههها و سدههاست بر ما میگذرد. تا فرهنگ نقد را درونی نکنیم و از نقد و شنیدن نظر مخالف لذت نبریم به پیشرفت و سعادت نمیرسیم.
اشکالی ندارد که ما مخالف ۱۵۱ امضا کننده بیانیه باشیم اما بهتر است به جای هتاکی و اتهام زنی، نقد محتوایی و علمی کنیم. ما باید تنوع_را_به_رسمیت_بشناسیم. من با همین منطق سالهاست با حجاب اجباری و یکدست سازی و خلوص گرایی سیاسی و حذف، مخالفت کرده ام.
حتی اگر بخواهیم در یک محدوده تنگتر و کاملاً سیاسی هم ارزیابی کنیم میشود نگاه متفاوتی داشت. اگر تنوع و تکثرپذیری را به رسمیت نمیشناسیم و به لوازم آن پایبند نیستیم لااقل تقسیم کار را به رسمیت بشناسیم.
هرچند شرایط ما و مسائل ایران و فلسطین قابل مقایسه نیست و اینجا هم ابدا قصد تشبیه وجود ندارد و فقط یک جنبه از تجربه گران از مبارزات طولانی و غمبار فلسطینیها برای به دست آوردن خانه و کاشانهشان، برای ما هم میتواند ارزشمند باشد را یاداور می شوم، تجربهای که حتی در جوامع دموکراتیک هم قابل ملاحظه است.
پس از چند دهه مبارزات آزادی بخش و مسلحانه و کشته و زندان، سرانجام چریکی مثل یاسر عرفات به این نتیجه رسید که ناکامیهای پی در پی نشان میدهد این راه فرجامی ندارد و نسل بعدی آنها در سرزمینهای دیگری به دنیا میآیند و بزرگ میشوند و دیگر فلسطینی نیستند و با ادامه این وضعیت اساسا ملتی به نام فلسطین باقی نخواهد ماند که بخواهد برای بازگشت به خانه و کاشانهاش جانفشانی کند. او راه صلح و پذیرش راه حل دو کشوری را در پیش گرفت. شبیه همین جریان هم در درون اسرائیل به وجود آمد اما صهیونیستهای تندرو و نژادپرست، حتی اسحاق رابین را که نخست وزیرشان بود به خاطر پذیرفتن راه حل دو کشوری ترور کردند( ادامه در صفحه بعد👈)
#عمادالدین_باقی
سرمقاله روزنامه سازندگی شماره ۱۷۱۴ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳. روزنامه تیتر شباهت برنداران و خالص سازان را انتخاب کرده است.
این مقاله پس یافته یادداشت کوتاه قبلی در همین صفحه است
.
✍ در پی سقوط بالگرد آقای رئیسی و همراهان و پیش آمدن انتخابات زودرس ریاست جمهوری، عدهای از منتقدین و ناراضیان از وضع موجود و تشدید وخامت شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سه سال اخیر، به امید ایجاد تغییرات مثبت، دست به یک حرکت مدنی زدند. این افراد بیانیه ای باعنوان راهگشایی را با امضای ۱۵۱ تن منتشر و همزمان از حکومت و مردم درخواست هایی را مطرح کردند. در این بیانیه بحثی از دعوت به مشارکت در انتخابات مطرح نبود و چنین درخواستی تا قبل از معرفی نامزدهای انتخاباتی منطقی هم نبود اما از حکومت میخواست وضعیت خطیر و پرخطری که پدید امده را درک کند و راه بهبود را بگشاید. در کنار استقبالی که از سوی گروههایی از جامعه نسبت به این حرکت صورت گرفت، حملات و انتقاداتی هم مشاهده شد.
حملات و اتهام زنی ها از سوی فعالان و رسانه های فارسی زبانی که از کمک های مالی دولت های دشمن ایران ارتزاق می کنند و یا در جای امن و گرم در انسوی مرزها نشستهاند دور از انتظار نبوده و نیست اما از تعدادی از کنشگران انتظار نمی رفت که بدون توجه به شخصیت و سابقه بسیاری از این افراد که هیچگاه نه در قدرت بوده و نه تمایل و نیازی به ان داشته اند آنان را متهم به تشنه قدرت بودن کنند و به کسانی که تلاش می کنند برخی گزینه های مطرح نتوانند بر مسند قوه مجریه بنشینند تا راه دولت کنونی را ادامه دهند تهمت ائتلاف با همان گزینه ها را بزنند.
نگارنده نیز تا این لحظه هیچ نظری دال بر مشارکت یا عدم مشارکت در انتخاباتی که هنوز نامزدهایش قطعی نیست، ندارد و کنشگری حقوق بشری او هم ایجاب می کند که درباره مصادیق ورود نکرده و عمدتا درباره ویژگی های انتخابات مطلوب سخن بگوید، اما بی تفاوتی نسبت به هتک نویسندگان بیانیه، نوعی تنزه طلبی و غیر اخلاقی بود.
از بعضی چهره های زندان رفته و صاحب تفکر و آثار فاخر و نقادی های کارشناسانه در این لیست و همچنین از افرادی که تمام شرایط برای اقامت در کشورهای پیشرفته و کرسی استادی در دانشگاه و درآمد مکفی را داشته اند اما بودن در ایران و در کنار مردم و حتی زندان را ترجیح داده اند می گذرم اما محمد ترکمان، مهدی غنی، دکتر مقصود فراستخواه، محمد مهدی مجاهدی و...، اشخاص مستقل، آزاده و فکوری هستند که به سادگی نمی توان از کنارشان گذشت. هتک آنان در بعضی فرسته ها صرفا بخاطر دیدگاه و روشی متفاوت، نشان می دهد مخالفان، چقدر ناخواسته شبیه جریان خالص سازی در حکومت شده اند.
خود مرکز بینی، خود حق پنداری و خود را محور عالم و آدم و شاقول حق و باطل دیدن، اجازه نمیدهد که احتمال بدهیم شاید نظر ما به یک احتمال ضعیف، نادرست باشد و شاید نکته و نظر درستی هم در سخن مخالف مان وجود داشته باشد. با این دیدگاه همیشه خود را از شنیدن نقدهای مفید محروم میکنیم و نتیجه نهاییش میشود همین مصائبی که دههها و سدههاست بر ما میگذرد. تا فرهنگ نقد را درونی نکنیم و از نقد و شنیدن نظر مخالف لذت نبریم به پیشرفت و سعادت نمیرسیم.
اشکالی ندارد که ما مخالف ۱۵۱ امضا کننده بیانیه باشیم اما بهتر است به جای هتاکی و اتهام زنی، نقد محتوایی و علمی کنیم. ما باید تنوع_را_به_رسمیت_بشناسیم. من با همین منطق سالهاست با حجاب اجباری و یکدست سازی و خلوص گرایی سیاسی و حذف، مخالفت کرده ام.
حتی اگر بخواهیم در یک محدوده تنگتر و کاملاً سیاسی هم ارزیابی کنیم میشود نگاه متفاوتی داشت. اگر تنوع و تکثرپذیری را به رسمیت نمیشناسیم و به لوازم آن پایبند نیستیم لااقل تقسیم کار را به رسمیت بشناسیم.
هرچند شرایط ما و مسائل ایران و فلسطین قابل مقایسه نیست و اینجا هم ابدا قصد تشبیه وجود ندارد و فقط یک جنبه از تجربه گران از مبارزات طولانی و غمبار فلسطینیها برای به دست آوردن خانه و کاشانهشان، برای ما هم میتواند ارزشمند باشد را یاداور می شوم، تجربهای که حتی در جوامع دموکراتیک هم قابل ملاحظه است.
پس از چند دهه مبارزات آزادی بخش و مسلحانه و کشته و زندان، سرانجام چریکی مثل یاسر عرفات به این نتیجه رسید که ناکامیهای پی در پی نشان میدهد این راه فرجامی ندارد و نسل بعدی آنها در سرزمینهای دیگری به دنیا میآیند و بزرگ میشوند و دیگر فلسطینی نیستند و با ادامه این وضعیت اساسا ملتی به نام فلسطین باقی نخواهد ماند که بخواهد برای بازگشت به خانه و کاشانهاش جانفشانی کند. او راه صلح و پذیرش راه حل دو کشوری را در پیش گرفت. شبیه همین جریان هم در درون اسرائیل به وجود آمد اما صهیونیستهای تندرو و نژادپرست، حتی اسحاق رابین را که نخست وزیرشان بود به خاطر پذیرفتن راه حل دو کشوری ترور کردند( ادامه در صفحه بعد👈)
Forwarded from عمادالدین باقی
دنباله مقاله: در میان خود فلسطینیان هم جریان دیگری خط مشی عرفات را نپذیرفت و به چیزی کمتر از جنگ تا رهایی کامل فلسطین رضایت نمیداد. برخی از آنها عرفات را به سازشکاری و خیانت متهم کردند به خصوص بعضی از آنها که بیرون گود نشسته بودند و حتی فلسطینی هم نبودند اما در میان جریانات اصلی فلسطینی یک تقسیم کار نانوشته صورت گرفت و قرار شد آنها هر کدام راه خود را بروند بدون اینکه دیگری را تضعیف و تخریب کنند زیرا هر کدام که نتیجه بگیرند به سود همه خواهد بود، آنچه که در بیانیه این افراد تحت عنوان برد برد برای ایران از آن یاد شده است.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
Forwarded from بسیج دانشگاه تهران
🔶 بررسی جایگاه مردم در انقلاب
🔸با بررسی کتاب گفتمان انقلاب به سه روایت نوشته: «دکتر زرشناس، دکتر عبدالکریمی، دکتر جمشیدی»
👤با حضور:
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر مهدی جمشیدی
⏰ زمان: یکشنبه ۲۰خرداد ماه | ساعت ۱۳
📍مکان: دانشکده حقوق و علوم سیاسی
📱لینک شرکت در جلسه به صورت مجازی، متعاقباً در کانال زیر ارسال خواهد شد.
@Basij_lp
@Basijut_ir
🔸با بررسی کتاب گفتمان انقلاب به سه روایت نوشته: «دکتر زرشناس، دکتر عبدالکریمی، دکتر جمشیدی»
👤با حضور:
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر مهدی جمشیدی
⏰ زمان: یکشنبه ۲۰خرداد ماه | ساعت ۱۳
📍مکان: دانشکده حقوق و علوم سیاسی
📱لینک شرکت در جلسه به صورت مجازی، متعاقباً در کانال زیر ارسال خواهد شد.
@Basij_lp
@Basijut_ir
Forwarded from کاوش پلاس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ قطعه تقدیمی خواننده ایرلندی به مردم غزه
📍"آزاد باد فلسطین پیامی است که تا ابد خواهیم فرستاد"
☑️ @Kavoshplus
📍"آزاد باد فلسطین پیامی است که تا ابد خواهیم فرستاد"
☑️ @Kavoshplus
Forwarded from ساختارهای ایرانی Iranian structures
🌐 ضرورتِ داوریاندیشی ایرانیان/ دکتر بیژن عبدالکریمی: داوری به هیجانات و رمانتیسمِ حاکم بر جامعه ما تن نداد و آزادانه در تقدیرِ توسعه نیافتگی ما تأمل و درنگی متفکرانه کرد
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹خلاصه بخش ششم
♦️از نظر داوری، آزادی عدالت و عقلانیت را نه در الفاظ و شعارها بلکه در واقعیت انضمامی و زیستِ تاریخیمان، باید جستجو کرد.
♦️از نظر او نمیتوان درباره ارزشها و آرمانها، در فضایی ذهنی و انتزاعی و غیر تاریخی اندیشید، اما به شرایط و امکان تحقق وجودِ این ارزشها در واقعیتِ انضمامی زندگی بیتوجه بود.
♦️ز نظر داوری تفکر چیزی جز خودآگاهی نیست و این تنها فیلسوفان و متفکرانند که نه به آگاهی، بلکه به خودآگاهی و تعیین نسبتشان با جهان، دیگری و خویشتن نظر دارند.
♦️تاکید داوری براندیشیدن به زمان و زمانه و تاریخ خود و به تقدیر توسعه نیافتگی و توجه دادن به مسدود بودن بسیاری از راهها در زمانه سیطره تجدد حاصل همین رسالت است.
♦️او به درستی به این خودآگاهی نائل آمد که توسعه نیافتگی یک امر صرفاً اقتصادی-اجتماعی نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
🆔@Iranianstructures@
.
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹خلاصه بخش ششم
♦️از نظر داوری، آزادی عدالت و عقلانیت را نه در الفاظ و شعارها بلکه در واقعیت انضمامی و زیستِ تاریخیمان، باید جستجو کرد.
♦️از نظر او نمیتوان درباره ارزشها و آرمانها، در فضایی ذهنی و انتزاعی و غیر تاریخی اندیشید، اما به شرایط و امکان تحقق وجودِ این ارزشها در واقعیتِ انضمامی زندگی بیتوجه بود.
♦️ز نظر داوری تفکر چیزی جز خودآگاهی نیست و این تنها فیلسوفان و متفکرانند که نه به آگاهی، بلکه به خودآگاهی و تعیین نسبتشان با جهان، دیگری و خویشتن نظر دارند.
♦️تاکید داوری براندیشیدن به زمان و زمانه و تاریخ خود و به تقدیر توسعه نیافتگی و توجه دادن به مسدود بودن بسیاری از راهها در زمانه سیطره تجدد حاصل همین رسالت است.
♦️او به درستی به این خودآگاهی نائل آمد که توسعه نیافتگی یک امر صرفاً اقتصادی-اجتماعی نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
🆔@Iranianstructures@
.
Forwarded from کانال مشکات
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
Forwarded from Soo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 بندر موقت آمریکایی در غزه چه نقشی در عملیات آزادسازی 4 اسیر اسرائیلی داشته است؟
بیژن عبدالکریمی
لینک گروه علم و الهیات مشکات: https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat لینک کانال: https://www.tg-me.com/elm_em لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی : www.instagram.com/bijan.abdolkarimi لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی : @bijanabdolkarimi
🔴 اطلاعیه
▪️دوستان عزیز و گرامی متاسفانه جلسه دوم پلورالیسم دینی به دلیل مشکلات فنی به زمانی دیگر موکول شد.
#بیژن_عبدالکریمی
▪️دوستان عزیز و گرامی متاسفانه جلسه دوم پلورالیسم دینی به دلیل مشکلات فنی به زمانی دیگر موکول شد.
#بیژن_عبدالکریمی
Forwarded from ✨️𝑺𝒉𝒊𝒎𝒂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎈 عنوان ویدیو :
مردم ایران و درگذشت رئیسی
| گزیدهای از مناظره حاتم قادری و بیژن عبدالکریمی
مدرسه آزاد
مردم ایران و درگذشت رئیسی
| گزیدهای از مناظره حاتم قادری و بیژن عبدالکریمی
مدرسه آزاد
Forwarded from 🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
♦️شریعتی؛ عبدالکریمی؛ نام هاي حقیقت!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
در آستانه چهل و هفتمین سالگرد فقدان شریعتی بنا دارم برای نخستین بار ادعای نویی را در قالب جستار حاضر تقدیم مخاطبان فرهیخته نمایم. البته توفیق داشتم اواخر سال گذشته کتابی با عنوان "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهی نیستانگاری" را تقدیم پژوهندگان و علاقمندان نمایم.
نام هاي حقیقت در سپهر روشنفکری در جامعه ی ایرانی پیش از انقلاب و پس از آن با نام شریعتی و عبدالکریمی ظهور می کند. اینکه نسبت روشنفکری و حقیقت در دوران جدید را چگونه باید صورتبندی کرد مجال مستوفای دیگری می طلبد. آنچه در این جستار کوتاه به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد دعاوی این دو روشنفکر ایرانی در مواجهه سلبی و ایجابی ایشان با حقیقت است. گفتمان روشنفکری در غیاب این دو نام دست کم در مواجهه ایجابی با حقیقت به نحو غالبی ساکت است؛ و از همین منظر نام های امثال سروش از دایره ی این نام ها بیرون قرار می گیرد. روشن است نام هایی چون فردید و داوري نیز از دایرهی روشنفکری بیرون می باشند ولو آرای ایشان در باب حقیقت سلبا و ایجابا می تواند محل امعان نظر قرار گیرد.
وقتی حقیقت مسئله می شود؛ شخص حقیقت اندیش بعد از مدتی کلنجار رفتن با مسئله خویش، اتوماتیک وار حکم اجازه ی انحصاری استعمال این واژه را دست کم برای روشنگریهای صادقانهی خود صادر می کند. چندی که می گذرد شخص خود را محق می پندارد که روایتش از حقیقت را در هر فرصت و مجالی پیش بیاندازد و به بالاخره سخنگوی حقیقت شود. و اینجا همان جای خونین و خطرناک قصه است...
اما چه کسانی استعداد این را دارند که طعمهی طرح افکنی از حقیقت شوند در مقابل این پرسش، پرسش آغازین این جستار به محاق می رود چرا که به درستی فرع بر ماجرا تلقی می گردد. یعنی اگر بتوان تشخیص داد چگونه ذهن و زبان شخصی به تصرف و استعمار طرح افکنی از حقیقت در می آید آنگاه بسیار سهل خواهد بود فهم اینکه چرا وی مبدل به سخنگوی حقیقت می گردد.
نکته ی اساسی دیگر اندیشیدن بر سر زمینه و زمانه ای هست که چنین شخصی را در خویش می پرورد. و این البته در ابعاد محلی و جهانی قابلیت طرح دارد. در کجا و چه زمانی اشخاصی در دام طرح افکنی اصیل از حقیقت گرفتار می آیند. چرا که زمان هایی هست که این ویژگی که گویا در طول تاریخ میان ابنا بشر به نسبت شیوع چشمگیری دارد موفق می شود طعمه های بیشتری به چنگ آورد...
زبانی که به "حقیقت" باز شود حتی پیشتر از آنکه از جانب متولیان حقیقت محکوم به افساد و اضلال و ناگزیر متهم به التقاط گردد خود خطر نابودی را به جان خریده است چرا که پروای کافی در کتمان آن را به خرج نداده است.
باری جریانات فکری در ایران معاصر هر کدام با طرح افکنی از "حقیقت" گفتمان خویش را به عنوان گفتمان مترقی پیش کشیده اند و در پیکار گفتمانی ایشان اولین قربانی خود حقیقت بوده است؛ و عجیب تر اینکه تاکید گذاشتن بر جایگاه خویش مبدل شده است به چیزی برای اثبات حقانیت شخص و دفاع از اصالت وی بی آنکه شاهد تلاشی برای بیان فلسفی طرح حقیقت از جانب ایشان باشیم.
به بیان ساده، در برابر حقیقت مورد مصادره ی قدرت، افرادی دانسته یا نادانسته موقعیت ویژه ای برای خویش دست و پا کرده اند تا انبوه افرادی را که از حقیقت گفتمان رسمی دلسرد شده اند را به سوی خویش بکشند بی آنکه طرح روشنی از آن خویش داشته باشند؛ و این بی گمان بیشتر تاسف بار است هر چند این حقیقت تلخ با نام های بزرگی در سپهر روشنفکری ما ایرانیان گره خورده است؛ یعنی شریعتی و عبدالکریمی!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
در آستانه چهل و هفتمین سالگرد فقدان شریعتی بنا دارم برای نخستین بار ادعای نویی را در قالب جستار حاضر تقدیم مخاطبان فرهیخته نمایم. البته توفیق داشتم اواخر سال گذشته کتابی با عنوان "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهی نیستانگاری" را تقدیم پژوهندگان و علاقمندان نمایم.
نام هاي حقیقت در سپهر روشنفکری در جامعه ی ایرانی پیش از انقلاب و پس از آن با نام شریعتی و عبدالکریمی ظهور می کند. اینکه نسبت روشنفکری و حقیقت در دوران جدید را چگونه باید صورتبندی کرد مجال مستوفای دیگری می طلبد. آنچه در این جستار کوتاه به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد دعاوی این دو روشنفکر ایرانی در مواجهه سلبی و ایجابی ایشان با حقیقت است. گفتمان روشنفکری در غیاب این دو نام دست کم در مواجهه ایجابی با حقیقت به نحو غالبی ساکت است؛ و از همین منظر نام های امثال سروش از دایره ی این نام ها بیرون قرار می گیرد. روشن است نام هایی چون فردید و داوري نیز از دایرهی روشنفکری بیرون می باشند ولو آرای ایشان در باب حقیقت سلبا و ایجابا می تواند محل امعان نظر قرار گیرد.
وقتی حقیقت مسئله می شود؛ شخص حقیقت اندیش بعد از مدتی کلنجار رفتن با مسئله خویش، اتوماتیک وار حکم اجازه ی انحصاری استعمال این واژه را دست کم برای روشنگریهای صادقانهی خود صادر می کند. چندی که می گذرد شخص خود را محق می پندارد که روایتش از حقیقت را در هر فرصت و مجالی پیش بیاندازد و به بالاخره سخنگوی حقیقت شود. و اینجا همان جای خونین و خطرناک قصه است...
اما چه کسانی استعداد این را دارند که طعمهی طرح افکنی از حقیقت شوند در مقابل این پرسش، پرسش آغازین این جستار به محاق می رود چرا که به درستی فرع بر ماجرا تلقی می گردد. یعنی اگر بتوان تشخیص داد چگونه ذهن و زبان شخصی به تصرف و استعمار طرح افکنی از حقیقت در می آید آنگاه بسیار سهل خواهد بود فهم اینکه چرا وی مبدل به سخنگوی حقیقت می گردد.
نکته ی اساسی دیگر اندیشیدن بر سر زمینه و زمانه ای هست که چنین شخصی را در خویش می پرورد. و این البته در ابعاد محلی و جهانی قابلیت طرح دارد. در کجا و چه زمانی اشخاصی در دام طرح افکنی اصیل از حقیقت گرفتار می آیند. چرا که زمان هایی هست که این ویژگی که گویا در طول تاریخ میان ابنا بشر به نسبت شیوع چشمگیری دارد موفق می شود طعمه های بیشتری به چنگ آورد...
زبانی که به "حقیقت" باز شود حتی پیشتر از آنکه از جانب متولیان حقیقت محکوم به افساد و اضلال و ناگزیر متهم به التقاط گردد خود خطر نابودی را به جان خریده است چرا که پروای کافی در کتمان آن را به خرج نداده است.
باری جریانات فکری در ایران معاصر هر کدام با طرح افکنی از "حقیقت" گفتمان خویش را به عنوان گفتمان مترقی پیش کشیده اند و در پیکار گفتمانی ایشان اولین قربانی خود حقیقت بوده است؛ و عجیب تر اینکه تاکید گذاشتن بر جایگاه خویش مبدل شده است به چیزی برای اثبات حقانیت شخص و دفاع از اصالت وی بی آنکه شاهد تلاشی برای بیان فلسفی طرح حقیقت از جانب ایشان باشیم.
به بیان ساده، در برابر حقیقت مورد مصادره ی قدرت، افرادی دانسته یا نادانسته موقعیت ویژه ای برای خویش دست و پا کرده اند تا انبوه افرادی را که از حقیقت گفتمان رسمی دلسرد شده اند را به سوی خویش بکشند بی آنکه طرح روشنی از آن خویش داشته باشند؛ و این بی گمان بیشتر تاسف بار است هر چند این حقیقت تلخ با نام های بزرگی در سپهر روشنفکری ما ایرانیان گره خورده است؛ یعنی شریعتی و عبدالکریمی!
Forwarded from Soo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 الجزیره به زبان آمار بررسی میکند:
🔹ارتش اسرائیل برای آزادی 4 اسیر خود، چه جنایتی در اردوگاه النصیرات رقم زد؟
🔹ارتش اسرائیل برای آزادی 4 اسیر خود، چه جنایتی در اردوگاه النصیرات رقم زد؟
Forwarded from Amir hosein
فرهاد قنبری
زنده باد دموکراسی
به دموکراسی تودهای حاکم در جهان نقدهای تند و جدی وارد است. بسیاری از منتقدان از دموکراسی امروزی به حکومت رسانهها و سرمایهدارانِ صاحب رسانه یاد می شود. احزاب و گروههای پرنفوذ سیاسی از طریق رسانه های قدرتمندشان و با صرف صدها میلیون (و شاید میلیاردها) دلار هزینه در انتخابات ها پیروز می شوند و در نهایت آنچه که دنبال می کنند، منافع شخصی یا گروهی خود است. این انتقادات و مواردی از این قبیل به دموکراسی در جهان امروز وارد است اما با همه این اوصاف و با در نظر گرفتن همه این ایرادات باید به خاطر داشت که دموکراسی بهترین تجربه حکومتی تاریخ زیسته بشری است.
دموکراسی قدرت مطلق حاکمان را مهار نموده و افسار قدرت را به دست مردم سپرده است.
دموکراسی است که حاکم و جایگاه او را متزلزل کرده و او را وادار به شنیدن صدای مردم نموده است.
دموکراسی است که نخوت و خودبزرگ بینی حاکمان را قربانی گدایی رای نموده و آنها را ازبرج عاج نشینی به پایین کشیده است.
دموکراسی با نگاه برابر به همه انسانها آنها را با هر دین و نژادی در جایگاه شهروند می نشاند و کرامت و احترامی برابر به آحاد یک جامعه می بخشد.
دموکراسی رنگ و نژاد و مذهب و جنسیت را به حاشیه می برد و به انسان جایگاهی به فراخور انسان بودنش اعطا می کند.
نباید فراموش کرد:
دموکراسی است که مردان سیاست را وادار به اتخاذ قوانین جنسیتی برابر کرده است. دموکراسی است که بقای سیاستمداران را وابسته به رای زنان که نیمی از مردم جامعه هستند کرده و حاکمان را برای جلب رضایت زنان هم شده مجبور به اتخاذ تصمیمات برابر جنسیتی کرده است.
دموکراسی است که مطرودان و محذوفان جامعه را شناسنامه دار می کند و برای اثر انگشت آنها هم ارزشی برابر با سایرین قائل می شود.
دموکراسی است که طی نیم قرن سیاهپوستان آمریکا را از «کاکاسیاه» به جایگاه ریاست جمهوری این کشور برکشیده است.
دموکراسی است که طی نیم قرن شخص اول آلمان را از هیتلر به آنجلا مرکل تغییر داده است.
دموکراسی است که صدای مدافعان حقوق حیوانات و حامیان محیط زیست و دفاع از حقوق اقلیتها را به صدایی قابل شنیدن در سطح جهانی بدل کرده است.
دموکراسی است که فرد نژادپرست و غیرستیزی مانند ترامپ را مجبور به حضور در جمع سیاهپوستان و لاتین تبارها کرده است.
به دموکراسی انتقادات بسیاری وارد است اما با همه این اوصاف باید فریاد زد: «زنده باد دموکراسی»
@kharmagaas
زنده باد دموکراسی
به دموکراسی تودهای حاکم در جهان نقدهای تند و جدی وارد است. بسیاری از منتقدان از دموکراسی امروزی به حکومت رسانهها و سرمایهدارانِ صاحب رسانه یاد می شود. احزاب و گروههای پرنفوذ سیاسی از طریق رسانه های قدرتمندشان و با صرف صدها میلیون (و شاید میلیاردها) دلار هزینه در انتخابات ها پیروز می شوند و در نهایت آنچه که دنبال می کنند، منافع شخصی یا گروهی خود است. این انتقادات و مواردی از این قبیل به دموکراسی در جهان امروز وارد است اما با همه این اوصاف و با در نظر گرفتن همه این ایرادات باید به خاطر داشت که دموکراسی بهترین تجربه حکومتی تاریخ زیسته بشری است.
دموکراسی قدرت مطلق حاکمان را مهار نموده و افسار قدرت را به دست مردم سپرده است.
دموکراسی است که حاکم و جایگاه او را متزلزل کرده و او را وادار به شنیدن صدای مردم نموده است.
دموکراسی است که نخوت و خودبزرگ بینی حاکمان را قربانی گدایی رای نموده و آنها را ازبرج عاج نشینی به پایین کشیده است.
دموکراسی با نگاه برابر به همه انسانها آنها را با هر دین و نژادی در جایگاه شهروند می نشاند و کرامت و احترامی برابر به آحاد یک جامعه می بخشد.
دموکراسی رنگ و نژاد و مذهب و جنسیت را به حاشیه می برد و به انسان جایگاهی به فراخور انسان بودنش اعطا می کند.
نباید فراموش کرد:
دموکراسی است که مردان سیاست را وادار به اتخاذ قوانین جنسیتی برابر کرده است. دموکراسی است که بقای سیاستمداران را وابسته به رای زنان که نیمی از مردم جامعه هستند کرده و حاکمان را برای جلب رضایت زنان هم شده مجبور به اتخاذ تصمیمات برابر جنسیتی کرده است.
دموکراسی است که مطرودان و محذوفان جامعه را شناسنامه دار می کند و برای اثر انگشت آنها هم ارزشی برابر با سایرین قائل می شود.
دموکراسی است که طی نیم قرن سیاهپوستان آمریکا را از «کاکاسیاه» به جایگاه ریاست جمهوری این کشور برکشیده است.
دموکراسی است که طی نیم قرن شخص اول آلمان را از هیتلر به آنجلا مرکل تغییر داده است.
دموکراسی است که صدای مدافعان حقوق حیوانات و حامیان محیط زیست و دفاع از حقوق اقلیتها را به صدایی قابل شنیدن در سطح جهانی بدل کرده است.
دموکراسی است که فرد نژادپرست و غیرستیزی مانند ترامپ را مجبور به حضور در جمع سیاهپوستان و لاتین تبارها کرده است.
به دموکراسی انتقادات بسیاری وارد است اما با همه این اوصاف باید فریاد زد: «زنده باد دموکراسی»
@kharmagaas
Forwarded from Mohammadali Niazi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♨️ بیژن عبدالکریمی: از پزشکیان میخواهم به مسئله مقاومت دربرابر امریکا توجه کند.
بیژن عبدالکریمی، در نشست خانه اندیشهورزان، درباره ضرورت تولید یک گفتمان جدید در روشنفکران و سنتگرایان گفت و تصریح کرد: به گفتمان انقلاب اسلامی باور دارم، اما این گفتمان بوی نا گرفته است! به همین دلیل خطاب به مسعود پزشکیان توصیه کرد درصورت موفقیت در انتخابات، مقاومت در برابر امریکا را جدی بگیرد. چراکه اکنون مواجهه سیاسی-ایدئولوژیک جای درک حکمی-فلسفی مواجهه با غرب را گرفته است.
فیلم و گزارش کامل نشست را در سایت جامعه اندیشکدهها دنبال کنید.
#انتخابات
#مسعود_پزشکیان
#بیژن_عبدالکریمی
#خانه_اندیشهورزان
#جمهوری_اسلامی
🌐 خانه اندیشهورزان را دنبال کنید!
بیژن عبدالکریمی، در نشست خانه اندیشهورزان، درباره ضرورت تولید یک گفتمان جدید در روشنفکران و سنتگرایان گفت و تصریح کرد: به گفتمان انقلاب اسلامی باور دارم، اما این گفتمان بوی نا گرفته است! به همین دلیل خطاب به مسعود پزشکیان توصیه کرد درصورت موفقیت در انتخابات، مقاومت در برابر امریکا را جدی بگیرد. چراکه اکنون مواجهه سیاسی-ایدئولوژیک جای درک حکمی-فلسفی مواجهه با غرب را گرفته است.
فیلم و گزارش کامل نشست را در سایت جامعه اندیشکدهها دنبال کنید.
#انتخابات
#مسعود_پزشکیان
#بیژن_عبدالکریمی
#خانه_اندیشهورزان
#جمهوری_اسلامی
🌐 خانه اندیشهورزان را دنبال کنید!
Forwarded from دغدغه ایران
چه انتظاری از پزشکیان؟
محمد فاضلی
انتظارتان از نامزدهای انتخابات چیست؟ بگذارید انواع انتظاراتی را که میتوان از نامزدها داشت، مختصر، با تمرکز بر مسعود پزشکیان شرح دهم.
پزشکیانِ سوپرمن. یعنی انتظار داشته باشیم بیاید و به سرعت تکلیف تورم، تحریم، رشد اقتصادی، آسیبهای اجتماعی، فقر، آب و فرونشست زمین و ... را معین کند.
پزشکیانِ سامورایی. یعنی انتظار داشته باشیم شمشیر دست بگیرد و ناقضان حقوق مردم، خشونتورزان و عناصری را که نمیپسندیم، تار و مار کند.
پزشکیان رابینهود. بعنی انتظار داشته باشیم از راه برسد و حق فقرا و محرومان را از گلوی مستکبران و مال مردمخورها بیرون بکشد و دل مستضعفان را شاد کند.
من میتوانم چند جور دیگر پزشکیان در همین مایهها ردیف کنم. پزشکیان جارچی، دزدگیر، افشاگر و ...؛ اما به گمانم هیچ کدام از اینها نقش رئیسجمهور نیست. ترجیح میدهم پزشکیان در صورت رئیسجمهور شدن (و هر نامزد پیروزی) در نقشهای زیر ظاهر شود.
پزشکیانِ توافقساز. در این کشور، توافقی بین نهادهای حاکمیتی درباره شیوه اداره کشور، حتی در حیاتیترین مسائل، وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است. رئیسجمهور رئیس مهمترین شوراهایی است که وظیفهشان توافق بر سر مسائل بنیادین است. او باید توافقساز بزرگ باشد، توافقهایی متضمن منافع مردم ایران.
پزشکیانِ آرامشبخش. ایران امروز درگیر التهابهای شدید اجتماعی بین گروههای سیاسی، گروههایی از مردم و حاکمیت، و تنشهایی بین ایران و جهان است. رئیسجمهور باید آرامشبخش باشد، التهابها را کاهش داده و التهاب را به همکاری، توافق و شور تبدیل کنید. شور سیاسی و التهاب سیاسی دو مقوله کاملاً متفاوت هستند.
پزشکیانِ تخصصگرا. ایران دهههاست از بیاحترامی به تخصص رنج برده است. از اینکه سر جای خودشان نیستند عذاب کشیده است. رئیسجمهور وظیفه دارد به تخصص احترام بگذارد، آنرا قدر نهد و بر صدر نشاند.
پزشکیانِ یکملت. ملت ایران به واسطه خطکشیهای بیحاصل و نابهجا، چندپاره شده است. رئیسجمهور باید در جایگاه التیامبخش روح یک ملت، آنها را به هم نزدیک کند، ایران را برای همه ایرانیان بداند و در عمل به آن وفادار باشد. او باید رئیسجمهور یکملت باشد.
پزشکیانِ کمحرف. مقامات بس که سخن گفتهاند و عمل نکردهاند، و بس که حرفهای زدهاند که از اساس نمیشده به آنها عمل کرد؛ بیاعتبار شدهاند. رئیسجمهور باید کمحرف باشد و تا اطمینان از واقعگرایانه بودن سخنش و عملی بودن وعدهاش نداشته باشد، سخن نگوید. به این طریق است که میشود اعتبار را به رئیسجمهور، سیاست و سخن بازگرداند.
پزشکیانِ راهسازِ راهدار. رئیسجمهور باید راهسازی کند، راهی که مردم در تعیین مسیر و مقصد آن مهمترین نقش را دارند؛ و درباره مسیر این راه بین همه نهادهای حاکمیت توافقسازی کند. او باید راهداری کند که راه ساختهشده با نظر و کمک مردم، خوب نگهداری شود و راهزنان راه بر مردم نبندند.
من دنبال قهرمان نمیگردم، و باور ندارم که ایران با دهها درد بنیادین، در میانه شدیدترین تحریمها، راهحلهای کوتاهمدت، سریع و کمهزینه دارد. هر رئیسجمهور احتمالی، از جمله #مسعود_پزشکیان فقط به شرطی که صدای عقلانیت باشد و دست از پوپولیسم بکشد و به نقشهایی که برشمردم پایبند باشد، میتواند دردی از دردهای ایران را درمان کند.
منطق نظری و بنیادین این نوشته را در قسمت ۱۱۲ پادکست دغدغه ایران توضیح دادهام. مفصل!
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
انتظارتان از نامزدهای انتخابات چیست؟ بگذارید انواع انتظاراتی را که میتوان از نامزدها داشت، مختصر، با تمرکز بر مسعود پزشکیان شرح دهم.
پزشکیانِ سوپرمن. یعنی انتظار داشته باشیم بیاید و به سرعت تکلیف تورم، تحریم، رشد اقتصادی، آسیبهای اجتماعی، فقر، آب و فرونشست زمین و ... را معین کند.
پزشکیانِ سامورایی. یعنی انتظار داشته باشیم شمشیر دست بگیرد و ناقضان حقوق مردم، خشونتورزان و عناصری را که نمیپسندیم، تار و مار کند.
پزشکیان رابینهود. بعنی انتظار داشته باشیم از راه برسد و حق فقرا و محرومان را از گلوی مستکبران و مال مردمخورها بیرون بکشد و دل مستضعفان را شاد کند.
من میتوانم چند جور دیگر پزشکیان در همین مایهها ردیف کنم. پزشکیان جارچی، دزدگیر، افشاگر و ...؛ اما به گمانم هیچ کدام از اینها نقش رئیسجمهور نیست. ترجیح میدهم پزشکیان در صورت رئیسجمهور شدن (و هر نامزد پیروزی) در نقشهای زیر ظاهر شود.
پزشکیانِ توافقساز. در این کشور، توافقی بین نهادهای حاکمیتی درباره شیوه اداره کشور، حتی در حیاتیترین مسائل، وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است. رئیسجمهور رئیس مهمترین شوراهایی است که وظیفهشان توافق بر سر مسائل بنیادین است. او باید توافقساز بزرگ باشد، توافقهایی متضمن منافع مردم ایران.
پزشکیانِ آرامشبخش. ایران امروز درگیر التهابهای شدید اجتماعی بین گروههای سیاسی، گروههایی از مردم و حاکمیت، و تنشهایی بین ایران و جهان است. رئیسجمهور باید آرامشبخش باشد، التهابها را کاهش داده و التهاب را به همکاری، توافق و شور تبدیل کنید. شور سیاسی و التهاب سیاسی دو مقوله کاملاً متفاوت هستند.
پزشکیانِ تخصصگرا. ایران دهههاست از بیاحترامی به تخصص رنج برده است. از اینکه سر جای خودشان نیستند عذاب کشیده است. رئیسجمهور وظیفه دارد به تخصص احترام بگذارد، آنرا قدر نهد و بر صدر نشاند.
پزشکیانِ یکملت. ملت ایران به واسطه خطکشیهای بیحاصل و نابهجا، چندپاره شده است. رئیسجمهور باید در جایگاه التیامبخش روح یک ملت، آنها را به هم نزدیک کند، ایران را برای همه ایرانیان بداند و در عمل به آن وفادار باشد. او باید رئیسجمهور یکملت باشد.
پزشکیانِ کمحرف. مقامات بس که سخن گفتهاند و عمل نکردهاند، و بس که حرفهای زدهاند که از اساس نمیشده به آنها عمل کرد؛ بیاعتبار شدهاند. رئیسجمهور باید کمحرف باشد و تا اطمینان از واقعگرایانه بودن سخنش و عملی بودن وعدهاش نداشته باشد، سخن نگوید. به این طریق است که میشود اعتبار را به رئیسجمهور، سیاست و سخن بازگرداند.
پزشکیانِ راهسازِ راهدار. رئیسجمهور باید راهسازی کند، راهی که مردم در تعیین مسیر و مقصد آن مهمترین نقش را دارند؛ و درباره مسیر این راه بین همه نهادهای حاکمیت توافقسازی کند. او باید راهداری کند که راه ساختهشده با نظر و کمک مردم، خوب نگهداری شود و راهزنان راه بر مردم نبندند.
من دنبال قهرمان نمیگردم، و باور ندارم که ایران با دهها درد بنیادین، در میانه شدیدترین تحریمها، راهحلهای کوتاهمدت، سریع و کمهزینه دارد. هر رئیسجمهور احتمالی، از جمله #مسعود_پزشکیان فقط به شرطی که صدای عقلانیت باشد و دست از پوپولیسم بکشد و به نقشهایی که برشمردم پایبند باشد، میتواند دردی از دردهای ایران را درمان کند.
منطق نظری و بنیادین این نوشته را در قسمت ۱۱۲ پادکست دغدغه ایران توضیح دادهام. مفصل!
@fazeli_mohammad
Telegram
پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صد و دوازدهم پادکست دغدغه ایران
بازخوانی ایران معاصر
بعد از پنج قسمت شرح کتاب «خشونت و نظمهای اجتماعی» و پنج قسمت شرح کتاب «در سایه خشونت» که نزدیک به ده ماه طول کشید، در قسمت صدودوازده پادکست دغدغه ایران، تاریخ ایران معاصر را از اواخر مشروطه تا…
بازخوانی ایران معاصر
بعد از پنج قسمت شرح کتاب «خشونت و نظمهای اجتماعی» و پنج قسمت شرح کتاب «در سایه خشونت» که نزدیک به ده ماه طول کشید، در قسمت صدودوازده پادکست دغدغه ایران، تاریخ ایران معاصر را از اواخر مشروطه تا…
✍️🏻 تحلیل انتخابات و ایران فردا در گفتگو با بیژن عبدالکریمی
🔻مکان خانه صدای فردا در کلاب هاوس:🔻
https://www.clubhouse.com/house/صدای-فردا
🗓۲۶ خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۰۰ تهران
🔹️کانال تلگرام صدای فردا :
@amirvazifeshenas
🔹️کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
🔻مکان خانه صدای فردا در کلاب هاوس:🔻
https://www.clubhouse.com/house/صدای-فردا
🗓۲۶ خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۰۰ تهران
🔹️کانال تلگرام صدای فردا :
@amirvazifeshenas
🔹️کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
Forwarded from Mohammadali Niazi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♨️ بیژن عبدالکریمی: از پزشکیان میخواهم به مسئله مقاومت دربرابر امریکا توجه کند.
بیژن عبدالکریمی، در نشست خانه اندیشهورزان، درباره ضرورت تولید یک گفتمان جدید در روشنفکران و سنتگرایان گفت و تصریح کرد: به گفتمان انقلاب اسلامی باور دارم، اما این گفتمان بوی نا گرفته است! به همین دلیل خطاب به مسعود پزشکیان توصیه کرد درصورت موفقیت در انتخابات، مقاومت در برابر امریکا را جدی بگیرد. چراکه اکنون مواجهه سیاسی-ایدئولوژیک جای درک حکمی-فلسفی مواجهه با غرب را گرفته است.
فیلم و گزارش کامل نشست را در سایت جامعه اندیشکدهها دنبال کنید.
#انتخابات
#مسعود_پزشکیان
#بیژن_عبدالکریمی
#خانه_اندیشهورزان
#جمهوری_اسلامی
🌐 خانه اندیشهورزان را دنبال کنید!
بیژن عبدالکریمی، در نشست خانه اندیشهورزان، درباره ضرورت تولید یک گفتمان جدید در روشنفکران و سنتگرایان گفت و تصریح کرد: به گفتمان انقلاب اسلامی باور دارم، اما این گفتمان بوی نا گرفته است! به همین دلیل خطاب به مسعود پزشکیان توصیه کرد درصورت موفقیت در انتخابات، مقاومت در برابر امریکا را جدی بگیرد. چراکه اکنون مواجهه سیاسی-ایدئولوژیک جای درک حکمی-فلسفی مواجهه با غرب را گرفته است.
فیلم و گزارش کامل نشست را در سایت جامعه اندیشکدهها دنبال کنید.
#انتخابات
#مسعود_پزشکیان
#بیژن_عبدالکریمی
#خانه_اندیشهورزان
#جمهوری_اسلامی
🌐 خانه اندیشهورزان را دنبال کنید!
Forwarded from Mohammadali Niazi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بودن یا نبودن
ویلیام شیکسپیر (ترجمه مجتبی مینوی)
ببودن یا نبودن، بحث از اين است
آيا عقل را شايسته تر آنكه :
مدام از منجنيق و تير دوران جفاپيشه ستم بردن
و يا بر روی يك دريا مصائب تيغ آهيختن
و از راه خلاف ايام آنها را سرآوردن
بمردن، خواب رفتن، بس
و بتوانيم اگر گفتن
كه با يك خفتن تنها
همه آلام قلبی و هزاران لطمه و زجر طبيعی را كه جسم ما دچارش هست
پايان می توان دادن
چنين انجام را بايد به اخلاص آرزوكردن
بمردن، خواب رفتن
خوابرفتن، يحتمل هم خوابديدن
ها، همين اشكال كار ماست
زيرا اينكه در آن خواب مرگ و
بعد از آن کز چنبر اين گير و دار بیبقا فارغ شويم
آنگه چه رؤياها پديد آيد
همين بايد تأمل را برانگيزد
همين پروا بلايا را طويل العمر می سازد
و گرنه كيست كو تن در دهد
در طعن و طنز دهر و آزار ستمگر
تجريهای ديوانی و
خواريها كه دائم مستعدان صبور از هر فرو مايه همیبينند
اينها جمله در حالی كه هر آنی
به نوك دشنهای عريان حساب خويش را صافی توان كردن
كدامين كس بخواهد اينهمه بار گران بردن
عرقريزان و نالان زير ثقل عمر سركردن
جز آنكه ترس از چيزی پس از مرگ
آن زمین کشف ناکرده، که هرگز هیچ سالک از کرانش بر نمی گردد
ویلیام شیکسپیر (ترجمه مجتبی مینوی)
ببودن یا نبودن، بحث از اين است
آيا عقل را شايسته تر آنكه :
مدام از منجنيق و تير دوران جفاپيشه ستم بردن
و يا بر روی يك دريا مصائب تيغ آهيختن
و از راه خلاف ايام آنها را سرآوردن
بمردن، خواب رفتن، بس
و بتوانيم اگر گفتن
كه با يك خفتن تنها
همه آلام قلبی و هزاران لطمه و زجر طبيعی را كه جسم ما دچارش هست
پايان می توان دادن
چنين انجام را بايد به اخلاص آرزوكردن
بمردن، خواب رفتن
خوابرفتن، يحتمل هم خوابديدن
ها، همين اشكال كار ماست
زيرا اينكه در آن خواب مرگ و
بعد از آن کز چنبر اين گير و دار بیبقا فارغ شويم
آنگه چه رؤياها پديد آيد
همين بايد تأمل را برانگيزد
همين پروا بلايا را طويل العمر می سازد
و گرنه كيست كو تن در دهد
در طعن و طنز دهر و آزار ستمگر
تجريهای ديوانی و
خواريها كه دائم مستعدان صبور از هر فرو مايه همیبينند
اينها جمله در حالی كه هر آنی
به نوك دشنهای عريان حساب خويش را صافی توان كردن
كدامين كس بخواهد اينهمه بار گران بردن
عرقريزان و نالان زير ثقل عمر سركردن
جز آنكه ترس از چيزی پس از مرگ
آن زمین کشف ناکرده، که هرگز هیچ سالک از کرانش بر نمی گردد