#الکتروماد در آذر 4347 میلیارد ریال فروش داشت و به عدد 33325 میلیارد ریالی در فروش رسیده است
#بشهاب و پاییز و حال و هوای لامپ هایی که روشن می شود ! البته آذر با این قطعی برق ها لامپ ها هم انگار کمتر فروخته شدند و 779 میلیارد ریال بود در هر صورت 903 میلیارد ریال در مهر فروش داشت و 946 میلیارد ریال در آبان
در شهریور 435، مرداد 485 و تیر 500 میلیارد ریال فروش داشت و 9 ماهه 5298 میلیارد ریال فروش ثبت کرده است که بهتر از مدت مشابه قبل است
در شهریور 435، مرداد 485 و تیر 500 میلیارد ریال فروش داشت و 9 ماهه 5298 میلیارد ریال فروش ثبت کرده است که بهتر از مدت مشابه قبل است
#فسازان پاییز خوب پیش می رود
در آذر 6323 و نرخ ۲۳۷,۷۹۸,۵۸۰ ریال است
در آبان 5745 و نرخ ۲۳۱,۴۸۱,۴۲۳ ریال است
در مهر به عدد 4509 میلیارد ریالی رسیده است نرخ ۲۲۹,۹۸۱,۰۱۸ ریال است
9 ماهه 42035 میلیارد ریال فروش داشته است .3ماهه 12393 میلیارد ریال فروش داشته است . 6 ماهه 25457 میلیارد ریال فروش داشته است.
دراین دوره یک ماه برق را۲ ۱۸,۶۵۰,۱۳۱ و گاز را 25000 ریال زده است
در آذر 6323 و نرخ ۲۳۷,۷۹۸,۵۸۰ ریال است
در آبان 5745 و نرخ ۲۳۱,۴۸۱,۴۲۳ ریال است
در مهر به عدد 4509 میلیارد ریالی رسیده است نرخ ۲۲۹,۹۸۱,۰۱۸ ریال است
9 ماهه 42035 میلیارد ریال فروش داشته است .3ماهه 12393 میلیارد ریال فروش داشته است . 6 ماهه 25457 میلیارد ریال فروش داشته است.
دراین دوره یک ماه برق را۲ ۱۸,۶۵۰,۱۳۱ و گاز را 25000 ریال زده است
گزارش بازارامروز سه شنبه 4دی1403
تو منو نشناختی !؟!
شاعر میگفت چه کنم چکار کنم، تو منو نشناختی! امروز دوباره فعالان بازار مات و مبهوت جریان پول را تماشا میکردند و رفتار او برای آنها ناشناخته بود. وقتی اردر شستا را میخریدند، همه انگشت به دهان نظارهگر دست خریدار و اتفاقات آن بودند و باز هم این حس خاص در بازار وجود داشت و همه از هم میپرسیدند این چه پولی است که میخرد و چه جریانی است که برای اهالی بازار ناشناخته است؟ آن هم اینجای بازار و درست در جایی که از دید برخی، ترس عرضه و فشار فروش کمی بیشتر است!
و اما سراغ بازار برویم... امروز، بازار را در حالی پیش بردیم که در آستانه اهداف و سنگرهای چارتی که تکنیکالیستها برای بازار نقشهاش را کشیده و ترسیم کرده بودند، بازار اولین واکنشها را نشان داد و موج عرضه در بسیاری از سهمها افزایش یافت. امروز در گزارش بازار به چند موضوع اشاره خواهیم کرد که بحثهای روز بازار امروز و فعالان است.
برای آغاز بحث ابتدا لازم است ببینیم در چه شرایط و چه طرز فکرهایی قرار داریم. بهطور مشخص و روشن در بازار، جریان پولی وجود دارد که بخشی از آن پولهای مطلع و بیرون بازار هستند که صرفاً قصد خرید سهم دارند و توجهی به آنچه گذشته و بازدهی و تابلو و P/E ندارند و میخرند. در کنار آنها، بخشی از پول فعالان و دیتریدها و نوسانگیران بازار هم حضور دارند که در بازار فعال شده و با اهرم اعتبار، اعداد قویتری را معامله میکنند. مشخصه ویژه و بارز هر دو گروه این است که هیچ یک به هیچ تحول بنیادی نگاه نمیکنند. امروز فلان سهم صف است و به دنبال آن میروند و یا بیشتر به دنبال سهمهایی میگردند که قابلیتهای پرتراکنش بودن و خروج و ورود آسان را داشته باشد در لیدرها فعال هستند و پشت دست حرکت میکنند و اتفاقاً در روندهای شبیه آنچه میبینیم، این دسته از افراد و آن پولهای بیرونی موفقترند...
در کنار آنها، برخی از تحلیلگران فعالتر بازار حضور دارند که ذهن خود را مدام درگیر اعداد و ارقام کرده و در حال ورود و خروج به صنایع و شرکتهای مختلف هستند. کار آنها سختتر و جای نقره داغ شدنهای پی در پی روی دستهای آنها تاول زده و درد آنها از فروش و عدم خرید در این روند است، اما تا حدودی در دل بازار بودند و حضور داشتند. آنها گاهی اوقات هاج و واج سیر این جریان پول را نگاه میکنند و بیشتر متعجب هستند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. رنجهای عجیب خودرو، شتران و شستا را گواهی میگیرند و معتقدند این پول، پول بر و بچههای بازار نیست که اینطور بیمحابا خرید میکند. بسیاری از مدیران صندوقها، مدیران دارایی و قدیمیهای بازار در این طبقه قرار دارند و بیشترین فشار روانی و سختترین کار هم متعلق به همین طبقه است. چرا که باید هم با جریان پول و بازدهی همراه باشند و هم تحلیل را لحاظ کنند. آنها هم مظلومیت امام حسین را دوست دارند و هم به صلابت و کلهخری و بیمغز بودن یزید اعتقاد دارند و دسته سوم خود را راحت کردند؛ روی طبل عدم ارزندگی بازار و ریسکها و مواردی از این دست میکوبند و همچنان اوراق و صندوق طلا دارند و فکر میکنند موفقترند. با دسته آخر اصلاً کاری نداریم و موفق باشند. بحث ما این است که همان دسته اول که امروز بیمحابا در صف خرید هستند، بیمحابا هم فروشنده میشوند... نمونه آن را چند روز پیش در ایجاد صفوف فروش سنگین در برخی نمادها شاهد بودیم. این چهره فعلی بسیاری از فعالان بازار است که شاهد هستیم.
بحثهای در دل بازار هم مهم است. معتقدیم در شرایط فعلی باید همه چیز را از دریچه واقعیت و فضای منطقی نگاه کرد و اسیر و گرفتار شدن در زندان فکری و تفکرات قدیمی باعث عقب افتادن شما از بازار میشود. در حال حاضر یک طرز فکر در بازار وجود دارد که معتقد است سرعت رشد بازار در این مدت بالا بوده و تحولات ویژه، اثر خود را در قیمت پرایس کرده و تحرکات حقوقیها شاخص و همه مؤلفهها حاکی از آن است که ما یک دوره استراحت احتمالی را باید داشته باشیم. حرف غیرمنطقی هم نمیزند، اما به هر حال جریان پول مسیر دیگری دارد و شکل دیگری رفتار کرده و شک نکنید در این شرایط، سیاستگذار هم مؤثر بوده است. او مدام در حال پمپاژ کردن اخبار و اطلاعات قوی به بازار است و شک نداریم این موضوع اتفاقی نیست. آنها میخواهند و یا شاید بگوییم عاقل شدهاند که جریان پول را به سمت بازار سرمایه سوق بدهند که بتوانند از آن استفاده کنند.
تو منو نشناختی !؟!
شاعر میگفت چه کنم چکار کنم، تو منو نشناختی! امروز دوباره فعالان بازار مات و مبهوت جریان پول را تماشا میکردند و رفتار او برای آنها ناشناخته بود. وقتی اردر شستا را میخریدند، همه انگشت به دهان نظارهگر دست خریدار و اتفاقات آن بودند و باز هم این حس خاص در بازار وجود داشت و همه از هم میپرسیدند این چه پولی است که میخرد و چه جریانی است که برای اهالی بازار ناشناخته است؟ آن هم اینجای بازار و درست در جایی که از دید برخی، ترس عرضه و فشار فروش کمی بیشتر است!
و اما سراغ بازار برویم... امروز، بازار را در حالی پیش بردیم که در آستانه اهداف و سنگرهای چارتی که تکنیکالیستها برای بازار نقشهاش را کشیده و ترسیم کرده بودند، بازار اولین واکنشها را نشان داد و موج عرضه در بسیاری از سهمها افزایش یافت. امروز در گزارش بازار به چند موضوع اشاره خواهیم کرد که بحثهای روز بازار امروز و فعالان است.
برای آغاز بحث ابتدا لازم است ببینیم در چه شرایط و چه طرز فکرهایی قرار داریم. بهطور مشخص و روشن در بازار، جریان پولی وجود دارد که بخشی از آن پولهای مطلع و بیرون بازار هستند که صرفاً قصد خرید سهم دارند و توجهی به آنچه گذشته و بازدهی و تابلو و P/E ندارند و میخرند. در کنار آنها، بخشی از پول فعالان و دیتریدها و نوسانگیران بازار هم حضور دارند که در بازار فعال شده و با اهرم اعتبار، اعداد قویتری را معامله میکنند. مشخصه ویژه و بارز هر دو گروه این است که هیچ یک به هیچ تحول بنیادی نگاه نمیکنند. امروز فلان سهم صف است و به دنبال آن میروند و یا بیشتر به دنبال سهمهایی میگردند که قابلیتهای پرتراکنش بودن و خروج و ورود آسان را داشته باشد در لیدرها فعال هستند و پشت دست حرکت میکنند و اتفاقاً در روندهای شبیه آنچه میبینیم، این دسته از افراد و آن پولهای بیرونی موفقترند...
در کنار آنها، برخی از تحلیلگران فعالتر بازار حضور دارند که ذهن خود را مدام درگیر اعداد و ارقام کرده و در حال ورود و خروج به صنایع و شرکتهای مختلف هستند. کار آنها سختتر و جای نقره داغ شدنهای پی در پی روی دستهای آنها تاول زده و درد آنها از فروش و عدم خرید در این روند است، اما تا حدودی در دل بازار بودند و حضور داشتند. آنها گاهی اوقات هاج و واج سیر این جریان پول را نگاه میکنند و بیشتر متعجب هستند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. رنجهای عجیب خودرو، شتران و شستا را گواهی میگیرند و معتقدند این پول، پول بر و بچههای بازار نیست که اینطور بیمحابا خرید میکند. بسیاری از مدیران صندوقها، مدیران دارایی و قدیمیهای بازار در این طبقه قرار دارند و بیشترین فشار روانی و سختترین کار هم متعلق به همین طبقه است. چرا که باید هم با جریان پول و بازدهی همراه باشند و هم تحلیل را لحاظ کنند. آنها هم مظلومیت امام حسین را دوست دارند و هم به صلابت و کلهخری و بیمغز بودن یزید اعتقاد دارند و دسته سوم خود را راحت کردند؛ روی طبل عدم ارزندگی بازار و ریسکها و مواردی از این دست میکوبند و همچنان اوراق و صندوق طلا دارند و فکر میکنند موفقترند. با دسته آخر اصلاً کاری نداریم و موفق باشند. بحث ما این است که همان دسته اول که امروز بیمحابا در صف خرید هستند، بیمحابا هم فروشنده میشوند... نمونه آن را چند روز پیش در ایجاد صفوف فروش سنگین در برخی نمادها شاهد بودیم. این چهره فعلی بسیاری از فعالان بازار است که شاهد هستیم.
بحثهای در دل بازار هم مهم است. معتقدیم در شرایط فعلی باید همه چیز را از دریچه واقعیت و فضای منطقی نگاه کرد و اسیر و گرفتار شدن در زندان فکری و تفکرات قدیمی باعث عقب افتادن شما از بازار میشود. در حال حاضر یک طرز فکر در بازار وجود دارد که معتقد است سرعت رشد بازار در این مدت بالا بوده و تحولات ویژه، اثر خود را در قیمت پرایس کرده و تحرکات حقوقیها شاخص و همه مؤلفهها حاکی از آن است که ما یک دوره استراحت احتمالی را باید داشته باشیم. حرف غیرمنطقی هم نمیزند، اما به هر حال جریان پول مسیر دیگری دارد و شکل دیگری رفتار کرده و شک نکنید در این شرایط، سیاستگذار هم مؤثر بوده است. او مدام در حال پمپاژ کردن اخبار و اطلاعات قوی به بازار است و شک نداریم این موضوع اتفاقی نیست. آنها میخواهند و یا شاید بگوییم عاقل شدهاند که جریان پول را به سمت بازار سرمایه سوق بدهند که بتوانند از آن استفاده کنند.
دوست روانشناسی توضیح میداد که هر رابطهای دو مرحله حساس دشوار و پیچیده دارد؛ یک مرحله چالشی و دوران سخت، احتمالاً دل کندن و جدایی از رابطه است که فراموش کردن و فضای فکری سنگینی را تحمیل میکند و دیگری دوران شیدایی است که همه چیز گل و بلبل و همه چیز شیرینتر از عسل است. خطرناکترین و خاصترین اتفاقات در این دو مقطع رخ میدهد و باز خاصیت مشترک این دو مقطع، این است که ذهن عاقل و تصمیمگیرنده و تحلیلگر خاموش میشود. ما دقیقاً این فضا را امروز در شرایط فعلی داریم. در سختترین دورانی که پشت سر گذاشتهایم، ذهن تحلیلگران ما خاموش بود و حالا که به دوران شیدایی یک رابطه رسیدهایم هم، انگار ذهنها خاموش شده است.
به نظر بهتر است با کمک ارقام و محاسبات بیشتر به این موضوع بپردازیم و شاید در حال حاضر مهمترین ابزار و سنجش ما، بحث دلار باشد. دلار همیشه درایور حرکتهای مختلف بازار بوده و حالا که تصمیمگیری دلار نیما و توافقی را شاهدیم، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در روزهای اخیر شاهدیم که برخی بیان میکنند بله، بازار رشد خوبی داشته است و باید اصلاح داشته باشد. بد هم نیست ولی کمی فضا را از دریچه دیگری هم نگاه کنیم.
از 8 تیرماه سال جاری که انتخابات ریاست جمهوری انجام و پزشکیان انتخاب شد، آمار بازدهیها جالب بوده است.
8 نماد بازدهی بالای 100درصد داشتهاند که تنها سهام بزرگ موجود در این لیست، پارسان با بازدهی 110درصدی بوده است.
558 نماد بازدهی از 1درصد تا 100درصد داشتهاند که 400 نماد بازدهی زیر 40درصد و بیش از 120 نماد بازدهی زیر 10درصد داشتهاند.
بیش از 170 نماد همچنان بازدهی منفی از تیرماه سال جاری داشتهاند. این در حالی است که قیمت دلار در روز انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری، 58هزار تومان بوده و امروز 78هزار تومان قیمت خورده است که نشان از بازدهی 35درصدی دارد. همچنین دلار نیمایی از 46هزار تومان تا ۶۳هزار تومان مبادلهای رشد داشته است که نشان از بازدهی 35درصدی دارد.
به نظر میرسد بازار سرمایه در رشد اخیرش حتی سعی نکرده است عقبماندگی چهار سال اخیر از بازدهی بازارهای موازی را جبران کند. چرا که هنوز راه درازی پیش رو دارد، ولی از همین چند ماه پیش هم خیلی جلو نیست؟! نه باید خیلی خوشبین و هیجانزده رفتار کرد و نه بدبین بود و آنچه بر ما گذشته را فراموش کرد... سرعت تحولات این مدت در همه سمت عجیب بوده و این سرعت رشد بازار هم باید در این بازی و این شکل تحلیل شود.
خلاصه بحث بالا را بخواهیم در چند جمله بیان کنیم، این است که قطعاً از رشد اخیر که جنبه بنیادی داشته نباید ترسید، اما نگاه غیرمنطقی هم نباید داشته باشیم و اتفاقاً معتقدیم شاید یک استراحت موقت، دست به دست شدن و حجم خوردن رویداد بدی نباشد و از آن هم نباید بترسیم. وقت ترس بازار زمانی است که با تمام شرایط و فضای خوشبینی نتوانیم قیمتهای روی تابلو را با جریان سودآوری قضاوت کنیم و توجیه نماییم. آن وقت است که باید از بازار ترسید، نه حالا که قیمتها ۱۰ تا ۱۵درصد پایینتر دوباره در سطح ارزندگی ویژه قرار میگیرند.
اما موضوع و سوال دوم بسیاری از سهامداران این است که در رالی اخیر بازار، شرکتهای بزرگ و یا به اصطلاح آنها شاخصساز، بازدهیهای عجیبی را ثبت کردند، اما بخشی از بازار از این رشد جا مانده و واکنشی نشان ندادند. سوال اینجاست که چه وقت جریان پول فعلی به سمت سایر نمادهای بازار گرایش خواهد داشت که البته این موضوع را بسیاری در طبقهبندی شاخص کل و هموزن دستهبندی میکنند.
این واضح و روشن است که جریان پول بخشی سراغ صندوقهای بزرگ رفته و این صندوقها نیز ناچار هستند بهواسطه کاهش مسئولیتپذیری به سراغ سهمهای بزرگتر بروند و این چرخه در حال تکرار است، اما جایی این چرخه متوقف میشود و به نظر دقیقاً آن نقطه، نقطه حرکت جریان پول به سمت سایر سهمهاست.
بلد نیستیم به مانند چارتیستها نقطهزنی کنیم، اما معتقدیم جایی که P/E فوروارد و فعلی و ttm شرکتهای بزرگ جذابیت جریان آتی سود را نیز پیشخور کرده و جذابیت قوی نداشته باشند، حرکت بازار و جریان پول به سمت سهمهایی با P/E مشابه و کمتر در سایر شرکتها بیشتر میشود. بهخصوص اگر طی این مدت از بازدهی عمومی بازار عقب مانده باشند. اما شاخص اهرم اندازهگیری ما اندازه این شرکتها نیست. معتقدیم چه بسا شرکتهای بزرگی که با گزارشدهیها بتوانند همچنان در مسیر درست و بازدهی خوب حرکت کنند. پس فراموش نکنید این چرخش، چرخش به سمت نماد کوچک یا هموزن و یا شرایطی شبیه این نیست. چرخش به سمت نمادهایی است که با قابلیت سودآوری بالا همچنان میتوانند در مدار ارزندگی پا به پای شرکتهای دیگر حرکت کنند. به نظر میرسد طی این سه هفته با انتشار گزارشهای بیشتر، این جریان را شاهد خواهیم بود و حالا وقت اصلاح پرتفو و سر و شکل دادن به داراییهاست.
به نظر بهتر است با کمک ارقام و محاسبات بیشتر به این موضوع بپردازیم و شاید در حال حاضر مهمترین ابزار و سنجش ما، بحث دلار باشد. دلار همیشه درایور حرکتهای مختلف بازار بوده و حالا که تصمیمگیری دلار نیما و توافقی را شاهدیم، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در روزهای اخیر شاهدیم که برخی بیان میکنند بله، بازار رشد خوبی داشته است و باید اصلاح داشته باشد. بد هم نیست ولی کمی فضا را از دریچه دیگری هم نگاه کنیم.
از 8 تیرماه سال جاری که انتخابات ریاست جمهوری انجام و پزشکیان انتخاب شد، آمار بازدهیها جالب بوده است.
8 نماد بازدهی بالای 100درصد داشتهاند که تنها سهام بزرگ موجود در این لیست، پارسان با بازدهی 110درصدی بوده است.
558 نماد بازدهی از 1درصد تا 100درصد داشتهاند که 400 نماد بازدهی زیر 40درصد و بیش از 120 نماد بازدهی زیر 10درصد داشتهاند.
بیش از 170 نماد همچنان بازدهی منفی از تیرماه سال جاری داشتهاند. این در حالی است که قیمت دلار در روز انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری، 58هزار تومان بوده و امروز 78هزار تومان قیمت خورده است که نشان از بازدهی 35درصدی دارد. همچنین دلار نیمایی از 46هزار تومان تا ۶۳هزار تومان مبادلهای رشد داشته است که نشان از بازدهی 35درصدی دارد.
به نظر میرسد بازار سرمایه در رشد اخیرش حتی سعی نکرده است عقبماندگی چهار سال اخیر از بازدهی بازارهای موازی را جبران کند. چرا که هنوز راه درازی پیش رو دارد، ولی از همین چند ماه پیش هم خیلی جلو نیست؟! نه باید خیلی خوشبین و هیجانزده رفتار کرد و نه بدبین بود و آنچه بر ما گذشته را فراموش کرد... سرعت تحولات این مدت در همه سمت عجیب بوده و این سرعت رشد بازار هم باید در این بازی و این شکل تحلیل شود.
خلاصه بحث بالا را بخواهیم در چند جمله بیان کنیم، این است که قطعاً از رشد اخیر که جنبه بنیادی داشته نباید ترسید، اما نگاه غیرمنطقی هم نباید داشته باشیم و اتفاقاً معتقدیم شاید یک استراحت موقت، دست به دست شدن و حجم خوردن رویداد بدی نباشد و از آن هم نباید بترسیم. وقت ترس بازار زمانی است که با تمام شرایط و فضای خوشبینی نتوانیم قیمتهای روی تابلو را با جریان سودآوری قضاوت کنیم و توجیه نماییم. آن وقت است که باید از بازار ترسید، نه حالا که قیمتها ۱۰ تا ۱۵درصد پایینتر دوباره در سطح ارزندگی ویژه قرار میگیرند.
اما موضوع و سوال دوم بسیاری از سهامداران این است که در رالی اخیر بازار، شرکتهای بزرگ و یا به اصطلاح آنها شاخصساز، بازدهیهای عجیبی را ثبت کردند، اما بخشی از بازار از این رشد جا مانده و واکنشی نشان ندادند. سوال اینجاست که چه وقت جریان پول فعلی به سمت سایر نمادهای بازار گرایش خواهد داشت که البته این موضوع را بسیاری در طبقهبندی شاخص کل و هموزن دستهبندی میکنند.
این واضح و روشن است که جریان پول بخشی سراغ صندوقهای بزرگ رفته و این صندوقها نیز ناچار هستند بهواسطه کاهش مسئولیتپذیری به سراغ سهمهای بزرگتر بروند و این چرخه در حال تکرار است، اما جایی این چرخه متوقف میشود و به نظر دقیقاً آن نقطه، نقطه حرکت جریان پول به سمت سایر سهمهاست.
بلد نیستیم به مانند چارتیستها نقطهزنی کنیم، اما معتقدیم جایی که P/E فوروارد و فعلی و ttm شرکتهای بزرگ جذابیت جریان آتی سود را نیز پیشخور کرده و جذابیت قوی نداشته باشند، حرکت بازار و جریان پول به سمت سهمهایی با P/E مشابه و کمتر در سایر شرکتها بیشتر میشود. بهخصوص اگر طی این مدت از بازدهی عمومی بازار عقب مانده باشند. اما شاخص اهرم اندازهگیری ما اندازه این شرکتها نیست. معتقدیم چه بسا شرکتهای بزرگی که با گزارشدهیها بتوانند همچنان در مسیر درست و بازدهی خوب حرکت کنند. پس فراموش نکنید این چرخش، چرخش به سمت نماد کوچک یا هموزن و یا شرایطی شبیه این نیست. چرخش به سمت نمادهایی است که با قابلیت سودآوری بالا همچنان میتوانند در مدار ارزندگی پا به پای شرکتهای دیگر حرکت کنند. به نظر میرسد طی این سه هفته با انتشار گزارشهای بیشتر، این جریان را شاهد خواهیم بود و حالا وقت اصلاح پرتفو و سر و شکل دادن به داراییهاست.
در پایان بخش اول و در پاسخ به کسانی که مدام از بازار میترسند، یک نکته را بیان میکنیم. بازار تا زمانی که دو مؤلفه منفی را ندیده باشد، واکنش منفی نشان نخواهد داد؛ اول مؤلفه اخبار منفی است که هر خبر بنیادی، سیاسی و اقتصادی را شامل میشود و دومی عدم ارزندگی است. یعنی جایی که بازار دیگر نتواند قیمتهای تابلو را با سودهایی که ساخته و یا خواهند ساخت، توجیه کند...
اگر به این دو مرحله رسیدید، میتوانیم آن موقع در مورد فشار فروش در بازار و ترس و منفی شدنها صحبت کنیم، ولی وقتی از آن فاصله داریم، به نظر طبیعی است که استراحتهایی این میان وجود داشته باشد. اما به معنی پایان روند نیست...
حتی میدیدیم که برخی معتقد بودند با نزدیک شدن به نشستن ترامپ، ممکن است اصلاح و ریزش بازار آغاز شود. به نظر گره زدن بازار به یک رویداد سیاسی و نتیجهگیری کردن، هر بار اشتباه بوده است. نمیگوییم اتفاق بیفتد، ولی بهتر است با عینک سیاسی حداقل لحظه ورود و خروج در مقطع فعلی در بازار را مشخص نکنید.
دیروز در صفحه اخبار شاهد اتفاقات و رویدادهایی بودیم که به نظر حداقل بورسیها باید در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنند و سکوت نکنند، ولی قبل از آن یک بار دیگر دو جمله همیشگی خود در مورد نرخ ارز را تکرار میکنیم؛ یک اینکه کسانی که مخالف با جریان فعلی نرخ ارز هستند، از سه حال خارج نیستند. یا نادانند و هیچ چیز نمیفهمند و درکی از اقتصاد و شرایط مالی کشور ندارند، یا خدای نکرده جاسوس و دشمن هستند و قصد اخلال در اقتصاد کشور را دارند و دسته سوم که اتفاقاً اکثراً عضو این دسته هستند، تا به امروز دستشان در رانت عظیم و گسترده اختلاف نرخ ارز بوده و حالا با منطقی شدن آن، صدای آنها بلند شده و جمله دوم این است که اگر دولت پزشکیان تا به امروز یک تصمیم درست اقتصادی گرفته باشد، قطعاً همین تصمیم است.
دیروز همتی در مجلس حاضر شد و به بیان نکاتی پرداخت و برای اولین بار شاهد بودیم که یک نفر شفاف، صریح و روشن در مورد نرخ ارز نظرات کارشناسانه و اقتصادی را بیان کرد و صحبت نمود... بله، شنیدن واقعیت سخت است، اما اگر کسی میخواهد تصمیم درست بگیرد، باید از شعار و تفکرات مالیخولیایی و حرفهای صد من یک غاز دور باشد.
واقعا نمیدانیم چرا دیروز برخی به این حرفها واکنش منفی نشان دادند. او کاملاً داشت واقعیتها را بیان میکرد و اتفاقاً مسیری که پیش گرفته شده، مسیر درستی است و برخی که در حال حاضر منافع خود را بهواسطه جریان نرخ ارز ترجیحی در خطر میبینند، سر و صدایشان بلند شده است. در سه سال گذشته بیش از ۲۰۰۰ همت یعنی سه برابر کسری بودجه سال گذشته و امسال، منافع نرخ ارز را به جیب زدند و امروز ژست دفاع از مردم را میگیرند. در حالی که اکثر آنها ارز ترجیحی گرفتند، اما کالا را با دلار آزاد و ثانیه به ثانیه ارز در بازار فروختند. حرف همتی درست است؛ میگوید سه سال نرخ ارز ترجیحی گرفته، چرا این سه سال تورم بالای 40درصد بود؟!
یک نفر پیدا شده با صدای بلند، با عقل اقتصادی و فهم درست از مشکلات فریاد میزند که این پادشاه لخت است، اما بقیه دل و جرأت تایید را ندارند و یا بهتر بگوییم منافع چرب و شیرین آنها، زبانهایشان را بسته و حرف نمیزنند... یک نفر پیدا شده با صدای بلند فریاد میزند که این اسب زین شده شما، الاغ مریضی بیش نبوده و باید برای جلوگیری از مرگ او فکری کرد. اما چون زبانش تلخ و بیان واقعیتها دشوار است، کسی او را نمیپذیرد... امروز به اطراف خود نگاه کنید. بوی گند ناکارآمدی و سیاستهای غلط گذشته که برخی چت مغز و اسکل با سیاستهای دولتی و کمونیستی پیاده کردند، امروز همه جا را برداشته است. بوی تعفن قیمتگذاری دستوری این جنازه اقتصادی امروز بلند شده و همه ژست منتقد گرفتند. در حالی که خودشان دستاندرکار این رویداد و کشتار اقتصادی بودند. در برق و گاز و هزاران موضوع دیگر با سیاستهای غلط جلوی سرمایهگذاری گرفته شده و امروز کمبود و کسریها به چشم میخورد.
اتفاقاً به نظر مسیر درستی در مورد نرخ ارز گرفته شده و این، آن چیزی است که بخشی از جراحیهای اقتصادی لازم برای اقتصاد کشور بوده و قطعاً روشن است که برخی که منافع خود را تا به امروز از این کاسبی میدیدند، سر و صدایشان بلند شود... عده قلیلی که این رانت عظیم ارزی را به جیب میزدند و ژست دفاع از مردم را میگرفتند، در حالی که طی این سال ها خون مردم را با دریافت ارز دولتی و فروش به نرخ آزاد در شیشه کردند.
اگر به این دو مرحله رسیدید، میتوانیم آن موقع در مورد فشار فروش در بازار و ترس و منفی شدنها صحبت کنیم، ولی وقتی از آن فاصله داریم، به نظر طبیعی است که استراحتهایی این میان وجود داشته باشد. اما به معنی پایان روند نیست...
حتی میدیدیم که برخی معتقد بودند با نزدیک شدن به نشستن ترامپ، ممکن است اصلاح و ریزش بازار آغاز شود. به نظر گره زدن بازار به یک رویداد سیاسی و نتیجهگیری کردن، هر بار اشتباه بوده است. نمیگوییم اتفاق بیفتد، ولی بهتر است با عینک سیاسی حداقل لحظه ورود و خروج در مقطع فعلی در بازار را مشخص نکنید.
دیروز در صفحه اخبار شاهد اتفاقات و رویدادهایی بودیم که به نظر حداقل بورسیها باید در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنند و سکوت نکنند، ولی قبل از آن یک بار دیگر دو جمله همیشگی خود در مورد نرخ ارز را تکرار میکنیم؛ یک اینکه کسانی که مخالف با جریان فعلی نرخ ارز هستند، از سه حال خارج نیستند. یا نادانند و هیچ چیز نمیفهمند و درکی از اقتصاد و شرایط مالی کشور ندارند، یا خدای نکرده جاسوس و دشمن هستند و قصد اخلال در اقتصاد کشور را دارند و دسته سوم که اتفاقاً اکثراً عضو این دسته هستند، تا به امروز دستشان در رانت عظیم و گسترده اختلاف نرخ ارز بوده و حالا با منطقی شدن آن، صدای آنها بلند شده و جمله دوم این است که اگر دولت پزشکیان تا به امروز یک تصمیم درست اقتصادی گرفته باشد، قطعاً همین تصمیم است.
دیروز همتی در مجلس حاضر شد و به بیان نکاتی پرداخت و برای اولین بار شاهد بودیم که یک نفر شفاف، صریح و روشن در مورد نرخ ارز نظرات کارشناسانه و اقتصادی را بیان کرد و صحبت نمود... بله، شنیدن واقعیت سخت است، اما اگر کسی میخواهد تصمیم درست بگیرد، باید از شعار و تفکرات مالیخولیایی و حرفهای صد من یک غاز دور باشد.
واقعا نمیدانیم چرا دیروز برخی به این حرفها واکنش منفی نشان دادند. او کاملاً داشت واقعیتها را بیان میکرد و اتفاقاً مسیری که پیش گرفته شده، مسیر درستی است و برخی که در حال حاضر منافع خود را بهواسطه جریان نرخ ارز ترجیحی در خطر میبینند، سر و صدایشان بلند شده است. در سه سال گذشته بیش از ۲۰۰۰ همت یعنی سه برابر کسری بودجه سال گذشته و امسال، منافع نرخ ارز را به جیب زدند و امروز ژست دفاع از مردم را میگیرند. در حالی که اکثر آنها ارز ترجیحی گرفتند، اما کالا را با دلار آزاد و ثانیه به ثانیه ارز در بازار فروختند. حرف همتی درست است؛ میگوید سه سال نرخ ارز ترجیحی گرفته، چرا این سه سال تورم بالای 40درصد بود؟!
یک نفر پیدا شده با صدای بلند، با عقل اقتصادی و فهم درست از مشکلات فریاد میزند که این پادشاه لخت است، اما بقیه دل و جرأت تایید را ندارند و یا بهتر بگوییم منافع چرب و شیرین آنها، زبانهایشان را بسته و حرف نمیزنند... یک نفر پیدا شده با صدای بلند فریاد میزند که این اسب زین شده شما، الاغ مریضی بیش نبوده و باید برای جلوگیری از مرگ او فکری کرد. اما چون زبانش تلخ و بیان واقعیتها دشوار است، کسی او را نمیپذیرد... امروز به اطراف خود نگاه کنید. بوی گند ناکارآمدی و سیاستهای غلط گذشته که برخی چت مغز و اسکل با سیاستهای دولتی و کمونیستی پیاده کردند، امروز همه جا را برداشته است. بوی تعفن قیمتگذاری دستوری این جنازه اقتصادی امروز بلند شده و همه ژست منتقد گرفتند. در حالی که خودشان دستاندرکار این رویداد و کشتار اقتصادی بودند. در برق و گاز و هزاران موضوع دیگر با سیاستهای غلط جلوی سرمایهگذاری گرفته شده و امروز کمبود و کسریها به چشم میخورد.
اتفاقاً به نظر مسیر درستی در مورد نرخ ارز گرفته شده و این، آن چیزی است که بخشی از جراحیهای اقتصادی لازم برای اقتصاد کشور بوده و قطعاً روشن است که برخی که منافع خود را تا به امروز از این کاسبی میدیدند، سر و صدایشان بلند شود... عده قلیلی که این رانت عظیم ارزی را به جیب میزدند و ژست دفاع از مردم را میگرفتند، در حالی که طی این سال ها خون مردم را با دریافت ارز دولتی و فروش به نرخ آزاد در شیشه کردند.
اما حرفمان چیست؟ حرفمان این است که اگر دین و وجدان ندارید، عقل که دارید. لااقل از تصمیمات و حرف درست دفاع کنید. تعجبمان از بچههای بازار سرمایه و اقتصاددانهاست که این شرایط را میبینند، اما زبان فروخفتهاند... نباید هیچ انتظاری از شرکتهایی که منتفع این موضوع بودند، داشت. کسانی که امروز مخالفت میکنند و یا شرکتهایی که حرف نمیزنند، دلیلش روشن و واضح است. بازی و کاسبی آنها نیز به هم خورده است. جای اینکه شرکتهای دولتی و شبه دولتی که از این موضوع منفعت میبرند حامی این جریان باشد، امروز سکوت کردند. چرا؟ چون این رانت بخشی هم نصیب آنها میشد و افراد و اشخاص چه در بدنه دولت چه در بدنه شرکتها، از این موضوع منفعت میبردند. حرف ما این است که اهالی بازار سرمایه و کارشناسان اقتصادی تمام قد باید پشت این تصمیم بایستند و از زمین بازی خود دفاع کنند. باز هم تاکید میکنیم اصلاً بحث بازار سرمایه و این موارد نیست. کمی با دید اقتصادی به ماجرا نگاه کنید. اگر این تصمیمات با عقل منطق و اقتصادی جور در میآید، چرا سکوت کردهاید؟! از این تصمیم درست دولت دفاع کنید. امروز، زمین جنگ ما نرخ ارز است. با کسانی که در این چند سال روبهروی بازار ایستادهاند و فردا به میدانهای دیگر کشیده میشود. به نظر حداقل نه برای بازار سرمایه که برای کشور و مسیر درست اقتصادی به این موضوع بپردازید.
و جمله آخر اینکه نه از شخص همتی که از تفکر افرادی مانند همتی باید دفاع کرد که گامهای درست اقتصادی را برداشتهاند و مسیر درستی را طی میکنند. انتظار همه از فعالان اقتصادی و بهخصوص بازار سرمایه این است که از این طرز فکر درست و مسیر درست دفاع کنند. صد البته اگر همین فردا اشتباهی از ایشان سر بزند، همینگونه که صراحتاً دفاع میکنیم، صراحتاً انتقاد هم خواهیم کرد. اما امروز در این بزنگاه حساس، بیان نظرات کارشناسان و روشن کردن مردم نقش ویژهای در پیشبرد این سیاست درست دارد.
https://betasahm1.ir/reports/2024/12/24/234254/
و جمله آخر اینکه نه از شخص همتی که از تفکر افرادی مانند همتی باید دفاع کرد که گامهای درست اقتصادی را برداشتهاند و مسیر درستی را طی میکنند. انتظار همه از فعالان اقتصادی و بهخصوص بازار سرمایه این است که از این طرز فکر درست و مسیر درست دفاع کنند. صد البته اگر همین فردا اشتباهی از ایشان سر بزند، همینگونه که صراحتاً دفاع میکنیم، صراحتاً انتقاد هم خواهیم کرد. اما امروز در این بزنگاه حساس، بیان نظرات کارشناسان و روشن کردن مردم نقش ویژهای در پیشبرد این سیاست درست دارد.
https://betasahm1.ir/reports/2024/12/24/234254/
بتاسهم
گزارش بازارامروز سه شنبه 4دی1403 — بتاسهم
دی ۴, ۱۴۰۳ گزارش بازارامروز سه شنبه 4دی1403
#شفن پاییز پرباری داشت
مهر 14061 میلیارد ریال فروش زد نرخ فروش ۱۴۰,۲۷۳,۲۴۹ ریال است در ابان خیلی خاص نبود و 7017 میلیارد ریال فروش داشت نرخ ۱۱۳,۰۴۱,۳۴۸ ریال است در آذر به عدد 19954 میلیارد ریالی رسیده است و نرخ ۱۶۳,۵۱۴,۱۶۷ ریال است .
در 9ماهه 101091
6ماهه به 59687 میلیاردریال رسیده بود
3 ماهه به 27774 میلیاردریال رسید
میانگین نرخ خوراک9 ماهه ۶۰,۲۵۵
ریال ثبت شده
مهر 14061 میلیارد ریال فروش زد نرخ فروش ۱۴۰,۲۷۳,۲۴۹ ریال است در ابان خیلی خاص نبود و 7017 میلیارد ریال فروش داشت نرخ ۱۱۳,۰۴۱,۳۴۸ ریال است در آذر به عدد 19954 میلیارد ریالی رسیده است و نرخ ۱۶۳,۵۱۴,۱۶۷ ریال است .
در 9ماهه 101091
6ماهه به 59687 میلیاردریال رسیده بود
3 ماهه به 27774 میلیاردریال رسید
میانگین نرخ خوراک9 ماهه ۶۰,۲۵۵
ریال ثبت شده