Forwarded from نگاه جامعهشناسانه | محمدی قرهقانی
پیروزی ترامپ و وضعیت ما
یک ارزیابی سریع:
✍ محمدعلی محمدی قرهقانی
نمیشود به این واقعه تاریخی واکنش نشان نداد و همچنان پیگیر بحث اگزیستانسیالیسم بود. اگرچه وقتی اوضاع اضطرابی و استرسی شود، اتفاقاً الگوهای انسان اگزیستانسیل قویتر از بحرانها سر برون میآورد. همان گونه که بازماندگان آشویتس نجات یافتند و ویکتور فرانکل دلایل زنده ماندن و پایداری آنان تا لحظه پیروزی و حتی بعد از آن را توصیف کرد.
الآن خیلیها در ایران دچار استرس و بعضی هم هیجان هستند. هیجانیها تصور میکنند بالاخره ترامپ اقدام عملی برای ارتباط با ایران میکند و از این بلاتکلیفی که دموکراتها ایجاد کرده بودند که وضعیت نه مرگ و نه زندگی بود، رهایی مییابیم. اگر درست عمل کنیم شاید بهترین فرصت ایران برای معامله با آمریکا و بعد از آن با غرب باشد تا از این وضعیت بیرون بیاییم.
استرسیها معتقدند امکان مصالحه با تیم ترامپ بسیار دشوار است و باید منتظر وضعیت شدید اجتماعی باشیم که تورم، گرانی و تحریمهای شدید را در پی خواهد داشت. البته هیجانیها به شورشهای دوباره اجتماعی از پس این تحریم و گرانیها نیز دل خوش دارند. اما من شانس معامله با ترامپ را بیشتر میدانم.
احتمال طرح بزرگ توافق و همزیستی در خاورمیانه بالا رفته و هیچ کشوری از جمله ایران نمیتواند به تنهایی و در انزوا، جلوی موج عظیم تغییرات منطقهای بایستد و شاید اصولاً چنین ضرورتی را هم احساس نکند.
بنابراین، به همه عزیزانی که پیام دادند و احساس دلشوره و نگرانی از وضعیت آینده اقتصادی و سیاسی کردند، نوید میدهم که به هیچ وجه نگران نبوده و با خوشبینی منتظر تغییراتی در منطقه و جهان باشند که برای ایران وضعیت بهتری را رقم خواهد زد.
فقط در کوتاه مدت ممکن است وضعیت هیجانی و گفتارهای سیاسی تند، رد و بدل شود و نرخ دلار و تورم افزایش یابد، اما پس از چندی در عالم واقعیت، دیپلماسی جایگزین احساسات شده و ما هم وارد نظم نوین منطقهای خواهیم شد.
تا آن موقع به عنوان یک انسان اگزیستانسیل، با آگاهی و اراده، هیجانات و اضطرابهای خودتان را کنترل کنید و با امیدواری به آینده، تابآوری را سرلوحه کارتان قرار دهید.
یک ارزیابی سریع:
✍ محمدعلی محمدی قرهقانی
نمیشود به این واقعه تاریخی واکنش نشان نداد و همچنان پیگیر بحث اگزیستانسیالیسم بود. اگرچه وقتی اوضاع اضطرابی و استرسی شود، اتفاقاً الگوهای انسان اگزیستانسیل قویتر از بحرانها سر برون میآورد. همان گونه که بازماندگان آشویتس نجات یافتند و ویکتور فرانکل دلایل زنده ماندن و پایداری آنان تا لحظه پیروزی و حتی بعد از آن را توصیف کرد.
الآن خیلیها در ایران دچار استرس و بعضی هم هیجان هستند. هیجانیها تصور میکنند بالاخره ترامپ اقدام عملی برای ارتباط با ایران میکند و از این بلاتکلیفی که دموکراتها ایجاد کرده بودند که وضعیت نه مرگ و نه زندگی بود، رهایی مییابیم. اگر درست عمل کنیم شاید بهترین فرصت ایران برای معامله با آمریکا و بعد از آن با غرب باشد تا از این وضعیت بیرون بیاییم.
استرسیها معتقدند امکان مصالحه با تیم ترامپ بسیار دشوار است و باید منتظر وضعیت شدید اجتماعی باشیم که تورم، گرانی و تحریمهای شدید را در پی خواهد داشت. البته هیجانیها به شورشهای دوباره اجتماعی از پس این تحریم و گرانیها نیز دل خوش دارند. اما من شانس معامله با ترامپ را بیشتر میدانم.
احتمال طرح بزرگ توافق و همزیستی در خاورمیانه بالا رفته و هیچ کشوری از جمله ایران نمیتواند به تنهایی و در انزوا، جلوی موج عظیم تغییرات منطقهای بایستد و شاید اصولاً چنین ضرورتی را هم احساس نکند.
بنابراین، به همه عزیزانی که پیام دادند و احساس دلشوره و نگرانی از وضعیت آینده اقتصادی و سیاسی کردند، نوید میدهم که به هیچ وجه نگران نبوده و با خوشبینی منتظر تغییراتی در منطقه و جهان باشند که برای ایران وضعیت بهتری را رقم خواهد زد.
فقط در کوتاه مدت ممکن است وضعیت هیجانی و گفتارهای سیاسی تند، رد و بدل شود و نرخ دلار و تورم افزایش یابد، اما پس از چندی در عالم واقعیت، دیپلماسی جایگزین احساسات شده و ما هم وارد نظم نوین منطقهای خواهیم شد.
تا آن موقع به عنوان یک انسان اگزیستانسیل، با آگاهی و اراده، هیجانات و اضطرابهای خودتان را کنترل کنید و با امیدواری به آینده، تابآوری را سرلوحه کارتان قرار دهید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالکریمی: متأسفانه گفتمان وفاق از یک امر متافیزیکی و جامعه شناختی به تقسیم کیک قدرت میان جریاناتی تقلیل یافت که خود هر یک بخشی بخشی از بحران هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالکریمی: نیروهای گفتمان انقلاب اصیل ترین نیروهای تاریخی این گشور هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تحلیل عبدالکریمی از پدیدۀ جنگ هشت ساله ایران و عراق و آثار آن برای کشور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقد عبدالکریمی به نحوه برخورد سنت گرایان و گفتمان انقلاب با جهان مدرن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شکاف عظیم اجتماعی در جامعۀ ایران و نتایج و پیامدهای آن از نظر عبدالکریمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالکریمی: گفتمان انقلاب علی رغم شاهکار عظیمی که در صحنۀ بین المللی آفرید نتوانست مطالبات بر حق جامعه را پاسخی شایسته دهد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالکریمی: جامعه ما با خشم و نفرت نسل های جدید نسبت به سنت و میراث عظیم نظری و معنوی خودش روبروست.
امروز ما نه با غربزدگی بلکه با غرب سالاری و غرب پرستی روبروییم:
پاسخ عبدالکریمی به پرسش از شیوۀ مقابله با غرب سالاری و غرب پرستی بخشی از جامعه
امروز ما نه با غربزدگی بلکه با غرب سالاری و غرب پرستی روبروییم:
پاسخ عبدالکریمی به پرسش از شیوۀ مقابله با غرب سالاری و غرب پرستی بخشی از جامعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آسیب شناسی و انتقادات تند عبدالکریمی به گفتمان انقلاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالکریمی: ریشه بسیاری از بحران های ما در تفکر سنتی ماست. در بسیاری از نیروهای گفتمان انقلاب و بزرگان آن هنوز رنسانس عمیق فکری صورت نگرفته است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاسخ عبدالکریمی به پرسش مهم یکی از نیروهای وفادار به گفتمان انقلاب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پاسخ عبدالکریمی به چند پرسش بنیادین نیروهای گفتمان انقلاب در ارتباط با نسبت ما با غرب
فایل کامل صوتی.wav
289.1 MB
فایل کامل سخنرانی و گفتگوی بیژن عبدالکریمی در اتاق کلاب هاوسی نیروهای وفادار به گفتمان انقلاب با عنوان «انسجام ملی و گفتمان ملی در بحران جنگی»
بیژن عبدالکریمی در نشست «عصر نصرالله»” جهان بر روی اتحادیهها تکیه میکند اما برای ما مسلمانان از ناسیونالیسم سخن میگویند
۱۴۰۳-۰۸-۱۶ ۱۴۰۳-۰۸-۱۶ بازدید : 38
بیژن عبدالکریمی گفت: غربیها در حالی ما را به ناسیونالیسم دعوت میکنند که خود اتحادیه اروپا را تشکیل دادند. به این سبب که میدانند یک ملت کوچک نمیتواند در برابر هژمونی آمریکا مقاومت کند. آنها ناچار بودند اتحادیه اروپا را تشکیل دهند. در حالی که جهانیان همه بر روی اتحادیهها تکیه میکنند برای ما مسلمانان از ناسیونالیسم و وطنخواهی سخن میگویند.
بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، در ابتدا با ادای احترام به روح تمام شهدایی که از ابتدای تاریخ در مقابل ظلم ایستادهاند، گفت: من برای تمام کسانی که در سراسر جهان در برابر ظلم و ستم قیام میکنند سر تعظیم فرود میآورم. من سخنان خود را حول سه محور بیان میکنم. اولین محور اهمیت سیدحسن نصرالله برای حزبالله، دومین محور بحث اهمیت حزبالله لبنان و جنبش مقاومت برای ما ایرانیان و آخرین فراز سخنان من هم آسیبشناسی جنبش مقاومت در ایران و در جهان اسلام است.
این استاد فلسفه در راستای محور اول بحث خود، گفت: همه میدانیم که حزبالله با رهبری سیدحسن نصرالله بود که بر آمادهسازی نیروهای مقاومت تأکید کرد. با تأکید او هستههای نظامی به وجود آمد و در عین حال او جدای از بحثهای نظامی به عنوان یک نیروی سیاسی در لبنان مطرح شد. سیدحسن نصرالله رشد نظامی حزبالله را تا آنجا رساند که بتوانند شمال اسرائیل را مورد هدف قرار دهند و در برابر حملات اسرائیل از ملت لبنان دفاع کنند. حزبالله با رهبری او توانست به اشغال ۱۸ ساله جنوب لبنان توسط نیروهای اسرائیلی پایان دهد. همین امر محبوبیت حزبالله و سیدحسن نصرالله را به عنوان یک نیروی یاریدهنده ملی بالا ببرد. حزبالله لبنان بر اساس رهنمودهای سیدحسن نصرالله بود که به درستی از بشار اسد در برابر نیروهای به ظاهر مخالف او و در واقع مدافع منافع آمریکا و اسرائیل حمایت کرد. حزبالله به رهبری او به درستی در کنار ما ایرانیان و مردم غزه ایستاد و جبهه مقاومت را در برابر آمریکا و اسرائیل تقویت کرد.
عبدالکریمی با طرح این پرسش که حزبالله و سید حسن نصرالله برای ما ایرانیان چه کرده و چه اهمیتی دارد؟، اظهار داشت: این شبهه وجود دارد که هلال شیعی با تأکید بر امتگرایی و به عنوان گروهی جزماندیش مقاومت را برای حفظ نظام و نه برای دفاع از منافع ملی ایجاد کرده است؟ این همان تحلیلی است که از زبان رسانههای اسرائیلی و آمریکایی خارج میشود و کاری کردهاند که متأسفانه بخشی از مردم و تأسفبارتر روشنفکرهای ما در زمین دشمن توپ بزنند. غربیها در حالی ما را به ناسیونالیسم دعوت میکنند که خود اتحادیه اروپا را تشکیل دادند. به این سبب که میدانند یک ملت کوچک نمیتواند در برابر هژمونی آمریکا مقاومت کند. آنها ناچار بودند اتحادیه اروپا را تشکیل دهند. بلوک شرق هم پیمان ورشو را تشکیل داد که متأسفانه یا خوشبختانه نتوانست دوام بیاورد. در حالی که جهانیان همه بر روی اتحادیهها تکیه میکنند برای ما مسلمانان از ناسیونالیسم و وطنخواهی سخن میگویند.
او افزود: ما برای اینکه به آبهای آزاد جهان در جهت منافع ملیِ خود دسترسی داشته باشیم، سه نقطه حساس را انتخاب کردیم. ما به واسطه حوثیها و تنگه بابالمَندَب در شاخ آفریقا میتوانیم به خلیج عدن، دریای عرب و اقیانوس هند دسترسی داشته باشیم. بخش بزرگی از اقتصاد جهان از این تنگه عبور میکند. ملت ما را به غلط علیه یمنیها میشورانند، بیخبر از آنکه یمن در کنار ما ایرانیها به دسترسی ما به آبهای آزاد و منافع ملی ما کمک میکند. تنگهٔ هرمز تنها مسیر آبیای است که خلیج فارس را به دریاها و اقیانوسهای آزاد وصل میکند. این گذرگاه یکی از راهبردیترین مسیرهای بینالمللی کشتی در جهان است. یک سوم گاز طبیعی جهان و تقریباً ۲۵ درصد مصرف جهانی نفت از تنگه هرمز عبور میکند. این تنگه یکی از مهمترین نقاط استراتژیک جهان است و برای تجارت جهانی یک اهمیت حیاتی دارد. الحشد الشعبی و نیروهای مقاومت عراق امکان دفاع از این تنگه را فراهم میکنند.
۱۴۰۳-۰۸-۱۶ ۱۴۰۳-۰۸-۱۶ بازدید : 38
بیژن عبدالکریمی گفت: غربیها در حالی ما را به ناسیونالیسم دعوت میکنند که خود اتحادیه اروپا را تشکیل دادند. به این سبب که میدانند یک ملت کوچک نمیتواند در برابر هژمونی آمریکا مقاومت کند. آنها ناچار بودند اتحادیه اروپا را تشکیل دهند. در حالی که جهانیان همه بر روی اتحادیهها تکیه میکنند برای ما مسلمانان از ناسیونالیسم و وطنخواهی سخن میگویند.
بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، در ابتدا با ادای احترام به روح تمام شهدایی که از ابتدای تاریخ در مقابل ظلم ایستادهاند، گفت: من برای تمام کسانی که در سراسر جهان در برابر ظلم و ستم قیام میکنند سر تعظیم فرود میآورم. من سخنان خود را حول سه محور بیان میکنم. اولین محور اهمیت سیدحسن نصرالله برای حزبالله، دومین محور بحث اهمیت حزبالله لبنان و جنبش مقاومت برای ما ایرانیان و آخرین فراز سخنان من هم آسیبشناسی جنبش مقاومت در ایران و در جهان اسلام است.
این استاد فلسفه در راستای محور اول بحث خود، گفت: همه میدانیم که حزبالله با رهبری سیدحسن نصرالله بود که بر آمادهسازی نیروهای مقاومت تأکید کرد. با تأکید او هستههای نظامی به وجود آمد و در عین حال او جدای از بحثهای نظامی به عنوان یک نیروی سیاسی در لبنان مطرح شد. سیدحسن نصرالله رشد نظامی حزبالله را تا آنجا رساند که بتوانند شمال اسرائیل را مورد هدف قرار دهند و در برابر حملات اسرائیل از ملت لبنان دفاع کنند. حزبالله با رهبری او توانست به اشغال ۱۸ ساله جنوب لبنان توسط نیروهای اسرائیلی پایان دهد. همین امر محبوبیت حزبالله و سیدحسن نصرالله را به عنوان یک نیروی یاریدهنده ملی بالا ببرد. حزبالله لبنان بر اساس رهنمودهای سیدحسن نصرالله بود که به درستی از بشار اسد در برابر نیروهای به ظاهر مخالف او و در واقع مدافع منافع آمریکا و اسرائیل حمایت کرد. حزبالله به رهبری او به درستی در کنار ما ایرانیان و مردم غزه ایستاد و جبهه مقاومت را در برابر آمریکا و اسرائیل تقویت کرد.
عبدالکریمی با طرح این پرسش که حزبالله و سید حسن نصرالله برای ما ایرانیان چه کرده و چه اهمیتی دارد؟، اظهار داشت: این شبهه وجود دارد که هلال شیعی با تأکید بر امتگرایی و به عنوان گروهی جزماندیش مقاومت را برای حفظ نظام و نه برای دفاع از منافع ملی ایجاد کرده است؟ این همان تحلیلی است که از زبان رسانههای اسرائیلی و آمریکایی خارج میشود و کاری کردهاند که متأسفانه بخشی از مردم و تأسفبارتر روشنفکرهای ما در زمین دشمن توپ بزنند. غربیها در حالی ما را به ناسیونالیسم دعوت میکنند که خود اتحادیه اروپا را تشکیل دادند. به این سبب که میدانند یک ملت کوچک نمیتواند در برابر هژمونی آمریکا مقاومت کند. آنها ناچار بودند اتحادیه اروپا را تشکیل دهند. بلوک شرق هم پیمان ورشو را تشکیل داد که متأسفانه یا خوشبختانه نتوانست دوام بیاورد. در حالی که جهانیان همه بر روی اتحادیهها تکیه میکنند برای ما مسلمانان از ناسیونالیسم و وطنخواهی سخن میگویند.
او افزود: ما برای اینکه به آبهای آزاد جهان در جهت منافع ملیِ خود دسترسی داشته باشیم، سه نقطه حساس را انتخاب کردیم. ما به واسطه حوثیها و تنگه بابالمَندَب در شاخ آفریقا میتوانیم به خلیج عدن، دریای عرب و اقیانوس هند دسترسی داشته باشیم. بخش بزرگی از اقتصاد جهان از این تنگه عبور میکند. ملت ما را به غلط علیه یمنیها میشورانند، بیخبر از آنکه یمن در کنار ما ایرانیها به دسترسی ما به آبهای آزاد و منافع ملی ما کمک میکند. تنگهٔ هرمز تنها مسیر آبیای است که خلیج فارس را به دریاها و اقیانوسهای آزاد وصل میکند. این گذرگاه یکی از راهبردیترین مسیرهای بینالمللی کشتی در جهان است. یک سوم گاز طبیعی جهان و تقریباً ۲۵ درصد مصرف جهانی نفت از تنگه هرمز عبور میکند. این تنگه یکی از مهمترین نقاط استراتژیک جهان است و برای تجارت جهانی یک اهمیت حیاتی دارد. الحشد الشعبی و نیروهای مقاومت عراق امکان دفاع از این تنگه را فراهم میکنند.
عبدالکریمی گفت: از سوی دیگر دریای مدیترانه در مجاورت اقیانوس اطلس قرار دارد که موقعیتی بسیار راهبردی داشته و ما را از شمال به اروپا، از جنوب به آفریقا، از شرق به آسیا و از غرب به اقیانوس اطلس وصل میکند. حزبالله لبنان اجازه نمیدهد که دریای مدیترانه را بر ملت ما و منافع ملی ما ببندند. لبنان به لحاظ استراتژیک در جنوب فلسطین اشغالی در نقطه تلاقی مدیترانه و خاورمیانه قرار دارد. لذا لبنان برای ما بسیار اهمیت دارد. نیروهای مقاومت یمن، حزبالله لبنان و نیروهای عراق حافظ و همپیمانان ما در دفاع از منافع ملی ما هستند. غرب و آمریکا این مسئله را درک میکنند اما روشنفکران ما عموماً عاجز از درک این مسئله هستند و عموماً در زمین دشمن توپ میزنند. البته نباید فراموش کرد که حکمرانی ما هم گاهاً کنشهایی خلاف انسجام ملی انجام میدهد.
این پژوهشگر فلسفه در ادامه مطرح کرد: استراتژی دفاعی کشور از نظر من ناشی از یک نبوغ نظامی و استراتژیک است. نمیدانم این استراتژی کار کیست اما کار هر کسی که هست باید مجسمه آن شخص را ساخت و در میدانهای شهرهای این کشور قرار داد.
عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد، در راستای محور سوم بحث خود، گفت: اما برسیم به آسیبشناسی من از گفتمان انقلاب. خواهش کردم قبل از سخنرانی من ترانه خانم جولیا پطرس را بگذارند. چطور همه لبنانیها از شهید نصرالله حمایت میکنند. دخترانی که حجابی بر سر ندارند اما همه دست در دست هم در برابر اسرائیل و آمریکا از مقاومت حمایت میکنند. و ما در ایران با شکاف عظیمی مواجه هستیم. مقاومت مسئلهای نیست که مربوط به دیروز و امروز باشد. قصه، قصه طولانیای است و ما بدون انسجام ملی نمیتوانیم خوش بدرخشیم. اگر در دفاع مقدس شهدای ما خوش درخشیدند به برکت حمایتی بود که ملت از مدافعان ما داشتند. ما باید به این انسجام ملی بیاندیشیم.
او افزود: من برای گفتمان انقلاب احترام قائلم و به این دلیل اینجا حاضر شدم که احترام قلبی خود را به ادب باطن بیان کنم. شما میدانید این دفاع من از گفتمان انقلاب برای من هزینههای بسیاری ایجاد میکند. من علیرغم این خودآگاهی به اینجا آمدم تا جبهه خودم را مشخص کنم. اما نمیتوانم آسیبشناسیها را نادیده بگیریم.
عبدالکریمی با اشاره به اینکه ما نمیتوانیم در مواجهه با غرب صرفاً به مبارزه نظامی اکتفا بکنیم، گفت: ما نیازمند جدالِ متافیزیکی هستیم. و عالم اسلام متاسفانه فاقد متافیزیک لازم برای مبارزه با متافیزیک غرب است. حوزههای علمیه ما عقبافتادهتر از آن هستند که در مقابل متافیزیک غرب حرفی برای گفتن داشته باشند. عالمیتِ عالمِ مدرن همه جانها را گرفته است. در یک چنین جهانی مقابله سادهاندیشانه درست نیست. من به عنوان یک دانشآموخته فلسفه فقدانِ یک نظام انتولوژیک، اپیستمولوژیک و آنتروپولوژیک را اعلام میکنم. نگاه سیاسی، ایدئولوژیک و فقهی جایگزین یک نگاه حکمی و فلسفی شده است. ما برای مقاومت نیازمند نگاه حکمی هستیم. فلسفه و عرفان اسلامی ما معاصرت پیدا نکرده است. گفتمان انقلاب در کشور من درکی از سوژه مدرن ندارد. ما نمیتوانیم صرفاً مواجهه پلیسی داشته باشیم. در کلِ گفتمان انقلاب من یک چهره فرهنگی نمیشناسم. منظورم این نیست که استاد و دکتر و اینها ندارد. کسی را نمیشناسم که در جانِ جوانان رسوخ کرده باشد و نگاه آنها را از غرب به سوی میراث تاریخی خودمان بگرداند. من در گفتمان انقلاب فردی شبیه به شریعتی نمیبینم. جوانان ما وقعی به سنت ما نمینهند به این خاطر که آموزش و پرورش ما یک هولوکاست انسانی بوده است. باید متوجه شویم که این تشکیلات گزینش، حراست، اخراج اساتید و … در مسیر مقاومت نیست. باید مسیر دیگری را رفت. سیاست داخلی ما همشأنِ سیاست خارجی ما نیست.
او در پایان با جمعبندی سخنان خود گفت: من در کنار حاکمیت سیاسی خود در راه مبارزه با اسرائیل و آمریکا هستم اما نمیتوانم به سیاست داخلی کشور نقد نکنم.
ما باید گفتمان انقلاب را از کوتولهها، عقبافتادهها و از هر آن کس که به این جبهه ضربه میزند تهی کنیم و بکوشیم انسانهای توانمند را اضافه کنیم. مبارزه انتولوژیک با غرب را اندیشمندان باید هدایت کنند. تفکر باید وارد صحنه شود. انقلاب ما آرمان بزرگی داشت و من در کنار مقاومت برای محقق شدن این آرمان میکوشم. انقلاب ما در عصر سکولار تمنای تجدید بیعت با امر دینی را داشت. من در این تمنا در کنار انقلاب هستم.
بیژن عبدالکریمی در نشست (عصر نصرالله؛ گفتارهای اندیشه و علومانسانی در چهلم سید مقاومت)-۱۴-۰۸-۱۴۰۳.mp3.
امکانات
این پژوهشگر فلسفه در ادامه مطرح کرد: استراتژی دفاعی کشور از نظر من ناشی از یک نبوغ نظامی و استراتژیک است. نمیدانم این استراتژی کار کیست اما کار هر کسی که هست باید مجسمه آن شخص را ساخت و در میدانهای شهرهای این کشور قرار داد.
عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد، در راستای محور سوم بحث خود، گفت: اما برسیم به آسیبشناسی من از گفتمان انقلاب. خواهش کردم قبل از سخنرانی من ترانه خانم جولیا پطرس را بگذارند. چطور همه لبنانیها از شهید نصرالله حمایت میکنند. دخترانی که حجابی بر سر ندارند اما همه دست در دست هم در برابر اسرائیل و آمریکا از مقاومت حمایت میکنند. و ما در ایران با شکاف عظیمی مواجه هستیم. مقاومت مسئلهای نیست که مربوط به دیروز و امروز باشد. قصه، قصه طولانیای است و ما بدون انسجام ملی نمیتوانیم خوش بدرخشیم. اگر در دفاع مقدس شهدای ما خوش درخشیدند به برکت حمایتی بود که ملت از مدافعان ما داشتند. ما باید به این انسجام ملی بیاندیشیم.
او افزود: من برای گفتمان انقلاب احترام قائلم و به این دلیل اینجا حاضر شدم که احترام قلبی خود را به ادب باطن بیان کنم. شما میدانید این دفاع من از گفتمان انقلاب برای من هزینههای بسیاری ایجاد میکند. من علیرغم این خودآگاهی به اینجا آمدم تا جبهه خودم را مشخص کنم. اما نمیتوانم آسیبشناسیها را نادیده بگیریم.
عبدالکریمی با اشاره به اینکه ما نمیتوانیم در مواجهه با غرب صرفاً به مبارزه نظامی اکتفا بکنیم، گفت: ما نیازمند جدالِ متافیزیکی هستیم. و عالم اسلام متاسفانه فاقد متافیزیک لازم برای مبارزه با متافیزیک غرب است. حوزههای علمیه ما عقبافتادهتر از آن هستند که در مقابل متافیزیک غرب حرفی برای گفتن داشته باشند. عالمیتِ عالمِ مدرن همه جانها را گرفته است. در یک چنین جهانی مقابله سادهاندیشانه درست نیست. من به عنوان یک دانشآموخته فلسفه فقدانِ یک نظام انتولوژیک، اپیستمولوژیک و آنتروپولوژیک را اعلام میکنم. نگاه سیاسی، ایدئولوژیک و فقهی جایگزین یک نگاه حکمی و فلسفی شده است. ما برای مقاومت نیازمند نگاه حکمی هستیم. فلسفه و عرفان اسلامی ما معاصرت پیدا نکرده است. گفتمان انقلاب در کشور من درکی از سوژه مدرن ندارد. ما نمیتوانیم صرفاً مواجهه پلیسی داشته باشیم. در کلِ گفتمان انقلاب من یک چهره فرهنگی نمیشناسم. منظورم این نیست که استاد و دکتر و اینها ندارد. کسی را نمیشناسم که در جانِ جوانان رسوخ کرده باشد و نگاه آنها را از غرب به سوی میراث تاریخی خودمان بگرداند. من در گفتمان انقلاب فردی شبیه به شریعتی نمیبینم. جوانان ما وقعی به سنت ما نمینهند به این خاطر که آموزش و پرورش ما یک هولوکاست انسانی بوده است. باید متوجه شویم که این تشکیلات گزینش، حراست، اخراج اساتید و … در مسیر مقاومت نیست. باید مسیر دیگری را رفت. سیاست داخلی ما همشأنِ سیاست خارجی ما نیست.
او در پایان با جمعبندی سخنان خود گفت: من در کنار حاکمیت سیاسی خود در راه مبارزه با اسرائیل و آمریکا هستم اما نمیتوانم به سیاست داخلی کشور نقد نکنم.
ما باید گفتمان انقلاب را از کوتولهها، عقبافتادهها و از هر آن کس که به این جبهه ضربه میزند تهی کنیم و بکوشیم انسانهای توانمند را اضافه کنیم. مبارزه انتولوژیک با غرب را اندیشمندان باید هدایت کنند. تفکر باید وارد صحنه شود. انقلاب ما آرمان بزرگی داشت و من در کنار مقاومت برای محقق شدن این آرمان میکوشم. انقلاب ما در عصر سکولار تمنای تجدید بیعت با امر دینی را داشت. من در این تمنا در کنار انقلاب هستم.
بیژن عبدالکریمی در نشست (عصر نصرالله؛ گفتارهای اندیشه و علومانسانی در چهلم سید مقاومت)-۱۴-۰۸-۱۴۰۳.mp3.
امکانات
بیژن عبدالکریمی در نشست (عصر نصرالله؛ گفتارهای اندیشه و علومانسانی…
بیژن عبدالکریمی- عصر نصرالله؛ گفتارهای اصحاب اندیشه و علومانسانی…
سخنرانی بیژن عبدالکریمی، در مراسم چهلم شهید حسن نصرالله
Forwarded from عبارات | یوسف شیخی (یوسف شیخی)
♦️انسانِ ایرانی و/یا مسئلهی فلسطین: نگاهی به کتاب جدید الانتشار «پایی در غزّه»
✍️به قلم: یوسف شیخی
۱۸ آبان ۱۴۰۳
«پایی در غزّه» که شامل شانزده روایت دربارهی نسبت ما و غزه است، به کوشش ابراهیم اکبری دیزگاه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. اکبری دیزگاه این اثر را تقدیم کرده است به امام موسی صدر که اولین بار از زبان او شنیده است اسرائیل شرِّ مطلق است و نیز به ادوارد سعید که امکان اندیشیدن به وضعیت فلسطینی را برایش فراهم کرد. «پایی در غزّه» همانند کتاب «یسبحون: هجده روایت از قرآن» که به تازگی توسط همین انتشارات انتشار یافته است و من نیز به عنوان نويسندهی یکی از روایتها توفیق همکاری در هر دو کتاب را داشتهام، از سه بخش پیش روایت، روایتها و معرفی راویان تشکیل شده است.
در بخش پیش روایت، اکبری دیزگاه مقدمهای خواندنی و تأمل برانگیز در باب چهار نوع مواجههی نویسندگان ایرانی با عملیات طوفان الاقصی و جنگ اخیر حماس و اسرائیل نوشته است. دستهی اول که مسئلهی غزّه را کاملاً سیاسی و حکومتی میپندارند و لذا سکوت میکنند و دیزگاه از تقلیل مسئلهی فلسطین به سیاست انتقاد میکند. دسته دوم غزّه را «آنجا» و یک مسئلة عربی میبینند. دستهی سوم هرچند اقلیت هستند اما در کنار اسرائیل بوده و حماس را تروریست میبينند. دستهی چهارم نویسندگانی هستند که بدونِ شرط به مسئله مینگرند و آنها در این کتاب، خود را در نسبت با غزّه روایت کردند. دیزگاه به مسئلهی نسبت «ما و غزه» توجه نشان میدهد و تذکار میدهد به این واقعیت تلخ که سیاست رسمی و روشنفکران بینسب «واو» را در این نسبت به «یا» تبدیل کرده و از بین بردهاند (ص7). اکبری دیزگاه معتقد است "در هشت دهة گذشته، فلسطین همواره مسئلهی انسانِ ایرانی بوده؛ ولی انقلاب اسلامی آن را مسئلهتر کرد" (ص6). دیزگاه با گرته برداری از شعار مارکس در مانیفست کمونیسم مبنی بر اینکه "همة کارگران عالم متحد شوند"، شعارِ اصلی قدساندیشان را این میداند: "ای موحدانِ جهان متحد شوید" (ص6). نویسندهی رمان «بیروط» در مقدمهی خویش نوید میدهد که راویان این کتاب از منظرهای گوناگون به موضوع غزه توجه کردهاند؛ از نگاه عاطفی و حسی گرفته تا نگاههای فلسفی، الهیاتی، جامعهشناسی و سیاسی و تاریخی. به تعبیر دیزگاه، «پایی در غزّه» هرچند همهی صداهایی که در جامعه ایرانی نسبت به غزّه شکل گرفته را نمایندگی نمیکند، چرا که سه دسته اول سکوت را برگزیدند، اما حتی الامکان کوشیده است به همهی صداهای برخاسته احترام گذاشته شود، هرچند با نظر او هم مخالف باشد (ص9-10). روایت دوم کتاب با عنوان «الهیات تنهایی؛ فصلی از سفر هجرت یا شمایلنگاری طوفان در روز هفتم» به قلم من است که سعی کردهام با نگاهی فلسفی و الهیاتی و خودافشاگرانه، روایت شخصی خودم را از مسئلهی فلسطین و تأمل در ماهیت دوزخی اسرائیل ارائه کنم.
روایتها به ترتیب فهرست کتاب عبارتند از:
1. پایی در غزّه (ابراهیم اکبری دیزگاه)
2. الهیات تنهایی؛ فصلی از سفر هجرت یا شمایلنگاری طوفان در روز هفتم (یوسف شیخی)
3. چقدر همة ما یکی هستیم (حسن کیقبادی)
4. سطل آبت را بریز (فاطمه دلاوری پاریزی)
5. وقتی جهان برهنه میشود (میثم امیری)
6. سوگهایی که به زندگی ختم میشوند (فاطمه مرادی)
7. ما و آزمون توحیدی فلسطین (علیرضا سمیعی)
8. خُمّ عیسی (زهرا مالمیر)
9. قصة من و یوسف (کمیل سوهانی)
10. تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته (زینب خزایی)
11. هفت روایت از روزمرگی ریحانه و أمل (مجتبی بنیاسدی)
12. نمایش روی بیلبوردهای شهر (محمدرضا زروندی)
13. خون از رَزان، پوچ از من (زهره دلجو)
14. هفت ماه تمام روز قدس (زینب علیاشرفی)
15. زخمهای نامرئی (مصطفی سلیمانی)
16. فردا و فرداهای دیگر (محمدعلی رکنی)
در بخش پایانی کتاب، راویان به ترتیب روایت معرفی شدهاند.
#معرفی_کتاب
#پایی_در_غزه
#انتشارات_سوره_مهر
#ابراهیم_اکبری_دیزگاه
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef
✍️به قلم: یوسف شیخی
۱۸ آبان ۱۴۰۳
«پایی در غزّه» که شامل شانزده روایت دربارهی نسبت ما و غزه است، به کوشش ابراهیم اکبری دیزگاه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. اکبری دیزگاه این اثر را تقدیم کرده است به امام موسی صدر که اولین بار از زبان او شنیده است اسرائیل شرِّ مطلق است و نیز به ادوارد سعید که امکان اندیشیدن به وضعیت فلسطینی را برایش فراهم کرد. «پایی در غزّه» همانند کتاب «یسبحون: هجده روایت از قرآن» که به تازگی توسط همین انتشارات انتشار یافته است و من نیز به عنوان نويسندهی یکی از روایتها توفیق همکاری در هر دو کتاب را داشتهام، از سه بخش پیش روایت، روایتها و معرفی راویان تشکیل شده است.
در بخش پیش روایت، اکبری دیزگاه مقدمهای خواندنی و تأمل برانگیز در باب چهار نوع مواجههی نویسندگان ایرانی با عملیات طوفان الاقصی و جنگ اخیر حماس و اسرائیل نوشته است. دستهی اول که مسئلهی غزّه را کاملاً سیاسی و حکومتی میپندارند و لذا سکوت میکنند و دیزگاه از تقلیل مسئلهی فلسطین به سیاست انتقاد میکند. دسته دوم غزّه را «آنجا» و یک مسئلة عربی میبینند. دستهی سوم هرچند اقلیت هستند اما در کنار اسرائیل بوده و حماس را تروریست میبينند. دستهی چهارم نویسندگانی هستند که بدونِ شرط به مسئله مینگرند و آنها در این کتاب، خود را در نسبت با غزّه روایت کردند. دیزگاه به مسئلهی نسبت «ما و غزه» توجه نشان میدهد و تذکار میدهد به این واقعیت تلخ که سیاست رسمی و روشنفکران بینسب «واو» را در این نسبت به «یا» تبدیل کرده و از بین بردهاند (ص7). اکبری دیزگاه معتقد است "در هشت دهة گذشته، فلسطین همواره مسئلهی انسانِ ایرانی بوده؛ ولی انقلاب اسلامی آن را مسئلهتر کرد" (ص6). دیزگاه با گرته برداری از شعار مارکس در مانیفست کمونیسم مبنی بر اینکه "همة کارگران عالم متحد شوند"، شعارِ اصلی قدساندیشان را این میداند: "ای موحدانِ جهان متحد شوید" (ص6). نویسندهی رمان «بیروط» در مقدمهی خویش نوید میدهد که راویان این کتاب از منظرهای گوناگون به موضوع غزه توجه کردهاند؛ از نگاه عاطفی و حسی گرفته تا نگاههای فلسفی، الهیاتی، جامعهشناسی و سیاسی و تاریخی. به تعبیر دیزگاه، «پایی در غزّه» هرچند همهی صداهایی که در جامعه ایرانی نسبت به غزّه شکل گرفته را نمایندگی نمیکند، چرا که سه دسته اول سکوت را برگزیدند، اما حتی الامکان کوشیده است به همهی صداهای برخاسته احترام گذاشته شود، هرچند با نظر او هم مخالف باشد (ص9-10). روایت دوم کتاب با عنوان «الهیات تنهایی؛ فصلی از سفر هجرت یا شمایلنگاری طوفان در روز هفتم» به قلم من است که سعی کردهام با نگاهی فلسفی و الهیاتی و خودافشاگرانه، روایت شخصی خودم را از مسئلهی فلسطین و تأمل در ماهیت دوزخی اسرائیل ارائه کنم.
روایتها به ترتیب فهرست کتاب عبارتند از:
1. پایی در غزّه (ابراهیم اکبری دیزگاه)
2. الهیات تنهایی؛ فصلی از سفر هجرت یا شمایلنگاری طوفان در روز هفتم (یوسف شیخی)
3. چقدر همة ما یکی هستیم (حسن کیقبادی)
4. سطل آبت را بریز (فاطمه دلاوری پاریزی)
5. وقتی جهان برهنه میشود (میثم امیری)
6. سوگهایی که به زندگی ختم میشوند (فاطمه مرادی)
7. ما و آزمون توحیدی فلسطین (علیرضا سمیعی)
8. خُمّ عیسی (زهرا مالمیر)
9. قصة من و یوسف (کمیل سوهانی)
10. تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته (زینب خزایی)
11. هفت روایت از روزمرگی ریحانه و أمل (مجتبی بنیاسدی)
12. نمایش روی بیلبوردهای شهر (محمدرضا زروندی)
13. خون از رَزان، پوچ از من (زهره دلجو)
14. هفت ماه تمام روز قدس (زینب علیاشرفی)
15. زخمهای نامرئی (مصطفی سلیمانی)
16. فردا و فرداهای دیگر (محمدعلی رکنی)
در بخش پایانی کتاب، راویان به ترتیب روایت معرفی شدهاند.
#معرفی_کتاب
#پایی_در_غزه
#انتشارات_سوره_مهر
#ابراهیم_اکبری_دیزگاه
#یوسف_شیخی
@sheykhi_yusef
پرسشهایی دردمندانه و دلسوزانه در بارۀ ایران:
مهندس شاهین خرسند:
سلام استاد ارجمند،
جناب دکتر عبدالکریمی عزیزم،
فرموده اید؛
من در کنار حاکمیت سیاسی خود در راه مبارزه با اسرائیل و آمریکا هستم.
اگر مبارزه با اسرائیل را صرفا در ابعاد کلامی و نظری می بینید و میپذیرید لطفا بیان نمایید.
اما اگر مبارزه با اسرائیل نظامی ست، که علی الظاهر نیز چنین است،
و اگر میدانیم امریکای دوران ترامپ در آرزوی زدن تاسیسات هسته ای ماست،
آیا جنگ با اسرائیل و مآلاً امریکا را، به صلاح کشورمان میدانید؟
قرار بود موشک ها، بازدارندگی بسازند.
آیا چنین کارکردی مشاهده کرده ایم؟
همچنین قرار بود عمق استراتژیک، جنگ را از مرزهای ایران دور کند،
امروز با شهادت اسماعیل هنیه و سنوار و حسن نصرالله، و ویران شدن غزه، و تخریب زیرساخت های مبارزان در بیروت و جنوب لبنان،
آیا این عمق استراتژیک دچار زوال شده که باید قلب ایران درگیر جنگ شود؟
اگر ایران در آستانه جنگ و آماده برای جنگ است، آیا همراهی مردمی پیشنیاز آن نیست؟
آیا به نظر شما امروز مردم ایران از جنگی نابرابر با دشمنانی تا بن دندان مسلح، استقبال می کنند؟
دشمنانی که قادرند از دریای مدیترانه و مناطقی دورتر حتی، به ما حمله کرده و زیرساخت هایمان را ویران نمایند.
من نه سیاستمدارم، نه نان سیاست را خورده ام، و نه آن را می فهمم.
اما پرسش هایم از برای ایران است.
آیا آیندگان از ما نمی پرسند که با ایران چه کردید؟
با احترام و عشق ♥️
پرسش های عزیز دیگری با اکانت به نام صلح!🌻 به نام مهر وانسانیت,
با عرض سلام وادب و احترام خدمت شماجناب دکتر عبدالکریمی .
دلیل آمدنم به اکانت خصوصی شما فقط یه سوال است و آن سوال : شما را چه شده است استاد گرامی . چرا با اظهارات همراستای با جنگ طلبان و تندروهای نظام هر روز دوستداران خود را ناامید تر می کنید ؟
آیا باید از مدافعان جنگ ، جنگی که هیچ ارتباطی به کشور ما ندارد تندیس ساخت ؟
...
چرا باید استراتژی و سیاست خارجی حاکمیت را ستایش کرد و از آن تندیس افتخار ساخت ؟
سیاست خارجی ای که ایران را به عنوان تروریست و عامل آشوب ها وتهدید کننده امنیت منطقه و...در نزد عقلای جهان منزوی وبی اعتبار ساخته است؟ سیاستی که خروجی آن افزایش سرسام آور دلار و۷۰ هزار و بیشتر . و بیشمار خسارات آن .آیا باید برایش مجسمه ساخت ؟
انتقاد شما به گفتمان انقلاب در جایگاه انسانی متفکر و آگاه نه انتقاد از فقر و فساد و فشارها وسخت گیری های نفس گیر ، در زمینه حجاب زنان از سوی آتش به اختیاران بی منطق و نیز تعداد زندانی ها و اعدامی های بی گناه ، بل ایراد از گفتمان انقلاب ترکیب وصفی ، بی مسما و بی معنا و بی موضوع و واقعیت عینی برای نداشتن زبان حکمی فلسفی متافیزیکی است .چقدر درد شناس هستید شما !!! تبارک الله!!!
آیا سیاست خارجی که حاصل آن تحریم و افزایش سرسام آور دلار و به بالای ۷۰ تومن و.... را باید ستود وف قط از سیاست داخلی آن هم نه به دلیل فقر و فساد و ظلم ها و فشارهای امنیتی انسانی مانند زندانی کردن و اعدام بی گناهان ، بل به دلیل مسائل انتزاعی مانند در پیش نگرفتن روش فلسفی و متافیزیکی در گفتمان انقلاب ، مسائلی که هیچ سنخیتی با زبان و درد دغدغه توده رنجدیده ندارند باید انتقاد کرد؟ اونوقت از روشنفکران انتقاد می کنید که دغدغه مردم ندارند؟
عبدالکریمی: اگر توفیق و مجالی باشد بزودی این پرسش های عزیزان را در متنی نوشتاری یا در نشستی مجازی به بحث خواهم گذاشت. از دیگر عزیزان نیز می خواهم که در باره این پرسش ها، بی آنکه عبارات رسانه های بیگانه را تکرار کنند بیندیشند.
مهندس شاهین خرسند:
سلام استاد ارجمند،
جناب دکتر عبدالکریمی عزیزم،
فرموده اید؛
من در کنار حاکمیت سیاسی خود در راه مبارزه با اسرائیل و آمریکا هستم.
اگر مبارزه با اسرائیل را صرفا در ابعاد کلامی و نظری می بینید و میپذیرید لطفا بیان نمایید.
اما اگر مبارزه با اسرائیل نظامی ست، که علی الظاهر نیز چنین است،
و اگر میدانیم امریکای دوران ترامپ در آرزوی زدن تاسیسات هسته ای ماست،
آیا جنگ با اسرائیل و مآلاً امریکا را، به صلاح کشورمان میدانید؟
قرار بود موشک ها، بازدارندگی بسازند.
آیا چنین کارکردی مشاهده کرده ایم؟
همچنین قرار بود عمق استراتژیک، جنگ را از مرزهای ایران دور کند،
امروز با شهادت اسماعیل هنیه و سنوار و حسن نصرالله، و ویران شدن غزه، و تخریب زیرساخت های مبارزان در بیروت و جنوب لبنان،
آیا این عمق استراتژیک دچار زوال شده که باید قلب ایران درگیر جنگ شود؟
اگر ایران در آستانه جنگ و آماده برای جنگ است، آیا همراهی مردمی پیشنیاز آن نیست؟
آیا به نظر شما امروز مردم ایران از جنگی نابرابر با دشمنانی تا بن دندان مسلح، استقبال می کنند؟
دشمنانی که قادرند از دریای مدیترانه و مناطقی دورتر حتی، به ما حمله کرده و زیرساخت هایمان را ویران نمایند.
من نه سیاستمدارم، نه نان سیاست را خورده ام، و نه آن را می فهمم.
اما پرسش هایم از برای ایران است.
آیا آیندگان از ما نمی پرسند که با ایران چه کردید؟
با احترام و عشق ♥️
پرسش های عزیز دیگری با اکانت به نام صلح!🌻 به نام مهر وانسانیت,
با عرض سلام وادب و احترام خدمت شماجناب دکتر عبدالکریمی .
دلیل آمدنم به اکانت خصوصی شما فقط یه سوال است و آن سوال : شما را چه شده است استاد گرامی . چرا با اظهارات همراستای با جنگ طلبان و تندروهای نظام هر روز دوستداران خود را ناامید تر می کنید ؟
آیا باید از مدافعان جنگ ، جنگی که هیچ ارتباطی به کشور ما ندارد تندیس ساخت ؟
...
چرا باید استراتژی و سیاست خارجی حاکمیت را ستایش کرد و از آن تندیس افتخار ساخت ؟
سیاست خارجی ای که ایران را به عنوان تروریست و عامل آشوب ها وتهدید کننده امنیت منطقه و...در نزد عقلای جهان منزوی وبی اعتبار ساخته است؟ سیاستی که خروجی آن افزایش سرسام آور دلار و۷۰ هزار و بیشتر . و بیشمار خسارات آن .آیا باید برایش مجسمه ساخت ؟
انتقاد شما به گفتمان انقلاب در جایگاه انسانی متفکر و آگاه نه انتقاد از فقر و فساد و فشارها وسخت گیری های نفس گیر ، در زمینه حجاب زنان از سوی آتش به اختیاران بی منطق و نیز تعداد زندانی ها و اعدامی های بی گناه ، بل ایراد از گفتمان انقلاب ترکیب وصفی ، بی مسما و بی معنا و بی موضوع و واقعیت عینی برای نداشتن زبان حکمی فلسفی متافیزیکی است .چقدر درد شناس هستید شما !!! تبارک الله!!!
آیا سیاست خارجی که حاصل آن تحریم و افزایش سرسام آور دلار و به بالای ۷۰ تومن و.... را باید ستود وف قط از سیاست داخلی آن هم نه به دلیل فقر و فساد و ظلم ها و فشارهای امنیتی انسانی مانند زندانی کردن و اعدام بی گناهان ، بل به دلیل مسائل انتزاعی مانند در پیش نگرفتن روش فلسفی و متافیزیکی در گفتمان انقلاب ، مسائلی که هیچ سنخیتی با زبان و درد دغدغه توده رنجدیده ندارند باید انتقاد کرد؟ اونوقت از روشنفکران انتقاد می کنید که دغدغه مردم ندارند؟
عبدالکریمی: اگر توفیق و مجالی باشد بزودی این پرسش های عزیزان را در متنی نوشتاری یا در نشستی مجازی به بحث خواهم گذاشت. از دیگر عزیزان نیز می خواهم که در باره این پرسش ها، بی آنکه عبارات رسانه های بیگانه را تکرار کنند بیندیشند.