Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴محسن رنانی اقتصاددان از صبرشادمانه میگوید و اینکه اگر نسل جدید جواب مطالباتش را نگیرد نهایت ساختار چه خواهد شد
@bestdiplomacy
🔵🔵🔴محمد پارسی:ایشان قطعاً نه می‌داند رشد اقتصادی چیست و نه درکی از تورم و گرانی دارد! باور کنید ایشان فکر می‌کنه رشد قیمت سکه و طلا، مرغ و گوشت، مسکن و خودرو، همان رشد اقتصادیه...!

  @bestdiplomacy
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴پروفسور عباس میلانی استاد علوم سیاسی و تاریخ پژوه
پاسخ می‌دهد: چرا #سرمایه_داران پیش از انقلاب از #شاه حمایت نکردند

دهه ۴۰ شمسی دهه‌ای است که در آن جامعه ایران وارد عصری تازه شد، عصری که در آن خانواده‌های سرمایه‌دار، سر برآورند و در توسعه صنعتی ایران، نقش آفرینی کردند.

به اعتقاد عباس میلانی، نویسنده کتاب نگاهی به شاه، این طبقه در دوران انقلاب نه در تحریک اپوزیسیون نقشی داشت و نه در تقویت رژیم شاه کاری کرد.

با ورود به دهه ۵۰ و با افزایش بهای نفت و درآمدهای نفتی، شاه اعتماد به نفس عجیبی احساس می‌کند. او حالا به جای آنکه سرمایه دارانی که خود پرورانده بود را حمایت کند، به آنها تحکم می‌کرد.

میلانی اگرچه معتقد بود که این طبقه در تحریک انقلابیون فعال نبودند، اما آنها را بی‌تاثیر هم نمی‌دانست.

به اعتقاد او این طبقه با تشکیل مراکز صنعتی حوالی شهرهای بزرگ به ویژه تهران، افراد را از سراسر کشور در پایتخت متمرکز کرد./رسانه گذار
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 این هم ایران است...

✍️ رضا کدخدازاده - کنشگرِ مدنی و سیاسی ارومیه‌ای - ضمن انتشارِ ویدئوی فوق، در توییتی نوشت:

مساله فقط یک تخم‌مرغِ ساده نیست. مسالۀ نابودی فرهنگِ ایرانی است که فرهنگِ مهر و مهرورزی - حتی با دست خالی - است.
طبیعی هم است که اول می‌خواهند سرِ ایران را بزنند و آیینِ ترکتازیِ مغولی را - که آئینِ «کَندند و سوختند و کُشتند و بُردند و رفتند» است - جایگزینِ فرهنگِ مهرپرورِ ایرانشهری کنند!


#توییت_خوانی

@IranDel_Channel

💢
دیدم جناب صادق زیباکلام در پی اعتراض‌های اخیری که در فضای مجازی نسبت به تعریف و تمجید وزرات امور خارجه آمریکا از خانم فائزه هاشمی به عنوان یک زن مبارز ایرانی صورت گرفته، این پرسش را مطرح کرده که «چرا سلطنت‌طلب‌ها چشم دیدن موفقیت منتقدین و ناراضیان داخلی را ندارند؟»



خدمت جناب استاد عرض می‌کنم که این واکنش به نظر من نشانه دیگری است از انقلاب عظیمی که در ایران رخ داده و لحظه به لحظه دارد عمق بیشتری پیدا می‌کند.

این انقلاب گرچه منجر به عوض کردن حکومت نشده اما تقریبا هر حیطه دیگری از حیات اجتماعی و سیاسی ما را متحول کرده یا دقیق‌تر بگویم زیر و رو کرده است.

ما که متعلق به نسل گذشته هستیم هنوز نمی‌توانیم باور کنیم که این انقلاب رخ داده ، دلیلش هم این است که تنها نشانه وقوع انقلاب را تغییر حکومت می‌دانیم.

اما این تصور غلطی است.در ایران امروز یک انقلاب ده ریشتری در #اندیشه و #تفکر و جامعه ایرانی‌ها رخ داده است.

و این انقلاب روزبروز عمق بیشتری پیدا می‌کند.جناب زیباکلام من هم مثل شما برای «ناراضیان و منتقدان داخلی» احترام زیادی قائل هستم و بر این باورم هر کسی که از اردوی مقابل به اردوی مردم بپیوندد شایسته حمایت و احترام ماست.

اما خشم انقلابی مردم حالا دیگر پذیرای چنین نظری نیست.
و واقعا هم #پدیده_عجیبی است.

البته نمونه این خشم انقلابی را در ماه‌های باقیمانده به انقلاب پنجاه و هفت دیده بودیم. حکومت شاهنشاهی هم اصلاح‌طلب داشت.محسن پزشکپور و بنی‌احمد و دکتر عاملی و دکتر امینی را یادتان هست؟انقلابیون آن زمان در آن ماه‌های پایانی حکومت شاه پشیزی ارزش برای اینها قائل نبودند.از نظر مردم جرم اینها این بود که زمانی با رژیم شاه همکاری کرده بودند.بعد از انقلاب هم که دیدید هر کس به ظن کوچکترین ارتباطی با حکومت سابق طرد و نفی شد.حالا هم عین همان زمان است.کسی جز من و شما نمی‌گوید تاج‌زاده و فائزه با ظلم مبارزه کرده‌اند و شایسته احترام هستند.این نسل‌های جدیدی که به عرصه رسیده‌اند چنان از حکومت ناراضی و شاکی هستند که هر کسی را که زمانی شانه‌اش به شانه حکومت خورده باشد نفی می‌کنند.این ،نشانه‌ی همان انقلابی است که در سطح جامعه جاری شده و به سرعت دارد پیش می‌رود.امروز فکر می‌کردم که بعید نیست قطار انقلاب مهسا به زودی از روی خود من هم بگذرد و عن‌قریب به خاطر اینکه به عنوان یک مترجم رضایت داده بودم کتاب‌هایم برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد جمهوری اسلامی برود طرد و نفی شوم.بله، این قطار انقلاب است که راه افتاده و تا ایستگاه آخر هم به سرعت خواهد تاخت و من و شما هم جلوی آن را نمی‌توانیم بگیریم.


بیژن اشتری/مترجم و نویسنده
@bestdiplomacy
🔵🔴ساتور شواردنادزه

ماجد کیاست

⬅️ شواردنادزه پس از مدتی آشفتگی حکمرانی دولت های گرجستان پس از فروپاشی شوروی روی کار آمد و با سبک خود توانست مقامات دولتی را به شدت به خود وابسته کند.

دولت شواردنادزه با وضع قوانین و مقررات سخت گیرانه بر کسب و کارها شروع شد. شاید اینگونه تصور شود که دولت در تدوین و اجرای قوانین و مقررات با اقتدار بوده است اما واقعیت چیز دیگری بود، این قوانین با هدف بهبود و اصلاح اقتصادی تدوین نشده بودند بلکه دستاویزی برای پیگرد های قانونی بودند.

با اجرای این مقررات سخت گیرانه پرداخت رشوه برای دوری از جریمه های سنگین و تعطیلی کسب و کارها امری عادی و پذیرفته شده توسط افراد جامعه شد.
به مرور رشوه و ارتشاء در سطوح بالای مقامات دولتی نیز رخنه کرد، شواردنادزه خود نیز با استقبال از رونق فساد اقتصادی در بطن نظام اقتصادی کشور و مقامات دولتی تلاش می کرد تا قدرت خود را با پر کردن جیب ذینفعانی که او را در مسیر ماندن در قدرت همراهی کنند، ادامه دار کند.

در نظام اقتصادی که شواردنادزه درست کرده بود دارندگان کسب و کار ناچار به قانون شکنی بودند و در پی آن رشوه و فساد در بطن جامعه و مقامات رده بالای دولتی نهادینه شد. هدف اصلی شواردنادزه از ایجاد این نظام بی نظمی اقتصادی، بردن دست نخبگان و مقامات قدرتمند زیر ساتور خود بود که البته بسیار موفق نیز بود.

به این روش می توانست تمامی افراد و گروه های پر قدرت را آلوده فساد اقتصادی کند و چون بر اساس قانون امری مجرمانه رخ داده بود، هر لحظه که اراده می کرد و دلخواه او بود می توانست آنها را متهم کند.
نخبگان، نمایندگان مجلس، اعضای هیئت دولت و افراد رده بالای حکمرانی در چنین فضایی گرفتار شدند و فقط تا زمانی در امان بودند که همراه و گوش به فرمان شواردنادزه باشند.

دولت گرجستان به لطف میراث کمونیستی خود دارای بسیاری از شرکت ها و صنایع اصلی کشور بود و شواردنادزه با استفاده از چنین موقعیتی شروع به خصوصی سازی به سبک خود یعنی واگذاری این شرکت ها و صنایع با قیمت های بسیار پایین به افرادی نمود که در حفظ و پایداری دولت او مفید بودند.
به این صورت ساتور شواردنادزه هر روز تیز تر و بلند تر و دست دولتمردان و صاحبان قدرت فاسد هر روز در دسترس تر بود.

  پیش بینی ناپذیری و آشوب اقتصادی جامعه را دچار سرگیجه و شک می کرد و به این صورت فرصتی برای تفکر برای آنان به وجود نمی آمد و از طرفی نیز قدرتمندانی که امروز قدرت و ثروت در اختیار داشتند هیچ تضمینی برای فردای آنان نبود.
به این صورت مردمان آشفته و دچار درد و رنج زندگی اقتصادی و بدنه حکمرانی وفادار به شواردنادزه

⬅️ ساتور شواردنادزه در آشفته بازار و فضای وهم آلود حکمرانی، دستانی را زیر تیغ خود می برد که خود پرورش داده است.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴ظریف: برای کشت بادمجان در این دولت گفتند شش ماه صبر کنید، از برجام توقع داشتند یکی دو ماهه جواب دهد!

محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه:

▫️هیچ اتفاقی در یک شب رخ نمی دهد. مگر قدرت مقاومت در منطقه در عرض یک شب رخ داد؟ چرا ما از این ابتکارها توقع داریم که مثلا برجام دی ماه اجرایی شود و فروردین بعد از آن سیل کمک ها به ایران آمده باشد؟ چرا این توقع را داریم؟

▫️مگر این دولت که سر کار آمد نگفتند بادمجان هم شش ماه طول می کشد تا عمل بیاید؟ خب، به ثمر رسیدن روابط خارجی به اندازه عمل آمدن بادمجان که طول می کشد. چرا وقتی به ابتکارهای این چنینی می رسد ظرف یک بازه زمانی یک تا دو ماهه می خواهیم بگوییم که برجام شکست خورد؟ /جماران

@bestdiplomacy
🔵🔴تخت جمشید؛ معبدِ اعظمِ هخامنشی

هر حکومتی که به خودکامگی پردازد و خود را مستحق سلطنتی ابدی بداند و رقیبی نشناسد سرانجام به فساد می‌گراید و پا به پای رشد فساد سستی می‌گیرد و توان و قدرتش از دست می‌رود و آنگاه چون پیکری بزرگ اما بی‌روح از پای در می‌آید.
این قانونِ تاریخ بر هخامنشیان که خود را استثنایی در تاریخ سقوط خودکامگان می‌دیدند جاری شد و گروهی بیگانه بر ما درآمد و سرانجام به این مرکز مقدس، به این معبد اعظم هخامنشی پای گذاشت.
هنوز پگاه بود که اسکندر با سپاه سوارۀ خود به کنار رود کُر رسید. بر رود پلی زدند و به شهری در پای تخت جمشید رسیدند.
محتملاً بخش عظیمی از ثروت تخت جمشید هدایای متبرکی بود که هر ساله به تخت جمشید آورده می‌شد و جزء اموال آن به شمار می‌آمد و سپرده می‌شد. نزدیک به دویست سال ظرف‌های نقره، ظرف‌های طلا، پارچه‌های زربفت و سیم‌بافت و دیگر اشیاء گرانبها در آنجا گرد آمده بود.
.
.
به هر حال اسکندر خواست این گنجینه را تماماً حمل کند و ببرد و چون چارپا به اندازه کافی نبود دستور داد تا از بابل و شوش چارپا آورند. اسکندر بعد از این پیروزی‌ها جشنی عظیم گرفت و قربانی‌های بسیار کرد. روسپیان نیز به این جشن فرا خوانده شدند. همه سرگرم میگساری بودند و عربده‌هایی مستانه از این بنای مقدس بر می‌خاست.
در این میان یکی از روسپیان به نام تائیس | (Thais) که در اتیک تولد یافته بود پیشنهاد کرد که تخت جمشید را به آتش کشند. سرانجام، اسکندر برخاست، مشعل‌های بسیار افروخته شد، همه به راه افتادند، آواز سر داده بودند. نخست اسکندر و پس از او تائیس مشعل‌ها را بر پرده‌ها و شاید فرش‌ها افکندند و دیگران نیز این کار «شاهانه» را دنبال کردند.
بنای مقدس می‌سوخت و بیست هزار قاطر و پنج هزار شتر گنجینهٔ تخت جمشید را برای اسکندر حمل می‌کردند و می‌بردند با این آتش‌سوزی و با رفتن این کاروان سلطنتی که از ۵۵۹ .پ. م تا ۳۳۱ پ.م. به طول انجامیده بود، نیز سوخت و رفت.

🔦از اسطوره تا تاریخ
شادروان دکتر مهرداد بهار
صص ۱۸۸-۱۸۷
.
#تخت_جمشید
#اسکندر تخت جمشید؛ معبدِ اعظمِ هخامنشی

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴ده توصیه برای آنها که در ایران می مانند!
🗣مجتبی لشکربلوکی*
من که از سخنرانی و مصاحبه فراری ام، خودم به دکتر محمد فاضلی زنگ زدم، و گفتم ما برای کسانی که می خواهند بمانند چه حرفی داریم برای گفتن؟ و این شد که پادکستی را ضبط کردیم و این کتاب حاصل آن گفت وگو و بازخوردهای پس از انتشار است.
افراد زیادی از من می پرسند که برویم و یا بمانیم؟ معمولا هم جوابی برای آنان ندارم. چون این مساله بسیار شخصی است.اما در عوض افراد زیادی را می بینم که تصمیم گرفته اند بمانند اما در یکی از سه وضعیت هستند:
۱-قواعد زیستن در شرایط نامطمئن و دشوار را نمی دانند و همیشه در حال شوکه شدن، شکست خوردن و یا غر زدن هستند.
۲-اگر می رفتند چشم اندازی پیش رویشان بود، اما حالا که مانده اند، هیچ چشم اندازی ندارند.
۳-دچار روزمرگی شده اند. استراتژی برای رشد و ساختن و ماندن ندارند.
به همین خاطر، من که از سخنرانی و مصاحبه فراری ام، خودم به دکتر محمد فاضلی زنگ زدم، و گفتم ما برای کسانی که می خواهند بمانند چه حرفی داریم برای گفتن؟ و این شد که پادکستی را ضبط کردیم و مجموعه مقالات زیر که در یک کتاب جمع آوری شده، حاصل آن گفت وگو و بازخوردهای پس از انتشار است.
۴ توصیه اقتصادی برای آنان که می مانند
توصیه اول: در تابستان به زمستان فکر کنید.
چرا این موضوع مهم است؟
۱-ما دیر به یاد بازنشستگی می افتیم، برای مثال سه سال مانده به بازنشستگی.
۲-صندوق های بازنشستگی در ایران به خاطر افزایش امید به زندگی، (امید به زندگی یک متغیر روان شناختی نیست، بلکه منظور متوسط سال هایی است که زنده می مانیم) و افزایش نسبت سالمندان، یا ناترازی شدید مالی دارند یا خواهند داشت. حدود یک پنجم بودجه کشور فقط دارد به رفع ناترازی صندوق های فعلی تخصیص داده می شود، احتمالا در آینده این ناترازی بیشتر و دولت ناتوان تر خواهد شد.
چه باید کرد؟
امیدی به صندوق های کلاسیک بازنشستگی نداشته باشید. از هم اکنون سرمایه گذاری بلندمدت و بازنشستگی تکمیلی را در دستور کار قرار دهید.
توصیه دوم: ریال نگه ندارید
معنایش چیست؟ پول نگه ندارید! در اقتصاد تورمی وقتی شما از بانک ۲۵ درصد سود می گیرید، و ۵۰ درصد تورم وجود دارد، رسما پذیرفته اید که ۲۵ درصد سود سالانه زیان کنید.
چه کنیم؟
۱-افزایش سواد مالی و سرمایه گذاری
۲-سرمایه گذاری در بازارهای مالی به صورت مستقیم (اگر بلدیم) یا غیرمستقیم (از طریق صندوق های سرمایه گذاری یا سبدگردانی اختصاصی اگر بلد نیستیم یا فرصت نداریم.). ترجیحا در بازارهایی سرمایه گذاری کنید که مولد باشد.
توصیه سوم: ذخیره احتیاطی داشته باشید
_ چرا این موضوع مطرح است:
۱-عدم قطعیت های زیست محیطی مانند زلزله و سیلاب
۲-عدم قطعیت های سیاست درون مرزی مانند اعتراضات
۳-عدم قطعیت های برون مرزی مانند تنش های منطقه ای
۴-عدم قطعیت های اقتصادی مانند رکود
ما باید جوری ذخیره احتیاطی داشته باشیم که تا سه ماه بتوانیم بدون کار و حقوق دوام بیاوریم.
چه باید کرد؟
لااقل برای بازه سه ماهه، ذخیره احتیاطی داشته باشیم بدین معنا که فرض کنیم ممکن است برای لااقل سه ماه حقوق دریافت نکنیم، بنابراین باید از قبل برای چنین شرایطی ذخیره و برنامه ریزی داشته باشیم
۴-عدم قطعیت های اقتصادی مانند رکود
ما باید جوری ذخیره احتیاطی داشته باشیم که تا سه ماه بتوانیم بدون کار و حقوق دوام بیاوریم
چه باید کرد؟
لااقل برای بازه سه ماهه، ذخیره احتیاطی داشته باشیم بدین معنا که فرض کنیم ممکن است برای لااقل سه ماه حقوق دریافت نکنیم، بنابراین باید از قبل برای چنین شرایطی ذخیره و برنامه ریزی داشته باشیم.
توصیه چهارم: تصمیم گیری پابرجا در شرایط عدم قطعیت
همه جای دنیا عدم قطعیت وجود دارد و ما فکر می کنیم که در ایران بیشتر. این معنی اش این است که باید مهارت تصمیم گیری مان را متناسب کنیم با شرایط عدم قطعیت.
تصمیم گیری پابرجا یعنی این که چون نمی دانیم آینده چه شکلی است و کدام سناریو (آینده) رخ می دهد، از بین گزینه های مختلف، گزینه ای را انتخاب کنم که در اکثر یا تمام سناریوهای ممکن،عملکرد مطلوبی داشته باشد. (برای مطالعه بیشتر به مطالعه جانبی زیر مراجعه کنید)
درتصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت می آموزیم که برای سناریوهای مختلف، اقدامات اقتضائی جانبی را در نظر بگیریم و در ضمن همیشه به استراتژی خروج (Exit Strategy) فکر کنیم که اگر اوضاع آن گونه ما می خواهیم پیش نرفت، چه کنیم؟
برنامه ریز غلطان، استراتژی های موازی همزمان نیز از تکنیک های عدم قطعیت است
https://www.khabaronline.ir/news/1887466/%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B7-%D8%AF%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1-%DB%B1%DB%B0-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%86-%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF

🔵🔴در حاشیه نبرد «کُرد‌ها» و «تُرک‌ها» در بلژیک

بابک مینا

از دیروز «کُردها» و «تُرک‌ها» در بلژیک به جان هم افتاده‌اند و در خیابان همدیگر را کتک می‌زنند. ظاهراً کار به کوکتل مولوتوف هم کشیده است. این نتیجه نهایی قوم‌گرایی بدون هویتِ ملی و شهروندی است، سیاستی که در اروپا تبلیغ می‌شود و بر اساس آن مدام روی «اتنیک‌ها» مانور می‌دهند.

وقتی قوم‌های مختلف درون فرهنگی ملی ادغام نشوند، وقتی «ادغام» نام فاشیسم  بگیرد، جامعه به مجمع‌القبایلی بدل می‌شود که هیچ نسبتی با هم ندارند. این وضعیتی است که لیبرالیسم چندفرهنگ‌گرا دارد به وجود می‌آورد. هر تعلق قومی باید درونِ فرهنگی ملی تعریف شود. از سوی دیگر هویتِ شهروندی باید بر هویتِ قومی غلبه داشته باشد. ما اول شهروند یک ملتیم، و بعد به فلان قوم متعلقیم.

اما وقتی این رابطه برعکس بشود، یعنی هویت قومی بر هویت ملی اولویت پیدا کند، وضعیت همین می‌شود که در بلژیک می‌بینید. ایده‌ی ملت اساساً یعنی «مایی فراتر از تعلقات خاص و محلی و قومی.»  وجود این «ما» ضروری است تا دولت بی‌توجه به اینکه شخص به چه گروه دینی/قومی/ زبانی تعلق دارد ضامن حقوق او باشد.

در ایران این مفهوم «ملت ایران» نیست که باید خود را با اقوام، تنظیم کند، [بلکه] این هویت‌های قومی هستند که خود را باید درونِ ملت ایران و در نسبت با فرهنگ ملی ایران تعریف کنند.

هویت ملی به دلایلی که گفته شد باید همچون چتری بالای سر هویت‌های محلی حاضر باشد. بدون چنین چتری، ایران به مجمع القبایلی بدل می‌شود نظیر بلژیک امروز، کشوری ورشکسته که مهاجران از «اتنیک‌ها»ی مختلف مشغول تخریبش هستند.


🔴 پی‌نوشت:
در متن، منظور از «کُردها» و «تُرک‌ها»، شهروندانِ کُردی‌زبان و تُرک‌زبانِ ترکیه‌ای است که ساکن در کشور بلژیک هستند./کانال ایران دل
T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بایدن در بین سخنانش پوتین را «قصاب» خطاب کرد./پایش آمریکا
@bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴داستان انزوا

✍️ رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل

اینجا راه ابریشم باستانی است؛ مجموعه‌ی شبکه‌ی بازرگانی از چین تا اروپا.  برای دو هزاره، قلبِ تجارت و تحولات سیاسی جهان، گرداگردِ این شاهراه بود.  این شاهراه، وارثِ راهِ شاهی (در دوره هخامنشیان)‌ بود؛ شاهراهی از دریای اژه تا خلیج‌فارس.  و ایران، به عنوان کشوری مبتنی بر راه و بازار، در میانه‌ی آن بود.

اوج بازرگانی زمینی و دریایی ایران در دورانِ ساسانیان و صفویان بود. هر دو فاقدِ متحدِ استراتژیک بودند. به همین دلیل با بازرگانی، مبادلات اقتصادی و ائتلاف‌های موقتِ سیاسی کوشیدند بر انزوا پیروز شوند. اینان می‌دانستند که در دفاع از ایران، تنها هستند، پس باید از انزوا در جهان پرهیز کنند.

( - برای نزدیک به دو هزار سال، ایران، قلب تپنده  مهم‌ترین شریانِ بازرگانی جهانی، راه ابریشم باستانی، بود. پیش از آن، راه شاهیِ داریوش بزرگ، نخستین نمونه‌ی تجارتِ آزادِ جهانی را شکل داده‌بود. تجارت‌، درهم‌تنیده با زندگی ایرانی بود و چانه‌زنی ویژگی بارزِ ایرانی!  تمدن ایرانی را باید ایران‌راه دید. - )

نیاکان‌مان از تجاربِ تاریخی دریافته بودند که استفاده سنجیده از جایگاه ژئواستراتژیک ایران، می‌تواند بر قدرت کشور بیفزاید. تأکید بر بازرگانی با همسایگان و همکاری‌های سیاسیِ تاکتیکی با قدرت‌های بزرگ، جلوه‌ی چنین سیاستی بود؛ سیاستی که به تناوب، رونقِ اقتصادی و قوامِ فرهنگی را به ارمغان می‌آورد.

امروزه اما سیستم (رژیم جمهوری‌اسلامی)، به گونه‌ای روزافزون خود را به محور مسکو - پکن وابسته ساخته، نه شرقی، نه غربیِ ایدئولوژیک را به بلی شرقی، نه غربی، تبدیل کرده و کشور را در ورطه‌ی انزوای اقتصادی انداخته [است]. جای شگفتی نیست که روسیه و چین از درگیری امریکا در خاورمیانه شاد می‌شوند، ولی ایران، تقاص پس می‌دهد!

حضرات؛ متوجه نیستند که انزوا، کشور را دچارِ فرسایشِ ژئوپلیتیکی کرده [است]. طرح مفاهیمی بی‌معنی، مثلِ نقطه‌ی شکست، نمی‌تواند فاجعه را نشان دهد، چرا که در سیستم‌های ایدئولوژیک نقطه‌ی شکستی وجود ندارد: همواره پیروزی است و بس!  کشور اما «مردِ بیمار» منطقه شده؛ نتیجه، فرونشست است و تجزیه ایران!!

انزوا (Isolation) با تنهایی (Loneliness) متفاوت است. ایران در دفاع از خود «در بزنگاه‌ها» معمولاً تنها و بی‌یاور بوده، ولی به دلیلِ جایگاه مهمش در غرب آسیا، منزوی نبوده. «تنهایی در دفاع» واقعیتی برآمده از ژئوپلیتیک ایران است؛ «انزوا از جهان» اما ریشه در ایدئولوژی حاکم دارد!

«در بزنگاه‌ها» حامی مطمئن در میانِ قدرت‌های بزرگ نداری؟ پس با همه آنان رابطه داشته باش و آنجا که می‌طلبد، همکاری کن. کشوری که «در بزنگاه‌ها» تنهاست، باید بدنبال همکاری اقتصادی و ائتلافِ موقت سیاسی با دیگران باشد. بدون چنین روابطی توسعه شکل نمی‌گیرد و بدون توسعه،‌ ایران فرومی‌پاشد!

در منطقه با همسایگان خود در ایجاد شبکه‌های بازرگانی - تجاری شریک شو!  از مشارکتِ سیاسی و اقتصادی با همسایگان بویژه ترکیه، عربستان و پاکستان استقبال کن.  ادعای داشتنِ حوزه‌ی نفوذ داری؟ آن را با درهم تنیدگی با بازارهای پیرامونی، از مرز چین تا کرانه‌ی دریای مدیترانه، به حوزه‌ی منافع تبدیل کن!

کشوری که در خارج از مرزها متحد نیرومند ندارد، باید حقوق شهروندی را پاس بدارد و آزادی‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را رعایت کند. اما انزوا همه این حقوق را به بهانه‌ی دشمن پایمال می‌کند. خفقانِ سیاسی، محدودیت‌های اجتماعی، خودکفایی و اقتصادِ دستوری از دلِ انزواگرایی بیرون می‌آید!

( - رعایتِ حقوق شهروندی در ایران امری صرفاً هنجاری نیست؛ بلکه امری استراتژیک است. هنجاری بودن بدین معناست که «حقوق شهروندی خوب است، پس باید رعایت شود». استراتژیک بودن اما می‌گوید که «عدم رعایتِ حقوق شهروندی باعث فروپاشی کشور می‌شود». چرا؟ چون عمق_استراتژیک ایران، درون مرزهایش است!

#عمق_استراتژيك_ايران نه در عراق و سوريه است و نه در افغانستان و تاجيكستان. آن را #درون_كشور بجوييد!  نقطه‌ی ثقل امنيتِ ايران بر رابطه‌ی حكومت و ملت استوار است و به "وحدتِ در بالا، كثرتِ در پايين" اشاره دارد:  انسجام ميانِ سياست‌گذاران، احترام به شيوه‌های زندگی مردم. توازنِ ميانِ امنيت و آزادی. - )

درکِ تنهایی استراتژیک، کلید مبارزه با انزواگرایی است. پذیرشِ هم شرقی، هم غربی در خارج و رعایتِ حقوقِ شهروندی در داخل، پیامد مستقیم چنین درکی است. ملت ایران در دفاع از کشور خود تنها بوده و هست، اما سرانجام بر این واپسین انزوا پیروز می‌شود؛چرا که تاریخِ ایران، تاریخِ ضدِّ انزواست!/ایران دل



T.me/bestdiplomacy
🔵🔴نوروز از دیروز تا امروز


#نوروز واژه ای پارسی و جشنی است که با اسلوب های امروزین فرهنگ ایرانی به جهان پیشکش کرده است‌.اگر چه برگزاری جشن نوروز بصورت_ رسمی_ بیشتر توسط دولت های ایرانی انجام گرفته است .کوتاه مدتی پس از بنیاد دولتهای مستقل در ایران پس از اسلام، جنبه های رسمی و دولتی آن نه با شکوه دوران باستان بلکه کم و بیش دوباره اغاز شد‌.گرچه مخالف خوانی ها با نوروز از همان زمان چیرگی خلافت تبارگرای عربی بنی امیه اغاز شد
عباسیان که به شدت متأثر از فرهنگ و کارگزاران ایرانی بودند در کنار برگزاری عیدهای اسلامی به جشن های دیرین ایرانیان مانند مهرگان و نوروز نیز توجه داشتند. تأثیر خلافت عباسی از آداب الملوک ایرانی و نفوذ خاندان های معروف ایرانی چون برمکیان نیز در اهمیت یافتن این جشن ها سهم زیادی داشت. بر این اساس خلفای عباسی بویژه در دو سده نخست با برپایی مراسم جشن های ایرانی مخالفتی نشان ندادند و با تسامح رفتار کردند.از میان جشن های ایرانی دوران باستان، نوروز و مهرگان و سده و برخی جشن های کم اهمیت تر نظیر جشن رَکوب الکوسَج در این دوره رایج بود.از طاهریان تا روی کار آمدن صفویان ایران فاقد یک دولت منسجم همچون پیش از اسلام بود.ولی در این دوران دراز هم سنت برپایی جشنهای ایرانی با وجود مخالفت های کسانی چون امام محمد غزالی و برخی دیگر، هم در عرصه حکومتی و بیشتر در عرصه مردمی در سرزمین های ایرانی رایج بود. در دوران ملکشاه سلجوقی و به کوشش عمرخیام و تنظیم تقویم جلالی نوروز با روز نخست بهار مقارن شد.با اغاز شاهنشاهی صفوی برپایی نوروز وارد یک نقطه اوج بیسابقه شد که شواهد فراوان آن را می توان در اسناد تاریخی یافت. نوروز با شکوه هر چه تمام تر در قلمرو گورکانیان هند و ازبکها وعثمانی ها نیز برگزار میشد.جایگاه این جشن در حکومت دراز مدت شروانشاهان اران و شروان هم که پیش از صفویان در بادکوبه و گنجه حکمرانی می کردند با شکوه بود.سنت رسمی برگزاری جشن نوروز در سلسله های پس از صفوی هم با همان شکوه  ادامه یافت
نخستین سستی در برگزاری آیین نوروز از سالهای نخست سده بیستم در عثمانی اغاز شد.
ترک های کنونی ترکیه و کسانی که امروز در آن کشور خودشان را ترک می پندارند از سالهای نخست قرن بیستم و مشخصا کودتای پانترکی ۱۹۰۸ ( انور،جمال ،طلعت )دچار نوعی بریدگی و انقطاع فرهنگی از گذشته خود شدند.
به همین دلیل جشن نوروز در ترکیه امروز صرفا منحصر به کردها و برخی علوی ها و آذری هاست که شامل جمعیتی معادل بیست تا سی میلیون نفر میشود.
با بررسی تاریخ دوران عثمانی می دانیم در آن دوران نوروز جشنی بود ارزشمند که برگزاری آن ربطی به تبار نداشت و عثمانی ها افزون بر زبان پارسی آیین نوروز را هم به اروپای شرقی منتقل کرده و رواج دادند.
در متون عثمانی پیرامون ارج نوروز اسناد کم نیستند.
البته به دلیل جایگاه خلافتی و مذهبی در عثمانی اهمیت این جشن پایین تر از اعیاد مذهبی فطر و قربان بود
برپایی نوروز با شکوه هر چه تمام تر در دوران سلجوقیان روم نیز پیش از عثمانی ها رواج داشت.
اکنون در ترکیه لازها و اکثریت ترکها نوروز نمی گیرند. دیگر اقوام به جز کردها و برخی علوی ها و البته  آذری های ترکیه نوروز را پاس می دارند.
کردهای ترکیه  هم نوروز را عملا  به سلاحی برای هویت طلبی ضد حاکمیت و یک راهبرد مبارزه  تبدیل کرده اند.
در دوران صدام و حافظ اسد هم کردهای عراق و سوریه همین رویه را داشتند.
هویت طلبی با ابزار نوروز یکی از سمبل های مقاومت مدنی مردمان اران و شروان و قفقاز و تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان وقرقیزستان در دوران استالینی بود.اینک نیز طالبان در افغانستان مخالف خوان اصلی نوروز است
بعدها در دوران برژنف رژیم شوروی تا حدی از این مبارزه با نوروز کوتاه امد و عقب نشینی هایی خفیف کرد‌.
فرقه دموکرات پیشه وری هم با پیروی از استالین و باقروف از کاربری واژه نوروز بشدت پرهیز می کرد و سعی داشت با واژه هایی چون ایل و بهار بایرامی از واژه نوروز استفاده نکند.چهارشنبه سوری و سیزده بدر هم در قاموس فرقه جایی نداشت
مخالف خوانی با آیین ایرانی نوروز وجه مشترک جهان وطن های افراطی مذهبی و مارکسیستی بوده است.بدون هر گونه سوگیری باید اذعان کنیم در میان شاخه های مذهبی اسلامی مذهب جعفری بیشترین همدلی و بیان روایت در تایید نوروز را از زمان صفویان داشته است.پدیده ای که در دیگر فرق کمتر دیده میشود.
امروز نیز پاره ای از تجزیه طلبان و قوم گرایان افراطی و برخی وارثان مارکسیسم که تلاش های فکری و عملی شان پیرامون نابودی نوروز به شکست سختی انجامیده است می کوشند با توسل به برخی داده های سست ریشه های ایرانی آن را انکار کرده و آن را به جشنی درحد اغاز سال نو فروبکاهند!
شکی در وام گیری برخی سنت های نوروزی از برخی اقوام باستانی نیست.ولی نوروز امروز، بیشترین داشته هایش مدیون فرهنگ و تاریخ ایران است
افشین جعفرزاده
نوروز ۱۴۰۳
💚🤍❤️
🔵🔴رویترز: روسیه برای دریافت پول نفت‌های فروخته شده‌اش دچار مشکل شده است

شرکت‌های نفتی روسیه با تاخیر چند ماهه در دریافت پول نفت خام و سوخت فروخته شده‌شان مواجه هستند زیرا بانک‌ها در چین، ترکیه و امارات متحده عربی به دلیل نگرانی از تحریم‌های ثانویه آمریکا، محتاط‌تر شده‌اند.

جزئیات بیشتر: https://bitly.ws/3gSYs

@bestdiplomacy
2024/11/18 17:24:16
Back to Top
HTML Embed Code: