🔵🔴امتدادِ جنگ اوکراین و ختمِ رویاهای روسیه
✍🏻 #طوس_طهماسبی
🍂 چرا معتقدم که اگر جنگ اوکراین یک تا دو سال دیگر با شدت متوسط ادامه یابد، حتی اگر اوکراینیها نتوانند تمام سرزمینهای خود را آزاد کنند، دیگر چیزی به نام «ارتش بزرگ روسیه» یا روسیه به عنوان یک «قدرت جهانی» وجود نخواهد داشت؟
🍂 تصویر پیوست مربوط به مانور زاپادِ ۸۱ ارتش شوروی در آغاز دهه ۸۰ میلادی است. این بزرگترین رزمایش یک نیروی زمینی در تاریخ بود؛ مربوط به دورانِ اوج قدرت نظامیِ شوروی، کمی پیش از آغاز روند اضمحلال آن. در آن زمان، شوروی ۵۰ تا ۶۰ هزار تانک عملیاتی در اختیار داشت. پس از فروپاشی شوروی، روسیه بیش از ۳ تا ۵ هزار تانک را نتوانست در خدمت نگه دارد. شوروی ۱۳ هزار هواپیمای جنگی در اختیار داشت، حال آنکه هواپیماهای رزمی روسیه به ۱ هزار فروند هم نمیرسد.
❓اما آیا ارتش روسیه که همواره بر کمیت متکی بوده، توانست که در مقابل چنین کاهشِ قدرت تکاندهندهای، دکترین و فونداسیونِ نظامیِ جدیدی بر پایۀ کیفیت و فنآوریِ نظامی هوشمند بنا کند؟ به هیچ وجه!
🍂 سطح فنآوری ارتش روسیه امروز تفاوت ناچیزی با ارتش شوروی ۳۳ سال پیش دارد. شکستهای خردکنندۀ آنها در اوکراین، ریشه در همین واقعیت دارد.
🍂 شوروی کمونیستی ساختارِ صنعتیِ عظیمی بهوجود آورد که بر پایۀ «منطق اقتصادی»، مفهوم «بازدهی» و «تناسب با کشش بازارها» بنا نشدهبود. این ساختار زیانده، بهتدریج بهمعنای دقیق کلمه گندید و مضمحل شد. یلستین و پوتین ناچار شدند آن را تقریبا به تمامی تعطیل کنند.
🍂 روسیه برخلاف شوروی، یک «قدرت صنعتی» نبود و به یک «صادر کنندۀ مواد خام» تبدیل شد. روسیه با اختلاف، غنیترین کشور جهان از لحاظ «منابع زیرزمینی» است، اما امروز در ردهبندی اقتصاد جهانی، جایگاه ۱۱-ام را بهخود اختصاص دادهاست، در حالی که شوروی پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم، اقتصاد دوم جهان بود.
🍂 روسیه با یک دولت فاسد و مافیایی، بههیچوجه قادر نشده تا اقتصاد و تکنولوژی خود را بر پایهای جدید بنا کند.
🍂 روسیه در پارامترهای بنیادینِ توسعه و قدرت، تنها یک پیکرِ بدقواره، نیمهنصفه و زوار-در-رفته از دوران شوروی است. به همین سبب است که روسیه، قادر نشده در این سالها، سلاحهای واقعا جدیدی در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد. به همین سبب است که سلاحهای جدیدی نظیر سوخو پاکفا و تانکِ آرماتا، با این که ظاهرا تکمیل شدهاند، اما عملا وجود ندارند؛ چرا که بنیۀ اقتصادی و تکنولوژیِ لازم برای تکمیل آنها وجود ندارد. هند که شریک برنامۀ جنگندۀ نسل پنجم پاکفا بود، دریافت که این پروژه پوچ و توخالی است و کنارهگیری خود را اعلام کرد.
🍂 پوتین در طول بیش از ۱۰ سال دورۀ رونق ناشی از قیمت بالای نفت و گاز، توانست چند طرح نیمهکارهمانده از دوران شوروی را تکمیل کرده و در اختیار ارتش روسیه بگذارد. جنگندههای سوخو 30، 34 و 35، و نیز تانکهای T90 شامل طرح قدیم و جدید در این دسته قرار میگيرند. بدینترتیب، ۳۸۰ جنگندۀ جدید و حدود ۴۵۰ تانک جدید در اختیار ارتش روسیه قرار گرفت. امروز حدود ۶۰ فروند از این هواپیماهای جدید از بین رفتهاند و رقمی که در مقابل تولید شده، حدود ۱/۸ تلفات است.
🍂 در مورد نیروی زمینی، وضعیت بارها و بارها بدتر است. روسها نزدیک به ۵ هزار تانک و بیشترِ خدمه زرهی زبدۀ خود را از دست دادهاند. بیش از نیمی از تانکهای جدیدِ کمتعداد از میان رفتهاند. تولید نظامی روسها تا اینجا، بسیار کمتر از تلفات بوده و به همین سبب، ناچار شدهاند تانکهای قدیمی تولیدیِ ۵۰ تا ۷۰ سال پیش را از انبارها و از حالت ذخیره بیرون بیاورند.
🍂 بررسیها نشان داده با روند تولید و تلفات فعلی، روسها یکسال دیگر تقریبا تانکی در میدان نبرد ندارند. از سوی دیگر، هر چه آنها بهسوی تولید بیشتر جنگافزارهای سنگین بروند، فشار بر اقتصاد غیرنظامی روسیه بیشتر شده و زمینه برای «فروپاش اقتصادی دومِ» امپراتوری مسکو فراهمتر میگردد.
🍂 تلفات در زمینۀ نفربرها, توپهای خود-رانش و سیستمهای پدافندِ موشکی زمین به هوا هم بسیار زیاد بودهاست و در مجموع، رقمی حدود ۵ هزار دستگاه را شامل میشود.
🍂 روسها مشکل دیگری نیز دارند. آنها در زمینۀ فنآوری نظامیِ پیچیدۀ الکترونیک، خودکفا نیستند و در دو دهۀ آخیر، در این زمینه وابسته به قدرتهای غربی، بهخصوص فرانسه، بودهاند.
🍂 تحریمهایی که پس از اشغال کریمه، یعنی ۱۰ سال قبل اعمال شد، ارتش روسیه را دچارِ مشکلات جدی کرد. علت اینکه چرا روسها نتوانستند برتری هوایی بر فراز اوکراین را بدست گیرند و نیروی هوایی کوچک اوکراین را نابود کنند، مربوط به همین عقبماندگی در زمینه دانشِ پیشرفتۀ الکترونیک است.
🗄پست مرتبط
📕زوال ماشین جنگی روسیه
#نظامی #سیاست #روسیه
➖➖➖
@Naqdagin
@bestdiplomacy
✍🏻 #طوس_طهماسبی
🍂 چرا معتقدم که اگر جنگ اوکراین یک تا دو سال دیگر با شدت متوسط ادامه یابد، حتی اگر اوکراینیها نتوانند تمام سرزمینهای خود را آزاد کنند، دیگر چیزی به نام «ارتش بزرگ روسیه» یا روسیه به عنوان یک «قدرت جهانی» وجود نخواهد داشت؟
🍂 تصویر پیوست مربوط به مانور زاپادِ ۸۱ ارتش شوروی در آغاز دهه ۸۰ میلادی است. این بزرگترین رزمایش یک نیروی زمینی در تاریخ بود؛ مربوط به دورانِ اوج قدرت نظامیِ شوروی، کمی پیش از آغاز روند اضمحلال آن. در آن زمان، شوروی ۵۰ تا ۶۰ هزار تانک عملیاتی در اختیار داشت. پس از فروپاشی شوروی، روسیه بیش از ۳ تا ۵ هزار تانک را نتوانست در خدمت نگه دارد. شوروی ۱۳ هزار هواپیمای جنگی در اختیار داشت، حال آنکه هواپیماهای رزمی روسیه به ۱ هزار فروند هم نمیرسد.
❓اما آیا ارتش روسیه که همواره بر کمیت متکی بوده، توانست که در مقابل چنین کاهشِ قدرت تکاندهندهای، دکترین و فونداسیونِ نظامیِ جدیدی بر پایۀ کیفیت و فنآوریِ نظامی هوشمند بنا کند؟ به هیچ وجه!
🍂 سطح فنآوری ارتش روسیه امروز تفاوت ناچیزی با ارتش شوروی ۳۳ سال پیش دارد. شکستهای خردکنندۀ آنها در اوکراین، ریشه در همین واقعیت دارد.
🍂 شوروی کمونیستی ساختارِ صنعتیِ عظیمی بهوجود آورد که بر پایۀ «منطق اقتصادی»، مفهوم «بازدهی» و «تناسب با کشش بازارها» بنا نشدهبود. این ساختار زیانده، بهتدریج بهمعنای دقیق کلمه گندید و مضمحل شد. یلستین و پوتین ناچار شدند آن را تقریبا به تمامی تعطیل کنند.
🍂 روسیه برخلاف شوروی، یک «قدرت صنعتی» نبود و به یک «صادر کنندۀ مواد خام» تبدیل شد. روسیه با اختلاف، غنیترین کشور جهان از لحاظ «منابع زیرزمینی» است، اما امروز در ردهبندی اقتصاد جهانی، جایگاه ۱۱-ام را بهخود اختصاص دادهاست، در حالی که شوروی پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم، اقتصاد دوم جهان بود.
🍂 روسیه با یک دولت فاسد و مافیایی، بههیچوجه قادر نشده تا اقتصاد و تکنولوژی خود را بر پایهای جدید بنا کند.
🍂 روسیه در پارامترهای بنیادینِ توسعه و قدرت، تنها یک پیکرِ بدقواره، نیمهنصفه و زوار-در-رفته از دوران شوروی است. به همین سبب است که روسیه، قادر نشده در این سالها، سلاحهای واقعا جدیدی در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد. به همین سبب است که سلاحهای جدیدی نظیر سوخو پاکفا و تانکِ آرماتا، با این که ظاهرا تکمیل شدهاند، اما عملا وجود ندارند؛ چرا که بنیۀ اقتصادی و تکنولوژیِ لازم برای تکمیل آنها وجود ندارد. هند که شریک برنامۀ جنگندۀ نسل پنجم پاکفا بود، دریافت که این پروژه پوچ و توخالی است و کنارهگیری خود را اعلام کرد.
🍂 پوتین در طول بیش از ۱۰ سال دورۀ رونق ناشی از قیمت بالای نفت و گاز، توانست چند طرح نیمهکارهمانده از دوران شوروی را تکمیل کرده و در اختیار ارتش روسیه بگذارد. جنگندههای سوخو 30، 34 و 35، و نیز تانکهای T90 شامل طرح قدیم و جدید در این دسته قرار میگيرند. بدینترتیب، ۳۸۰ جنگندۀ جدید و حدود ۴۵۰ تانک جدید در اختیار ارتش روسیه قرار گرفت. امروز حدود ۶۰ فروند از این هواپیماهای جدید از بین رفتهاند و رقمی که در مقابل تولید شده، حدود ۱/۸ تلفات است.
🍂 در مورد نیروی زمینی، وضعیت بارها و بارها بدتر است. روسها نزدیک به ۵ هزار تانک و بیشترِ خدمه زرهی زبدۀ خود را از دست دادهاند. بیش از نیمی از تانکهای جدیدِ کمتعداد از میان رفتهاند. تولید نظامی روسها تا اینجا، بسیار کمتر از تلفات بوده و به همین سبب، ناچار شدهاند تانکهای قدیمی تولیدیِ ۵۰ تا ۷۰ سال پیش را از انبارها و از حالت ذخیره بیرون بیاورند.
🍂 بررسیها نشان داده با روند تولید و تلفات فعلی، روسها یکسال دیگر تقریبا تانکی در میدان نبرد ندارند. از سوی دیگر، هر چه آنها بهسوی تولید بیشتر جنگافزارهای سنگین بروند، فشار بر اقتصاد غیرنظامی روسیه بیشتر شده و زمینه برای «فروپاش اقتصادی دومِ» امپراتوری مسکو فراهمتر میگردد.
🍂 تلفات در زمینۀ نفربرها, توپهای خود-رانش و سیستمهای پدافندِ موشکی زمین به هوا هم بسیار زیاد بودهاست و در مجموع، رقمی حدود ۵ هزار دستگاه را شامل میشود.
🍂 روسها مشکل دیگری نیز دارند. آنها در زمینۀ فنآوری نظامیِ پیچیدۀ الکترونیک، خودکفا نیستند و در دو دهۀ آخیر، در این زمینه وابسته به قدرتهای غربی، بهخصوص فرانسه، بودهاند.
🍂 تحریمهایی که پس از اشغال کریمه، یعنی ۱۰ سال قبل اعمال شد، ارتش روسیه را دچارِ مشکلات جدی کرد. علت اینکه چرا روسها نتوانستند برتری هوایی بر فراز اوکراین را بدست گیرند و نیروی هوایی کوچک اوکراین را نابود کنند، مربوط به همین عقبماندگی در زمینه دانشِ پیشرفتۀ الکترونیک است.
🗄پست مرتبط
📕زوال ماشین جنگی روسیه
#نظامی #سیاست #روسیه
➖➖➖
@Naqdagin
@bestdiplomacy
Telegram
نقدآگین
📘زوال ماشین جنگی روسیه
✍🏻 #طوس_طهماسبی
🍂 چند روز پس از دریافت تعدادی از جنگندههای F16، اوکراینیها در اقدامی عجیب و غافلگیرانه، با نیرویی کم، در حد دو گردانِ مکانیزه، به استان کورسک روسیه حمله کرده و پیشروی تا عمقِ ۴۰ کیلومتری، نزدیک به ۴۰۰ کیلومتر مربع…
✍🏻 #طوس_طهماسبی
🍂 چند روز پس از دریافت تعدادی از جنگندههای F16، اوکراینیها در اقدامی عجیب و غافلگیرانه، با نیرویی کم، در حد دو گردانِ مکانیزه، به استان کورسک روسیه حمله کرده و پیشروی تا عمقِ ۴۰ کیلومتری، نزدیک به ۴۰۰ کیلومتر مربع…
Audio
فایل صوتی
سخنرانی مجازی جواد رنجبر درخشیلر
صلح در حوزه تمدنی ایرانشهر
در دانشگاه آنلاین روشن افغانستان
چهارشنبه ۲۴ مرداد / اسد ۱۴۰۳
www.tg-me.com/melliiran
سخنرانی مجازی جواد رنجبر درخشیلر
صلح در حوزه تمدنی ایرانشهر
در دانشگاه آنلاین روشن افغانستان
چهارشنبه ۲۴ مرداد / اسد ۱۴۰۳
www.tg-me.com/melliiran
🔵🔴جامعهشناسان میگویند در آینده فقر بهصورت عادلانه بین تمام ایرانیان تقسیم خواهد شد؛
👈در مسیــر فقر مطلق
جامعه به سمت فقر مطلق پیش میرود؛ فقری که به درآمد و امکانات و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی گره خورده است.
پژوهشگران اجتماعی دور هم جمع شدند تا درباره آینده اجتماعی ایران در مواجهه با فقر و نابرابری بحث کنند. آنها اعلام کردند که یکسوم جمعیت کشور با فقر مطلق دستوپنجه نرم میکند. بخشی از گروههای اجتماعی درگیر گرسنگیاند. بخشی دیگر شکاف طبقاتی و ناامنی را تجربه میکنند که درنهایت تبدیل به اعتراضات خیابانی شده و در آینده با تکرار سیاستهای شکستخورده قبلی، تاریخ جدیدی از اعتراضات ثبت خواهد شد.
یک سوم خانوارهای ایرانی با فقر مطلق مواجه اند
مقصود فراستخواه، جامعهشناس:
نمیتوان فقر را با عدد و رقم بیان کرد چراکه به مصاحبه و توصیف عمیق نیاز دارد، گفت: «تنها میتوان سطحیترین لایههای فقر را با عدد و رقم توصیف کرد. براساس تحقیقاتی که داشتم، یکسوم خانوارهای ایرانی حداقل بهنوعی با خط فقر مطلق مواجهاند. البته اینها مربوط به افراد زیر خط فقر نیست. ما با گروهی مواجهایم که گرسنگی میکشند و با کمترین میزان کالری زندگی میگذرانند. در شاخص گرسنگی جهانی، در سال گذشته ایران جزو 10 کشور با گرسنگی پایین بود. درحالیکه گزارشهای میدانی نشان میدهد که در کشور میلیونها نفر با گرسنگی زندگی میکنند.»
توزیع عادلانه فقر
زهرا کاویانی، پژوهشگر اقتصادی:
فقر یک پدیده بینرشتهای و متغیری است که زاده سیاستهای اقتصادی است: «یعنی آنچه فقر را ایجاد میکند، سیاستهای اقتصادی است که فقر را میآورد اما پیامدهای اجتماعی دارد، وقتی کلان روندها را نگاه میکنید، همزمان که اقتصادها رشد میکنند، تولید ناخالص داخلی سرانهشان بالا میرود و فقر هم در آنها کاهش مییابد. در تمام کشورهای ثروتمند که بالاترین درآمد سرانه را داریم، همچنان فقر دیده میشود، ما کشوری با نرخ فقر صفر نداریم. در تمام کشورها زمانی که رشد اقتصادی رخ میدهد، یک عده از افرادی هستند که از رشد اقتصادی باز میمانند، اینها افرادی هستند که دولتها در قبالشان مسئول هستند. باید سیاستهای حمایتی برایشان داشته باشند. اینها فقیر هستند. اینکه چه چیزی فقر را بهوجود میآورد، چه اقتصادی فقرزاست و چه سیاستهایی فقرزداست؟ باید به کارکردهای اقتصادی توجه کرد.»
فقیرتر شدن مردم از سال 91
«اگر روند فقر در کشور را بررسی کنیم متوجه میشویم که پایینترین نرخ فقر در ایران، مربوط به سالهای 80 تا 85 است. بعد از آن سالها، یعنی از سال 85، روند فزاینده فقر در کشور شروع شد که 15 درصد بود. یعنی 15 درصد جمعیت کشور زیرخط فقر قرار داشتند. این خط فقری که به آن اشاره میکنم، نتیجه مطالعهای است که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شروع و توسط وزارت رفاه منتشر شد و بهعنوان خط فقر کشور در سالهای 99 و 1400 شناخته شد.»
ارتباط درآمد و فقر
ناهید سرداری، جامعهشناس:
«باید فقر را در جامعه هدایت و برای کاهش آن اقدام کرد. از فقر تعاریف مختلفی میشود که دو بُعد دارد؛ فقر نسبی و مطلق. فقر مطلق به درآمد و ناتوانی در تامین حداقل استانداردهای زندگی گفته میشود، اما فقر نسبی به ناتوانی افراد در دسترسی به یکسری از امکانات گفته میشود. یعنی امکاناتی که جامعه بهعنوان وضعیت مطلوب میشناسد. باتوجه به این تعریف، فقر و نابرابری با هم مساوی است. یکی از شاخصهایی که فقر را با آن مقایسه میکنند، پایین بودن درآمد است.»
فقر دو رویکرد دارد؛ فقر درآمدی و فقر قابلیتی. فقر درآمدی تکبعدی است، اما فقر قابلیتی شاخصهای اجتماعی و انسانی را بررسی میکند که قابل مشاهده هم نیست: «درآمد را بهعنوان وسیلهای برای دسترسی به امکانات میشناسند، به همین دلیل فقر را با پایینبودن درآمد یکی میداند که شکاف طبقاتی ایجاد میکند و منتهی به اعتراضات خیابانی میشود. همچنین مردم احساس ناامنی میکنند.»
با فقر آماری مواجهایم
فرشاد اسماعیلی، پژوهشگر روابط کار:
«هنوز نمیدانیم چند میلیون کارگر در کشور داریم، نمیدانیم چند میلیون بیمهشده هستند، هرچه هستند، آمار جمعیتی است. در کشور سیاست ندادن آمارها و عقیمبودن آنها پیاده میشود. ما نمیدانیم باید درباره چه جمعیتی حرف بزنیم. در سازمان تامین اجتماعی آمار بیمهشدهها را داریم اما نمیدانیم از این تعداد چند نفر کارگر هستند. نمیدانیم تحصیلاتشان چقدر است، در جلسات شورایعالی دستمزد، عدد و آمارهای اعلامشده قابل اتکا نیستند؛ چرا که همه تخمینزده شدهاند.
سازمان پزشکی قانونی، اعلام کرد که در سال گذشته روزانه 5 تا 6 نفر در روز بهدلیل حوادث کار، جانشان را از دست دادهاند، اما وزارت کار این تعداد را یک تا دو نفر اعلام کرده است.»/ دنیای اقتصاد
T.me/bestdiplomacy
👈در مسیــر فقر مطلق
جامعه به سمت فقر مطلق پیش میرود؛ فقری که به درآمد و امکانات و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی گره خورده است.
پژوهشگران اجتماعی دور هم جمع شدند تا درباره آینده اجتماعی ایران در مواجهه با فقر و نابرابری بحث کنند. آنها اعلام کردند که یکسوم جمعیت کشور با فقر مطلق دستوپنجه نرم میکند. بخشی از گروههای اجتماعی درگیر گرسنگیاند. بخشی دیگر شکاف طبقاتی و ناامنی را تجربه میکنند که درنهایت تبدیل به اعتراضات خیابانی شده و در آینده با تکرار سیاستهای شکستخورده قبلی، تاریخ جدیدی از اعتراضات ثبت خواهد شد.
یک سوم خانوارهای ایرانی با فقر مطلق مواجه اند
مقصود فراستخواه، جامعهشناس:
نمیتوان فقر را با عدد و رقم بیان کرد چراکه به مصاحبه و توصیف عمیق نیاز دارد، گفت: «تنها میتوان سطحیترین لایههای فقر را با عدد و رقم توصیف کرد. براساس تحقیقاتی که داشتم، یکسوم خانوارهای ایرانی حداقل بهنوعی با خط فقر مطلق مواجهاند. البته اینها مربوط به افراد زیر خط فقر نیست. ما با گروهی مواجهایم که گرسنگی میکشند و با کمترین میزان کالری زندگی میگذرانند. در شاخص گرسنگی جهانی، در سال گذشته ایران جزو 10 کشور با گرسنگی پایین بود. درحالیکه گزارشهای میدانی نشان میدهد که در کشور میلیونها نفر با گرسنگی زندگی میکنند.»
توزیع عادلانه فقر
زهرا کاویانی، پژوهشگر اقتصادی:
فقر یک پدیده بینرشتهای و متغیری است که زاده سیاستهای اقتصادی است: «یعنی آنچه فقر را ایجاد میکند، سیاستهای اقتصادی است که فقر را میآورد اما پیامدهای اجتماعی دارد، وقتی کلان روندها را نگاه میکنید، همزمان که اقتصادها رشد میکنند، تولید ناخالص داخلی سرانهشان بالا میرود و فقر هم در آنها کاهش مییابد. در تمام کشورهای ثروتمند که بالاترین درآمد سرانه را داریم، همچنان فقر دیده میشود، ما کشوری با نرخ فقر صفر نداریم. در تمام کشورها زمانی که رشد اقتصادی رخ میدهد، یک عده از افرادی هستند که از رشد اقتصادی باز میمانند، اینها افرادی هستند که دولتها در قبالشان مسئول هستند. باید سیاستهای حمایتی برایشان داشته باشند. اینها فقیر هستند. اینکه چه چیزی فقر را بهوجود میآورد، چه اقتصادی فقرزاست و چه سیاستهایی فقرزداست؟ باید به کارکردهای اقتصادی توجه کرد.»
فقیرتر شدن مردم از سال 91
«اگر روند فقر در کشور را بررسی کنیم متوجه میشویم که پایینترین نرخ فقر در ایران، مربوط به سالهای 80 تا 85 است. بعد از آن سالها، یعنی از سال 85، روند فزاینده فقر در کشور شروع شد که 15 درصد بود. یعنی 15 درصد جمعیت کشور زیرخط فقر قرار داشتند. این خط فقری که به آن اشاره میکنم، نتیجه مطالعهای است که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شروع و توسط وزارت رفاه منتشر شد و بهعنوان خط فقر کشور در سالهای 99 و 1400 شناخته شد.»
ارتباط درآمد و فقر
ناهید سرداری، جامعهشناس:
«باید فقر را در جامعه هدایت و برای کاهش آن اقدام کرد. از فقر تعاریف مختلفی میشود که دو بُعد دارد؛ فقر نسبی و مطلق. فقر مطلق به درآمد و ناتوانی در تامین حداقل استانداردهای زندگی گفته میشود، اما فقر نسبی به ناتوانی افراد در دسترسی به یکسری از امکانات گفته میشود. یعنی امکاناتی که جامعه بهعنوان وضعیت مطلوب میشناسد. باتوجه به این تعریف، فقر و نابرابری با هم مساوی است. یکی از شاخصهایی که فقر را با آن مقایسه میکنند، پایین بودن درآمد است.»
فقر دو رویکرد دارد؛ فقر درآمدی و فقر قابلیتی. فقر درآمدی تکبعدی است، اما فقر قابلیتی شاخصهای اجتماعی و انسانی را بررسی میکند که قابل مشاهده هم نیست: «درآمد را بهعنوان وسیلهای برای دسترسی به امکانات میشناسند، به همین دلیل فقر را با پایینبودن درآمد یکی میداند که شکاف طبقاتی ایجاد میکند و منتهی به اعتراضات خیابانی میشود. همچنین مردم احساس ناامنی میکنند.»
با فقر آماری مواجهایم
فرشاد اسماعیلی، پژوهشگر روابط کار:
«هنوز نمیدانیم چند میلیون کارگر در کشور داریم، نمیدانیم چند میلیون بیمهشده هستند، هرچه هستند، آمار جمعیتی است. در کشور سیاست ندادن آمارها و عقیمبودن آنها پیاده میشود. ما نمیدانیم باید درباره چه جمعیتی حرف بزنیم. در سازمان تامین اجتماعی آمار بیمهشدهها را داریم اما نمیدانیم از این تعداد چند نفر کارگر هستند. نمیدانیم تحصیلاتشان چقدر است، در جلسات شورایعالی دستمزد، عدد و آمارهای اعلامشده قابل اتکا نیستند؛ چرا که همه تخمینزده شدهاند.
سازمان پزشکی قانونی، اعلام کرد که در سال گذشته روزانه 5 تا 6 نفر در روز بهدلیل حوادث کار، جانشان را از دست دادهاند، اما وزارت کار این تعداد را یک تا دو نفر اعلام کرده است.»/ دنیای اقتصاد
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 تاریخسازترین وزیر خارجه آمریکا چگونه مخالف تاسیس اسرائیل بود؟
☑️ تاسیس اسرائیل یکی از نقاط بحران ساز در تاریخ سیاست خارجی آمریکا به شمار می رود و این مسئله باعث واگرایی در هیات حاکمه ایالات متحده شد که در راس آن جرج سی مارشال وزیر امور خارجه و هری ترومن رئیس جمهور وقت ایالات متحده حضور داشتند.
🔹 وزیر امور خارجه آمریکا که با طرح تاریخی خود و ایده مشهورش یعنی «طرح مارشال» سرنوشت جنگ سرد را تعیین کرد و معمار اتحادیه اروپا و اروپای نوین نام گرفت از مخالفان جدی تاسیس اسرائیل بوده است.
🔹 وزیر امورخارجه دولت هری ترومن به سه دلیل مخالف ایده تاسیس اسرائیل بوده است. مارشال البته در مخالفت خود تنها نبود بلکه بدنه نظامی-امنیتی آمریکا هم ارزیابی میکردند که دولت یهود فوراً از سوی اعراب مورد حمله قرار خواهد گرفت.
🔹 مارشال در وهله نخست از وقوع جنگ بین اسرائیل و کشورهای عربی واهمه داشت. دومین دلیل مخالفت مارشال با ایده تاسیس یک دولت کاملا یهودی، به اختلال احتمالی در واردات نفت آمریکا از کشورهای عربی برمیگشت که سال ها بعد در شوک نفتی 1973 در خلال جنگ یوم کیپور خودش را نشان داد.
🔹 دلیل سوم مخالفت مارشال این بود که او تصمیم ترومن برای به رسمیت شناختن اسرائیل را خارج از دریچه دیپلماسی و منافع ملی ایالات متحده و تحت تأثیر ملاحظات سیاست داخلی از جمله رضایت یهودیان پرنفوذ در آمریکا میدانست.
🔹 تمام پیش بینی های مارشال به ترتیب به وقوع پیوست اما ایالات متحده و اسرائیل توانستند از هریک از آن مهلکه ها بگریزند تا بعدها سناتور جو بایدن از ایالت دلاویر که امروز رئیس جمهور ایالات متحده شده است در نطق معروف خود بگوید حتی اگر اسرائیلی وجود نداشت باید آمریکا خودش یک اسرائیل درست می کرد.
🔹 با گذشت ۷۸ سال، پایه بحث های اساسی میان مارشال-ترومن پابرجاست. آیا اسرائیل در خدمت منافع ملی آمریکا بوده است یا باری گران قیمت و پرهزینه بر دوش ایالات متحده؟ آنچه مسلم است ماراتنی که جرج مارشال و هری ترومن به راه انداختند هنوز به خط پایان نرسیده است!
@World_Orders
T.me/bestdiplomacy
☑️ تاسیس اسرائیل یکی از نقاط بحران ساز در تاریخ سیاست خارجی آمریکا به شمار می رود و این مسئله باعث واگرایی در هیات حاکمه ایالات متحده شد که در راس آن جرج سی مارشال وزیر امور خارجه و هری ترومن رئیس جمهور وقت ایالات متحده حضور داشتند.
🔹 وزیر امور خارجه آمریکا که با طرح تاریخی خود و ایده مشهورش یعنی «طرح مارشال» سرنوشت جنگ سرد را تعیین کرد و معمار اتحادیه اروپا و اروپای نوین نام گرفت از مخالفان جدی تاسیس اسرائیل بوده است.
🔹 وزیر امورخارجه دولت هری ترومن به سه دلیل مخالف ایده تاسیس اسرائیل بوده است. مارشال البته در مخالفت خود تنها نبود بلکه بدنه نظامی-امنیتی آمریکا هم ارزیابی میکردند که دولت یهود فوراً از سوی اعراب مورد حمله قرار خواهد گرفت.
🔹 مارشال در وهله نخست از وقوع جنگ بین اسرائیل و کشورهای عربی واهمه داشت. دومین دلیل مخالفت مارشال با ایده تاسیس یک دولت کاملا یهودی، به اختلال احتمالی در واردات نفت آمریکا از کشورهای عربی برمیگشت که سال ها بعد در شوک نفتی 1973 در خلال جنگ یوم کیپور خودش را نشان داد.
🔹 دلیل سوم مخالفت مارشال این بود که او تصمیم ترومن برای به رسمیت شناختن اسرائیل را خارج از دریچه دیپلماسی و منافع ملی ایالات متحده و تحت تأثیر ملاحظات سیاست داخلی از جمله رضایت یهودیان پرنفوذ در آمریکا میدانست.
🔹 تمام پیش بینی های مارشال به ترتیب به وقوع پیوست اما ایالات متحده و اسرائیل توانستند از هریک از آن مهلکه ها بگریزند تا بعدها سناتور جو بایدن از ایالت دلاویر که امروز رئیس جمهور ایالات متحده شده است در نطق معروف خود بگوید حتی اگر اسرائیلی وجود نداشت باید آمریکا خودش یک اسرائیل درست می کرد.
🔹 با گذشت ۷۸ سال، پایه بحث های اساسی میان مارشال-ترومن پابرجاست. آیا اسرائیل در خدمت منافع ملی آمریکا بوده است یا باری گران قیمت و پرهزینه بر دوش ایالات متحده؟ آنچه مسلم است ماراتنی که جرج مارشال و هری ترومن به راه انداختند هنوز به خط پایان نرسیده است!
@World_Orders
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
آنجا که همهی مناسک بهجا آورده شود، ولی دنیا به دستِ یک مشت ستمگر و ریاکار اداره گردد، از انسانیّت چه میماند؟
آیین و نظم و قانون، همه برای آن است که «انسانیّت» مفهومِ واقعیِ خود را از دست ندهد، نه آنکه اسمی از آن بماند و خود هیچ!
#شهرزاد_قصهگو
کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
آیین و نظم و قانون، همه برای آن است که «انسانیّت» مفهومِ واقعیِ خود را از دست ندهد، نه آنکه اسمی از آن بماند و خود هیچ!
#شهرزاد_قصهگو
کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴پزشکیان میگوید:« قولی ندادم».عباس عراقچی هم گفته است:«برجام قابل احیاء نیست و تخاصم با آمریکا هم تمام نمیشود» و البته عدهای هم هورا میکشند برای این صداقتها.
🔦جاحظ میگوید از عالمی هر سوالی میپرسیدند میگفت:«نمیدانم» و هر روز جلسه درسش شلوغتر. فرزانهای پرسید چرا به مجلس درسش میروید؟ گفتند: «اقرار به ندانستن نیمِ علم است!». گفت:« آری اما نیمه بیارزش آن!».
✍سهند ایرانمهر
@bestdiplomacy
«تنها کابینه ای که وزیری میگوید نمیخواستم انتخاب شوم و به اجبار مرا آوردند وزیری از کابینه پزشکیان است
وزیری که هرچه داشت و نداشت در کابینه روحانی انجام داده بود»
🔦جاحظ میگوید از عالمی هر سوالی میپرسیدند میگفت:«نمیدانم» و هر روز جلسه درسش شلوغتر. فرزانهای پرسید چرا به مجلس درسش میروید؟ گفتند: «اقرار به ندانستن نیمِ علم است!». گفت:« آری اما نیمه بیارزش آن!».
✍سهند ایرانمهر
@bestdiplomacy
«تنها کابینه ای که وزیری میگوید نمیخواستم انتخاب شوم و به اجبار مرا آوردند وزیری از کابینه پزشکیان است
وزیری که هرچه داشت و نداشت در کابینه روحانی انجام داده بود»
🔵🔴در ضرورت اتخاذ سیاست "همه یا هیچ"
✍عیسی سحرخیز
نتایج آرای کمیسیون های مختلف مجلس از جمله کمیسیون برنامه و بودجه که مدعی هستند نقش "کمیسیون مادر" را بازی می کند، بر آن چه قابل که پیش بینی بود، صحه گذارد؛ هرچند که جریان خوش بین و خوش خیال این واقعیت را قبول نمی کردند و هنوز هم به راحتی پذیرای آن نمی باشند.
دکتر پزشکیان آرمان گرایانه دولت وفاق ملی و فراجناحی معرفی کرد، اما کمیسیون ها و در پی آن اکثریت نمایندگان در صحن مجلس به وزرای پیشنهادی آرای سیاسی و جناحی داده و می دهند.
درنتیجه، در صحنه عمل وزرای نسبتا مطلوب ملت حذف یا مجبور به توبه و همکاری می شوند و وزرای منصوب به حاکمیت با آرای بالا انتخاب می گردند.
با توجه به روند پیش رو، دکتر پزشکیان یا از همین ابتدا باید تن به سازش دهد یا "مشی و منش" و "برنامه و روش" خود را به صورت بنیانی تغییر دهد و از این پس مقتدرانه سیاست "همه یا هیچ" را پیش بگیرد.
رئیس جمهور منتخب لازم است از هم اکنون با تکیه بر آرای ملت و حتی اکثریت مردمی که رای نداده اند، قاطعانه و علنی، به صورت شفاف و روشن، اعلام کند یا همه وزرای پیشنهادی را می پذیرید یا لیست پیشین را پس می گیرم و "لیست جدید یک دست" معرفی خواهم کرد و به هیچ وجه با سیاست "یک بام و دو هوا" کنار نخواهم آمد.
آیا پزشکیان مرد چنین میدانی است؟
امید است که باشد، چون اگر نباشد روز به روز دوروبر خویش را بیش از پیش خالی خواهد دید و برای ماندن بر مسند قدرت چاره ای جز این نخواهد داشت که بیشتر و بیشتر به هسته سخت قدرت نزدیک شود و به حمایت فراقانونی رهبری دل ببندد.
آیا این چاره کار است و آن چه جبهه اصلاحات و حامیانش در انتخابات دنبال می کردند؟
T.me/bestdiplomacy
✍عیسی سحرخیز
نتایج آرای کمیسیون های مختلف مجلس از جمله کمیسیون برنامه و بودجه که مدعی هستند نقش "کمیسیون مادر" را بازی می کند، بر آن چه قابل که پیش بینی بود، صحه گذارد؛ هرچند که جریان خوش بین و خوش خیال این واقعیت را قبول نمی کردند و هنوز هم به راحتی پذیرای آن نمی باشند.
دکتر پزشکیان آرمان گرایانه دولت وفاق ملی و فراجناحی معرفی کرد، اما کمیسیون ها و در پی آن اکثریت نمایندگان در صحن مجلس به وزرای پیشنهادی آرای سیاسی و جناحی داده و می دهند.
درنتیجه، در صحنه عمل وزرای نسبتا مطلوب ملت حذف یا مجبور به توبه و همکاری می شوند و وزرای منصوب به حاکمیت با آرای بالا انتخاب می گردند.
با توجه به روند پیش رو، دکتر پزشکیان یا از همین ابتدا باید تن به سازش دهد یا "مشی و منش" و "برنامه و روش" خود را به صورت بنیانی تغییر دهد و از این پس مقتدرانه سیاست "همه یا هیچ" را پیش بگیرد.
رئیس جمهور منتخب لازم است از هم اکنون با تکیه بر آرای ملت و حتی اکثریت مردمی که رای نداده اند، قاطعانه و علنی، به صورت شفاف و روشن، اعلام کند یا همه وزرای پیشنهادی را می پذیرید یا لیست پیشین را پس می گیرم و "لیست جدید یک دست" معرفی خواهم کرد و به هیچ وجه با سیاست "یک بام و دو هوا" کنار نخواهم آمد.
آیا پزشکیان مرد چنین میدانی است؟
امید است که باشد، چون اگر نباشد روز به روز دوروبر خویش را بیش از پیش خالی خواهد دید و برای ماندن بر مسند قدرت چاره ای جز این نخواهد داشت که بیشتر و بیشتر به هسته سخت قدرت نزدیک شود و به حمایت فراقانونی رهبری دل ببندد.
آیا این چاره کار است و آن چه جبهه اصلاحات و حامیانش در انتخابات دنبال می کردند؟
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 الیناسیون در موجودیتِ دیگری/ تأملی بر سیاستهای زبانی مدیرکل شبکۀ سهند و رو شدنِ دستِ پانترکانِ آذربایجانستیز
✍️ سالار سیفالدینی
در پی اظهاراتِ علمی آقای اکبر رضایی، مدیرکل صداوسیمای مرکز استانِ آذربایجان شرقی (شبکۀ سهند) پیرامونِ بایستگی استفاده از زبانِ اصیلِ آذربایجانی در این رسانه و در نتیجه پرهیز از وارد کردنِ واژههای برساختۀ آنسوی مرز، خاطر گروهی از پانترکیستها را که ظاهراً مدعیاند دغدغۀ «زبانِ مادری» دارند، مشوّش کرده و در عرض چند روز گذشته، تعدادی از رسانهها و عناصر تجزیهطلب با حمله به اکبر رضایی نسبت به دغدغۀ او در خصوصِ حفظِ اصالتِ زبانِ آذربایجانی، واکنشِ منفی نشان دادهاند.
اما مگر نه این است که جریاناتِ تجزیهطلب، تاکنون، پشتِ «زبانِ مادری» استتار کرده و مدعی حفظ آن بودند! پس چرا اکنون به جای استقبال از اظهاراتِ اکبر رضایی به او حمله میکنند؟ مگر نه اینکه همین گروه، سالها چنین تبلیغ کردهاند که زبانِ آذربایجانی به قدری قوی است که نیازمند هیچ زبانِ دیگری نیست؟ با این وجود، چرا وقتی همین سخنان در عمل از سوی مدیرکل شبکۀ سهند تبدیل به سیاستِ اعلامی میشود، عکسالعمل منفی نشان میدهند؟ مادام که زبانِ آذربایجانی آنقدر نیرومند است پس چه حاجتی به استفاده از لغاتِ برساختۀ ترکی استانبولی و باکویی؟ کسیکه که مدعی توانمندی زبانِ آذربایجانی است چرا باید از واژههایی مانند کولتور، اونیورسیته، اندیسکوپدی، بلدیه، یانقین و ... استفاده کند؟
اکبر رضایی یک نکتۀ دیگر را نیز مورد توجه قرارداده و گفته است که گویشِ معیار تبریز و در نتیجه زبانِ آذربایجانِ ایران باید ملاک قرار گرفته و منشأ تأثیرگذاری بر سایر کشورها یا مناطق قرار بگیرد. این نکته نیز به شدت، موجبِ خشمِ پانتُرکان شده است! باید پرسید چرا عناصری که دم از هویتطلبی میزدند، با این سیاست، مشکل دارند و نمیخواهند، تبریز به مرکزِ تأثیرگذاری (نه تأثیرپذیری) تبدیل شود؟
البته برای کسانی که زمانِ خود را با ساعتِ باکو تنظیم میکنند و مانند تودهایهایی که به هوای زمستانی مسکو در مهر ماه پالتو میپوشیدند، مقلد و پیرو سیاستهای بیگانهاند، این سخنان، سخت، گران آمده، والا هر شخص وطنخواهی از این سیاست باید استقبال کند.
این موضع نشان میدهد که پانترکان به فکر استقلال و توانمندی زبانِ آذربایجانی نیستند، بلکه الیناسیون این زبان را در تُرکی استانبولی و باکویی به عنوان یک هدف دنبال میکنند. الیناسیون، پیش از آنکه از سوی مارکس به معنای از خودبیگانگی مورد استفاده قرار بگیرد، یک معنای قدیمی (قرون وسطایی) نیز داشت و در زبانهای اروپایی به مفهومِ انتقالِ مالکیت از خود به دیگری است. عناصر فوق نیز به شرحی که گذشت، مالکیتِ عقل و روح خود را به خارجی سپرده و از خود بیگانه شدهاند. واژههای برساختهای مثل یانقین در هیچ نقطه از آذربایجان رایج نیست. برای مثال در آذربایجان از «الو» یا «اوت توتماخ» بجای آتشسوزی استفاده میشود که همین واژۀ «الو» در سایر نقاطِ ایران مانند اصفهان نیز رایج است.
بماند که در خودِ ترکیه از واژه «آتش» به وفور استفاده میشود، چه در معنای اول آن و چه در معنای نظامی آن. کافی است یک نفر عبارت ateş altında را در گوگل جستجو کند تا حجم استفاده از این واژه را متوجه شود.
همچنین در ترکیه و زبانِ ترکی استانبولی به ادارۀ آتشنشانی، «اطفائیه» و به آتشنشان نیز «اطفائیهجی» گویند نه خبری از واژۀ برساختۀ «یانقین» است نه یانقینچی! خندهدار اینکه این عده ترجیح میدهند به فرهنگ بگویند «کولتور»، دانشگاه را «اونیورسیته» بخوانند و شهرداری را «بلدیه»!
اطلاعات پانترکیستها حتی در حوزۀ زبانِ ترکی نیز کاملاً محدود است. یک نمونۀ خندهدار آن، تلاش برای جایگزین کردنِ نوروز با کلمۀ «بایرام» در سالهای اخیر است. آنان با این توهم که چون نوروز، واژهای پارسی است، سعی میکنند از واژه «بایرام» استفاده کنند. کافی است یک نفر این عبارت را گوگل کند: ریشۀ واژۀ بایرام "bayram kelimesinin kökeni" آنگاه به دهها منبعِ آنلاین به زبانِ ترکی استانبولی دسترسی خواهد داشت که نشان میدهد، واژه بایرام از پدرام است و ریشۀ فارسی دارد.
پانترکیسم، محصولِ فراموشی تاریخی است، اما فراتر از آن، پروژۀ دشمنانِ کشور و ملت ایران برای تفرقه و جنون قومی است. اما مشکل اینجاست که فاقدِ پشتوانۀ تاریخی و ادبی نیز هست در نتیجه بیش از همه به زبانِ آذربایجانی لطمه میزند.
اظهاراتِ قابل تحسینِ مدیرکل شبکۀ سهند، نشان از تیزبینی و بینشِ آکادمیک به زبان و کیستی آذربایجان است و جا دارد سیاستی که هماکنون دنبال میشود از سوی سایر استانها به عنوانِ وحدترویه، به واحدها ابلاغ شود.
🔴 پینوشت کانال ایراندل:
هدف از بازنشرِ این یادداشت، دفاع از یک رویکرد درست است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 الیناسیون در موجودیتِ دیگری/ تأملی بر سیاستهای زبانی مدیرکل شبکۀ سهند و رو شدنِ دستِ پانترکانِ آذربایجانستیز
✍️ سالار سیفالدینی
در پی اظهاراتِ علمی آقای اکبر رضایی، مدیرکل صداوسیمای مرکز استانِ آذربایجان شرقی (شبکۀ سهند) پیرامونِ بایستگی استفاده از زبانِ اصیلِ آذربایجانی در این رسانه و در نتیجه پرهیز از وارد کردنِ واژههای برساختۀ آنسوی مرز، خاطر گروهی از پانترکیستها را که ظاهراً مدعیاند دغدغۀ «زبانِ مادری» دارند، مشوّش کرده و در عرض چند روز گذشته، تعدادی از رسانهها و عناصر تجزیهطلب با حمله به اکبر رضایی نسبت به دغدغۀ او در خصوصِ حفظِ اصالتِ زبانِ آذربایجانی، واکنشِ منفی نشان دادهاند.
اما مگر نه این است که جریاناتِ تجزیهطلب، تاکنون، پشتِ «زبانِ مادری» استتار کرده و مدعی حفظ آن بودند! پس چرا اکنون به جای استقبال از اظهاراتِ اکبر رضایی به او حمله میکنند؟ مگر نه اینکه همین گروه، سالها چنین تبلیغ کردهاند که زبانِ آذربایجانی به قدری قوی است که نیازمند هیچ زبانِ دیگری نیست؟ با این وجود، چرا وقتی همین سخنان در عمل از سوی مدیرکل شبکۀ سهند تبدیل به سیاستِ اعلامی میشود، عکسالعمل منفی نشان میدهند؟ مادام که زبانِ آذربایجانی آنقدر نیرومند است پس چه حاجتی به استفاده از لغاتِ برساختۀ ترکی استانبولی و باکویی؟ کسیکه که مدعی توانمندی زبانِ آذربایجانی است چرا باید از واژههایی مانند کولتور، اونیورسیته، اندیسکوپدی، بلدیه، یانقین و ... استفاده کند؟
اکبر رضایی یک نکتۀ دیگر را نیز مورد توجه قرارداده و گفته است که گویشِ معیار تبریز و در نتیجه زبانِ آذربایجانِ ایران باید ملاک قرار گرفته و منشأ تأثیرگذاری بر سایر کشورها یا مناطق قرار بگیرد. این نکته نیز به شدت، موجبِ خشمِ پانتُرکان شده است! باید پرسید چرا عناصری که دم از هویتطلبی میزدند، با این سیاست، مشکل دارند و نمیخواهند، تبریز به مرکزِ تأثیرگذاری (نه تأثیرپذیری) تبدیل شود؟
البته برای کسانی که زمانِ خود را با ساعتِ باکو تنظیم میکنند و مانند تودهایهایی که به هوای زمستانی مسکو در مهر ماه پالتو میپوشیدند، مقلد و پیرو سیاستهای بیگانهاند، این سخنان، سخت، گران آمده، والا هر شخص وطنخواهی از این سیاست باید استقبال کند.
این موضع نشان میدهد که پانترکان به فکر استقلال و توانمندی زبانِ آذربایجانی نیستند، بلکه الیناسیون این زبان را در تُرکی استانبولی و باکویی به عنوان یک هدف دنبال میکنند. الیناسیون، پیش از آنکه از سوی مارکس به معنای از خودبیگانگی مورد استفاده قرار بگیرد، یک معنای قدیمی (قرون وسطایی) نیز داشت و در زبانهای اروپایی به مفهومِ انتقالِ مالکیت از خود به دیگری است. عناصر فوق نیز به شرحی که گذشت، مالکیتِ عقل و روح خود را به خارجی سپرده و از خود بیگانه شدهاند. واژههای برساختهای مثل یانقین در هیچ نقطه از آذربایجان رایج نیست. برای مثال در آذربایجان از «الو» یا «اوت توتماخ» بجای آتشسوزی استفاده میشود که همین واژۀ «الو» در سایر نقاطِ ایران مانند اصفهان نیز رایج است.
بماند که در خودِ ترکیه از واژه «آتش» به وفور استفاده میشود، چه در معنای اول آن و چه در معنای نظامی آن. کافی است یک نفر عبارت ateş altında را در گوگل جستجو کند تا حجم استفاده از این واژه را متوجه شود.
همچنین در ترکیه و زبانِ ترکی استانبولی به ادارۀ آتشنشانی، «اطفائیه» و به آتشنشان نیز «اطفائیهجی» گویند نه خبری از واژۀ برساختۀ «یانقین» است نه یانقینچی! خندهدار اینکه این عده ترجیح میدهند به فرهنگ بگویند «کولتور»، دانشگاه را «اونیورسیته» بخوانند و شهرداری را «بلدیه»!
اطلاعات پانترکیستها حتی در حوزۀ زبانِ ترکی نیز کاملاً محدود است. یک نمونۀ خندهدار آن، تلاش برای جایگزین کردنِ نوروز با کلمۀ «بایرام» در سالهای اخیر است. آنان با این توهم که چون نوروز، واژهای پارسی است، سعی میکنند از واژه «بایرام» استفاده کنند. کافی است یک نفر این عبارت را گوگل کند: ریشۀ واژۀ بایرام "bayram kelimesinin kökeni" آنگاه به دهها منبعِ آنلاین به زبانِ ترکی استانبولی دسترسی خواهد داشت که نشان میدهد، واژه بایرام از پدرام است و ریشۀ فارسی دارد.
پانترکیسم، محصولِ فراموشی تاریخی است، اما فراتر از آن، پروژۀ دشمنانِ کشور و ملت ایران برای تفرقه و جنون قومی است. اما مشکل اینجاست که فاقدِ پشتوانۀ تاریخی و ادبی نیز هست در نتیجه بیش از همه به زبانِ آذربایجانی لطمه میزند.
اظهاراتِ قابل تحسینِ مدیرکل شبکۀ سهند، نشان از تیزبینی و بینشِ آکادمیک به زبان و کیستی آذربایجان است و جا دارد سیاستی که هماکنون دنبال میشود از سوی سایر استانها به عنوانِ وحدترویه، به واحدها ابلاغ شود.
🔴 پینوشت کانال ایراندل:
هدف از بازنشرِ این یادداشت، دفاع از یک رویکرد درست است.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🔵🔴استراتژی سه وجهی آمریکا برای حمله ایران به اسرائیل
✍ کامفرت ارو، رئیس و مدیر اندیشکده بینالمللی بحران
🌿 فارن پالیسی
🔹 اگر تلاشهای آمریکا برای محدود کردن چرخه تنش شکست بخورد، بدترین سناریوی ممکن احتمالا شامل حملهای از جانب ایران خواهد بود که تلفات و خسارات گسترده ای بر جای خواهد گذاشت و اسرائیل را ناگزیر از عملی کردن تهدیداتش برای انجام یک حمله همه جانبه به لبنان، گسترش جبهه نبرد در یمن با حوثیها و حمله به ساختار فرماندهی ایران یا اماکن مهم هستهای این کشور خواهد کرد. با چنین اقدامی ممکن است که تهران نتیجه بگیرد چیز دیگری برای از دست دادن ندارد. حملات نیروهای نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه که پس از مدتی مجددا از سر گرفته شده، ممکن است مجددا پای نیروهای آمریکایی را به درگیری های فعال در ابعاد گسترده باز نماید
🌿 خاورمیانه با لحظه خطرناکی روبروست. از زمان حمله حماس به اسرائیل و اقدام نظامی وحشیانه تل آویو در غزه منطقه در لبه پرتگاه حرکت می کند. هرچه جنگ غزه طولانی تر می شود، احتمال آغاز یک جنگ منطقه ای بالاتر می رود. به دنبال ترور اسماعیل هنیه، رهبر شاخه سیاسی حماس احتمالا یک چرخه شوم خشونت در حال پدیدار شدن است و ایران و متحدانش از جمله حزب الله در لبنان، حوثی ها در یمن و شبه نظامیان مقاومت اسلامی در عراق و سوریه در حال آماده شدن برای اقدام تلافی جویانه اسرائیل هستند.
🌿 در حالی که چشم انداز منطقه هولناک به نظر می رسد، تاریخچه تنش.های اخیر نشان می دهد که می توان از بروز یک چرخه خطرناک تشدید تنش بین دشمنان دیرین جلوگیری کرد. 19 روز پر استرس در ماه آوریل نشان داد که چگونه می توان به چنین هدفی دست یافت. پس از حمله هوایی اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق که منجر به کشته شدن چند فرمانده ارشد سپاه قدس شد، تهران یک حمله مستقیم بی سابقه و گسترده را علیه اسرائیل به اجرا گذاشت.
در آن ماجرا، این واقعیت که شبکه متحدان غیردولتی ایران عمدتا دست از ماشه کشیدند و سامانه های دفاع هوایی اسرائیل در کنار آمریکا و دیگر کشورهای غربی و عربی توانستند سطح آسیب را کاهش دهند و همچنین بسنده کردن اسرائیل به یک حمله محدود در داخل ایران مانع از بروز فاجعه شد.
🌿 اما این بار تاریخ ممکن است تکرار نشود.
این بار جنگ لفظی مقام های ایرانی و آنچه آنها به صورت مکرر به دیپلمات ها می گویند نشان می دهد که یک اقدام تلافی جویانه بزرگتر و احتمالا خسارت بار تر در جریان است که از جمله شامل حملات هماهنگ از جانب متحدان ایران خواهد بود. تهران ممکن است نگران اقدام تلافی جویانه اسرائیل باشد، اما به نظر می رسد که نگرانی آنها از شکل گیری این برداشت که ایران در برابر حمله اسرائیل رفتار منفعلانه ای داشته است به مراتب بیشتر است.
🌿 دستگاه امنیتی ایران نگران است که هر اقدامی کمتر از یک اقدام تلافی جویانه گسترده ممکن است این سیگنال را ارسال کند که تهران آماده تن دادن به ترور مقام های ایرانی و و رهبران نیروهای متحد این کشور توسط اسرائیل است. اسرائیل به نوبه خود این موضوع را روشن کرده که اگر ایران حمله ای انجام دهد، اقدام متقابل دردناکی انجام خواهد داد و حتی ممکن است دست به اقدام پیشدستانه بزند.
🌿 آمریکا و متحدانش در تلاش برای محدود کردن اقدام تلافی جویانه ایران و حزب الله یک استراتژی مدیریت ریسک سه وجهی را در پیش گرفتهاند: پیگیری آتشبس فوری در غزه؛ ارسال ادوات دفاعی بیشتر به اسرائیل و تلاش از طریق کانال های پشت پرده برای درخواست از ایران جهت محدود کردن دامنه اقدام تلافی جویانه اش.
🌿 اگر تلاش های آمریکا برای محدود کردن چرخه تنش شکست بخورد، بدترین سناریوی ممکن احتمالا شامل حمله ای از جانب ایران خواهد بود که تلفات و خسارات گسترده ای بر جای خواهد گذاشت و اسرائیل را ناگزیر از عملی کردن تهدیداتش برای انجام یک حمله همه جانبه به لبنان، گسترش جبهه نبرد در یمن با حوثی ها و حمله به ساختار فرماندهی ایران یا اماکن مهم هستهای این کشور خواهد کرد. چنین اقدامی ممکن است منجر به این شود که تهران نتیجه بگیرد چیز دیگری برای از دست دادن ندارد. حملات نیروهای نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه که پس از مدتی مجددا از سر گرفته شده، ممکن است پای نیروهای آمریکایی را به درگیریها باز کند. یعنی درگیری های محلی، حملات هدفمند محتاطانه و تبادل آتش در مناطقی بیرون از غزه به یک رویارویی بزرگتر تبدیل شود؛ یک جنگ منطقهای تمامعیار با تاثیراتی احتمالا مخرب بر تجارت جهانی، عرضه انرژی و تلفات انسانی بسیار بالا.
🌿 این سناریو همچنان قابل اجتناب است. هرچند که تلاش های آمریکا در حال حاضر بینتیجه مانده، اما این تلاش ها از این واقعیت سود می برد که نه واشنگتن و نه تهران به دنبال یک جنگ طولانی مدت نیستند.
کانال تحلیلی سیاسیون ایران
T.me/bestdiplomacy
✍ کامفرت ارو، رئیس و مدیر اندیشکده بینالمللی بحران
🌿 فارن پالیسی
🔹 اگر تلاشهای آمریکا برای محدود کردن چرخه تنش شکست بخورد، بدترین سناریوی ممکن احتمالا شامل حملهای از جانب ایران خواهد بود که تلفات و خسارات گسترده ای بر جای خواهد گذاشت و اسرائیل را ناگزیر از عملی کردن تهدیداتش برای انجام یک حمله همه جانبه به لبنان، گسترش جبهه نبرد در یمن با حوثیها و حمله به ساختار فرماندهی ایران یا اماکن مهم هستهای این کشور خواهد کرد. با چنین اقدامی ممکن است که تهران نتیجه بگیرد چیز دیگری برای از دست دادن ندارد. حملات نیروهای نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه که پس از مدتی مجددا از سر گرفته شده، ممکن است مجددا پای نیروهای آمریکایی را به درگیری های فعال در ابعاد گسترده باز نماید
🌿 خاورمیانه با لحظه خطرناکی روبروست. از زمان حمله حماس به اسرائیل و اقدام نظامی وحشیانه تل آویو در غزه منطقه در لبه پرتگاه حرکت می کند. هرچه جنگ غزه طولانی تر می شود، احتمال آغاز یک جنگ منطقه ای بالاتر می رود. به دنبال ترور اسماعیل هنیه، رهبر شاخه سیاسی حماس احتمالا یک چرخه شوم خشونت در حال پدیدار شدن است و ایران و متحدانش از جمله حزب الله در لبنان، حوثی ها در یمن و شبه نظامیان مقاومت اسلامی در عراق و سوریه در حال آماده شدن برای اقدام تلافی جویانه اسرائیل هستند.
🌿 در حالی که چشم انداز منطقه هولناک به نظر می رسد، تاریخچه تنش.های اخیر نشان می دهد که می توان از بروز یک چرخه خطرناک تشدید تنش بین دشمنان دیرین جلوگیری کرد. 19 روز پر استرس در ماه آوریل نشان داد که چگونه می توان به چنین هدفی دست یافت. پس از حمله هوایی اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق که منجر به کشته شدن چند فرمانده ارشد سپاه قدس شد، تهران یک حمله مستقیم بی سابقه و گسترده را علیه اسرائیل به اجرا گذاشت.
در آن ماجرا، این واقعیت که شبکه متحدان غیردولتی ایران عمدتا دست از ماشه کشیدند و سامانه های دفاع هوایی اسرائیل در کنار آمریکا و دیگر کشورهای غربی و عربی توانستند سطح آسیب را کاهش دهند و همچنین بسنده کردن اسرائیل به یک حمله محدود در داخل ایران مانع از بروز فاجعه شد.
🌿 اما این بار تاریخ ممکن است تکرار نشود.
این بار جنگ لفظی مقام های ایرانی و آنچه آنها به صورت مکرر به دیپلمات ها می گویند نشان می دهد که یک اقدام تلافی جویانه بزرگتر و احتمالا خسارت بار تر در جریان است که از جمله شامل حملات هماهنگ از جانب متحدان ایران خواهد بود. تهران ممکن است نگران اقدام تلافی جویانه اسرائیل باشد، اما به نظر می رسد که نگرانی آنها از شکل گیری این برداشت که ایران در برابر حمله اسرائیل رفتار منفعلانه ای داشته است به مراتب بیشتر است.
🌿 دستگاه امنیتی ایران نگران است که هر اقدامی کمتر از یک اقدام تلافی جویانه گسترده ممکن است این سیگنال را ارسال کند که تهران آماده تن دادن به ترور مقام های ایرانی و و رهبران نیروهای متحد این کشور توسط اسرائیل است. اسرائیل به نوبه خود این موضوع را روشن کرده که اگر ایران حمله ای انجام دهد، اقدام متقابل دردناکی انجام خواهد داد و حتی ممکن است دست به اقدام پیشدستانه بزند.
🌿 آمریکا و متحدانش در تلاش برای محدود کردن اقدام تلافی جویانه ایران و حزب الله یک استراتژی مدیریت ریسک سه وجهی را در پیش گرفتهاند: پیگیری آتشبس فوری در غزه؛ ارسال ادوات دفاعی بیشتر به اسرائیل و تلاش از طریق کانال های پشت پرده برای درخواست از ایران جهت محدود کردن دامنه اقدام تلافی جویانه اش.
🌿 اگر تلاش های آمریکا برای محدود کردن چرخه تنش شکست بخورد، بدترین سناریوی ممکن احتمالا شامل حمله ای از جانب ایران خواهد بود که تلفات و خسارات گسترده ای بر جای خواهد گذاشت و اسرائیل را ناگزیر از عملی کردن تهدیداتش برای انجام یک حمله همه جانبه به لبنان، گسترش جبهه نبرد در یمن با حوثی ها و حمله به ساختار فرماندهی ایران یا اماکن مهم هستهای این کشور خواهد کرد. چنین اقدامی ممکن است منجر به این شود که تهران نتیجه بگیرد چیز دیگری برای از دست دادن ندارد. حملات نیروهای نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه که پس از مدتی مجددا از سر گرفته شده، ممکن است پای نیروهای آمریکایی را به درگیریها باز کند. یعنی درگیری های محلی، حملات هدفمند محتاطانه و تبادل آتش در مناطقی بیرون از غزه به یک رویارویی بزرگتر تبدیل شود؛ یک جنگ منطقهای تمامعیار با تاثیراتی احتمالا مخرب بر تجارت جهانی، عرضه انرژی و تلفات انسانی بسیار بالا.
🌿 این سناریو همچنان قابل اجتناب است. هرچند که تلاش های آمریکا در حال حاضر بینتیجه مانده، اما این تلاش ها از این واقعیت سود می برد که نه واشنگتن و نه تهران به دنبال یک جنگ طولانی مدت نیستند.
کانال تحلیلی سیاسیون ایران
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴استاد #بهرام_بیضایی:
استبداد نمیتواند برای همیشه مردم را خفه کند
زنها در شاهنامه در مرکز قرار دارند
@bestdiplomacy
استبداد نمیتواند برای همیشه مردم را خفه کند
زنها در شاهنامه در مرکز قرار دارند
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این که از قدیم گفتهاند «همه چیز را همگان دانند» حرف درستی است، ولی همهی مردم مجالِ اظهار نظر دربارهی همهی مسائل ندارند، این است که باید به دنبال «تبلورِ وجدانِ عمومی» رفت، که تحقّقش در مطبوعاتِ آزاد و مشاورهی اجتماعِ آزاد میسّر میگردد. بنابراین «آزادیِ بیان» اگر اهمّیّتش از رأیِ آزاد که پایهی حکومتِ مردمی است، بیشتر نباشد، کمتر نیست.
#سخنها_را_بشنویم
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
#دیدن_ویدئو توصیه میشود
چقدر #خردجمعی مهم است
@bestdiplomacy
#سخنها_را_بشنویم
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
#دیدن_ویدئو توصیه میشود
چقدر #خردجمعی مهم است
@bestdiplomacy
🔵🔴روایت مرحوم سحابی از مخالفت «محسن میردامادی و همراهان» با طرح دبیرکل سازمان ملل برای حل بحران گروگانهای سفارت آمریکا در سال ۵۸...
عزتالله سحابی در جلد دوم کتاب خاطرات خود نوشته است:
«در اوایل اسفند [۱۳۵۸] کورت والدهایم، دبیرکل سازمان ملل متحد به منظور میانجیگری در موضوع گروگانهای امریکایی در این مساله دخالت کرد.
راه حل والدهایم برای حل مساله گروگانها به «سناریوی والدهایم» مشهور شد.
والدهایم در طرح خود چنین پیشبینی کرده بود که همزمان با آزادی تدریجی گروگانها، آمریکا نیز اموال و سپردههای ایران در نزد بانکهای خارجی را آزاد نماید.
طرح والدهایم بعد از بررسی در شورای انقلاب،
برای کسب نظر اقای خمینی به دفتر ایشان ارسال شد و ایشان هم آن را تائید کردند و قرار شد که این سناریو به اجرا در آید.
به دنبال موافقت ایران،
پنج نفر از شخصیتهای بیطرف جهانی مطابق طرح والدهایم تعیین و به ایران آمدند.
طبق طرح والدهایم قرار بود آنها در روز پنجم ورود به ایران، به محل سفارت امریکا بروند و با گروگانها ملاقات کنند که در این میان دانشجویان پیرو خط امام! با این مساله مخالفت کردند و اجازه آن ملاقات را ندادند.
شورای انقلاب تصمیم گرفت برای حل این مشکل نمایندهای را برای گفتگو با دانشجویان پیرو خط امام! به سفارت اعزام نماید.
در همین رابطه شورای انقلاب، آقای باهنر را تعیین کرد اما دانشجویان پیرو خط امام!
ایشان را نپذیرفتند و اینبار بنده به عنوان نماینده شورای انقلاب به سفارت رفتم و با آقای محسن میردامادی و دانشجویان، به بحث و گفتگو پرداختم.
آنان دلیل نپذیرفتن هیئت میانجی کورت والدهایم را «مشکوک» بودن اعضای آن عنوان کردند و آن جلسه بدون نتیجه خاتمه یافت.
بالاخره روز پنجم، بدون بازدید هیئت کورت والدهایم از سفارت اشغال شده امریکا به پایان رسید.
هیئت مزبور برای ملاقات با گروگانها، دو روز دیگر هم صبر کردند
ولی این صبر و تحمل هم نتیجه نداد و آقای محسن میردامادی و دوستانشان، [علیرغم نظر آقای خمینی] هیئت کورت والدهایم را به سفارت راه ندادند و به تبع آن، طرح میانجیگری دبیرکل سازمان ملل متحد برای حل بحران گروگانگیری شکست خورد!
🔦منبع: نیم قرن خاطره و تجربه، خاطرات مهندس عزت الله سحابی، جلد دوم، انتشارات خاوران، چاپ اول بهار ۹۲ ، صص ۱۰۹ و ۱۱۰
T.me/bestdiplomacy
عزتالله سحابی در جلد دوم کتاب خاطرات خود نوشته است:
«در اوایل اسفند [۱۳۵۸] کورت والدهایم، دبیرکل سازمان ملل متحد به منظور میانجیگری در موضوع گروگانهای امریکایی در این مساله دخالت کرد.
راه حل والدهایم برای حل مساله گروگانها به «سناریوی والدهایم» مشهور شد.
والدهایم در طرح خود چنین پیشبینی کرده بود که همزمان با آزادی تدریجی گروگانها، آمریکا نیز اموال و سپردههای ایران در نزد بانکهای خارجی را آزاد نماید.
طرح والدهایم بعد از بررسی در شورای انقلاب،
برای کسب نظر اقای خمینی به دفتر ایشان ارسال شد و ایشان هم آن را تائید کردند و قرار شد که این سناریو به اجرا در آید.
به دنبال موافقت ایران،
پنج نفر از شخصیتهای بیطرف جهانی مطابق طرح والدهایم تعیین و به ایران آمدند.
طبق طرح والدهایم قرار بود آنها در روز پنجم ورود به ایران، به محل سفارت امریکا بروند و با گروگانها ملاقات کنند که در این میان دانشجویان پیرو خط امام! با این مساله مخالفت کردند و اجازه آن ملاقات را ندادند.
شورای انقلاب تصمیم گرفت برای حل این مشکل نمایندهای را برای گفتگو با دانشجویان پیرو خط امام! به سفارت اعزام نماید.
در همین رابطه شورای انقلاب، آقای باهنر را تعیین کرد اما دانشجویان پیرو خط امام!
ایشان را نپذیرفتند و اینبار بنده به عنوان نماینده شورای انقلاب به سفارت رفتم و با آقای محسن میردامادی و دانشجویان، به بحث و گفتگو پرداختم.
آنان دلیل نپذیرفتن هیئت میانجی کورت والدهایم را «مشکوک» بودن اعضای آن عنوان کردند و آن جلسه بدون نتیجه خاتمه یافت.
بالاخره روز پنجم، بدون بازدید هیئت کورت والدهایم از سفارت اشغال شده امریکا به پایان رسید.
هیئت مزبور برای ملاقات با گروگانها، دو روز دیگر هم صبر کردند
ولی این صبر و تحمل هم نتیجه نداد و آقای محسن میردامادی و دوستانشان، [علیرغم نظر آقای خمینی] هیئت کورت والدهایم را به سفارت راه ندادند و به تبع آن، طرح میانجیگری دبیرکل سازمان ملل متحد برای حل بحران گروگانگیری شکست خورد!
🔦منبع: نیم قرن خاطره و تجربه، خاطرات مهندس عزت الله سحابی، جلد دوم، انتشارات خاوران، چاپ اول بهار ۹۲ ، صص ۱۰۹ و ۱۱۰
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from اتچ بات
استراتژی ویرانگر
دولت کارتر چگونه به خروج ایران از منظومه غرب کمک کرد؟
محمدحسین باقی
یکم) پیشینه خبر
به دنبال انتشار خبری در ۲۳ جولای (۲ مردادماه ۱۴۰۳) مبنی بر درگذشت «جیمز ارل کارتر جونیور»، رئیس جمهور اسبق امریکا مشهور به «جیمی کارتر»، پزشک او تایید کرد که این شایعات دروغ است. دکتر مایکل رینز، پزشک معالج کارتر، طی مصاحبه ای اعلام کرد که کارتر هنوز زنده است. او گفت:«خُب، من می توانم تأیید کنم که گزارش های موجود صحت ندارند. پرزیدنت کارتر در سه یا چهار هفته گذشته هیچ مشکل بهداشتی قابل توجهی نداشته است. او در آسایشگاه حالش خوب است، اما از دنیا نرفته است». جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق امریکا، با ۹۹ سال سن، مسن ترین رئیس جمهور سابق زنده است. سخنگوی مرکز کارتر، یک موسسه خیریه جهانی (که توسط کارتر و همسر فقیدش، روزالین تأسیس شده است) در ۲۳ جولای گفت که کارتر هنوز زنده است و شایعه رسانه های اجتماعی را رد کرد. کارتر از ۱۸ فوریه ۲۰۲۳ در خانه خود در پلِینز، جورجیا، تحت مراقبت های آسایشگاهی قرار گرفته است.
رئیس جمهور سابق با چندین مشکل از جمله سرطان پوست ملانوم که در نهایت به کبد و مغزش سرایت کرد، دست و پنجه نرم می کند. او تصمیم گرفت که از درمان های پزشکی خودداری کند. بهار سال جاری میلادی، جیسون، بزرگترین نوه جیمی کارتر، اعلام کرد که پدربزرگش همچنان به دلیل مخالفت با دریافت درمان های پزشکی شانس زنده ماندن خود را پس از ۱۷ ماه اقامت در آسایشگاه از دست می دهد. او تصریح کرد:«پایان نزدیک است» [ممکن است تا زمان انتشار این گزارش عمر کارتر هم به سر آمده باشد] کارتر از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ به عنوان سی و نهمین رئیس جمهور ایالات متحده خدمت کرد. او به مدت ۷۷ سال با همسرش روزالین – که در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳ درگذشت- زندگی کرد.
* این گزارش ۱۳ مردادماه ۱۴۰۳ در هفتهنامهی «تجارت فردا» منتشر شد.
متن کامل در کانال «جام جهاننما»
آدرس صفحات مجازی من:
www.tg-me.com/MHBaghi
@baghiabuzar
https://www.linkedin.com/in/mohammad-hossein-baghi-901657169/
دولت کارتر چگونه به خروج ایران از منظومه غرب کمک کرد؟
محمدحسین باقی
یکم) پیشینه خبر
به دنبال انتشار خبری در ۲۳ جولای (۲ مردادماه ۱۴۰۳) مبنی بر درگذشت «جیمز ارل کارتر جونیور»، رئیس جمهور اسبق امریکا مشهور به «جیمی کارتر»، پزشک او تایید کرد که این شایعات دروغ است. دکتر مایکل رینز، پزشک معالج کارتر، طی مصاحبه ای اعلام کرد که کارتر هنوز زنده است. او گفت:«خُب، من می توانم تأیید کنم که گزارش های موجود صحت ندارند. پرزیدنت کارتر در سه یا چهار هفته گذشته هیچ مشکل بهداشتی قابل توجهی نداشته است. او در آسایشگاه حالش خوب است، اما از دنیا نرفته است». جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق امریکا، با ۹۹ سال سن، مسن ترین رئیس جمهور سابق زنده است. سخنگوی مرکز کارتر، یک موسسه خیریه جهانی (که توسط کارتر و همسر فقیدش، روزالین تأسیس شده است) در ۲۳ جولای گفت که کارتر هنوز زنده است و شایعه رسانه های اجتماعی را رد کرد. کارتر از ۱۸ فوریه ۲۰۲۳ در خانه خود در پلِینز، جورجیا، تحت مراقبت های آسایشگاهی قرار گرفته است.
رئیس جمهور سابق با چندین مشکل از جمله سرطان پوست ملانوم که در نهایت به کبد و مغزش سرایت کرد، دست و پنجه نرم می کند. او تصمیم گرفت که از درمان های پزشکی خودداری کند. بهار سال جاری میلادی، جیسون، بزرگترین نوه جیمی کارتر، اعلام کرد که پدربزرگش همچنان به دلیل مخالفت با دریافت درمان های پزشکی شانس زنده ماندن خود را پس از ۱۷ ماه اقامت در آسایشگاه از دست می دهد. او تصریح کرد:«پایان نزدیک است» [ممکن است تا زمان انتشار این گزارش عمر کارتر هم به سر آمده باشد] کارتر از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ به عنوان سی و نهمین رئیس جمهور ایالات متحده خدمت کرد. او به مدت ۷۷ سال با همسرش روزالین – که در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳ درگذشت- زندگی کرد.
* این گزارش ۱۳ مردادماه ۱۴۰۳ در هفتهنامهی «تجارت فردا» منتشر شد.
متن کامل در کانال «جام جهاننما»
آدرس صفحات مجازی من:
www.tg-me.com/MHBaghi
@baghiabuzar
https://www.linkedin.com/in/mohammad-hossein-baghi-901657169/
Telegram
attach 📎
🔵🔴پایان مسعود: حکومت 2 سال وقت دارد
✍محسن رنانی
پزشکیان تازه آغاز شده است. پایان او اکنون نیست، پایان او دو سال دیگر است که امیدوارم «پایان مسعود»ی باشد.
آنانکه امروز او را ارزیابی میکنند و بر اساس ترکیب کابینه به او نمره مردودی میدهند مثل این است که با دیدن یک «تک عکس» از یک نفر درباره شخصیت او قضاوت کنند. برای قضاوت درباره یک شخص باید فیلم زندگی او را دید. اکنون هم با دیدن یک عکس (فهرست وزرا) از دوران ریاستجمهوری پزشکیان نمیتوان او را ارزیابی کرد.
تقریباً پنجاه درصد از وزرای معرفی شده توسط رئیسجمهور، از میان نفرات اول تا سوم فهرستهای ارایه شده توسط کمیتهها یا شورای راهبری بوده است و این البته عملکرد قابلقبولی است. ضمن اینکه از آغاز هم فرض بر این بود که «شورای راهبری» نقش مشورتی دارد و نظراتش الزامآور نیست. در واقع پزشکیان پنجاه درصد از وزرایش را از بین فهرست نخبگانی کشور و پنجاه درصد را هم در گفتوگوهای با حاکمیت و گروههای قدرت برگزیده است. او با این کار تلاش داشته است «کابینه وفاق ملی» تشکیل دهد (گرچه قبلا هم نوشتهام که ماموریت پزشکیان اگر «وفاق ملی» است، کابینهاش باید «کابینه اتفاق ملی» باشد). این که این کابینه، چنان هست یا نه را باید صبر کرد و دید. رئیسجمهور هم گفته است که صبر کنید و کابینه را با اسمهای آن ارزیابی نکنید بلکه با رسمهای آن ارزیابی کنید).
یادداشت قبلی من (مسعود و چوبهدار) سه بخش داشت که متاسفانه برخی کانالها و صفحات فضای مجازی، فقط بخش اول آن را بازپخش کردند و موجب سوء برداشت شدند. در بخش اول آن یادداشت، من حرف بخشهایی از رایدهندگان و تحریمیها را بازگو کرده بودم که میگویند پزشکیان خُلف وعده و بیصداقتی کرد؛ او آبروی رایدهندگانش را برد و آنان را ناامید کرد.
اما در بخش دوم از زبان خودم گفته بودم که چنین نیست؛ پزشکیان ما را فریب نداد، بلکه ما پزشکیان را فریب دادیم. مایی که تشنه یک قهرمان بودیم تا بیاید و با قدرتمندان دربیفتد و داد دل ما را از آنان بستاند. ما پزشکیان را آوردیم تا بین دو تیغه بُرنده نسلی رنجیده و حکومتی ناسنجیده قرار دهیم. سرانجام، توقعات آرمانی نسلی ناصبور و تعصبات ایدئولوژیک یک حکمرانی مغرور، اگر مهار و عقلانی نشود، پزشکیان را به پای چوبهدار خواهد برد. و بعد هم از رئیسجمهور درخواست کردم که پایدار بماند و در این مسیر ناهموار بهآرامی به پیش برود، امید که گشایشی ایجاد شود.
در بخش سوم نیز چند درخواست و پیشنهاد به رئیسجمهور داده بودم تا نسل جوانی را که به او رای داده بودند آرام و امیدوار نگهدارد و از اندیشه نخبگانی که در انتخابات او را همراهی کردند همچنان بهره ببرد.
بنابراین یادداشت «مسعود و چوبهدار» محکوم کردن یا بیزاری از دکتر پزشکیان به خاطر اعتراض به فهرست کابینه نبود، بلکه واگویه نقدهای زودهنگام امروز و هجمهها و تخریبهای فردا بود. (متاسفانه برخی سودجویان و مغرضان در فضای مجازی با تقطیع نوشتهها و گفتههای دیگران دست به فرصتطلبی میزنند که نیازمند هوشیاری بیشتر از سوی کاربران است).
اکنون میگویم: برای دیدن فیلم عملکرد دکتر پزشکیان، باید دو سال صبر کنیم. چرا دو سال؟ چون یک سال برای ارزیابی عملکرد یک دولت کم است و چهار سال، برای صبر مردم ایران، زیاد است. درواقع اگر نیک بنگریم تحولات ایران دو ساله شده است. از انقلاب مشروطیت تا خیزش دانشجویی ۱۳۷۸، فاصله تحولات بزرگ سیاسی و اجتماعی در ایران دو تا سه دهه بوده است (۱۲۸۵، ۱۳۰۴، ۱۳۳۲، ۱۳۵۷ و ۱۳۷۸). سپس یک دههای شده است (۷۸ تا ۸۸ و سپس دی ۹۶)؛ و از آن پس دو ساله شده است (۹۶ تا ۹۸ و سپس ۱۴۰۱ و ۱۴۰۳). این یعنی دامنه صبر اجتماعی جامعه ایران به دو سال کاهش یافته است. بنابراین هم پزشکیان و هم نظام سیاسی حداکثر دو سال فرصت دارند تا عملکرد خود و رویکرد تازه خود را به جامعه بنمایانند.
ادامه و متن کامل:
https://noandish.com/fa/news/183736
T.me/bestdiplomacy
✍محسن رنانی
پزشکیان تازه آغاز شده است. پایان او اکنون نیست، پایان او دو سال دیگر است که امیدوارم «پایان مسعود»ی باشد.
آنانکه امروز او را ارزیابی میکنند و بر اساس ترکیب کابینه به او نمره مردودی میدهند مثل این است که با دیدن یک «تک عکس» از یک نفر درباره شخصیت او قضاوت کنند. برای قضاوت درباره یک شخص باید فیلم زندگی او را دید. اکنون هم با دیدن یک عکس (فهرست وزرا) از دوران ریاستجمهوری پزشکیان نمیتوان او را ارزیابی کرد.
تقریباً پنجاه درصد از وزرای معرفی شده توسط رئیسجمهور، از میان نفرات اول تا سوم فهرستهای ارایه شده توسط کمیتهها یا شورای راهبری بوده است و این البته عملکرد قابلقبولی است. ضمن اینکه از آغاز هم فرض بر این بود که «شورای راهبری» نقش مشورتی دارد و نظراتش الزامآور نیست. در واقع پزشکیان پنجاه درصد از وزرایش را از بین فهرست نخبگانی کشور و پنجاه درصد را هم در گفتوگوهای با حاکمیت و گروههای قدرت برگزیده است. او با این کار تلاش داشته است «کابینه وفاق ملی» تشکیل دهد (گرچه قبلا هم نوشتهام که ماموریت پزشکیان اگر «وفاق ملی» است، کابینهاش باید «کابینه اتفاق ملی» باشد). این که این کابینه، چنان هست یا نه را باید صبر کرد و دید. رئیسجمهور هم گفته است که صبر کنید و کابینه را با اسمهای آن ارزیابی نکنید بلکه با رسمهای آن ارزیابی کنید).
یادداشت قبلی من (مسعود و چوبهدار) سه بخش داشت که متاسفانه برخی کانالها و صفحات فضای مجازی، فقط بخش اول آن را بازپخش کردند و موجب سوء برداشت شدند. در بخش اول آن یادداشت، من حرف بخشهایی از رایدهندگان و تحریمیها را بازگو کرده بودم که میگویند پزشکیان خُلف وعده و بیصداقتی کرد؛ او آبروی رایدهندگانش را برد و آنان را ناامید کرد.
اما در بخش دوم از زبان خودم گفته بودم که چنین نیست؛ پزشکیان ما را فریب نداد، بلکه ما پزشکیان را فریب دادیم. مایی که تشنه یک قهرمان بودیم تا بیاید و با قدرتمندان دربیفتد و داد دل ما را از آنان بستاند. ما پزشکیان را آوردیم تا بین دو تیغه بُرنده نسلی رنجیده و حکومتی ناسنجیده قرار دهیم. سرانجام، توقعات آرمانی نسلی ناصبور و تعصبات ایدئولوژیک یک حکمرانی مغرور، اگر مهار و عقلانی نشود، پزشکیان را به پای چوبهدار خواهد برد. و بعد هم از رئیسجمهور درخواست کردم که پایدار بماند و در این مسیر ناهموار بهآرامی به پیش برود، امید که گشایشی ایجاد شود.
در بخش سوم نیز چند درخواست و پیشنهاد به رئیسجمهور داده بودم تا نسل جوانی را که به او رای داده بودند آرام و امیدوار نگهدارد و از اندیشه نخبگانی که در انتخابات او را همراهی کردند همچنان بهره ببرد.
بنابراین یادداشت «مسعود و چوبهدار» محکوم کردن یا بیزاری از دکتر پزشکیان به خاطر اعتراض به فهرست کابینه نبود، بلکه واگویه نقدهای زودهنگام امروز و هجمهها و تخریبهای فردا بود. (متاسفانه برخی سودجویان و مغرضان در فضای مجازی با تقطیع نوشتهها و گفتههای دیگران دست به فرصتطلبی میزنند که نیازمند هوشیاری بیشتر از سوی کاربران است).
اکنون میگویم: برای دیدن فیلم عملکرد دکتر پزشکیان، باید دو سال صبر کنیم. چرا دو سال؟ چون یک سال برای ارزیابی عملکرد یک دولت کم است و چهار سال، برای صبر مردم ایران، زیاد است. درواقع اگر نیک بنگریم تحولات ایران دو ساله شده است. از انقلاب مشروطیت تا خیزش دانشجویی ۱۳۷۸، فاصله تحولات بزرگ سیاسی و اجتماعی در ایران دو تا سه دهه بوده است (۱۲۸۵، ۱۳۰۴، ۱۳۳۲، ۱۳۵۷ و ۱۳۷۸). سپس یک دههای شده است (۷۸ تا ۸۸ و سپس دی ۹۶)؛ و از آن پس دو ساله شده است (۹۶ تا ۹۸ و سپس ۱۴۰۱ و ۱۴۰۳). این یعنی دامنه صبر اجتماعی جامعه ایران به دو سال کاهش یافته است. بنابراین هم پزشکیان و هم نظام سیاسی حداکثر دو سال فرصت دارند تا عملکرد خود و رویکرد تازه خود را به جامعه بنمایانند.
ادامه و متن کامل:
https://noandish.com/fa/news/183736
T.me/bestdiplomacy
نواندیش
پایان مسعود: حکومت 2 سال وقت دارد / یادداشتی از دکتر محسن رنانی
🔵🔴 بحران۵۳ در ایران!
✍امیر ناظمی
نظام حکمرانی فعلی ایران را میتوان با شاخصهای مختلفی، تحلیل کرد و نامهای مختلفی بر آن گذاشت. اما از دید تحلیلگران توسعه، نمونه یک «نظم دسترسی محدود» (LAO) است.
در حقیقت گروههای محدودی، قدرت سیاسی را در اختیار دارند و به ندرت و به سختی فردی خارج از آن فرادستان اجازه حضور در ساختار قدرت را مییابد. نامهای تکراری در کابینهها، جابهجایی افراد از دولت به بخشهای حاکمیتی و بالعکس، حضور بالای آقازادهها در مناصب میانی نشانههایی از این «دسترسی محدود» است.
این «گروههای محدود» که قدرت را در حوزههای مختلف در دست دارند، برآمده از دو رویداد هستند:
1️⃣انقلاب۵۷
2️⃣جنگ ۸ساله با عراق
قدرت در ایران امروز میان گروههایی است که در زمان انقلاب۵۷ یا در زمان جنگ، میان گروههایی از همرزمان و حامیان آنها شکل گرفته است.
تمام قریب به اتفاق وزراء، از زمان انقلاب۵۷ تا کنون، عضو یکی از ۲شبکه بودهاند و توسط آنان نیز پشتیبانی شدهاند.
چالش پیش روی «نظام دسترسی محدود» ایران
هر دو شبکه به لحاظ سنی در آخرین سالهای خود برای تشکیل نظام اداری هستند. متولدین ۱۳۵۳ به بعد عملا به لحاظ سنی در زمان انقلاب کمتر از ۴ سال داشتهاند، که این امکان برای آنان وجود نداشته است که داخل شبکهای انقلابی بوده باشند. در زمان اتمام جنگ نیز کمتر از ۱۴سال بودهاند که امکان حضور در شبکه همرزمان جبهه را از آنان گرفته است.
در سالهای پس از انقلاب، این شبکههای همرزمان و انقلابیها، هم با حذف گروههایی از خود، تقریبا همه دولتها را در اختیار داشتهاند. به همبن دلیل سن کابینه در دولت ۴م با ۳۹سال سن آغاز میشود، و تقریبا به اندازهی رشد سن آنها، هر دوره در حدود ۳ تا ۴ سال به سن کابینه افزوده میشود، تا در زمان پزشکیان به رکورد ۶۱سال میرسد. (نمودار)
در حقیقت مشکل این نظم دسترسی محدود، آن است که با معیارهایی شکل گرفته است، که افراد متولد بعد از ۵۳ به صورت طبیعی امکان حضور در آن شبکه را ندارند. اما پایههای این «نظم دسترسی محدود» که از ایدئولوژی (باورهای مشترک) و منافع مشترک تغذیه میکند، برای واگذاری قدرت، به مرور دچار بحران شده است.
اعتماد به نیروهای جدیدی که هم باورمند به ارزشهای آنان باشند و هم تضمینکننده منافع مشترک آنان، کار را برایشان سخت کرده است. به همین دلیل یکی از ۲ راه زیر را انتخاب کرده است:
1️⃣وابستگی خانوادگی: انبوهی از مدیرانی که فرزندان و دامادها و... خویشاوندان مدیران رده بالای پیشین
2️⃣وفاداری به شبکه منافع: که منجر به پیدایش مدیرانی منفعتجوشده است که اغلب ایده، استقلال و توانمندی لازم را نداشته و صرفا به دلیل وفاداری به شبکه، گزینش شدهاند. کسانی که در ادبیات شبکههای اجتماعی به نام «کیفکش» نامیده میشوند.
هر ۲ راه بالا منجر به کاهش توانمندی نظام اداری شده است و در ادامه به ناکارآمدی افزوده است. این ناکارآمدی اکنون تبدیل به بحرانی عظیم شده است.
⭕️چرا ۱۳۵۳ مهم است؟
1️⃣اکنون حدود ۸۳٪ از جامعه متولدین بعد از ۵۳ هستند، در حالی که هنوز حاکمیت تن به بازترکردن دسترسی محدود خود نداده است. وقتی بخش بزرگی از جامعه برای خود شانسی برای حضور در قدرت نبیند، موضعگیریاش در برابر آن افزایش مییابد.
2️⃣تغییرات سریع در جهان در ۵۰ سال گذشته منجر به تغییر فهم انسانها و تغییر ارزشها و نگرشهای آنان شده است. مطالعات ارزشها و نگرشهای ایرانیان به خوبی این تغییر را نشان میدهد (مقایسه موج۱ با۴). در حالی که قدرت در انحصار همان گروهی است که ارزشها و نگرشهایشان در بهترین حالت مربوط به موج۱ است ولی جامعه واقعی در دنیای موج۴ زندگی میکند. این امر شانس گفتوگو میان حاکمان با جامعه را از بین برده است.
3️⃣با معیارهای فعلی، به جز همان «وابستگان خانوادگی» و «وفاداران شبکه منافع» شانس اندکی برای ورود به قدرت وجود دارد. حتی اگر وقتی ۱ یا ۲٪ از افراد خارج از این شبکهها به قدرت دست مییابند، چنان غیرخودی نگریسته میشوند که تمام سیستم در برابر هر اقدام او میایستد.
4️⃣حتی با فرض ورود این افراد نوآمده به قدرت، جامعه نیز در شایستگی آن افراد تردید کرده و فرض میکند او نیز متعلق به یکی از دو شبکه است. در نتیجه به سرمایه اجتماعی لازم برای تغییر و بهبود، دست پیدا نمیکند.
5️⃣حتی شعار «دولت جوان انقلابی» در عمل منجر به جمعی از همان دو گروه «وابستگی خانوادگی» و «وفاداران به شبکه منافع» شد.
به این ترتیب نظام سیاسی ایران ناچار است تا دست به بازنگری در معیارهای تعریف خودی-غیرخودی بزند. و احتمالا بنا به قانون طبیعت دولت پزشکیان آخرین باری است که دو شبکه انقلابیون۵۷ و همرزمان جنگ، میتوانند همچنان کابینه را در انحصار خود بگیرند.
T.me/bestdiplomacy
✍امیر ناظمی
نظام حکمرانی فعلی ایران را میتوان با شاخصهای مختلفی، تحلیل کرد و نامهای مختلفی بر آن گذاشت. اما از دید تحلیلگران توسعه، نمونه یک «نظم دسترسی محدود» (LAO) است.
در حقیقت گروههای محدودی، قدرت سیاسی را در اختیار دارند و به ندرت و به سختی فردی خارج از آن فرادستان اجازه حضور در ساختار قدرت را مییابد. نامهای تکراری در کابینهها، جابهجایی افراد از دولت به بخشهای حاکمیتی و بالعکس، حضور بالای آقازادهها در مناصب میانی نشانههایی از این «دسترسی محدود» است.
این «گروههای محدود» که قدرت را در حوزههای مختلف در دست دارند، برآمده از دو رویداد هستند:
1️⃣انقلاب۵۷
2️⃣جنگ ۸ساله با عراق
قدرت در ایران امروز میان گروههایی است که در زمان انقلاب۵۷ یا در زمان جنگ، میان گروههایی از همرزمان و حامیان آنها شکل گرفته است.
تمام قریب به اتفاق وزراء، از زمان انقلاب۵۷ تا کنون، عضو یکی از ۲شبکه بودهاند و توسط آنان نیز پشتیبانی شدهاند.
چالش پیش روی «نظام دسترسی محدود» ایران
هر دو شبکه به لحاظ سنی در آخرین سالهای خود برای تشکیل نظام اداری هستند. متولدین ۱۳۵۳ به بعد عملا به لحاظ سنی در زمان انقلاب کمتر از ۴ سال داشتهاند، که این امکان برای آنان وجود نداشته است که داخل شبکهای انقلابی بوده باشند. در زمان اتمام جنگ نیز کمتر از ۱۴سال بودهاند که امکان حضور در شبکه همرزمان جبهه را از آنان گرفته است.
در سالهای پس از انقلاب، این شبکههای همرزمان و انقلابیها، هم با حذف گروههایی از خود، تقریبا همه دولتها را در اختیار داشتهاند. به همبن دلیل سن کابینه در دولت ۴م با ۳۹سال سن آغاز میشود، و تقریبا به اندازهی رشد سن آنها، هر دوره در حدود ۳ تا ۴ سال به سن کابینه افزوده میشود، تا در زمان پزشکیان به رکورد ۶۱سال میرسد. (نمودار)
در حقیقت مشکل این نظم دسترسی محدود، آن است که با معیارهایی شکل گرفته است، که افراد متولد بعد از ۵۳ به صورت طبیعی امکان حضور در آن شبکه را ندارند. اما پایههای این «نظم دسترسی محدود» که از ایدئولوژی (باورهای مشترک) و منافع مشترک تغذیه میکند، برای واگذاری قدرت، به مرور دچار بحران شده است.
اعتماد به نیروهای جدیدی که هم باورمند به ارزشهای آنان باشند و هم تضمینکننده منافع مشترک آنان، کار را برایشان سخت کرده است. به همین دلیل یکی از ۲ راه زیر را انتخاب کرده است:
1️⃣وابستگی خانوادگی: انبوهی از مدیرانی که فرزندان و دامادها و... خویشاوندان مدیران رده بالای پیشین
2️⃣وفاداری به شبکه منافع: که منجر به پیدایش مدیرانی منفعتجوشده است که اغلب ایده، استقلال و توانمندی لازم را نداشته و صرفا به دلیل وفاداری به شبکه، گزینش شدهاند. کسانی که در ادبیات شبکههای اجتماعی به نام «کیفکش» نامیده میشوند.
هر ۲ راه بالا منجر به کاهش توانمندی نظام اداری شده است و در ادامه به ناکارآمدی افزوده است. این ناکارآمدی اکنون تبدیل به بحرانی عظیم شده است.
⭕️چرا ۱۳۵۳ مهم است؟
1️⃣اکنون حدود ۸۳٪ از جامعه متولدین بعد از ۵۳ هستند، در حالی که هنوز حاکمیت تن به بازترکردن دسترسی محدود خود نداده است. وقتی بخش بزرگی از جامعه برای خود شانسی برای حضور در قدرت نبیند، موضعگیریاش در برابر آن افزایش مییابد.
2️⃣تغییرات سریع در جهان در ۵۰ سال گذشته منجر به تغییر فهم انسانها و تغییر ارزشها و نگرشهای آنان شده است. مطالعات ارزشها و نگرشهای ایرانیان به خوبی این تغییر را نشان میدهد (مقایسه موج۱ با۴). در حالی که قدرت در انحصار همان گروهی است که ارزشها و نگرشهایشان در بهترین حالت مربوط به موج۱ است ولی جامعه واقعی در دنیای موج۴ زندگی میکند. این امر شانس گفتوگو میان حاکمان با جامعه را از بین برده است.
3️⃣با معیارهای فعلی، به جز همان «وابستگان خانوادگی» و «وفاداران شبکه منافع» شانس اندکی برای ورود به قدرت وجود دارد. حتی اگر وقتی ۱ یا ۲٪ از افراد خارج از این شبکهها به قدرت دست مییابند، چنان غیرخودی نگریسته میشوند که تمام سیستم در برابر هر اقدام او میایستد.
4️⃣حتی با فرض ورود این افراد نوآمده به قدرت، جامعه نیز در شایستگی آن افراد تردید کرده و فرض میکند او نیز متعلق به یکی از دو شبکه است. در نتیجه به سرمایه اجتماعی لازم برای تغییر و بهبود، دست پیدا نمیکند.
5️⃣حتی شعار «دولت جوان انقلابی» در عمل منجر به جمعی از همان دو گروه «وابستگی خانوادگی» و «وفاداران به شبکه منافع» شد.
به این ترتیب نظام سیاسی ایران ناچار است تا دست به بازنگری در معیارهای تعریف خودی-غیرخودی بزند. و احتمالا بنا به قانون طبیعت دولت پزشکیان آخرین باری است که دو شبکه انقلابیون۵۷ و همرزمان جنگ، میتوانند همچنان کابینه را در انحصار خود بگیرند.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴درخواست تلآویو از غرب: در صورت حمله ایران، در دفاع و حمله متقابل به ما بپیوندید
رئیس دستگاه دیپلماسی اسرائیل از وزرای امور خارجه فرانسه و بریتانیا خواسته در صورتی که ایران حمله کند، اسرائیل انتظار دارد که ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا، بریتانیا و فرانسه، نه تنها در دفاع بلکه در حمله به اهداف مهم در ایران نیز به اسرائیل ملحق شود./شفقنا
@bestdiplomacy
رئیس دستگاه دیپلماسی اسرائیل از وزرای امور خارجه فرانسه و بریتانیا خواسته در صورتی که ایران حمله کند، اسرائیل انتظار دارد که ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا، بریتانیا و فرانسه، نه تنها در دفاع بلکه در حمله به اهداف مهم در ایران نیز به اسرائیل ملحق شود./شفقنا
@bestdiplomacy
Forwarded from اتچ بات
🔵🔴فیلمی از #سید_حسن_تقی_زاده در کنار #مصدق به هنگام خروج #شاه و همسرش از بیمارستان، مربوط به سال ۱۳۳۰، حضور چند ثانیهای تقیزاده در این فیلم تنها تصویر واضحی است که تا کنون از او ضبط شده است.
📍سید حسن تقی زاده دشمن و مخالف بسیار داشت. بسیار اتهام ها به او زده شد. اما دو جنس اتهام را نتوانستند به او بچسبانند:
فساد مالی و اخلاقی.
مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران کتابی منتشر کرده با نام سید حسن تقی زاده، به روایت اسناد ساواک(تهران،1383) .
در این کتاب همه نوع سندی هست؛ در کنار گزارشهای موثق ، شایعات و مسموعات کم وزن هم نقل شده اما هیچ جا نیامده که تقی زاده دزد بوده و رشوه داده و گرفته و اختلاس کرده است.
یکی از سندهای بسیار جالب این کتاب، «بیوگرافی» تقی زاده است که رئیس رکن دوم لشکر تبریز تهیه کرده.(مربوط به زمانی که تقی زاده رئیس مجلس سنا بود). در این سند آمده است(56-58):
- میزان تحول و ثروت منقول و غیر منقول: ثروتی ندارد.
- اعتیادات: ندارد.
- دشمنان مهم: توده ای ها.
- امیال و آرزوهای شخصی: فقط در ترقی و عظمت ایران دور می زند.
- عقاید و افکار سیاسی: مجاهدت در حفظ استقلال ایران و عظمت و سربلندی آن و آزادی ملت. طرفداری طبقه پائین و زحمت کش و فقیر و جهاد بر ضد تمام طبقات ممتاز و وقف وجود برای اصلاح حال و رفاه طبقات محروم از نعمات حیات شایسته. خدمت به بهبود حال اقتصادی و فرهنگ و بهداشت.
- نقاط ضعف زندگی: غرور زیاد.
تقی زاده سالها در این مملکت وزیر و وکیل و سفیر و سناتور و رئیس مجلس سنا بود اما در نهایت پاکدستی زندگی کرد. تا به آنجا که در سال های پیری و بیماری برای اینکه بتواند هزینه سفر و معالجه خود را بدهد مجبور بود کتابخانه شخصی اش را بفروشد و تازه دولت با او راه نمی آمد و می گفتند نمی توانند کتابخانه پیر خردمند ایراندوست را بخرند.
T.me/bestdiplomacy
📍سید حسن تقی زاده دشمن و مخالف بسیار داشت. بسیار اتهام ها به او زده شد. اما دو جنس اتهام را نتوانستند به او بچسبانند:
فساد مالی و اخلاقی.
مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران کتابی منتشر کرده با نام سید حسن تقی زاده، به روایت اسناد ساواک(تهران،1383) .
در این کتاب همه نوع سندی هست؛ در کنار گزارشهای موثق ، شایعات و مسموعات کم وزن هم نقل شده اما هیچ جا نیامده که تقی زاده دزد بوده و رشوه داده و گرفته و اختلاس کرده است.
یکی از سندهای بسیار جالب این کتاب، «بیوگرافی» تقی زاده است که رئیس رکن دوم لشکر تبریز تهیه کرده.(مربوط به زمانی که تقی زاده رئیس مجلس سنا بود). در این سند آمده است(56-58):
- میزان تحول و ثروت منقول و غیر منقول: ثروتی ندارد.
- اعتیادات: ندارد.
- دشمنان مهم: توده ای ها.
- امیال و آرزوهای شخصی: فقط در ترقی و عظمت ایران دور می زند.
- عقاید و افکار سیاسی: مجاهدت در حفظ استقلال ایران و عظمت و سربلندی آن و آزادی ملت. طرفداری طبقه پائین و زحمت کش و فقیر و جهاد بر ضد تمام طبقات ممتاز و وقف وجود برای اصلاح حال و رفاه طبقات محروم از نعمات حیات شایسته. خدمت به بهبود حال اقتصادی و فرهنگ و بهداشت.
- نقاط ضعف زندگی: غرور زیاد.
تقی زاده سالها در این مملکت وزیر و وکیل و سفیر و سناتور و رئیس مجلس سنا بود اما در نهایت پاکدستی زندگی کرد. تا به آنجا که در سال های پیری و بیماری برای اینکه بتواند هزینه سفر و معالجه خود را بدهد مجبور بود کتابخانه شخصی اش را بفروشد و تازه دولت با او راه نمی آمد و می گفتند نمی توانند کتابخانه پیر خردمند ایراندوست را بخرند.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
attach 📎
🔵🔴چرا #مصدق پیشنهاد بانک جهانی را نپذیرفت؟
🔻نیکلا گرجستانی در کتاب «جلوتر از زمان خود» (میراث محمد مصدق در ایران و زویاد گامساخوردیا در گرجستان) با استناد به آرشیو اسناد محرمانه بانک جهانی اثبات کرده که پیشنهاد بانک جهانی برای حل بحران نفتی که از سوی مصدق رد شد، منطبق بر خواستههای شرکت سابق نفت ایران و انگلیس تنظیم شده بود و با اصرار اینکه تکنیسینهای بریتانیایی برای «عملیات کارآمد» ضروری هستند، بانک جهانی یک «اسب تروا» را در زیر لوگوی خود ایجاد کرد.
اما حتی حامیان دکتر مصدق از او به خاطر نپذیرفتن پیشنهاد بانک جهانی انتقاد کردهاند مانند دکتر کاتوزیان استاد دانشگاه آکسفورد که گفته نپذیرفتن این پیشنهاد بزرگترین اشتباه دکتر مصدق بود. اما آنها متاسفانه از آنچه داخل سازمان بانک جهانی میگذشت آگاه نبودند.
http://tarikhirani.ir/fa/news/8749
@bestdiplomacy
🔻نیکلا گرجستانی در کتاب «جلوتر از زمان خود» (میراث محمد مصدق در ایران و زویاد گامساخوردیا در گرجستان) با استناد به آرشیو اسناد محرمانه بانک جهانی اثبات کرده که پیشنهاد بانک جهانی برای حل بحران نفتی که از سوی مصدق رد شد، منطبق بر خواستههای شرکت سابق نفت ایران و انگلیس تنظیم شده بود و با اصرار اینکه تکنیسینهای بریتانیایی برای «عملیات کارآمد» ضروری هستند، بانک جهانی یک «اسب تروا» را در زیر لوگوی خود ایجاد کرد.
اما حتی حامیان دکتر مصدق از او به خاطر نپذیرفتن پیشنهاد بانک جهانی انتقاد کردهاند مانند دکتر کاتوزیان استاد دانشگاه آکسفورد که گفته نپذیرفتن این پیشنهاد بزرگترین اشتباه دکتر مصدق بود. اما آنها متاسفانه از آنچه داخل سازمان بانک جهانی میگذشت آگاه نبودند.
http://tarikhirani.ir/fa/news/8749
@bestdiplomacy