Telegram Web Link
مهدی یزدانی‌ خرم/روزنامه نگار

ایستادن... حمیدرضا #صدر یک بار درباره‌ی ناصر #حجازی گفت «او این حس را به دیگر هم‌بازیانِ خود منتقل می‌کرد که من پشت شما هستم. من هستم». تیغ‌هایی که علیه #حسین_حسینی کشیده‌اند بی‌شباهت نیست به تنهایی نمادینِ دروازه‌بان‌ها. از چپ‌و‌راست دارند او را «می‌زنند». تقریبن تمام نهادهای فوتبالی، نیمه فوتبالی و حالا غیرفوتبالی او را احضار کرده‌اند که چرا آن دختر جوان را « محافظت» کرد که باید می‌گذاشت او را تادیب و تنبیه و تحقیر و تکفیر کنند اما دروازه‌بان ایستاد. فوتبال میدانی‌ست ملتهب که همیشه برای ایده‌ئولوگ‌ها جذاب بوده. اما روی دیگرش تمردی‌ست که ناگاه تمامِ آرمان‌گرایی و «نورافشانی»‌های در سطح خیابان‌شان را تار می‌کند. حسینی در یک لحظه تصمیم گرفت همان کاری را بکند که باید می‌کرد. کنارنکشیدن. سر را نچرخاندن. جالب این‌که او اصولن بازیکن آرامی‌ست برعکس بسیاری از دروازه‌بان‌های اسطوره‌ای ما. و همین اهمیت کارش را دوچندان می‌کند. این‌که در وضعیتی مملو از فشار که تلاش شده رام باشد تو «کار» خودت را بکنی. گل‌زدن‌ها و گل‌خوردن‌ها خاطره می‌شوند ولی منش‌ها همیشه «حال» هستند. معاصر. ما حجازی را دوره می‌کنیم، #عابدزاده را تماشا، #دایی و #وریا را از یاد نمی بریم چون آن‌ها از معنای مرسوم و مصطلحِ فوتبالیست بودن عبور کرده و هویتی فراتر از یک «بازی» پیدا کرده‌اند. هرچه ساختار نورخواه تلاش کند تا این هویت‌ها کنترل شوند اما آن یک «لحظه» کار خودش را می‌کند. آن لحظه‌ای که حسین حسینی تصمیم می‌گیرد عقب نرود و از هم‌وطن‌اش دفاع کند. از هم‌وطنی عاشق فوتبال از زنی که سال‌ها او را از استادیوم‌ها محروم کردند و حالا انگار شوری چندده ساله را از چند نسل در دویدن و میل‌اش آشکار می‌کند. مگر کار دروازه‌بان محافظت از دروازه نیست؟ ایستادن؟ مگر او آخرین نفر نیست که باید مقابلِ مهاجمان بایستد؟ ناکام‌شان کند و اجازه ندهد شکست رقم بخورد؟ حسینی چنین کرد. سال‌ها بعد کسی یادش نمی‌آید بازی چندچند شد اما همه به خاطر خواهند داشت که حسینی بخش بزرگی از ملت‌اش را ناامید نکرد و ایستاد. هر فشار و محرومیتی که برای او لحاظ کنند بی‌اهمیت است چه او از انسان «دفاع» کرده. فوتبال با چنین رفتارهایی باشکوه‌ترین شده وگرنه بسیاری می‌خواهند فقط یک «بازی» بماند و حسینی بازیِ بازی خواهان را به هم زد. جمله‌ی «فدای سر هوادار خانم» اگر صدهزار بار هم تکذیب شود در یادها حک شده. بله کسانی آن پشت هستند. آخرین نفرها که همیشه نتیجه را با ایستادن عوض می‌کنند. آن‌ها که حواس‌شان هست که فوتبال و شورِ آن جنسیت نمی‌شناسد و باید از آن‌ها «دفاع» کرد.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴دهه طلایی اقتصاد ایران

موسی غنی‌نژاد



دوره ده‌ساله ۱۳۵۱-۱۳۴۱، مقارن با برنامه‌های سوم (۱۳۴۶-۱۳۴۱) و چهارم (۱۳۵۱-۱۳۴۶) را می‌توان دوران طلایی اقتصاد ایران دانست.

رشد اقتصادی چشمگیر و پایدار از یک سو و نرخ تورم تک‌رقمی از سوی دیگر، مهم‌ترین دستاوردهایی هستند که این سال‌ها را به دهه طلایی اقتصاد در کشور بدل ساختند.

در این دوره، میانگین نرخ رشد اقتصادی ۱۱ درصد در سال و میانگین نرخ تورم ۲/۴ درصد در سال بوده است؛ چنین موفقیتی (دستیابی به رونق اقتصادی در عین حفظ ثبات قیمت‌ها برای ده سال پیاپی) در هیچ دوره دیگری پس از آن تکرار نشده است:

هر دوی این برنامه‌ها (برنامه‌های سوم و چهارم)، به لحاظ نتایجی که در جریان اجرا به بار آوردند، فراتر از انتظار ظاهر شدند. مهم‌ترین هدف برنامه سوم، دستیابی به متوسط نرخ رشد ۶ درصد در سال بود؛ اما در عمل، متوسط نرخ رشد اقتصادی در دوره اجرای برنامه به رقم خیره کننده ۱۰ درصد در سال بالغ شد.

برنامه سوم علی‌رغم عدم توفیق نسبی در بخش کشاورزی، در سایر بخش‌ها به موفقیت‌های خیره‌کننده‌ای دست یافت؛ و این در حالی است که عملکرد برنامه در خصوص حفظ ثبات قیمت‌ها نیز، چه در مقایسه با دوره‌های قبل و چه در مقایسه با دوره‌های، بعد بی‌نظیر بوده است:

ظرف سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۱، متوسط نرخ تورم سالانه تقریباً  ۵/۵ درصد بود که در طول اجرای برنامه سوم به ۱/۴ درصد کاهش یافت؛ رقمی استثنایی که در دوره‌های بعد نیز هرگز تکرار نشد؛ اما تجربه موفق برنامه سوم، مسئولان را به سمت هدف‌گذاری‌های بلندپروازانه‌تر در برنامه چهارم سوق داد.

در برنامه چهارم (۱۳۵۱-۱۳۴۶)، متوسط نرخ رشد سالانه در اکثر بخش‌ها بیش از عملکرد برنامه سوم، و متوسط نرخ رشد سالانه تولید ناخالص داخلی نیز ۱۰ درصد پیش‌بینی شده بود.

با این وجود، باز هم در جریان اجرا، عملکرد برنامه چهارم از برنامه مصوب پیشی گرفت؛ بطوریکه متوسط نرخ رشد سالانه در تمامی بخش‌ها از مقدار پیش‌بینی شده فراتر رفته و متوسط نرخ رشد اقتصادی در طول دوره برنامه به ۱۳ درصد در سال بالغ گردید:

همچنین در خلال برنامه چهارم در عین رشد چشمگیر تمامی بخش‌ها و دستیابی به نرخ رشد اقتصادی دورقمی در تمامی سال‌های اجرای برنامه، ثبات قیمت‌ها نیز کمابیش حفظ شد؛ متوسط نرخ تورم سالانه در این دوره ۳/۶ درصد بود که اگرچه نسبت به برنامه سوم افزایش یافته بود، اما کماکان تک‌رقمی و اندک بود.

رونق اقتصادی توأم با ثبات قیمت‌ها بعنوان مهم‌ترین دستاورد برنامه‌های سوم و چهارم، در برنامه‌های بعدی تکرار نشد و حتی روند معکوس به خود گرفت، به طوری که در طول برنامه پنجم (۱۳۵۶-۱۳۵۱) متوسط نرخ رشد اقتصادی از ۷/۷ درصد فراتر نرفت و متوسط نرخ تورم به ۱۵/۶ درصد افزایش یافت.

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴آیا کمک‌های آمریکا موازنه جنگ در اوکراین را تغییر می‌دهد؟

🔺ستوان اوکراینی در موقعیت شلیک در جبهه شرقی بود و فرماندهی یک واحد توپخانه را بر عهده داشت که به هویتزرهای M۷۷۷ و سایر تسلیحات بزرگ توسط آمریکا متکی بود؛ درحالی‌که قانون‌گذاران آمریکایی در واشنگتن جمع شده بودند تا تصمیم بگیرند که آیا توپ‌های اوکراینی‌ها به‌دلیل کمبود مهمات مجبور به خاموش شدن هستند یا خیر.

🔺اما هنگامی که ستوان شنبه‌شب به پایگاه خود بازگشت، خبری را شنید که او و میلیون‌ها اوکراینی برای شنیدن آن دعا کرده بودند.

🔺ستوان اوکراینی گفت: «بچه‌ها به من اطلاع دادند که بسته کمکی برای اوکراین در نهایت توسط کنگره تصویب شده است. امیدواریم این بسته کمکی هرچه زودتر به دست ما برسد.»

🔺تصمیم قانون‌گذاران آمریکایی برای از سرگیری ارسال کمک‌های نظامی، پس از ماه‌ها تاخیرِ پرهزینه، با سپاسگزاری مردم اوکراین در سراسر اوکراینِ آسیب دیده مورد استقبال قرار گرفت. سربازان و غیرنظامیان گفتند که دیر شد؛ اما حمایت آمریکا بیشتر از گلوله و بمب معنا داشت. در واقع چیزی به همان اندازه مهم ارائه کرد: « امید

🔺درحالی‌که پنتاگون جزئیاتی از آنچه در اولین بسته کمکی گنجانده خواهد شد، منتشر نکرده است، ایالات متحده بخش عمده مهمات مورد نیاز نیروهای اوکراینی، از جمله گلوله‌های توپخانه و راکت‌های دقیق برای حملات در مسافت‌های طولانی را فراهم کرده است.

🔺هم فرماندهان اوکراینی و هم تحلیلگران نظامی هشدار دادند که هفته‌ها طول می‌کشد تا کمک‌های ایالات متحده تاثیر مستقیمی بر نبرد داشته باشد.

🔗متن کامل

@bestdiplomacy
🔵🔴دولت‌ها، تولید بحران و سرکوب خاموش
✍️ #احسام_سلطانی

یکی از اهداف دولت‌ها در تولید بحران‌های پی در پی، دشوار یا حتی ناممکن کردن اندیشیدن به «آینده» است، به آن نیروی پیش‌بینی‌نا‌پذیر و دگرگون‌کننده. معنای دیگر این گفته این است: تولید نوعی ناتوانی در اندیشیدن به تغییر، به اشکال دیگری از زیستن و زندگی.
هدف دیگر، پراکنده کردن و اتمیزه کردن افراد و جامعه است... تا جایی که دیگر کمتر کسی به «باهم بودن» توجهی نشان دهد. بحران‌ها همواره تولید وحشت می‌کنند و آنچه در این دوران جامعه را مدیریت می‌کند، نه لزوماً سرکوب مستقیم بلکه وحشتی است که پس از بحران بر روان و اعمال هر فرد نظارت می‌کند. این وحشت باید همواره به مقدار لازم در جامعه تولید و بازتولید شود تا کارکرد داشته باشد. در واقع باید به شکل مدیریت شده و همیشه موجود باشد تا عملاً اثربخشی خود را حفظ کند. اینگونه است که اجتماعی از «اجتماعاتِ اجتماع‌گریز» پدید می‌آید، حیوانات زحمت‌کشی (به تعبیر آرنت) که دیگر نمی‌توان نام انسان بر آن‌ها گذاشت چرا که در این زندگی، «سخن» و سخن گفتن به حالت تعلیق در می‌آید و آنچه مناسبات اجتماعی را تنظیم می‌کند نه سخن و هنجارهای مورد توافق قرار گرفته بلکه وحشت و نیازهای جنسی و جسمانی است. این زندگی دیگر زندگی‌ای انسانی نیست بلکه یک زندگی حیوانی است و درخور زیستن نیست.
در چنین شرایطی است که مقاومت بیش از هر زمان دیگری معنا دارد و همچنان باید سعی کرد نسبت خود را میان خود و آینده (آن نیروی سرکش، مبهم و پیش‌بینی‌نا‌پذیر که همواره وعده‌ی تغییر می‌دهد و به زبان لویناس، هیچ نیرویی توان نابودی و به اختیار خود درآوردن آن را ندارد)، خود و دیگری و دیگر اجتماعات حفظ کرد. در چنین شرایطی است که باید مدام این جمله‌ی باختین را به خود یادآوری کنیم که «موجودیت انسان عبارت است از ارتباط ژرف... بودن یعنی ارتباط برقرار کردن» و «باهم بودن» را به عنوان یگانه امکان رهایی در نظر بگیریم و اجازه ندهیم که وحشت و ترس مناسبات اجتماعی ما را نابود کند و در همه حال به زندگیِ مبتنی بر سخن بیندیشیم و نه زندگی مبتنی بر زور./جامعه شناسی
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴فارن پالسی: بایدن با تحریم نفتی ایران به دام نمایندگان افراطی نیفتد

▫️ایرنا

«فارن پالسی» در مقاله‌ای تحلیلی با اشاره به ماه‌های سرنوشت ساز انتخاباتی پیش‌رو در آمریکا هشدار داد، تحریک بایدن از سوی نمایندگان افراطی برای تحریم نفتی ایران، ‌ونزوئلا و روسیه قیمت نفت خام را افزایش می‌دهد و نارضایتی رای دهندگان از افزایش احتمالی قیمت سوخت، ضربه بزرگی به کمپین انتخاباتی دموکرات‌ها وارد خواهد کرد.به گزارش پایگاه تحلیلی فارن پالسی، ‌در صورتی که جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، تحریم‌های نفتی جدیدی علیه ایران، ‌ونزوئلا و روسیه اعمال کند، ‌بخش بزرگی از نفت از بازاری که در حال حاضر کاملاً متعادل است، حذف خواهد شد.این گزارش با زیر سوال بردن فشار نمایندگان مجلس آمریکا بر رییس جمهور این کشور برای اعمال تحریم‌های نفتی تاکید کرد: چنین تصمیمی برای دولت آمریکا چندان ساده و بی هزینه نخواهد بود.

فارن پالسی نوشت: لایحه تحریم‌های نفتی تنها چند روز پس از آن صادر شد که دولت بایدن، تحت فشار فراحزبی کنگره، لغو تحریم‌ها را از ونزوئلا به ادعای عدم پایبندی تعهدات کاراکاس مبنی بر اجازه برگزاری انتخابات آزاد، پس گرفت. این موضوع می تواند در آینده برای تهیه درجه‌های سنگین‌تر نفتی مورد نیاز پالایشگاه‌های نفتی آمریکا از ونزوئلا دردسرهایی ایجاد کند. این در حالی است که در تمام این مدت، برخلاف میل واشنگتن، کی‌یف به استفاده از پهپادهای دوربرد برای هدف قرار دادن بخش‌هایی از صنعت نفت روسیه ادامه داده و به توانایی این کشور برای صادرات فرآورده‌های نفتی آسیب زده است.این گزارش با تاکید بر این که بازار نفت در حال حاضر کسری زیادی ندارد، افزود: از نظر عرضه جهانی، در حالی که سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و شرکای آن (به جز عراق و ایران) همچنان در حال کاهش تولید هستند، ایالات متحده، کانادا، برزیل و گویان کمبودها را جبران می کنند.

ایالات متحده بیشتر از هر کشور دیگری، (حدود ۱۳ میلیون و صد هزار بشکه در روز) به تولید نفت می پردازد، اما بعید است که امسال رشد بیشتری را شاهد باشد. کانادا نیز، ‌می‌تواند امسال نیم میلیون بشکه در روز به تولیدات خود اضافه کند. کشور گویان، هم حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز نسبت به تولیدات سال گذشته خود اضافه کرده است. همه اینها در کنار هم برای جبران هرگونه کاهش تولید از سوی اوپک (در صورت تحریم ایران، ‌روسیه و ونزوئلا) کافی است، ‌مگر این‌که تقاضای جهانی برای نفت بسیار بیشتر از حد انتظار باشد.روری جانستون، بنیانگذار کامیونیتی کانتکست( Commodity Context)، یک شرکت مشاوره تحقیقاتی بازار نفت، با اشاره به این که هدف عربستان سعودی و اوپک، ‌حفظ قیمت نفت در محدوده ۶۰ تا ۷۵ دلار در هر بشکه است، افزود: با این حال آن‌ها حداقل و حداکثر بسیار بالاتری را در نظر می گیرند تا بتوانند با نوسان‌های بازار جهانی مقابله کنند. به همین دلیل است که هرگونه کاهش میزان نفت در اثر تحریم‌های جدید می‌تواند مشکلی برای عرضه و تقاضای جهانی، قیمت نفت و از نظر سیاسی به ضرر دولت و کمپین انتخاباتی بایدن باشد.

این گزارش با اشاره به این که ایالات متحده به لطف تولید نفت شیل در این کشور، به یک تولیدکننده بزرگ و سپس صادرکننده نفتی مهم و تاثیرگذار در عرصه جهانی تبدیل شده، نوشت: چنین دستاوردی این کشور را قادر ساخته تا تحریم‌های زیادی را علیه کشورهای بیشتری اعمال کند و به همین دلیل واشنگتن شیفته تحریم‌های انرژی شده است. اما این نکته به این معنا نیست که می‌تواند پویایی بازار جهانی نفت را نادیده بگیرد. واقعیتی که قیمت‌ها را در همه جا، حتی در شهرهای کوچک ایالات متحده، تنها چند ماه مانده به انتخابات مهم ریاست جمهوری در این کشور تحت تاثیر قرار خواهد داد.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

T.me/bestdiplomacy
دیکتاتور توتالیتر مانند فاتح بیگانه ایست که پیدا نیست از کجا آمده و غارت او به سود هیچ کس نیست. توزیع غنایم بر حسب تقویت اقتصاد کشور مادر محاسبه نمی‌شود، بلکه تنها به عنوان یک مانور تاکتیکی موقتی به کار گرفته می شود. رژیم‌های توتالیتر، از نظر اقتصادی همان خاصیتی را دارند که یک دسته ملخ برای برای یک مزرعه.

این واقعیت که دیکتاتور توتالیتر بر کشورش به سان یک فاتح بیگانه فرمانروایی می‌کند، اوضاع را وخیم‌تر میکند، زیرا او در کشور خویش، بیرحمی‌اش را کاراتر از آنچه بیدادگران در کشورهای بیگانه اعمال میکنند، اجرا می‌کند.

#توتالیتاریسم-هانا آرنت
ترجمه:  محسن ثلاثی
💢سیاست شناسی

@bestdiplomacy
چگونه ایرانیت باقی ماند

@bestdiplomacy
🔵🔴اگر می‌خواهيد بدانيد که كشوری توسعه می‌یابد يا نه، اصلاً سراغ فناوری، كارخانه و ابزاری كه استفاده می‌كند نَروید اين‌ها را به راحتی می‌توان خريد يا دزديد يا كپی كرد. برای ديدن توسعه برويد در پیش‌دبستانی‌ها و دبستان‌ها ببينيد آن‌جا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نيست چه چيزی آموزش می‌دهند بلكه ببينيد چگونه آموزش می‌دهند، اگر كودكانِ شما را پُرسشگر، خلاق، صبور، نظم پذير، خطرپذير، دارای روحيه‌ی گفتگو و تعامل و دارای روحيه‌ی مشاركت جمعی و همكاری بار می‌آوردند، آن‌ها انسان‌ها و شخصيت‌هایی خواهند شد كه می‌توانند توسعه ايجاد كنند...

"داگلاس_سیسیل نورث"
(Douglass_Cecil North)(1920_2015)

اقتصاددان آمریکایی که زمینه‌ی اصلی مطالعات و تحقیقات او تاریخ اقتصادی (تاریخ‌نگاری) بوده است و در سال 1993 موفق شد جایزه‌ی نوبل اقتصاد را
دریافت کند./تحکیم ملت

T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴ترانه‌ی عربی "منم #هم‌وطن"
با صدای لطفی بوشناق تونسی


بگیرید مناصب و مقامها را و لکن بگذارید
برای من #وطن
💥شورانگیز و پراحساس و پرمعنا
@bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
سالهاست برخی کنشگران سیاسی و مردم در ایران نگران کره شمالی شدن ایرانند
اما دلایلی هست که هیچ گاه ایران #کره_شمالی نخواهد شد
دلیل اول به موقعیت #ژئوپلیتیک ایران برمیگردد
موقعیت جغرافیایی ایران و
وجود ایران بعنوان
بخشی از منطقه عبوری انرژی در جهان از دریای مازندران گرفته تا خلیج فارس و تنگه هرمز اجازه انزوای کامل را به ایران نمیدهد

دلیل مهم دیگر #منابع سرشار #نفتی و #گازی ایرانست که سبب میشود سیاست #منزوی_سازی کامل چه از سوی حاکمان
و چه از بیرون منتهی به نتیجه لازم نشود

نکته دیگر #تجربه_تاریخی متفاوت ملت ایران از کره شمالیست

پیشینه وتجربه جنبش های آزادیخواهی ایران از زمان مشروطه تاکنون اجازه شکل گیری یک نظم اقتدارگرایانه آهنین در ایران امروز را نمیدهد

و نکته دیگر برداشت های گوناگون و متفاوت مقامات از ایدئولوژی حاکم،
به حاکمیت
حتی درزمان یکدستی،
اجازه تک صدایی را نمیدهد

ایران پس از انقلاب از نظر سیاسی و اقتصادی
میان قبض و بسط در حرکتست
نه کاملا بسته و نه کاملا باز میشود....
نه کره شمالی میشویم نه کره جنوبی....
اکبرمختاری

@bestdiplomacy
🔵🔴 پدرام سلطانی قائم مقام اسبق اتاق بازرگانی: کلیه بانکهای چینی (دومین اقتصاد بزرگ دنیا) به دلیل فشارهای بیشتر آمریکا، روابط بانکی خود را با بانکهای روسیه متوقف کرده‌اند.
آنهایی که به سازمان همکاریهای شانگهای برای «دلارزدایی» دل خوش کرده بودند این خبر را چند بار بخوانند.

@bestdiplomacy
‌‌🔵🔴نگاهی کوتاه به انحطاط در عثمانی

✍️ طوس طهماسبی

تصویر پایین نشان می‌دهد که قلمرو امپراتوری عثمانی پس از شکست در پایان جنگ اول جهانی به چه روزی افتاد. عثمانی که در قرن شانزدهم نیرومندترین قدرتِ جهانی بود و نیروهایش تا دروازۀ وین در قلب اروپا پیشروی کرده بودند، در طول دو قرن بعدی روندِ رکود و انحطاط را طی کرد، تا جایی که در قرنِ نوزده میلادی نامش را مردِ بیمار اروپا گذاشته بودند.

عوامل این سقوط بزرگ را در دو عامل کلیدی می‌توان خلاصه کرد:
اول عقب ماندن از روند تحولات فنی و اقتصادی جهان و تحجر و رکود فکری و فرهنگی
و دوم گسترش بیش از ظرفیتِ قلمرو امپراتوری در شرایطی که عواید اقتصادی این گسترش تناسبی با هزینه‌های هنگفت آن نداشت.

ماکس بوت، مورخ آمریکایی در موردِ سقوط امپراتوری‌ها از قرن پانزده میلادی به بعد، عبارت پر معنایی دارد:
"امپراتوری مغول، انقلاب باروت را از دست داد، چینی‌ها، عثمانی‌ها و هندی‌ها انقلابِ صنعتی اول را از دست دادند، فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها بخش‌هایی از انقلاب صنعتی دوم را و شوروی‌ها انقلاب اطلاعاتی‌ را."

عثمانی‌ها تنها قدرتِ مسلمانی بودند که توانستند به موقع تشکیلات نظامی خود را با سلاح گرم سازمان دهند و همین رمز اصلی سیطره و پیروزی آنها بر عرب‌ها، مملوکان مصر و صفویان بود، اما پس از آن نتوانستند اهمیت تحولاتِ تاریخ‌ساز بعدی نظیرِ سفرهای تجاریِ دریاییِ دوربُرد، ماشینِ چاپ و تحولات در علم پزشکی را دریابند و به این ترتیب، طبیعی بود که از موج بعدی تحول در آغاز انقلاب صنعتی هم جا بمانند.

عثمانی‌ها ماشینِ چاپ را به عنوان بدعتی کفرآمیز ممنوع کردند و این موضوع مانع روند انتقال و انباشتِ دانش و همچنین تحول دستگاه اداری و حکمرانی گردید. عثمانی‌ها تا مدت‌ها از پذیرش روش‌های جدید پزشکیِ غرب برای درمانِ بیماری‌های مُسری مرگبار نظیرِ وبا و طاعون، سرباز زدند و این امر در کنار عقب ماندگی در ابزارسازی و روش‌های جدید کشاورزی، سبب رکودِ جمعیت در قلمرو امپراتوری گردید.

در دورانی که خیز بزرگ اروپا آغاز می‌شد، عثمانی‌ها هنوز در گیرو دار تحجر و خرافات بودند. به عنوان مثال در پایانِ قرن شانزده میلادی، رصدخانه‌های تازه تأسیس دولتی را با این اعتقاد که موجب شیوعِ طاعون در کشور شده، منهدم کردند.

رکود فن‌آوری و صنعت در عثمانی به جایی رسیده بود که از قرن هفدهم آنها کِشتی و اسلحه را از اروپاییان می‌خریدند و در قرن نوزدهم میلادی در ایالاتِ عربِ امپراتوری [عثمانی] حتی فن‌آوری بسیار ساده‌ای نظیر گاری چرخ‌دار یافت نمی‌شد.

این که با چنین وضعیتی حیات عثمانی تا دهه دوم قرن بیستم [میلادی] به درازا کشید، تنها به دلیل امکان حیات در میانۀ تضادهای قدرت‌های اروپایی بود. مثلاً در نیمۀ قرن نوزده، در جنگ کریمه، دخالت انگلستان و فرانسه، عثمانی را از نابودی قطعی توسط امپراتوری روسیه نجات داد. در موارد دیگری همچون سرکوب وحشیانۀ بلغارها و یونانی‌ها، قدرت‌های مرکزی اروپا به داد عثمانی رسیده و مانع از برخوردِ نظامی غرب با امپراتوری می‌شدند.

عثمانی به دلیلِ موقعیتِ ژئوپلتیکِ ویژه و ممتازش، همواره از سوی برخی قدرت‌های اروپایی به عنوان عاملی برای موازنه، مانعی مفید یا عنصرِ کم‌خطری که نمی‌بایست توسط قدرت‌های رقیب، بلعیده شود و وجودش کم ضررتر از نابودی‌اش است، نگریسته می‌شد. با همین منطق انگلیسی‌ها از عثمانی در برابر شورش خطرناک دولت پویاتر محمدعلی پاشا در مصر حمایت کردند.

اما در نهایت جنگ بزرگ جهانی اول، آزمونی نهایی بود که تمام ضعف‌ها و پوسیدگی‌ها را به نقطۀ تلاشی رساند. برای دولت‌هایِ درگیرِ تحجّر و انحطاط، یک جنگ بزرگ، همواره خطرناک‌ترین آزمون بقا است که معمولاً از آن زنده بیرون نمی‌آیند./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴چرا میان افراد در جامعۀ ما این قدر اصطکاک وجود دارد؟
سی علّت
April 12, 2024 by محمود سریع‌القلم

۱. فقدان آموزشِ قبول کردن تفاوت های یکدیگر در دورانِ دبستان؛

۲. دلبستگی عمیق به نفر اول بودن و همه جا دیده شدن؛
۳. تربیت عمدتاً احساسی در خانواده؛
۴. ارزیابی کردنِ افراد و موضوعات بدون Fact؛
۵. لذتِ قابل توجه از بدگویی وغیبت کردن؛
۶. فقدان شکل گیری اعتماد به نفس در دورانِ دبستان؛
۷. داشتن انتظارات غیرواقعی از دیگران؛
۸. عذرخواهی نکردن؛
۹. نیت خوانی بدون Fact؛
۱۰. فقدان فضا و فرهنگِ انتقادی در درون خانواده ها؛
۱۱. ورود و قضاوت افراد در صدها موضوع؛
۱۲. پخش کردن حرفی که صحّت آن معلوم نیست؛
۱۳. باور کردن سریع شنیده ها؛
۱۴. ارزیابی های صفر- یک از دیگران؛
۱۵. غرور نامتوازن افراد با سطح توانایی آنها؛
۱۶. لذتِ فراوان از بی اهمیت جلوه دادن دیگران؛
۱۷. ناشی گری در جمله بندی و نحوۀ حرف زدن؛
۱۸. تقریباً تعطیلی خودانتقادی؛
۱۹. قدرنشناسی و تشکر نکردن از کارهای خوبِ دیگران؛
۲۰. نداشتنِ دفترچه ای با دو ستون مثبت و منفی از خود؛
۲۱. ضعف در برنامه ریزی های دراز مدت سازمان های آموزشی؛
۲۲. بیانِ آگاهانۀ سخنان مبهم برای گیج کردن طرفِ مقابل؛
۲۳. کنجکاوی شدید در سَردرآوردن از کارهای دیگران؛
۲۴. ناراحتی ناخودآگاه افراد از موقعیت و امکاناتِ مالی دیگران؛
۲۵. تمرین نکردن خویشتن داری در دورانِ دبستان؛
۲۶. مطرح کردن نقلِ قول های اشتباه و سخنانِ غیرضروی در تعامل با دیگران؛
۲۷. عوض کردن راحت و دائمی حرف ها و قول ها؛
۲۸. بی توجهی و بی فکری نسبت به پی آمدهای احتمالی سخنانی که بیان می شود؛
۲۹. فقدانِ فرصتِ یادگیری مدیریتِ هیجان و خشم در دورانِ دبستان؛
۳۰. متمرکز نبودن بر زندگی، کار و توانایی های خود.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴هم نادخ هم با شکوه

علی ورامینی, دبیر گروه فرهنگ هم میهن

در آخرین سال‌های عمر مرحوم ادیب برومند، شاعر ملی و یار وفادار مصدق که تا آخر عمر بلندش به ایده مصدق وفادار بود، گفت‌وگویی با او درباره تختی و نسبتش با جبهه ملی داشتم که هنوز مجال منتشرشدن نیافته است. ‌می‌گفت غلامرضا تختی زمانی از او خواست تا در جبهه ملی آن زمان حضور داشته باشد و کمک کند. مرحوم برومند پیشنهاد عضویت در شورای مرکزی را به او می‌دهد اما تختی قبول نمی‌کند. می‌گوید من سواد و تخصص این موقعیت را ندارم. در عوض پیشنهاد می‌کند زمانی که جلسه‌ای در شورای مرکزی برقرار است، مسئول امنیت و حراست از محل برگزاری در برابر اراذل حکومتی با او باشد.
این روزها که بنرهای شهرداری با تصاویر این چهره اسطوره‌ای تزیین شده است، با دیدن هر بیلبوردی آن صحبت‌های ادیب برومند به خاطرم می‌آید و به این فکر می‌کنم که نسبت متولیان امروز شهر تهران و همفکران‌شان با جهان‌پهلوان تختی چیست؟
نسبت آنان‌که بدون داشتن یک روز سابقه مدیریت اجرایی و با تخصصی فرسنگ‌ها دور از مدیریت شهری، به سودای رسیدن به این منصب هزار کار کردند و برای حفظش هزار کار می‌کنند، با او که گفت «من فقط از این ساختمان حراست می‌کنم» چیست؟
به این فکر می‌کنم که بعضی اوقات محبوب‌ترین شمایل‌ها و مقبول‌ترین چهره‌ها وقتی در جای نادرست قرار می‌گیرند، چقدر «نادخ» می‌شوند. نه که خدای ناکرده شمایل اسطوره‌ای جهان‌پهلوان تختی نادخ شود، که چهره چو آفتاب او هرگز سیاهی نگیرد، اینکه چطور یک چیز بسیار دور از چیزی در جایی قرار بگیرد که جایش نیست، نادخ می‌شود. همانطور که جهان‌پهلوان فهمید اگر به شورای مرکزی جبهه ملی برود نادخ می‌شود. کمااینکه پیش از آن هم به پست و مقام‌های حکومتی نه گفته بود که اگر آری‌گو به قدرت بود دیگر تختی نبود.
دور بودن جهان‌پهلوان تختی از بیلبوردهای شهرداری امروز فقط از این بابت نیست که او آنچه در تخصص‌اش نبود را نپذیرفت، تختی بیش از هر صفت دیگری به فروتنی اشتهار داشت، به اینکه حتی زمانی که در بالاترین مقام ورزشی بود و محبوب‌ترین چهره میان مردم، چنان تواضعی داشت که زبانزد خاص و عام بود. آن مرام و مسلک را قیاس کنید با شیوه سخن گفتن متولی امروز شهر تهران درباره ساخت مسجد در پارک قیطریه که با آن لحن گفت: «می‌سازیم، خوب هم می‌سازیم.»
به تختی فکر می‌کنم، به او که نتوانست این همه درد و رنج مردم را تاب بیاورد، به او که هرچه داشت می‌بخشید تا گره‌ای از کسی باز کند. به او که غم‌باد گرفت از غم مردم و می‌گفت که توان حل و تحمل این همه خواست و نیاز مردم را ندارد. به او که پشت به دولت، مکنت و قدرت می‌کرد و به سوی فرودست‌ترین و در حاشیه‌ترین مردمان گشوده بود.
به او فکر می‌کنم و به آن‌ها که امروز می‌خواهند با چسبیدن به نام و شمایل‌اش برای خود اعتباری دست‌وپا کنند. آنها که زمانی که کمی دورتر از قدرت بودند، درد و رنج مردم را ناشی از بی‌عرضگی مسئولان وقت می‌دانستند و امروز که بر اریکه قدرت، بی‌رقیب می‌تازند، سهم تقصیری از این همه درد و رنج مردم را برای خود بر نمی‌دارند.
مسئولان شهری اگر از من مشورت می‌خواستند، می‌گفتم اگرچه نام و شمایل تختی در هر بانگ و منظری زیباست، اما به اینجا و این بیلبوردها نمی‌آید. در عوض، چهره آن قهرمان کشتی‌ای که به هیچ پست و مقامی نه نگفت و ادبیاتش بسیار شبیه مسئولان امروز است خیلی بیشتر به این تابلوهای تبلیغاتی شهرداری می‌آید. تختی برای زیرگرفتن‌هایش و مدال‌هایش، جهان‌پهلوان نشد، او تختی شد چون هرگز مثل آن قهرمانی که بیشتر اوقات هم جز دومی عایدش نشد، عکس‌اش سر میز با مفسدان اقتصادی دیده نشد، و مانند بعضی از ورزشکاران قیمت یک مدال المپیک را به قیمت تصاحب زمین و پست و... با مردم حساب نکرد. تختی جهان‌پهلوان شد چون سودایی جز کم کردن درد و رنج مردمان نداشت؛ آن هم با خضوع و محو کردن کامل خود.
اما این حرکت سویه قابل تأمل دیگری هم دارد؛ اینکه کسی چنان بزید که حتی دورترین آدم‌ها به سلوک و سیاق او هم نتوانند ستایش نکنند و برای خوشنامی خود به اعتبار او چنگ بزنند. آن هم کسی که فقط 37 سال در این جهان زندگی کرد. شاید همین بیلبوردهای نادخ بهانه‌ای شود برای اینکه بیاندیشیم که زندگی جز لذت سویه‌های دیگری هم می‌تواند داشته باشد، مثل پهلوان تختی که سویه زیبای زندگی، سویه اخلاقی آن‌را انتخاب کرد./هم میهن
T.me/bestdiplomacy
دیپلماسی pinned «https://www.aparat.com/v/fVP49 ایران راه: چشم انداز نوین تجاری برای ایران فردا | آرش رئیسی نژاد | تداکس تهران آرش رییسی نژاد از راه حلهای توسعه و پیشرفت ایران می گوید رییسی نژاد تحصیل کرده روابط بین الملل از فلوریدا و استاد تعلیق شده روابط بین الملل پس از…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴ستون اصلی #ایران است
 
وقتي ایرانیان تصمیم گرفتند آیین جدید را دین خودشان کند و با آن بازیگری کنند که جالب‌ترین مصداق بازیگری‌اش در عصر صفوی بود، مجبور شدند اين را در خودتعریفی فردی و جمعی جا بدهند. این‌طور نیست که بخواهیم یا نخواهیم، پدران ما این آیین را پذیرفته‌اند و یک روز هم ممکن است تصمیم بگیريد که این آیین را نمی‌خواهيد. بحث بر سر این است که متغیر مستقل یا ستون اصلی چیست. ستون اصلی ایران است، براي اينكه مأمن‌گاهی است که این مردمان تصمیم گرفته‌اند از آن خود کنند. اگر مزدک یا مانی مورد پذیرش قرار می‌گرفتند، روایت دیگری داشتیم. معمولا ادیان بعد از انسان آمده است، اما کج‌فهمی بزرگی در بین بسیاری از دین‌داران هست كه فکر می‌کنند این‌ها آمدند تا به دین خدمت کنند، در حالی که برعکس است. در قانون اساسی آمده كه دولت ایران است و این دولت جمهوری و مسلمان است. مجبورید جوری  این‌ها را با هم روزآمد كنيد که باهم کار کنند.

ویدیو کامل را اینجا ببینید.کانال یوتیوب شرق


پروفسور فرهنگ رجایی در گفت‌وگو با احمد غلامی به مناسبت انتشار کتاب تازه‌اش: «حضور و بازیگری در امر سیاسی»



T.me/bestdiplomacy
2024/09/25 13:25:19
Back to Top
HTML Embed Code: