Telegram Web Link
Forwarded from . .
سلام آقای دکتر
خداقوت
ضمن قدر دانی بابت کمپینی که برای کاهش خشونت راه اندازی کردید

خواستم یه تجربه را از طرف یک دختر محجبه در این چند سال اخیر بدانید
من خودم دختری در خانواده سنتی با حجاب فوق سنتی هستم که با اینکه چند سال هست شاید حتی قبل از فوت مهسا
اعتقادم را به نوع پوشش و بعضی از باور هایی که داشتم و از آن ها آسیب خورده ام را از دست دادم
اما به دلیل روحیات خودم و اینکه تغییر دادن این رویه برایم سخت بود همچنان حجابم را مثل قبل ادامه دادم
نکته این جاست که در شهری که در مقابل پایتخت و مراکز استان ها دورافتاده محسوب شده و حوادث اجتماعی سیاسی چندین مرتبه تا رسیدن به اینجا رقت پیدا میکند و بافت غالب این شهر هم مذهب سنتی هست چند باری اتفاق افتاد دختر حدود ۱۸ ساله به من چشم غره رفت یا خانم های مانتویی که اتفاقا حجاب کاملی هم داشتند در مواجهه با من قیافه گرفتند. هر چه فکر کردم دیدم این افراد را نمی‌شناسم و هیچ تعامل شخصی با آن ها ندارم و تنها حدسم این بود که این حرکات پیامد موفقیت نسبی جنبش زن زندگی باشد.

و این جاست که در دلم گفتم بگذار تا نظام حاکم برقرار باشد گشت ارشاد هم باشد دمش هم گرم و حقیقتا آنچه لایق آن هستیم را خدا برایمان رقم بزند و روزگار جامعه نابالغ و خام و سرکش و مغرور و خشن ایران را به خیر کند.
و شاید این یعنی همان که می‌فرمایید ایران ظرفیت آزادی که در غرب است را ندارد.
و به نظرم در ایران مخالفت کردن با حکومت یعنی تمایل به آوردن یک دیکتاتوری جدید که اسمش آزادی ست
و اکنون من مانده ام که نه میتوانم به باور ها و دوستان سابقم که در مسیر سنتی و انقلاب و بسیج بودند احساس تعلق کنم و نه جرات آن را دارم که به راه و روش و روابط متفاوت از آنها مراجعه کنم
Forwarded from هم‌میهن
تحلیل می‌خواهید یا تجلیل؟

✍🏻
فرزاد نعمتی

🔹انگار به‌تازگی برخی مجریان تلویزیون در بی‌ادبی با یکدیگر مسابقه گذاشته‌اند. البته حرجی بر آنها نیست. وقتی گزینش‌ها براساس تخصص و شایستگی نباشد، همین می‌شود که امروز می‌بینیم. یکی با نفرتی که پنهانش هم نمی‌کند، در برنامه‌های طنز کم‌مخاطبش به عالم و آدم ناسزا می‌گوید، آن دیگری به رئیس‌جمهور اسبق مملکت می‌گوید «دوزاری» و حالا این سومی «آقایان جامعه‌شناس» را به باختن «ادب و شرافت» متهم می‌کند، چون که به حضور مردم در مراسم تشییع پیکر رئیس‌جمهور و هیئت‌همراه نپرداخته‌اند.
البته بی‌انصافی نکنیم. مجری برنامه «سلام صبح بخیر» کوشیده استدلالی هم برای سخنش بتراشد. گفته: «مگر وظیفه جامعه‌شناس دیدن همه جامعه و تحلیل کنش‌های اجتماعی نیست.» پس چرا آنهایی که درباره مسائل مختلف جامعه نظر می‌دهند، درباره حضور مردم در وداع با رئیس‌جمهور رئیسی ساکت هستند؟ بعد هم بحث را به قسم پزشکی کشیده و گفته کاش شما هم قسمی می‌خوردید که «بخشی از جامعه را نادیده نگیرید.»

🔹این سخن بیراه نیست. بله، احتمالاً شکل صحیح ماجرا همین است که متخصصان علوم اجتماعی جامعه را در کلیت آن مورد توجه قرار دهند و از جزئی‌‌بینی و بخشی‌نگری بپرهیزند. اصلاً جامعه‌شناسی که چنین نکند، در تبیین روندها دچار مشکل می‌شود. با این حساب می‌خواهم بگویم کاش خانم مجری همین‌جا سخنش را به پایان می‌رساند و بحث را تمام می‌کرد. او اما کوتاه‌بیا نیست و با آوردن نام مصطفی ملکیان و با اشاره به تصویر الهه کولایی، بیژن عبدالکریمی، حسن محدثی، یوسف اباذری، تقی ارمکی و ابراهیم فیاض بحث را به‌اصطلاح «ناموسی» می‌کند و می‌گوید، این آقایان «ادب و شرف را باختند».

🔹می‌شود در ادامه این یادداشت در ستایش علم، ادب، روشنفکری و... قصه‌ها سر داد. من اما نمی‌خواهم چنین کنم. اجازه بدهید کمی با خانم مجری همدلی کنم و بنویسم متوجهم که او به‌قول خودش از سیاست «یک بام و دو هوا» ناراحت است و دوست می‌داشته که جامعه‌شناسان درباره مسائل مهم موردنظر او هم اظهارنظر کنند. درعین‌حال اما صادقانه از او می‌پرسم: شما تجلیل می‌خواهید یا تحلیل؟ سوگیری نه‌چندان پنهان مجری نشان می‌دهد که او در واقع‌ امر می‌گوید، چرا دیدگاه من و دوستانم را تایید نمی‌کنید؟ مشکل هم همینجا رخ می‌نماید. کار دانشمندان در درجه اول همانطور که خودتان نیز گفته‌اید، تحلیل امور است، نه تجلیل آنها. بله، امکان دارد کسی براساس تحلیل به تجلیل هم برسد، اما بعید است عالمان برای سخنان کسی که می‌خواهد مدح و ثنای خود را تحلیل جا بزند، تره‌ای خرد کنند.

🔹جدا از این، این را هم به یاد داشته باشید که در تحلیل علمی، محقق باید هم احساسات خود را معلق کند، هم مدتی از واقعه فاصله زمانی بگیرد. اصلاً همان «کلیت» موردنظر وقتی دیده می‌شود که شما چند گام به عقب بردارید و منظره را از لانگ‌شات یا از فراز آن ببینید. این با ذوب‌شدن در میدان رخداد و بروز احساسات متفاوت است. توجه بفرمایید که اینها را برای مردمی که احساس‌شان را بروز می‌دهند بد نمی‌دانم اما احتمال موفقیت جامعه‌شناسی را که نمی‌تواند احساساتش را کنترل کند، ناچیز می‌پندارم.

🔹با این تفاسیر به‌نظرم خانم مجری خیلی تند رفته و گز نکرده، پاره کرده است. البته شاید بگویند که نیت‌خوانی ممنوع و چه کسی گفته ما دنبال تجلیل بوده‌ایم؟ اینجا چاره‌ای ندارم جز این‌که بگویم متاسفانه رویه و سنت این نهاد نشان می‌دهد اولاً برای صداهای مخالف احترامی قائل نیست و ثانیاً خود نیز دچار بلیه استانداردهای دوگانه است.

🔹صداوسیمای ایران متاسفانه شاخص‌های رسانه‌های آزاد را رعایت نمی‌کند. به خودش حق می‌دهد به هر کسی خواست بتازد و درعین‌حال حق دفاع به او ندهد. اگر کسی موافق نظر مدیرانش سخن گفت، او را به عرش‌ اعلی می‌برد اما اگر بنده خدایی متفاوت فکر کرد، تفاوتش می‌شود کفر ابلیس. همین سیاست‌های متناقض هم باعث شده به حال و روز امروزش بیفتد و کارش بشود تفتیش عقاید جامعه‌شناسان و روشنفکران.

🔹کوتاه کنم، بعید نیست روزی جامعه‌شناسان ایرانی درباره مسئله موردنظر خانم مجری نظراتی هم ابراز کنند، اما محال است یکی از آنها که موافق میل مدیران سخن نمی‌گویند، بتوانند در برنامه زنده تلویزیون تحلیل‌های‌شان را به گوش مردم برسانند. جامعه‌شناسان که سهل است، امروز مسئله اصلی این رسانه شده است سانسور کردن تصویر رئیس‌جمهوری که خوب یا بد، در دو دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بیش از ۴۰ میلیون رأی از مردم ایران گرفته است. او، آراء او و مردمی که به او رأی دادند هم بخشی از  جامعه هستند. بسیارانی دیگر هم بخشی از مردم ایران هستند. آنها را نادیده نگیریم و در بی‌ادبی نیز هنر و فضیلتی نجوییم. به‌قول خواجه شیراز: کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم./هم‌میهن

https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-16662

@hammihanonline
🔵 با صدا و سیمایی‌ها چه کنیم؟!

🖋 محمدحسین روانبخش

🔸 وضعیت صداوسیما را، به نظر من، نمی‌توان آشفته‌تر و درهم‌ریخته‌تر از آنچه هست تصور کرد: چاه ویلی است که هرچه بودجه در آن می‌ریزند فایده‌ای ندارد، چون مجموعه‌ی بی‌سر و تهی است از شبکه‌های مختلفی که آبی از آن گرم نمی‌شود ولی برای عده‌ای خاص نان دارد!

🔸 این مجموعه اگر چند سال پیش با چند برنامه‌ی سرگرمی‌ مثل عصرجدید و خندوانه مخاطب‌هایی را نگاه داشته بود، حالا دیگر همان‌ها را هم ندارد. وقتی حتی سریال‌های نوروزی‌اش هم توجهی را برنمی‌انگیزد، یعنی آخرین ابزارهایش را از دست داده، و معلوم است که در فضای رسانه‌ای امروز جبران این وضعیت سخت نه، که ناممکن است.

🔸 حالا این مجموعه که روزگاری انحصار رسانه‌های صوتی و تصویری را در اختیار داشت و برای همین هم اعتنایی به خواست مخاطب و اصول حرفه‌ای نداشت،  به روزی افتاده که چشم به فضای مجازی دارد تا لااقل سوتی‌های برنامه‌هایش و گاف‌های مجریانش بین مردم بچرخد و کمی از آنچه تولید می‌کند، دیده شود!

🔸 در چنین احوالی به نظرم منطقی‌ترین کار بی‌توجهی به ادا و اطوارهایی است که آدم‌های ویترین این مجموعه برای دیده شدن در می‌آورند... ولشان کنید به امان خدا! «...و اذا مروا باللغو مروا کراما»: بندگان رحمان چون به اهل لغو مى‌گذرند و آنان را سرگرم لغو مى‌بينند، از ايشان روى مى‌گردانند، و خود را پاكتر و منزه‌تر از آن مى‌دانند كه در جمع ايشان در آيند، و با ايشان اختلاط و همنشينى كنند.


@shoukarani
@virayeshe_zehn
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روشنفکران علت شکاف ملی در ایران؟

🔶مناظره بیژن عبدالکریمی و حاتم قادری



🔻بیژن عبدالکریمی: نباید در روایت‌مان از امر ملی باعث سرکوب بخشی از جامعه شویم. «دفاع از تمامیت ارضی»، «سازگاری با واقعیت تاریخی» و «گردآوری بخش بزرگی از جامعه» می‌توانند مولفه‌های مهمی در تفسیر امر ملی باشند. روشنفکران ضدسنت ما اسلام و تشیع را بیگانه با امر ملی در نظر می‌گیرند و وحدت ملی ما را به خطر می‌اندازند.

🔻حاتم قادری: نظام ولایت دورترین نسبت را با واقعیت امر ملی دارد، چون با بیگانه‌سازی باعث نفی دیگران به سود عده‌ای دیگر می‌شود. در وجود احزاب سازمان‌یافته‌ای که به دنبال تبلیغ سنت باشند، اشکالی نمی‌بینم. مسئله این است که گروهی با اجبار و نفی دیگران این امر را انجام می‌دهند.

🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/6hLt_Dz6eP0

🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im

🆔@AzadSocial
Forwarded from Support
سلام دکتر عبدالکریمی گرامی،
وقت شما بخیر و نیکی.
بنده گفت و گوی شما و جناب آقای دکتر قادری رو با دقت گوش دادم.

هر دو عزیز صحبت های اساسی و مهمی رو مطرح فرمودید‌.


تلنگری که آقای دکتر قادری بیان داشتند این بود که قشر متدین، که ظلم ستیز است چرا اعتراض خود را نسبت به رفتار های اشتباه حکومت به روشنی بیان نمی کنند؟ چرا قشر متدین در قبال ایرانیانی که به عنوان پناهنده به کشور های دیگر می‌روند و تغییر به آیین مسیحیت می دهند غیرتمند عمل نمی کند و اعتراضی علنی عنوان نمی کند تا حاکمیت چاره ای کند تا ایرانیان ایران بمانند.


و صحبت درستی که دکتر عبدالکریمی بیان داشتند این بود که قشر متدین توسط روشنفکران اغلب نادیده گرفته می شوند، روشنفکران هم باید این قشر که روح خیر خواهانه ، نوع دوستی و وطن دوستی شان ثابت شده است این قشر را حمایت کنند تا این قشر نیرو های تاریخی ایران بمانند و نه نیروهای یک حاکمیت خاص.


نوع گفت و گو به نحوی بود که شنونده با خود میگفت که، این حرف که درسته، اتفاقا حرف طرف مقابل هم که درسته، و مجددا رفت و برگشتی مدام حس میکردی هر دو عزیز نیک خواهی عمیقی برای ایران و جامعه ایرانی دارند.


امیدوارم دوستان روشنفکر، به قول جوانان، به جای «دیس» کردن های پی در پی،و «دیس-بک» های پس از آن ، به یک وفاق و جمع بندی برسند و راه حلی ایجاد کنند تا این وضعیت توهین هایی که در جامعه دو قطب نسبت به هم دارند ، به یک انسجام و اتحاد ملی و یک نوع دوستی مجدد منجر شود.
البته مسوولیت فرد فرد جامعه همچنان پا برجاست. ما افراد جامعه هم باید مسوولیت رفتار و گفتار خود را به دوش بگیریم.
طبیعتا من فرد وظیفه دارم که در قبال شان کشورم، و صرفا برای یک زندگی راحت تر، هر کاری نکنم، به هر کسی پناه نبرم، به ازای این پناهجویی هر تیرگی ای را به وطنم نسبت ندهم.


امید که ایرانی زیبا با مردمانی پر عشق و پر از مسوولیت پذیری در آینده شاهد باشیم.
Forwarded from کانال مشکات
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em

لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :

www.instagram.com/bijan.abdolkarimi

لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :

@bijanabdolkarimi
🔴 اطلاعیه

با سلام

عزیزان و گرامیان

کارزار پرهیز از خشونت به پایان رسید و خوشبختانه این کمپین با پیروزی توانست به هدف خود (نجات یک جوان از قصاص چشم) برسد. لذا خواهشمندم دیگر به شماره کارت های اعلام شده پولی واریز نشود.

به زودی درباره نحوه عملکرد در این کمپین گزارش کاری ارائه خواهم داد.

با تشکر :

#بیژن_عبدالکریمی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تلخیص سلسله نشست های بیژن عبدالکریمی با عنوان «ما و نظام سلطه»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیژن عبدالکریمی: فلسفه دانشگاهی ما با مسائل ایران امروز هیچ نسبتی ندارد.
دانشگاه های ما به خصوص در حوزه علوم انسانی را در سیاق همه نهادهای مدرن در جوامع شبه مدرن باید درک کرد.
Forwarded from Ali najafi khatoon هر انسانی یک وادی دارد
معرفی کتاب
Forwarded from Ali najafi khatoon هر انسانی یک وادی دارد
معرفی کتابی تازه از دکتر بیژن عبدالکریمی
Forwarded from کانال مشکات
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em

لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :

www.instagram.com/bijan.abdolkarimi

لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :

@bijanabdolkarimi
Forwarded from پیمان
غزه و کودکان فردا
-----
صحنه طوری آراسته شده که همه چیز به گردن نتانیاهو بیافتد. آمریکا و اروپا گه گاه چیزی در مخالفت با ادامه جنگ غزه می‌گویند و کشورهای عربی نیز گاهی اظهار نارضایی می‌کنند. حتی جناح‌هایی در درون اسرائیل با نتانیاهو مخالفت می‌کنند. اما مثل روز روشن است همه منتظرند نتانیاهو بالاخره کار خود را به انجام برساند. نیروی نظامی حماس را در غزه به صفر برساند و نبرد غزه با پیروزی تام و تمام اسرائیل به انجام برسد.
به محض تحقق این هدف نتانیاهو به عنوان یک جنایتکار جنگی از همه سو مورد شماتت قرار خواهد گرفت. از صحنه سیاست اسرائیل به حاشیه خواهد رفت تا همراه او همه آنچه این روزها در غزه می‌گذرد به بوته فراموشی سپرده شود.
امید به فراموشی صحنه گردان بسیاری از جنایت‌های بزرگ در دوران مدرن بوده است.
قدرت مسلط به محض آنکه خود را در معرض یک خطر ببیند، کلماتی مثل قانون، انصاف، عقل، عدالت، دگرپذیری، انسان‌دوستی و ده‌ها نام از این سنخ رویاروی او صف می‌کشند. هر کدام موازینی روی میز می‌گذارند و دفاع از  خود را به رعایت موازینی مشروط می‌کنند. خطر اما عاجل‌تر از این حرف‌ها و کلمات است. برای دفاع عاجل از خود هر کاری مجاز است. هر اندازه جنایت و سرکوب که ضروری باشد به کار می‌افتد. کلمات اگر موجه کننده خشونت و سرکوب باشند، به کار گرفته می‌شوند و اگر مانع کار محسوب شوند، موقتاً زیر خاک مدفون می‌شوند تا کار به انجام برسد.
قدرت‌های مسلط بر این باورند که امروز کار را تمام می‌کنیم و القابی مثل جنایتکار و خونریز را به جان می‌خریم اما اطمینان داریم پس از فتح و غلبه بر حریف، همه فراموش می‌کنند. یکسال و دو سال نه اما ده سال که از ماجرا بگذرد، همه به کسی می‌نگرند که در این صحنه غلبه کرده است نه آنکس که امروز کشته و سرکوب شد. آنگاه دوباره کلمات دفن شده را فرامی‌خوانند و انسان دوستی و دگرپذیری و عدالت و انصاف را بر گردن می‌آویزند. 
غرب با همه هیمنه خود به همین فراموشی دل بسته است.
اشتباه نمی‌کنند. زمان بی‌رحم است. تیغ تیز فریاد معصومانه هزاران هزار کودک و زن بی‌گناه را زمان به گور خواهد سپرد.
اما فراموشی یک سر دیگر هم دارد. فقط مردم فراموش‌کار نیستند. خود جنایت‌کاران نیز چیزی را فراموش می‌کنند و آن مرگ و نابودی نیروی موثر کلمات است. پس از پایان جنایت، همه آنها که صبر می‌کنند تا پس از انجام کار، کلمات مدفون شده انسان دوستی و دگرپذیری و عدالت وصلح را بر گردن بیاویزند، فراموش کرده‌اند برای این مفاهیم هیچ قدرت اثربخشی باقی نمانده است. هیچ‌کس آنها را باور نخواهد کرد. آنها به بی‌بنیاد سازی اساس خود و مدرنیته مشغولند. امروز غلبه می‌کنند اما میراث‌شان برای نسل‌های بعدی جز خلاء و نیستی و ویرانی نخواهد بود.
کودکان فردا چشم‌هایشان به جهانی گشوده می‌شود که دیگر اثری از ارزش‌های انسانی باقی نمانده است. حتی اگر چیزی از ماجرای جنایت‌های امروز غزه به خاطر نیاورند.

دکتر جواد کاشی
Forwarded from Soo
چرخه‌ی ابتذال


🔻جامعه‌ی ما و اساسا هر جامعه‌ای برای افتادن در مسیر تغییر درست باید از پنج موضوع مبتذل عبور کند.:


🔻ابتذال اهمیت
جامعه‌ی ما در نقطه‌ای قرار دارد که جای مسائل مهم با مسائل بی‌اهمیت تغییر کرده است! مواردی که نیاز به واکنش دارد، جامعه واکنش درستی نشان نمی‌دهد و مواردی که نیاز به واکنش ندارد، بیشترین واکنش را دریافت می‌کند. هر فرد، رسانه، کانال، صفحه، تبدیل به خبرگزاری شده است. هر موردی در روز، تبدیل به خبر می‌شود. جامعه با انبوهی از موضوعات مختلف روبرو می‌شود که در مورد آن‌ها کُلی بحث شکل می‌گیرد و این دایره دائم بزرگ‌تر می‌شود و افراد بیشتری درگیر این ابتذال می‌شوند.


🔻ابتذال جزئیات
[وقتی جامعه به "ابتذال اهمیت" رسید، از دل آن به "ابتذال جزئیات" می‌رسد. حالا نه تنها ما با چیزهای "بی‌اهمیتی" که "مهم شده" طرف هستیم، بلکه وارد موشکافی این موارد شدیم و چسبیدیم به جزئیات بی‌ارزش و داستان‌ها و حاشیه‌های مختلف از آن بیرون می‌کشیم.


🔻ابتذال غرزدن
هر آدمی به بعضی از مسائل زندگی‌اش غر می‌زند و چیز عجیبی نیست. اتفاقی که در جامعه‌ی ما افتاده است، غرزدن تبدیل به رفتار و فعالیت همیشگی شده است! ما سال‌هاست هدایت شده‌ایم به سمت این رفتار و این عادت، آسیب زیادی به ما زده است؛ انرژی ما تخلیه می‌شود، جای اعتراض با غرزدن عوض شده است، شرایطی به‌وجود آمده است که بدترین اتفاقات با غرزدن‌های بیشتر دفن می‌شود. امکان ندارد دو نفر در این جامعه باهم گفتگو کنند و غرزدنی در کار نباشد! این یک فرهنگ شده است و سال‌هاست از حالت عادی خارج شده است!


🔻ابتذال خنده
سال‌هاست که ما مهم‌ترین مسائل جامعه را با طنز دریافت می‌کنیم و همچنین هدایت شده‌ایم به سمت تولید این موارد! تقریبا چیزی نیست که در دایره‌ی این لودگی و خندیدن، قرار نگرفته باشد!


🔻ابتذال تفکر
چیزی که همه‌ی موارد بالا را کنار هم قرار می‌دهد، ابتذال تفکر است. به چیزهایی فکر می‌کنیم که نیاز به فکر کردن ندارند و به چیزهایی که نیاز به تفکر دارند، بی‌توجه هستیم و در کل، جامعه با چنین چیزی روبرو شده است: طنزی که "طنز" نیست. خنده‌ای که "خنده" نیست. خبری که "خبر" نیست. تفکری که "تفکر" نیست. تحلیلی که "تحلیل" نیست. مسئله‌ای که "مسئله" نیست. آگاهی که "آگاهی" نیست. علمی که "علم" نیست. مشکلی که "مشکل" نیست.

🔻تمام این پنج مورد، "چرخه‌‌ی ابتذال" را تشکیل می‌دهند. اگر هر فردی بتواند از این چرخه‌ی مخرب دوری کند، گام مهمی هم برای خودش هم برای جامعه برداشته است و آن‌جاست که تغییر اساسی دیده می‌شود.

#سیاست_شناسی
@Politicology
Forwarded from Soo
اقبال به انتخابات مقدم است یا نامزد مورد قبول؟

محمدرضا جوادی یگانه


در وضعیت دوجامعه‌ای‌شده ایران، جامعه دوم، انتخابات را رها کرده است. نشانه‌های این رها کردن و بی‌اعتنایی از ۱۳۹۸ مشخص بود و در انتخابات‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ به اوج خود رسید. دستاورد این رها کردن چه بود؟ آیا معترضین به هدف مورد نظر خود، که فاصله‌گذاری با نظام سیاسی و ایجاد یک جامعه از آن خودشان بود،‌ رسیدند؟ احتمالا خیر.

یکی از دلایل آنها برای عدم حضور این بود که معتقد بودند کسی نیست که بتواند نظرات آنها را در نظام سیاسی نمایندگی و دنبال کند و لذا رای دادن فایده‌ای ندارد:‌ «۷۶ تا ۹۶ که رای دادیم چه فرقی کرد؟»

ولی امروز، با دولتی که علاوه بر تورم افسارگسیخته، در کارنامه خود بدتر شدن وضعیت اینترنت و طرح نور را هم دارد، می‌توان حدس زد که اگر حضور در انتخابات، باعث بهتر شدن وضعیت از نظر معترضین نمی‌شود، عدم حضورشان مطمئنا باعث بدتر شدن وضعیت زندگی آنها خواهد شد.

فاصله سه ساله ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ این ویژگی را هم داشت که چهره واقعی براندازان بر معترضین آشکار شد، که به تنها چیزی که فکر نمی‌کنند خواست مردم ایران و رفاه و سعادت آنها است. و لذا تغییر در ایران، راهی جز اصلاحات تدریجی و تعامل با نظام سیاسی ندارد.

منظورم از تعامل، تجربه تعامل نادرست اصلاح‌طلبان نیست، که در نهایت، ماندن در قدرت، برایشان مهم‌تر شد تا پیگیری وعده‌هایی که بخاطر آن مردم به آنها رای داده بودند.

اما امروز، بخشی از معترضین، بر اساس اعتمادی که به نظام سیاسی در اعلام آرای دو انتخابات گذشته پیدا کرده‌اند و نیز رای آوردن برخی از چهره‌های متفاوت در شهرستان‌ها، بی‌میل به حضور در انتخابات نیستند، به شرط آنکه نامزد مورد قبولی وجود داشته باشد. برخی نظرسنجی‌های اخیر نیز حاکی از افزایش تمایل به مشارکت است.


اما نکته مهم، تقدم و تاخر این شرط است. کدام مقدم است: مشارکت معترضین منوط است به داشتن نامزد مورد قبول، یا برعکس، تایید نامزدها منوط است به عزم مردم برای مشارکت؟

به نظر من خطایی رخ داده و جای علت و معلول عوض شده است. نتیجه‌گیری نادرستی است که مردم معترض در ۱۴۰۰ شرکت نکردند چون نامزد مناسب نداشتند؛ بلکه برعکس، چون قصد نداشتند در انتخابات شرکت کنند، نامزدهای نزدیک به آنها هم تایید نشد. (بدیهی است که منظورم رویه‌های حقوقی نیست، بلکه در باره شرایط اجتماعی و توصیه‌های موثر در تصمیم‌گیری‌ها صحبت می‌کنم.)

امیل دورکیم، جامعه‌شناس فرانسوی در کتاب «قواعد روش جامعه‌شناسی» شرح می‌دهد که «پدیده اجتماعی، چون عام است اجباری است، نه چون اجباری است عام است». یعنی ما مجبور به عمل به هنجارهای اجتماعی هستیم چون بقیه آن را مراعات می کنند، نه اینکه چون اجباری است، مردم به آن عمل می‌کنند. قدرت هنجارها، از قدرت مردم حاصل می‌شود. تصمیم نهادهای سیاسی هم، در هر حال و با نسبت‌های متفاوتی، تابع اراده مردم است.

سیاست عرصه چانه‌زنی است نه ناز کردن. اگر معترضین، متمایل به حضور شده‌اند یا سیاست عدم حضور را بی‌فایده می‌دانند و امیدوارند افرادی تایید صلاحیت شوند که بتوانند تغییری در وضعیت ایجاد کنند، راهش انتظار تا زمان اعلام اسامی نامزدهای تاییدشده یا زمان مناظرات و تصمیم‌گیری بر اساس فهرست نامزدهای نهایی نیست. آنها امروز باید تمایل خود برای مشارکت را اعلام کنند و بگویند اگر نامزد مناسبی باشد حتما شرکت خواهند کرد. و البته اعلام هم بکنند که انتظار دارند نامزدهای نزدیک به نظرات آنها، تایید بشوند.

نگاه به تندروها نکنید، آنها آرزوهای خود را به صورت خواست نظام سیاسی مطرح می‌کنند. برای نظام هنوز مشارکت بالا در انتخابات مهم است. از آن‌طرف از طعنه براندازان هم نترسید، آنها هیچ برنامه‌ای برای زندگی در ایران ندارند، ویرانی ایران برایشان آنقدر مهم نیست که سرنگونی نظام سیاسی.

@javadimr

💢
2024/07/01 01:59:11
Back to Top
HTML Embed Code: