Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️تنت را دریاب در عصری که ماده به نهایت اصالت خویش میرود که نزدیک شود.
اگرنه که نقشونگارهای خیالی، تنت را میدزدند و تو میشوی خیالی پوشیده در تاروپود نقاشیها.
بسان آشوبگرهای بیبدن، مشتت رها میشود در خلأ و خشم تو رنگ پوکی به خود میگیرد.
رهایی از میان لمسِ ذره ذرۀ دستهای خواهشگر تو میگذرد. حس باید کرد این تن و گوشت و استخوانها را بهتمامی، نهفقط با حسی که ساختهوپرداختۀ ذهنی پر از تصاویر خیالین است که با تمامی خویشتن خود، به تمامی اتمهایت، با چشمهای مسلح به زورمندیات دریابیشان.
که هستیمندی را کییرکگور بدون شورمندی محال میدانست.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 طنین بدن از میان ویرانههای ایدۀ روح | نویسنده: حسن محمدزاده | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️تنت را دریاب در عصری که ماده به نهایت اصالت خویش میرود که نزدیک شود.
اگرنه که نقشونگارهای خیالی، تنت را میدزدند و تو میشوی خیالی پوشیده در تاروپود نقاشیها.
بسان آشوبگرهای بیبدن، مشتت رها میشود در خلأ و خشم تو رنگ پوکی به خود میگیرد.
رهایی از میان لمسِ ذره ذرۀ دستهای خواهشگر تو میگذرد. حس باید کرد این تن و گوشت و استخوانها را بهتمامی، نهفقط با حسی که ساختهوپرداختۀ ذهنی پر از تصاویر خیالین است که با تمامی خویشتن خود، به تمامی اتمهایت، با چشمهای مسلح به زورمندیات دریابیشان.
که هستیمندی را کییرکگور بدون شورمندی محال میدانست.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️آیا هنر چنانکه در دوران ما مشهور است، فقط با زیبایی فرمی رابطه دارد یا چنانکه هگل و هیدگر، هر کدام بهنحوی معتقدند، مجلای حقیقت است یا باید باشد؟ آیا نقش هنر در زندگی ما نقشی تزیینی، فرعی و از سر تفنن و از برای تفریح و لذتی ناپایدار است؟ آیا هنر در زمانۀ ما به امری ساده و سطحی تقلیل داده شده و هنر بزرگ و اصیل به پایان رسیده است؟ نگارندۀ این اثر بر آن است که از پس بررسی نظرات هگل و هیدگر در مورد پایان هنر، به پاسخ این پرسشها نزدیکتر شود و نشان دهد که پایان هنر در اندیشۀ هگل و هیدگر به چه معناست و وجوه اشتراک و افتراق این دو ایده چیست. پایان هنر در اندیشۀ هگل، به معنای عدم توانایی هنر برای نمایندگی امر مطلق در دوران مدرن است. از نظر هگل، در عصر مدرن چیزی بهعنوان هنر بزرگ وجود ندارد و نمایندگی امر مطلق بهواسطۀ هنر در عصر مدرن نه ممکن است و نه مطلوب؛ حال آنکه هیدگر پایان هنر را به معنای عدم توانایی هنر مدرن در آشکار کردن حقیقت میداند و بازگشت هنر بزرگ را، امر مطلوبی قلمداد میکند که باید به امکان آن اندیشید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
📚 مرگ هنر (بررسی آرای هگل و هیدگر پیرامون ایدۀ پایان هنر) | نویسنده: محمدعلی علمی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1403 |
✍️آیا هنر چنانکه در دوران ما مشهور است، فقط با زیبایی فرمی رابطه دارد یا چنانکه هگل و هیدگر، هر کدام بهنحوی معتقدند، مجلای حقیقت است یا باید باشد؟ آیا نقش هنر در زندگی ما نقشی تزیینی، فرعی و از سر تفنن و از برای تفریح و لذتی ناپایدار است؟ آیا هنر در زمانۀ ما به امری ساده و سطحی تقلیل داده شده و هنر بزرگ و اصیل به پایان رسیده است؟ نگارندۀ این اثر بر آن است که از پس بررسی نظرات هگل و هیدگر در مورد پایان هنر، به پاسخ این پرسشها نزدیکتر شود و نشان دهد که پایان هنر در اندیشۀ هگل و هیدگر به چه معناست و وجوه اشتراک و افتراق این دو ایده چیست. پایان هنر در اندیشۀ هگل، به معنای عدم توانایی هنر برای نمایندگی امر مطلق در دوران مدرن است. از نظر هگل، در عصر مدرن چیزی بهعنوان هنر بزرگ وجود ندارد و نمایندگی امر مطلق بهواسطۀ هنر در عصر مدرن نه ممکن است و نه مطلوب؛ حال آنکه هیدگر پایان هنر را به معنای عدم توانایی هنر مدرن در آشکار کردن حقیقت میداند و بازگشت هنر بزرگ را، امر مطلوبی قلمداد میکند که باید به امکان آن اندیشید.
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
@naqdefarhangpub
.
Forwarded from Pezhman Mollaei
با سلام
این متن، متنیست که مدتهاست گلوی من را فشار میدهد.
بعد از چند سال دنبال کردن عزیزان و متفکران قائل به دوگانه سنت و مدرنیته به این نتیجه رسیدم که سرچشمهی اغلب مشکلات جامعه ما نه در امور سیاسی و تصمیم گیریهای سیاسیون که در ذهن متفکرین همه چیز توان قائل به همین دوگانه است.متفکرینی که خو را در جبهه مقابل اومانیستم تعریف میکنند، اما انسان خدا تر از هر خداوندی معتقدند که میتوانند در برابر هجوم بی امان مدرنیته ایستادگی کنند و با عقلانیتی که خاص ایشان است از این سونامی سیلی پیش پا افتاده بسازند که به آن قسمتهایی از سنت مد نظر ایشان است اسیبی نرساند. و همین امر، همین توهم ایستادگی، همین لجاجت بیهوده باعث شده است که ما به اینجا برسیم.
به کجا؟
به جایی که کارد در استخوانیم. ارهی گیر کرده در کندهی درختیم که چه از سمت سنت کشیده شویم و چه از سمت مدرنیته ، میبرد.
آقایان همچون جادوگران عصر کهن به جای اینکه اجازه بدهند آن بخشهایی از بدن سنت که قابلیت حیات پس از مرگ در بدن مدرنیته را داشت پس از یک روال عادی برگزیده شوند. جنازه سنت را باد کرده و آن را زنده پنداشتند و اجازه این یکی شدن را ندادند و حال نشسته و بر سر دیگران فریاد میزنند که شما کورید و میراث عظیم فرهنگ ما را نمیبینید و غرب پرست و غرب زدهاید. استاد عزیز مطمئن باشید که حافظ و سعدی و مولانایی که از تیغ کین مغولان جان به بردند ، نیازی به قهرمان بازی شما و امثال شما ندارند. چه بسا که آنها در یک جامعه مدرن از حکمتی مختص مردم فارسی زبان به حکمتی برای سرتاسر گیتی تبدیل میشدند.قهرمان این حکمت ، افسون دمیده در جانش است. افسونی که راه و رسم تاثیر بر جان آدمیان را به خوبی میداند و مطمئنم که بدون شمایان از پس مدرنیته ( متقدم و متاخر ) بر میآمد و چه بسا وجه اندیشگانی مدرنیته را در افسون خود حل میکرد
به گمان من، جواب تمامی نقدهایی که شما بر این جامعه دارید را باید در تفکر شما جست. روزی شریعتی به پشتوانه مارکسیسم شست و شو شده در حوضچه دین، روزگاری سروش با نظریات و نوشتههای شبیه به نوعی انقلاب کوپرنیکی در اسلام و روزی شما با تکیه بر نظریات هایدگر اجازه ندادید که خود سنت و مدرنیته( متقدم و متاخر ) به هماهنگیای رو به جلو ، رو به آینده جهان برسند و حال ما باید باور کنیم که نسخه درمان این تن زخم خورده ، این جامعه رو به موت در دستان شماست.
پژمان ملایی
استاد عبدالکریمی عزیز باشد که این متن به دست شما برسد.
نامه ای به دکتر عبدالکریمی از طرف یک معلم جوان دوره ابتدایی در شمال فارس
این متن، متنیست که مدتهاست گلوی من را فشار میدهد.
بعد از چند سال دنبال کردن عزیزان و متفکران قائل به دوگانه سنت و مدرنیته به این نتیجه رسیدم که سرچشمهی اغلب مشکلات جامعه ما نه در امور سیاسی و تصمیم گیریهای سیاسیون که در ذهن متفکرین همه چیز توان قائل به همین دوگانه است.متفکرینی که خو را در جبهه مقابل اومانیستم تعریف میکنند، اما انسان خدا تر از هر خداوندی معتقدند که میتوانند در برابر هجوم بی امان مدرنیته ایستادگی کنند و با عقلانیتی که خاص ایشان است از این سونامی سیلی پیش پا افتاده بسازند که به آن قسمتهایی از سنت مد نظر ایشان است اسیبی نرساند. و همین امر، همین توهم ایستادگی، همین لجاجت بیهوده باعث شده است که ما به اینجا برسیم.
به کجا؟
به جایی که کارد در استخوانیم. ارهی گیر کرده در کندهی درختیم که چه از سمت سنت کشیده شویم و چه از سمت مدرنیته ، میبرد.
آقایان همچون جادوگران عصر کهن به جای اینکه اجازه بدهند آن بخشهایی از بدن سنت که قابلیت حیات پس از مرگ در بدن مدرنیته را داشت پس از یک روال عادی برگزیده شوند. جنازه سنت را باد کرده و آن را زنده پنداشتند و اجازه این یکی شدن را ندادند و حال نشسته و بر سر دیگران فریاد میزنند که شما کورید و میراث عظیم فرهنگ ما را نمیبینید و غرب پرست و غرب زدهاید. استاد عزیز مطمئن باشید که حافظ و سعدی و مولانایی که از تیغ کین مغولان جان به بردند ، نیازی به قهرمان بازی شما و امثال شما ندارند. چه بسا که آنها در یک جامعه مدرن از حکمتی مختص مردم فارسی زبان به حکمتی برای سرتاسر گیتی تبدیل میشدند.قهرمان این حکمت ، افسون دمیده در جانش است. افسونی که راه و رسم تاثیر بر جان آدمیان را به خوبی میداند و مطمئنم که بدون شمایان از پس مدرنیته ( متقدم و متاخر ) بر میآمد و چه بسا وجه اندیشگانی مدرنیته را در افسون خود حل میکرد
به گمان من، جواب تمامی نقدهایی که شما بر این جامعه دارید را باید در تفکر شما جست. روزی شریعتی به پشتوانه مارکسیسم شست و شو شده در حوضچه دین، روزگاری سروش با نظریات و نوشتههای شبیه به نوعی انقلاب کوپرنیکی در اسلام و روزی شما با تکیه بر نظریات هایدگر اجازه ندادید که خود سنت و مدرنیته( متقدم و متاخر ) به هماهنگیای رو به جلو ، رو به آینده جهان برسند و حال ما باید باور کنیم که نسخه درمان این تن زخم خورده ، این جامعه رو به موت در دستان شماست.
پژمان ملایی
استاد عبدالکریمی عزیز باشد که این متن به دست شما برسد.
نامه ای به دکتر عبدالکریمی از طرف یک معلم جوان دوره ابتدایی در شمال فارس
Forwarded from 🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
✅️خطاب به آقای رئیسجمهور!
به نام خدا
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
در آغاز کلام ضمن تبریک فرارسیدن ماه پر برکت ربیع الاول و تبریک صمیمانه آغاز به کار دولت وفاق ملی ایرانیان به عرض جنابعالی درمقام ریاست محترم و محبوب جمهوری اسلامی ایران میرسانم؛ اینجانب به عنوان یک شهروند عادی حامی برنامههای تخصصمحور حضرتعالی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ و نیز به عنوان یک جامعهشناس مستقل و دغدغهمند که توفیق نظریهپردازی در حوزهی وفاق را در کارنامه خویش داشته و کتب و مقالاتی چند با عنوان "گفتمان وفاق" و موضوعات مرتبط با همین عنوان به چاپ رسانده است؛ خواهشمندم به پیام دلسوزانهی این معلم دردمند از سر عنایت نظر کرده، دستور فرمائید سازوکارهایی ترتیب داده شود تا در موارد زیر منتخبین دولت تحت امر شما که به نام "دولت وفاق ملی" توفیق خدمت یافتهاند پیگیریهای لازم را به عمل آورده؛ موجبات دلگرمی اهالی علوم اجتماعی و انسانی کشور -که حقیر کوچکترین عضو این مجموعه عظیم هستم- را فراهم آوردند؛
۱- "دولت وفاق ملی" برای پرهیز از شعارزدگی و پیشگیری از تهی شدن شعار وفاق ملی از دلالتهای گفتمانی آن چه تمهیدات و لوازمی فراهم ساخته، یا خواهد ساخت؟!
۲- آیا تا به امروز که شعار وفاق ملی از سوی حضرتعالی مطرح گشته است هیچ تلاشی در جهت شناسایی متفکران حوزهی علوم انسانی و اجتماعی که در طرح ایدهی وفاق دارای تقدم فضل و فضل تقدم هستند صورت گرفته است؟!
۳- آیا هیچ عزمی برای دعوت به همکاری از صاحب نظران دارای پیشینهی تئوریک در خصوص "نظریه اجتماعی وفاق" در بدنهی کارشناسی مشاوران دولت یا در قالب اتاق فکر دولت از سوی دولت وفاق ملی وجود دارد؟!
۴- آیا صلاح نیست "اندیشکدهی وفاق ملی" متشکل از مشاوران و دانشگاهیان و نخبگان ذیصلاح برای نظریه پردازی و ارائه راهکار مبتی بر نظام مسائل کشور و متناسب با مطالبات و مقتضیات زمانی؛ جمعیتی؛ اقلیمی و ... توسط دولت وفاق ملی تأسیس و تأمین گردد؟!
۵- آیا برای تشکیل کارگروههای وفاقآفرینی در استانداریها برای رفع خطر کلیشه سازی از وفاق و تقویت زیرساختهای تحقق عملیاتی شعار وفاق ملی متشکل از سرمایه های فکری بومی و ظرفیتهای محلی اقدامات لازم صورت خواهد گرفت؟!
۶-با هدف تحقق جهش مشارکتهای مردمی در ساحات مختلف اجتماعی، اقتصادی و ... در سطح منطقهای و ملی؛ در امر خطیر انتخاب معاونین، مدیران میانی و استانی چه تدابیر و سازوکارهای جدیدی در ارتقای مدل حکمرانی مطلوب و وفاقمحور، اندیشیده شده است تا مردم خواهان تغییر در همین ابتدای کار دولت نسبت به گام های بعدی آن دلگرم و امیدوار گشته، به میزان رضایتمندی ایشان در جهت تحکیم پیوند مردم و حاکمیت افزوده گردد؟!
۷- نظریه وفاق ملی ناظر بر رفع شکافهای اجتماعی اعم از شکاف دولت-ملت؛ شکاف نوگرایان و سنتگرایان؛ شکافهای تمدنی میان ما و جهان توسعهیافته؛ شکافهای قومیتی و جنسیتی، شکاف مرکز-پیرامون و... میباشد آیا از جامعهشناسان و سایر علمای علوم انسانی جهت مطالعات میدانی برای پر کردن شکاف میان نظریه و میدان طی فراخوانهای دولتی دعوت به همکاری گردیده است؟!
در پایان توفیقات روزافزون جنابعالی و دولت وفاق ملی در راستای احقاق حقوق ملت بزرگ ایران؛ دفاع از منافع ملی ایرانیان و ارتقای عزت و سربلندی ایران عزیز را از خداوند منان مسئلت دارم.
محمدحسن علایی
معلم کوچکی از ایران زمین
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
به نام خدا
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
در آغاز کلام ضمن تبریک فرارسیدن ماه پر برکت ربیع الاول و تبریک صمیمانه آغاز به کار دولت وفاق ملی ایرانیان به عرض جنابعالی درمقام ریاست محترم و محبوب جمهوری اسلامی ایران میرسانم؛ اینجانب به عنوان یک شهروند عادی حامی برنامههای تخصصمحور حضرتعالی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ و نیز به عنوان یک جامعهشناس مستقل و دغدغهمند که توفیق نظریهپردازی در حوزهی وفاق را در کارنامه خویش داشته و کتب و مقالاتی چند با عنوان "گفتمان وفاق" و موضوعات مرتبط با همین عنوان به چاپ رسانده است؛ خواهشمندم به پیام دلسوزانهی این معلم دردمند از سر عنایت نظر کرده، دستور فرمائید سازوکارهایی ترتیب داده شود تا در موارد زیر منتخبین دولت تحت امر شما که به نام "دولت وفاق ملی" توفیق خدمت یافتهاند پیگیریهای لازم را به عمل آورده؛ موجبات دلگرمی اهالی علوم اجتماعی و انسانی کشور -که حقیر کوچکترین عضو این مجموعه عظیم هستم- را فراهم آوردند؛
۱- "دولت وفاق ملی" برای پرهیز از شعارزدگی و پیشگیری از تهی شدن شعار وفاق ملی از دلالتهای گفتمانی آن چه تمهیدات و لوازمی فراهم ساخته، یا خواهد ساخت؟!
۲- آیا تا به امروز که شعار وفاق ملی از سوی حضرتعالی مطرح گشته است هیچ تلاشی در جهت شناسایی متفکران حوزهی علوم انسانی و اجتماعی که در طرح ایدهی وفاق دارای تقدم فضل و فضل تقدم هستند صورت گرفته است؟!
۳- آیا هیچ عزمی برای دعوت به همکاری از صاحب نظران دارای پیشینهی تئوریک در خصوص "نظریه اجتماعی وفاق" در بدنهی کارشناسی مشاوران دولت یا در قالب اتاق فکر دولت از سوی دولت وفاق ملی وجود دارد؟!
۴- آیا صلاح نیست "اندیشکدهی وفاق ملی" متشکل از مشاوران و دانشگاهیان و نخبگان ذیصلاح برای نظریه پردازی و ارائه راهکار مبتی بر نظام مسائل کشور و متناسب با مطالبات و مقتضیات زمانی؛ جمعیتی؛ اقلیمی و ... توسط دولت وفاق ملی تأسیس و تأمین گردد؟!
۵- آیا برای تشکیل کارگروههای وفاقآفرینی در استانداریها برای رفع خطر کلیشه سازی از وفاق و تقویت زیرساختهای تحقق عملیاتی شعار وفاق ملی متشکل از سرمایه های فکری بومی و ظرفیتهای محلی اقدامات لازم صورت خواهد گرفت؟!
۶-با هدف تحقق جهش مشارکتهای مردمی در ساحات مختلف اجتماعی، اقتصادی و ... در سطح منطقهای و ملی؛ در امر خطیر انتخاب معاونین، مدیران میانی و استانی چه تدابیر و سازوکارهای جدیدی در ارتقای مدل حکمرانی مطلوب و وفاقمحور، اندیشیده شده است تا مردم خواهان تغییر در همین ابتدای کار دولت نسبت به گام های بعدی آن دلگرم و امیدوار گشته، به میزان رضایتمندی ایشان در جهت تحکیم پیوند مردم و حاکمیت افزوده گردد؟!
۷- نظریه وفاق ملی ناظر بر رفع شکافهای اجتماعی اعم از شکاف دولت-ملت؛ شکاف نوگرایان و سنتگرایان؛ شکافهای تمدنی میان ما و جهان توسعهیافته؛ شکافهای قومیتی و جنسیتی، شکاف مرکز-پیرامون و... میباشد آیا از جامعهشناسان و سایر علمای علوم انسانی جهت مطالعات میدانی برای پر کردن شکاف میان نظریه و میدان طی فراخوانهای دولتی دعوت به همکاری گردیده است؟!
در پایان توفیقات روزافزون جنابعالی و دولت وفاق ملی در راستای احقاق حقوق ملت بزرگ ایران؛ دفاع از منافع ملی ایرانیان و ارتقای عزت و سربلندی ایران عزیز را از خداوند منان مسئلت دارم.
محمدحسن علایی
معلم کوچکی از ایران زمین
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
امروز، جمعه، 16 شهریورماه دیداری داشتم با دکتر عماد الهلالی (سمت راست تصویر)؛ استاد ادیان تطبیقی دانشگاه المستنصریه بغداد و نویسنده کتاب «الفکر العلمانی فی ایران الاسلامیه» (تفکر سکولاریسم در ایران اسلامی)، و آقای حیدر نجف (تصویر سمت چپ) مترجم عرب، که هر دو از روشنفکران و فعالان فرهنگی عراقی هستند. دوستان اطلاعات بسیار خوب و ارزنده ای در بارۀ وضعیت کنونی عراق در اختیار بنده قرار دادند و هر دو متفق القول بودند ساخت عشیره ای و قبیله ای عراق و عدم وجود یک حکومت مرکزی مقتدر از مهمترین معضلات و از اصلی ترین موانع توسعه در این کشور است.
🔗 ایکس
🔗 ایکس
پلورالیسم دینی
گروه علم و الهیات مشکات
ویس چت
موضوع:پلورالیسم دینی (جلسه نهم)
با حضور جناب دکتر بیژن عبدالکریمی
سه شنبه ۶ شهریور
گروه علم و الهیات مشکات
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
موضوع:پلورالیسم دینی (جلسه نهم)
با حضور جناب دکتر بیژن عبدالکریمی
سه شنبه ۶ شهریور
گروه علم و الهیات مشکات
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
Forwarded from جهان بینالملل فوری🌍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 خاخام یهودی: ما یهودیان صهیونیست نیستیم
🔹خاخام یهودی:
🔹دولتی که در حال حاضر از نام اسرائیل استفاده میکند، دولتی ملحد و صهیونیستی است، این کشور یهودی نیست. ما دعا میکنیم که خداوند یهودیان را از این ظلم صهیونیست ها نجات دهد. ما یهودیان صهیونیست نیستیم.
🔹مخالف هرگونه اشغالگری هستیم. این خلاف دین ما، علیه عدالت، خلاف قوانین بین المللی، علیه بشریت است. نباید فراموش کرد که یهودیان واقعی و خاخام های واقعی همواره مخالف صهیونیسم بودهاند.
🌍 @Jahan_Fouri
🔹خاخام یهودی:
🔹دولتی که در حال حاضر از نام اسرائیل استفاده میکند، دولتی ملحد و صهیونیستی است، این کشور یهودی نیست. ما دعا میکنیم که خداوند یهودیان را از این ظلم صهیونیست ها نجات دهد. ما یهودیان صهیونیست نیستیم.
🔹مخالف هرگونه اشغالگری هستیم. این خلاف دین ما، علیه عدالت، خلاف قوانین بین المللی، علیه بشریت است. نباید فراموش کرد که یهودیان واقعی و خاخام های واقعی همواره مخالف صهیونیسم بودهاند.
🌍 @Jahan_Fouri
پلورالیسم دینی
گروه علم و الهیات مشکات
ویس چت
موضوع:پرسش و پاسخ پیرامون پلورالیسم دینی
با حضور دکتر بیژن عبدالکریمی
سه شنبه ۱۳ شهریور
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
موضوع:پرسش و پاسخ پیرامون پلورالیسم دینی
با حضور دکتر بیژن عبدالکریمی
سه شنبه ۱۳ شهریور
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
Forwarded from انجمن علمی دانشجویی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات
◽ انجمن علمی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) برگزار میکند:
⚡رویـایِ انـسانِ ایرانـیِ معاصـر⚡
سیزدهمین مدرسهی تابستانهی «دعوت»
👥 استادان دوره:
حجةالاسلام حمید پارسانیا
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر سیدجواد میری
دکتر سیدحسین شهرستانی
دکتر کمیل قیدرلو
دکتر عطاءالله بیگدلی
حجةالاسلام حسین مهدیزاده
دکتر علیرضا شفاه
آقای محمد نصراوی
آقای ابراهیم اکبری
🕰 زمان برگزاری:
۱۷ الی ۱۹ شهریور ۱۴۰۳
🔻 مکان برگزاری:
خانهی اندیشهورزان
▫️هزینهی ثبتنام:
• ثبتنام حضوری برای دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع): ۳۲۰ هزار تومان
• ثبتنام حضوری برای سایر مخاطبان: ۴۲۰ هزار تومان
• ثبتنام مجازی: ۲۲۰ هزار تومان
‼️ ظرفیت محدود برای ثبتنام حضوری ‼️
🖇 پیوند ثبتنام : کلیک کنید
☎️ جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید با نشانی @ICCA_admin در پیامرسانهای بله، ایتا و تلگرام در ارتباط باشید یا با شمارهی ۰۹۳۰۸۱۶۱۵۳۱ تماس بگیرید.
➖➖➖➖➖➖
💬 انجمن علمی دانشجویان معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام
🌐 بله | اینستاگرام | تلگرام | ایتا
⚡رویـایِ انـسانِ ایرانـیِ معاصـر⚡
سیزدهمین مدرسهی تابستانهی «دعوت»
👥 استادان دوره:
حجةالاسلام حمید پارسانیا
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر سیدجواد میری
دکتر سیدحسین شهرستانی
دکتر کمیل قیدرلو
دکتر عطاءالله بیگدلی
حجةالاسلام حسین مهدیزاده
دکتر علیرضا شفاه
آقای محمد نصراوی
آقای ابراهیم اکبری
🕰 زمان برگزاری:
۱۷ الی ۱۹ شهریور ۱۴۰۳
🔻 مکان برگزاری:
خانهی اندیشهورزان
▫️هزینهی ثبتنام:
• ثبتنام حضوری برای دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع): ۳۲۰ هزار تومان
• ثبتنام حضوری برای سایر مخاطبان: ۴۲۰ هزار تومان
• ثبتنام مجازی: ۲۲۰ هزار تومان
‼️ ظرفیت محدود برای ثبتنام حضوری ‼️
🖇 پیوند ثبتنام : کلیک کنید
☎️ جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید با نشانی @ICCA_admin در پیامرسانهای بله، ایتا و تلگرام در ارتباط باشید یا با شمارهی ۰۹۳۰۸۱۶۱۵۳۱ تماس بگیرید.
➖➖➖➖➖➖
💬 انجمن علمی دانشجویان معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام
🌐 بله | اینستاگرام | تلگرام | ایتا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادداشت هنر هفتم
گزارش کوتاهی از ساخت یک فیلم در مورد جاده ابریشم .
صحبتهای خانم کارگردان فیلم درمورد ایران ....
تاکنون چنین جامع وکامل درمورد ایران نشنیده بودم .
باتشکر از جناب ثابت
گزارش کوتاهی از ساخت یک فیلم در مورد جاده ابریشم .
صحبتهای خانم کارگردان فیلم درمورد ایران ....
تاکنون چنین جامع وکامل درمورد ایران نشنیده بودم .
باتشکر از جناب ثابت
Forwarded from اخبار سوریه
🔴 اگر دین ندارید، غیرت و غرور داشته باشید
🔻 شهید ماهر ذیاب الجازی مجری عملیات ضد صهیونیستی در گذرگاه الکرامه در وصیتنامه درسنویس خود چنین آورده است:
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
🔻مادر و پدرعزیزم؛ مرا ببخشید و از من راضی باشید که به خواست خدا شهید خواهم شد و خداوند را از این بابت سپاس می گویم.
🔻از شما می خواهم مرا یاد نکنید، اما یادآور اقدامی که
انجام میدهم باشید تا شاید جاودانه شود و به فرزندان امت عربی و به ویژه فرزندان اردن انگیزه دهد تا در برابر اشغالگران صهیونیست بایستند که فجیعترین جنایتها را علیه برادران و کودکان و زنان ما در غزه و فلسطین انجام میدهند.
✔️برادران عربم؛ اگر دین ندارید، غیرت و غرور داشته باشید.
@SyrianKhabar
🔻 شهید ماهر ذیاب الجازی مجری عملیات ضد صهیونیستی در گذرگاه الکرامه در وصیتنامه درسنویس خود چنین آورده است:
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
🔻مادر و پدرعزیزم؛ مرا ببخشید و از من راضی باشید که به خواست خدا شهید خواهم شد و خداوند را از این بابت سپاس می گویم.
🔻از شما می خواهم مرا یاد نکنید، اما یادآور اقدامی که
انجام میدهم باشید تا شاید جاودانه شود و به فرزندان امت عربی و به ویژه فرزندان اردن انگیزه دهد تا در برابر اشغالگران صهیونیست بایستند که فجیعترین جنایتها را علیه برادران و کودکان و زنان ما در غزه و فلسطین انجام میدهند.
✔️برادران عربم؛ اگر دین ندارید، غیرت و غرور داشته باشید.
@SyrianKhabar
نامه به یک دوست حزب اللهی رادیکال و دوآتیشه!
✍️ بیژن عبدالکریمی
آقای ... عزیز! سلام. این دختر و افرادی همچون مهسا امینی قربانیان نظام امپراتوریهای دروغی هستند که شما و امثال شما آنها را به دامان غرب و غربزدگی سوق دادهاید. به جای آنکه علیه این دختربچه ها، که علی رغم بیست، بیست و دو سال سن، همچون کودکانی هستند که از واقعیتهای اجتماعی هیچ خودآگاهی ایی ندارند، با خشونت برخورد کنید و آنها را هرزه بنامید و آقای دکتر پزشکیان را به خاطر بازگرداندن آنها به دانشگاه مورد حمله قرار دهید و از سیاست بگیروببند دفاع کنید، بکوشید زبان فهم و گفتگوی آنها را پیدا کنید و از درگاه خداوند از این امر استغفار کنید که شما و امثال شما چه نقشی در بسط نیهیلیسم و غربزدگی و غربسالاری و غربپرستی نسلهای جدید این جامعه داشتهاید. این جمله بزرگ شریعتی را در پیش چشمانتان قرار دهید: «استحمار کهنه همیشه زمینهساز رشد استحمار نو بوده است»! به عنوان یک دوست توصیه میکنم به جای آنکه دائما برای این و آن ترول ارسال کنید، کمی به سکوت و تأمل بپردازید و از این فضای مجازی فاصله بگیرید و بکوشید نقد و نظرهایتان را به جای آنکه با شلیک کلمات و گزارههای کوتاه و بدون تحلیل بیان کنید یک متن منقح تحلیلی خلق کنید. آنگاه گروهها و کانال بنده در خدمت شما خواهند بود اگر بتوانید در خصوص یک موضوع واحد حدود 45 تا 60 دقیقه صحبت و تحلیل کنید.
با سپاس و با کمی غیظ.
20 شهریورماه 1403
✍️ بیژن عبدالکریمی
آقای ... عزیز! سلام. این دختر و افرادی همچون مهسا امینی قربانیان نظام امپراتوریهای دروغی هستند که شما و امثال شما آنها را به دامان غرب و غربزدگی سوق دادهاید. به جای آنکه علیه این دختربچه ها، که علی رغم بیست، بیست و دو سال سن، همچون کودکانی هستند که از واقعیتهای اجتماعی هیچ خودآگاهی ایی ندارند، با خشونت برخورد کنید و آنها را هرزه بنامید و آقای دکتر پزشکیان را به خاطر بازگرداندن آنها به دانشگاه مورد حمله قرار دهید و از سیاست بگیروببند دفاع کنید، بکوشید زبان فهم و گفتگوی آنها را پیدا کنید و از درگاه خداوند از این امر استغفار کنید که شما و امثال شما چه نقشی در بسط نیهیلیسم و غربزدگی و غربسالاری و غربپرستی نسلهای جدید این جامعه داشتهاید. این جمله بزرگ شریعتی را در پیش چشمانتان قرار دهید: «استحمار کهنه همیشه زمینهساز رشد استحمار نو بوده است»! به عنوان یک دوست توصیه میکنم به جای آنکه دائما برای این و آن ترول ارسال کنید، کمی به سکوت و تأمل بپردازید و از این فضای مجازی فاصله بگیرید و بکوشید نقد و نظرهایتان را به جای آنکه با شلیک کلمات و گزارههای کوتاه و بدون تحلیل بیان کنید یک متن منقح تحلیلی خلق کنید. آنگاه گروهها و کانال بنده در خدمت شما خواهند بود اگر بتوانید در خصوص یک موضوع واحد حدود 45 تا 60 دقیقه صحبت و تحلیل کنید.
با سپاس و با کمی غیظ.
20 شهریورماه 1403
دوستان! سلام. امشب 20 شهریورماه 1403، برنامه نشست هفتگی سه شنبه شب ها در ویس چت با عنوان «پرسش و پاسخ پیرامون پلورالیسم دینی» از ساعت 21 الی 22 با حضور بیژن عبدالکریمی برگزار خواهد شد.
Forwarded from کانال هادی حکیم شفایی (Hadi Hakim)
💥کوری، عصاکشِ کوری دگر شود!
نقدی بر نوشتهی هفتهنامه تجارت فردا باعنوان افسون شریعتی
هادی حکیم شفایی
✍ اخیرا در شماره ۵۵۹ هفتهنامه تجارت فردا، مطلبی به قلم محمد طاهری، سردبیر این هفتهنامه و سایر نویسندگان نوشته شده است با عنوان افسون شریعتی! بعلاوه، بر روی صفحه، علی شریعتی را بصورت یک شعبدهباز به تصویر کشیده اند. نگارنده، پیشاپیش تاکید میکند که نقد اندیشه یک ضرورت بنیادین برای توسعه هر جامعه است و هیچ انسانی حتی پیامبران و اولیاء ادیان نباید از تیغ نقد و واکاوی، بگریزند. اما نگارنده با شناختی که از تاریخچهی نقدهای نوشته شده بر شریعتی داشته است، پیش از خواندنِ نوشته و به محضِ مشاهدهی عنوانِ انتخاب شده و تصویر ترسیم شده، آشکارا دریافت که قرار نیست با نقدی روشمند، علمی، همهجانبه و منصفانه روبرو شود و چنین نیز شد.
ابتدا میبایست از سر تاسف و شگفتی بیان کنم که سردبیر، در انتهای متن خویش اذعان میدارد که اندیشههای اقتصادی علی شریعتی را از روی کتاب اخیر محمد قوچانی با عنوان 'روشنفکر مسلح' برگرفته است! این، نشان میدهد که نویسنده محترم نه شناخت مستقیمی از آثار و اندیشههای شریعتی داشته است و نه به خود زحمت داده است که به آثار مراجعه کرده و به جمعآوری دادهها بپردازد و صرفاً عصایی که محمد قوچانی بدست او داده است را بر دست گرفته است! از این گذشته، با مروری بر آثار محمد قوچانی در مورد جریان روشنفکری دینی و علی شریعتی، اعم از مقاله و کتاب و مصاحبه، شتابزدگی، جمعآوری گزینشی دادهها و بطور کلی، ضعف او در روش پژوهش را به سادگی میتوان دریافت. میتوان درک کرد که رجوع غیرمتخصص به غیرمتخصص و استناد ناکارآزموده به ناکارآزموده، چه نتیجهای را احتمالاً بدست خواهد داد.
نویسندگان محترم مدعی میشوند که پنج جریان فکری پیش از انقلاب، از جمله شریعتی، چند آرمان در سر میپروراندند که این آرمانها، به ناترازی در منافع کشور، ملی شدن صنایع و مصادره اموال سرمایهداران و دولتی شدن تولید و تجارت، قطع ارتباط با غرب و تحریمهای اقتصادی، ملی شدن بانکها و بانکداری بدون ربا منتهی شد. این آرمانها به روایت تجارت فردا از این قرار هستند:
۱. برقراری عدالت اجتماعی
۲. قطع رابطه با غرب استعمارگر
۳. برچیدن بساط بانکهای ربا
با رجوع به آثار شریعتی با موضوع غرب، چنین بدست میآید که شریعتی به عنوان یک اندیشمند بینامتنی و بینامرزی که در مرز میان اندیشهها میاندیشد و گام برمیدارد، نه غرب ستیز بود و نه غربگرا. او بر این باور بود که غرب دستاوردهایی داشته است که نمیتوان آن را نادیده گرفت اما تقلید ناآگاهانه از اندیشه و تاریخِ غرب و کپیبرداری ناسازمند با فرهنگ و تاریخ و زمانه ما، کاری نابخردانه و بیثمر است که نه تنها کمکی به توسعه ما نمیکند بلکه موجب انحطاط جامعه و فرهنگ ما میشود. به باور او، نسبت ما با غرب، نه همچون روشنفکران تازه از غرب برگشته، از فرق سر تا نوک پا فرنگی شدن باید باشد و نه طرد و انکار غرب. این اندیشه بینامرزی شریعتی است نسبت به غرب که تجارت فردا آن را تحریف کرده و تقلیل میدهد.
در جای دیگری از متن، نویسندگان ادعا میکنند که شریعتی با پنج جریان فکری از جمله جریانِ روحانیون جوانی که متاثر از اندیشههای سید قطب بودند قرابت فکری داشته است! بدون آنکه کوچکترین مستنداتی از آثار او عرضه کند که قرابت او با اندیشه سید قطب را نشان دهد.
این نشریه مینویسد: "شریعتی که در فرانسه درس خوانده بود از اقتصاد آزاد متنفر بود"! با بررسی آثار شریعتی میتوان دریافت که نوعی تفکیک میان سرمایه و سرمایهداری در اندیشه شریعتی وجود دارد. او نه تنها با سرمایه ضدیت نداشت، نه تنها با ثروت ضدیت نداشت بلکه ثروت و سرمایه را وفق آیات قرآن و زندگی محمد و خدیجه و منش و روش علی، عین ضرورت برای تقویت ایمان و کسب قدرت اجتماعی میدانست. اما او با سرمایه داری به عنوان یک ایدئولوژی که به سود اصالت میبخشد و اخلاقیات و انسانیت و معنویت را نادیده میگیرد ضدیت دارد. او شرک اعتقادی را موجب گسترش شرک اجتماعی و طبقاتی و توحید را زمینهیساز عدالت اجتماعی میدانست. لذا بر این باور بود که کار مردم، سرمایه آنها است و به آنها تعلق دارد و نمیتوان نظام اقتصادیای بنا کرد که در آن، سرمایهداران بدون هیچ قید و بندی، حداقل دستمزد را به کارگران پرداخت کنند و حداکثر سود را خود ببرند و این فرایند تا نابودی طبقه زحمتکش پیش برود. این نظام اقتصادی در اندیشه او، در مثلت عرفان، آزادی و برابری معنا پیدا میکند. برابری انسانی در کنار آزادی، ثروت در کنار برابری، و هر دو، کنار عرفان؛ عرفانی که بر ضد دین خشک و خشن فقاهتی است. تعهد و باور او به اصل آزادی کنار نفی ایدئولوژی سرمایهداری، ما را به سوسیال دموکراسی میرساند نه به ضدیت مطلق با بازار رقابتی و اصل ثروت و کسب و کار.
نقدی بر نوشتهی هفتهنامه تجارت فردا باعنوان افسون شریعتی
هادی حکیم شفایی
✍ اخیرا در شماره ۵۵۹ هفتهنامه تجارت فردا، مطلبی به قلم محمد طاهری، سردبیر این هفتهنامه و سایر نویسندگان نوشته شده است با عنوان افسون شریعتی! بعلاوه، بر روی صفحه، علی شریعتی را بصورت یک شعبدهباز به تصویر کشیده اند. نگارنده، پیشاپیش تاکید میکند که نقد اندیشه یک ضرورت بنیادین برای توسعه هر جامعه است و هیچ انسانی حتی پیامبران و اولیاء ادیان نباید از تیغ نقد و واکاوی، بگریزند. اما نگارنده با شناختی که از تاریخچهی نقدهای نوشته شده بر شریعتی داشته است، پیش از خواندنِ نوشته و به محضِ مشاهدهی عنوانِ انتخاب شده و تصویر ترسیم شده، آشکارا دریافت که قرار نیست با نقدی روشمند، علمی، همهجانبه و منصفانه روبرو شود و چنین نیز شد.
ابتدا میبایست از سر تاسف و شگفتی بیان کنم که سردبیر، در انتهای متن خویش اذعان میدارد که اندیشههای اقتصادی علی شریعتی را از روی کتاب اخیر محمد قوچانی با عنوان 'روشنفکر مسلح' برگرفته است! این، نشان میدهد که نویسنده محترم نه شناخت مستقیمی از آثار و اندیشههای شریعتی داشته است و نه به خود زحمت داده است که به آثار مراجعه کرده و به جمعآوری دادهها بپردازد و صرفاً عصایی که محمد قوچانی بدست او داده است را بر دست گرفته است! از این گذشته، با مروری بر آثار محمد قوچانی در مورد جریان روشنفکری دینی و علی شریعتی، اعم از مقاله و کتاب و مصاحبه، شتابزدگی، جمعآوری گزینشی دادهها و بطور کلی، ضعف او در روش پژوهش را به سادگی میتوان دریافت. میتوان درک کرد که رجوع غیرمتخصص به غیرمتخصص و استناد ناکارآزموده به ناکارآزموده، چه نتیجهای را احتمالاً بدست خواهد داد.
نویسندگان محترم مدعی میشوند که پنج جریان فکری پیش از انقلاب، از جمله شریعتی، چند آرمان در سر میپروراندند که این آرمانها، به ناترازی در منافع کشور، ملی شدن صنایع و مصادره اموال سرمایهداران و دولتی شدن تولید و تجارت، قطع ارتباط با غرب و تحریمهای اقتصادی، ملی شدن بانکها و بانکداری بدون ربا منتهی شد. این آرمانها به روایت تجارت فردا از این قرار هستند:
۱. برقراری عدالت اجتماعی
۲. قطع رابطه با غرب استعمارگر
۳. برچیدن بساط بانکهای ربا
با رجوع به آثار شریعتی با موضوع غرب، چنین بدست میآید که شریعتی به عنوان یک اندیشمند بینامتنی و بینامرزی که در مرز میان اندیشهها میاندیشد و گام برمیدارد، نه غرب ستیز بود و نه غربگرا. او بر این باور بود که غرب دستاوردهایی داشته است که نمیتوان آن را نادیده گرفت اما تقلید ناآگاهانه از اندیشه و تاریخِ غرب و کپیبرداری ناسازمند با فرهنگ و تاریخ و زمانه ما، کاری نابخردانه و بیثمر است که نه تنها کمکی به توسعه ما نمیکند بلکه موجب انحطاط جامعه و فرهنگ ما میشود. به باور او، نسبت ما با غرب، نه همچون روشنفکران تازه از غرب برگشته، از فرق سر تا نوک پا فرنگی شدن باید باشد و نه طرد و انکار غرب. این اندیشه بینامرزی شریعتی است نسبت به غرب که تجارت فردا آن را تحریف کرده و تقلیل میدهد.
در جای دیگری از متن، نویسندگان ادعا میکنند که شریعتی با پنج جریان فکری از جمله جریانِ روحانیون جوانی که متاثر از اندیشههای سید قطب بودند قرابت فکری داشته است! بدون آنکه کوچکترین مستنداتی از آثار او عرضه کند که قرابت او با اندیشه سید قطب را نشان دهد.
این نشریه مینویسد: "شریعتی که در فرانسه درس خوانده بود از اقتصاد آزاد متنفر بود"! با بررسی آثار شریعتی میتوان دریافت که نوعی تفکیک میان سرمایه و سرمایهداری در اندیشه شریعتی وجود دارد. او نه تنها با سرمایه ضدیت نداشت، نه تنها با ثروت ضدیت نداشت بلکه ثروت و سرمایه را وفق آیات قرآن و زندگی محمد و خدیجه و منش و روش علی، عین ضرورت برای تقویت ایمان و کسب قدرت اجتماعی میدانست. اما او با سرمایه داری به عنوان یک ایدئولوژی که به سود اصالت میبخشد و اخلاقیات و انسانیت و معنویت را نادیده میگیرد ضدیت دارد. او شرک اعتقادی را موجب گسترش شرک اجتماعی و طبقاتی و توحید را زمینهیساز عدالت اجتماعی میدانست. لذا بر این باور بود که کار مردم، سرمایه آنها است و به آنها تعلق دارد و نمیتوان نظام اقتصادیای بنا کرد که در آن، سرمایهداران بدون هیچ قید و بندی، حداقل دستمزد را به کارگران پرداخت کنند و حداکثر سود را خود ببرند و این فرایند تا نابودی طبقه زحمتکش پیش برود. این نظام اقتصادی در اندیشه او، در مثلت عرفان، آزادی و برابری معنا پیدا میکند. برابری انسانی در کنار آزادی، ثروت در کنار برابری، و هر دو، کنار عرفان؛ عرفانی که بر ضد دین خشک و خشن فقاهتی است. تعهد و باور او به اصل آزادی کنار نفی ایدئولوژی سرمایهداری، ما را به سوسیال دموکراسی میرساند نه به ضدیت مطلق با بازار رقابتی و اصل ثروت و کسب و کار.