Forwarded from بیژن عبدالکریمی
دوستان! سلام. نشست های تلگرامی سه شنبه ها در گروه و کانال اینجانب (کانال بیژن عبدالکریمی) (به استنثای برخی از هفته ها به دلیل پاره ای مشکلات فنی) به هیچ وجه قطع نگردیده است. در این چند هفته اخیر گروه علم و الهیات مشکات میزبان نشست های بنده با عنوان «پلورالیسم دینی» بود. قرار بود نشست های هفتگی به واسطه سه device در گروه علم و الهیات مشکلات، در کانال تلگرامی بیژن عبدالکریمی و در صفحه اینستاگرام اینجانب همزمان با هم به نحو زنده (لایو) پخش گردد که متأسفانه در این چند هفته اخیر برای پخش برنامه در کانال خودمان (کانال بیژن عبدالکریمی) با مشکل مواجه شدیم. از امشب سعی خواهیم کرد برای پخش برنامه در کانال خودمان با مشکلی مواجه نشده، نشست سه شنبه شب ها را به نحو نسبتاً منظم داشته باشیم.
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
13 شهریورماه 1403
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
13 شهریورماه 1403
Forwarded from محسن
سلام به همگی عزیزان
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
🔻اطلاعیه🔻
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
🔴 پرسش و پاسخ با بیژن عبدالکریمی
🔻هم اکنون در ویس چت
https://www.tg-me.com/bijanabdolkarimi?livestream
🔻هم اکنون در ویس چت
https://www.tg-me.com/bijanabdolkarimi?livestream
Telegram
بیژن عبدالکریمی
لینک کانال YouTube یوتیوب :
youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
لینک پیج اینستاگرام :
Instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک گروه نو :
https://www.tg-me.com/+9aOzGShzea1mMDI0
پیام مستقیم به دکتر عبدالکریمی: @abdolkarimi12
youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
لینک پیج اینستاگرام :
Instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک گروه نو :
https://www.tg-me.com/+9aOzGShzea1mMDI0
پیام مستقیم به دکتر عبدالکریمی: @abdolkarimi12
Forwarded from هاتفی
عصر وفاق و شب ستیز
✍️عباس عبدی
🔘شاید تصور نمیشد که رأیآوری همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان در مجلس، موجب استنتاجهای منفی میان برخی از منتقدان وضع موجود شود. در واقع شاید بتوان گفت که داستان سوار شدن ملانصرالدین و پسرش بر الاغ بود که به هر نحوی سوار آن شدند، مورد اعتراض و تمسخر عدهای قرار گرفت. اگر کابینه پیشنهادی رأی نمیآورد به یک گونه تخطئه میکردند، اگر حمایت نمیشد، به گونه دیگر، حالا که رأی آورده و هماهنگی با مقام رهبری را هم نقل کرده به شکل دیگری نقد و حتی محکوم میکنند.
🔘به نظرم فرهنگ و ادبیات وفاق در میان بخشی از نخبگان ما همچنان در حاشیه و یا غایب است. در واقع یکی از عللی که تا کنون هم وارد فرآیند وفاق نشدهایم، فقدان زمینههای همین فرهنگ است. البته اکنون زمینههای عینی آن که توازن قوا باشد به خوبی فراهم است، ولی چون تا کنون و در گذشته نزدیک و در زندگی سیاسی خود تجربه وفاق و سازش را نداشتهایم، با الزامات رفتاری و فکری و ادبیات آن آشنا نیستیم، لذا در برابر ادبیات و ارزشهای وفاق مقاومت میکنیم و همچنان بر طبل ستیز میکوبیم.
🔘طرف چند روز در ستاد تبلیغاتی فعالیت کرده، انتظار دارد که رییس جمهور در تعیین کابینه ملاحظات او را مد نظر قرار دهد، البته چنین خواستهای در حد متعارف ایرادی هم ندارد، خوب هم هست، ولی یک لحظه از خودش نمیپرسد که پس چرا رییسجمهور در تعیین کاببنه نباید با عناصر اصلی ساختار قدرت هماهنگی کند؟ فرض کنیم که نباید چنین کند، خوب مجلس به وزرایش رأی ندهد چه میشود؟ آیا او را محکوم نمیکنیم که چرا پیش از این هماهنگ نکرد تا دچار این مشکل نشود؟
🔘اگر ساختار حزبی بود، بهترین راه برای تفاهم و سازش، گفتگو با رهبران احزاب بود، البته نه دهها حزب، بلکه دو سه مورد محدود. حالا که حزبی نیست، چگونه میتوان نظر موافق مجلس را به دست آورد؟ طبعاً در ساختار موجود بهترین راه هماهنگی با مقام رهبری است. آیا این به معنای آن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار است. قطعاً خیر؟ و این برداشت نابخردانه است.
🔘چگونه ممکن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار باشد و ظفرقندی و میدری و افراد مشابه دیگر را معرفی کند. این برداشتها سادهلوحانه است. تازه اگر فرض کنیم که همه اینها ناشی از خواست و اراده مقام رهبری باشد، خوب اینکه عالیتر و تحصیل حاصل است و باید خوشحالتر شد.
🔘میگویند این رفتار ناقض قانون و علیه تفکیک قوا است. این از آن حرفهای عجیب است. در تمام جوامع دموکراتیک نیز گفتگوهای واقعی در بیرون مراکز و نهادهای رسمی انجام میشود، سپس در این نهادها رسمیت پیدا میکند. بنابر این رییس جمهور باید با تمام افراد و نهادهای دارای قدرت و ذینفعان مردم مشاوره و تفاهم کند. همان گونه که در کمیتههای کارشناسی تعیین وزرا و اعضای کابینه از همه دعوت کرد، و اتفاقا اکثریت افراد کابینه از دل پیشنهادهای این کمیتههای کارشناسی انتخاب شدند. طبیعی است در مراحل بالاتر هم باید مشورت و هماهنگی کند. این کابینه محصول قدرت توافقسازی است.
🔘متأسفانه در گذشته هم که جریان اصلاحات شکل گرفت ولی همچنان نزد فعالان سیاسی و نخبگان، ادبیات ستیز باقیمانده از فرهنگ انقلابی بر ادبیات اصلاحات غلبه یافت و این ادبیات یکی از مشکلات اصلی آن جریان شد. اکنون هم رسوبات آن ادبیات در میان اصلاحطلبان رواج دارد که جداگانه به آن خواهم پرداخت، ادبیاتی که در جریان تحولخواهان و براندازان و در سوی مقابل نزد تندروهای اصواگرا به وفور و بیشتر دیده میشود.
🔘تفاوت دو جریان وفاق و ستیز در این است که نقاط قوت آن دیگری را نقطه ضعفش میدانند. برای نمونه من از ابتدا هم بصورت عمومی میگفتم که اگر قرار باشد پزشکیان بر اثر خطای محاسباتی انتخاب شود و ساختار سیاسی از روی اجبار به آن تن دهد، در چنین انتخاباتی شرکت نمیکنم، بلکه این ساختار باید آگاهانه آمادگی پذیرش او را داشته باشند. به علاوه معتقد بودم که حتماً باید همه موارد را با مقام رهبری هماهنگ کنند.
🔘طبیعی است که مجلس هم به دلیل ادعاهای اغلب نمایندگان که خود را تابع رهبری میدانند، به آن تفاهم و هماهنگی رأی خواهند داد. این یک وضعیت جدید سیاسی است و باید الزامات آن را پاس داشت. هیچ اقدام غیر قانونی رخ نداده است، در دولتهای پیش هم با رهبری هماهنگ میکردند ولی چون براساس وفاق نبود، کمتر به نتیجه میرسیدند. اکنون هم مجلس مطابق قانون خود، وزرا را رسیدگی کرد و رأی داد و اگر هم رأی نمیداد کسی ان را تغییر نمیداد. تصمیم خودشان بود، به همین دلیل هم میان حداقل و حداکثر آرای داده شده حدود ۱۲۰ رای تفاوت وجود دارد.
🔘متأسفانه به جای استقبال از این سیاستورزی جدید که برای اولین بار هر دو طرف یکدیگر را به رسمیت شناختهاند، عدهای دنبال ایراد گرفتن هستند. روشن نیست که چرا متوجه سخن آقای پزشکیان نیستند.
✍️عباس عبدی
🔘شاید تصور نمیشد که رأیآوری همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان در مجلس، موجب استنتاجهای منفی میان برخی از منتقدان وضع موجود شود. در واقع شاید بتوان گفت که داستان سوار شدن ملانصرالدین و پسرش بر الاغ بود که به هر نحوی سوار آن شدند، مورد اعتراض و تمسخر عدهای قرار گرفت. اگر کابینه پیشنهادی رأی نمیآورد به یک گونه تخطئه میکردند، اگر حمایت نمیشد، به گونه دیگر، حالا که رأی آورده و هماهنگی با مقام رهبری را هم نقل کرده به شکل دیگری نقد و حتی محکوم میکنند.
🔘به نظرم فرهنگ و ادبیات وفاق در میان بخشی از نخبگان ما همچنان در حاشیه و یا غایب است. در واقع یکی از عللی که تا کنون هم وارد فرآیند وفاق نشدهایم، فقدان زمینههای همین فرهنگ است. البته اکنون زمینههای عینی آن که توازن قوا باشد به خوبی فراهم است، ولی چون تا کنون و در گذشته نزدیک و در زندگی سیاسی خود تجربه وفاق و سازش را نداشتهایم، با الزامات رفتاری و فکری و ادبیات آن آشنا نیستیم، لذا در برابر ادبیات و ارزشهای وفاق مقاومت میکنیم و همچنان بر طبل ستیز میکوبیم.
🔘طرف چند روز در ستاد تبلیغاتی فعالیت کرده، انتظار دارد که رییس جمهور در تعیین کابینه ملاحظات او را مد نظر قرار دهد، البته چنین خواستهای در حد متعارف ایرادی هم ندارد، خوب هم هست، ولی یک لحظه از خودش نمیپرسد که پس چرا رییسجمهور در تعیین کاببنه نباید با عناصر اصلی ساختار قدرت هماهنگی کند؟ فرض کنیم که نباید چنین کند، خوب مجلس به وزرایش رأی ندهد چه میشود؟ آیا او را محکوم نمیکنیم که چرا پیش از این هماهنگ نکرد تا دچار این مشکل نشود؟
🔘اگر ساختار حزبی بود، بهترین راه برای تفاهم و سازش، گفتگو با رهبران احزاب بود، البته نه دهها حزب، بلکه دو سه مورد محدود. حالا که حزبی نیست، چگونه میتوان نظر موافق مجلس را به دست آورد؟ طبعاً در ساختار موجود بهترین راه هماهنگی با مقام رهبری است. آیا این به معنای آن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار است. قطعاً خیر؟ و این برداشت نابخردانه است.
🔘چگونه ممکن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار باشد و ظفرقندی و میدری و افراد مشابه دیگر را معرفی کند. این برداشتها سادهلوحانه است. تازه اگر فرض کنیم که همه اینها ناشی از خواست و اراده مقام رهبری باشد، خوب اینکه عالیتر و تحصیل حاصل است و باید خوشحالتر شد.
🔘میگویند این رفتار ناقض قانون و علیه تفکیک قوا است. این از آن حرفهای عجیب است. در تمام جوامع دموکراتیک نیز گفتگوهای واقعی در بیرون مراکز و نهادهای رسمی انجام میشود، سپس در این نهادها رسمیت پیدا میکند. بنابر این رییس جمهور باید با تمام افراد و نهادهای دارای قدرت و ذینفعان مردم مشاوره و تفاهم کند. همان گونه که در کمیتههای کارشناسی تعیین وزرا و اعضای کابینه از همه دعوت کرد، و اتفاقا اکثریت افراد کابینه از دل پیشنهادهای این کمیتههای کارشناسی انتخاب شدند. طبیعی است در مراحل بالاتر هم باید مشورت و هماهنگی کند. این کابینه محصول قدرت توافقسازی است.
🔘متأسفانه در گذشته هم که جریان اصلاحات شکل گرفت ولی همچنان نزد فعالان سیاسی و نخبگان، ادبیات ستیز باقیمانده از فرهنگ انقلابی بر ادبیات اصلاحات غلبه یافت و این ادبیات یکی از مشکلات اصلی آن جریان شد. اکنون هم رسوبات آن ادبیات در میان اصلاحطلبان رواج دارد که جداگانه به آن خواهم پرداخت، ادبیاتی که در جریان تحولخواهان و براندازان و در سوی مقابل نزد تندروهای اصواگرا به وفور و بیشتر دیده میشود.
🔘تفاوت دو جریان وفاق و ستیز در این است که نقاط قوت آن دیگری را نقطه ضعفش میدانند. برای نمونه من از ابتدا هم بصورت عمومی میگفتم که اگر قرار باشد پزشکیان بر اثر خطای محاسباتی انتخاب شود و ساختار سیاسی از روی اجبار به آن تن دهد، در چنین انتخاباتی شرکت نمیکنم، بلکه این ساختار باید آگاهانه آمادگی پذیرش او را داشته باشند. به علاوه معتقد بودم که حتماً باید همه موارد را با مقام رهبری هماهنگ کنند.
🔘طبیعی است که مجلس هم به دلیل ادعاهای اغلب نمایندگان که خود را تابع رهبری میدانند، به آن تفاهم و هماهنگی رأی خواهند داد. این یک وضعیت جدید سیاسی است و باید الزامات آن را پاس داشت. هیچ اقدام غیر قانونی رخ نداده است، در دولتهای پیش هم با رهبری هماهنگ میکردند ولی چون براساس وفاق نبود، کمتر به نتیجه میرسیدند. اکنون هم مجلس مطابق قانون خود، وزرا را رسیدگی کرد و رأی داد و اگر هم رأی نمیداد کسی ان را تغییر نمیداد. تصمیم خودشان بود، به همین دلیل هم میان حداقل و حداکثر آرای داده شده حدود ۱۲۰ رای تفاوت وجود دارد.
🔘متأسفانه به جای استقبال از این سیاستورزی جدید که برای اولین بار هر دو طرف یکدیگر را به رسمیت شناختهاند، عدهای دنبال ایراد گرفتن هستند. روشن نیست که چرا متوجه سخن آقای پزشکیان نیستند.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
کتاب فرضیۀ DIM یکی از جنجالیترین کتابها در حوزۀ فلسفه، تاریخ و علوم انسانی است که در دهههای اخیر منتشر شده است. لئونارد پیکاف که از شاگردان آین رند و از مدافعان و مبلغان فلسفۀ عینیتگرایی (objectivism) او است، در این کتاب کوشیده روند تحولات تاریخی_فلسفی دنیا را مورد بررسی قرار داده و در این راستا، فرضیۀ جدیدی مطرح نموده است.
او مهمترین المان معرفتشناسانه در هر فلسفهای را یکپارچگی تشخیص داده و از این منظر، سه حالت کلی برای روند فلسفی هر دورهای از تاریخ را در سه عبارت یکپارچگی نادرست (Misintegration)، یکپارچگی (Integration)، و ازهمپاشیدگی (Disintegration) تعریف میکند. بدین اعتبار، او سه فیلسوف عمده را از میان تمام فلاسفۀ تاریخ، بهعنوان نمایندۀ این سه حالت در نظر گرفته که به ترتیب، افلاطون، ارسطو و کانت هستند. (پیکاف این سه فیلسوف تأثیرگذار تاریخ را سه بزرگ میخواند.) بنابراین، سایر فلسفهها اختلاطی از این سه فلسفۀ اصلی در نظر گرفته میشوند.
نویسنده در این کتاب، حالت فلسفی حاکم بر هر دورۀ تاریخی را در چهار حوزۀ عمده، یعنی ادبیات، علم، آموزش و سیاست مورد بررسی قرار داده و در پی آن است که بتواند یک حالت مشخص را بر هر دوره اطلاق نماید.
این کتاب درنهایت سعی دارد که با شناخت تحلیلی از روند تاریخی فلسفی غرب، چراغی به دست دهد تا آینده را بر اساس همین روند، پیشبینی نماید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
کتاب فرضیۀ DIM یکی از جنجالیترین کتابها در حوزۀ فلسفه، تاریخ و علوم انسانی است که در دهههای اخیر منتشر شده است. لئونارد پیکاف که از شاگردان آین رند و از مدافعان و مبلغان فلسفۀ عینیتگرایی (objectivism) او است، در این کتاب کوشیده روند تحولات تاریخی_فلسفی دنیا را مورد بررسی قرار داده و در این راستا، فرضیۀ جدیدی مطرح نموده است.
او مهمترین المان معرفتشناسانه در هر فلسفهای را یکپارچگی تشخیص داده و از این منظر، سه حالت کلی برای روند فلسفی هر دورهای از تاریخ را در سه عبارت یکپارچگی نادرست (Misintegration)، یکپارچگی (Integration)، و ازهمپاشیدگی (Disintegration) تعریف میکند. بدین اعتبار، او سه فیلسوف عمده را از میان تمام فلاسفۀ تاریخ، بهعنوان نمایندۀ این سه حالت در نظر گرفته که به ترتیب، افلاطون، ارسطو و کانت هستند. (پیکاف این سه فیلسوف تأثیرگذار تاریخ را سه بزرگ میخواند.) بنابراین، سایر فلسفهها اختلاطی از این سه فلسفۀ اصلی در نظر گرفته میشوند.
نویسنده در این کتاب، حالت فلسفی حاکم بر هر دورۀ تاریخی را در چهار حوزۀ عمده، یعنی ادبیات، علم، آموزش و سیاست مورد بررسی قرار داده و در پی آن است که بتواند یک حالت مشخص را بر هر دوره اطلاق نماید.
این کتاب درنهایت سعی دارد که با شناخت تحلیلی از روند تاریخی فلسفی غرب، چراغی به دست دهد تا آینده را بر اساس همین روند، پیشبینی نماید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
ما آمدهایم که تماشا کنیم، سینما آمده که نشان دهد، اما تقاطعی از تاریخ و فلسفۀ سیاسی هست که سینما تماشا میکند و ما نشان میدهیم، این همان نقطۀ عزیمت کتاب است. قدرت و جامعه سخن میگویند، سینما انعکاس میدهد، آنگاه سینما و مردم هر دو مخاطب خود میشوند. آنچه در این کتاب میخوانید تماشای سینما و فلسفۀ سیاسی از آئینۀ یکدیگر است.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
ما آمدهایم که تماشا کنیم، سینما آمده که نشان دهد، اما تقاطعی از تاریخ و فلسفۀ سیاسی هست که سینما تماشا میکند و ما نشان میدهیم، این همان نقطۀ عزیمت کتاب است. قدرت و جامعه سخن میگویند، سینما انعکاس میدهد، آنگاه سینما و مردم هر دو مخاطب خود میشوند. آنچه در این کتاب میخوانید تماشای سینما و فلسفۀ سیاسی از آئینۀ یکدیگر است.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
شیخِ برکت نگاهی متبسم به آشیخ احمد میکند و از روی رودخانه عبور کرده، به جانب دیگر رودخانه میرود. آشیخ احمد با مشاهدۀ این کرامت کتابهایش را برمیدارد و بهدنبال پیر روان میشود، اما برخلاف او در آب فرومیرود. شیخِ برکت با چوبدستیاش به کتابها اشاره کرده و میگوید: _ کتابها را بیانداز و با من همراه شو! صدای آشیخ احمد: چه سخت بود رها ساختن کتابهایی که یک عمر مونسم بودند، بخشی از وجودم، نه! همۀ وجودم بودند. پارههای روحم. آشیخ کتابها را به آب میاندازد و آنگاه با حیرت تمام، خود را سبکتر از پَر مییابد و بالا میآید. همچون شیخِ برکت روی آب راه میرود و به طرف دیگر رودخانه پا میگذارد. صدای آشیخ احمد: احساس سبکی عجیبی میکردم. انگار این من نبودم که پا روی آب میگذاشت. کسی مرا به پیش فرامیخواند. تصویر خودم را در آب دیدم که به من مینگریست. من روی خودم پا میگذاشتم.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
شیخِ برکت نگاهی متبسم به آشیخ احمد میکند و از روی رودخانه عبور کرده، به جانب دیگر رودخانه میرود. آشیخ احمد با مشاهدۀ این کرامت کتابهایش را برمیدارد و بهدنبال پیر روان میشود، اما برخلاف او در آب فرومیرود. شیخِ برکت با چوبدستیاش به کتابها اشاره کرده و میگوید: _ کتابها را بیانداز و با من همراه شو! صدای آشیخ احمد: چه سخت بود رها ساختن کتابهایی که یک عمر مونسم بودند، بخشی از وجودم، نه! همۀ وجودم بودند. پارههای روحم. آشیخ کتابها را به آب میاندازد و آنگاه با حیرت تمام، خود را سبکتر از پَر مییابد و بالا میآید. همچون شیخِ برکت روی آب راه میرود و به طرف دیگر رودخانه پا میگذارد. صدای آشیخ احمد: احساس سبکی عجیبی میکردم. انگار این من نبودم که پا روی آب میگذاشت. کسی مرا به پیش فرامیخواند. تصویر خودم را در آب دیدم که به من مینگریست. من روی خودم پا میگذاشتم.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 پرواز رؤیاهای سبز | شاعر: مهرناز مدرسی عالم | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 پرواز رؤیاهای سبز | شاعر: مهرناز مدرسی عالم | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️تنت را دریاب در عصری که ماده به نهایت اصالت خویش میرود که نزدیک شود.
اگرنه که نقشونگارهای خیالی، تنت را میدزدند و تو میشوی خیالی پوشیده در تاروپود نقاشیها.
بسان آشوبگرهای بیبدن، مشتت رها میشود در خلأ و خشم تو رنگ پوکی به خود میگیرد.
رهایی از میان لمسِ ذره ذرۀ دستهای خواهشگر تو میگذرد. حس باید کرد این تن و گوشت و استخوانها را بهتمامی، نهفقط با حسی که ساختهوپرداختۀ ذهنی پر از تصاویر خیالین است که با تمامی خویشتن خود، به تمامی اتمهایت، با چشمهای مسلح به زورمندیات دریابیشان.
که هستیمندی را کییرکگور بدون شورمندی محال میدانست.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️تنت را دریاب در عصری که ماده به نهایت اصالت خویش میرود که نزدیک شود.
اگرنه که نقشونگارهای خیالی، تنت را میدزدند و تو میشوی خیالی پوشیده در تاروپود نقاشیها.
بسان آشوبگرهای بیبدن، مشتت رها میشود در خلأ و خشم تو رنگ پوکی به خود میگیرد.
رهایی از میان لمسِ ذره ذرۀ دستهای خواهشگر تو میگذرد. حس باید کرد این تن و گوشت و استخوانها را بهتمامی، نهفقط با حسی که ساختهوپرداختۀ ذهنی پر از تصاویر خیالین است که با تمامی خویشتن خود، به تمامی اتمهایت، با چشمهای مسلح به زورمندیات دریابیشان.
که هستیمندی را کییرکگور بدون شورمندی محال میدانست.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️آیا هنر چنانکه در دوران ما مشهور است، فقط با زیبایی فرمی رابطه دارد یا چنانکه هگل و هیدگر، هر کدام بهنحوی معتقدند، مجلای حقیقت است یا باید باشد؟ آیا نقش هنر در زندگی ما نقشی تزیینی، فرعی و از سر تفنن و از برای تفریح و لذتی ناپایدار است؟ آیا هنر در زمانۀ ما به امری ساده و سطحی تقلیل داده شده و هنر بزرگ و اصیل به پایان رسیده است؟ نگارندۀ این اثر بر آن است که از پس بررسی نظرات هگل و هیدگر در مورد پایان هنر، به پاسخ این پرسشها نزدیکتر شود و نشان دهد که پایان هنر در اندیشۀ هگل و هیدگر به چه معناست و وجوه اشتراک و افتراق این دو ایده چیست. پایان هنر در اندیشۀ هگل، به معنای عدم توانایی هنر برای نمایندگی امر مطلق در دوران مدرن است. از نظر هگل، در عصر مدرن چیزی بهعنوان هنر بزرگ وجود ندارد و نمایندگی امر مطلق بهواسطۀ هنر در عصر مدرن نه ممکن است و نه مطلوب؛ حال آنکه هیدگر پایان هنر را به معنای عدم توانایی هنر مدرن در آشکار کردن حقیقت میداند و بازگشت هنر بزرگ را، امر مطلوبی قلمداد میکند که باید به امکان آن اندیشید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️آیا هنر چنانکه در دوران ما مشهور است، فقط با زیبایی فرمی رابطه دارد یا چنانکه هگل و هیدگر، هر کدام بهنحوی معتقدند، مجلای حقیقت است یا باید باشد؟ آیا نقش هنر در زندگی ما نقشی تزیینی، فرعی و از سر تفنن و از برای تفریح و لذتی ناپایدار است؟ آیا هنر در زمانۀ ما به امری ساده و سطحی تقلیل داده شده و هنر بزرگ و اصیل به پایان رسیده است؟ نگارندۀ این اثر بر آن است که از پس بررسی نظرات هگل و هیدگر در مورد پایان هنر، به پاسخ این پرسشها نزدیکتر شود و نشان دهد که پایان هنر در اندیشۀ هگل و هیدگر به چه معناست و وجوه اشتراک و افتراق این دو ایده چیست. پایان هنر در اندیشۀ هگل، به معنای عدم توانایی هنر برای نمایندگی امر مطلق در دوران مدرن است. از نظر هگل، در عصر مدرن چیزی بهعنوان هنر بزرگ وجود ندارد و نمایندگی امر مطلق بهواسطۀ هنر در عصر مدرن نه ممکن است و نه مطلوب؛ حال آنکه هیدگر پایان هنر را به معنای عدم توانایی هنر مدرن در آشکار کردن حقیقت میداند و بازگشت هنر بزرگ را، امر مطلوبی قلمداد میکند که باید به امکان آن اندیشید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from Pezhman Mollaei
با سلام
این متن، متنیست که مدتهاست گلوی من را فشار میدهد.
بعد از چند سال دنبال کردن عزیزان و متفکران قائل به دوگانه سنت و مدرنیته به این نتیجه رسیدم که سرچشمهی اغلب مشکلات جامعه ما نه در امور سیاسی و تصمیم گیریهای سیاسیون که در ذهن متفکرین همه چیز توان قائل به همین دوگانه است.متفکرینی که خو را در جبهه مقابل اومانیستم تعریف میکنند، اما انسان خدا تر از هر خداوندی معتقدند که میتوانند در برابر هجوم بی امان مدرنیته ایستادگی کنند و با عقلانیتی که خاص ایشان است از این سونامی سیلی پیش پا افتاده بسازند که به آن قسمتهایی از سنت مد نظر ایشان است اسیبی نرساند. و همین امر، همین توهم ایستادگی، همین لجاجت بیهوده باعث شده است که ما به اینجا برسیم.
به کجا؟
به جایی که کارد در استخوانیم. ارهی گیر کرده در کندهی درختیم که چه از سمت سنت کشیده شویم و چه از سمت مدرنیته ، میبرد.
آقایان همچون جادوگران عصر کهن به جای اینکه اجازه بدهند آن بخشهایی از بدن سنت که قابلیت حیات پس از مرگ در بدن مدرنیته را داشت پس از یک روال عادی برگزیده شوند. جنازه سنت را باد کرده و آن را زنده پنداشتند و اجازه این یکی شدن را ندادند و حال نشسته و بر سر دیگران فریاد میزنند که شما کورید و میراث عظیم فرهنگ ما را نمیبینید و غرب پرست و غرب زدهاید. استاد عزیز مطمئن باشید که حافظ و سعدی و مولانایی که از تیغ کین مغولان جان به بردند ، نیازی به قهرمان بازی شما و امثال شما ندارند. چه بسا که آنها در یک جامعه مدرن از حکمتی مختص مردم فارسی زبان به حکمتی برای سرتاسر گیتی تبدیل میشدند.قهرمان این حکمت ، افسون دمیده در جانش است. افسونی که راه و رسم تاثیر بر جان آدمیان را به خوبی میداند و مطمئنم که بدون شمایان از پس مدرنیته ( متقدم و متاخر ) بر میآمد و چه بسا وجه اندیشگانی مدرنیته را در افسون خود حل میکرد
به گمان من، جواب تمامی نقدهایی که شما بر این جامعه دارید را باید در تفکر شما جست. روزی شریعتی به پشتوانه مارکسیسم شست و شو شده در حوضچه دین، روزگاری سروش با نظریات و نوشتههای شبیه به نوعی انقلاب کوپرنیکی در اسلام و روزی شما با تکیه بر نظریات هایدگر اجازه ندادید که خود سنت و مدرنیته( متقدم و متاخر ) به هماهنگیای رو به جلو ، رو به آینده جهان برسند و حال ما باید باور کنیم که نسخه درمان این تن زخم خورده ، این جامعه رو به موت در دستان شماست.
پژمان ملایی
استاد عبدالکریمی عزیز باشد که این متن به دست شما برسد.
نامه ای به دکتر عبدالکریمی از طرف یک معلم جوان دوره ابتدایی در شمال فارس
این متن، متنیست که مدتهاست گلوی من را فشار میدهد.
بعد از چند سال دنبال کردن عزیزان و متفکران قائل به دوگانه سنت و مدرنیته به این نتیجه رسیدم که سرچشمهی اغلب مشکلات جامعه ما نه در امور سیاسی و تصمیم گیریهای سیاسیون که در ذهن متفکرین همه چیز توان قائل به همین دوگانه است.متفکرینی که خو را در جبهه مقابل اومانیستم تعریف میکنند، اما انسان خدا تر از هر خداوندی معتقدند که میتوانند در برابر هجوم بی امان مدرنیته ایستادگی کنند و با عقلانیتی که خاص ایشان است از این سونامی سیلی پیش پا افتاده بسازند که به آن قسمتهایی از سنت مد نظر ایشان است اسیبی نرساند. و همین امر، همین توهم ایستادگی، همین لجاجت بیهوده باعث شده است که ما به اینجا برسیم.
به کجا؟
به جایی که کارد در استخوانیم. ارهی گیر کرده در کندهی درختیم که چه از سمت سنت کشیده شویم و چه از سمت مدرنیته ، میبرد.
آقایان همچون جادوگران عصر کهن به جای اینکه اجازه بدهند آن بخشهایی از بدن سنت که قابلیت حیات پس از مرگ در بدن مدرنیته را داشت پس از یک روال عادی برگزیده شوند. جنازه سنت را باد کرده و آن را زنده پنداشتند و اجازه این یکی شدن را ندادند و حال نشسته و بر سر دیگران فریاد میزنند که شما کورید و میراث عظیم فرهنگ ما را نمیبینید و غرب پرست و غرب زدهاید. استاد عزیز مطمئن باشید که حافظ و سعدی و مولانایی که از تیغ کین مغولان جان به بردند ، نیازی به قهرمان بازی شما و امثال شما ندارند. چه بسا که آنها در یک جامعه مدرن از حکمتی مختص مردم فارسی زبان به حکمتی برای سرتاسر گیتی تبدیل میشدند.قهرمان این حکمت ، افسون دمیده در جانش است. افسونی که راه و رسم تاثیر بر جان آدمیان را به خوبی میداند و مطمئنم که بدون شمایان از پس مدرنیته ( متقدم و متاخر ) بر میآمد و چه بسا وجه اندیشگانی مدرنیته را در افسون خود حل میکرد
به گمان من، جواب تمامی نقدهایی که شما بر این جامعه دارید را باید در تفکر شما جست. روزی شریعتی به پشتوانه مارکسیسم شست و شو شده در حوضچه دین، روزگاری سروش با نظریات و نوشتههای شبیه به نوعی انقلاب کوپرنیکی در اسلام و روزی شما با تکیه بر نظریات هایدگر اجازه ندادید که خود سنت و مدرنیته( متقدم و متاخر ) به هماهنگیای رو به جلو ، رو به آینده جهان برسند و حال ما باید باور کنیم که نسخه درمان این تن زخم خورده ، این جامعه رو به موت در دستان شماست.
پژمان ملایی
استاد عبدالکریمی عزیز باشد که این متن به دست شما برسد.
نامه ای به دکتر عبدالکریمی از طرف یک معلم جوان دوره ابتدایی در شمال فارس
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
✅️خطاب به آقای رئیسجمهور!
به نام خدا
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
در آغاز کلام ضمن تبریک فرارسیدن ماه پر برکت ربیع الاول و تبریک صمیمانه آغاز به کار دولت وفاق ملی ایرانیان به عرض جنابعالی درمقام ریاست محترم و محبوب جمهوری اسلامی ایران میرسانم؛ اینجانب به عنوان یک شهروند عادی حامی برنامههای تخصصمحور حضرتعالی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ و نیز به عنوان یک جامعهشناس مستقل و دغدغهمند که توفیق نظریهپردازی در حوزهی وفاق را در کارنامه خویش داشته و کتب و مقالاتی چند با عنوان "گفتمان وفاق" و موضوعات مرتبط با همین عنوان به چاپ رسانده است؛ خواهشمندم به پیام دلسوزانهی این معلم دردمند از سر عنایت نظر کرده، دستور فرمائید سازوکارهایی ترتیب داده شود تا در موارد زیر منتخبین دولت تحت امر شما که به نام "دولت وفاق ملی" توفیق خدمت یافتهاند پیگیریهای لازم را به عمل آورده؛ موجبات دلگرمی اهالی علوم اجتماعی و انسانی کشور -که حقیر کوچکترین عضو این مجموعه عظیم هستم- را فراهم آوردند؛
۱- "دولت وفاق ملی" برای پرهیز از شعارزدگی و پیشگیری از تهی شدن شعار وفاق ملی از دلالتهای گفتمانی آن چه تمهیدات و لوازمی فراهم ساخته، یا خواهد ساخت؟!
۲- آیا تا به امروز که شعار وفاق ملی از سوی حضرتعالی مطرح گشته است هیچ تلاشی در جهت شناسایی متفکران حوزهی علوم انسانی و اجتماعی که در طرح ایدهی وفاق دارای تقدم فضل و فضل تقدم هستند صورت گرفته است؟!
۳- آیا هیچ عزمی برای دعوت به همکاری از صاحب نظران دارای پیشینهی تئوریک در خصوص "نظریه اجتماعی وفاق" در بدنهی کارشناسی مشاوران دولت یا در قالب اتاق فکر دولت از سوی دولت وفاق ملی وجود دارد؟!
۴- آیا صلاح نیست "اندیشکدهی وفاق ملی" متشکل از مشاوران و دانشگاهیان و نخبگان ذیصلاح برای نظریه پردازی و ارائه راهکار مبتی بر نظام مسائل کشور و متناسب با مطالبات و مقتضیات زمانی؛ جمعیتی؛ اقلیمی و ... توسط دولت وفاق ملی تأسیس و تأمین گردد؟!
۵- آیا برای تشکیل کارگروههای وفاقآفرینی در استانداریها برای رفع خطر کلیشه سازی از وفاق و تقویت زیرساختهای تحقق عملیاتی شعار وفاق ملی متشکل از سرمایه های فکری بومی و ظرفیتهای محلی اقدامات لازم صورت خواهد گرفت؟!
۶-با هدف تحقق جهش مشارکتهای مردمی در ساحات مختلف اجتماعی، اقتصادی و ... در سطح منطقهای و ملی؛ در امر خطیر انتخاب معاونین، مدیران میانی و استانی چه تدابیر و سازوکارهای جدیدی در ارتقای مدل حکمرانی مطلوب و وفاقمحور، اندیشیده شده است تا مردم خواهان تغییر در همین ابتدای کار دولت نسبت به گام های بعدی آن دلگرم و امیدوار گشته، به میزان رضایتمندی ایشان در جهت تحکیم پیوند مردم و حاکمیت افزوده گردد؟!
۷- نظریه وفاق ملی ناظر بر رفع شکافهای اجتماعی اعم از شکاف دولت-ملت؛ شکاف نوگرایان و سنتگرایان؛ شکافهای تمدنی میان ما و جهان توسعهیافته؛ شکافهای قومیتی و جنسیتی، شکاف مرکز-پیرامون و... میباشد آیا از جامعهشناسان و سایر علمای علوم انسانی جهت مطالعات میدانی برای پر کردن شکاف میان نظریه و میدان طی فراخوانهای دولتی دعوت به همکاری گردیده است؟!
در پایان توفیقات روزافزون جنابعالی و دولت وفاق ملی در راستای احقاق حقوق ملت بزرگ ایران؛ دفاع از منافع ملی ایرانیان و ارتقای عزت و سربلندی ایران عزیز را از خداوند منان مسئلت دارم.
محمدحسن علایی
معلم کوچکی از ایران زمین
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
به نام خدا
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
در آغاز کلام ضمن تبریک فرارسیدن ماه پر برکت ربیع الاول و تبریک صمیمانه آغاز به کار دولت وفاق ملی ایرانیان به عرض جنابعالی درمقام ریاست محترم و محبوب جمهوری اسلامی ایران میرسانم؛ اینجانب به عنوان یک شهروند عادی حامی برنامههای تخصصمحور حضرتعالی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ و نیز به عنوان یک جامعهشناس مستقل و دغدغهمند که توفیق نظریهپردازی در حوزهی وفاق را در کارنامه خویش داشته و کتب و مقالاتی چند با عنوان "گفتمان وفاق" و موضوعات مرتبط با همین عنوان به چاپ رسانده است؛ خواهشمندم به پیام دلسوزانهی این معلم دردمند از سر عنایت نظر کرده، دستور فرمائید سازوکارهایی ترتیب داده شود تا در موارد زیر منتخبین دولت تحت امر شما که به نام "دولت وفاق ملی" توفیق خدمت یافتهاند پیگیریهای لازم را به عمل آورده؛ موجبات دلگرمی اهالی علوم اجتماعی و انسانی کشور -که حقیر کوچکترین عضو این مجموعه عظیم هستم- را فراهم آوردند؛
۱- "دولت وفاق ملی" برای پرهیز از شعارزدگی و پیشگیری از تهی شدن شعار وفاق ملی از دلالتهای گفتمانی آن چه تمهیدات و لوازمی فراهم ساخته، یا خواهد ساخت؟!
۲- آیا تا به امروز که شعار وفاق ملی از سوی حضرتعالی مطرح گشته است هیچ تلاشی در جهت شناسایی متفکران حوزهی علوم انسانی و اجتماعی که در طرح ایدهی وفاق دارای تقدم فضل و فضل تقدم هستند صورت گرفته است؟!
۳- آیا هیچ عزمی برای دعوت به همکاری از صاحب نظران دارای پیشینهی تئوریک در خصوص "نظریه اجتماعی وفاق" در بدنهی کارشناسی مشاوران دولت یا در قالب اتاق فکر دولت از سوی دولت وفاق ملی وجود دارد؟!
۴- آیا صلاح نیست "اندیشکدهی وفاق ملی" متشکل از مشاوران و دانشگاهیان و نخبگان ذیصلاح برای نظریه پردازی و ارائه راهکار مبتی بر نظام مسائل کشور و متناسب با مطالبات و مقتضیات زمانی؛ جمعیتی؛ اقلیمی و ... توسط دولت وفاق ملی تأسیس و تأمین گردد؟!
۵- آیا برای تشکیل کارگروههای وفاقآفرینی در استانداریها برای رفع خطر کلیشه سازی از وفاق و تقویت زیرساختهای تحقق عملیاتی شعار وفاق ملی متشکل از سرمایه های فکری بومی و ظرفیتهای محلی اقدامات لازم صورت خواهد گرفت؟!
۶-با هدف تحقق جهش مشارکتهای مردمی در ساحات مختلف اجتماعی، اقتصادی و ... در سطح منطقهای و ملی؛ در امر خطیر انتخاب معاونین، مدیران میانی و استانی چه تدابیر و سازوکارهای جدیدی در ارتقای مدل حکمرانی مطلوب و وفاقمحور، اندیشیده شده است تا مردم خواهان تغییر در همین ابتدای کار دولت نسبت به گام های بعدی آن دلگرم و امیدوار گشته، به میزان رضایتمندی ایشان در جهت تحکیم پیوند مردم و حاکمیت افزوده گردد؟!
۷- نظریه وفاق ملی ناظر بر رفع شکافهای اجتماعی اعم از شکاف دولت-ملت؛ شکاف نوگرایان و سنتگرایان؛ شکافهای تمدنی میان ما و جهان توسعهیافته؛ شکافهای قومیتی و جنسیتی، شکاف مرکز-پیرامون و... میباشد آیا از جامعهشناسان و سایر علمای علوم انسانی جهت مطالعات میدانی برای پر کردن شکاف میان نظریه و میدان طی فراخوانهای دولتی دعوت به همکاری گردیده است؟!
در پایان توفیقات روزافزون جنابعالی و دولت وفاق ملی در راستای احقاق حقوق ملت بزرگ ایران؛ دفاع از منافع ملی ایرانیان و ارتقای عزت و سربلندی ایران عزیز را از خداوند منان مسئلت دارم.
محمدحسن علایی
معلم کوچکی از ایران زمین
۱۶ شهریور ۱۴۰۳