🔵🔴ثروت مردم و شرکت ها در ایالت #کالیفرنیا تقریبا معادل تولید ناخالص داخلی ۵۶ کشور در قاره آفریقاست.
@bestdiplomacy
@bestdiplomacy
🔵🔴 بعد از نئولیبرالیسم
✍ جوزف استیگلیتز
👈 تجربه 40 سال اخیر نشان میدهد که نئولیبرالیسم جواب نداده و با شکستهای بزرگ روبرو شدهاست. اکنون جایگزینهای سیاسی نئولیبرالیسم شامل سه گروهند: ملیگرایان راست افراطی، اصلاحطلبان چپ میانه و سرمایهداران تحولخواه. هدف چپهای میانهرو، نشان دادن چهرهای انسانی از نئولیبرالیسم و آوردن سیاستهایی نظیر کلینتون و بلر به قرن 21 است. ملیگرایان دستراستی نیز با انکار جهانیشدن، تمام مشکلات امروز جهان را ناشی از مهاجران و خارجیها میدانند.
در مقابل این دو جریان اما گروهی هستند که من آنها را «سرمایهداری ترقیخواهانه» مینامم و ایشان دستور کار اقتصادی بسیار متفاوتی را براساس چهار اولویت تجویز میکنند.
اولویت اول بازیابی تعادل میان بازار، حاکمیت و جامعه مدنی است. رشد اقتصادی کند، افزایش نابرابریها، بیثباتی مالی و تخریب محیطزیست مشکلاتی هستند که در بازار متولد شده و بنابراین امکان حل آنها از طریق بازار به تنهایی وجود ندارد و تعادل میان سه نهاد یادشده را میطلبد. دولتها وظیفه تنظیمگری و شکلدهی به بازار در حوزههایی چون محیطزیست، سلامت، امنیت شغلی و... را دارند. همچنین فلسفه وجودی دولتها انجام آن چیزی است که اساسا یا بازار آن را انجام نمیدهد یا اصلا توان انجام آنرا ندارد، مانند سرمایهگذاری در پژوهشهای بنیادین، آموزش و سلامت شهروندان.
اولویت دوم به رسمیت شناختن آن است که «ثروت ملل» نتیجهی مطالعات علمی و سازماندهی اجتماعی بوده که سبب شده گروههای بزرگی از شهروندان برای نفع مشترک، با هم همکاری کنند. گرچه در این مورد هم «بازار» نقش حیاتی در تسهیل همکاری اجتماعی داشته؛ اما این هدف صرفا تحت حاکمیت قانون و نظارت دموکراتیک صورت میپذیرد. در غیر اینصورت، افراد با بهرهکشی و رانتجویی کسب ثروت خواهند کرد.
سومین اولویت حل مشکل فزایندهای به نام «تمرکز قدرت در بازار» است. آنچنان که بهرهبرداری از مزایای اطلاعاتی، خرید رقبای بالقوه و ایجاد موانع در مسیر ورود دیگران به بازار، از جمله رفتارهای شرکتهای مسلط بر بازار است. افزایش تسلط شرکتها بر بازار، همزمان با کاهش قدرت چانهزنی نیروی کار، بهخودیخود علت بالا بودن نابرابری و کندی رشد اقتصادی را نشان میدهد.
چهارمین اولویت نیز قطع ارتباط میان «قدرت اقتصادی» و «نفوذ سیاسی» است. قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی همزمان قابلیت این را دارند که متقابلا خود و یکدیگر را تقویت کنند. این روند، خصوصا در کشوری مانند آمریکا که در آن ثروتمندان و شرکتهای بزرگ بدون محدودیت برای انتخابات خرج میکنند، به عینه دیده میشود و آمریکا را به سمت سیستمی کاملا غیر دموکراتیک بر پایهی «یک دلار، یک رای» حرکت میدهد. این موضوع صرفا یک مسئله سیاسی یا اخلاقی نیست، بلکه برقراری سیستمی جهت کنترل و متعادلسازی این نوع از دموکراسی از آن جهت ضروری است که اقتصاد با نابرابری کمتر، بهتر کار میکند.»/صنعت و اقتصاد
@bestdiplomacy
https://www.project-syndicate.org/commentary/after-neoliberalism-progressive-capitalism-by-joseph-e-stiglitz-2019-05
✍ جوزف استیگلیتز
👈 تجربه 40 سال اخیر نشان میدهد که نئولیبرالیسم جواب نداده و با شکستهای بزرگ روبرو شدهاست. اکنون جایگزینهای سیاسی نئولیبرالیسم شامل سه گروهند: ملیگرایان راست افراطی، اصلاحطلبان چپ میانه و سرمایهداران تحولخواه. هدف چپهای میانهرو، نشان دادن چهرهای انسانی از نئولیبرالیسم و آوردن سیاستهایی نظیر کلینتون و بلر به قرن 21 است. ملیگرایان دستراستی نیز با انکار جهانیشدن، تمام مشکلات امروز جهان را ناشی از مهاجران و خارجیها میدانند.
در مقابل این دو جریان اما گروهی هستند که من آنها را «سرمایهداری ترقیخواهانه» مینامم و ایشان دستور کار اقتصادی بسیار متفاوتی را براساس چهار اولویت تجویز میکنند.
اولویت اول بازیابی تعادل میان بازار، حاکمیت و جامعه مدنی است. رشد اقتصادی کند، افزایش نابرابریها، بیثباتی مالی و تخریب محیطزیست مشکلاتی هستند که در بازار متولد شده و بنابراین امکان حل آنها از طریق بازار به تنهایی وجود ندارد و تعادل میان سه نهاد یادشده را میطلبد. دولتها وظیفه تنظیمگری و شکلدهی به بازار در حوزههایی چون محیطزیست، سلامت، امنیت شغلی و... را دارند. همچنین فلسفه وجودی دولتها انجام آن چیزی است که اساسا یا بازار آن را انجام نمیدهد یا اصلا توان انجام آنرا ندارد، مانند سرمایهگذاری در پژوهشهای بنیادین، آموزش و سلامت شهروندان.
اولویت دوم به رسمیت شناختن آن است که «ثروت ملل» نتیجهی مطالعات علمی و سازماندهی اجتماعی بوده که سبب شده گروههای بزرگی از شهروندان برای نفع مشترک، با هم همکاری کنند. گرچه در این مورد هم «بازار» نقش حیاتی در تسهیل همکاری اجتماعی داشته؛ اما این هدف صرفا تحت حاکمیت قانون و نظارت دموکراتیک صورت میپذیرد. در غیر اینصورت، افراد با بهرهکشی و رانتجویی کسب ثروت خواهند کرد.
سومین اولویت حل مشکل فزایندهای به نام «تمرکز قدرت در بازار» است. آنچنان که بهرهبرداری از مزایای اطلاعاتی، خرید رقبای بالقوه و ایجاد موانع در مسیر ورود دیگران به بازار، از جمله رفتارهای شرکتهای مسلط بر بازار است. افزایش تسلط شرکتها بر بازار، همزمان با کاهش قدرت چانهزنی نیروی کار، بهخودیخود علت بالا بودن نابرابری و کندی رشد اقتصادی را نشان میدهد.
چهارمین اولویت نیز قطع ارتباط میان «قدرت اقتصادی» و «نفوذ سیاسی» است. قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی همزمان قابلیت این را دارند که متقابلا خود و یکدیگر را تقویت کنند. این روند، خصوصا در کشوری مانند آمریکا که در آن ثروتمندان و شرکتهای بزرگ بدون محدودیت برای انتخابات خرج میکنند، به عینه دیده میشود و آمریکا را به سمت سیستمی کاملا غیر دموکراتیک بر پایهی «یک دلار، یک رای» حرکت میدهد. این موضوع صرفا یک مسئله سیاسی یا اخلاقی نیست، بلکه برقراری سیستمی جهت کنترل و متعادلسازی این نوع از دموکراسی از آن جهت ضروری است که اقتصاد با نابرابری کمتر، بهتر کار میکند.»/صنعت و اقتصاد
@bestdiplomacy
https://www.project-syndicate.org/commentary/after-neoliberalism-progressive-capitalism-by-joseph-e-stiglitz-2019-05
Project Syndicate
After Neoliberalism | by Joseph E. Stiglitz - Project Syndicate
Joseph E. Stiglitz outlines a policy agenda for pulling the developed countries out of their economic and political malaise.
🔵🔴100 هزار نفر در معرض خودکشی رها شده اند
حمید پیروی، روانشناس:
🔹ما در کشور سالانه 140 هزار مورد اقدام به خودکشی داریم، اما وزارت بهداشت از این تعداد تنها 40 هزار نفر را فالوآپ میکند، یعنی 100 هزار نفر کاملاً رها شدهاند. چرا؟ چون نیرو ندارند
🔹افراد پس از اقدام به خودکشی تا دو سال باید پیگیری شوند، درحالیکه خیلی از بیمارستانها حتی تماسی با آن فرد نمیگیرند و اگر هم تماس بگیرند، بدون مقدمه است و خانواده یا خود آن فرد، آمادگی پاسخگویی و همکاری ندارند.
🔹ما در ایران سامانه ثبت خودکشی داریم، یعنی هر شخصی که اقدام به خودکشی کرده و به بیمارستان مراجعه کند، در این سامانه ثبت میشود، تمام اطلاعات هم بهروز شده است. ایران هم متعهد شده تا سال 1405، 10 درصد از موارد خودکشی را کم کند.
چالش خودکشی در بیمارستان
مهدی صابری، روانپزشک قانونی:
🔹یکی از عواملی که منجر به بستری افراد در بیمارستان های روانپزشکی میشود، اقدام به خودکشی است، اما مطالعات بسیاری نشان می دهد که بیماران روانپزشکی هم در بیمارستان ها خودکشی می کنند.
🔹در بیمارستان رازی، در یک دوره 5 ساله، 63 مورد اقدام به خودکشی ثبت شد که یکی از آنها منجر به فوت شده است؛ رگزنی، مسمومیت با دارو و حلق آویز کردن، روش های استفاده شده در این خودکشی ها بوده است.
🔹 در بیمارستان بقیه الله هم 83 مورد اقدام به خودکشی در مدت دوسالونیم ثبت شده، در بیمارستان های حوزه دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 98 هم دو مورد و در سال 1400 یک مورد خودکشی موفق صورت گرفته است.
🔹60 درصد موارد، خودکشی بیمار در بیمارستان، بهدلیل بررسی نکردن عوامل خطر او بوده است و اغلب هم بهصورت دارآویختگی به وسیله ملحفه ها رخ داده است. حتی در یکی از موارد، بیمار با نوار پلاستیکی جعبه شیرینی در بیمارستان اقدام به این کار کرده است. گاهی اوقات به ریسک خطر و وسایل در دسترس بیمار، توجهی نمی شود./هممیهن
T.me/bestdiplomacy
حمید پیروی، روانشناس:
🔹ما در کشور سالانه 140 هزار مورد اقدام به خودکشی داریم، اما وزارت بهداشت از این تعداد تنها 40 هزار نفر را فالوآپ میکند، یعنی 100 هزار نفر کاملاً رها شدهاند. چرا؟ چون نیرو ندارند
🔹افراد پس از اقدام به خودکشی تا دو سال باید پیگیری شوند، درحالیکه خیلی از بیمارستانها حتی تماسی با آن فرد نمیگیرند و اگر هم تماس بگیرند، بدون مقدمه است و خانواده یا خود آن فرد، آمادگی پاسخگویی و همکاری ندارند.
🔹ما در ایران سامانه ثبت خودکشی داریم، یعنی هر شخصی که اقدام به خودکشی کرده و به بیمارستان مراجعه کند، در این سامانه ثبت میشود، تمام اطلاعات هم بهروز شده است. ایران هم متعهد شده تا سال 1405، 10 درصد از موارد خودکشی را کم کند.
چالش خودکشی در بیمارستان
مهدی صابری، روانپزشک قانونی:
🔹یکی از عواملی که منجر به بستری افراد در بیمارستان های روانپزشکی میشود، اقدام به خودکشی است، اما مطالعات بسیاری نشان می دهد که بیماران روانپزشکی هم در بیمارستان ها خودکشی می کنند.
🔹در بیمارستان رازی، در یک دوره 5 ساله، 63 مورد اقدام به خودکشی ثبت شد که یکی از آنها منجر به فوت شده است؛ رگزنی، مسمومیت با دارو و حلق آویز کردن، روش های استفاده شده در این خودکشی ها بوده است.
🔹 در بیمارستان بقیه الله هم 83 مورد اقدام به خودکشی در مدت دوسالونیم ثبت شده، در بیمارستان های حوزه دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 98 هم دو مورد و در سال 1400 یک مورد خودکشی موفق صورت گرفته است.
🔹60 درصد موارد، خودکشی بیمار در بیمارستان، بهدلیل بررسی نکردن عوامل خطر او بوده است و اغلب هم بهصورت دارآویختگی به وسیله ملحفه ها رخ داده است. حتی در یکی از موارد، بیمار با نوار پلاستیکی جعبه شیرینی در بیمارستان اقدام به این کار کرده است. گاهی اوقات به ریسک خطر و وسایل در دسترس بیمار، توجهی نمی شود./هممیهن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴آقازادهها با اقتصاد ایران چه میکنند؟
✍️ محمد طاهری
🔹 اکثریت افراد جامعه، با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند. در همین حال عده زیادی از تجار و کارآفرینان نیز تلاش میکنند تا کسبوکار خود را از گزند آسیبهای بیشمار در امان نگه دارند. این وضعیت برای عده اندکی از افراد ذینفوذ جامعه کاملا متفاوت است. این عده اندک، آقازادههایی هستند که در سالهای تحریم، بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی در اقتصاد دارند اما ردپای آنها آشکار نیست.
در دوران بحران اقتصادی، هر پدیده مرتبط با فسادی که به نوعی منتسب به نهاد دولت و حاکمیت باشد، در چشم مردمِ گرفتار در تنگنای اقتصادی، بزرگتر و عظیمتر جلوه میکند. حتی در مفاسدی که در بخش خصوصی هم رخ میدهد، مردم علاوه بر حلقه خطاکاران، به دنبال خط و ربطهای پس پرده هستند که اغلب به اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران ختم میشود. با برملا شدن برخی مفاسد آقازادهها، ذهنیت جامعه ایرانی نسبت به خانوادههای سیاستمداران حساس شده و آنها را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و حتی دستاندازی به بیتالمال میدانند.
🔹 در نظر مردم، موتور تولید فساد با قدرت تمام به کار مشغول است و آقازادهها سوخت این موتور را تأمین میکنند. البته همه آقازاده نیستند و نسبت نزدیک داشتن هم برای بهره بردن از مواهب، کفایت میکند. اینجاست که پای دامادها، عروسها، خواهرزادهها و برادرزادهها نیز به میان میآید. در چنین شرایطی، نسبت نزدیک داشتن با سیاستمداران ارزش اقتصادی بالایی دارد.
نقش آقازادهها در اقتصاد ایران در چند دهه گذشته مدام رو به افزایش بوده است. با این حال مساله این نیست که آقازاده خوب نداریم و بسیاری از آقازادهها هرگز به دنبال استفاده از رانت موقعیت خانوادگی خود نبودهاند اما پررنگ شدن مصادیقی از مفاسد فرزندان و منتسبان نزدیک به مقامات مسوول دولتی و حاکمیتی و لشکری و کشوری، باعث تقویت سوءظن مردم نسبت به هر آقازادهای شده است.
🔹 قدیمها آقازادگی به فرزندان سیاستمداران ذینفوذ محدود میشد اما این روزها پسران و دختران مدیران میانی سازمانهای اقتصادی هم آقازاده محسوب میشوند ضمن اینکه منافع مشترک اقتصادی باعث شراکت آقازادهها با مفسدان سیاسی و اقتصادی شده است. گاهی چند آقازاده با هم شراکت میکنند و امپراطوری بزرگی تشکیل میدهند اما گاهی سایه یک آقازاده هم میتواند سودهای کلان برای یک شرکت به همراه داشته باشد. به این ترتیب آنها همه جا حضور دارند. از یک شرکت حقالعملکاری تا هیأت مدیره یک باشگاه فوتبال.
🔹به دلایل زیادی پدران ترجیح دادند پسران نقششان را بر عهده گیرند. فعالیت اقتصادی کارگزاران نظام در جمهوری اسلامی عملی تقبیح شده است و اغلب پدران ترجیح میدهند وارد این چالش نشوند. به همین دلیل پسران و دختران شاید به نیابت از پدران وارد صحنه شدهاند.
قدرت گرفتن آقازادهها با تحریمهای اقتصادی هم نسبت مستقیم دارد. به نظر میرسد در مقاطعی، ترجیح حلقه قدرت این بوده که خودیها وظیفه دور زدن تحریمها را بر عهده گیرند. بعد از رسوایی بابک زنجانی که نشان داد افرادی خارج از حلقه قدرت به ثروتهای انبوه دست یافتهاند، احتمالا این پرسش پیش آمد که چرا باید غریبهها از این ثروت بهرهمند شوند، در حالیکه از خودیها چنین امکانی سلب شده است.
🔹 اما آقازادهها برای ساختار سیاسی، خطرات زیادی به همراه دارند. هزینه اصلی این است که آقازادهها مبارزه با فساد را برای ساختار سیاسی، پرهزینه و بعضا غیر ممکن میکنند. نظام حکمرانی در کشور ما چهاردهه هم و غم خود را صرف مبارزه پیگیر با فساد کرده ولی هر روز ابعاد مالی فساد بزرگتر و دامنه اجتماعی آن گستردهتر شده و شهرت و اعتبار حاکمیت را بیشتر مخدوش کرده است. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، فساد گسترده اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران که معمولا پشت پرده اغلب پروندهها حضور دارند. اغلب آقازادهها مثل پدران خود به ارزشهای انقلابی و اسلامی اعتقاد راسخ ندارند و اغلب ظواهر را رعایت میکنند و شیوه زندگی آنها با پدرانشان متفاوت است. دلایل بنیادین آنها برای حفظ ساختار موجود، ایدئولوژیک و اعتقادی نیست و فقط به بزرگ شدن قلمرو اقتصادی خود فکر میکنند./تجارت فردا
T.me/bestdiplomacy
✍️ محمد طاهری
🔹 اکثریت افراد جامعه، با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند. در همین حال عده زیادی از تجار و کارآفرینان نیز تلاش میکنند تا کسبوکار خود را از گزند آسیبهای بیشمار در امان نگه دارند. این وضعیت برای عده اندکی از افراد ذینفوذ جامعه کاملا متفاوت است. این عده اندک، آقازادههایی هستند که در سالهای تحریم، بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی در اقتصاد دارند اما ردپای آنها آشکار نیست.
در دوران بحران اقتصادی، هر پدیده مرتبط با فسادی که به نوعی منتسب به نهاد دولت و حاکمیت باشد، در چشم مردمِ گرفتار در تنگنای اقتصادی، بزرگتر و عظیمتر جلوه میکند. حتی در مفاسدی که در بخش خصوصی هم رخ میدهد، مردم علاوه بر حلقه خطاکاران، به دنبال خط و ربطهای پس پرده هستند که اغلب به اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران ختم میشود. با برملا شدن برخی مفاسد آقازادهها، ذهنیت جامعه ایرانی نسبت به خانوادههای سیاستمداران حساس شده و آنها را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و حتی دستاندازی به بیتالمال میدانند.
🔹 در نظر مردم، موتور تولید فساد با قدرت تمام به کار مشغول است و آقازادهها سوخت این موتور را تأمین میکنند. البته همه آقازاده نیستند و نسبت نزدیک داشتن هم برای بهره بردن از مواهب، کفایت میکند. اینجاست که پای دامادها، عروسها، خواهرزادهها و برادرزادهها نیز به میان میآید. در چنین شرایطی، نسبت نزدیک داشتن با سیاستمداران ارزش اقتصادی بالایی دارد.
نقش آقازادهها در اقتصاد ایران در چند دهه گذشته مدام رو به افزایش بوده است. با این حال مساله این نیست که آقازاده خوب نداریم و بسیاری از آقازادهها هرگز به دنبال استفاده از رانت موقعیت خانوادگی خود نبودهاند اما پررنگ شدن مصادیقی از مفاسد فرزندان و منتسبان نزدیک به مقامات مسوول دولتی و حاکمیتی و لشکری و کشوری، باعث تقویت سوءظن مردم نسبت به هر آقازادهای شده است.
🔹 قدیمها آقازادگی به فرزندان سیاستمداران ذینفوذ محدود میشد اما این روزها پسران و دختران مدیران میانی سازمانهای اقتصادی هم آقازاده محسوب میشوند ضمن اینکه منافع مشترک اقتصادی باعث شراکت آقازادهها با مفسدان سیاسی و اقتصادی شده است. گاهی چند آقازاده با هم شراکت میکنند و امپراطوری بزرگی تشکیل میدهند اما گاهی سایه یک آقازاده هم میتواند سودهای کلان برای یک شرکت به همراه داشته باشد. به این ترتیب آنها همه جا حضور دارند. از یک شرکت حقالعملکاری تا هیأت مدیره یک باشگاه فوتبال.
🔹به دلایل زیادی پدران ترجیح دادند پسران نقششان را بر عهده گیرند. فعالیت اقتصادی کارگزاران نظام در جمهوری اسلامی عملی تقبیح شده است و اغلب پدران ترجیح میدهند وارد این چالش نشوند. به همین دلیل پسران و دختران شاید به نیابت از پدران وارد صحنه شدهاند.
قدرت گرفتن آقازادهها با تحریمهای اقتصادی هم نسبت مستقیم دارد. به نظر میرسد در مقاطعی، ترجیح حلقه قدرت این بوده که خودیها وظیفه دور زدن تحریمها را بر عهده گیرند. بعد از رسوایی بابک زنجانی که نشان داد افرادی خارج از حلقه قدرت به ثروتهای انبوه دست یافتهاند، احتمالا این پرسش پیش آمد که چرا باید غریبهها از این ثروت بهرهمند شوند، در حالیکه از خودیها چنین امکانی سلب شده است.
🔹 اما آقازادهها برای ساختار سیاسی، خطرات زیادی به همراه دارند. هزینه اصلی این است که آقازادهها مبارزه با فساد را برای ساختار سیاسی، پرهزینه و بعضا غیر ممکن میکنند. نظام حکمرانی در کشور ما چهاردهه هم و غم خود را صرف مبارزه پیگیر با فساد کرده ولی هر روز ابعاد مالی فساد بزرگتر و دامنه اجتماعی آن گستردهتر شده و شهرت و اعتبار حاکمیت را بیشتر مخدوش کرده است. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، فساد گسترده اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران که معمولا پشت پرده اغلب پروندهها حضور دارند. اغلب آقازادهها مثل پدران خود به ارزشهای انقلابی و اسلامی اعتقاد راسخ ندارند و اغلب ظواهر را رعایت میکنند و شیوه زندگی آنها با پدرانشان متفاوت است. دلایل بنیادین آنها برای حفظ ساختار موجود، ایدئولوژیک و اعتقادی نیست و فقط به بزرگ شدن قلمرو اقتصادی خود فکر میکنند./تجارت فردا
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴گفتارها- نیکولو ماکیاولی
♦️هیچ زمامداری حق ندارد از تقصیرهایی که شهروندان مرتکب میشوند، شکایت کند چون تقصیرهای اینان یا از اهمال خود او نشات میگیرند یا از اینکه خودش سرمشق بدی برای شهروندان است.
اگر در احوال مللی که امروز به دزدی و راهزنی و معایبی از این قبیل متهماند، نیک بنگریم خواهیم دید که چون زمامدارانشان دارای آن معایبند، آن گونه شدهاند.
منطقه رومانيا پیش از آنکه پاپ آلکساندر ششم شهریاران کوچک را از آنجا بیرون کند، نمونه زندگی فسادآلود بود و هر بهانه کوچک در آنجا سبب دزدی و غارت و آدمکشی میگردید. مردمان آن منطقه از آن رو چنان بودند که زمامدارانشان فاسد بودند نه از آن رو که، طبیعت مردمانش فاسد باشد. آن زمامداران میخواستند، توانگر باشند. از این رو چاره نداشتند جز اینکه راه دزدی و غارت در پیش گیرند؛ و این کار را به انحاء گوناگون انجام میدادند. یکی از وسایل زیانباری که از آن استفاده میکردند این بود که با وضع قانون، عملی را ممنوع میساختند و آنگاه خودشان نخستین کسانی بودند که موجبات تجاوز از آن قانون را فراهم میکردند؛ ولی کسانی را که خلاف قانون عمل کرده بودند هنگامی مجازات میکردند که میدیدند مردمان بسیاری مرتکب آن تقصير شدهاند: پس مجازات برای نگاه داشتن حرمت قانون نبود بلکه مرادشان این بود که جریمههایی هر چه بیشتری وصول کنند. نتیجه این بود که مردم روز به روز فقیرتر میشدند ولی بهتر نمیشدند؛ و فقیرشدگان به اموال کسانی دست درازی میکردند که ضعیفتر از خود ایشان بودند. از اینجا همه معایبی ریشه گرفتند که پیشتر برشمردم و منشأ اصلی همه آنها خود زمامداران بودند.
گزارش "تیتوس لی ویوس"سخن مرا تأیید میکند: وقتی که فرستادگان روم مقداری از غنیمت شهر "ویی" را که وقف پرستشگاه آپولون بود به پرستشگاه میبردند، راهزنان دریایی شهر لیپاریس در سیسیل آنان را دستگیر کردند و به شهر بردند. چون تیماسی تئوس شهریار لیپاریس شنید که آن اموال را چه کسان و به چه منظور روانه کردهاند، با اینکه در شهر لیپاریس به دنیا آمده بود مانند شهروندی رومی رفتار کرد، و به مردم شهر گفت غارت کردن چنین مالی دور از انصاف است، و فرستادگان روم را با اموال وقفی شان آزاد کرد.
لیویوس در اینباره میگوید: «مردمان همیشه مشابه زمامدار خویشند و تیماسی تئوس با رفتار خود، دلهای آنان را اینگونه با احساس خدا پرستی آشنا کرده بود». لورنتسو دِ مدیچی نیز در تایید این سخن میگوید: "مردمان از زمامدار الگو میگیرند چون همیشه چشمشان به او دوخته است".
📕برگرفته از کتاب «گفتارها»
✍️نویسنده: نیکولو ماکیاولی
♻️ مترجم: محمدحسن لطفی
T.me/bestdiplomacy
♦️هیچ زمامداری حق ندارد از تقصیرهایی که شهروندان مرتکب میشوند، شکایت کند چون تقصیرهای اینان یا از اهمال خود او نشات میگیرند یا از اینکه خودش سرمشق بدی برای شهروندان است.
اگر در احوال مللی که امروز به دزدی و راهزنی و معایبی از این قبیل متهماند، نیک بنگریم خواهیم دید که چون زمامدارانشان دارای آن معایبند، آن گونه شدهاند.
منطقه رومانيا پیش از آنکه پاپ آلکساندر ششم شهریاران کوچک را از آنجا بیرون کند، نمونه زندگی فسادآلود بود و هر بهانه کوچک در آنجا سبب دزدی و غارت و آدمکشی میگردید. مردمان آن منطقه از آن رو چنان بودند که زمامدارانشان فاسد بودند نه از آن رو که، طبیعت مردمانش فاسد باشد. آن زمامداران میخواستند، توانگر باشند. از این رو چاره نداشتند جز اینکه راه دزدی و غارت در پیش گیرند؛ و این کار را به انحاء گوناگون انجام میدادند. یکی از وسایل زیانباری که از آن استفاده میکردند این بود که با وضع قانون، عملی را ممنوع میساختند و آنگاه خودشان نخستین کسانی بودند که موجبات تجاوز از آن قانون را فراهم میکردند؛ ولی کسانی را که خلاف قانون عمل کرده بودند هنگامی مجازات میکردند که میدیدند مردمان بسیاری مرتکب آن تقصير شدهاند: پس مجازات برای نگاه داشتن حرمت قانون نبود بلکه مرادشان این بود که جریمههایی هر چه بیشتری وصول کنند. نتیجه این بود که مردم روز به روز فقیرتر میشدند ولی بهتر نمیشدند؛ و فقیرشدگان به اموال کسانی دست درازی میکردند که ضعیفتر از خود ایشان بودند. از اینجا همه معایبی ریشه گرفتند که پیشتر برشمردم و منشأ اصلی همه آنها خود زمامداران بودند.
گزارش "تیتوس لی ویوس"سخن مرا تأیید میکند: وقتی که فرستادگان روم مقداری از غنیمت شهر "ویی" را که وقف پرستشگاه آپولون بود به پرستشگاه میبردند، راهزنان دریایی شهر لیپاریس در سیسیل آنان را دستگیر کردند و به شهر بردند. چون تیماسی تئوس شهریار لیپاریس شنید که آن اموال را چه کسان و به چه منظور روانه کردهاند، با اینکه در شهر لیپاریس به دنیا آمده بود مانند شهروندی رومی رفتار کرد، و به مردم شهر گفت غارت کردن چنین مالی دور از انصاف است، و فرستادگان روم را با اموال وقفی شان آزاد کرد.
لیویوس در اینباره میگوید: «مردمان همیشه مشابه زمامدار خویشند و تیماسی تئوس با رفتار خود، دلهای آنان را اینگونه با احساس خدا پرستی آشنا کرده بود». لورنتسو دِ مدیچی نیز در تایید این سخن میگوید: "مردمان از زمامدار الگو میگیرند چون همیشه چشمشان به او دوخته است".
📕برگرفته از کتاب «گفتارها»
✍️نویسنده: نیکولو ماکیاولی
♻️ مترجم: محمدحسن لطفی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴ایران یا عراق، کدامیک آغازگر جنگ ۸ ساله بودند؟
✍غلامرضا مصدق
@gh_mosaddegh
علیرغم گذشت بیش از چهل سال از آغاز جنگ، هر ساله در سالگرد شروع آن، بحث بر سر اینکه کدام کشور آغازگر جنگ بوده هنوز در بین ما ایرانیان در جریان است. عادت سياست زدگي افراطی و سیاه و سفید دیدن وقایع، به موضوع جنگ و اینکه کدام کشور شروع كننده جنگ بوده هم سرایت کرده است، تا آنجا که عده ای ایران را آغازگر جنگ می دانند.
استدلال کسانی که معتقدند ایران آغازگر جنگ بوده این است که، ج ا با سردادن شعارهای تند علیه رژیم عراق، صدام را وحشت زده و تحریک به جنگ علیه ایران کرد، بنابراین ايران آغازگر جنگ بود. اگر چه با تعيين رسمي و قانوني عراق بعنوان کشور متجاوز توسط سازمان ملل، شايد بحث بيشتر در اين مورد موضوعيت نداشته باشد، اما به دلیل مختومه نشدن موضوع باید واقع بینانه به آن پرداخت. واقعیت ورای عادت سیاست زدگی ما که اكثراً وقایع را از پشت شيشه کبود سیاست می بینیم چیست؟.
صدام رسماً، سه دلیل را برای شروع جنگ اعلام کرد :
۱- قرارداد صلح ۱۹۷۵ در شرایط ضعف عراق منعقد شده، بنابراین دیگر به آن پایبند نیست، به همين دليل در پارلمان عراق و جلوي چشم جهانيان آنرا پاره كرد.
۲- ایران باید سه جزیره (ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک) متعلق به اعراب را به آنها واگذار کند .
٣- ايران بايد به عربستان(خوزستان) خودمختاري إعطاء كند .
بعد از مرگ جمال عبدالناصر و قرارداد صلح مصر و اسرائیل، صدام بشدت علاقمند بود جایگزین ناصر در قامت رهبر جهان عرب بشود. درخواست واگذاری جزایر سه گانه و اعطای خودمختاری به خوزستان اصولاً هيچ ربطي به عراق نداشت و صرفاً ادعاهائی در راستای تحقق آرزوی رهبری جهان عرب بود. صدام اگرچه برای قرار گرفتن در جایگاه رهبری جهان عرب همواره علیه اسرائیل لفاظی میکرد، اما بجز حمایت مالی از تعدادی گروه های فلسطینی همسو، هیچگاه اقدام عملی علیه آن رژيم انجام نداد. ایران غرق در بی ثباتی بعد از انقلاب با ارتشی تضعیف شده، درگیر با غرب، بویژه آمریکا در طولانی شدن قضیه گروگان گیری، روابط شکرآب با اتحاد شوروی به دلیل حمايت ايران از مجاهدین افغانی و وحشت اعراب حوزه خليج فارس از سرايت انقلاب به كشورهايشان، به زعم صدام فرصتی تاريخي و غير قابل تكرار برای تحقق بزرگترین آرزوی او كه همانا رسيدن به جايگاه رهبري جهان عرب بود فراهم آورده بود .
البته بايد اذعان كرد بعد از انقلاب بعضي از مسئولان و رسانه هاي ايران موضع گيريهاي بعضاً شديدي عليه رژيم عراق داشتند، اما اگر قرار بود لفاظي يك دولت عليه دولتي ديگر منجر به جنگي تمام عيار شود،شمار جنگهاي تاريخ بشر ده ها برابر بيشتر مي شد. در طول جنگ سرد علي رغم رجزخواني هاي شديد آمريكا و شوروي بين آنها جنگي در نگرفت. بين تركيه و يونان ده ها سال شديدترين لفاظي ها در جريان بوده و هست ولي هيچگاه منجر به جنگ بين آنها نشده، کره شمالی و آمریکا ٧٣ سال است روزی چند بار همدیگر را به نابودی همديگر تهدید مي كنند، اما در اين مدت يك گلوله مشقي به هم شليك نكردند، ايران و اسرائيل ٤٥ سال است شديدترين تهديدها را روزانه نثار هم ميكنند اما هيچگاه درگير جنگي گسترده با هم نشدند، اگر بپذيريم موضع گيري ايران عليه عراق منجر به جنگ شد، دليل اشغال كويت كه يكي از مهمترين متحدان عراق در جنگ علیه ایران بود و هرگز كوچكترين موضع گیری خصمانه ای بجز خدمت عليه آن نداشت، چه بود؟!.
تحليل صدام اين بود كه با اشغال سریع بخشهائي از خاك ايران، رژيم نوپا كه به ظاهر از هر جهت در موضع ضعف قرار دارد و درگیر به هم ريختگي هاي ناشي از انقلاب است، بلافاصله مجبور به قبول آتش بس، مذاكره و دادن امتيازات گسترده خواهد شد و شكست خفت بار قدرتمندترين كشور منطقه بدست سردار قادسیه ( شکست ایران از اعراب مسلمان در جنگ قادسیه) بي ترديد او را در جايگاه رهبري جهان عرب قرار خواهد داد. اما دو عامل كليدي که موجب ناکامی صدام شد، در تحليل نسبتاً واقع بينانه او ناديده گرفته شد، اول دفاع جانانه مردم و نيروهاي مسلح ايران در مقابل تجاوز و دوم سازش ناپذيري رژيم نوپاي ج ا با متجاوز در آن شرايط سخت بود .
اينكه ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر اشتباه بود و یا اینکه کسانی به هر دلیل مخالف ج ا هستند، نباید موجب شود جای متجاوز با مدافع را عوض کرد. فراموش نکنیم در جنگي كاملاً نابرابر برای حفظ تمامیت ارضی ایران عزیز، ده ها هزار نفر از بهترین جوانان کشور جان و سلامت خود را از دست دادند، عدالت ورزي در قضاوت حكم مي كند، خون پاک و فداکاری آنها را پایمال نکنیم.
T.me/bestdiplomacy
✍غلامرضا مصدق
@gh_mosaddegh
علیرغم گذشت بیش از چهل سال از آغاز جنگ، هر ساله در سالگرد شروع آن، بحث بر سر اینکه کدام کشور آغازگر جنگ بوده هنوز در بین ما ایرانیان در جریان است. عادت سياست زدگي افراطی و سیاه و سفید دیدن وقایع، به موضوع جنگ و اینکه کدام کشور شروع كننده جنگ بوده هم سرایت کرده است، تا آنجا که عده ای ایران را آغازگر جنگ می دانند.
استدلال کسانی که معتقدند ایران آغازگر جنگ بوده این است که، ج ا با سردادن شعارهای تند علیه رژیم عراق، صدام را وحشت زده و تحریک به جنگ علیه ایران کرد، بنابراین ايران آغازگر جنگ بود. اگر چه با تعيين رسمي و قانوني عراق بعنوان کشور متجاوز توسط سازمان ملل، شايد بحث بيشتر در اين مورد موضوعيت نداشته باشد، اما به دلیل مختومه نشدن موضوع باید واقع بینانه به آن پرداخت. واقعیت ورای عادت سیاست زدگی ما که اكثراً وقایع را از پشت شيشه کبود سیاست می بینیم چیست؟.
صدام رسماً، سه دلیل را برای شروع جنگ اعلام کرد :
۱- قرارداد صلح ۱۹۷۵ در شرایط ضعف عراق منعقد شده، بنابراین دیگر به آن پایبند نیست، به همين دليل در پارلمان عراق و جلوي چشم جهانيان آنرا پاره كرد.
۲- ایران باید سه جزیره (ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک) متعلق به اعراب را به آنها واگذار کند .
٣- ايران بايد به عربستان(خوزستان) خودمختاري إعطاء كند .
بعد از مرگ جمال عبدالناصر و قرارداد صلح مصر و اسرائیل، صدام بشدت علاقمند بود جایگزین ناصر در قامت رهبر جهان عرب بشود. درخواست واگذاری جزایر سه گانه و اعطای خودمختاری به خوزستان اصولاً هيچ ربطي به عراق نداشت و صرفاً ادعاهائی در راستای تحقق آرزوی رهبری جهان عرب بود. صدام اگرچه برای قرار گرفتن در جایگاه رهبری جهان عرب همواره علیه اسرائیل لفاظی میکرد، اما بجز حمایت مالی از تعدادی گروه های فلسطینی همسو، هیچگاه اقدام عملی علیه آن رژيم انجام نداد. ایران غرق در بی ثباتی بعد از انقلاب با ارتشی تضعیف شده، درگیر با غرب، بویژه آمریکا در طولانی شدن قضیه گروگان گیری، روابط شکرآب با اتحاد شوروی به دلیل حمايت ايران از مجاهدین افغانی و وحشت اعراب حوزه خليج فارس از سرايت انقلاب به كشورهايشان، به زعم صدام فرصتی تاريخي و غير قابل تكرار برای تحقق بزرگترین آرزوی او كه همانا رسيدن به جايگاه رهبري جهان عرب بود فراهم آورده بود .
البته بايد اذعان كرد بعد از انقلاب بعضي از مسئولان و رسانه هاي ايران موضع گيريهاي بعضاً شديدي عليه رژيم عراق داشتند، اما اگر قرار بود لفاظي يك دولت عليه دولتي ديگر منجر به جنگي تمام عيار شود،شمار جنگهاي تاريخ بشر ده ها برابر بيشتر مي شد. در طول جنگ سرد علي رغم رجزخواني هاي شديد آمريكا و شوروي بين آنها جنگي در نگرفت. بين تركيه و يونان ده ها سال شديدترين لفاظي ها در جريان بوده و هست ولي هيچگاه منجر به جنگ بين آنها نشده، کره شمالی و آمریکا ٧٣ سال است روزی چند بار همدیگر را به نابودی همديگر تهدید مي كنند، اما در اين مدت يك گلوله مشقي به هم شليك نكردند، ايران و اسرائيل ٤٥ سال است شديدترين تهديدها را روزانه نثار هم ميكنند اما هيچگاه درگير جنگي گسترده با هم نشدند، اگر بپذيريم موضع گيري ايران عليه عراق منجر به جنگ شد، دليل اشغال كويت كه يكي از مهمترين متحدان عراق در جنگ علیه ایران بود و هرگز كوچكترين موضع گیری خصمانه ای بجز خدمت عليه آن نداشت، چه بود؟!.
تحليل صدام اين بود كه با اشغال سریع بخشهائي از خاك ايران، رژيم نوپا كه به ظاهر از هر جهت در موضع ضعف قرار دارد و درگیر به هم ريختگي هاي ناشي از انقلاب است، بلافاصله مجبور به قبول آتش بس، مذاكره و دادن امتيازات گسترده خواهد شد و شكست خفت بار قدرتمندترين كشور منطقه بدست سردار قادسیه ( شکست ایران از اعراب مسلمان در جنگ قادسیه) بي ترديد او را در جايگاه رهبري جهان عرب قرار خواهد داد. اما دو عامل كليدي که موجب ناکامی صدام شد، در تحليل نسبتاً واقع بينانه او ناديده گرفته شد، اول دفاع جانانه مردم و نيروهاي مسلح ايران در مقابل تجاوز و دوم سازش ناپذيري رژيم نوپاي ج ا با متجاوز در آن شرايط سخت بود .
اينكه ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر اشتباه بود و یا اینکه کسانی به هر دلیل مخالف ج ا هستند، نباید موجب شود جای متجاوز با مدافع را عوض کرد. فراموش نکنیم در جنگي كاملاً نابرابر برای حفظ تمامیت ارضی ایران عزیز، ده ها هزار نفر از بهترین جوانان کشور جان و سلامت خود را از دست دادند، عدالت ورزي در قضاوت حكم مي كند، خون پاک و فداکاری آنها را پایمال نکنیم.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 فاجعه معدن طبس، محصول فقر ناشی از تحریم است
🔻فقر به هیچچیز و هیچکس رحم نمیکند و تنها ارمغانش برای انسان، نابودی تمامعیار اوست. فقر همان پدیده زشت و درندهخویی است که ابتدا ذهنها را نابود میسازد و سرانجام جانها را میستاند.
🔻واقعیت آن است که حوادث دلخراشی چون حادثه معدن زغال سنگ طبس امکان دارد که در هرجای جهان رخ دهد، همانگونه که رخ نیز دادهاست؛ اما آنچه روح ایرانی را فراتر از درد و رنج این واقعه معذب نیز میسازد، فراوانی این حوادث در کشور ما و علت رخ دادن آنهاست. به زعم بسیاری از اهل فن حوزه معدن، صنعت معدن کشور ما همزمان با دو مشکل مواجه است و اگر این دو مشکل نبود، شاید حادثه طبس رخ نمیداد.
🔻در نتیجه همین امر، چگونه اصلا میتوان انتظار ارتقای سطح فناوری داشت؟ حال زمانی که دیگر فناوری ارتقا پیدا نمیکند، باید با نهایت تاسف اقرار کرد که حوادث اینچنینی دیگر حادثه نیستند، بلکه رویه جدیدی خواهند بود که قرار است مال، جان و زندگی انسانها را در معرض یک خطر همیشگی قرار دهد./ دنیای اقتصاد
@bestdiplomacy
🔻فقر به هیچچیز و هیچکس رحم نمیکند و تنها ارمغانش برای انسان، نابودی تمامعیار اوست. فقر همان پدیده زشت و درندهخویی است که ابتدا ذهنها را نابود میسازد و سرانجام جانها را میستاند.
🔻واقعیت آن است که حوادث دلخراشی چون حادثه معدن زغال سنگ طبس امکان دارد که در هرجای جهان رخ دهد، همانگونه که رخ نیز دادهاست؛ اما آنچه روح ایرانی را فراتر از درد و رنج این واقعه معذب نیز میسازد، فراوانی این حوادث در کشور ما و علت رخ دادن آنهاست. به زعم بسیاری از اهل فن حوزه معدن، صنعت معدن کشور ما همزمان با دو مشکل مواجه است و اگر این دو مشکل نبود، شاید حادثه طبس رخ نمیداد.
🔻در نتیجه همین امر، چگونه اصلا میتوان انتظار ارتقای سطح فناوری داشت؟ حال زمانی که دیگر فناوری ارتقا پیدا نمیکند، باید با نهایت تاسف اقرار کرد که حوادث اینچنینی دیگر حادثه نیستند، بلکه رویه جدیدی خواهند بود که قرار است مال، جان و زندگی انسانها را در معرض یک خطر همیشگی قرار دهد./ دنیای اقتصاد
@bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
🔵🔴#اصغر_دادبه:
جز آستان ایران پناهی نداریم
باید جوانان بدانند جز آستان ایران پناهی نداریم، گفتۀ #حافظ شیرازی که «عدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازم/ که تیغِ ما به جز از نالهای و آهی نیست// مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن/ که در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیست» نشان از صلحطلبی مردم ایران دارد و این همان مکتب اخلاقی ماست. میکوشم به این پرسش پاسخ دهم که زبان و ادب فارسی چه هنری دارد و برای ما چه میکند؛ نخست آنکه فرهنگ میسازد. این مهم را از نظر دور ندارید که تمدن جوانب عینی زیست ماست اما فرهنگ جوانب اخلاقی و رفتاری و نظری و خرد و اخلاق و آموزش است و ازهمینرو جهان امروز گرفتار تمدن بیفرهنگ است که اگر فرهنگ بود این همه انسان کشته نمیشد که به استناد سعدی شیرازی «علم آدمیت است و جوانمردی و ادب/ ور نی ددی به صورتِ انسان مصوَّری». پس نخستین اثر و تأثیر ادبیات فارسی، فرهنگسازی است و حذف آنها از کتب درسی خیانت است که به قول فردوسی توسی «ز دانا بپرسید پس دادگر/ که فرهنگ بهتر بود یا گهر// چنین داد پاسخ بدو رهنمون/ که فرهنگ باشد ز گوهر فزون// که فرهنگ آرایش جان بود/ ز گوهر سخن گفتن آسان بود».
www.tg-me.com/bestdiplomacy
جز آستان ایران پناهی نداریم
باید جوانان بدانند جز آستان ایران پناهی نداریم، گفتۀ #حافظ شیرازی که «عدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازم/ که تیغِ ما به جز از نالهای و آهی نیست// مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن/ که در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیست» نشان از صلحطلبی مردم ایران دارد و این همان مکتب اخلاقی ماست. میکوشم به این پرسش پاسخ دهم که زبان و ادب فارسی چه هنری دارد و برای ما چه میکند؛ نخست آنکه فرهنگ میسازد. این مهم را از نظر دور ندارید که تمدن جوانب عینی زیست ماست اما فرهنگ جوانب اخلاقی و رفتاری و نظری و خرد و اخلاق و آموزش است و ازهمینرو جهان امروز گرفتار تمدن بیفرهنگ است که اگر فرهنگ بود این همه انسان کشته نمیشد که به استناد سعدی شیرازی «علم آدمیت است و جوانمردی و ادب/ ور نی ددی به صورتِ انسان مصوَّری». پس نخستین اثر و تأثیر ادبیات فارسی، فرهنگسازی است و حذف آنها از کتب درسی خیانت است که به قول فردوسی توسی «ز دانا بپرسید پس دادگر/ که فرهنگ بهتر بود یا گهر// چنین داد پاسخ بدو رهنمون/ که فرهنگ باشد ز گوهر فزون// که فرهنگ آرایش جان بود/ ز گوهر سخن گفتن آسان بود».
www.tg-me.com/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴سخنان تکان دهنده محمد درویش فعال و کارشناس برجسته محیط زیست:
مقایسه تکان دهنده ایران با اماراتی که اندازه یک
استان ما هم نمی شود، اما صادرات غیر نفتی اش ۴۰ برابر کل فروش نفت ما است!
@bestdiplomacy
مقایسه تکان دهنده ایران با اماراتی که اندازه یک
استان ما هم نمی شود، اما صادرات غیر نفتی اش ۴۰ برابر کل فروش نفت ما است!
@bestdiplomacy
🔵🔴مرگ در معدن درد کدام جراحی است؟
✍رضا امیدی
گفته میشود حادثۀ مرگبار امروز در معدن طبس ۱۲امین حادثه در معادن ایران طی ۴ ماه اخیر است و طی این حوادث حدود ۶۴ نفر جان خود را از دست دادهاند. حادثۀ معدن یورت گلستان که در سال ۱۳۹۶ رخ داد بیش از ۴۰ کشته داشت، اما از آن حادثه چه درسهایی گرفته شد و تا چه اندازه صدای اعتراضی آن کارگران شنیده شد؟
رویکرد غالب در تحلیل مخاطرات کاری در ایران بیش از هر چیز بر «فردیدیدن» مخاطره مبتنی است. ازهمینرو، حتی در دستهبندی عوامل بروز حادثه برچسب «بیاحتیاطی» بیشترین میزان فراوانی را دارد. برای مثال، از مجموع حدود ۱۴۰۰ نفر مرگومیر حین کار و همین مقدار قطع عضو حین کار در سال، بیش از ۹۰ درصد موارد به بیاحتیاطی نسبت داده میشود. همین نرخ در حوادث رانندگی هم تکرار میشود. یا مسئلۀ بیکاری به «ضعف مهارتهای فردی» تقلیل میيابد. اساساً این «فرد» است که باید در مقابل مخاطرههای مداوم از خود مراقبت کند و گویی ساختارها و نهادها وظیفهای برعهده ندارند.
این نوع تحلیل مبتنی بر «انکار وضعیت» است؛ انکار عوامل ساختاری. زیرا تأکید بر این نوع عوامل، بیمسئولیتیها، رهاشدگیها، و ناکارآمدیها را آشکار میکند و «پاسخگویی» میطلبد. چیزی که ساختار از آن فراری است. اقتصاد سیاسی نهفته در مناسبات کاری ایران هم نقد استراتژی «انکار وضعیت» را دشوار میکند. در حادثۀ شلاقخوردن کارگران معدن آققلا، در حادثۀ معدن یورت، و در بسیاری دیگر از موارد، پای نهادهایی در میان بود که اگر در وقوع حادثه بر «وضعیت و ابعاد ساختاری حادثه» تأکید میشد، مسئله ابعاد دیگری پیدا میکرد. خودِ این موضوع، سلطۀ موجود در روابط و محیط کار را تشدید میکند.
«موقتیسازی شغلی» هم از یکسو تشکلیابی نیروی کار را تضعیف کرده و از سوی دیگر شرایطی را بر کارگران تحمیل میکند که جرئت پیگیری سادهترین و بنیادینترین حقوقشان را از دست میدهند. در جریان حادثۀ معدن یورت در سال ۱۳۹۶، کارگران میگفتند «جرئت بیان واقعیتهای ایمنی معدن را به بازرسان نداشتیم، چون به اخراج از کار تهدید میشدیم».
موقتیسازی شغلی، بیثباتکاری، تشکلزدایی از نیروی کار، امنیتیکردنِ تشکلیابی و ... جراحیهایی است که درد آن وضعیت امروز کارگران معدن و کارگران پروژهای و ... است.
T.me/bestdiplomacy
✍رضا امیدی
گفته میشود حادثۀ مرگبار امروز در معدن طبس ۱۲امین حادثه در معادن ایران طی ۴ ماه اخیر است و طی این حوادث حدود ۶۴ نفر جان خود را از دست دادهاند. حادثۀ معدن یورت گلستان که در سال ۱۳۹۶ رخ داد بیش از ۴۰ کشته داشت، اما از آن حادثه چه درسهایی گرفته شد و تا چه اندازه صدای اعتراضی آن کارگران شنیده شد؟
رویکرد غالب در تحلیل مخاطرات کاری در ایران بیش از هر چیز بر «فردیدیدن» مخاطره مبتنی است. ازهمینرو، حتی در دستهبندی عوامل بروز حادثه برچسب «بیاحتیاطی» بیشترین میزان فراوانی را دارد. برای مثال، از مجموع حدود ۱۴۰۰ نفر مرگومیر حین کار و همین مقدار قطع عضو حین کار در سال، بیش از ۹۰ درصد موارد به بیاحتیاطی نسبت داده میشود. همین نرخ در حوادث رانندگی هم تکرار میشود. یا مسئلۀ بیکاری به «ضعف مهارتهای فردی» تقلیل میيابد. اساساً این «فرد» است که باید در مقابل مخاطرههای مداوم از خود مراقبت کند و گویی ساختارها و نهادها وظیفهای برعهده ندارند.
این نوع تحلیل مبتنی بر «انکار وضعیت» است؛ انکار عوامل ساختاری. زیرا تأکید بر این نوع عوامل، بیمسئولیتیها، رهاشدگیها، و ناکارآمدیها را آشکار میکند و «پاسخگویی» میطلبد. چیزی که ساختار از آن فراری است. اقتصاد سیاسی نهفته در مناسبات کاری ایران هم نقد استراتژی «انکار وضعیت» را دشوار میکند. در حادثۀ شلاقخوردن کارگران معدن آققلا، در حادثۀ معدن یورت، و در بسیاری دیگر از موارد، پای نهادهایی در میان بود که اگر در وقوع حادثه بر «وضعیت و ابعاد ساختاری حادثه» تأکید میشد، مسئله ابعاد دیگری پیدا میکرد. خودِ این موضوع، سلطۀ موجود در روابط و محیط کار را تشدید میکند.
«موقتیسازی شغلی» هم از یکسو تشکلیابی نیروی کار را تضعیف کرده و از سوی دیگر شرایطی را بر کارگران تحمیل میکند که جرئت پیگیری سادهترین و بنیادینترین حقوقشان را از دست میدهند. در جریان حادثۀ معدن یورت در سال ۱۳۹۶، کارگران میگفتند «جرئت بیان واقعیتهای ایمنی معدن را به بازرسان نداشتیم، چون به اخراج از کار تهدید میشدیم».
موقتیسازی شغلی، بیثباتکاری، تشکلزدایی از نیروی کار، امنیتیکردنِ تشکلیابی و ... جراحیهایی است که درد آن وضعیت امروز کارگران معدن و کارگران پروژهای و ... است.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
در شاهنامه اگر جانبِ ایرانیها گرفته میشود تنها به آن علّت نیست که ایرانی هستند، بلکه به آن سبب است که در "جبههی خوبی" قرار گرفتهاند.
[در شاهنامه] آنچه محکوم میشود نژادی در برابرِ نژادِ دیگر، یا قومی در برابرِ قومی دیگر نیست، بلکه آن عدّه از راهبراناَند که سلسلهجنبانِ بدی میگردند. با این حال ایرانیها از نظر شاهنامه تافتهی جدا بافتهای نیستند که سراپا معصوم باشند، آنها نیز میتوانند از طریقِ فرمانروایانِشان در معرضِ گناه یا اشتباه قرار گیرند.
#نوشتههای_بیسرنوشت
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
[در شاهنامه] آنچه محکوم میشود نژادی در برابرِ نژادِ دیگر، یا قومی در برابرِ قومی دیگر نیست، بلکه آن عدّه از راهبراناَند که سلسلهجنبانِ بدی میگردند. با این حال ایرانیها از نظر شاهنامه تافتهی جدا بافتهای نیستند که سراپا معصوم باشند، آنها نیز میتوانند از طریقِ فرمانروایانِشان در معرضِ گناه یا اشتباه قرار گیرند.
#نوشتههای_بیسرنوشت
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴تعداد همراهان رئیس جمهور در سفر نیویورک چند نفر بود؟
✍️علیاصغر شفیعیان:
۱. تعداد همراهان رئیس جمهور پزشکیان در سفر نیویورک نه ۱۲ نفر است که برخی به عنوان حامی دولت ادعا کردهاند و نه ۱۸۴ نفر که مخالفان دولت ازجمله حسین دهباشی ادعا کردهاند؛ بلکه چیزی بین ۸۰ تا ۹۰ نفر است؛ شامل اعضای همراه، تشریفات، رسانه، حفاظت و گروه پرواز.
۲. همراهان: عراقچی، حاجی میرزایی، ظریف، طیبنیا، تختروانچی، قائمپناه، عابدی مشاور نهاد، سنایی، مجیدی، گوهری، افشارزاده،
#زهرا_پزشکیان.
۳. هیات تشریفات: ۱۸ نفر شامل عظیمی مشاور، مصباح، حبیبی، نامی، مهدیپور اجلاس، امین شهری ملاقاتها، داودی نیا اقامت، غلامرضا عباسی ترابری، شیخی مالی، دو نفر پزشک، مرادی هدایا، طالبی امور جامدات، حسنی آشپز و چند مترجم به زبانهای مختلف: مهربانی، ابراهیم عباسی، فرارزی و عبداللهی.
۴. رسانهایها: ۱۸ نفر شامل چند نفر مربوط به معاونت ارتباطات دفتر رئیس جمهور و چند نفر رسانهای دیگر برای پوشش سفر. // حفاظت: ۲۴ نفر. // گروه پرواز: ۱۴ نفر. // این عدد ۸۶ نفر حدودی است، تقریبا همین تعداد هستند.
۵. لذا هم ۱۲ نفر غلط بود هم ۱۸۴ نفر. آمار دقیق را وزارت خارجه منتشر کند. اگر تیم حفاظت، تشریفات و پرواز (۵۶ نفر) را کنار بگذارید، ۳۰ نفر میماند که ۱۸ نفر رسانهای هستند. در کل، در مقایسه با سفر قبلیها عدد کمی نیست؛ بر همان مدار قبل است. خیلی کم نشده.
۶. یک نکته هم این است که ادعاهای «انبوه اقوام» غلط است.
#داماد حکم دستیاری اجرایی رئیس دفتر را دارد و همراهی دختر هم چیزی مثل همراهی همسران روسای دولتهاست.
در گذشته هیچ وقت نمیشمردند حالا ذره بین گذاشتهاند و البته کار خوبی کردهاند.
۷. از بعضی از کسانی که سالهاست در نهاد ریاست جمهور هستند شنیدم که گاهی همسرها بسیار عالیجناب بودند و پرتعداد شرکت میکردند و برنامهی سفر مجزا داشتند و دیدارهایی میگذاشتهاند. کاش جزئیات سفرهای روسای دولتهای قبلی شفاف شود تا ضمن شفافیت بیشتر، بتوان نقدشان کرد/سهام نیوز
پ ن: در کل یک سوال مطرح است که چرا مقامات و برخی نزدیکان مقامات کشوری که خود را دشمن آمریکا تعریف میکند اینقدر علاقه مند به دیدن آمریکا هستند!
T.me/bestdiplomacy
✍️علیاصغر شفیعیان:
۱. تعداد همراهان رئیس جمهور پزشکیان در سفر نیویورک نه ۱۲ نفر است که برخی به عنوان حامی دولت ادعا کردهاند و نه ۱۸۴ نفر که مخالفان دولت ازجمله حسین دهباشی ادعا کردهاند؛ بلکه چیزی بین ۸۰ تا ۹۰ نفر است؛ شامل اعضای همراه، تشریفات، رسانه، حفاظت و گروه پرواز.
۲. همراهان: عراقچی، حاجی میرزایی، ظریف، طیبنیا، تختروانچی، قائمپناه، عابدی مشاور نهاد، سنایی، مجیدی، گوهری، افشارزاده،
#زهرا_پزشکیان.
۳. هیات تشریفات: ۱۸ نفر شامل عظیمی مشاور، مصباح، حبیبی، نامی، مهدیپور اجلاس، امین شهری ملاقاتها، داودی نیا اقامت، غلامرضا عباسی ترابری، شیخی مالی، دو نفر پزشک، مرادی هدایا، طالبی امور جامدات، حسنی آشپز و چند مترجم به زبانهای مختلف: مهربانی، ابراهیم عباسی، فرارزی و عبداللهی.
۴. رسانهایها: ۱۸ نفر شامل چند نفر مربوط به معاونت ارتباطات دفتر رئیس جمهور و چند نفر رسانهای دیگر برای پوشش سفر. // حفاظت: ۲۴ نفر. // گروه پرواز: ۱۴ نفر. // این عدد ۸۶ نفر حدودی است، تقریبا همین تعداد هستند.
۵. لذا هم ۱۲ نفر غلط بود هم ۱۸۴ نفر. آمار دقیق را وزارت خارجه منتشر کند. اگر تیم حفاظت، تشریفات و پرواز (۵۶ نفر) را کنار بگذارید، ۳۰ نفر میماند که ۱۸ نفر رسانهای هستند. در کل، در مقایسه با سفر قبلیها عدد کمی نیست؛ بر همان مدار قبل است. خیلی کم نشده.
۶. یک نکته هم این است که ادعاهای «انبوه اقوام» غلط است.
#داماد حکم دستیاری اجرایی رئیس دفتر را دارد و همراهی دختر هم چیزی مثل همراهی همسران روسای دولتهاست.
در گذشته هیچ وقت نمیشمردند حالا ذره بین گذاشتهاند و البته کار خوبی کردهاند.
۷. از بعضی از کسانی که سالهاست در نهاد ریاست جمهور هستند شنیدم که گاهی همسرها بسیار عالیجناب بودند و پرتعداد شرکت میکردند و برنامهی سفر مجزا داشتند و دیدارهایی میگذاشتهاند. کاش جزئیات سفرهای روسای دولتهای قبلی شفاف شود تا ضمن شفافیت بیشتر، بتوان نقدشان کرد/سهام نیوز
پ ن: در کل یک سوال مطرح است که چرا مقامات و برخی نزدیکان مقامات کشوری که خود را دشمن آمریکا تعریف میکند اینقدر علاقه مند به دیدن آمریکا هستند!
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴سخنان #پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل بسیار #کوتاه و #کلی بود.
شاید سخنرانی او را بتوان کوتاه ترین سخنرانی رییس جمهوری از ج.ا.ایران تاکنون در مجمع عمومی دانست.
سخنرانی پیام #شفاف مذاکره به قدرتها نداد
تحریمها را نکوهش کرد و از اسراییل انتقاد مشخص کرد.
بخش مشخص و شفاف این سخنرانی حمایت ایران از آتش بس در غزه بود
اتفاقی که دائم در مسیر نتیجه به شکست می خورد گویی نخ اصلی آتش بس دست نتانیاهو و کابینه جنگی او افتاده است!
سخنرانی او دریچه جدیدی در سیاست اعلانی نگشود اما هزینه سازی هم برای کشور نکرد.
شاید سخنان وی را بتوان کم حاشیه ترین سخنان رییس جمهوری از ایران در مجمع عمومی دانست
سخنرانی که نه #شور و نه #نگرانی افرید
انجام شد و پایان یافت.
برخلاف محمد خاتمی که بحث مربوط به گفت و گوی تمدنها را مطرح کرد
و حسن روحانی که از جهان عاری از خشونت و ایجاد گشایش در سیاست خارجی ایران با انجام #توافق در حوزه هسته ای سخن گفت
و در بعد منفی سخنان متوهمانه احمدی نژاد مبنی بر عمدی خواندن یازده سپتامبر و مبحث ظهور و تعبیر اخرالزمانی از سیاست بود
و ابراهیم رییسی که همراه با بلند کردن کتاب قرآن و عکس قاسم سلیمانی حواشی پیرامون سخنانشان آفریدند
سخنان پزشکیانه حاشیه آفرین نبود.
سخنرانی پزشکیان نشان داد که وی گفتمان جدیدی در حوزه سیاست خارجی ندارد و در بهترین حالت علاقه مند است ادامه دهنده راه روحانی و خاتمی باشد اگرچه راه اشتباهی نیست، درصورتیکه فضای پساهفتم اکتبر روند سیاسی در خاورمیانه را متفاوت ساخته است.....
✍دیپلماسی در یک نگاه
T.me/bestdiplomacy
شاید سخنرانی او را بتوان کوتاه ترین سخنرانی رییس جمهوری از ج.ا.ایران تاکنون در مجمع عمومی دانست.
سخنرانی پیام #شفاف مذاکره به قدرتها نداد
تحریمها را نکوهش کرد و از اسراییل انتقاد مشخص کرد.
بخش مشخص و شفاف این سخنرانی حمایت ایران از آتش بس در غزه بود
اتفاقی که دائم در مسیر نتیجه به شکست می خورد گویی نخ اصلی آتش بس دست نتانیاهو و کابینه جنگی او افتاده است!
سخنرانی او دریچه جدیدی در سیاست اعلانی نگشود اما هزینه سازی هم برای کشور نکرد.
شاید سخنان وی را بتوان کم حاشیه ترین سخنان رییس جمهوری از ایران در مجمع عمومی دانست
سخنرانی که نه #شور و نه #نگرانی افرید
انجام شد و پایان یافت.
برخلاف محمد خاتمی که بحث مربوط به گفت و گوی تمدنها را مطرح کرد
و حسن روحانی که از جهان عاری از خشونت و ایجاد گشایش در سیاست خارجی ایران با انجام #توافق در حوزه هسته ای سخن گفت
و در بعد منفی سخنان متوهمانه احمدی نژاد مبنی بر عمدی خواندن یازده سپتامبر و مبحث ظهور و تعبیر اخرالزمانی از سیاست بود
و ابراهیم رییسی که همراه با بلند کردن کتاب قرآن و عکس قاسم سلیمانی حواشی پیرامون سخنانشان آفریدند
سخنان پزشکیانه حاشیه آفرین نبود.
سخنرانی پزشکیان نشان داد که وی گفتمان جدیدی در حوزه سیاست خارجی ندارد و در بهترین حالت علاقه مند است ادامه دهنده راه روحانی و خاتمی باشد اگرچه راه اشتباهی نیست، درصورتیکه فضای پساهفتم اکتبر روند سیاسی در خاورمیانه را متفاوت ساخته است.....
✍دیپلماسی در یک نگاه
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
.......از جمله سخنرانی مقامات ایرانی در سازمان ملل که فکتی در آن بود و به جزئیات هم اشاره شد اولین سخنرانی حسن روحانی در سازمان ملل در شهریور نودو دو بود که او اعلام کرد که ایران حاضر و آماده است که برنامه هسته ای خویش را از طریق #دیپلماتیک حل کند.
در مجموع به قول استاد برجسته روابط بین الملل دکتر #سریع_القلم ما ایرانی ها کمتر در سخنرانی هایمان از فکت و آمار استفاده میکنیم این درحالیست که مقامات دولت های مدرن غربی معمولا میکوشند در یک زمان مشخص و با فکت و آمار و ارقام پیام خود را به مخاطبان برسانند و از کلی گویی پرهیز کنند.
:::Noandish.com::: تفاوت در سخنرانی
های مقامات در مجمع عمومی سازمان ملل
https://noandish.com/fa/news/148800/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D9%84
#بازنشر
چهار مهر ۱۴۰۱👉
T.me/bestdiplomacy
در مجموع به قول استاد برجسته روابط بین الملل دکتر #سریع_القلم ما ایرانی ها کمتر در سخنرانی هایمان از فکت و آمار استفاده میکنیم این درحالیست که مقامات دولت های مدرن غربی معمولا میکوشند در یک زمان مشخص و با فکت و آمار و ارقام پیام خود را به مخاطبان برسانند و از کلی گویی پرهیز کنند.
:::Noandish.com::: تفاوت در سخنرانی
های مقامات در مجمع عمومی سازمان ملل
https://noandish.com/fa/news/148800/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D9%84
#بازنشر
چهار مهر ۱۴۰۱👉
T.me/bestdiplomacy
نواندیش
تفاوت در سخنرانی های مقامات در مجمع عمومی سازمان ملل
اكبر مختاري
🔵🔴تفاوتهای میان روسیه و آمریکا
September 19, 2024 by
✍ #محمود_سریعالقلم
در متونِ تخصصی علمِ روابط بینالملل، یک نوع تفکیک بنیادی در تقسیمبندی میان کشورها وجود دارد: کشورهایی که بر اساس منافع ملی عمل میکنند، و آنهایی که مبتنی بر منافع حکمرانان اداره میشوند. هردو در پی امنیت هستند اما یکی در مدار امنیت ملی و کل کشور مدیریت میشود و دیگری بر بنیان امنیت رژیم.
(National Security versus Regime Security)
در زیر، به تفاوتهای دو نوع حکمرانی، به ترتیب اهمیت و با مثالهایی از روسیه و آمریکا، پرداخته میشود:
۱. اولین تفاوت این دو سیستم در اصل تفکیک قوا است. شاید با اطمینان بسیار بتوان گفت هیچ علم و معرفتی به اندازه علم حقوق در حکمرانی کارآمد و موفق، سرنوشتساز نیست. حکمرانی کارآمد ریشه در «قاعدهمندی» دارد و ضامن قاعدهپذیری، علم حقوق است که سرآمد علوم انسانی است. تفکیک قوا یعنی هر قوه، تابع قوانین خود عمل میکند، مستقل است و در عین حال، ناظر بر قوای دیگر است. وقتی تفکیک قوا نباشد، منافع و مصلحت عامه مردم بیمعناست. در روسیه، بلاروس و کره شمالی، هرچند در ظاهر سه قوه وجود دارد، اما هر سه قوه یکجا جمع شده است. حتی این تجمیع در مصلحت، سلیقه و خواستههای یک فرد در راس قوۀ مجریه است. به فاصله یک هفته پس از ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، ترامپ اعلام کرد شهروندان هفت کشور نمیتوانند وارد آمریکا شوند (قوه مجریه). اما یک قاضی محلی ( و نه فدرال)، دستور او را با استناد به قانون اساسی آمریکا ملغی کرد. از این رو، اقتدار حقوقی یک قاضی در آمریکا کمتر از رئیس جمهور کشور نیست. در عین حال، کنگرۀ آمریکا نهاد قدرتمندی است که بر عملکرد قوۀ مجریه عقابگونه سایه افکنده است. اما در روسیه، مصلحت قوۀ مجریه، جهتِ عملکرد دو قوۀ دیگر را هدایت میکند. این مصلحت در نهایت، منافع، سلیقه و حتی مزاج فرد است. وقتی علم حقوق بر تمامی ابعاد حکمرانی سیطره داشته باشد، مردم خود بهخود به یک نظام سیاسی «اعتماد» خواهند کرد. در روسیه، هر قاعدهای بنا به تشخیص افراد، تبصره پیدا میکند ولی در آمریکا، وقتی دو خبرنگار با Fact اثبات کنند رئیس جمهور کار خلاف قانون انجام داده است، او را می توانند مجبور به استعفا کنند (ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۴). در روسیه، قوه قضائیه یا مقنّنه، مواردی را پیگیری میکنند که به مصلحت قوه مجریه باشد. اما در آمریکا، شهروند موردی را علیه یک شرکت گاز و برق به خاطر آلوده کردن آب یک منطقه پیگیری میکند و در دادگاه، علیرغم منافع عظیم مالی یک شرکت در نظام سرمایه داری، پیروز میشود (این مورد واقعی به صورت یک فیلم با عنوان Erin Brockovich (2000) به نمایش در آمده است). بنابراین، اولین شاقول (Benchmark) فهمِ وضعیتِ حکمرانی یک کشور، بررسی وضعیت تفکیک قوای آن است؛
مطلب کامل در👇👇👇
https://telegra.ph/sariolghalam-09-19-2
T.me/bestdiplomacy
September 19, 2024 by
✍ #محمود_سریعالقلم
در متونِ تخصصی علمِ روابط بینالملل، یک نوع تفکیک بنیادی در تقسیمبندی میان کشورها وجود دارد: کشورهایی که بر اساس منافع ملی عمل میکنند، و آنهایی که مبتنی بر منافع حکمرانان اداره میشوند. هردو در پی امنیت هستند اما یکی در مدار امنیت ملی و کل کشور مدیریت میشود و دیگری بر بنیان امنیت رژیم.
(National Security versus Regime Security)
در زیر، به تفاوتهای دو نوع حکمرانی، به ترتیب اهمیت و با مثالهایی از روسیه و آمریکا، پرداخته میشود:
۱. اولین تفاوت این دو سیستم در اصل تفکیک قوا است. شاید با اطمینان بسیار بتوان گفت هیچ علم و معرفتی به اندازه علم حقوق در حکمرانی کارآمد و موفق، سرنوشتساز نیست. حکمرانی کارآمد ریشه در «قاعدهمندی» دارد و ضامن قاعدهپذیری، علم حقوق است که سرآمد علوم انسانی است. تفکیک قوا یعنی هر قوه، تابع قوانین خود عمل میکند، مستقل است و در عین حال، ناظر بر قوای دیگر است. وقتی تفکیک قوا نباشد، منافع و مصلحت عامه مردم بیمعناست. در روسیه، بلاروس و کره شمالی، هرچند در ظاهر سه قوه وجود دارد، اما هر سه قوه یکجا جمع شده است. حتی این تجمیع در مصلحت، سلیقه و خواستههای یک فرد در راس قوۀ مجریه است. به فاصله یک هفته پس از ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، ترامپ اعلام کرد شهروندان هفت کشور نمیتوانند وارد آمریکا شوند (قوه مجریه). اما یک قاضی محلی ( و نه فدرال)، دستور او را با استناد به قانون اساسی آمریکا ملغی کرد. از این رو، اقتدار حقوقی یک قاضی در آمریکا کمتر از رئیس جمهور کشور نیست. در عین حال، کنگرۀ آمریکا نهاد قدرتمندی است که بر عملکرد قوۀ مجریه عقابگونه سایه افکنده است. اما در روسیه، مصلحت قوۀ مجریه، جهتِ عملکرد دو قوۀ دیگر را هدایت میکند. این مصلحت در نهایت، منافع، سلیقه و حتی مزاج فرد است. وقتی علم حقوق بر تمامی ابعاد حکمرانی سیطره داشته باشد، مردم خود بهخود به یک نظام سیاسی «اعتماد» خواهند کرد. در روسیه، هر قاعدهای بنا به تشخیص افراد، تبصره پیدا میکند ولی در آمریکا، وقتی دو خبرنگار با Fact اثبات کنند رئیس جمهور کار خلاف قانون انجام داده است، او را می توانند مجبور به استعفا کنند (ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۴). در روسیه، قوه قضائیه یا مقنّنه، مواردی را پیگیری میکنند که به مصلحت قوه مجریه باشد. اما در آمریکا، شهروند موردی را علیه یک شرکت گاز و برق به خاطر آلوده کردن آب یک منطقه پیگیری میکند و در دادگاه، علیرغم منافع عظیم مالی یک شرکت در نظام سرمایه داری، پیروز میشود (این مورد واقعی به صورت یک فیلم با عنوان Erin Brockovich (2000) به نمایش در آمده است). بنابراین، اولین شاقول (Benchmark) فهمِ وضعیتِ حکمرانی یک کشور، بررسی وضعیت تفکیک قوای آن است؛
مطلب کامل در👇👇👇
https://telegra.ph/sariolghalam-09-19-2
T.me/bestdiplomacy
Telegraph
تفاوتهای میان روسیه و آمریکا
در متونِ تخصصی علمِ روابط بینالملل، یک نوع تفکیک بنیادی در تقسیمبندی میان کشورها وجود دارد: کشورهایی که بر اساس منافع ملی عمل میکنند، و آنهایی که مبتنی بر منافع حکمرانان اداره میشوند. هردو در پی امنیت هستند اما یکی در مدار امنیت ملی و کل کشور مدیریت…