🔵🔴چرا نتانیاهو با توافقنامه مخالفت کرد؟!
حماس توافقنامه نیم بند با اسرائیل(اشغالگر) را با فشارهای آمریکا، قطر، مصر و عربستان پذیرفت. ولی نتانیاهو نه تنها از پذیرش آن خودداری ورزیده، که حمله به رفح خاوری را آغاز کرده است. گویا بر پایه این توافقنامه که در سه مرحله ۴۲ روزه به درازا می کشد، حمس می بایست شماری از اسیران(یا ربوده شدگان) را آزاد می کرد و در ازای آن روزانه بیشینه ۱۲ ساعت گشت زنی هوایی قطع می شد. در عین حال کمک های بیشتری روانه غزه شده و ارتش از برخی مناطق غزه عقب نشینی می کرد. حتی در این توافقنامه سخنی از پایان یافتن جنگ نشده بود. به هر روی حماس با پذیرش آن، ضمن متقاعد ساختن آمریکا، قطر و مصر، توپ را به زمین اسرائیل انداخته است. با این همه تیم اعزامی اسرائیل به قاهره از پذیرش آن سرباز زده و حاضر به پذیرش آن به رغم قبولش از سوی ایالات متحده و... نیست. چرا بی بی از برقراری صلح در نوار غزه هراس دارد؟!
۱- با برقراری آتش بس، حتی تنها در ۱۲۶ روز، شروع دوباره جنگ برای اسرائیل بس سخت بوده و این دولت را بیش از پیش میان ملت ها منزوی خواهد ساخت؛
۲- با وجود مخالفت دستکم ۵۳٪ شهروندان در نظر سنجی ها با استمرار کابینه نتانیاهو و پشتیبانی ۲۹/۴٪ از طرح و برنامه های آن، بی بی و لیکود در شرایط حضیض قرار دارند. با پذیرش چنین توافقی، از دست دادن پشتیبانان تندروی لیکودی گریزناپذیر است؛
۳- در واقع این توافقنامه دستپخت واشنگتن و دموکرات ها بیشتر در جهت پیروزی بایدن بر ترامپ است. این در حالی است که بی بی و لیکود ترامپی بوده و نمی خواهند آب را به آسیاب دمکرات ها جاری سازند؛
۴- نابودی تمام و کمال حماس و زدایش اندیشه تکوین کشور فلسطینی، سرلوحه برنامه بی بی بوده است. با چنین توافقنامه ای دستیابی به این اهداف عملا از دست رفته است.
ولی با وجود مخالفت نتانیاهو، در نهایت اسرائیل(اشغالگر) ناگزیر به پذیرش آن یا طرحی مشابه آن خواهد بود. زیرا در صورت ادامه جنگ، پرستیژ این دولت در افکار عمومی جهانی و نیز نزد ملت های عرب محو خواهد شد.
✍ #یدالله_کریمی_پور/مدرس مباحث ژئوپلیتیک
T.me/bestdiplomacy
حماس توافقنامه نیم بند با اسرائیل(اشغالگر) را با فشارهای آمریکا، قطر، مصر و عربستان پذیرفت. ولی نتانیاهو نه تنها از پذیرش آن خودداری ورزیده، که حمله به رفح خاوری را آغاز کرده است. گویا بر پایه این توافقنامه که در سه مرحله ۴۲ روزه به درازا می کشد، حمس می بایست شماری از اسیران(یا ربوده شدگان) را آزاد می کرد و در ازای آن روزانه بیشینه ۱۲ ساعت گشت زنی هوایی قطع می شد. در عین حال کمک های بیشتری روانه غزه شده و ارتش از برخی مناطق غزه عقب نشینی می کرد. حتی در این توافقنامه سخنی از پایان یافتن جنگ نشده بود. به هر روی حماس با پذیرش آن، ضمن متقاعد ساختن آمریکا، قطر و مصر، توپ را به زمین اسرائیل انداخته است. با این همه تیم اعزامی اسرائیل به قاهره از پذیرش آن سرباز زده و حاضر به پذیرش آن به رغم قبولش از سوی ایالات متحده و... نیست. چرا بی بی از برقراری صلح در نوار غزه هراس دارد؟!
۱- با برقراری آتش بس، حتی تنها در ۱۲۶ روز، شروع دوباره جنگ برای اسرائیل بس سخت بوده و این دولت را بیش از پیش میان ملت ها منزوی خواهد ساخت؛
۲- با وجود مخالفت دستکم ۵۳٪ شهروندان در نظر سنجی ها با استمرار کابینه نتانیاهو و پشتیبانی ۲۹/۴٪ از طرح و برنامه های آن، بی بی و لیکود در شرایط حضیض قرار دارند. با پذیرش چنین توافقی، از دست دادن پشتیبانان تندروی لیکودی گریزناپذیر است؛
۳- در واقع این توافقنامه دستپخت واشنگتن و دموکرات ها بیشتر در جهت پیروزی بایدن بر ترامپ است. این در حالی است که بی بی و لیکود ترامپی بوده و نمی خواهند آب را به آسیاب دمکرات ها جاری سازند؛
۴- نابودی تمام و کمال حماس و زدایش اندیشه تکوین کشور فلسطینی، سرلوحه برنامه بی بی بوده است. با چنین توافقنامه ای دستیابی به این اهداف عملا از دست رفته است.
ولی با وجود مخالفت نتانیاهو، در نهایت اسرائیل(اشغالگر) ناگزیر به پذیرش آن یا طرحی مشابه آن خواهد بود. زیرا در صورت ادامه جنگ، پرستیژ این دولت در افکار عمومی جهانی و نیز نزد ملت های عرب محو خواهد شد.
✍ #یدالله_کریمی_پور/مدرس مباحث ژئوپلیتیک
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴در دانشگاههای آمریکا چه خبر است؟
دربارهی تجمعات حامیان فلسطین
✍️ شهریار خسروی
کسانی که در آمریکا به حملات اسرائیل به فلسطین اعتراض میکنند، اغلب از موضع «عدالت جهانی» به دفاع از موضع خودشان میپردازند. اما تمرکز زیاد بر این جنبهی اعتراضات باعث گمراهی ما در فهم این پدیده میشود.
دانشجویان آمریکایی بیشتر از هرچیز درگیر مسائل جامعهی خودشان هستند. اختلاف آنها با گروههای مذهبی حامی اسرائیل (یهودیها و مسیحیهای صهیونیست) فقط در مسئلهی فلسطین نیست. آنها دربارهی مالیات، محیط زیست، مهاجرت، نژادپرستی، سقط جنین، الجیبیتیکیو، حمل اسلحه، آزادی ماریجوانا و... هم با این گروهها درگیر هستند. در واقع اختلاف در این مسائل در جامعهی آمریکا به یک «بسته» تبدیل شده و بسیاری افراد یا در همهی این مسائل لیبرال هستند یا در همهی آنها محافظهکار.
توجه به این نکته نشان میدهد مخالفان اعتراضات هم به درستی ماهیت اعتراضات را درک نکردهاند. فلسطین جز بستهی مورد اختلاف جوانان شهرهای بزرگ با محافظهکاران است برای همین در کنار مسئلههایی مثل فمنیسم، مسائل سیاهان و دگرباشان مطرح میشود. مخالفانی که حضور فعالان الجیبیتیکیو در تجمعات حمایت از فلسطین را مسخره میکنند از این نکته غافل هستند.
اعتراضات در آمریکا تنها معطوف به یک پدیدهی بینالمللی نیست. کمااینکه اعتراضات به جنگ ویتنام هم «دربارهی ویتنام» نبود. دانشجویان آمریکایی برای مسلمانان ایغور، گرسنگان آفریقا، آوارگان اوکراین، زلزلهزدگان و طالبانزدگان افغانستان همدردی نمیکنند چون آن مسائل جز «بسته»ی مورد اختلاف آنها با محافظهکاران نیست. درواقع، همانطور که ایرانیها این روزها مسئلهی فلسطین را در نسبت با سیاست داخلی ایران میفهمند برای آمریکاییها هم فلسطین یک مسئلهی سیاست داخلی است. برای همین غیرآمریکاییها (و مشخصا ایرانیها) گاهی نمیتوانند درک درستی از ماهیت این اعتراضات داشته باشند.
🌏جامعهشناسی
T.me/bestdiplomacy
دربارهی تجمعات حامیان فلسطین
✍️ شهریار خسروی
کسانی که در آمریکا به حملات اسرائیل به فلسطین اعتراض میکنند، اغلب از موضع «عدالت جهانی» به دفاع از موضع خودشان میپردازند. اما تمرکز زیاد بر این جنبهی اعتراضات باعث گمراهی ما در فهم این پدیده میشود.
دانشجویان آمریکایی بیشتر از هرچیز درگیر مسائل جامعهی خودشان هستند. اختلاف آنها با گروههای مذهبی حامی اسرائیل (یهودیها و مسیحیهای صهیونیست) فقط در مسئلهی فلسطین نیست. آنها دربارهی مالیات، محیط زیست، مهاجرت، نژادپرستی، سقط جنین، الجیبیتیکیو، حمل اسلحه، آزادی ماریجوانا و... هم با این گروهها درگیر هستند. در واقع اختلاف در این مسائل در جامعهی آمریکا به یک «بسته» تبدیل شده و بسیاری افراد یا در همهی این مسائل لیبرال هستند یا در همهی آنها محافظهکار.
توجه به این نکته نشان میدهد مخالفان اعتراضات هم به درستی ماهیت اعتراضات را درک نکردهاند. فلسطین جز بستهی مورد اختلاف جوانان شهرهای بزرگ با محافظهکاران است برای همین در کنار مسئلههایی مثل فمنیسم، مسائل سیاهان و دگرباشان مطرح میشود. مخالفانی که حضور فعالان الجیبیتیکیو در تجمعات حمایت از فلسطین را مسخره میکنند از این نکته غافل هستند.
اعتراضات در آمریکا تنها معطوف به یک پدیدهی بینالمللی نیست. کمااینکه اعتراضات به جنگ ویتنام هم «دربارهی ویتنام» نبود. دانشجویان آمریکایی برای مسلمانان ایغور، گرسنگان آفریقا، آوارگان اوکراین، زلزلهزدگان و طالبانزدگان افغانستان همدردی نمیکنند چون آن مسائل جز «بسته»ی مورد اختلاف آنها با محافظهکاران نیست. درواقع، همانطور که ایرانیها این روزها مسئلهی فلسطین را در نسبت با سیاست داخلی ایران میفهمند برای آمریکاییها هم فلسطین یک مسئلهی سیاست داخلی است. برای همین غیرآمریکاییها (و مشخصا ایرانیها) گاهی نمیتوانند درک درستی از ماهیت این اعتراضات داشته باشند.
🌏جامعهشناسی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴سر مقاله آخرین شماره اکونومیست درباره نسل Z
Generations Z
Reasons to be cheerful about Young
🔹یک نسل گسترده از جوانان در حال شکل گیری است. به طور جهانی، حدود ۲ میلیارد نفر بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ متولد شدهاند و جزء "نسل Z" هستند. در آمریکا و بریتانیا، این گروه یک پنجم از جمعیت را تشکیل میدهند که با جمعیت بومرها رقابت میکنند؛ در حالی که در هند و نیجریه، جوانان به طور قابل توجهی بیشتر از سالخوردگان هستند. برای هر نسل، یک روایت ساده وجود دارد: بومرها مقارن با فراوانی پساجنگ و میلنیالها همزمان با تجربه بحران مالی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹. برای نسل Z، دیدگاه متداول این است که گوشیهای هوشمند آنها را ناراحت کرده و آیندهی تلختری را پیش روی آنها قرار داده است.
🔹در جوامع غربی، بیشتر مردم معتقدند که کودکان امروزی نسبت به والدینشان در گذشته، شانس بهتری در زندگی نخواهند داشت. جوانان نیز از مسائلی مثل مشکلات در خرید مسکن و تغییرات آب و هوایی نگرانند. علمای اجتماع نگران هستند که نسل Z، که بیشترین زمان خود را در فضای مجازی سپری کردهاند، اکنون تحت تأثیر اضطراب و افسردگی قرار دارند. برخی سیاستمداران در آمریکا و بریتانیا به ممنوعیت استفاده از گوشیهای هوشمند و محدودیت رسانههای اجتماعی برای کودکان زیر ۱۶ سال فکر میکنند.
🔹همه این موارد میتوانند باعث شود که به نسبت به نسل Z احساس امیدواری کمتری داشته باشیم. اما وقتی به دنیا و به معیارهای گستردهتری نگاه میکنیم، میبینیم که جوانان زومر از سرنوشت تلخی رنج نمیبرند. در بسیاری از جنبهها، آنها به خوبی عمل میکنند:
🔹حدود چهار پنجم جمعیت ۱۲ تا ۲۷ ساله جهان در اقتصادهای نوظهور زندگی میکنند و به لطف رشد و گسترش فناوری، از وضعیت بهتری نسبت به والدین خود برخوردارند.
اما در برخی مناطق، نگرانی وجود دارد که پیشرفت سریع دهههای گذشته ممکن است تکرار نشود. این اضطراب در چین مشهود است.
🔹نسل Z به درستی مهارتهایی کسب میکنند که قابل بازاریابی هستند. بیشتر از آنها به دنبال مطالعه رشتههای علوم، مهندسی و پزشکی هستند؛ در حالی که علوم انسانی از رواج خارج شدهاند.
🔹به طور واضح، نسل Z در حال تحول دادن جهان کاری است. آنها قدرت مذاکره دارند - و این را میدانند. بسیاری از میلنیالها در سایه بحران مالی جهانی بزرگ شدند و از درخواست افزایش حقوق اجتناب میکردند. بهنظر میرسد که نسل Z کمتر نگرانی درباره ترک شغل برای فرصت بهتر یا زندگی لذتبخش دارند.
🔹نسل Z، با توجه به علاقه بیشترشان به مسائل اجتماعی و محیط زیست، ممکن است تأثیرات مهمی در جوامع بگذارند. این جوانان کمتر به سرگرمیهای شبانهروزی و مصرف مواد مخدر توجه میکنند و زندگی غیرمسئولانهای ندارند. البته این تفاوتها ممکن است باعث افزایش احساس تنهایی و کاهش ارتباطات حضوری و کاهش روابط جنسی شود. همچنین، نرخهای گزارش شده از اضطراب و افسردگی در برخی مناطق در حال افزایش است، اگرچه این افزایش ممکن است ناشی از افزایش آگاهی از مشکلات روانی باشد.
🔹نسل Z به طور چشمگیری در جهان کاری و اجتماعی تأثیر گذاشتهاند. آنها دارای مهارتها و قدرتهایی هستند که به آنها امکان میدهد نقش مهمی در جوامع و بازار کار ایفا کنند. این جوانان دارای ارادهی قویای هستند و ترجیح میدهند از فرصتهای بهتری در زندگی استفاده کنند. از طرف دیگر، افراد میانسال ممکن است به دلیل تجربیات گذشتهی خود نگران شکلگیری جوانان Z و تأثیراتی که بر جوامع دارند، باشند. اما در آخر، اگر این تحولات به نفع جامعه باشد و فرصتهای بهتری برای همه افراد ایجاد شود، آنها هم میتوانند از این فرصتها بهرهمند شوند.
🔹نسل Z به طور گستردهتری به فضای مجازی و فناوریهای روزمره وارد شدهاند. سرعت فراگیری تلفنهای هوشمند و برنامههای رسانه اجتماعی سبب شده تا این جوانان به دنبال راههایی برای مدیریت بهتر و سازندهتر از فضای مجازی بگردند. اینکه آیا این فضای مجازی به نفع آنها است یا ممکن است بر روی روانشان تأثیر منفی بگذارد، یک موضوع مورد بحث است. به هر حال، آنها به تدریج به شکلگیری روشهایی برای استفاده بهینه از فضای مجازی میپردازند تا از مزایا و معایب آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.
🔹در گذشته، فناوریهای نوین همیشه همراه با مشکلاتی مواجه بودهاند. به همین ترتیب، استفاده از فضای مجازی نیز نیازمند تعادل و مدیریت صحیح است.
🔹با انجام اقداماتی مانند اطلاعرسانی به جوانان درباره مخاطرات موجود در فضای مجازی، ارائه آموزشهای مرتبط با مدیریت زمان و تنظیم حدود استفاده از رسانههای اجتماعی، میتوان از بروز مشکلات روانی و اجتماعی جلوگیری کرد و از مزایای این فناوری به بهترین نحو بهره برد.
🔦کانال اکونومیست فارسی
T.me/bestdiplomacy
Generations Z
Reasons to be cheerful about Young
🔹یک نسل گسترده از جوانان در حال شکل گیری است. به طور جهانی، حدود ۲ میلیارد نفر بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ متولد شدهاند و جزء "نسل Z" هستند. در آمریکا و بریتانیا، این گروه یک پنجم از جمعیت را تشکیل میدهند که با جمعیت بومرها رقابت میکنند؛ در حالی که در هند و نیجریه، جوانان به طور قابل توجهی بیشتر از سالخوردگان هستند. برای هر نسل، یک روایت ساده وجود دارد: بومرها مقارن با فراوانی پساجنگ و میلنیالها همزمان با تجربه بحران مالی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹. برای نسل Z، دیدگاه متداول این است که گوشیهای هوشمند آنها را ناراحت کرده و آیندهی تلختری را پیش روی آنها قرار داده است.
🔹در جوامع غربی، بیشتر مردم معتقدند که کودکان امروزی نسبت به والدینشان در گذشته، شانس بهتری در زندگی نخواهند داشت. جوانان نیز از مسائلی مثل مشکلات در خرید مسکن و تغییرات آب و هوایی نگرانند. علمای اجتماع نگران هستند که نسل Z، که بیشترین زمان خود را در فضای مجازی سپری کردهاند، اکنون تحت تأثیر اضطراب و افسردگی قرار دارند. برخی سیاستمداران در آمریکا و بریتانیا به ممنوعیت استفاده از گوشیهای هوشمند و محدودیت رسانههای اجتماعی برای کودکان زیر ۱۶ سال فکر میکنند.
🔹همه این موارد میتوانند باعث شود که به نسبت به نسل Z احساس امیدواری کمتری داشته باشیم. اما وقتی به دنیا و به معیارهای گستردهتری نگاه میکنیم، میبینیم که جوانان زومر از سرنوشت تلخی رنج نمیبرند. در بسیاری از جنبهها، آنها به خوبی عمل میکنند:
🔹حدود چهار پنجم جمعیت ۱۲ تا ۲۷ ساله جهان در اقتصادهای نوظهور زندگی میکنند و به لطف رشد و گسترش فناوری، از وضعیت بهتری نسبت به والدین خود برخوردارند.
اما در برخی مناطق، نگرانی وجود دارد که پیشرفت سریع دهههای گذشته ممکن است تکرار نشود. این اضطراب در چین مشهود است.
🔹نسل Z به درستی مهارتهایی کسب میکنند که قابل بازاریابی هستند. بیشتر از آنها به دنبال مطالعه رشتههای علوم، مهندسی و پزشکی هستند؛ در حالی که علوم انسانی از رواج خارج شدهاند.
🔹به طور واضح، نسل Z در حال تحول دادن جهان کاری است. آنها قدرت مذاکره دارند - و این را میدانند. بسیاری از میلنیالها در سایه بحران مالی جهانی بزرگ شدند و از درخواست افزایش حقوق اجتناب میکردند. بهنظر میرسد که نسل Z کمتر نگرانی درباره ترک شغل برای فرصت بهتر یا زندگی لذتبخش دارند.
🔹نسل Z، با توجه به علاقه بیشترشان به مسائل اجتماعی و محیط زیست، ممکن است تأثیرات مهمی در جوامع بگذارند. این جوانان کمتر به سرگرمیهای شبانهروزی و مصرف مواد مخدر توجه میکنند و زندگی غیرمسئولانهای ندارند. البته این تفاوتها ممکن است باعث افزایش احساس تنهایی و کاهش ارتباطات حضوری و کاهش روابط جنسی شود. همچنین، نرخهای گزارش شده از اضطراب و افسردگی در برخی مناطق در حال افزایش است، اگرچه این افزایش ممکن است ناشی از افزایش آگاهی از مشکلات روانی باشد.
🔹نسل Z به طور چشمگیری در جهان کاری و اجتماعی تأثیر گذاشتهاند. آنها دارای مهارتها و قدرتهایی هستند که به آنها امکان میدهد نقش مهمی در جوامع و بازار کار ایفا کنند. این جوانان دارای ارادهی قویای هستند و ترجیح میدهند از فرصتهای بهتری در زندگی استفاده کنند. از طرف دیگر، افراد میانسال ممکن است به دلیل تجربیات گذشتهی خود نگران شکلگیری جوانان Z و تأثیراتی که بر جوامع دارند، باشند. اما در آخر، اگر این تحولات به نفع جامعه باشد و فرصتهای بهتری برای همه افراد ایجاد شود، آنها هم میتوانند از این فرصتها بهرهمند شوند.
🔹نسل Z به طور گستردهتری به فضای مجازی و فناوریهای روزمره وارد شدهاند. سرعت فراگیری تلفنهای هوشمند و برنامههای رسانه اجتماعی سبب شده تا این جوانان به دنبال راههایی برای مدیریت بهتر و سازندهتر از فضای مجازی بگردند. اینکه آیا این فضای مجازی به نفع آنها است یا ممکن است بر روی روانشان تأثیر منفی بگذارد، یک موضوع مورد بحث است. به هر حال، آنها به تدریج به شکلگیری روشهایی برای استفاده بهینه از فضای مجازی میپردازند تا از مزایا و معایب آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.
🔹در گذشته، فناوریهای نوین همیشه همراه با مشکلاتی مواجه بودهاند. به همین ترتیب، استفاده از فضای مجازی نیز نیازمند تعادل و مدیریت صحیح است.
🔹با انجام اقداماتی مانند اطلاعرسانی به جوانان درباره مخاطرات موجود در فضای مجازی، ارائه آموزشهای مرتبط با مدیریت زمان و تنظیم حدود استفاده از رسانههای اجتماعی، میتوان از بروز مشکلات روانی و اجتماعی جلوگیری کرد و از مزایای این فناوری به بهترین نحو بهره برد.
🔦کانال اکونومیست فارسی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نزدیک به چهارده سال از این سخن گذشته
هنوز هم درک و احساس میکنیم که گذر سختی در انتظاره و در پیش است!....
#محمدرضاشجریان
@bestdiplomacy
هنوز هم درک و احساس میکنیم که گذر سختی در انتظاره و در پیش است!....
#محمدرضاشجریان
@bestdiplomacy
🔵🔴چشمانداز انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا از نگاه گاردین؛ بیثبات و غیرقابل پیشبینی
ایرنا
روزنامه انگلیسی «گاردین» با اشاره به محبوبیت پایین «جو بایدن» و «دونالد ترامپ» در نظرسنجیهای انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری این کشور، به بررسی دلایل این امر پرداخت و ضمن بیثبات دانستن چشمانداز حاکم بر این رویداد سیاسی، هرگونه پیشبینی زودهنگام درباره نتایج این انتخابات را بیاساس ارزیابی کرد.
این رسانه انگلیسی با اشاره به فرصت ۶ ماهه باقی مانده تا یکی از مهمترین انتخابات تاریخ آمریکا، رویدادهای ناگهانی از جمله پس لرزه های همه گیری جهانی، حمله ۶ ژانویه به ساختمان کنگره ایالات متحده، تصمیم دادگاه عالی آمریکا برای پایان دادن به حق سقط جنین و جنگهای اوکراین و غزه را به عنوان رویدادهای تاثیرگذاری نام برد که می تواند به انتخابات پیش رو در این کشور شکل دهد.گاردین نوشت: ترامپ در میانگین نظرسنجیهای ملی، با حدود ۱.۵ درصد برتری از بایدن پیشی گرفته است. این آمار کاهش حدود ۶ درصدی نتایج بایدن نسبت به روز انتخابات ۲۰۲۰ را نشان می دهد و این در حالی است که ترامپ در ایالتهای نوسانی تاثیرگذار، برتری دارد. بررسی ها نشان می دهد که اقلیت قابل توجهی از رای دهندگان سیاه پوست، لاتین تبار و آسیایی - آمریکایی از او فاصله گرفته اند.
این گزارش "اقتصاد" را اولویت برتر رای دهندگان آمریکایی معرفی و اضافه می کند: با این که بایدن از محرکهای اقتصادی و بستههای زیرساختی برای افزایش تولیدات صنعتی استفاده کرده، اما تاکنون تایید و رضایت کمی از سوی رایدهندگان دریافت کرده است. نظرسنجیها نشان میدهد که رایدهندگان معتقدند در دوران ریاستجمهوری ترامپ، وضعیت بهتری داشتند. بنابراین تورم بالا می تواند برای بایدن گران تمام شود.
▪️تصویر غیرممکن پیروزی بایدن
در این گزارش با اشاره به نقاط ضعف بایدن در سیاست خارجی آمده است: حمایت نظامی دولت آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه، انتقاد شدید برخی از دموکراتها از فقدان تلاش دولت برای آتشبس را به دنبال داشته است. این در حالی است که تشدید اعتراضات دانشجویی در مورد جنگ در غزه نیز میتواند به تلاش او برای انتخاب مجدد لطمه بزند؛ چرا که جمهوریخواهان به دنبال نمایش تظاهراتهای عمدتاً مسالمتآمیز دانشجویان بهعنوان فعالیت های خشونتآمیز و یهودیستیز هستند. رسانههای راستگرا به امید ایجاد تفرقه در میان دموکراتها و ترویج ناکامی دولت بایدن در کنترل هرجومرج ملی به این اعتراضات می پردازند."لری جیکوبز"، مدیر مرکز مطالعات سیاست و حکومت در دانشگاه مینهسوتا، با اشاره به بالا بودن تورم در آمریکا، تصویر پیروزی بایدن را به دنبال به هم ریختن ائتلاف دموکراتها به ویژه پس از گسترش تجمعات دانشجویی ضد اسرائیلی و واکنش شدید آمریکایی های عرب تبار به جنگ غزه، غیرممکن دانست.
گاردین در بخش دیگری از این گزارش شرایط نامناسب نامزد جمهوریخواهان را این گونه توصیف کرد: ترامپ در حالی سومین تلاش خود برای راه یابی به کاخ سفید را پیش می برد که نسبت به سالهای ۲۰۱۶ یا ۲۰۲۰ خطرناکتر و افراطیتر شده است. وی نامزدی خود را تا حدی به عنوان انتقام علیه دشمنان سیاسیاش تصور کرده و احتمال بروز خشونت در بزنگاه انتخابات ۲۰۲۴ را رد نمی کند.
▪️ترامپ به دنبال انتقام سیاسی
بر اساس این گزارش، ترامپ با ۸۸ اتهام در چهار پرونده جنایی به دلیل تلاش برای براندازی انتخابات ۲۰۲۰، نگهداری غیرقانونی اسناد طبقه بندی شده با موضوع امنیت ملی و جعل سوابق تجاری مواجه است. از سوی دیگر، ترامپ به دلیل این که گفت ایالات متحده (در دوره احتمالی پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری) از اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که به اندازه کافی برای دفاع از خود هزینه نمی کنند، دفاع نخواهد کرد و حتی روسیه را تشویق به حمله به آن ها می کند، مورد انتقاد رهبران اروپایی قرار گرفته است. او همچنین جمهوریخواهان کنگره را تحت فشار قرار داده بود تا کمک نظامی به اوکراین را متوقف کنند.بر اساس گزارش گاردین، ترامپ "مهاجرت" را مهمترین موضوع مبارزات انتخاباتی داخلی خود قرار داده و اعلام کرده است که بر اخراج دسته جمعی مهاجران تمرکز می کند. نامزد جمهوریخواهان تاکید دارد که از گارد ملی و احتمالاً نیروهای فدرال برای کنترل مرزها استفاده می کند، به "شهروندی حق تولد" پایان و ممنوعیت سفر به آمریکا را برای شهروندان برخی از کشورها گسترش می دهد. او از مهاجران به عنوان «حیوان» یاد کرده و ساخت اردوگاههای بازداشت در خاک ایالات متحده را رد نکرده است.
این گزارش در پایان با تاکید بر اهمیت هر رویدادی که در ۶ ماه آینده در داخل و خارج از ایالات متحده رخ دهد پیشبینی کرد: رویدادهای زیادی قرار است اتفاق بیفتد و خیلی چیزها تغییر خواهد کرد.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل
T.me/bestdiplomacy
ایرنا
روزنامه انگلیسی «گاردین» با اشاره به محبوبیت پایین «جو بایدن» و «دونالد ترامپ» در نظرسنجیهای انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری این کشور، به بررسی دلایل این امر پرداخت و ضمن بیثبات دانستن چشمانداز حاکم بر این رویداد سیاسی، هرگونه پیشبینی زودهنگام درباره نتایج این انتخابات را بیاساس ارزیابی کرد.
این رسانه انگلیسی با اشاره به فرصت ۶ ماهه باقی مانده تا یکی از مهمترین انتخابات تاریخ آمریکا، رویدادهای ناگهانی از جمله پس لرزه های همه گیری جهانی، حمله ۶ ژانویه به ساختمان کنگره ایالات متحده، تصمیم دادگاه عالی آمریکا برای پایان دادن به حق سقط جنین و جنگهای اوکراین و غزه را به عنوان رویدادهای تاثیرگذاری نام برد که می تواند به انتخابات پیش رو در این کشور شکل دهد.گاردین نوشت: ترامپ در میانگین نظرسنجیهای ملی، با حدود ۱.۵ درصد برتری از بایدن پیشی گرفته است. این آمار کاهش حدود ۶ درصدی نتایج بایدن نسبت به روز انتخابات ۲۰۲۰ را نشان می دهد و این در حالی است که ترامپ در ایالتهای نوسانی تاثیرگذار، برتری دارد. بررسی ها نشان می دهد که اقلیت قابل توجهی از رای دهندگان سیاه پوست، لاتین تبار و آسیایی - آمریکایی از او فاصله گرفته اند.
این گزارش "اقتصاد" را اولویت برتر رای دهندگان آمریکایی معرفی و اضافه می کند: با این که بایدن از محرکهای اقتصادی و بستههای زیرساختی برای افزایش تولیدات صنعتی استفاده کرده، اما تاکنون تایید و رضایت کمی از سوی رایدهندگان دریافت کرده است. نظرسنجیها نشان میدهد که رایدهندگان معتقدند در دوران ریاستجمهوری ترامپ، وضعیت بهتری داشتند. بنابراین تورم بالا می تواند برای بایدن گران تمام شود.
▪️تصویر غیرممکن پیروزی بایدن
در این گزارش با اشاره به نقاط ضعف بایدن در سیاست خارجی آمده است: حمایت نظامی دولت آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه، انتقاد شدید برخی از دموکراتها از فقدان تلاش دولت برای آتشبس را به دنبال داشته است. این در حالی است که تشدید اعتراضات دانشجویی در مورد جنگ در غزه نیز میتواند به تلاش او برای انتخاب مجدد لطمه بزند؛ چرا که جمهوریخواهان به دنبال نمایش تظاهراتهای عمدتاً مسالمتآمیز دانشجویان بهعنوان فعالیت های خشونتآمیز و یهودیستیز هستند. رسانههای راستگرا به امید ایجاد تفرقه در میان دموکراتها و ترویج ناکامی دولت بایدن در کنترل هرجومرج ملی به این اعتراضات می پردازند."لری جیکوبز"، مدیر مرکز مطالعات سیاست و حکومت در دانشگاه مینهسوتا، با اشاره به بالا بودن تورم در آمریکا، تصویر پیروزی بایدن را به دنبال به هم ریختن ائتلاف دموکراتها به ویژه پس از گسترش تجمعات دانشجویی ضد اسرائیلی و واکنش شدید آمریکایی های عرب تبار به جنگ غزه، غیرممکن دانست.
گاردین در بخش دیگری از این گزارش شرایط نامناسب نامزد جمهوریخواهان را این گونه توصیف کرد: ترامپ در حالی سومین تلاش خود برای راه یابی به کاخ سفید را پیش می برد که نسبت به سالهای ۲۰۱۶ یا ۲۰۲۰ خطرناکتر و افراطیتر شده است. وی نامزدی خود را تا حدی به عنوان انتقام علیه دشمنان سیاسیاش تصور کرده و احتمال بروز خشونت در بزنگاه انتخابات ۲۰۲۴ را رد نمی کند.
▪️ترامپ به دنبال انتقام سیاسی
بر اساس این گزارش، ترامپ با ۸۸ اتهام در چهار پرونده جنایی به دلیل تلاش برای براندازی انتخابات ۲۰۲۰، نگهداری غیرقانونی اسناد طبقه بندی شده با موضوع امنیت ملی و جعل سوابق تجاری مواجه است. از سوی دیگر، ترامپ به دلیل این که گفت ایالات متحده (در دوره احتمالی پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری) از اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که به اندازه کافی برای دفاع از خود هزینه نمی کنند، دفاع نخواهد کرد و حتی روسیه را تشویق به حمله به آن ها می کند، مورد انتقاد رهبران اروپایی قرار گرفته است. او همچنین جمهوریخواهان کنگره را تحت فشار قرار داده بود تا کمک نظامی به اوکراین را متوقف کنند.بر اساس گزارش گاردین، ترامپ "مهاجرت" را مهمترین موضوع مبارزات انتخاباتی داخلی خود قرار داده و اعلام کرده است که بر اخراج دسته جمعی مهاجران تمرکز می کند. نامزد جمهوریخواهان تاکید دارد که از گارد ملی و احتمالاً نیروهای فدرال برای کنترل مرزها استفاده می کند، به "شهروندی حق تولد" پایان و ممنوعیت سفر به آمریکا را برای شهروندان برخی از کشورها گسترش می دهد. او از مهاجران به عنوان «حیوان» یاد کرده و ساخت اردوگاههای بازداشت در خاک ایالات متحده را رد نکرده است.
این گزارش در پایان با تاکید بر اهمیت هر رویدادی که در ۶ ماه آینده در داخل و خارج از ایالات متحده رخ دهد پیشبینی کرد: رویدادهای زیادی قرار است اتفاق بیفتد و خیلی چیزها تغییر خواهد کرد.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴بیشترین و کمترین نرخ تورم در کشورهای جهان؛ ایران در رتبه #ششم!
(*البته برخی کارشناسان تورم ایران را بالای چهل درصد میدانند...)
🌐کانال اکونومیست فارسی
@bestdiplomacy
(*البته برخی کارشناسان تورم ایران را بالای چهل درصد میدانند...)
🌐کانال اکونومیست فارسی
@bestdiplomacy
تنها جای دنیا که رشد وتوسعه اقتصادی از جامعه شروع شده غرب اروپاست.
در باقی دنیا این رشد به دست حاکمیت انجام گرفته است
🗣محمود سریع القلم استاد تمام علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی
@bestdiplomacy
در باقی دنیا این رشد به دست حاکمیت انجام گرفته است
🗣محمود سریع القلم استاد تمام علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی
@bestdiplomacy
🔵🔴 کلید دستیابی به امنیت و توسعۀ پایدار
✍️ آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
کلید دستیابی به امنیت و توسعۀ پایدار، سیاستِ #غیرامنیتیسازی است:
هیچ نظامی، نتواند ملت را تهدید ببیند و هیچ قدرتِ بزرگی نتواند ایران را تهدید جهان بنامد.
سیاست «غیرامنیتیسازی درونِ کشور و غیرامنیتی شدنِ بیرونِ کشور» را در پیش گیرید: سیاستی فاقدِ رابطۀ امنیتی با ملت و جهان، بصورت همزمان!
@bestdiplomacy
✍️ آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
کلید دستیابی به امنیت و توسعۀ پایدار، سیاستِ #غیرامنیتیسازی است:
هیچ نظامی، نتواند ملت را تهدید ببیند و هیچ قدرتِ بزرگی نتواند ایران را تهدید جهان بنامد.
سیاست «غیرامنیتیسازی درونِ کشور و غیرامنیتی شدنِ بیرونِ کشور» را در پیش گیرید: سیاستی فاقدِ رابطۀ امنیتی با ملت و جهان، بصورت همزمان!
@bestdiplomacy
🔵🔴 معمای رفح و مذاکرات!
اخیرا اتفاقات معماگونهای در سپهر جنگ غزه افتاد؛ حماس ناگهان با پیشنهاد مصر و قطر برای آتش بس موافقت کرد. اسرائیل نیز این پیشنهاد را نپذیرفت و آمریکا هم موضع اعلامی روشنی اتخاذ نکرد. سپس اسرائیل به شرق رفح حمله و گذرگاه آن را اشغال کرد. در این میان، هیاتها پس از بازگشت به قاهره به توافق نرسیده و دوباره آنجا را ترک کردند.
حقیقت ماجرا چیست؟ واقعیت این که طرح ارائه شده هر چند نام مصری قطری به خود گرفت، اما محصول تلاشهای مشترک این دو کشور و آمریکا بود.
بنا بر برخی "شنیدهها"، مصریها ابتدا طرح را برای اسرائیل فرستاده و به نوعی چراغ سبز نتانیاهو را نیز دریافت و سپس در پنجم می به حماس ارائه میکنند. حماس نیز آن را نزدیکترین پیشنهاد آتش بس به خواستههای خود و به شکلی برآورد کننده چهار شرطش میداند و هنیه موافقت با آن را اعلام میکند.
در مقابل، نوعی سردرگمی بر موضعگیری اسرائیل در قبال طرح سایه میافکند و در نهایت نتانیاهو مخالفت میکند.
گفته میشود که نتانیاهو پس از دریافت طرح به این علت در مذاکره با مصریها و احتمالا هم آمریکاییها به آن روی خوش نشان داده بود که ظاهرا تصور میکرد حماس آن را نخواهد پذیرفت و خواسته مخالفت با طرح از حماس صادر شود نه او. اما این اتفاق معکوس شد.
سپس، نتانیاهو و کابینه جنگ اسرائیل در حالی که مذاکرات در قاهره در جریان بود، دستور حمله به شرق رفح و گذرگاه آن را صادر میکنند. آمریکا همچنان اعلام میکند با حمله گسترده به رفح که حدود یک میلیون و 400 هزار آواره را در خود جای داده، مخالف است. با این حال، به گفته برخی منابع اسرائیلی، آمریکا از قبل به اسرائیل برای حملهای محدود در این منطقه و اشغال گذرگاه رفح چراغ سبز نشان داده بود.
خود آمریکاییها میگویند با "حمله گسترده" مخالف هستند و این به معنای عدم مخالفت با حملهای محدود است و بعد از آن هم دولت بایدن گفته که اسرائیل در رفح از خط قرمز آمریکا عبور نکرده است. هنوز روشن نیست که این چراغ سبز و موافقت با حمله محدود قبل از تهیه طرح پیشنهادی اخیر بوده است یا بعد از آن.
فعلا حمله به رفح "محدود" است و گذرگاه رفح در فاصله سه کیلومتری مرز به دست ارتش اسرائیل اشغال شده است و حدود 100 هزار آواره ساکن شرق رفح دوباره آواره شده و به مناطق دیگری رفتهاند.
پایان جنگ غزه بدون حملهای به رفح هر چند محدود برای نتانیاهو و دولتش ناخوشایند و واجد معانی دردسرسازی بود. این حمله میتواند دو انگیزه داشته باشد؛ نخست تلاش برای خلق تصویری از پیروزی قبل از رسیدن به توافق نهایی و دوم ایجاد تاکتیک فشار مذاکراتی بر حماس برای ایجاد پارهای تغییرات در طرح اخیر.
اما در این میان، گفته میشود که اشغال گذرگاه رفح نیز چراغ سبز آمریکا را همراه خود دارد و این که در راستای اهداف آمریکا از ایجاد کریدوری دریایی برای نوار غزه است. گفته میشود آمریکا میخواهد در آینده این گذرگاه دریایی تحت کنترل خود را به تنها راه ارتباط ارتباطی غزه با دنیای خارج تبدیل کند و دیگر گذرگاهها بسته شوند
فعلا حماس مخالفت روشنی با راه اندازی این اسکله نکرده؛ هر چند دیروز چند خمپاره به نزدیکی آن شلیک شد که به عنوان یک پیام هشدارآمیز تلقی شد. گویا حماس فعلا منتظر پایان جنگ است و در این وضعیت جنگی و شرایط تنشی جزئی میان آمریکا و اسرائیل نمیخواهد وارد مشکلی جدی با آمریکا شود.
اما سرانجام حمله به رفح چه میشود؟ فعلا مشخص نیست؛ این که در این حد میماند و در روزها و هفتههای پیشرو توافقی به دست میآید یا خیر؟ اما اگر بدترین سناریو یعنی حمله گسترده رخ دهد، در بعد انسانی بزرگترین فاجعه رخ خواهد داد. بیش از یک میلیون نفر دیگر جایی برای رفتن ندارند و رفح تقریبا تنها مکان سالم در نوار غزه است و بقیه مناطق فاقد هر گونه امکانات برای این تعداد است. این مساله فشار بیسابقهای را بر جبهه داخلی غزه وارد میکند و ممکن است پیامدهایی داشته باشد. این جبهه تا به امروز با وجود این حجم بیسابقه نسل کشی و تخریب، تابآوری خوبی از خود نشان داده است
اما جدا از فاجعه انسانی مترتب بر هر گونه حمله گسترده، در بعد نظامی بعید است که این حمله دستاوردی برای اسرائیل داشته باشد و سرنوشت آن هم احتمالا مثل حمله به شمال و مرکز باریکه غزه و خانیونس باشد؛ ولی با تبعاتی بیشتر برای اسرائیل. فارغ از این که وقوع فاجعه انسانی گسترده در این منطقه تشدید کننده بحران بیسابقه اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان است، پایان حمله به رفح و آزاد نشدن گروگانها، نتانیاهو را نیز در وضعیت دشوارتری قرار داده و فاقد اهرم فشاری در مذاکرات با حماس خواهد کرد و احتمالا ین تشکیلات سقف مطالبات مذاکراتی خود را بالا ببرد. همچنین این امر در داخل هم برای نتانیاهو واجد دلالتها و دردسرهای بیشتری نسبت به قبل از حمله است
✍صابر گل عنبری
T.me/bestdiplomacy
اخیرا اتفاقات معماگونهای در سپهر جنگ غزه افتاد؛ حماس ناگهان با پیشنهاد مصر و قطر برای آتش بس موافقت کرد. اسرائیل نیز این پیشنهاد را نپذیرفت و آمریکا هم موضع اعلامی روشنی اتخاذ نکرد. سپس اسرائیل به شرق رفح حمله و گذرگاه آن را اشغال کرد. در این میان، هیاتها پس از بازگشت به قاهره به توافق نرسیده و دوباره آنجا را ترک کردند.
حقیقت ماجرا چیست؟ واقعیت این که طرح ارائه شده هر چند نام مصری قطری به خود گرفت، اما محصول تلاشهای مشترک این دو کشور و آمریکا بود.
بنا بر برخی "شنیدهها"، مصریها ابتدا طرح را برای اسرائیل فرستاده و به نوعی چراغ سبز نتانیاهو را نیز دریافت و سپس در پنجم می به حماس ارائه میکنند. حماس نیز آن را نزدیکترین پیشنهاد آتش بس به خواستههای خود و به شکلی برآورد کننده چهار شرطش میداند و هنیه موافقت با آن را اعلام میکند.
در مقابل، نوعی سردرگمی بر موضعگیری اسرائیل در قبال طرح سایه میافکند و در نهایت نتانیاهو مخالفت میکند.
گفته میشود که نتانیاهو پس از دریافت طرح به این علت در مذاکره با مصریها و احتمالا هم آمریکاییها به آن روی خوش نشان داده بود که ظاهرا تصور میکرد حماس آن را نخواهد پذیرفت و خواسته مخالفت با طرح از حماس صادر شود نه او. اما این اتفاق معکوس شد.
سپس، نتانیاهو و کابینه جنگ اسرائیل در حالی که مذاکرات در قاهره در جریان بود، دستور حمله به شرق رفح و گذرگاه آن را صادر میکنند. آمریکا همچنان اعلام میکند با حمله گسترده به رفح که حدود یک میلیون و 400 هزار آواره را در خود جای داده، مخالف است. با این حال، به گفته برخی منابع اسرائیلی، آمریکا از قبل به اسرائیل برای حملهای محدود در این منطقه و اشغال گذرگاه رفح چراغ سبز نشان داده بود.
خود آمریکاییها میگویند با "حمله گسترده" مخالف هستند و این به معنای عدم مخالفت با حملهای محدود است و بعد از آن هم دولت بایدن گفته که اسرائیل در رفح از خط قرمز آمریکا عبور نکرده است. هنوز روشن نیست که این چراغ سبز و موافقت با حمله محدود قبل از تهیه طرح پیشنهادی اخیر بوده است یا بعد از آن.
فعلا حمله به رفح "محدود" است و گذرگاه رفح در فاصله سه کیلومتری مرز به دست ارتش اسرائیل اشغال شده است و حدود 100 هزار آواره ساکن شرق رفح دوباره آواره شده و به مناطق دیگری رفتهاند.
پایان جنگ غزه بدون حملهای به رفح هر چند محدود برای نتانیاهو و دولتش ناخوشایند و واجد معانی دردسرسازی بود. این حمله میتواند دو انگیزه داشته باشد؛ نخست تلاش برای خلق تصویری از پیروزی قبل از رسیدن به توافق نهایی و دوم ایجاد تاکتیک فشار مذاکراتی بر حماس برای ایجاد پارهای تغییرات در طرح اخیر.
اما در این میان، گفته میشود که اشغال گذرگاه رفح نیز چراغ سبز آمریکا را همراه خود دارد و این که در راستای اهداف آمریکا از ایجاد کریدوری دریایی برای نوار غزه است. گفته میشود آمریکا میخواهد در آینده این گذرگاه دریایی تحت کنترل خود را به تنها راه ارتباط ارتباطی غزه با دنیای خارج تبدیل کند و دیگر گذرگاهها بسته شوند
فعلا حماس مخالفت روشنی با راه اندازی این اسکله نکرده؛ هر چند دیروز چند خمپاره به نزدیکی آن شلیک شد که به عنوان یک پیام هشدارآمیز تلقی شد. گویا حماس فعلا منتظر پایان جنگ است و در این وضعیت جنگی و شرایط تنشی جزئی میان آمریکا و اسرائیل نمیخواهد وارد مشکلی جدی با آمریکا شود.
اما سرانجام حمله به رفح چه میشود؟ فعلا مشخص نیست؛ این که در این حد میماند و در روزها و هفتههای پیشرو توافقی به دست میآید یا خیر؟ اما اگر بدترین سناریو یعنی حمله گسترده رخ دهد، در بعد انسانی بزرگترین فاجعه رخ خواهد داد. بیش از یک میلیون نفر دیگر جایی برای رفتن ندارند و رفح تقریبا تنها مکان سالم در نوار غزه است و بقیه مناطق فاقد هر گونه امکانات برای این تعداد است. این مساله فشار بیسابقهای را بر جبهه داخلی غزه وارد میکند و ممکن است پیامدهایی داشته باشد. این جبهه تا به امروز با وجود این حجم بیسابقه نسل کشی و تخریب، تابآوری خوبی از خود نشان داده است
اما جدا از فاجعه انسانی مترتب بر هر گونه حمله گسترده، در بعد نظامی بعید است که این حمله دستاوردی برای اسرائیل داشته باشد و سرنوشت آن هم احتمالا مثل حمله به شمال و مرکز باریکه غزه و خانیونس باشد؛ ولی با تبعاتی بیشتر برای اسرائیل. فارغ از این که وقوع فاجعه انسانی گسترده در این منطقه تشدید کننده بحران بیسابقه اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان است، پایان حمله به رفح و آزاد نشدن گروگانها، نتانیاهو را نیز در وضعیت دشوارتری قرار داده و فاقد اهرم فشاری در مذاکرات با حماس خواهد کرد و احتمالا ین تشکیلات سقف مطالبات مذاکراتی خود را بالا ببرد. همچنین این امر در داخل هم برای نتانیاهو واجد دلالتها و دردسرهای بیشتری نسبت به قبل از حمله است
✍صابر گل عنبری
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی استاد علی نصیریان از استاد علی دهباشی تجلیل می کند و عشق چنین عزیزانی را باعث پایداری ایران می داند کسانی که هنوز بی چشمداشت قلبشان برای ایران می تپد
#پاینده_ایران
@bestdiplomacy
#پاینده_ایران
@bestdiplomacy
«انقلابیترین کاری که میتوان انجام داد این است که همیشه با صدای بلند آنچه که اتفاق میافتد را اعلام کنیم.»
رزا لوکزامبورگ
🌏جامعهشناسی
@bestdiplomacy
رزا لوکزامبورگ
🌏جامعهشناسی
@bestdiplomacy
🔵🔴ادعای گروسی: هشدارم در ژانویه گذشته در خصوص اینکه ایران اورانیوم غنیشده کافی برای تولید چند سلاح اتمی دارد، همچنان پابرجاست؛ چه بسا بیشتر
🔹گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پاسخ به این سوال «شما ژانویه گذشته گفتید ایران اورانیوم غنیشده کافی برای تولید چند سلاح اتمی دارد. آیا این هشدار همچنان پابرجاست؟»
ادعا کرد: بله همینطور است و چه بسا بیشتر؛ چون آنها به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهند. اما باید این مساله را روشن کنیم این بدین معنا نیست که آنها در مقطع کنونی سلاح هستهای دارند.
وی افزود: سانتریفیوژهای نسل جدید آنها مقدار قابل توجهی اورانیوم غنی شده و نزدیک به سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای تولید میکنند و ما در این زمینه دید نداریم./هم میهن
@bestdiplomacy
🔹گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پاسخ به این سوال «شما ژانویه گذشته گفتید ایران اورانیوم غنیشده کافی برای تولید چند سلاح اتمی دارد. آیا این هشدار همچنان پابرجاست؟»
ادعا کرد: بله همینطور است و چه بسا بیشتر؛ چون آنها به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهند. اما باید این مساله را روشن کنیم این بدین معنا نیست که آنها در مقطع کنونی سلاح هستهای دارند.
وی افزود: سانتریفیوژهای نسل جدید آنها مقدار قابل توجهی اورانیوم غنی شده و نزدیک به سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای تولید میکنند و ما در این زمینه دید نداریم./هم میهن
@bestdiplomacy
🔵🔴جامعهی روسیه بر پایهی عرف مافیا بنا نهاده شده است
سرگی مدودف، متخصص دوران پساشوروی، در گفتوگو با روزنامهی فرانسویِ «لوموند» به ما یادآوری میکند که «روسیه قدرتی جنگاور و پلیسی است که در طول قرنها نه تنها با همسایگان بلکه با ملتِ خود نیز همیشه در جنگ بوده است». گرایشی که تحت فرماندهیِ پوتین با حمله به اوکراین تشدید شده است.
در طول اعصار، دولت مسکو نه تنها با همسایگان بلکه با ملتِ خود هم جنگیده است. منابع اصلیِ کشور را از آنِ خود کرده، به مالکیت خصوصی اجازهی گسترش نداده، و در نتیجه طبقهی اجتماعیای را هم که در پیوند با آن است، محدود کرده است. از دید زمامداران روسیه مالکیت خصوصی منبعی است برای درآمد، گونهای «صنعت نفت ثانی». زندگیِ انسانی در روسیه ارزش چندانی ندارد. پیروزیهای بزرگ جنگ جهانی دوم ــ نبرد استالینگراد، فتح برلین ــ به بهای از دست رفتن جانهای بیشمار بهدست آمده است. جیرهی متداول آن زمان، ده سرباز شوروی در ازای یک آلمانی بود. اکنون در اوکراین سه روس در ازای یک اوکراینی است. در سال ۱۹۴۵، در حالی که ژنرال آمریکایی، دوایت آیزنهاور، از شمار بالای کشتهشدگانِ ارتش شوروی ابراز شگفتی میکرد، مارشال گئورگی ژوکف به او پاسخ داد: «هیچ اهمیتی ندارد. زنانِ ما سربازانِ جدیدی به دنیا خواهند آورد.» ولادیمیر پوتین هم بر این باور است. او ادعا میکند که اختیار تن و جسم شهروندان روس را داراست، به همینخاطر زنها را به فرزندآوریِ بیشتر فرامیخواند و به اقلیتهای جنسی حمله میکند. او به فرد و انسان نیاز ندارد. تنها چیزی که میخواهد سربازانی است که بتوانند جنگهایش را پیش ببرند.
در میانهی قرن بیستم، ما در برابر دو رژیم تمامیتخواه قرار داشتیم: یکی به رهبری هیتلر، و دیگری به رهبری استالین. این دو در سال ۱۹۳۹ دست به دست هم دادند تا به لهستان و کشورهای بالتیک تعرض کنند. بنابراین مسئولیت جنگ به تساوی متوجه اتحاد جماهیر شورویِ استالینی و آلمان هیتلری است. بیشک هنگامی که ارتش آلمان در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ به شوروی حمله کرد این کشور ناچار شد که به فرانسه، بریتانیا و ایالات متحدهی آمریکا بپیوندد. چارهی دیگری نداشت. من بهخوبی میدانم که خاطرهی پیروزیِ استالینگراد در فوریهی ۱۹۴۳ همچنان زنده است، از جمله در فرانسه، اما فراموش نکنیم که استالین همپیمانِ هیتلر هم بود. به خودمان دروغ نگوییم: نظام استالینی گونهای از فاشیسم بود. متأسفانه، جنگ جهانیِ دوم به پایانِ خود دست پیدا نکرد. نوعی تمامیتخواهی نابود شد، اما نوع دیگری برجا ماند. ولادیمیر پوتین تجسم آن است. او بدون شک میراثدار فاشیسم استالینی است./کانال آسو
T.me/bestdiplomacy
سرگی مدودف، متخصص دوران پساشوروی، در گفتوگو با روزنامهی فرانسویِ «لوموند» به ما یادآوری میکند که «روسیه قدرتی جنگاور و پلیسی است که در طول قرنها نه تنها با همسایگان بلکه با ملتِ خود نیز همیشه در جنگ بوده است». گرایشی که تحت فرماندهیِ پوتین با حمله به اوکراین تشدید شده است.
در طول اعصار، دولت مسکو نه تنها با همسایگان بلکه با ملتِ خود هم جنگیده است. منابع اصلیِ کشور را از آنِ خود کرده، به مالکیت خصوصی اجازهی گسترش نداده، و در نتیجه طبقهی اجتماعیای را هم که در پیوند با آن است، محدود کرده است. از دید زمامداران روسیه مالکیت خصوصی منبعی است برای درآمد، گونهای «صنعت نفت ثانی». زندگیِ انسانی در روسیه ارزش چندانی ندارد. پیروزیهای بزرگ جنگ جهانی دوم ــ نبرد استالینگراد، فتح برلین ــ به بهای از دست رفتن جانهای بیشمار بهدست آمده است. جیرهی متداول آن زمان، ده سرباز شوروی در ازای یک آلمانی بود. اکنون در اوکراین سه روس در ازای یک اوکراینی است. در سال ۱۹۴۵، در حالی که ژنرال آمریکایی، دوایت آیزنهاور، از شمار بالای کشتهشدگانِ ارتش شوروی ابراز شگفتی میکرد، مارشال گئورگی ژوکف به او پاسخ داد: «هیچ اهمیتی ندارد. زنانِ ما سربازانِ جدیدی به دنیا خواهند آورد.» ولادیمیر پوتین هم بر این باور است. او ادعا میکند که اختیار تن و جسم شهروندان روس را داراست، به همینخاطر زنها را به فرزندآوریِ بیشتر فرامیخواند و به اقلیتهای جنسی حمله میکند. او به فرد و انسان نیاز ندارد. تنها چیزی که میخواهد سربازانی است که بتوانند جنگهایش را پیش ببرند.
در میانهی قرن بیستم، ما در برابر دو رژیم تمامیتخواه قرار داشتیم: یکی به رهبری هیتلر، و دیگری به رهبری استالین. این دو در سال ۱۹۳۹ دست به دست هم دادند تا به لهستان و کشورهای بالتیک تعرض کنند. بنابراین مسئولیت جنگ به تساوی متوجه اتحاد جماهیر شورویِ استالینی و آلمان هیتلری است. بیشک هنگامی که ارتش آلمان در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ به شوروی حمله کرد این کشور ناچار شد که به فرانسه، بریتانیا و ایالات متحدهی آمریکا بپیوندد. چارهی دیگری نداشت. من بهخوبی میدانم که خاطرهی پیروزیِ استالینگراد در فوریهی ۱۹۴۳ همچنان زنده است، از جمله در فرانسه، اما فراموش نکنیم که استالین همپیمانِ هیتلر هم بود. به خودمان دروغ نگوییم: نظام استالینی گونهای از فاشیسم بود. متأسفانه، جنگ جهانیِ دوم به پایانِ خود دست پیدا نکرد. نوعی تمامیتخواهی نابود شد، اما نوع دیگری برجا ماند. ولادیمیر پوتین تجسم آن است. او بدون شک میراثدار فاشیسم استالینی است./کانال آسو
T.me/bestdiplomacy
Telegraph
جامعهی روسیه بر پایهی عرف مافیا بنا نهاده شده است
سرگی مدودف، متخصص دوران پساشوروی، در گفتوگو با روزنامهی فرانسویِ «لوموند» به ما یادآوری میکند که «روسیه قدرتی جنگاور و پلیسی است که در طول قرنها نه تنها با همسایگان بلکه با ملتِ خود نیز همیشه در جنگ بوده است». گرایشی که تحت فرماندهیِ پوتین با حمله به…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این دانشگاه به نام «مرکز مطالعات مدیریت ایران» قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، شعبهٔ مطالعات مدیریت دانشگاه هاروارد بوده که توسط دو نفر از کارآفرینان مشهور زمان، یعنی #حبیب_لاجوردی و #محمدتقی_برخوردار، برای تربیت نسل جدید مدیران و کارشناسانی که با علوم روز دنیا آشنا باشند، شکل گرفت.
#هاروارد
@bestdiplomacy
#هاروارد
@bestdiplomacy
دکتر سجاد آیدنلو جوان ترین شاهنامه شناس جهان و استاد تمام ادبیات فارسی
@bestdiplomacy
@bestdiplomacy
✍رضا نصری
پیشنهاد میکنم آقای نبویان پیش از اینکه بر کرسی مجلس - یا احیانا بر کرسی ریاست مجلس - بنشینند، یک بار کتاب خاطرات نتانیاهو را بخوانند تا دستکم از پشت تریبون خانه ملت دیگر نگویند «اسرائیل برجام را به ایران تحمیل کرد»!
نتانیاهو در کتاب خاطراتش برجام را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» میخواند.
در توجیه این برداشت مینویسد برجام «حق نامحدود غنیسازی اورانیوم که جزء حیاتی از ساخت بمبهای هستهای است را در ظرف دوازده سال را به ایران میداد. تاسیسات هستهای ایران را بدون رژیم بازرسی موثر حفظ میکرد. ایران را به ساخت و توسعه موشکهای بالستیک - که میتوانند به طور بالقوه محموله هستهای را به آمریکا برسانند - قادر میساخت و با لغو تحریمها به بزرگترین حامی تروریسم در جهان یاری میرساند».
از این رو میگوید از همان ابتدا «بیرحمانه به این توافق حمله کردم» و در دیدارم با اوباما در کاخ سفید «قسم خوردم هر کاری انجام دهم تا [بساط] این توافق را جمع کنم و از اسرائیل در برابر تبعات آن محافظت کنم».
او میگوید در صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد «به قصد [زدن] شاهرگ رفتم» و نمایندگان دولتهایی که از برجام تمجید کرده بودند را «کباب» کردم!
اگر از زبان تند و عصبانی نتانیاهو در مورد برجام بگذریم، بررسی عملکرد رژیم اسرائیل و لابیهای آن در واشنگتن هم موید همین ادعاست که اسرائیل برجام را عاملی برای توسعه فنآوری هستهای و قدرت اقتصادی ایران میدانست و معتقد بود این توافق مستعد است ایران را از انزوای بینالمللی خارج کند و موجب شود نظم جدید منطقه حول محور ایران شکل بگیرد.
با خروج آمریکا از برجام نیز زمان را مغتنم شمرد تا توافقات «ابراهیم» را جایگزین برجام و پیرامون آن کشورهای عرب منطقه را علیه ایران سازماندهی کند.
چطور میشود توافقی را که نخستوزیر اسرائیل آن را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» خوانده و برای زدن «شاهرگ» آن «قسم یاد کرده» - و شواهد نیز نشان میدهد در مسیر نابودی آن و جلوگیری از احیای آن تمام تلاش خود را بکار برده - به این آسانی برای افکار عمومی ایران محصول اسرائیلی جلوه داد؟/نواندیش
T.me/bestdiplomacy
✍رضا نصری
پیشنهاد میکنم آقای نبویان پیش از اینکه بر کرسی مجلس - یا احیانا بر کرسی ریاست مجلس - بنشینند، یک بار کتاب خاطرات نتانیاهو را بخوانند تا دستکم از پشت تریبون خانه ملت دیگر نگویند «اسرائیل برجام را به ایران تحمیل کرد»!
نتانیاهو در کتاب خاطراتش برجام را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» میخواند.
در توجیه این برداشت مینویسد برجام «حق نامحدود غنیسازی اورانیوم که جزء حیاتی از ساخت بمبهای هستهای است را در ظرف دوازده سال را به ایران میداد. تاسیسات هستهای ایران را بدون رژیم بازرسی موثر حفظ میکرد. ایران را به ساخت و توسعه موشکهای بالستیک - که میتوانند به طور بالقوه محموله هستهای را به آمریکا برسانند - قادر میساخت و با لغو تحریمها به بزرگترین حامی تروریسم در جهان یاری میرساند».
از این رو میگوید از همان ابتدا «بیرحمانه به این توافق حمله کردم» و در دیدارم با اوباما در کاخ سفید «قسم خوردم هر کاری انجام دهم تا [بساط] این توافق را جمع کنم و از اسرائیل در برابر تبعات آن محافظت کنم».
او میگوید در صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد «به قصد [زدن] شاهرگ رفتم» و نمایندگان دولتهایی که از برجام تمجید کرده بودند را «کباب» کردم!
اگر از زبان تند و عصبانی نتانیاهو در مورد برجام بگذریم، بررسی عملکرد رژیم اسرائیل و لابیهای آن در واشنگتن هم موید همین ادعاست که اسرائیل برجام را عاملی برای توسعه فنآوری هستهای و قدرت اقتصادی ایران میدانست و معتقد بود این توافق مستعد است ایران را از انزوای بینالمللی خارج کند و موجب شود نظم جدید منطقه حول محور ایران شکل بگیرد.
با خروج آمریکا از برجام نیز زمان را مغتنم شمرد تا توافقات «ابراهیم» را جایگزین برجام و پیرامون آن کشورهای عرب منطقه را علیه ایران سازماندهی کند.
چطور میشود توافقی را که نخستوزیر اسرائیل آن را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» خوانده و برای زدن «شاهرگ» آن «قسم یاد کرده» - و شواهد نیز نشان میدهد در مسیر نابودی آن و جلوگیری از احیای آن تمام تلاش خود را بکار برده - به این آسانی برای افکار عمومی ایران محصول اسرائیلی جلوه داد؟/نواندیش
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 خودکفایی یعنی خودویرانگری!
سالیان درازی واژه خودکفایی از یک استراتژی اقتصادی به هدفی مقدس و آرمانی تبدیل شده و همواره مخالفان آن متهم به لیبرال بودن شده اند . اینکه چطور ممکن است منطق دو دوتا چهارتای اقتصادی را بتوان با زور و ضرب بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک به کنار نهاد و در عین حال به کارآمدی و بهره وری اقتصادی رسید سوالی است که موافقان خود کفایی به دور از شعار گوئی های معمول باید به آن پاسخ دهند . در نیمه دوم قرن بیستم دو استراتژی توسعه اقتصادی با دو رویکرد متفاوت در دستور کار دولتها ی در حال توسعه قرار گرفت . استراتژی جایگزینی واردات (خود كفائي) و دیگری استراتژی توسعه صادارت ، كشورهاي آمريكاي لاتين استراتژی اولی و کشورهای آسیای جنوب شرقی دومی را انتخاب کردند.تمام کشورهایی که استراتژی جایگزینی واردات را انتخاب کردند شکست خوردند ولی آسیای جنوب شرقی ها موفق شدند . دلیل شکست یکی و موفقیت دیگری ساده بود . در ذات جایگزینی واردات ناکارآمدی نهفته است زیرا تولید نه بر مبنای مزیت ها بلکه بر مبنای نیازها انجام میشود ، بر اساس سیاست خود کفائی اقلام زیادی با چند برابر قیمت تمام شده جهانی تولید میشوند ولی بر مبنای توسعه صادرات ، تولید صرفاً براساس مزيت هاست .
حتی آمریکا و چین با دارا بودن سهم ۲۴ و ۱۵ درصدی از اقتصاد دنیا قادر به تحقق خودکفایی در اقتصاد خود نیستند چه رسد به اقتصاد کمتر از ۱ درصدی ایران . هیچ کشوری وجود ندارد که در تولید همه یا تعداد زیادی از کالاها دارای مزیت باشد. شرایط جغرافیایی ، منابع طبیعی در دسترس ، سطح تکنولوژی و مهارتهای انسانی ، وضعیت شاخصها و ساختار اقتصادی و سیستم آموزشی هر کشور مزیت آنرا در تولید کالاهای خاصی تعیین میکند .
آلمان غول بزرگ تكنولوژی دنیا گوشی تلفن همراه تولید نمی کند ؛ ژاپن سومین اقتصاد دنیا هواپیمای مسافربری نمی سازد و سوئیس پیشرفته در سودای ساخت اتومبیل نیست ! چرا ؟ آیا توانایی تکنولوژی آنها قادر به تولید این محصولات نیست ؟ حتماً صلاح آنها علیرغم دارا بودن توانایی در تولید این محصولات در تولید کالاهای دیگری است . اما كشور ما با حجم اقتصادي به مراتب كوچکتر و سطح تکنولوژی نازل تر در تکافوی تولید سنجاق میخی تا کشتی های اقیانوس پیما است و بجز اندک اقلامی که در تولید آنها دارای مزیت نسبی و مطلق است در مابقی با قیمت تمام شده چند برابر قیمت های جهانی مشغول هدر دادن منابع محدود كشور است .
اگر با صرف اين همه هزينه و از دست دادن بسیاری از فرصتها براي رسيدن به هدف خودكفائي با توجه به مشكلات دائمی ما در روابط بین الملل توفيقي نسبي كسب مي شد تا حدودي قابل قبول بود ، ولی متاسفانه در این مورد هم چوب و هم پیاز را خوردیم . با اعلام خبر اعمال تحریم های جدید به یکباره همه چیز از پوشک بچه تا خودرو جهش قیمت داشتند ، استدلال برای موج گرانی بسیار ساده بود “ افزایش قیمت ارز “ . اگر سیاست خودکفایی ما موثر بوده چرا با اعلام خبر تحریم سونامی گرانی ها ایجاد میشود ؟
حتماً موافقان سیاست خودکفایی مدعی میشوند ما برنامه خودکفایی را به دليل نفوذ أفكار ليبرالی در نظام تصمیم گیری جدی نگرفته و اجرا نکردیم ، فرض میکنیم این ایراد بجا باشد ، موافقان از میان ۲۰۰ کشور موجود دنیا فقط یک نمونه موفق در استراتژی خودکفایی را معرفی کنند . موافقان همچنین خواهند گفت به دلیل شرایط خاص سیاسی ایران در روابط بین الملل ما انتخابی غیر از خودکفایی نداریم ، اگر این استدلال را قبول کنیم لاجرم باید بپذیریم که ما هیچوقت اقتصادی قدرتمند و پویا نخواهیم داشت و تا ابد باید با اقتصادی معیشتی (بخور و نمیر) بسر ببریم .
✍ غلامرضا مصدق
T.me/bestdiplomacy
سالیان درازی واژه خودکفایی از یک استراتژی اقتصادی به هدفی مقدس و آرمانی تبدیل شده و همواره مخالفان آن متهم به لیبرال بودن شده اند . اینکه چطور ممکن است منطق دو دوتا چهارتای اقتصادی را بتوان با زور و ضرب بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک به کنار نهاد و در عین حال به کارآمدی و بهره وری اقتصادی رسید سوالی است که موافقان خود کفایی به دور از شعار گوئی های معمول باید به آن پاسخ دهند . در نیمه دوم قرن بیستم دو استراتژی توسعه اقتصادی با دو رویکرد متفاوت در دستور کار دولتها ی در حال توسعه قرار گرفت . استراتژی جایگزینی واردات (خود كفائي) و دیگری استراتژی توسعه صادارت ، كشورهاي آمريكاي لاتين استراتژی اولی و کشورهای آسیای جنوب شرقی دومی را انتخاب کردند.تمام کشورهایی که استراتژی جایگزینی واردات را انتخاب کردند شکست خوردند ولی آسیای جنوب شرقی ها موفق شدند . دلیل شکست یکی و موفقیت دیگری ساده بود . در ذات جایگزینی واردات ناکارآمدی نهفته است زیرا تولید نه بر مبنای مزیت ها بلکه بر مبنای نیازها انجام میشود ، بر اساس سیاست خود کفائی اقلام زیادی با چند برابر قیمت تمام شده جهانی تولید میشوند ولی بر مبنای توسعه صادرات ، تولید صرفاً براساس مزيت هاست .
حتی آمریکا و چین با دارا بودن سهم ۲۴ و ۱۵ درصدی از اقتصاد دنیا قادر به تحقق خودکفایی در اقتصاد خود نیستند چه رسد به اقتصاد کمتر از ۱ درصدی ایران . هیچ کشوری وجود ندارد که در تولید همه یا تعداد زیادی از کالاها دارای مزیت باشد. شرایط جغرافیایی ، منابع طبیعی در دسترس ، سطح تکنولوژی و مهارتهای انسانی ، وضعیت شاخصها و ساختار اقتصادی و سیستم آموزشی هر کشور مزیت آنرا در تولید کالاهای خاصی تعیین میکند .
آلمان غول بزرگ تكنولوژی دنیا گوشی تلفن همراه تولید نمی کند ؛ ژاپن سومین اقتصاد دنیا هواپیمای مسافربری نمی سازد و سوئیس پیشرفته در سودای ساخت اتومبیل نیست ! چرا ؟ آیا توانایی تکنولوژی آنها قادر به تولید این محصولات نیست ؟ حتماً صلاح آنها علیرغم دارا بودن توانایی در تولید این محصولات در تولید کالاهای دیگری است . اما كشور ما با حجم اقتصادي به مراتب كوچکتر و سطح تکنولوژی نازل تر در تکافوی تولید سنجاق میخی تا کشتی های اقیانوس پیما است و بجز اندک اقلامی که در تولید آنها دارای مزیت نسبی و مطلق است در مابقی با قیمت تمام شده چند برابر قیمت های جهانی مشغول هدر دادن منابع محدود كشور است .
اگر با صرف اين همه هزينه و از دست دادن بسیاری از فرصتها براي رسيدن به هدف خودكفائي با توجه به مشكلات دائمی ما در روابط بین الملل توفيقي نسبي كسب مي شد تا حدودي قابل قبول بود ، ولی متاسفانه در این مورد هم چوب و هم پیاز را خوردیم . با اعلام خبر اعمال تحریم های جدید به یکباره همه چیز از پوشک بچه تا خودرو جهش قیمت داشتند ، استدلال برای موج گرانی بسیار ساده بود “ افزایش قیمت ارز “ . اگر سیاست خودکفایی ما موثر بوده چرا با اعلام خبر تحریم سونامی گرانی ها ایجاد میشود ؟
حتماً موافقان سیاست خودکفایی مدعی میشوند ما برنامه خودکفایی را به دليل نفوذ أفكار ليبرالی در نظام تصمیم گیری جدی نگرفته و اجرا نکردیم ، فرض میکنیم این ایراد بجا باشد ، موافقان از میان ۲۰۰ کشور موجود دنیا فقط یک نمونه موفق در استراتژی خودکفایی را معرفی کنند . موافقان همچنین خواهند گفت به دلیل شرایط خاص سیاسی ایران در روابط بین الملل ما انتخابی غیر از خودکفایی نداریم ، اگر این استدلال را قبول کنیم لاجرم باید بپذیریم که ما هیچوقت اقتصادی قدرتمند و پویا نخواهیم داشت و تا ابد باید با اقتصادی معیشتی (بخور و نمیر) بسر ببریم .
✍ غلامرضا مصدق
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی