Telegram Web Link
Forwarded from Behzad Yazdani




Shaykhism, Babi, and Baha'i
3 views
Subscribe 


Iskandar Hai, M.D.
Jun 26
This video podcast is based on Bijan Abdu'l-karimi's book https://youtu.be/b4gk9ghzPHM?si=

masoud mt
Jun 26
to [email protected]
https://www.tribunezamaneh.com/archives/381113
https://www.velvelehdarshahr.org/node/647
https://www.tribunezamaneh.com/archives/381113
سخنی با  دوستان عزیز پادکست مورّخ
 
اخیراً کانال یوتیوب «پادکست مورّخ» (1) موضوعی را تحت عنوان «تاریخچه شیخیه، بابیّت و بهائیّت» (2) پخش کردند که سبب تعجّب نویسنده گردید. زیرا علیرغم این که تیم مورّخ مدّعی بوده و هست که دربارۀ هر موضوعی که می سازد سعی می کند از منابع معتبر استفاده کند و با بی طرفی صرفاً به نقل مطالب بپردازد و قضاوت را به شنوندگان و بینندگان واگذارد، امّا در مورد موضوع بسیار مهمّی چون «تاریخچه شیخیه، بابیّت و بهائیّت» که بخصوص در دهه های اخیر متفکرین منصفی غیر بهائی نیز دربارۀ آن مقالات و کتب و مستند و فیلم های در خور توجّهی نوشته و تهیه کرده اند (3) متأسفانه از تک منبعی که از قضا ردّیه ای علیه ادیان بابی و بهائی است استفاده کرده است  و به این ترتیب خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر تحریفات کتاب «دُن کیشوت های ایرانی» از مسیر بی طرفی دور شده و وسیلۀ دروغ‌رسانی (Disinformation) و انتشار اطلاعات نادرست (Misinformation) شده است.
 
      تک منبع مزبور کتاب «دُن کیشوت های ایرانی» اثر آقای بیژن عبدالکریمی است (4) که همان طور که از عنوان کتاب پیدا است بنیان گذاران ادیان بابی و بهائی و پیروانشان را نفوسی کاذب و اسیر اوهام و خیالات معرفی کرده است.  از آنجا که دوستان عزیز مورّخ مدّعی بی طرفی و رعایت انصاف و واگذاردن قضاوت به شنوندگانشان هستند و می کوشند با استفاده از منابعی که انتخاب می کنند فشرده ای راجع به موضوعی خاص را- آن هم با اجرای مسلّط و هنرمندانه و جذّاب آقای احمد هاشمی- ارائه دهند، نگارنده با دیدن تک منبع مزبور و اجرای قسمت هایی از آن که بعضاً با لودگی گوینده دربارۀ مقدّسات پیروان یک دین همراه بود، هم متعجّب شدم و هم متأسّف. براستی چرا با وجود منابع موثق بی شمار بهائی و غیر بهائی راجع به ادیان بابی و بهائی از تک منبعی استفاده کرده اند که ردّیه ای علیه ادیان بابی و بهائی و فاقد پایایی (Reliability) و روایی (Validity) است؟! آیا به خاطر عجله و سهولتِ تحقیق از یک منبع و عدم رجوع به منابع دیگر بوده است، یا از کم یا بی اطلاعی از منابع موثّق دیگر، یا خدای ناکرده عمداً، یا خدای ناکرده به خاطر اجبار از بیرون در انتخاب موضوع یا منبع مزبور؟ نمی دانم! ولی بنده به خاطر علاقه ای که در غربت به شنیدن بعضی پادکست های تیم مورّخ داشته و دارم، و متوجّه هستم که پادکست های تیم مورّخ بالنّسبه به تحقیقاتِ سطحِ عالی و معتبر دانشگاهی طبیعتاً فاقد روایی و پایایی لازم است، سعی می کنم علت انتخاب منبع مزبور را عجلۀ ایشان در انتخاب منبع و آشنایی محدودشان با نویسندۀ «دُن کیشوت های ایرانی» بدانم.
 
      به این جهت شاید بد نباشد مختصری دربارۀ هم میهن عزیز استاد بیژن عبدالکریمی و «دُن کیشوت های ایرانی» ایشان با ارجاع به پاسخ مفصّلی که قبلاً به کتاب ایشان تحت عنوان «زین قصّه هفت گنبدِ اَفلاک پُرصداست/ دُنْ کیشوتَش مَدانْ نِدا نِدایِ خداست» (5) داده ام عرض کنم. اساساً مشکل و دغدغۀ حل نشدۀ فکری آقای عبدالکریمی و امثال ایشان مواجهه با بحران مَدَنیّتِ ایران و مسألۀ پیچیدۀ جریان سنّت- مدرنیته و پیدا کردن راه حلّ برای آن است که «پاشنۀ آشیل» و مشکل و چالش و سرگیجه و پریشانی و دیلما [بُن بست] و دغدغۀ نه تنها آقای عبدالکریمی بلکه مشکل عامّ متفکّرین اسلامی یکی دو قرن اخیر اعمّ از سنّت گرایان و کهنه اندیشان از یک طرف و نیز همۀ نوگرایان و نواندیشان و روشنفکران دینی و غیر دینی از طرف دیگر است. (6)
 
      ایشان در حالی که سخت به دنبال حل مشکل سنّت- مدرنیه و پیدا کردن «امری معنوی» (7) به عنوان راه حل هست، همچون امثال مرادشان آقای علی شریعتی (8) به بن بست برخورده است. و از عجایب آن که ایشان علی رغم این که در جای جای کتاب «دُن کیشوت های ایرانی» تعالیم مترّقی ادیان بابی و بهائی را نقل و به آن همه تقویٰ و انقطاع و فداکاری و صداقت و خلوص و شجاعت و شهادت و شکنجه و زندان و بلایای بی شمار بابیان و بهائیان اعتراف می کند، مع ذلک حقیقتِ ادیان بابی و بهائی را که «امر معنوی» حقیقی عصر جدید است قبول ندارد و شخصیّت های آن را مِصداقِ بارزِ دُن کیشوتیسم و دروغ پردازی و زادۀ خیالات و توهّمات بشری و دارای نتایجی عبث و بیهوده و کُمیک- تراژیک می داند.
Forwarded from Behzad Yazdani
لذا جای تعجّب نیست که نتیجۀ پیشداوری و تعصّب و دروغ‌رسانی (Disinformation) و انتشار اطلاعات نادرست (Misinformation) و عدمِ درک حقیقتِ اِلهیِ اَدیان بابی و بهائی توسّط ایشان- و انتقال آن به تیم عزیز مورّخ- چنان باعث پریشانی و اِعجابِ فکری ایشان در برابر حقایقِ مُعجزآسای ظهور حضرت باب و بهاءالله شده باشد که رمان خود را با این جمله تمام نماید: «امّا تمامی این داستان عجیب را، که صرفاً یکی از هزاران قصّۀ عجیب تاریخ است، چگونه باید برای خویش فهم‌پذیر ساخت؟»
 
      متأسفانه آقای عبدالکریمی عزیز علاوه بر آن که هنوز در فهم‌پذیر ساختن «امر معنوی» عصر جدید جامعۀ بشری سرگشته مانده اند، در مرداب فساد و اختلافات لاینحل اصول گرایی و اصلاح طلبی و دیگر مناقشات ذاتی شدۀ جمهوری اسلامی نیز گیر کرده اند، چنان که گاه مورد توجّه و گاه مورد بی مهری حکومت واقع شده اند بطوری که هم از دانشگاه اخراج شدند و هم حتّی بهائی ستیز و ردّیه نویسی چون حسن ارشاد معروف به ناصرالدّین نیز به ایشان ایراد گرفته که چه لزومی به نوشتن ردّیۀ «دُن کیشوت های ایرانی» بوده است که از جهتی می تواند تبلیغ دیانت بهائی باشد! (9) و اینجا دلسوزانه به برادر عزیزم آقای عبدالکریمی عرض می کنم که جمهوری اسلامی ایران به هیچ یک از خادمین ردّیه نویس بهائی ستیزش وفا نکرده است چنان که هر یک از ایشان بعد از سال ها خوش خدمتی و ردّیه نویسی و بهائی ستیزی، تاریخ مصرفشان تمام شد و در مرداب قدرنشناسی و بی وفایی جمهوری اسلامی نام و ذکرشان متروک و مهجور ماند (10) تا چه رسد به آقای عبدالکریمی عزیز که اگرچه به نظر بهائی ستیز نیستند ولی ردّیه شان یکی از بهانه های بهائی ستیزی در ایران عزیزمان تواند بود. (11)
 
      باری، حال که آقای عبدالکریمی عزیز و همۀ نوگرایان و نواندیشان دینی که علیرغم اختلاف نظرهایشان از یک طرف با یکدیگر، و از طرف دیگر با سنّت گرایان مذهبی، اذهانشان شدیداً درگیر مشکل سنّت- مدرنیته است و چنان که خود مدّعی اند قدم اوّل را بدرستی در بازنگری و رفع و زدودن خرافات و تقالید و اوهام و جهالتِ مقدّس و دُن کیشوتیسم وارد شده در عقاید اسلامی و شیعه بطور اَخَصّ برداشته اند، وقت آن است که باید آغاز یا بازنگری ای نیز دربارۀ مطالعاتشان دربارۀ ادیان بابی و بهائی نمایند. زیرا تنها و تنها راه رفع مشکلات ذهنی این عزیزان فرهیختۀ هم میهنمان مطالعۀ دقیق و منصفانه راجع به آثار و تعالیمی است که حضرت بهاءُالله ارائه فرموده اند. اگر چنین نشود، از چالۀ مشکل و چالش و سرگیجه و پریشانی و دیلما [بُن بست] و دغدغه و «پاشنۀ آشیلِ» سنّت- مدرنیته بیرون نیامده، در چاهِ نفیِ حقیقتِ اسلام و قرآن فرو خواهند افتاد، چنان که همین الآن بعضی در این چاه فرو افتاده اند و حقیقتِ وَحیانیِ قرآن و اسلام را زیر سؤال برده اند. (12)
 
      راه برون رفت از آن چاله و از این چاه را بنیان گذاران همان دو آئین ربّانی بابی و بهائی نه تنها برای ایران عزیزمان بلکه برای جهانیان تشریع و توضیح فرموده اند؛ بیت العدل اعظم، مرکز جهانی بهائی، در پیام مُهیمن و بسیار مهمّ مورّخ ۲۶ نوامبر ۲۰۰۳ دربارۀ این حقیقت می فرمایند:
      «حَلِّ بحرانِ مَدَنیّتِ ایران نه در تقلید کورکورانه از فرهنگِ سَقیمِ غرب است و نه در بازگشت به جاهلیّتِ قرونِ وسطی. راه نجات را در آستانۀ این بحران، نَجلِ [نسل؛ فرزند] بزرگوار همان سرزمین که امروز جز در موطن مقدّس خویش در جمیع قارّات عالم مورد تعظیم و تکریم است [اشاره به حضرت عبدُالبَهاء، جانشین منصوص حضرت بهاءُالله] با کلامی نافذ و رسا [در رسالۀ مَدَنیّه] بیان فرمود. چه خوش گفته شاعر که «دوست در خانه و ما گِرد جهان می گردیم». نمونه ای از تقدیر و تکریم مردم جهان از مقام حضرت بهاءالله را می توان در مراسمی دید که در روز ۲۹ می سال ۱۹۹۲ میلادی در جلسۀ رسمی پارلمان برزیل به مناسبت صدمین سال صعود آن حضرت منعقد شد و ضمن آن از مقام بنیانگذار آئین بهائی و تعالیم مبارکه اش و خدماتی که جامعۀ پیروانش به نوع بشر ارزانی داشته تجلیل گردید. در آن روز سخنگوی مجلس و نمایندگان جمیع احزاب به پا خاستند و یکی بعد از دیگری آن مَظهَرِ ظهورِ اِلهی را در بیانات خویش ستودند و حضرتش را آفرینندۀ «عظیم ترین مجموعۀ آثار دینی که تا کنون به قلم یک فرد تألیف شده» خواندند و پیام مبارکش را پیامی «برای جمیع نوع بشر ورای تفاوت های بی اهمیت نژادی، مذهبی و ملّی» توصیف نمودند.» (13) 
 
     باری، دوستان تیم مورّخ، پادکست خود را با نقل قولی از علی شریعتی آغاز کرده اند که می گوید: «در دورانی که اروپا مسیر ترقی را در پیش گرفته بود در ایران دو امام زمان ظهور کرد، دوّمی به پیغمبر و خود خدا هم تبدیل شد در چنین شرایطی بود که مشروطیّت ظهور کرد مثل بر ق آمد مثل باد هم رفت».
Forwarded from Behzad Yazdani
تیم مورّخ همان توهمّات و اکاذیب و تحریفات آقای عبدالکریمی را بازگو می کند که ادّعا کرده شیخ احمد احسائی و سیّد کاظم رشتی و حضرت باب و حضرت بهاءالله با طرح خواب و رؤیا و معجزه و خرافات و دسیسه و صحنه سازی برای خود دین و تاریخ دینی ساخته و جعل کرده اند. آقای عبدالکریمی در مصاحبۀ خود با روزنامۀ سازندگی ادّعا می کند بابی ها و بهائی ها با تاریخ سازی: «می کوشند تاریخ را به نحوی بازسازی کنند که منتهی به تأیید و اثبات نظام اعتقادی آنها باشد و این که چگونه نظام های تئولوژیک می کوشند به خودشان و پاره ای از باورها تقدّس ببخشند.»
 
      برای روشن شدن پوچی این ادّعا، قسمت هایی از جوابیۀ «دُن کیشوت های ایرانی» را عیناً نقل می کنم تا معلوم شود آن صدها فکت تاریخی در وقایع ادیان بابی و بهائی و رشد بی نظیر آن در جهان و اقدامات سیستماتیک و مستمر و خستگی ناپذیر بهائیان در جهت ایجاد رفاه مادّی و معنوی و صلح جهانی و وحدت عالم انسانی، چیزی نیست که از عهدۀ فرد یا گروهی برآید که بتوانند چنین روند تاریخی واقعی معجزآسای 181 ساله را جعل و صحنه سازی و تاریخ سازی کرده باشند. حقیقت این است که: «زین قصّه هفت گنبدِ اَفلاک پُرصداست/ دُنْ کیشوتَش مَدانْ نِدا نِدایِ خداست».
 
      امّا قسمت هایی از جوابیۀ مزبور:
     «... نگارنده توجّه برادر عزیزم آقای عبدُالکریمی را به این نکتۀ بسیار بسیار مهمّ جلب می کند که این فقط شیخ احمد احسائی و سیّد کاظم رشتیِ مسلمان- به عنوان «مبشّرین شرقیِ» ادیان بابی و بهائی- نبودند که طبق آیات قرآن و احادیث اسلامی نزدیکی ظهور موعود را بشارت دادند، بلکه علاوه بر ایشان چندین نفر دیگر از مسلمانان- و یک نفر هندی- بودند که بشارت ظهور را می دادند و تاریخ آن را تعیین می کردند که این خود نشانه ای از حقیقی- و نَه اوهام و خیالی- بودنِ آن بشارات و تحقّقِ آنهاست. شرح مختصر یازده نفر از این «مبشّرین شرقی» را آقای نصرت الله محمّد حسینی از فضلای بهائی در صفحات 104- 100 کتاب «حضرت باب» آورده اند. و از این هم بسی جالب تر و مهمّ تر آن که علاوه بر این «مبشّرین شرقی»، چندین نفر نیز از علمای مسیحی بوده اند که به عنوان «مبشّرین غربی» با تعیین تاریخ ظهور حضرت باب در سال 1260 ه. ق. (1844 میلادی) به ادیان بابی و بهائی بشارت دادند. شرح مختصر چهارده نفر از ایشان نیز در همان کتاب تألیف آقای نصرت الله محمّد حسینی در صفحات 100- 92 آورده شده است. و در کتاب «رحیق مختوم»، جلد 2، صص: 1005- 1000 تألیف دانشمند بهائی عبدالحمید اشراق خاوری، به نقل از مقالۀ حسین بک کوچرلینسکی،   شرح مختصر شانزده نفر از مبشّرین غربی آمده است. به این ترتیب پیش بینی سال 1260 ه. ق. (1844 میلادی) که آقای عبدالکریمی آن را از دستمایه ها و مبانی اصلیِ آغاز و پایانِ رُمان «دُن کیشوت های ایرانی» قرار داده و در صص: 13- 15 رُمان راجع به آن توضیح داده و به نظر گمان نموده است فقط استنباط شیخ و سیّد بوده است، نه تنها توسّط شیخ احمد و سیّد کاظم بیان شده بود، بلکه توسط مبشّرین غربی هم تعیین شده بود؛ شیخ و سیّد از روی قرآن و احادیث اسلامی دریافته بودند، و مبشّرین غربی از آیات کتب عهد عتیق و جدید، و این امر صحّتِ آن بشارت ها و حقیقتِ تحقّق ظهور حضرت باب را ثابت می کند. در واقع نَفسِ تَحَقّقِ حقایقِ مذکور در طول تاریخ ادیان بابی و بهائی نشانۀ صحّت آنها بوده و نشان می دهد از منشاء عقل کلّی الهی است و نه عقول جزئیۀ بشری.
       از آنجا که نکتۀ فوق برای اثبات غلط بودن ادّعای آقای عبدالکریمی و مُرادشان علی شریعتی، بسیار مهمّ است، توضیحی بیش تر ضروری است. ادّعای مزبور مطلبی است در مقدّمۀ رُمان «دُن کیشوت های ایرانی» از علی شریعتی که می گوید: "در نیمۀ قرن نوزدهم، صد سال پیش، درست در همان سال ها که دولت های اروپا خیمه های سیاسی- اقتصادی و فرهنگی خود را، پس از تسخیر نظامی آسیا و آفریقا در این سرزمین برپا می کردند و روشنفکران و دانشمندان و نویسندگان اروپایی از استثمار سخن می گفتند، در اروپای غربی و مرکزی و انگلیس، جنگ طبقاتی و رهایی کارگر و مبارزه با سرمایه داری درگیر بود و مسألۀ جامعۀ آزاد و برابری انسانی و سوسیالیسم و سندیکالیسم و نفی دولت و جامعۀ بی طبقه مطرح می شد، "مالکیّت دزدی است" نوشته می شد و فقر فلسفه و فلسفۀ فقر و کاپیتال و مقدمه بر اقتصاد سیاسی؛و آلمان و فرانسه و انگلستان صحنۀ مبارزات طبقاتی و سندیکالی بود و بحث از انقلاب طبقاتی و شخصیّت توده و استقرار مالکیت اجتماعی...، [با توطئۀ بیگانگان] در هر یک از کشورهای اسلامی یک عدد امام زمان ظهور می کرد و ایران به فاصلۀ بیست سال، دو تا، که دوّمی به پیغمبر و بعد به خود خدا هم تبدیل شد!"   عین همین ادّعا را آقای عبدالکریمی در مصاحبه شان با روزنامۀ سازندگی چنین می گوید: "در روزگاری که اروپا دچار انقلاب صنعتی و عصر روشنگری و تحولات فکری و فلسفی بود در هر گوشه
Forwarded from Behzad Yazdani
ای از جامعۀ ما یک نفر به نام موعود ظهور پیدا می کرد و همین امر نیروهای اجتماعی ما را چگونه تلف کرده، چه مسائل و مصائبی را برای جامعه ما ایجاد می کرد."
       بطلان این ادّعا از همین وجودِ «مبشّرین غربیِ» ظهورِ ادیان بابی و بهائی علاوه بر «مبشِّرین شرقی» ظهور آشکار می شود. همین که در غرب هم مبشّرین مسیحی بشارت به سال 1260 ه. ق. (1844 میلادی) برای ظهور موعود را دادند اثبات می کند بشارات مبشّرین شرقی همچون شیخ احمد و سیّد کاظم رشتی ناشی از عقب افتادگی و توهّم شیعیان ایران دوران قاجار نبوده بلکه عین حقیقت و صادق بوده است. فقط شیخ احمد احسائی و سیّد کاظم رشتی نبودند که وعدۀ نزدیکی ظهور را طبق وعده های قطعی و یقینی قرآن مجید و احادیث صحیحه- و نه جعلی- در 1260 ه. ق. دادند، بلکه مسیحیان نیز تاریخ 1844 (1260 ه. ق.) را پیش بینی کردند و منتظر بودند. پس ظهور مربّیان آسمانی دو ظهور بابی و بهائی و قهرمانانی که به ایشان مؤمن شدند و در راهش فداکاری کردند توهّمی از روی دُن کیشوتیسم نبوده بلکه عین واقع بوده است. اگر آقای عبدُالکریمی در مقدمۀ «دُن کیشوت های ایرانی» از علی شریعتی آورده که در شرایطی که غرب پیشرفت می کرد در شرق عقب ماندۀ متوهّم امام زمان درست می کردند، می بینیم که در همان غرب پیشرفته هم بشارتِ ظهورِ موعود رایج بوده است و مسیحیان منتظر ظهور موعود بودند و همین اثبات می کند دغدغۀ ظهور در شرق و غرب هر دو بوده نه آن که این امر دسیسۀ غربی ها برای فریب و استثمارِ شرقی ها بوده باشد...
     ... و امّا می رسم به آخرین شاهکار هم میهن عزیزم آقای بیژن عبدُالکریمی. قبل از آن باید عرض کنم ایشان در کنار تحریفات لفظی و مفهومی که در نوشتن رُمانشان کرده است، مطالب صحیحی نیز دربارۀ دو ظهور بابی و بهائی به نقل از بعضی تواریخ بهائی نوشته است که کوشش های سه ساله شان در نوشتن رُمان جای تشکر و قدردانی دارد. امّا باید اشاره نمایم که آخرین شاهکار ایشان، که به خاطرِ مشکلاتِ فکری- فلسفیِ خودشان در درگیری با بُن بستِ سنّت- مدرنیته، دو موعود جمیع ادیان، حضرت باب و حضرت بهاءُالله، را، اَستَغفِرُالله «دُن کیشوت» نامید و قیام و جنبش و ادیان و تعالیمشان را مُوْلِد و مولودِ جهل و خرافات و تقالید و تعصّبات و خیالات و ساده لوحی و توهّمات بشری و دُنکیشوتیسم و دروغ مقدّس و متعارض با حقیقت و دارای نتایجی عبث و پوچ و بیهوده و ویرانگر و کُمیک- تراژیک و ناسازگار با جهانِ معاصر دانست، آن است که در حالی که در آخرین جملۀ رُمانشان متعجّبانه می نویسد «امّا تمامی این داستان عجیب را، که صرفاً یکی از هزاران قصّۀ عجیب تاریخ است، چگونه باید برای خویش فهم‌پذیر ساخت؟»، همه و همۀ وقایعِ مُعجزآسای تاریخِ ادیان بابی و بهائی را، که به زعم ایشان مِصداقِ «دُن کیشوتیسم» و خواب و خیال است، ساخته و پرداختۀ «تاریخ سازی» حضرت شوقی ربّانی وانمود می کند و می نویسد:
       «به هر تقدیر، آنچه دربارۀ شوقی افندی گفتنی است این است که تلاش های عملی وی برای سازمان بخشی به جامعۀ بهائی و نیز کوشش های نظری و تاریخی اش برای ساختن یک تاریخ برای آئین بهائی شایان و باورنکردنی است. این شوقی افندی بود که با آثار خود برای بهائیّت یک تاریخ ساخت. به اعتقاد وی بهاءُالله، یعنی میرزا حسینعلی نوری، "پیامبر تمدّن و تحوّل عموم نوع بشر" و "مبدأ عصر جدید جهانی در تاریخ انسانی است".»» (14)
 
      در آخر مقال عزیزان تیم مورّخ را دعوت می کنم که منصفانه پاسخ «دُن کیشوت های ایرانی» را  https://velvelehdarshahr.org/storage/articleFiles/VelvelehDarShahr-5.pdf
مطالعه فرمایند و علاوه بر آن برای آگاهی بیش تر از حقایق ادیان بابی و بهائی به سایت هایی که در یادداشت زیر تقدیم می شود مراجعه فرمایند. (15) و برای آن که چشم عزیزان هم میهنمان از جمله عزیزان تیم مورّخ روشن و قلوبشان از موهبت دینی که از کشور عزیزمان ظاهر گشته و شاخ و برگش در جهان گسترده شده شاد و مسرور گردد، بعضی آموزه ها و اصول بهائی به عنوان نمونه فهرست وار به شرح زیر تقدیم می گردد:
«وحدت عالم انسانی»، «لزوم و وجوب خدمت به جمیع نوع بشر به عنوان ملاک و تعریف جدید از انسان، حضرت بَهاءُالله می فرمایند: "امروز انسان کسی است که به خدمت جمیعِ مَنْ عَلَی الاَرض [همۀ انسان های روی کرۀ زمین] قیام نماید."»، «اهمّیت فوق العاده و لزوم دارا شدن صفات کمالی و آداب رحمانی همچون صداقت، امانت، وفا، تقوی، کَرَم، انصاف، تواضع، توکل، رضا، صبر، ادب، حیا، مَحَبّت، خلوص و صفای قلب،…»، «تعدیل معیشت اقتصادی و رفع فقر و ثروت مفرط»، «تعلیم و تربیت اجباری و عمومی دختران و پسران و ترجیح تربیت دختران بر پسران»، «صلح عمومی»، «تشکیل محکمۀ کُبرایِ بین المللی برای ایجاد و حفظ صلح و عدالت بین دُوَل و مِللِ عالم»، «دین حقیقی باید سبب الفت و مَحبّت شود و الّا جز تقالید و تعصّب و جهل و خرافات نبوده و بی دینی
Forwarded from Behzad Yazdani
بهتر است»، «ترک انواع تقالید و تعصّبات و خرافات و لزوم جستجوی شخصی حقیقت و آزادی عقیده»، «تطابق علم حقیقی با دین حقیقی»، «تساوی حقوق مردان و زنان»، «وحدت زبان و خط جهانی»، «عدل و حقّ و نهی از ظلم و ستم»، «وحدت اساس جمیع ادیان الهی»، «نهی و منعِ تنجیس و تکفیر افراد و مذاهب و مِللِ دیگر»، «لزوم استمرار ظهورات و ادیان الهی»، «انسان ها همه میوه های یک درخت هستند نه دو درختِ کفر و ایمان»، «مساوات حقّ و حقوق مَدَنیّۀ و اقتصادی انسان ها»، «حفظ حقوق شخصی و تأمین ابتکار و آزادی افراد و حفظ ناموس نفوس»، «ممنوعیّتِ حرفه و شغل دینی و مقام روحانی امثال کشیشی و آخوندی»، «وجوب کار به عنوان عبادت و منع گدایی به عنوان شغل»، «عدم مداخله در امور سیاسی حزبی و نزاع و جدال»، «آزادی فکر و عقیده و وجدان و حقّ اِعلان وجدان و اِبراز عقاید و نظریات»، «مَحوِ حکمِ قتلِ مُرتدِ دینی»، «منع تعرّض و اعتراض به وجدان و عقاید نفوس»، «اصل بسیار مهمّ مشورت در جمیع امور»، «تساوی زن و مرد در ادایِ شهادت به عنوان شاهد»، «نهی از تنبیه بدنی و کودک آزاری»، «لزوم تک همسری و منع تعدّد زوجات»، «نهی از خشونت علیه زنان و کتک زدن ایشان»، «جواز ازدواج با پیروان دیگر عقاید»، «ادارۀ جامعه به صورت شورایی و بدون پروپاگاند و دسایس انتخاباتی و سیاسی و کاندیداتوری»، «لزوم انفاق به فقرا از هر دین و آیین»، «نهی از استغفار نزد دیگران»، «لزوم رأفت و رحمت به حیوانات و جمیع موجودات و از جمله نهی از آزار و فشار و ستم بر حیوانات»، «نهی از اعتراض به دیگران»، «نهی از نژادپرستی»، «نهی از انتقام»، «نهی از تقیّه و کتمان عقیده»، «عمل به موجب نصوص صریحۀ کتاب و نهی از حدیث سازی و استناد به روایات»، «برداشت بهائی از روابط جنسی بر این عقیده استوار است که عفّت و عصمت باید هم از طرف مرد و هم از طرف زن کاملاً رعایت گردد و این امر صرفاً مربوط به زنان نیست بلکه مردان نیز مانند زنان باید قبل و بعد از ازدواج عفیف باشند»، «نهی از حمل سِلاح»، «نهی از خرید و فروش غلام و کنیز و برده»، «نهی از نزاع و جدال و قتل و فساد»، «نهی از جهاد دینی»، «منع خشونت و ترور»، «منع استفاده از روش های قهرآمیز در امور»، «نهی از فحش و لعن و نفرین و آنچه انسان را مکدّر می سازد»، «حکم عمران و آبادانی شهرها و روستاها و محیط زیست و منع تخریب آن»، «تأکید در لزوم بهداشت و نظافت و اعتدال و تناسب در جمیع امور از جمله در تغذیه»، «نهی از ورود بی اجازه به خانۀ کسی»، «نهی از دست بوسی و اِنحناء و تعظیم و به خاک افتادن و سجده بر دیگران»، «نهی از بالای منبر رفتن»، «در اختیار خود نفوس گذاشتنِ طرز پوشش و لباس با رعایت اعتدال و وقار» و امثال آن.
 
با آرزوی احیاء مادّی و معنوی ایران عزیزمان
حامد صبوری
6 تیر ماه 1403
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشت ها:
1- رجوع شود به «تاریخچه تیم مورخ | ویژه برنامه ای که با مخاطبان ساخته شد» در این آدرس:
https://www.youtube.com/watch?v=iqB5icxSE6w
و https://movarekhpod.com و [email protected]
اعضاء تیم مورّخ: https://movarekhpod.com/movarekh-team/
 2- https://www.youtube.com/watch?v=b4gk9ghzPHM
3- برای دیدن نمونه هایی از صدها نمونه، از جمله رجوع شود به:
- مقالۀ «صُورِ اِسرافیلِ مالِکِ اَنام؛ نتیجۀ بهائی ستیزی سال های ۱۳۳۴، ۱۳۴۲، ۱۳۵۷ ه. ش.» و یادداشت های مفصّل آن:
https://velvelehdarshahr.org/node/338
- «بهاییان و حقوق شهروندی، این بار مولوی عبدالحمید» https://www.tribunezamaneh.com/archives/334496
- «شهردار و رهبران دینی عکا در مراسمی مقام حضرت عبدالبهاء را گرامی‌ داشتند»
https://velvelehdarshahr.org/node/599
- «باب؛ آرمان‌خواهی محبوب در غرب و مبغوض در ایران» https://velvelehdarshahr.org/node/593
- «سربلندی ایران The Glory of Iran به مناسبت دویستمین سال تولّد حضرت بهاءُالله در طهران»
https://velvelehdarshahr.org/node/578
- « رساله‌ی مدنیه؛ نقشه‌ای برای اصلاح ایران» https://velvelehdarshahr.org/node/543
- « امرت را به قلم نصرت نمودی؛ تصویری از ظهور و پیام حضرت بهاءُالله»
https://velvelehdarshahr.org/node/538
- « العلفی: دیانت بهائی مستقل است و 2000 بهائی یمنی جزو پیروان این دیانت هستند.»
https://velvelehdarshahr.org/node/478
- « سبک پارانوئید در تاریخ‌نگاری ایرانی (دربارۀ نظریه‌های توطئه)» https://www.aasoo.org/fa/articles/86
- «تأملی بر غفلت‌هايمان/ آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی» https://velvelehdarshahr.org/node/451
Forwarded from Behzad Yazdani
- «ایرانی آباد، آزاد و مردم سالار در شامبرگِ ایلی نویز» https://velvelehdarshahr.org/node/446
- «نفسی که (حضرت) باب را ملاقات نمود» https://velvelehdarshahr.org/node/442
- «صد و چهل سالگی رسالۀ مدنیّه؛ محمد ارسی» https://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/55308
- «نگاهی گذرا به آموزه های میرزا حسین علی نوری» https://velvelehdarshahr.org/node/356
- «رضا علامه زاده: به شکستن یک تابو فکر می کنم» https://velvelehdarshahr.org/node/221
- «علی کشتگر: بیدادی که بر تو رفته» https://velvelehdarshahr.org/node/222
- ««سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران»، اثر سهراب نیکو صفت، در دو جلد»
https://velvelehdarshahr.org/node/218
- ««کنکاشی در بهائی ستیزی»، از سهراب نیکو صفت» https://velvelehdarshahr.org/node/216
- «نظر پروفسور وارن واگار در بارۀ دیانت بهائی» https://velvelehdarshahr.org/node/210
- «بیانیۀ اروین لازلو در بارۀ دیانت بهائی و نقش جامعۀ بهائی در وحدت و صلح جهانی»
https://velvelehdarshahr.org/node/211
- «مصاحبه با دکتر سلی شاهور دربارۀ کتاب «مدارس فراموش شده»» https://velvelehdarshahr.org/node/139
- «بهائیان و حکومت اسلامی | مسعود نقره کار» https://velvelehdarshahr.org/node/156
- «بهائیت و نگرش به تمدن جهانی | راشل زرگریان» https://velvelehdarshahr.org/node/162
- «با بهایی‌ها در مسیر زندگی» رضا فانی یزدی https://rezafani.com/
- «باغبان» مخملباف
 https://rezafani.com/%d8%a8%d8%a7%d8%ba%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%ae%d9%85%d9%84%d8%a8%d8%a7%d9%81/
- «بیانیۀ اتحاد جمهوریخواهان ایران دربارۀ نقض حقوق شهروندی بهائیان» https://velvelehdarshahr.org/node/157
- «بهائی ستیزی، سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران | سهیلا وحدتی» https://velvelehdarshahr.org/node/153
- «درس هایی از پابرجایی تسلیم ناپذیر | اعلامیۀ حزب مشروطۀ ایران» https://velvelehdarshahr.org/node/158
- «متن سخنرانی تاریخی استاد عباس میلانی در مورد وضع کنونی بهائیان ایران و پیشینۀ بهائی ستیزی در ایران»
https://velvelehdarshahr.org/node/155
- «به نام حق و عدالت | حسن یوسفی اشکوری» https://velvelehdarshahr.org/node/159
- «متن مصاحبۀ دکتر بهرام چوبینه دربارۀ جنبش بابیه (بخش اول)» https://velvelehdarshahr.org/node/138
- «‌بهايی ستيزی و اسلام گرايی در ايران | محمد توکلی طرقی» https://velvelehdarshahr.org/node/137
- «نظر عالِمی فلسطینی دربارۀ امربهائی» https://velvelehdarshahr.org/node/13
- «سندی برای ایران عزیز» https://velvelehdarshahr.org/node/50
- «رگ تاک» فاضل غیبی https://kayhan.london/1398/01/06/150862/
4- نشر نقد فرهنگ، تهران، سال 1397 نشر اوّل، شابک9789649377889 شمارۀ کتابشناسی ملّی 16999-84م تیراژ 1000 نسخه، قیمت 80000 تومان. آدرس انتشارات نقد فرهنگ: پردیس، میدان عدالت، خ فروردین جنوبی، خ سعدی، مجتمع قائم 1، بلوک A2، واحد 203، تلفن 76276748، مراکز پخش: 66486535، 66967007، 66460099. طبق مصاحبۀ آقای عبدالکریمی با روزنامۀ سازندگی منتشر در کانال تلگرامی ایشان، رُمان «دُن کیشوت های ایرانی» را در فاصلۀ سال های 1381 تا 1384 نوشته است ولی مسؤولین وزارت ارشاد تا تاریخ فعلیِ انتشارِ آن اجازۀ نشر نداده بودند.
5- https://velvelehdarshahr.org/node/592   و   https://velvelehdarshahr.org/storage/articleFiles/VelvelehDarShahr-5.pdf
پاسخ مزبور شامل این قسمت هاست: اوّل- شاملِ کلّیات و بحث و نقدی ضروری در مبانی فکری- فلسفی- دینیِ نویسنده برای نوشتن رُمان «دُن کیشوت های ایرانی» بر اساس متنِ رُمان و مصاحبه ها و مقالات ایشان دربارۀ آن. دوّم- شامل ملاحظۀ جزئیّات و بررسی صفحه به صفحۀ رُمان و توضیحاتی دربارۀ مطالبِ بعضی صفحات که ضروری به نظر می رسید و بررسی متن رُمان و کم و کیف و صحّت و سُقم داستان های آن. سوّم- تحت عنوانِ «ندای حضرت بهاءُالله»، شامل نصوص مبارکه ای از حضرت بهاءُالله و حضرت عبدُالبهاء و حضرت شوقی ربّانی ولیِّ اَمرِ دیانتِ بهائی، و بیتُ العدل اَعظم مرکز جهانی آئین بهائی. و بالاخره یادداشت های مهمّ مربوط به کلّ متن.
6- به عنوان نمونه مراجعه شود به: کتاب «نقد و بررسی جنبش اسلامی معاصر، نوگرائی دینی»، از حسن یوسفی‌اشکوری، به مناسبت صدمین سالگرد درگذشت سیّدجمال‌الدّین اسدآبادی، با هدف «نقد و بررسی جنبش‌های اسلامی معاصر»، مشتمل بر ده مصاحبه و گفت و گو با: مهندس بازرگان، ابراهیم یزدی، عبدالکریم سروش، سیّد محمّد مهدی جعفری، مجتهد شبستری، غلام عباس توسّلی، حبیب‌الله پیمان، عزّت‌الله سحابی، حجّتی کرمانی، موسوی بجنوردی و لطف‌الله میثمی.
Forwarded from Behzad Yazdani
و نیز نگاه کنید به: میزگردِ «آغاز مواجهه مسلمانان با اندیشۀ تجدّد و توسعه در افکار دینی» در اینجا:http://bit.ly/31OYNzr    و اینجا: http://www.rahesabz.net/story/63024
7- آقای بیژن عبدُالکریمی در مصاحبه با روزنامۀ سازندگی گفت: «مسئلۀ اصلی من، که مسئلۀ اصلی بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام در طی این دو قرن اخیر بوده است، این بود که امر معنوی در جهان معاصر چگونه چیزی می تواند باشد؟»
8- آقای عبدالکریمی امثال علی شریعتی را کسی می داند که شاخص های معنویّت آینده را نشان می دهد:
http://bit.ly/2pk2lN0
ایشان شریعتی را مُراد خود می داند http://www.rahesabz.net/story/63024 و دو کتاب "شریعتی و آیندۀ تفکّر ما" و "نوشته‌های اساسی شریعتی"، نشر انتشارات نقد فرهنگ، را در همین زمینه نوشته است. وی می گوید: «شریعتی ادّعاهای دُن کیشوتی برای تغییر جهان را نداشت و بیش از همه سنّت گرایان مؤلّفه های جهان مُدرن را درک می کند و آن ها را به رسمیّت می شناسد... به اعتقاد من راه آینده بشر چه در سطح جهانی و چه در سطح ایران نه در نظام های تئولوژیک و نه در عقلانیت سکولار است. بشر روزگار ما هم از نظام های تئولوژیک خسته است و هم از عقلانیت مدرن. شریعتی به راهی فراسوی این هر دو فرا می خواند و به تفکر آینده دعوت می کند. جرم شریعتی این است که از آن ماست. درک شریعتی از دین وجودی است. او بصیرت هایی دارد و بسیار از زمانش جلو است. او ابعاد گوناگون سنّت را ساحات وجودی انسان می داند. ما استعداد خودمان را در خوانش متن از دست داده ایم، اگر این استعداد را کسب کنیم، فکر می کنم شریعتی بصیرت های بنیادینی در اختیار ما قرار می دهد....
http://bit.ly/2PtjDBV
آقای عبدالکریمی طرفدار شریعتی است بطوری که مقدمۀ دُن کیشوتهای ایرانی را با سخنان او آغاز می کند:
http://bit.ly/36b7WG2
آقای عبدالکریمی می گوید: «یکی از مشکلات روشنفکران، شاگردان و فرزندان شریعتی که خودِ من هم یکی از آنها هستم این است که در پس واژه های شریعتی می مانیم و به روح کلمات او پی نمی بریم. شریعتی در کنار احمد فردید شرقی ترین متفکّر جامعۀ ماست و این عنصرِ کم ارزشی نیست.»
http://bit.ly/2p84qvv
و https://www.cgie.org.ir/fa/news/219331  و http://www.ion.ir/news/373661
9- کانال تلگرامی مهدی خزعلی.
10- بهائی ستیزانی همچون عبدالله شهبازی، موسی فقیه حقّانی، سیّد مصطفی تقوی، علی رجبی، سیدکاظم موسوی و ده ها نفر دیگر که مقالات امثال ویژه نامۀ ۶۴ صفحه ای شمارۀ ۲۹ «ایّام» روزنامۀ جام جم، مورّخ ۱۳۸۶/۶/۶ و یا «فصل نامۀ شمارۀ ١٧» و قسمتی از «فصل نامۀ شمارۀ ٢٠» مؤسسۀ مطالعات و پژوهش های سیاسی را نوشتند.
11- ای کاش آقای عبدالکریمی در این شرایطی که جامعۀ بهائی ایران تحت ستم بهائی ستیزان جمهوری اسلامی ایران است، و رُمان ایشان به غلط جنبش بابی و بهائی را مصداق بارز دُن کیشوتیسم و دروغ پردازی و زادۀ خیالات و توهّمات بشری و دارای نتایجی عبث و بیهوده و کمیک- تراژیک معرفی کرده است و این خود می تواند بهانه ای برای ستم بیش تر بهائی ستیزان بر بهائیان باشد، برای رفع سوء تفاهم و جلوگیری از سوء استفادۀ بهائی ستیزان، از حقوق شهروندی بهائیان رسماً و علناً دفاع می کردند یا بکنند. و ای کاش دوستان تیم مورّخ هم حواسشان باشد که اجرای پادکست ردّیۀ آقای عبدالکریمی می تواند بهانه ای تکمیلی برای بهائی ستیزی در جمهوری اسلامی ایران باشد و هرچه سریع تر دامن خود را از این آلودگی پاک نمایند.
12- از نمونه های آن مراجعه شود به نظرات آقای عبدالکریم سروش.
13- https://www.velvelehdarshahr.org/node/50 و چنان که در یادداشت شمارۀ 3 فهرستی ارائه شد، این حقیقت هم اکنون آشکار گشته است که بتدریج نفوس متفکر و منصفی پیدا شده اند که بدون تعصّب از دید خودشان تاریخ و تعالیم بابی و بهائی را مورد مطالعه قرار داده اند و نه تنها آن را مترقّی و مفید برای عصر جدید دانسته اند بلکه در این زمینه کتب و مقالات و سخنرانی هایی نیز منتشر کرده اند. به عنوان نمونه آقایان محمود صباحی جامعه شناس بدون اعتقاد دینی از یک طرف و عسکری یحیی زاده خطیر از معمّمین و علمای شیعه از طرف دیگر. از جمله رجوع شود به: https://www.aasoo.org/fa/articles/3074  و
https://www.youtube.com/channel/UC_Ps08YoFn8bX7mC7e0w8Vw
14- فایل https://velvelehdarshahr.org/storage/articleFiles/VelvelehDarShahr-5.pdf
صص  26- 27 و 153- 154.
15- از جمله در سایت های زیر مطالعه کرد:
https://issuu.com/jbahmardi/docs/persian_baha_i_magazine/1?ff
Forwarded from Behzad Yazdani
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Behzad Yazdani
نمی‌دانم اکنون در کتابفروشی های داخل ایران یافت می‌شود یا خیر. 

به هر حیث، پرسش بنده اینست که چرا ما باید این کتاب را ردیه بدانیم؟ 

با احترام و امتنان
اسکندر 



سخنی با دوستان پادکست مورّخ.pdf
Forwarded from آزاد | Azad
پخش زنده مناظره بیژن عبدالکریمی و مصطفی مهرآیین

مشارکت و تحریم #زنده

🎥 پخش زنده مناظره از یوتوب آزاد:
https://youtube.com/live/OCJZAr1G1hk

ساعت ۲۲:۰۰

🆔@AzadSocial
Forwarded from Mohammadali Niazi
میزگردی با حضور چهار استاد دانشگاه در استودیو دیدارنیوز
میزگرد روشنفکران و حکمرانی!


به بهانه رونمایی از کتاب «تاملاتی بر نسبت روشنفکران، انقلاب و حاکمیت» میزگردی بر محور نقش روشنفکران در حکمرانی چند دهه اخیر ایران در دیدارنیوز برگزار شد.

دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی*: به بهانه رونمایی از کتاب «تاملاتی بر نسبت روشنفکران، انقلاب و حاکمیت» که در گفتمانی با سه روایت توسط استادید گرامی بیژن عبدالکریمی، شهریار زرشناس و مهدی جمشیدی به رشته تحریر درآمده، میزگردی برگزار کردیم که در ادامه خواهید دید.

میزگردی بر محور نقش روشنفکران در حکمرانی چند دهه اخیر ایران. مهمانان ما در استودیو دیدار، عالیجنابان بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه، مقصود فراستخواه استاد برنامه ریزی توسعه ، تقی آزاد ارمکی استاد دانشگاه و جامعه شناس و محمد مهدی مجاهدی استاد اندیشه سیاسی. همچنین در سالن افتخار همراهی جمعی از دانشجویان رشته‌های مختلف حوزه علوم انسانی از دانشگاه‌های بزرگ ایران را داریم. مجری این برنامه محمدعلی نیازی پژوهشگر فلسفه است.

امروز جامعۀ ما به دلایل و اعتبار‌های گوناگونی با مسائل و بحران‌ها بسیاری در برخی ساحات حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود روبروست.

پرسش انتقادی کتاب «تأملی بر نسبت روشنفکران، انقلاب و حاکمیت: گفتمان انقلاب در سه روایت» که تألیف دکتر بیژن عبدالکریمی، دکتر شهریار زرشناس و مهدی جمشیدی است از روشنفکران، حاکمیت سیاسی و وفاداران به گفتمان انقلاب این است: آیا ما می‌توانیم با همان منطق فهم و روش تحلیل پیشین از مسائل و بحران‌هایمان به پیش رویم؟ آیا منطق و روش پیشین هر یک از ما کارساز و اثرگذار بوده است و اندکی از درد‌ها و رنج‌های توده‌های وسیع جامعۀ ایرانی کاسته است؟ ما نیازمند یک شیفت پاردایمی در نوع نگرش و روش فهم و تحلیل مسائل اجتماعی ایران در میان روشنفکران و نخبگان سیاسی و اجتماعی کشور هستیم و این تغییر منطق و پارادایم یقیناً از رهگذر باز تعریف و بازتفسیر مناسبات میان روشنفکران، گفتمان انقلاب و حاکمیت سیاسی ایران می‌گذرد. این کتاب حاصل بحث و گفتگو درباره برخی از اساسی‌ترین و مهم‌ترین مسائل کشور، از جمله مناسبات میان روشنفکران، حاکمیت و وفاداران به گفتمان انقلاب است. این اثر با این امید تألیف شده است که تأثیراتی بر فضای ذهنی روشنفکران، وفاداران به گفتمان انقلاب و مخالفان و نقادان این گفتمان و نیز بر حاکمیت سیاسی ما به منظور مواجهه با مسائل و انسداد‌های کشور داشته باشد که متعاقب آن کاستن درد‌ها و رنج‌های مردم این سرزمین خواهد بود.

🔵 youtu.be/PlO1omhlO8g

🎥 جهت مطالعه متن کامل و مشاهده فایل تصویری این گفتگو در سایت دیدارنیوز، اینجا کلیک کنید

@didarnews1
@didarnewsir
@MMojahedi
@mfarasatkhah
@bijanabdolkarimi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیروز قطعی انتخابات
(با پوزش بابت خلقت این وحوش و ادبیات‌شان)
با احتساب حضور کریه اذناب جنبش ما سلیطه‌ایم و عمله و اکله براندازی‌طلبان رضا پهلوی و ادبیات مطنطن و الفاظ مشعشع این وارثان قلعه ارباب‌جمشید و ملکه معتضدی، پیروز قطعی انتخابات «ملت ایران» بود که نشان داد در استفراغ و برون‌ریخت این گرازان انسان‌نما از کشور محق و موفق بودن!
از قرار دادن این فیلم در کانال و گروه های منسوب به خودم بی نهایت عذرخواهم. فقط خواستم نشان دهم که چگونه بخش زیادی از اپوزیسیون ما خود بزرگترین مشروعیت بخش به وضعیت و حاکمیت سیاسی کنونی کشور هستند. تا منطق فهم و روش تحلیل اپوزیسیون از مسائل کشور تغییر نکند تحولاتی عمیق در پوزیسیون نیز شکل نخواهد گرفت. اپوزیسیون و پوزیسیون نافهم هر دو تیغه های یک قیچی واحد برای قطع ریشه های این مردم و این سرزمین هستند.
Forwarded from محمدی
🔶 آقای خارج اجازه هست؟ ما می خواهیم رای بدهیم!

                             محمدعلی محمدی قره قانی

🔸آقای خارج عزیز! می گویی که به فکر ما هستی و هیچ قصد و نیت بدی هم نداری و میخواهی که ما نظام حکمرانی خوبی داشته باشیم و شاد و مرفه زندگی کنیم. خب قبول! اما آیا تو هم اینهایی که ما می گوییم را قبول داری؟
۱. از فرط فقر و فاقه، انواع آسیب های اجتماعی از بیکاری و گرانی و اعتیاد و زنان و کودکان بی سرپرست و صدها بلای اجتماعی دیگر چنان بر سرمان آوار شده که حتی خودکشی به جوانان پزشک متخصص رسیده و وحشت از فروپاشی اجتماعی، فضای جامعه را آکنده.
۲. زمین زیر پایمان از بی آبی دارد خالی می شود و روی زمین با مهاجرت نخبگان از ایران، کشور دچار خشک مغزی شده. ایران کمی به آرامش و کمی هم بودجه برای بازسازی و پایداری نیاز دارد.
۳. مادرمان ایران دیگر تاب و توان چهار و یا هشت سالی را ندارد که زنان و دخترانش را در خیابانها کشان کشان بر روی زمین ببرند و سوار ون ارشاد کنند. ما دیگر تحمل صدای ضجه و ناله هر روزه آنان از هر گوشه و کنار شهر را نداریم.
۴. خارج جان! ما همگی که اصلاح طلب نیستیم. شما بگویید " تنفس طلب! ". سالهاست زیر آب و آواریم و نمی توانیم چهار سال دیگر هم بمانیم. اجازه هست سرمان را یک نفس بالا بیاوریم؟
البته یادمان هست که خودتان، چهار نفر چهار روز نتوانستید همدیگر را تحمل کنید و کنار هم بمانید!
۵. ما تحمل یک جنگ بین المللی بخاطر سیاستهای هسته ای و ویران شدن تمام زیر ساخت هایی که کشور را در سیاهی و قهقرا فرو برد، نداریم. سنتز ترامپ - جلیلی، به احتمال زیاد جنگ و تحریم و هوار شدن بدبختی بر سر این ملت مظلوم است. ما داخل نشینان، دیگر تحمل این همه مشقت را نداریم.
۶. هیچ جنبش جهانی و تاریخی تا این حد مردم را برای تغییر دلخواه خود تحت فشار قرار نداده که شما از مردم داخل ایران توقع دارید بی وقفه و بدون حتی یک تنفس، دائم در جنگ و مبارزه باشند...آقا باور کنید اینجا در شرایط عینی، واقعیت به گونه دیگری است...وضع ما از نظر معیشت و درمان و مسکن و نیازهای اولیه با خارج متفاوت است. کلاً اینجا حالمان خوب نیست، دستمان خالی است. شاید همین شرایط موجود را هم بتوانیم به هر ضرب و زوری با پزشکیان تحمل کنیم، اما وضعیت احتمالی بدتری که پیش روی ما هست را نمی توانیم....
۷. اینجا در ایران، جوان ما شادی و تفریح و اوقات فراغت ندارد. مثل شما اینجا ما کلاب و باشگاه و ورزشگاه و صدها امکان و فرصت تفریح نداریم. یک اینترنت و فضای مجازی برای گپ و گفت و دیدار و خوش و بش و گاهی دیدن و آشنایی با خود شما خارج عزیز را داشتیم تا اندکی از افسردگی دربیاییم که آنهم فیلتر شد و قرار است به کلی بسته شود. اگر نگذارید رای بدهیم، همین آب باریکه اینترنت با فیلتر شکن گران هم قطع خواهد شد و آنموقع حتی از دیدار با خودتان هم محروم می شویم.
۸. خیلی مسائل دیگر هم داریم و قرار است بیشتر هم بشود، اما زیاده عرضی نیست، فقط می خواهیم و باید رای دهیم...
🔸ملت عزیز ایران!
آنهایی که مرا می شناسند و نوشته های مرا خوانده اند می دانند که منتقد جدی و آشتی ناپذیر با آن بخش از اصلاح طلبانی هستم که رانت خوردند و ثروت اندوختند و به پیمانی که با هواداران خود بسته بودند، پشت کردند. الآن هم هیچ آشتی با آنان ندارم و برای به قدرت رساندن آنها نیز تلاش نمیکنم و در پیروزی آنها هم شریک نمی شوم و هیچ سودایی هم در سر ندارم. فقط میدانم که اگر به پزشکیان رای ندهیم، حتماً وضعیت اسفباری را باید تحمل کنیم که بعید است تاب و توان آن را داشته باشیم.
🔸 هم وطن!
برای امروز خودمان، برای فردای فرزندانمان، برای پایداری ایران و برای هر مضرب مثبت یا منفی احتمالی، باید چنان به صندوق ها حمله بریم که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نماند.
فرهاد قنبری
چرا به جلیلی رای نمی‌دهم

اگر در دور دوم انتخابات شرکت کنم به هیچ‌وجه رای من آقای جلیلی نخواهد بود، اما دلایل من هیچکدام آن دلایلی نیست که اصلاح‌طلبان در حال دامن زدن به آن هستند.

نه آقای جلیلی و نه آن ده میلیون حامی ایشان طالبان است و نه جامعه ایران با تاریخ صد و بیست ساله انتخابات و مشروطه امکان رشد تفکر طالبانی داشته است. درست است که بسیاری از حامیان آقای جلیلی سر مسئله حجاب و آزادی‌های اجتماعی سخت‌گیر هستند اما بخش بزرگی از بدنه همین طیف در قاعده و اسلوب زندگی خود احترام بسیار بیشتری به زنان قائل‌اند، همسر و دختران اکثریت آنها تحصیلات دانشگاهی دارند، دختران و همسر خود را با پسوند «خانم» صدا می‌زنند و در کوچه و خیابان متلک‌گویی نکرده و مزاحم زنان نمی‌شوند. (منظور بدنه اصلی این جریان است نه آن اندک افرادی که در خیابان به دختران کم حجاب توهین کرده یا آنها را کتک می‌زنند)
در زمینه های دیگر هم بدنه این طیف عموما عاشق این سرزمین هستند، اگر جنگی صورت بگیرد در صف اول قرار دارند، اردوهای جهادی رفته و در سیل و زلزله به کمک مردم می‌شتابند، ساده زیست‌اند و مدام در حال غر زدن نیستند، شناخت بهتری از واقعیات بین‌الملل دارند و به هیچ‌وجه آن احمق پرت از دنیایی که در رسانه‌ها ارائه می‌شود، نیستند.

من اگر به ایشان رای نمی‌دهم به این دلیل است که:
- شناخت درستی از جامعه و فلسفه تشکیل اجتماع سیاسی ندارند.
- نگاهشان به مقوله امر سیاسی صفر و صدی است و عموما مخالف را به رسمیت نشناخته و هر رویکرد مخالفی را جبهه دشمن تلقی می‌کنند.
- تنوع فرهنگی و عقیدتی جامعه را به رسمیت نمی‌شناسند و سعی در یکدست کردن جامعه دارند.
- از آسیب‌های برخی کنش‌های سیاسی و فرهنگی خود به کشور آگاه نیستند و نمی‌دانند که ادامه این روشها باعث به مخاطره افتادن امنیت ملی کشور می‌گردد.
- نگاهشان به جامعه و جهان نگاهی برگرفته از دوگانه «کفر و ایمان» است و خود را نماینده ایمان و دیگران را در جبهه کفر می‌بینند.
- در مواجهه با طیف و جریان سیاسی مقابل انصاف و عدالت را رعایت نمی‌کنند.

و مهمترین دلیل اینکه:
جامعه ما در حال حاضر توان و پتانسیل تحمل دوقطبی‌ و نزاع‌های سیاسی بیشتر از این را ندارد و فارغ از عملکرد آقای جلیلی، همین بار روانی اعلام نام ایشان به عنوان پیروز انتخابات باعث گران شدن چند ده درصدی قیمت ارز و طلا و کالاها و خدمات مختلف خواهد شد.
@kharmagaas
Forwarded from Aidin
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی آقای دکتر عبدالکریمی. شبتون بخیر و خسته نباشید. استاد عزیز اینجانب قبل از انتخابات ریاست جمهوری در مورد رای دادن در انتخابات مردد و دلم راضی به رای دادن نبود ولی قبل از شروع انتخابات با دیدن کلیپ مصاحبه شما ( که رهبری بخشی از جامعه فلسفی و اهل تفکر را در ایران عزیز دارید) در اینستاگرام در مورد شرکت در انتخابات که فرمودین بنده در وضعیت خار در چشم و تیغ در گلو میروم رای میدهم، اینجانب نیز نه تنها مصمم به رای دادن در انتخابات شدم و رای دادم بلکه در دور دوم هم شرکت خواهم کرد و این هست قدرت اثرگذاری یک الیت در جامعه فلسفی و اهل تفکر و از این بابت خوشنودم و خیلی دوست داشتم که خدمت شما استاد گرامی این اثرگذاری سخن شما را عنوان کنم. استاد عزیز بیشتر از این مزاحم شما نمیشم. ارادتمند، شاگرد و مرید شما آیدین عباسی
♦️انتخاب مشروط "گفتمان وفاق"!

رئیس جمهور آینده باید رئیس جمهور حداقل سه بخش از جامعه باشد بخش حامیان خود بخش حامیان رقیب و بخش خاموش جامعه!
حال باید دید کدام یک از دو چهره ی باقی مانده در عرصه رقابت توان چنین مدیریت همه‌شمول را دارد؟

مسئله زنان؛ مسئله نسل نوجوانان و جوانان؛ مسئله ديپلماسي جهانی، مسئله مقاومت و نظام سلطه، مسئله شکاف نوگرایان و سنت‌گرایان، مسئله عدم وجود تحزب واقعی و نهادهای مدنی، مسئله شکاف دولت و ملت؛ مسئله مهاجرت متخصصین؛ مسئله محیط زیست؛ مسئله دانشگاه و فرهنگ؛ مسئله اقتصاد و اشتغال؛ مسئله رانت و فساد ... و در یک کلام "مسئله‌ی ایران"؛ اینجانب را به عنوان یک جامعه‌شناس دغدغه‌مند و نظریه پرداز گفتمان وفاق (در راستای تبیین جامعه‌شناختی آرای برادر ارجمندم دکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه) بر آن می‌دارد که علی رغم فهم دغدغه‌های عموم مردم دلسرد از مشارکت فارغ از عناصر بدخواه داخلی و خارجی در روز ۱۵ تیر به کاندیدای اصلح رای دهم حقیقتا برای آینده ی پرمخاطره‌ی ایران.... و البته مشروط بر اینکه وی بتواند:

-شکاف حاکمیت و مردم را در حد توان ترمیم کند.
-مسئله زنان و جوانان را با همدلی و تعامل با همه‌ی ظرفیت‌ها و نه با قهر و تخاصم به سمت حل و فصل سوق دهد.
-شکاف نوگرایان، تحول‌‌خواهان، و سنت‌گرایان و نیروهای گفتمان انقلاب را در حد توان ترمیم کند.
-اجازه‌ی رخنه‌ی بدخواهان در میان اقوام متنوع ایرانی را ندهد و قاطعانه با ایشان مرزبندی داشته باشد.
-قدرت ملی را برای دفاع از منافع ملی ارتقا دهد و اعتماد و سرمایه اجتماعی را افزایش دهد.
-مطالبات اهل فرهنگ و دانشگاهیان را با رجوع به متخصصین جامه تحقق بخشد.
-از مواضع اصولی ایران در برابر نظام سلطه جهانی کوتاه نیاید و مدافع حفظ قدرت و شأن نیروهای نظامی کشورمان باشد.
- با عقلانیت و با حفظ عزت ديپلماسي کشور را سامان دهد و با حفظ استقلال با شرق و غرب و همسایگان تعامل سازنده داشته باشد.
-اقتصاد را به ریل تولید با تاکید بر مشارکت مردم باز گرداند و در بازارهای جهانی امکانات توسعه کشور و مسیر سرمايه‌گذاري را ارتقا دهد.
-توسعه را به مثابه ظرفیت حل مسائل کشور قلمداد کند‌
-با فساد مبارزه کند و به هیج وجه جناحی عمل نکند!
-خود را متعلق به این جناح و آن جناح نداند، رئیس جمهور همه ی مردم ایران باشد.

و در آخر باید امیدوار بود در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری برخی از مرددین و معترضین وضع موجود که در دور اول رای ندادند در گام دوم با وجود پیام بلندی که پیشاپیش با سکوت خویش صادر کردند به صورت مشروط به صحنه باز گردند و حتی شاید موفق شوند موج نویی راه بیاندازند. ملاک من یک چیز است فردای روز انتخابات چه کسی می تواند بیشترین وفاق را برای همه ی آحاد کشور به ارمغان بیاورد و به اختلافات پایان دهد و السلام.

برای ایران سرافراز
محمدحسن علائی
جامعه شناس
۱۱ تیر ۱۴۰۳
2024/10/02 02:40:35
Back to Top
HTML Embed Code: