🔻اطلاعیه🔻
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
Forwarded from محسن
سلام به همگی عزیزان
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
Forwarded from 🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
♦️راه دشوار وفاق ملی؛ از شعار تا تحقق!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ در فصل سرد سیاست ایران، روز ۱۱ اسفند شاهد انتخاباتی بی فروغ برای دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی بودیم؛ انتخاباتی که مشارکت مردم در آن بسیار پایین بود و اکثر نخبگان فکری و سیاسی، شرکت در آن را قویا تحریم کرده بودند و ایدههای رهایی بخش عمدتا هنوز بر مدار ناآرامیهای ۱۴۰۱ می گردید البته در نهایت ناامیدی و دلسردی. در این میان جز در توهمات بدخواهان قسم خورده، برای هیچ ایراندوستی چشم اندازی از آینده متصور نبود و افق آینده سخت مسدود و تیره و تار تلقی میشد.
جز برخی صداهای ضعیف از جمله امضاکنندگان بیانیه روزنهگشایی که در همهمهی غوغاسالاران به محاق رفت و نتوانست راهی به جامعه بجوید و آن هم غالبا از سمت برخی چهره های سیاسی مطرح شده بود بسیار انگشت شمار بودند چهره های فکری و شخصیت های علمی که با نوعی مواجههی نظری و تئوریک به دنبال گشودن راهی برای جامعه باشند و گفتن ندارد که جریانات افراطی با توسل به توهم خالص سازی از عدم مشارکت مردم نه تنها نگران نبودند که از آن نمد به دنبال دوختن کلاهی برای خویش بودند تا در زمستان رقابتهای انتخاباتی کرسیهای بیشتری را از مجلس شورای اسلامی به دست آوردند.
نگارنده به عنوان دانش آموخته جامعه شناسی و مولف کتاب "گفتمان وفاق" که سال ۱۴۰۰ آن را به چاپ رسانده است در همین انتخابات نه تنها همصدا با عموم جامعه شناسان کشور به تحریم انتخابات نپرداخت بلکه به عنوان کاندیدای دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی در عرصه ی این رقابت نابرابر ورود پیدا کرد. گفتن ندارد که هدف بنده به هیج وجه ربودن گوی سبقت برای فتح صندلی های سبز بهارستان آن هم بدون کمترین پشتوانهی تبلیغاتی و سابقه جناحی و سیاسی نبود بلکه یگانه هدف تنها و تنها طرح گفتمان وفاق به واسطهی امکانی بود که کاندیداتوری برای بنده ایجاد میکرد. انتخاب شعار تبلیغاتی "گفتمان وفاق؛ اجماع نخبگان برای توسعه کشور" شعاری نبود که یک شبه به ذهن ما خطور کرده باشد بلکه دو دهه تجربهی آکادمیک را در کارنامه داشتیم که منجر به انتشار کتابی شده بود که با همین دغدغه به نگارش درآمده بود "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک؛ انتشارات نقد فرهنگ؛ ۱۴۰۰".
حال خدای را شاکرم که در سالی که با شعار جهش تولید با مشارکت مردم آغاز گردیده است با هزار و یک فراز و فرود به تشکیل دولتی انجامیده است که با شعار "دولت وفاق ملی" روی کار آمده است. پیش از انتخاب دکتر پزشکیان بنده حمایت خویش و "گفتمان وفاق" از ایشان را به چند مورد بسیار مهم مشروط کرده بودم که همگی از ضرورت التزام به فرازهای نظری گفتمان وفاق در عمل حکایت داشت که در کانال آکادمی وفاق و در روزنامه همدلی در چند شماره به آنها اشاره رفته است. پس از انتخاب ایشان نیز طی نامهای به دکتر بیژن عبدالکریمی استاد محترم فلسفه دانشگاه که ایده ی وفاق ملی بیش و پیش از هر کسی وامدار مساعی نظری ایشان است از حضور وی درخواست کردم که عنوان "دولت وفاق ملی" را به رئیسجمهور منتخب پیشنهاد دهد.
گذشته از موارد فوقالذکر و شاهد مثال های بسیاری که در آرای نگارنده و دکتر عبدالکریمی قبل از طرح عمومی وفاق ملی به لحاظ تقدم تاریخی وجود دارد آنچه پیام اصلی این جستار به تذکار آن اختصاص دارد توجه دادن مسئولین به محتوای تئوریک و نظری گفتمان وفاق در مواجهه با بحران های ریز و درشت ایران عزیزمان در سطوح منطقه ای، ملی و بینالمللی است که اهداف آن در ساحات انتولوژیک و سوسیولوژیک (ناظر بر شکاف های اجتماعی؛ تنوعات قومیتی، جنسیتی و ...) بدون رجوع به آرای اهل اندیشه و صرفا با تکرار زبانی این شعار به هیچ وجه در عمل محقق نخواهد شد.
لذا انتظار می رود همچنان که دکتر پزشکیان بارها به ضرورت رجوع به متخصصین اشاره کرده است در این مورد خطیر پیش از آنکه بدخواهان در شیپور اعلام شکست شعار وفاق ملی بدمند ساز و کاری اندیشیده شود که در قالب یک اندیشکدهی تخصصی، کلانتئوری وفاق و نیز نظریات خرد و برد متوسط وفاق متناسب با مقتضیات زمانی و مقطعی به طور دائم و تحت نظارت اندیشمندان ذی صلاح مورد رصد و بازبینی قرار گیرد تا با اتخاذ راهبردهای راهگشای برآمده از مطالعات تخصصی در تصمیم گیری ها و سیاستگذاری ها، تحقق شعار وفاق ملی در راستای حفظ منافع ملی در میدان عمل محقق گردد تا با تحقق "وحدت در کثرت و کثرت در وحدت" با به رسمیت شناختن تفاوتها در این شرایط خطیر تاریخی از اتلاف آخرین شانس رنسانس ایرانی پیشگیری به عمل آمده، افق آینده برای دختران و پسران جوان ایران زمین گشوده گردد.
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ در فصل سرد سیاست ایران، روز ۱۱ اسفند شاهد انتخاباتی بی فروغ برای دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی بودیم؛ انتخاباتی که مشارکت مردم در آن بسیار پایین بود و اکثر نخبگان فکری و سیاسی، شرکت در آن را قویا تحریم کرده بودند و ایدههای رهایی بخش عمدتا هنوز بر مدار ناآرامیهای ۱۴۰۱ می گردید البته در نهایت ناامیدی و دلسردی. در این میان جز در توهمات بدخواهان قسم خورده، برای هیچ ایراندوستی چشم اندازی از آینده متصور نبود و افق آینده سخت مسدود و تیره و تار تلقی میشد.
جز برخی صداهای ضعیف از جمله امضاکنندگان بیانیه روزنهگشایی که در همهمهی غوغاسالاران به محاق رفت و نتوانست راهی به جامعه بجوید و آن هم غالبا از سمت برخی چهره های سیاسی مطرح شده بود بسیار انگشت شمار بودند چهره های فکری و شخصیت های علمی که با نوعی مواجههی نظری و تئوریک به دنبال گشودن راهی برای جامعه باشند و گفتن ندارد که جریانات افراطی با توسل به توهم خالص سازی از عدم مشارکت مردم نه تنها نگران نبودند که از آن نمد به دنبال دوختن کلاهی برای خویش بودند تا در زمستان رقابتهای انتخاباتی کرسیهای بیشتری را از مجلس شورای اسلامی به دست آوردند.
نگارنده به عنوان دانش آموخته جامعه شناسی و مولف کتاب "گفتمان وفاق" که سال ۱۴۰۰ آن را به چاپ رسانده است در همین انتخابات نه تنها همصدا با عموم جامعه شناسان کشور به تحریم انتخابات نپرداخت بلکه به عنوان کاندیدای دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی در عرصه ی این رقابت نابرابر ورود پیدا کرد. گفتن ندارد که هدف بنده به هیج وجه ربودن گوی سبقت برای فتح صندلی های سبز بهارستان آن هم بدون کمترین پشتوانهی تبلیغاتی و سابقه جناحی و سیاسی نبود بلکه یگانه هدف تنها و تنها طرح گفتمان وفاق به واسطهی امکانی بود که کاندیداتوری برای بنده ایجاد میکرد. انتخاب شعار تبلیغاتی "گفتمان وفاق؛ اجماع نخبگان برای توسعه کشور" شعاری نبود که یک شبه به ذهن ما خطور کرده باشد بلکه دو دهه تجربهی آکادمیک را در کارنامه داشتیم که منجر به انتشار کتابی شده بود که با همین دغدغه به نگارش درآمده بود "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک؛ انتشارات نقد فرهنگ؛ ۱۴۰۰".
حال خدای را شاکرم که در سالی که با شعار جهش تولید با مشارکت مردم آغاز گردیده است با هزار و یک فراز و فرود به تشکیل دولتی انجامیده است که با شعار "دولت وفاق ملی" روی کار آمده است. پیش از انتخاب دکتر پزشکیان بنده حمایت خویش و "گفتمان وفاق" از ایشان را به چند مورد بسیار مهم مشروط کرده بودم که همگی از ضرورت التزام به فرازهای نظری گفتمان وفاق در عمل حکایت داشت که در کانال آکادمی وفاق و در روزنامه همدلی در چند شماره به آنها اشاره رفته است. پس از انتخاب ایشان نیز طی نامهای به دکتر بیژن عبدالکریمی استاد محترم فلسفه دانشگاه که ایده ی وفاق ملی بیش و پیش از هر کسی وامدار مساعی نظری ایشان است از حضور وی درخواست کردم که عنوان "دولت وفاق ملی" را به رئیسجمهور منتخب پیشنهاد دهد.
گذشته از موارد فوقالذکر و شاهد مثال های بسیاری که در آرای نگارنده و دکتر عبدالکریمی قبل از طرح عمومی وفاق ملی به لحاظ تقدم تاریخی وجود دارد آنچه پیام اصلی این جستار به تذکار آن اختصاص دارد توجه دادن مسئولین به محتوای تئوریک و نظری گفتمان وفاق در مواجهه با بحران های ریز و درشت ایران عزیزمان در سطوح منطقه ای، ملی و بینالمللی است که اهداف آن در ساحات انتولوژیک و سوسیولوژیک (ناظر بر شکاف های اجتماعی؛ تنوعات قومیتی، جنسیتی و ...) بدون رجوع به آرای اهل اندیشه و صرفا با تکرار زبانی این شعار به هیچ وجه در عمل محقق نخواهد شد.
لذا انتظار می رود همچنان که دکتر پزشکیان بارها به ضرورت رجوع به متخصصین اشاره کرده است در این مورد خطیر پیش از آنکه بدخواهان در شیپور اعلام شکست شعار وفاق ملی بدمند ساز و کاری اندیشیده شود که در قالب یک اندیشکدهی تخصصی، کلانتئوری وفاق و نیز نظریات خرد و برد متوسط وفاق متناسب با مقتضیات زمانی و مقطعی به طور دائم و تحت نظارت اندیشمندان ذی صلاح مورد رصد و بازبینی قرار گیرد تا با اتخاذ راهبردهای راهگشای برآمده از مطالعات تخصصی در تصمیم گیری ها و سیاستگذاری ها، تحقق شعار وفاق ملی در راستای حفظ منافع ملی در میدان عمل محقق گردد تا با تحقق "وحدت در کثرت و کثرت در وحدت" با به رسمیت شناختن تفاوتها در این شرایط خطیر تاریخی از اتلاف آخرین شانس رنسانس ایرانی پیشگیری به عمل آمده، افق آینده برای دختران و پسران جوان ایران زمین گشوده گردد.
Telegram
نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب…
📚 گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب…
Forwarded from نگاه جامعهشناسانه (محمدعلی محمدی قرهقانی)
آه! بگذارید این وطن دوباره وطن شود!
✍ محمدعلی محمدی قرهقانی
شعر زیبای لینگستون هیوز با دکلمه دلنشین احمد شاملو یادش گرامی که میگفت:
بگذاريد اين وطن دوباره وطن شود.
بگذاريد دوباره همان رؤيايى شود كه بود.
بگذاريد سرزمين بزرگ و پرتوان عشق شود.
دوست دانشمندی دارم که گرایشات مارکسیستی- تودهای دارد. میگفت مائو در زمان خودش از ترس امپریالیسم و آمریکا، دور کشور چین را حصار سیاسی محکمتری از دیوار بزرگ کشید و چنان قحطسالی آمد که ملخ بوستان میخورد و مردم ملخ و چینیها به هرجنبدهای از حشره تا سگ هجوم میآوردند تا زنده بمانند. این که امروزه به عنوان سبک غذای آنان یاد میکنیم، نه! تنها راه حل زنده ماندن بوده است. از آن انقلابی که با مردم چین چنان کرد، هیچ به نیکی یاد نمیشود. اما وقتی دنشیاپنگ آمد، دوره مائو را با اعدام همسر سوپر انقلابی او که برای خودش دارو دستهای راه انداخته بود، پشت سر گذاشت و میگفت، روزنامه تایم عکس روی جلد خودش را به کاریکاتوری اختصاص داد که دنشیاپینگ یک گام بلند به آنطرف دیوار چین برداشته که منظور تعامل با غرب و رفع تحریمها بود. این که امروزه میبینیم شهروند چینی در جهان عزت و شرف پیدا کرده و شادمان، به عنوان توریست در تمام دنیا پراکنده هستند و جولان افتخار شهروندی چین را میدهند، حاصل همان گام بلند است.
اما روسیه هنوز هم اسیر دیکتاتورهای کوتولهای است(منظورش پوتین و مدودف)، که آن امپراطوری عظیم و گاهی عزیز در تاریخ را امروز به باتلاق مذلت اوکراین و تورم و فقر فرو برده است. وضعیت کره شمالی را هم که مردمانش علف میخورند چاشنی بحث کرد و پرسید؛ راستی اگر مبارزه با امپریالیسم به چنین نتایجی ختم شود، چه فضیلتی دارد؟
ایران ما اما یک بار دیگر از ورطه هلاکت پا پس کشید! گاهی تاریخ انگار نقش تقدیر را بازی میکند که بر خلاف آنچه در اگزیستانسیالیسم این روزها میگویم که اراده و انتخاب، اما حوادث، تقدیر تاریخی ملتی را رقم میزند. وقایع پی در پی به قدرت رسیدن پزشکیان برای ایران امروز از آن گونه تقدیرهاست. گویی که سرنوشت، او را پرورش داده و آماده کرده بود که اینجا و امروز به تاریخ ایران هدیه کند.
رئیس جمهوری که شبیه هیچکدام از روسای جمهور قبل از حودش نیست. مثل هاشمی خود را نفر قدرتمند ایران نمیداند، مثل خاتمی لفاظی جامعه مدنی از روی کتابهای ترجمه نمیکند، مثل روحانی آدم امنیتی پیچیده نیست که همه را بازی دهد، مثل احمدینژاد توهم مدیریت جهان را ندارد و مثل رئیسی که واگرایی ملی در قالب خالصسازی راه انداخت هم نیست! او ساده و صمیمی است! کسی است که حالا حرف و عملش به دل ایرانیها مینشیند. نه فقط به دل مردم که به دل حاکمیت هم نشسته و اتفاق مهمی در تاریخ تحولات سیاسی ایران در چند دهه اخیر افتاده است. برای اولین بار رهبری، در انتخاب بین یک جریان به شدت انقلابی و یک فکر اصلاحطلب، دومی را برگزید، راه او را باز کرد، حتی به نماد اصلاح طلبی او در کابینه، دست نزد! معاون رئیس جمهور اهل سنت برای اولین بار برگزیده شد. حضور زنانی با پرچم مطالبات زنان ایران در کابینه، بسیار معنادار شد.
دوستم که ضد رای بود و مخالف همه چیز، میگفت بعد آمدن پزشکیان نگاهم را از بیرون بریده و به اقدامات او در داخل دوختهام و اندک امیدواری در من پیدا شده. دیگر تلویزیون ایران اینترنشنال شب و روز در منازل روشن نیست! رضا پهلوی و سایر لیدرهای گفتمان سرنگونی خارج نشین، به حاشیه رفته و سکوت کردهاند. معلوم شد مردم ایران بهتر از رهبران سیاسی اپوزیسیون سیاست و کنشگری سیاسی را بلدند و انتخابی آگاهانه و حساب شده کردند.
اینها عناصر تغییر است، بگذار بگویند نمایش و فریب است، اما علم توسعه میگوید؛ تغییر همین است! حتی اگر نمادین باشد.
آری! اعزام سریع هیات ویژه به لاهیجان، بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی، لغو گزینشهای خالصسازانه، بازپسگیری تمام شکایات از رسانهها، گفتگوهای جدی و منجر به نتیجه ولو ناقص در مورد محصورین، ثبات نسبی بازار و ایجاد امیدواری و اعتماد، فقط نتیجه اقدام یکماهه یک رئیس جمهور صمیمی است که توانسته همزمان اعتماد رهبری و مردم را جلب و امنیت ملی در سایه امیدواری به تغییرات در کشور را تامین کند.
نامه عباس عبدی به خاتمی، از آن تغییرات بسیار مهم بود که باید تحلیل شود. او میگوید؛ تغییر بزرگی در آرایش نیروهای سیاسی در ایران رخ داده است. از تکرار دائم تقابل دولت با حکومت خشنود نیست و به عنوان نماینده مهمی از جریان اصلاحطلبی، همراهی کنونی دولت و حکومت را به عنوان الگو به دیگران هم توصیه میکند.
ایران در حال تغییر و پیشرفت است، اما
همزمان، حمله به نمادهای تغییر، به وحدت و همدلی، از طرف اپوزیسیون برانداز خارجنشین و جریان خالصساز داخل هم با شدت ادامه دارد که دوست دانشمند من زیر لب میگفت؛ کاش بگذارند این وطن دوباره وطن شود!
✍ محمدعلی محمدی قرهقانی
شعر زیبای لینگستون هیوز با دکلمه دلنشین احمد شاملو یادش گرامی که میگفت:
بگذاريد اين وطن دوباره وطن شود.
بگذاريد دوباره همان رؤيايى شود كه بود.
بگذاريد سرزمين بزرگ و پرتوان عشق شود.
دوست دانشمندی دارم که گرایشات مارکسیستی- تودهای دارد. میگفت مائو در زمان خودش از ترس امپریالیسم و آمریکا، دور کشور چین را حصار سیاسی محکمتری از دیوار بزرگ کشید و چنان قحطسالی آمد که ملخ بوستان میخورد و مردم ملخ و چینیها به هرجنبدهای از حشره تا سگ هجوم میآوردند تا زنده بمانند. این که امروزه به عنوان سبک غذای آنان یاد میکنیم، نه! تنها راه حل زنده ماندن بوده است. از آن انقلابی که با مردم چین چنان کرد، هیچ به نیکی یاد نمیشود. اما وقتی دنشیاپنگ آمد، دوره مائو را با اعدام همسر سوپر انقلابی او که برای خودش دارو دستهای راه انداخته بود، پشت سر گذاشت و میگفت، روزنامه تایم عکس روی جلد خودش را به کاریکاتوری اختصاص داد که دنشیاپینگ یک گام بلند به آنطرف دیوار چین برداشته که منظور تعامل با غرب و رفع تحریمها بود. این که امروزه میبینیم شهروند چینی در جهان عزت و شرف پیدا کرده و شادمان، به عنوان توریست در تمام دنیا پراکنده هستند و جولان افتخار شهروندی چین را میدهند، حاصل همان گام بلند است.
اما روسیه هنوز هم اسیر دیکتاتورهای کوتولهای است(منظورش پوتین و مدودف)، که آن امپراطوری عظیم و گاهی عزیز در تاریخ را امروز به باتلاق مذلت اوکراین و تورم و فقر فرو برده است. وضعیت کره شمالی را هم که مردمانش علف میخورند چاشنی بحث کرد و پرسید؛ راستی اگر مبارزه با امپریالیسم به چنین نتایجی ختم شود، چه فضیلتی دارد؟
ایران ما اما یک بار دیگر از ورطه هلاکت پا پس کشید! گاهی تاریخ انگار نقش تقدیر را بازی میکند که بر خلاف آنچه در اگزیستانسیالیسم این روزها میگویم که اراده و انتخاب، اما حوادث، تقدیر تاریخی ملتی را رقم میزند. وقایع پی در پی به قدرت رسیدن پزشکیان برای ایران امروز از آن گونه تقدیرهاست. گویی که سرنوشت، او را پرورش داده و آماده کرده بود که اینجا و امروز به تاریخ ایران هدیه کند.
رئیس جمهوری که شبیه هیچکدام از روسای جمهور قبل از حودش نیست. مثل هاشمی خود را نفر قدرتمند ایران نمیداند، مثل خاتمی لفاظی جامعه مدنی از روی کتابهای ترجمه نمیکند، مثل روحانی آدم امنیتی پیچیده نیست که همه را بازی دهد، مثل احمدینژاد توهم مدیریت جهان را ندارد و مثل رئیسی که واگرایی ملی در قالب خالصسازی راه انداخت هم نیست! او ساده و صمیمی است! کسی است که حالا حرف و عملش به دل ایرانیها مینشیند. نه فقط به دل مردم که به دل حاکمیت هم نشسته و اتفاق مهمی در تاریخ تحولات سیاسی ایران در چند دهه اخیر افتاده است. برای اولین بار رهبری، در انتخاب بین یک جریان به شدت انقلابی و یک فکر اصلاحطلب، دومی را برگزید، راه او را باز کرد، حتی به نماد اصلاح طلبی او در کابینه، دست نزد! معاون رئیس جمهور اهل سنت برای اولین بار برگزیده شد. حضور زنانی با پرچم مطالبات زنان ایران در کابینه، بسیار معنادار شد.
دوستم که ضد رای بود و مخالف همه چیز، میگفت بعد آمدن پزشکیان نگاهم را از بیرون بریده و به اقدامات او در داخل دوختهام و اندک امیدواری در من پیدا شده. دیگر تلویزیون ایران اینترنشنال شب و روز در منازل روشن نیست! رضا پهلوی و سایر لیدرهای گفتمان سرنگونی خارج نشین، به حاشیه رفته و سکوت کردهاند. معلوم شد مردم ایران بهتر از رهبران سیاسی اپوزیسیون سیاست و کنشگری سیاسی را بلدند و انتخابی آگاهانه و حساب شده کردند.
اینها عناصر تغییر است، بگذار بگویند نمایش و فریب است، اما علم توسعه میگوید؛ تغییر همین است! حتی اگر نمادین باشد.
آری! اعزام سریع هیات ویژه به لاهیجان، بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی، لغو گزینشهای خالصسازانه، بازپسگیری تمام شکایات از رسانهها، گفتگوهای جدی و منجر به نتیجه ولو ناقص در مورد محصورین، ثبات نسبی بازار و ایجاد امیدواری و اعتماد، فقط نتیجه اقدام یکماهه یک رئیس جمهور صمیمی است که توانسته همزمان اعتماد رهبری و مردم را جلب و امنیت ملی در سایه امیدواری به تغییرات در کشور را تامین کند.
نامه عباس عبدی به خاتمی، از آن تغییرات بسیار مهم بود که باید تحلیل شود. او میگوید؛ تغییر بزرگی در آرایش نیروهای سیاسی در ایران رخ داده است. از تکرار دائم تقابل دولت با حکومت خشنود نیست و به عنوان نماینده مهمی از جریان اصلاحطلبی، همراهی کنونی دولت و حکومت را به عنوان الگو به دیگران هم توصیه میکند.
ایران در حال تغییر و پیشرفت است، اما
همزمان، حمله به نمادهای تغییر، به وحدت و همدلی، از طرف اپوزیسیون برانداز خارجنشین و جریان خالصساز داخل هم با شدت ادامه دارد که دوست دانشمند من زیر لب میگفت؛ کاش بگذارند این وطن دوباره وطن شود!
دوستان! سلام. نشست های تلگرامی سه شنبه ها در گروه و کانال اینجانب (کانال بیژن عبدالکریمی) (به استنثای برخی از هفته ها به دلیل پاره ای مشکلات فنی) به هیچ وجه قطع نگردیده است. در این چند هفته اخیر گروه علم و الهیات مشکات میزبان نشست های بنده با عنوان «پلورالیسم دینی» بود. قرار بود نشست های هفتگی به واسطه سه device در گروه علم و الهیات مشکلات، در کانال تلگرامی بیژن عبدالکریمی و در صفحه اینستاگرام اینجانب همزمان با هم به نحو زنده (لایو) پخش گردد که متأسفانه در این چند هفته اخیر برای پخش برنامه در کانال خودمان (کانال بیژن عبدالکریمی) با مشکل مواجه شدیم. از امشب سعی خواهیم کرد برای پخش برنامه در کانال خودمان با مشکلی مواجه نشده، نشست سه شنبه شب ها را به نحو نسبتاً منظم داشته باشیم.
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
13 شهریورماه 1403
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
13 شهریورماه 1403
Forwarded from محسن
سلام به همگی عزیزان
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
🔻اطلاعیه🔻
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
دوستان! سلام. نشست های تلگرامی سه شنبه ها در گروه و کانال اینجانب (کانال بیژن عبدالکریمی) (به استنثای برخی از هفته ها به دلیل پاره ای مشکلات فنی) به هیچ وجه قطع نگردیده است. در این چند هفته اخیر گروه علم و الهیات مشکات میزبان نشست های بنده با عنوان «پلورالیسم دینی» بود. قرار بود نشست های هفتگی به واسطه سه device در گروه علم و الهیات مشکلات، در کانال تلگرامی بیژن عبدالکریمی و در صفحه اینستاگرام اینجانب همزمان با هم به نحو زنده (لایو) پخش گردد که متأسفانه در این چند هفته اخیر برای پخش برنامه در کانال خودمان (کانال بیژن عبدالکریمی) با مشکل مواجه شدیم. از امشب سعی خواهیم کرد برای پخش برنامه در کانال خودمان با مشکلی مواجه نشده، نشست سه شنبه شب ها را به نحو نسبتاً منظم داشته باشیم.
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
13 شهریورماه 1403
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
13 شهریورماه 1403
Forwarded from محسن
سلام به همگی عزیزان
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
با توجه به پایان توضیحات جناب دکتر عبدالکریمی درباره موضوع پلورالیسم دینی در ۹ جلسه ،از همه دوستان تقاضا میشود که سوالات خود را درباره این موضوع و جلسات برگزار شده به آیدی زیر ارسال کنید تا در جلسات پرسش و پاسخ به سوالات پاسخ داده شود.آخرین فرصت ارسال سوالات تا ساعت ۱۸ روز سه شنبه
ارسال سوالات به آیدی زیر 👇
@Mohsen1369ra
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
🔻اطلاعیه🔻
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
دوستان و همراهان گرامی
ضمن عرض سلام به اطلاع همه مخاطبین دکتر بیژن عبدالکریمی میرسانیم سلسله جلسات پلورالیسم دینی بعد از برگزاری ۹ جلسه در گروه علم و الهیات مشکات خاتمه یافت و طبق وعده دکتر عبدالکریمی جلسه بعدی یعنی جلسه ۱۰ به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.
لذا پرسش های خودت را از طریق دو آی دی تلگرام زیر ارسال کنید :
@Saeidrezatofighi
@Mohsen1369ra
🔴 پرسش و پاسخ با بیژن عبدالکریمی
🔻هم اکنون در ویس چت
https://www.tg-me.com/bijanabdolkarimi?livestream
🔻هم اکنون در ویس چت
https://www.tg-me.com/bijanabdolkarimi?livestream
Telegram
بیژن عبدالکریمی
لینک کانال YouTube یوتیوب :
youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
لینک پیج اینستاگرام :
Instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک گروه نو :
https://www.tg-me.com/+9aOzGShzea1mMDI0
پیام مستقیم به دکتر عبدالکریمی: @abdolkarimi12
youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
لینک پیج اینستاگرام :
Instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک گروه نو :
https://www.tg-me.com/+9aOzGShzea1mMDI0
پیام مستقیم به دکتر عبدالکریمی: @abdolkarimi12
Forwarded from هاتفی
عصر وفاق و شب ستیز
✍️عباس عبدی
🔘شاید تصور نمیشد که رأیآوری همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان در مجلس، موجب استنتاجهای منفی میان برخی از منتقدان وضع موجود شود. در واقع شاید بتوان گفت که داستان سوار شدن ملانصرالدین و پسرش بر الاغ بود که به هر نحوی سوار آن شدند، مورد اعتراض و تمسخر عدهای قرار گرفت. اگر کابینه پیشنهادی رأی نمیآورد به یک گونه تخطئه میکردند، اگر حمایت نمیشد، به گونه دیگر، حالا که رأی آورده و هماهنگی با مقام رهبری را هم نقل کرده به شکل دیگری نقد و حتی محکوم میکنند.
🔘به نظرم فرهنگ و ادبیات وفاق در میان بخشی از نخبگان ما همچنان در حاشیه و یا غایب است. در واقع یکی از عللی که تا کنون هم وارد فرآیند وفاق نشدهایم، فقدان زمینههای همین فرهنگ است. البته اکنون زمینههای عینی آن که توازن قوا باشد به خوبی فراهم است، ولی چون تا کنون و در گذشته نزدیک و در زندگی سیاسی خود تجربه وفاق و سازش را نداشتهایم، با الزامات رفتاری و فکری و ادبیات آن آشنا نیستیم، لذا در برابر ادبیات و ارزشهای وفاق مقاومت میکنیم و همچنان بر طبل ستیز میکوبیم.
🔘طرف چند روز در ستاد تبلیغاتی فعالیت کرده، انتظار دارد که رییس جمهور در تعیین کابینه ملاحظات او را مد نظر قرار دهد، البته چنین خواستهای در حد متعارف ایرادی هم ندارد، خوب هم هست، ولی یک لحظه از خودش نمیپرسد که پس چرا رییسجمهور در تعیین کاببنه نباید با عناصر اصلی ساختار قدرت هماهنگی کند؟ فرض کنیم که نباید چنین کند، خوب مجلس به وزرایش رأی ندهد چه میشود؟ آیا او را محکوم نمیکنیم که چرا پیش از این هماهنگ نکرد تا دچار این مشکل نشود؟
🔘اگر ساختار حزبی بود، بهترین راه برای تفاهم و سازش، گفتگو با رهبران احزاب بود، البته نه دهها حزب، بلکه دو سه مورد محدود. حالا که حزبی نیست، چگونه میتوان نظر موافق مجلس را به دست آورد؟ طبعاً در ساختار موجود بهترین راه هماهنگی با مقام رهبری است. آیا این به معنای آن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار است. قطعاً خیر؟ و این برداشت نابخردانه است.
🔘چگونه ممکن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار باشد و ظفرقندی و میدری و افراد مشابه دیگر را معرفی کند. این برداشتها سادهلوحانه است. تازه اگر فرض کنیم که همه اینها ناشی از خواست و اراده مقام رهبری باشد، خوب اینکه عالیتر و تحصیل حاصل است و باید خوشحالتر شد.
🔘میگویند این رفتار ناقض قانون و علیه تفکیک قوا است. این از آن حرفهای عجیب است. در تمام جوامع دموکراتیک نیز گفتگوهای واقعی در بیرون مراکز و نهادهای رسمی انجام میشود، سپس در این نهادها رسمیت پیدا میکند. بنابر این رییس جمهور باید با تمام افراد و نهادهای دارای قدرت و ذینفعان مردم مشاوره و تفاهم کند. همان گونه که در کمیتههای کارشناسی تعیین وزرا و اعضای کابینه از همه دعوت کرد، و اتفاقا اکثریت افراد کابینه از دل پیشنهادهای این کمیتههای کارشناسی انتخاب شدند. طبیعی است در مراحل بالاتر هم باید مشورت و هماهنگی کند. این کابینه محصول قدرت توافقسازی است.
🔘متأسفانه در گذشته هم که جریان اصلاحات شکل گرفت ولی همچنان نزد فعالان سیاسی و نخبگان، ادبیات ستیز باقیمانده از فرهنگ انقلابی بر ادبیات اصلاحات غلبه یافت و این ادبیات یکی از مشکلات اصلی آن جریان شد. اکنون هم رسوبات آن ادبیات در میان اصلاحطلبان رواج دارد که جداگانه به آن خواهم پرداخت، ادبیاتی که در جریان تحولخواهان و براندازان و در سوی مقابل نزد تندروهای اصواگرا به وفور و بیشتر دیده میشود.
🔘تفاوت دو جریان وفاق و ستیز در این است که نقاط قوت آن دیگری را نقطه ضعفش میدانند. برای نمونه من از ابتدا هم بصورت عمومی میگفتم که اگر قرار باشد پزشکیان بر اثر خطای محاسباتی انتخاب شود و ساختار سیاسی از روی اجبار به آن تن دهد، در چنین انتخاباتی شرکت نمیکنم، بلکه این ساختار باید آگاهانه آمادگی پذیرش او را داشته باشند. به علاوه معتقد بودم که حتماً باید همه موارد را با مقام رهبری هماهنگ کنند.
🔘طبیعی است که مجلس هم به دلیل ادعاهای اغلب نمایندگان که خود را تابع رهبری میدانند، به آن تفاهم و هماهنگی رأی خواهند داد. این یک وضعیت جدید سیاسی است و باید الزامات آن را پاس داشت. هیچ اقدام غیر قانونی رخ نداده است، در دولتهای پیش هم با رهبری هماهنگ میکردند ولی چون براساس وفاق نبود، کمتر به نتیجه میرسیدند. اکنون هم مجلس مطابق قانون خود، وزرا را رسیدگی کرد و رأی داد و اگر هم رأی نمیداد کسی ان را تغییر نمیداد. تصمیم خودشان بود، به همین دلیل هم میان حداقل و حداکثر آرای داده شده حدود ۱۲۰ رای تفاوت وجود دارد.
🔘متأسفانه به جای استقبال از این سیاستورزی جدید که برای اولین بار هر دو طرف یکدیگر را به رسمیت شناختهاند، عدهای دنبال ایراد گرفتن هستند. روشن نیست که چرا متوجه سخن آقای پزشکیان نیستند.
✍️عباس عبدی
🔘شاید تصور نمیشد که رأیآوری همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان در مجلس، موجب استنتاجهای منفی میان برخی از منتقدان وضع موجود شود. در واقع شاید بتوان گفت که داستان سوار شدن ملانصرالدین و پسرش بر الاغ بود که به هر نحوی سوار آن شدند، مورد اعتراض و تمسخر عدهای قرار گرفت. اگر کابینه پیشنهادی رأی نمیآورد به یک گونه تخطئه میکردند، اگر حمایت نمیشد، به گونه دیگر، حالا که رأی آورده و هماهنگی با مقام رهبری را هم نقل کرده به شکل دیگری نقد و حتی محکوم میکنند.
🔘به نظرم فرهنگ و ادبیات وفاق در میان بخشی از نخبگان ما همچنان در حاشیه و یا غایب است. در واقع یکی از عللی که تا کنون هم وارد فرآیند وفاق نشدهایم، فقدان زمینههای همین فرهنگ است. البته اکنون زمینههای عینی آن که توازن قوا باشد به خوبی فراهم است، ولی چون تا کنون و در گذشته نزدیک و در زندگی سیاسی خود تجربه وفاق و سازش را نداشتهایم، با الزامات رفتاری و فکری و ادبیات آن آشنا نیستیم، لذا در برابر ادبیات و ارزشهای وفاق مقاومت میکنیم و همچنان بر طبل ستیز میکوبیم.
🔘طرف چند روز در ستاد تبلیغاتی فعالیت کرده، انتظار دارد که رییس جمهور در تعیین کابینه ملاحظات او را مد نظر قرار دهد، البته چنین خواستهای در حد متعارف ایرادی هم ندارد، خوب هم هست، ولی یک لحظه از خودش نمیپرسد که پس چرا رییسجمهور در تعیین کاببنه نباید با عناصر اصلی ساختار قدرت هماهنگی کند؟ فرض کنیم که نباید چنین کند، خوب مجلس به وزرایش رأی ندهد چه میشود؟ آیا او را محکوم نمیکنیم که چرا پیش از این هماهنگ نکرد تا دچار این مشکل نشود؟
🔘اگر ساختار حزبی بود، بهترین راه برای تفاهم و سازش، گفتگو با رهبران احزاب بود، البته نه دهها حزب، بلکه دو سه مورد محدود. حالا که حزبی نیست، چگونه میتوان نظر موافق مجلس را به دست آورد؟ طبعاً در ساختار موجود بهترین راه هماهنگی با مقام رهبری است. آیا این به معنای آن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار است. قطعاً خیر؟ و این برداشت نابخردانه است.
🔘چگونه ممکن است که رییس جمهور مسلوبالاختیار باشد و ظفرقندی و میدری و افراد مشابه دیگر را معرفی کند. این برداشتها سادهلوحانه است. تازه اگر فرض کنیم که همه اینها ناشی از خواست و اراده مقام رهبری باشد، خوب اینکه عالیتر و تحصیل حاصل است و باید خوشحالتر شد.
🔘میگویند این رفتار ناقض قانون و علیه تفکیک قوا است. این از آن حرفهای عجیب است. در تمام جوامع دموکراتیک نیز گفتگوهای واقعی در بیرون مراکز و نهادهای رسمی انجام میشود، سپس در این نهادها رسمیت پیدا میکند. بنابر این رییس جمهور باید با تمام افراد و نهادهای دارای قدرت و ذینفعان مردم مشاوره و تفاهم کند. همان گونه که در کمیتههای کارشناسی تعیین وزرا و اعضای کابینه از همه دعوت کرد، و اتفاقا اکثریت افراد کابینه از دل پیشنهادهای این کمیتههای کارشناسی انتخاب شدند. طبیعی است در مراحل بالاتر هم باید مشورت و هماهنگی کند. این کابینه محصول قدرت توافقسازی است.
🔘متأسفانه در گذشته هم که جریان اصلاحات شکل گرفت ولی همچنان نزد فعالان سیاسی و نخبگان، ادبیات ستیز باقیمانده از فرهنگ انقلابی بر ادبیات اصلاحات غلبه یافت و این ادبیات یکی از مشکلات اصلی آن جریان شد. اکنون هم رسوبات آن ادبیات در میان اصلاحطلبان رواج دارد که جداگانه به آن خواهم پرداخت، ادبیاتی که در جریان تحولخواهان و براندازان و در سوی مقابل نزد تندروهای اصواگرا به وفور و بیشتر دیده میشود.
🔘تفاوت دو جریان وفاق و ستیز در این است که نقاط قوت آن دیگری را نقطه ضعفش میدانند. برای نمونه من از ابتدا هم بصورت عمومی میگفتم که اگر قرار باشد پزشکیان بر اثر خطای محاسباتی انتخاب شود و ساختار سیاسی از روی اجبار به آن تن دهد، در چنین انتخاباتی شرکت نمیکنم، بلکه این ساختار باید آگاهانه آمادگی پذیرش او را داشته باشند. به علاوه معتقد بودم که حتماً باید همه موارد را با مقام رهبری هماهنگ کنند.
🔘طبیعی است که مجلس هم به دلیل ادعاهای اغلب نمایندگان که خود را تابع رهبری میدانند، به آن تفاهم و هماهنگی رأی خواهند داد. این یک وضعیت جدید سیاسی است و باید الزامات آن را پاس داشت. هیچ اقدام غیر قانونی رخ نداده است، در دولتهای پیش هم با رهبری هماهنگ میکردند ولی چون براساس وفاق نبود، کمتر به نتیجه میرسیدند. اکنون هم مجلس مطابق قانون خود، وزرا را رسیدگی کرد و رأی داد و اگر هم رأی نمیداد کسی ان را تغییر نمیداد. تصمیم خودشان بود، به همین دلیل هم میان حداقل و حداکثر آرای داده شده حدود ۱۲۰ رای تفاوت وجود دارد.
🔘متأسفانه به جای استقبال از این سیاستورزی جدید که برای اولین بار هر دو طرف یکدیگر را به رسمیت شناختهاند، عدهای دنبال ایراد گرفتن هستند. روشن نیست که چرا متوجه سخن آقای پزشکیان نیستند.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
کتاب فرضیۀ DIM یکی از جنجالیترین کتابها در حوزۀ فلسفه، تاریخ و علوم انسانی است که در دهههای اخیر منتشر شده است. لئونارد پیکاف که از شاگردان آین رند و از مدافعان و مبلغان فلسفۀ عینیتگرایی (objectivism) او است، در این کتاب کوشیده روند تحولات تاریخی_فلسفی دنیا را مورد بررسی قرار داده و در این راستا، فرضیۀ جدیدی مطرح نموده است.
او مهمترین المان معرفتشناسانه در هر فلسفهای را یکپارچگی تشخیص داده و از این منظر، سه حالت کلی برای روند فلسفی هر دورهای از تاریخ را در سه عبارت یکپارچگی نادرست (Misintegration)، یکپارچگی (Integration)، و ازهمپاشیدگی (Disintegration) تعریف میکند. بدین اعتبار، او سه فیلسوف عمده را از میان تمام فلاسفۀ تاریخ، بهعنوان نمایندۀ این سه حالت در نظر گرفته که به ترتیب، افلاطون، ارسطو و کانت هستند. (پیکاف این سه فیلسوف تأثیرگذار تاریخ را سه بزرگ میخواند.) بنابراین، سایر فلسفهها اختلاطی از این سه فلسفۀ اصلی در نظر گرفته میشوند.
نویسنده در این کتاب، حالت فلسفی حاکم بر هر دورۀ تاریخی را در چهار حوزۀ عمده، یعنی ادبیات، علم، آموزش و سیاست مورد بررسی قرار داده و در پی آن است که بتواند یک حالت مشخص را بر هر دوره اطلاق نماید.
این کتاب درنهایت سعی دارد که با شناخت تحلیلی از روند تاریخی فلسفی غرب، چراغی به دست دهد تا آینده را بر اساس همین روند، پیشبینی نماید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فرضیۀ DIM (چرا چراغهای غرب در حال خاموشیاند) | نویسنده: لئونارد پیکاف | مترجم: امین فهیما | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
کتاب فرضیۀ DIM یکی از جنجالیترین کتابها در حوزۀ فلسفه، تاریخ و علوم انسانی است که در دهههای اخیر منتشر شده است. لئونارد پیکاف که از شاگردان آین رند و از مدافعان و مبلغان فلسفۀ عینیتگرایی (objectivism) او است، در این کتاب کوشیده روند تحولات تاریخی_فلسفی دنیا را مورد بررسی قرار داده و در این راستا، فرضیۀ جدیدی مطرح نموده است.
او مهمترین المان معرفتشناسانه در هر فلسفهای را یکپارچگی تشخیص داده و از این منظر، سه حالت کلی برای روند فلسفی هر دورهای از تاریخ را در سه عبارت یکپارچگی نادرست (Misintegration)، یکپارچگی (Integration)، و ازهمپاشیدگی (Disintegration) تعریف میکند. بدین اعتبار، او سه فیلسوف عمده را از میان تمام فلاسفۀ تاریخ، بهعنوان نمایندۀ این سه حالت در نظر گرفته که به ترتیب، افلاطون، ارسطو و کانت هستند. (پیکاف این سه فیلسوف تأثیرگذار تاریخ را سه بزرگ میخواند.) بنابراین، سایر فلسفهها اختلاطی از این سه فلسفۀ اصلی در نظر گرفته میشوند.
نویسنده در این کتاب، حالت فلسفی حاکم بر هر دورۀ تاریخی را در چهار حوزۀ عمده، یعنی ادبیات، علم، آموزش و سیاست مورد بررسی قرار داده و در پی آن است که بتواند یک حالت مشخص را بر هر دوره اطلاق نماید.
این کتاب درنهایت سعی دارد که با شناخت تحلیلی از روند تاریخی فلسفی غرب، چراغی به دست دهد تا آینده را بر اساس همین روند، پیشبینی نماید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
ما آمدهایم که تماشا کنیم، سینما آمده که نشان دهد، اما تقاطعی از تاریخ و فلسفۀ سیاسی هست که سینما تماشا میکند و ما نشان میدهیم، این همان نقطۀ عزیمت کتاب است. قدرت و جامعه سخن میگویند، سینما انعکاس میدهد، آنگاه سینما و مردم هر دو مخاطب خود میشوند. آنچه در این کتاب میخوانید تماشای سینما و فلسفۀ سیاسی از آئینۀ یکدیگر است.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 سینمای ایران به روایت فلسفۀ سیاسی | نویسنده: محمدسجاد نجفی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
ما آمدهایم که تماشا کنیم، سینما آمده که نشان دهد، اما تقاطعی از تاریخ و فلسفۀ سیاسی هست که سینما تماشا میکند و ما نشان میدهیم، این همان نقطۀ عزیمت کتاب است. قدرت و جامعه سخن میگویند، سینما انعکاس میدهد، آنگاه سینما و مردم هر دو مخاطب خود میشوند. آنچه در این کتاب میخوانید تماشای سینما و فلسفۀ سیاسی از آئینۀ یکدیگر است.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
شیخِ برکت نگاهی متبسم به آشیخ احمد میکند و از روی رودخانه عبور کرده، به جانب دیگر رودخانه میرود. آشیخ احمد با مشاهدۀ این کرامت کتابهایش را برمیدارد و بهدنبال پیر روان میشود، اما برخلاف او در آب فرومیرود. شیخِ برکت با چوبدستیاش به کتابها اشاره کرده و میگوید: _ کتابها را بیانداز و با من همراه شو! صدای آشیخ احمد: چه سخت بود رها ساختن کتابهایی که یک عمر مونسم بودند، بخشی از وجودم، نه! همۀ وجودم بودند. پارههای روحم. آشیخ کتابها را به آب میاندازد و آنگاه با حیرت تمام، خود را سبکتر از پَر مییابد و بالا میآید. همچون شیخِ برکت روی آب راه میرود و به طرف دیگر رودخانه پا میگذارد. صدای آشیخ احمد: احساس سبکی عجیبی میکردم. انگار این من نبودم که پا روی آب میگذاشت. کسی مرا به پیش فرامیخواند. تصویر خودم را در آب دیدم که به من مینگریست. من روی خودم پا میگذاشتم.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 فیلمنامۀ هَه | نویسنده: یوسف شیخی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
شیخِ برکت نگاهی متبسم به آشیخ احمد میکند و از روی رودخانه عبور کرده، به جانب دیگر رودخانه میرود. آشیخ احمد با مشاهدۀ این کرامت کتابهایش را برمیدارد و بهدنبال پیر روان میشود، اما برخلاف او در آب فرومیرود. شیخِ برکت با چوبدستیاش به کتابها اشاره کرده و میگوید: _ کتابها را بیانداز و با من همراه شو! صدای آشیخ احمد: چه سخت بود رها ساختن کتابهایی که یک عمر مونسم بودند، بخشی از وجودم، نه! همۀ وجودم بودند. پارههای روحم. آشیخ کتابها را به آب میاندازد و آنگاه با حیرت تمام، خود را سبکتر از پَر مییابد و بالا میآید. همچون شیخِ برکت روی آب راه میرود و به طرف دیگر رودخانه پا میگذارد. صدای آشیخ احمد: احساس سبکی عجیبی میکردم. انگار این من نبودم که پا روی آب میگذاشت. کسی مرا به پیش فرامیخواند. تصویر خودم را در آب دیدم که به من مینگریست. من روی خودم پا میگذاشتم.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.