This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴کارل گوستاو #یونگ از برترین روانکاوان قرن بیستم در مورد مرگ سخن میگوید
👈زندگی پس از مرگ چگونه است؟
👈آیا مرگ پایان آدمیت است؟
#آگاهی_بخش
@bestdiplomacy
👈زندگی پس از مرگ چگونه است؟
👈آیا مرگ پایان آدمیت است؟
#آگاهی_بخش
@bestdiplomacy
🔵🔴رژیم های خودکامه،تباهی و انحطاط اجتماعی
✍علی احمد باوندپور
🔹آلکسی #دوتوکویل(1859-1805)نویسنده و سیاستمدار فرانسوی در کتاب درخشان«انقلاب فرانسه و رژیم سیاسی پیش از آن» به بررسی زمینه ها و شرایط اجتماعی و سیاسی رژیم پیش از انقلاب بزرگ فرانسه می پردازد.شرایطی که شاید هنوز در تمام وضعیت های پیشاانقلابی در همه جای جهان صادق باشد. توکویل در این کتاب درباره انحطاط طبقه اشراف در رژیم ماقبل انقلاب فرانسه چنین می نویسد: "خودکامگی در هیچ کجا مانند گروه اجتماعی اشراف، پیامدهای زیانباری به بار نمی آورد، زیرا رژیم های خودکامه بیشتر از هر رژیم دیگری برای رشد تباهی هایی که طبقه اشراف ذاتاً مستعد آنها هستند، زمینه فراهم می کند و حتی آنها را به فراسوی آنچه که گرایش طبیعی آنها به فساد است، سوق می دهد".
🔷توکویل شرایط اجتماعی و اقتصادی رژیم توتالیتر ماقبل انقلاب را به روشنی توضیح می دهد: "در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی، کاستی، طبقاتی و اخوت های صنفی از میان رفته باشد، مردم بسیار آمادگی دارند که تنها بر حسب منافع شخص شان بیندیشند و بر وفق یک فردیت گرایی بسیار محدود، فقط در اندیشه خود باشند و هیچگونه دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند".
🔹اما سیاست رژیم خودکامه راجع به این فردیت گرایی مفرط و منفعت جویی شخصی مهلک چگونه است؟رژیم های توتالیتر در پی مهار این ویژگی های منحط کننده هستند یا مشوق آن؟ توکویل می گوید: "رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایش های فردپرستانه ای مقابله نمی کند،بلکه به آنها بال و پر هم می دهد و بدین سان،حکومت شوندگان را از هرگونه احساس همبستگی و وابستگی متقابل و علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع، محروم می سازد. این گونه، حکومت،مردم را در زندگی خصوصی شان محصور می دارد و با سوء استفاده از این گرایشی که آنها در جهت جدا نگهداشتن شان از دیگران پیدا می کنند، موفق می شود که آنها را از یکدیگر بیگانه سازد. در جامعه ای که احساس افراد آن نسبت به همدیگر سرد بوده باشد، «رژیم» خودکامه می تواند یک گام بیشتر گذارد و این سردی را به یخ زدگی مبدل کند."
🔹شرایط اجتماعی، ارزش ها و رفتار مردم در زمانه سیطره رژیم توتالیتر به انحطاط کامل گرایش پیدا می کند، خیر عمومی فراموش می شود و افراد جز به خویش و تعقیب منافع خویش به چیزی نمی اندیشند.چرا؟ توکویل پاسخ می دهد: "از آنجا که در چنین جامعه ای هیچ چیز پایدار نیست، هر کسی از فرو افتادن به یک سطح اجتماعی پایین تر هراسان است و سراسیمه می کوشد تا وضع شخصی خویش را بهبود بخشد.چون در این اجتماع پول نه تنها معیار انحصاری پایگاه اجتماعی شخص می گردد، بلکه برای انسان پرستیژ نیز می خرد.در چنین جامعه ای هر کسی بی تابانه در جستجوی پول است و یا در صورت ثروتمند بودن، می کوشد تا ثروتش را دست نخورده نگهدارد.
🔹در یک حکومت خودکامه عشق به سود، اشتیاق به کسب و کارهای پولساز، آرزوی پول درآوردن به هر قیمت و دلبستگی به آسایش مادی و زندگی آسوده، به گونه سوداهای حاکم در می آیند.فقدان نظارت بر چنین سوداهایی، این سوداها را فراگیر می کند و بدین سان، ارزش های اخلاقی کل ملت را به پستی می کشانند.
🔷"این سرشت خودکامگی است که چنین آرزوهایی را تقویت کند و به آنها میدانی برای تاخت و تاز بدهد.رژیم خودکامه که برای تضمین حاکمیت خود روحیه اخلاقی جامعه را تنزل می دهد،توجه مردم را از امور اجتماعی بر می گرداند و حتی آنها را از اندیشیدن به یک انقلاب نیز بیزار می سازد.«رژیم»خودکامه تنها می تواند جوی از پنهانکاری را بپروراند که در آن، معاملات تقلب آمیز رواج دارند و چپاولگران می توانند سودهای هنگفتی ببرند".
🔹توکویل تنها به شرح وضعیت رژیم خودکامه بسنده نمی کند.با توجه به شناخت و تجربه ای که از حضور در دنیای سیاست اندوخته است و مطالعات گسترده ای که درباره نظام های سیاسی داشته است راه برون رفت و خلاصی از این وضعیت انحطاط آمیز را نیز تجویز و توصیه می کند.او راه مقابله با این تباهی ها را فقط و فقط یک چیز می داند: "آزادی" "تنها آزادی است که می تواند اعضای یک اجتماع را از انزوا درآورد،انزوایی که در آن،یک فرد فقط سرگرم امور شخصی خویش است و به دیگران کاری ندارد؛این آزادی است که انسان ها را به تماس با یکدیگر وا می دارد و بدان ها احساس عضویت فعالانه در اجتماع می بخشد.تنها آزادی است که می تواند اذهان«انسان ها» را به فراسوی مال پرستی محض و نگرانی های تنگ نظرانه شخصی که در مسیر زندگی روزانه پیوسته مطرح می شوند،راه برد.تنها آزادی است که در برخی لحظات بحرانی،آرمان والاتر و نیرومند تری را جایگزین عشق انسان ها به رفاه مادی می سازد و هدف های دیگری به جز ثروتمند شدن را به پیش می کشد و پرتوی می افشاند که همگان تحت آن می توانند تباهی ها و شایستگی های راستین شان را ببینند و بسنجند"./مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
✍علی احمد باوندپور
🔹آلکسی #دوتوکویل(1859-1805)نویسنده و سیاستمدار فرانسوی در کتاب درخشان«انقلاب فرانسه و رژیم سیاسی پیش از آن» به بررسی زمینه ها و شرایط اجتماعی و سیاسی رژیم پیش از انقلاب بزرگ فرانسه می پردازد.شرایطی که شاید هنوز در تمام وضعیت های پیشاانقلابی در همه جای جهان صادق باشد. توکویل در این کتاب درباره انحطاط طبقه اشراف در رژیم ماقبل انقلاب فرانسه چنین می نویسد: "خودکامگی در هیچ کجا مانند گروه اجتماعی اشراف، پیامدهای زیانباری به بار نمی آورد، زیرا رژیم های خودکامه بیشتر از هر رژیم دیگری برای رشد تباهی هایی که طبقه اشراف ذاتاً مستعد آنها هستند، زمینه فراهم می کند و حتی آنها را به فراسوی آنچه که گرایش طبیعی آنها به فساد است، سوق می دهد".
🔷توکویل شرایط اجتماعی و اقتصادی رژیم توتالیتر ماقبل انقلاب را به روشنی توضیح می دهد: "در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی، کاستی، طبقاتی و اخوت های صنفی از میان رفته باشد، مردم بسیار آمادگی دارند که تنها بر حسب منافع شخص شان بیندیشند و بر وفق یک فردیت گرایی بسیار محدود، فقط در اندیشه خود باشند و هیچگونه دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند".
🔹اما سیاست رژیم خودکامه راجع به این فردیت گرایی مفرط و منفعت جویی شخصی مهلک چگونه است؟رژیم های توتالیتر در پی مهار این ویژگی های منحط کننده هستند یا مشوق آن؟ توکویل می گوید: "رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایش های فردپرستانه ای مقابله نمی کند،بلکه به آنها بال و پر هم می دهد و بدین سان،حکومت شوندگان را از هرگونه احساس همبستگی و وابستگی متقابل و علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع، محروم می سازد. این گونه، حکومت،مردم را در زندگی خصوصی شان محصور می دارد و با سوء استفاده از این گرایشی که آنها در جهت جدا نگهداشتن شان از دیگران پیدا می کنند، موفق می شود که آنها را از یکدیگر بیگانه سازد. در جامعه ای که احساس افراد آن نسبت به همدیگر سرد بوده باشد، «رژیم» خودکامه می تواند یک گام بیشتر گذارد و این سردی را به یخ زدگی مبدل کند."
🔹شرایط اجتماعی، ارزش ها و رفتار مردم در زمانه سیطره رژیم توتالیتر به انحطاط کامل گرایش پیدا می کند، خیر عمومی فراموش می شود و افراد جز به خویش و تعقیب منافع خویش به چیزی نمی اندیشند.چرا؟ توکویل پاسخ می دهد: "از آنجا که در چنین جامعه ای هیچ چیز پایدار نیست، هر کسی از فرو افتادن به یک سطح اجتماعی پایین تر هراسان است و سراسیمه می کوشد تا وضع شخصی خویش را بهبود بخشد.چون در این اجتماع پول نه تنها معیار انحصاری پایگاه اجتماعی شخص می گردد، بلکه برای انسان پرستیژ نیز می خرد.در چنین جامعه ای هر کسی بی تابانه در جستجوی پول است و یا در صورت ثروتمند بودن، می کوشد تا ثروتش را دست نخورده نگهدارد.
🔹در یک حکومت خودکامه عشق به سود، اشتیاق به کسب و کارهای پولساز، آرزوی پول درآوردن به هر قیمت و دلبستگی به آسایش مادی و زندگی آسوده، به گونه سوداهای حاکم در می آیند.فقدان نظارت بر چنین سوداهایی، این سوداها را فراگیر می کند و بدین سان، ارزش های اخلاقی کل ملت را به پستی می کشانند.
🔷"این سرشت خودکامگی است که چنین آرزوهایی را تقویت کند و به آنها میدانی برای تاخت و تاز بدهد.رژیم خودکامه که برای تضمین حاکمیت خود روحیه اخلاقی جامعه را تنزل می دهد،توجه مردم را از امور اجتماعی بر می گرداند و حتی آنها را از اندیشیدن به یک انقلاب نیز بیزار می سازد.«رژیم»خودکامه تنها می تواند جوی از پنهانکاری را بپروراند که در آن، معاملات تقلب آمیز رواج دارند و چپاولگران می توانند سودهای هنگفتی ببرند".
🔹توکویل تنها به شرح وضعیت رژیم خودکامه بسنده نمی کند.با توجه به شناخت و تجربه ای که از حضور در دنیای سیاست اندوخته است و مطالعات گسترده ای که درباره نظام های سیاسی داشته است راه برون رفت و خلاصی از این وضعیت انحطاط آمیز را نیز تجویز و توصیه می کند.او راه مقابله با این تباهی ها را فقط و فقط یک چیز می داند: "آزادی" "تنها آزادی است که می تواند اعضای یک اجتماع را از انزوا درآورد،انزوایی که در آن،یک فرد فقط سرگرم امور شخصی خویش است و به دیگران کاری ندارد؛این آزادی است که انسان ها را به تماس با یکدیگر وا می دارد و بدان ها احساس عضویت فعالانه در اجتماع می بخشد.تنها آزادی است که می تواند اذهان«انسان ها» را به فراسوی مال پرستی محض و نگرانی های تنگ نظرانه شخصی که در مسیر زندگی روزانه پیوسته مطرح می شوند،راه برد.تنها آزادی است که در برخی لحظات بحرانی،آرمان والاتر و نیرومند تری را جایگزین عشق انسان ها به رفاه مادی می سازد و هدف های دیگری به جز ثروتمند شدن را به پیش می کشد و پرتوی می افشاند که همگان تحت آن می توانند تباهی ها و شایستگی های راستین شان را ببینند و بسنجند"./مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنان استاد دانشگاه نیویورک دربارۀ فرهنگ ایران
ایران مرکز جهان قدیم و چهارراه دنیا بوده است.
از سمت غرب، #مقدونیان و #اعراب و از مشرق، #ترکان و #مغولان به این سرزمین یورش آوردهاند اما همه رفتند و ایران باقی ماند و این پیروزی #فرهنگ برتر بر #شمشیر است.
این فیلم بخشی از سخنان پروفسور پیتر جنتوکوفسکی، استاد دانشگاه نیویورک دربارۀ ایران و فرهنگ غنی آن است که توانسته اقوام مهاجم را در خود ذوب کند./ایران دل
@bestdiplomacy
🎥 سخنان استاد دانشگاه نیویورک دربارۀ فرهنگ ایران
ایران مرکز جهان قدیم و چهارراه دنیا بوده است.
از سمت غرب، #مقدونیان و #اعراب و از مشرق، #ترکان و #مغولان به این سرزمین یورش آوردهاند اما همه رفتند و ایران باقی ماند و این پیروزی #فرهنگ برتر بر #شمشیر است.
این فیلم بخشی از سخنان پروفسور پیتر جنتوکوفسکی، استاد دانشگاه نیویورک دربارۀ ایران و فرهنگ غنی آن است که توانسته اقوام مهاجم را در خود ذوب کند./ایران دل
@bestdiplomacy
در زمانیکه هنوز روابط ایران و عربستان قطع نشده بود
#روزنامه وطن امروز که مهرداد بذرپاش آن را مدیریت میکرد در قبال مرگ ملک عبدا... پادشاه وقت عربستان چنین تیتر زشت و سخیفی را در صفحه اول کار کرد
این روزنامه و چنین تفکراتی باید از نحوه مواجهه کشورهای عربی و غربی در قبال واکنش به مرگ ابراهیم رییسی بیاموزند و بدانند فرق دیپلماسی و جنگ چیست
تفاوت تنفر و رفتار دیپلماتیک چیست
کاش روزی یاد بگیرند!
@bestdiplomacy
#روزنامه وطن امروز که مهرداد بذرپاش آن را مدیریت میکرد در قبال مرگ ملک عبدا... پادشاه وقت عربستان چنین تیتر زشت و سخیفی را در صفحه اول کار کرد
این روزنامه و چنین تفکراتی باید از نحوه مواجهه کشورهای عربی و غربی در قبال واکنش به مرگ ابراهیم رییسی بیاموزند و بدانند فرق دیپلماسی و جنگ چیست
تفاوت تنفر و رفتار دیپلماتیک چیست
کاش روزی یاد بگیرند!
@bestdiplomacy
🔵🔴نگاهی به برخی بندهای گزارش اخیر آژانس بینالملی انرژی اتمی:ایران و آژانس همدیگر را «سرِ کار» گذاشتهاند!
جدیدترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی منتشر شد و همان نگرانیهای سابق و ابراز نارضایتیهای پیشین در گزارش جدید تکرار شد. اصلیترین مورد نگرانی آقای دبیر کل در این گزارش بالا بودن میزان ذخایر اورانیوم نسبت به تعهدات برجامی ایران است.
«طبق گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ذخایر اورانیوم غنی شده در ایران به ۳۰ برابر حد توافق شده در برجام رسیده است. »
نکاتی متعددی در این بحث شایسته توجه است:
نکته مهم این است که نهادی به نام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسئول پایش انطباق ایران با تعهدات هستهایاش در برجام است و گزارشات فصلی از وضعیت منتشر میکند اما در طرف مقابل هیچ نهادی وجود ندارد که گزارشی از عدم انطباق تعهدات 1+5 به آنچه در برجام تصریح شده با وضع موجود بدهد.
هیچ نهادی نیست که بگوید ایالات متحده امریکا به وظیفه مصرح خود برای تسهیل تجارت با ایران عمل نکرده و حتی با وضع تحریمها در این راه خلل ایجاد کردهاست. هیچ نهادی دست به این محاسبه نمیزند که از عدم اجرای برجام چه خسارتی به اقتصاد ایران خورده است.
مطابق این گزارش ایران از ذخائر اورانیوم غنی شده تا 5 درصد خود کاسته است و آنرا به 2376.9 کیلوگرم رسانده که کاهش 19.9 کیلوگرمی را نشان می دهد. همچنین در این گزارش از افزایش میزان ذخائر اورانیوم 20 درصدی به میزان 39.1 کیلوگرم خبر داده شده که بر اساس آن ایران این ذخائر را به 751.3 کیلوگرم رسانده است.»
در گزارش اخر آژانس بیناللملی انرژی اتمی آمده که «در سال گذشته هیچ پیشرفتی در راستای اجرای بیانیه مشترک 4 مارس 2023 صورت نگرفته است.
مدیرکل از موافقت ایران مبنی بر ادامه بیانیه مشترک برای ارائه چارچوبی برای همکاری با آژانس و رسیدگی به موضوعات پادمان باقی مانده استقبال می کند و از ایران می خواهد برای اجرای بیانیه مشترک (بیانیه مارس) از طریق تعامل جدی با پیشنهادات ملموس آژانس همکاری کند.» بیانیه مورد اشاره آقای گروسی، متعلق به 13 اسفند 1401 است که بین او و اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی منعقد شده و در بخشی از آن آمدهاست.
راستش را بخواهید فهم این بیانیه مشترک و تفاهم صورت گرفته و آنچه اکنون گروسی میگوید نیازمند شناخت روحیه ایرانی است. شواهد نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران برای آرام کردن آژانس زمان میخرد تا موقع توافق جدید برسد. جمهوری اسلامی هیچگاه پرونده های مرتبط با مساله هستهای را خارج از چارچوب سیاسی و حل و فصل مساله تحریمها نمیبیند. همانگونه که در دوره مذاکرات هستهای توافق فنی، هم عرض توافق سیاسی و در مذاکراتی جداگانه اما هم عرض به دست آمد.
شاید تا به دست آمدن توافق سیاسی، ایران به چند بازرس دسترسیهای محدودی برای گزارشگیری بدهد اما هیچکدام از مسالی اصلی ایران و آژانس در این قالب حل و فصل نمیشود. به عبارتی ایران زمان میخرد و آژانس را سرگرم میکند تا وقت مذاکرات اصلی برسد. اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسایل فی مابین با ایران را فنی میداند./امتداد
T.me/bestdiplomacy
جدیدترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی منتشر شد و همان نگرانیهای سابق و ابراز نارضایتیهای پیشین در گزارش جدید تکرار شد. اصلیترین مورد نگرانی آقای دبیر کل در این گزارش بالا بودن میزان ذخایر اورانیوم نسبت به تعهدات برجامی ایران است.
«طبق گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ذخایر اورانیوم غنی شده در ایران به ۳۰ برابر حد توافق شده در برجام رسیده است. »
نکاتی متعددی در این بحث شایسته توجه است:
نکته مهم این است که نهادی به نام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسئول پایش انطباق ایران با تعهدات هستهایاش در برجام است و گزارشات فصلی از وضعیت منتشر میکند اما در طرف مقابل هیچ نهادی وجود ندارد که گزارشی از عدم انطباق تعهدات 1+5 به آنچه در برجام تصریح شده با وضع موجود بدهد.
هیچ نهادی نیست که بگوید ایالات متحده امریکا به وظیفه مصرح خود برای تسهیل تجارت با ایران عمل نکرده و حتی با وضع تحریمها در این راه خلل ایجاد کردهاست. هیچ نهادی دست به این محاسبه نمیزند که از عدم اجرای برجام چه خسارتی به اقتصاد ایران خورده است.
مطابق این گزارش ایران از ذخائر اورانیوم غنی شده تا 5 درصد خود کاسته است و آنرا به 2376.9 کیلوگرم رسانده که کاهش 19.9 کیلوگرمی را نشان می دهد. همچنین در این گزارش از افزایش میزان ذخائر اورانیوم 20 درصدی به میزان 39.1 کیلوگرم خبر داده شده که بر اساس آن ایران این ذخائر را به 751.3 کیلوگرم رسانده است.»
در گزارش اخر آژانس بیناللملی انرژی اتمی آمده که «در سال گذشته هیچ پیشرفتی در راستای اجرای بیانیه مشترک 4 مارس 2023 صورت نگرفته است.
مدیرکل از موافقت ایران مبنی بر ادامه بیانیه مشترک برای ارائه چارچوبی برای همکاری با آژانس و رسیدگی به موضوعات پادمان باقی مانده استقبال می کند و از ایران می خواهد برای اجرای بیانیه مشترک (بیانیه مارس) از طریق تعامل جدی با پیشنهادات ملموس آژانس همکاری کند.» بیانیه مورد اشاره آقای گروسی، متعلق به 13 اسفند 1401 است که بین او و اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی منعقد شده و در بخشی از آن آمدهاست.
راستش را بخواهید فهم این بیانیه مشترک و تفاهم صورت گرفته و آنچه اکنون گروسی میگوید نیازمند شناخت روحیه ایرانی است. شواهد نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران برای آرام کردن آژانس زمان میخرد تا موقع توافق جدید برسد. جمهوری اسلامی هیچگاه پرونده های مرتبط با مساله هستهای را خارج از چارچوب سیاسی و حل و فصل مساله تحریمها نمیبیند. همانگونه که در دوره مذاکرات هستهای توافق فنی، هم عرض توافق سیاسی و در مذاکراتی جداگانه اما هم عرض به دست آمد.
شاید تا به دست آمدن توافق سیاسی، ایران به چند بازرس دسترسیهای محدودی برای گزارشگیری بدهد اما هیچکدام از مسالی اصلی ایران و آژانس در این قالب حل و فصل نمیشود. به عبارتی ایران زمان میخرد و آژانس را سرگرم میکند تا وقت مذاکرات اصلی برسد. اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسایل فی مابین با ایران را فنی میداند./امتداد
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 #عامیانگی و #عوامانگی
بین «عامیانگی» و «عوامانگی» یک تفاوت بسیار مهم وجود دارد. آدم «عامی» با آدم «عوام» یکی نیست. «عامیانگی» اغلب در پیوند با «محتوا»ی ذهنی آدمها قابل تعریف است اما «عوامانگی» یک «شیوه» و «سبک» رفتاری است.
۲
آدم «عامی» یکی از هزاران و میلیونها مردمی است که زندگی روزمرهی خود را (به تناسب ِ مکان ِزیست و وضعیّت طبقاتی ِ خود) در سطح و کیفیت ِ فرهنگی ِ کم و بیش مشابهی میگذرانند، زیاد اهل تدقیق و تامّل در سطوح ِ بالاتر یا مسئولانهتر ِ اندیشه و اعتقاد نیستند، به تبع ِ وضعیت ِ حاکم سرمایهداری ِ مصرفی، اغلب تحت تاثیر ِ تبلیغات ِ رایج ِ فرهنگی هستند، اغلب سرشان به کسب و کار و زندگی شخصی خود گرم است و به همان هم حساسیّت دارند، یعنی زندگی و معنای زیستشان معمولاً گرفتاریهای روزمره و منافع شخصی یا گروهیشان است و هرچند معمولاً به حقوق دیگران تجاوز نمیکنند یا به آن چشم ندارند، اما در دفاع از حقوق دیگران تلاش هم نمیکنند. آدم «عامی» ممکن است شخصیت بسیار مهربان یا متینی داشته باشد یا نداشتهباشد. عصارهی وجودی آدم «عامی» دغدغههای شخصی و ارجحدادن منافعی است که فکر میکند به «او» تعلق دارد: از قبیل منافع خود و خانواده یا محله و شهر و کشورش، عشیره و مذهب و طبقهاش، و...
۳
امّا آدم ِ «عوام» یک شلتاقچی ِ حرفهای است. «عوامیگری» یک شیوهی رفتار و نمود اجتماعی است و ربطی به اعتقادات آدمها ندارد. آدم «عامی» اغلب به محدودیّتهای خود آگاه است یا دست کم ادعای بزرگی ندارد اما آدم «عوام» هرگونه اصالت اندیشه و منش یا تلاش روشنفکرانه یا عدالتطلبانه را تحقیر میکند. او دشمن ِ روشنفکران و اندیشمندان و منتقدان است، چرا که نه حوصله و توان فهم آنها و نقد یا همراهی ِ آنها را دارد و نه شرافت ِ پذیرش محدودیتهای خود را. او هوچیگر است و به راحتی میتواند دانشمند یا پژوهشگری را که صاحب دهها کتاب و صدها مقاله است در چند جملهی مبتذل به لجن بکشد و طلبکار هم دربیاید. او در هر بحث پیچیده یا گستردهای (که طبیعتا فهم یا مشارکت در آن از توان او خارج است) به یک نکتهی بسیار بیاهمیت بند میکند و به آن پر و بال میدهد تا کل بحث را منحرف کند و به ابتذال بکشاند. «عوامیگری» اغلب ربطی به تحصیلات ندارد و حتا دارندگان عالیترین تحصیلات هم ممکن است «عوام»باشند، اما آدم «عامی» (در زمینهی مورد اشاره) اغلب تحصیلات یا تخصص بالایی ندارد و ادعایی هم در این زمینهها ندارد. بنابراین یک آدم بیسواد بیادعا یک آدم «عامی» است، اما یک آدم بسیار باسواد اما هوچیگر و سفسطهباز یک «عوام» است.
۴
هر کسی با هر تخصص و سواد و پایهای ممکن است در زمینههایی که «بلد نیست» یک «عامی» باشد امّا هر کسی یک «عوام» نیست.
«عامیانگی» یک وضعیّت ِ نسبی ِ محتوایی است و میتواند در موقعیتها و زمینههای مختلف به هر انسانی قابل ِ اطلاق باشد، اما «عوامیگری» یک «لاتبازی حرفهای» است و البته کار هر کسی نیست: کار «لات»ها و مزدوران ست./سیاست شناسی
✍خالد رسولپور
T.me/bestdiplomacy
بین «عامیانگی» و «عوامانگی» یک تفاوت بسیار مهم وجود دارد. آدم «عامی» با آدم «عوام» یکی نیست. «عامیانگی» اغلب در پیوند با «محتوا»ی ذهنی آدمها قابل تعریف است اما «عوامانگی» یک «شیوه» و «سبک» رفتاری است.
۲
آدم «عامی» یکی از هزاران و میلیونها مردمی است که زندگی روزمرهی خود را (به تناسب ِ مکان ِزیست و وضعیّت طبقاتی ِ خود) در سطح و کیفیت ِ فرهنگی ِ کم و بیش مشابهی میگذرانند، زیاد اهل تدقیق و تامّل در سطوح ِ بالاتر یا مسئولانهتر ِ اندیشه و اعتقاد نیستند، به تبع ِ وضعیت ِ حاکم سرمایهداری ِ مصرفی، اغلب تحت تاثیر ِ تبلیغات ِ رایج ِ فرهنگی هستند، اغلب سرشان به کسب و کار و زندگی شخصی خود گرم است و به همان هم حساسیّت دارند، یعنی زندگی و معنای زیستشان معمولاً گرفتاریهای روزمره و منافع شخصی یا گروهیشان است و هرچند معمولاً به حقوق دیگران تجاوز نمیکنند یا به آن چشم ندارند، اما در دفاع از حقوق دیگران تلاش هم نمیکنند. آدم «عامی» ممکن است شخصیت بسیار مهربان یا متینی داشته باشد یا نداشتهباشد. عصارهی وجودی آدم «عامی» دغدغههای شخصی و ارجحدادن منافعی است که فکر میکند به «او» تعلق دارد: از قبیل منافع خود و خانواده یا محله و شهر و کشورش، عشیره و مذهب و طبقهاش، و...
۳
امّا آدم ِ «عوام» یک شلتاقچی ِ حرفهای است. «عوامیگری» یک شیوهی رفتار و نمود اجتماعی است و ربطی به اعتقادات آدمها ندارد. آدم «عامی» اغلب به محدودیّتهای خود آگاه است یا دست کم ادعای بزرگی ندارد اما آدم «عوام» هرگونه اصالت اندیشه و منش یا تلاش روشنفکرانه یا عدالتطلبانه را تحقیر میکند. او دشمن ِ روشنفکران و اندیشمندان و منتقدان است، چرا که نه حوصله و توان فهم آنها و نقد یا همراهی ِ آنها را دارد و نه شرافت ِ پذیرش محدودیتهای خود را. او هوچیگر است و به راحتی میتواند دانشمند یا پژوهشگری را که صاحب دهها کتاب و صدها مقاله است در چند جملهی مبتذل به لجن بکشد و طلبکار هم دربیاید. او در هر بحث پیچیده یا گستردهای (که طبیعتا فهم یا مشارکت در آن از توان او خارج است) به یک نکتهی بسیار بیاهمیت بند میکند و به آن پر و بال میدهد تا کل بحث را منحرف کند و به ابتذال بکشاند. «عوامیگری» اغلب ربطی به تحصیلات ندارد و حتا دارندگان عالیترین تحصیلات هم ممکن است «عوام»باشند، اما آدم «عامی» (در زمینهی مورد اشاره) اغلب تحصیلات یا تخصص بالایی ندارد و ادعایی هم در این زمینهها ندارد. بنابراین یک آدم بیسواد بیادعا یک آدم «عامی» است، اما یک آدم بسیار باسواد اما هوچیگر و سفسطهباز یک «عوام» است.
۴
هر کسی با هر تخصص و سواد و پایهای ممکن است در زمینههایی که «بلد نیست» یک «عامی» باشد امّا هر کسی یک «عوام» نیست.
«عامیانگی» یک وضعیّت ِ نسبی ِ محتوایی است و میتواند در موقعیتها و زمینههای مختلف به هر انسانی قابل ِ اطلاق باشد، اما «عوامیگری» یک «لاتبازی حرفهای» است و البته کار هر کسی نیست: کار «لات»ها و مزدوران ست./سیاست شناسی
✍خالد رسولپور
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴یادی کنیم از مناظرهی دکتر موسی غنینژاد با پروفسور مسعود درخشان!
مشاور ارشد اقتصادی سعید جلیلی
درخشان براحتی #اتهام میزند
آنچه خوانده است را برای #قدرت کنار می گذارد
و توانایی دفاع از چیزی که میگوید را ندارد
فقط #حرف بدون #فکت!
@bestdiplomacy
مشاور ارشد اقتصادی سعید جلیلی
درخشان براحتی #اتهام میزند
آنچه خوانده است را برای #قدرت کنار می گذارد
و توانایی دفاع از چیزی که میگوید را ندارد
فقط #حرف بدون #فکت!
@bestdiplomacy
🔵🔴 فلسفه خرافات!
🔹 به راستی چرا مردم خرافات را میپذیرند؟ به این پرسش از دیدگاه های مختلف پاسخ داده اند. بیتردید مجموعه ای به هم پیوسته از علل و عوامل، زمینه پذیرش عقاید خرافی را در نسل های بعدی فراهم می آورند. ما این علل و عوامل را از دیدگاه های مختلف ذکر کرده و مورد بررسی قرار می دهیم:
🔦علل و انگیزه های گرایش به خرافات از نظر جامعهشناسان
🔺 جامعه شناسان علل و عوامل زیر را دراین باره یادآور شده اند:
١. ساختار اجتماعی و فرهنگی متصلب (فرهنگ بسته)؛
۲. ضعف فرهنگ نقد و قوی بودن فرهنگ نقل؛
٣. باز کردن چتر تقدس بر انواع باورها و ادعاهای ساخته و پرداخته جامعه؛
۴. هزینه بالای نواندیشی و یا بازاندیشی در باورهای عمومی؛
۵. ضعف و يا نبود اخلاق مسئولیت (فرار از مسئولیت پذیرش باورها)؛
۶. فرهنگ تبعیت از گروه مرجع و دیگران؛
۷. فرار از واکنش های قهرآمیز دیگران؛
۸. ترس از پیامدهای نوسازی اعتقادی؛
۹. ضعف در فرهنگ گفتگو و محدود بودن فضای دیالوگ؛
۱۰. حل نشدن مشکلات و معضلات عادی زندگی با روشهای متعارف عقلانی وعلمی؛
۱۱. تنگدستی و فقر که موجب می شود افراد نتوانند مشکلات و مسائلشان را از طریق شیوه های مرسوم و متعارف حل نمایند؛
۱۲. غلظت بالا و ابهام شدید شرایط اجتماعی و به ویژه تیره بودن آینده؛
۱۳. محاسبهناپذیری شرایط اجتماعی - سیاسی (نوعی بینظمی و گسیختن ظاهری روابط على و سلسله علل)؛
۱۴. اجبار در همرنگی با جماعت و چون دیگران زیستن؛
۱۵. عدم قدرت فهم درست مسائل و مشکلات پیرامون؛
۱۶. احساس عدم قدرت تاثیرگذاری بر شرایط و مدیریت آن ها؛ /کانال فراسوی سیاست
✍️عباس خلجی
T.me/bestdiplomacy
🔹 به راستی چرا مردم خرافات را میپذیرند؟ به این پرسش از دیدگاه های مختلف پاسخ داده اند. بیتردید مجموعه ای به هم پیوسته از علل و عوامل، زمینه پذیرش عقاید خرافی را در نسل های بعدی فراهم می آورند. ما این علل و عوامل را از دیدگاه های مختلف ذکر کرده و مورد بررسی قرار می دهیم:
🔦علل و انگیزه های گرایش به خرافات از نظر جامعهشناسان
🔺 جامعه شناسان علل و عوامل زیر را دراین باره یادآور شده اند:
١. ساختار اجتماعی و فرهنگی متصلب (فرهنگ بسته)؛
۲. ضعف فرهنگ نقد و قوی بودن فرهنگ نقل؛
٣. باز کردن چتر تقدس بر انواع باورها و ادعاهای ساخته و پرداخته جامعه؛
۴. هزینه بالای نواندیشی و یا بازاندیشی در باورهای عمومی؛
۵. ضعف و يا نبود اخلاق مسئولیت (فرار از مسئولیت پذیرش باورها)؛
۶. فرهنگ تبعیت از گروه مرجع و دیگران؛
۷. فرار از واکنش های قهرآمیز دیگران؛
۸. ترس از پیامدهای نوسازی اعتقادی؛
۹. ضعف در فرهنگ گفتگو و محدود بودن فضای دیالوگ؛
۱۰. حل نشدن مشکلات و معضلات عادی زندگی با روشهای متعارف عقلانی وعلمی؛
۱۱. تنگدستی و فقر که موجب می شود افراد نتوانند مشکلات و مسائلشان را از طریق شیوه های مرسوم و متعارف حل نمایند؛
۱۲. غلظت بالا و ابهام شدید شرایط اجتماعی و به ویژه تیره بودن آینده؛
۱۳. محاسبهناپذیری شرایط اجتماعی - سیاسی (نوعی بینظمی و گسیختن ظاهری روابط على و سلسله علل)؛
۱۴. اجبار در همرنگی با جماعت و چون دیگران زیستن؛
۱۵. عدم قدرت فهم درست مسائل و مشکلات پیرامون؛
۱۶. احساس عدم قدرت تاثیرگذاری بر شرایط و مدیریت آن ها؛ /کانال فراسوی سیاست
✍️عباس خلجی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴ترامپ گناهکار شناخته شد/ او در تمامی 34 اتهامی که علیه او مطرح شده، مجرم است
هیئت منصفه نیویورک حکم داد: دونالد ترامپ در تمامی اتهامات جنایی علیه او در پرونده سوابق جعلی "مجرم" است.
هیات منصفه دادگاه نیویورک درباره پرونده پرداخت حق السکوت از سوی دونالد ترامپ به یک بازیگر فیلمهای مستهجن به نتیجه رسید.
ترامپ به زندان می رود؟!
دونالد ترامپ در تمام ۳۴ فقره اتهامی در دادگاه نیویورک در زمینه پرونده پرداخت حقالسکوت به بازیگر فیلمهای مستهجن مجرم شناخته شد.
رییس مجلس نمایندگان آمریکا در واکنش به این حکم گفت: «امروز یک روز شرمآور در تاریخ آمریکاست. ترامپ به حق به این حکم پوچ اعتراض خواهد کرد و پیروز خواهد شد.»
حکم ترامپ درباره اینکه محکوم به حبس میشود درحال حاضر معلوم نیست.
براساس قوانین آمریکا ترامپ میتواند حداکثر بین یک سال و چهار ماه تا حداکثر به ۴ سال به زندان محکوم شود.
با توجه به سن و نداشتن سوپیشینه میتواند مدت زمان کمتری را بگذراند یا اصلا به حبس نرود.
تاریخ صدور حکم برای ترامپ ۱۱ جولای (۲۱ تیر) خواهد بود. وکلای او از دادستان درخواست کردند که صدور حکم را تا اواسط الی انتهای جولای به تاخیر بیندازد، چون که باید به زودی برای یک دادگاه جرم کیفری دیگرش در فلوریدا حاضر شود./سایت خبرفوری
T.me/bestdiplomacy
هیئت منصفه نیویورک حکم داد: دونالد ترامپ در تمامی اتهامات جنایی علیه او در پرونده سوابق جعلی "مجرم" است.
هیات منصفه دادگاه نیویورک درباره پرونده پرداخت حق السکوت از سوی دونالد ترامپ به یک بازیگر فیلمهای مستهجن به نتیجه رسید.
ترامپ به زندان می رود؟!
دونالد ترامپ در تمام ۳۴ فقره اتهامی در دادگاه نیویورک در زمینه پرونده پرداخت حقالسکوت به بازیگر فیلمهای مستهجن مجرم شناخته شد.
رییس مجلس نمایندگان آمریکا در واکنش به این حکم گفت: «امروز یک روز شرمآور در تاریخ آمریکاست. ترامپ به حق به این حکم پوچ اعتراض خواهد کرد و پیروز خواهد شد.»
حکم ترامپ درباره اینکه محکوم به حبس میشود درحال حاضر معلوم نیست.
براساس قوانین آمریکا ترامپ میتواند حداکثر بین یک سال و چهار ماه تا حداکثر به ۴ سال به زندان محکوم شود.
با توجه به سن و نداشتن سوپیشینه میتواند مدت زمان کمتری را بگذراند یا اصلا به حبس نرود.
تاریخ صدور حکم برای ترامپ ۱۱ جولای (۲۱ تیر) خواهد بود. وکلای او از دادستان درخواست کردند که صدور حکم را تا اواسط الی انتهای جولای به تاخیر بیندازد، چون که باید به زودی برای یک دادگاه جرم کیفری دیگرش در فلوریدا حاضر شود./سایت خبرفوری
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
وقتی همهی اعتقادها رفت و صفحهی ضمیر پاک شد، به هر طرفی انسان ممکن است رانده شود: به طرف قلندری، هیپیگری، الکُلیسم، اعتیاد موادّ مخدّر، جنایت و خرابکاری، و خلاصه همه کاره بودن و از هیچ کاری ابا نداشتن؛ و تقلّب و تزویر را از خود جداییناپذیر شناختن. اعتراض و عصیانِ جوانان همیشه پسندیده است، ولی به شرط آنکه از فرهنگ و حسّاسیّت و سـرزندگی مایه گرفته باشد، وگرنه اگر در اعتراض شعارِ «کار هرچه کمتر و مزد هرچه بیشتر» مشی زندگی قرار گیرد، و فهم، روز به روز لاغرتر و گردنِ ادّعا روز به روز کلفتتر گردد، در این صورت، در اوجِ جوانی، پیری و درماندگی و افتادگیِ روح فرا رسیده است.
#فرهنگ_و_شبهفرهنگ
🔦 دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
#فرهنگ_و_شبهفرهنگ
🔦 دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
🔵🔴 نقش عسگرگاریچی در مشروطه
ماجرای «عسگر گاریچی» یکی از معروفترین مصداقهای پدیده بیدولتی در ایران معاصر است.
در روزهای ملتهب منتهی به انقلاب مشروطه ماجرای «عسگر گاریچی» به یک جنجال بزرگ تبدیل شد. او یکی از گاراژداران معروف آن دوره بود که انحصار حمل کالا و مسافر از تهران به قم و برعکس را برعهده داشت. مردم نه از کیفیت کارش راضی بودند و نه از اخلاق و رفتارش. چون انحصار داشت قیمتها را به دلخواه خودش بالا میبرد و چون کسی جلودارش نبود، با مسافران بد برخورد میکرد.
یک بار در حال مستی به زنی معترض شد و بیحرمتی کرد. از میان مسافران به غیرت پیرمردی برخورد و اعتراض کرد.عسگرگاریچی آنقدر کتکش زد که از حال رفت. بعد هم ریش پیرمرد را قیچی کرد و به باد سپرد. خبر این رفتار وحشیانه در شهر پیچید و مردم را به شدت معترض کرد. در نهایت شکایت به روحانیون سرشناس قم و تهران رسید. با ورود روحانیت به این موج اعتراضآمیز، مسأله ابعاد ملی یافت و در نهایت به عنوان یکی از مطالبات اصلی معترضان مشروطه خواه مطرح شد.
صحنه سیاست و اقتصاد ایران دست کم در یک قرن گذشته هرگز از وجود عسگرگاریچیها پاک نشده. گاریچیها گاهی در مقام سیاستمدار و گاهی در پوستین فعال اقتصادی حتی بدتر از عسگر گاریچی جنبش مشروطه با مردم برخورد کردهاند.
ترکیب سیاستمدار فاسد و بخش خصوصی رانتخوار در 50 سال گذشته هزاران تیولدار بدتر از عسگر گاریچی تحویل جامعه ما داده است. راه حل پاکیزه شدن جامعه از وجود عسگرگاریچیها دفاع از حاکمیت قانون و احترام به منتخبان واقعی مردم و گذار به اقتصادآزاد است.
✍ محسن جلالپور
T.me/bestdiplomacy
ماجرای «عسگر گاریچی» یکی از معروفترین مصداقهای پدیده بیدولتی در ایران معاصر است.
در روزهای ملتهب منتهی به انقلاب مشروطه ماجرای «عسگر گاریچی» به یک جنجال بزرگ تبدیل شد. او یکی از گاراژداران معروف آن دوره بود که انحصار حمل کالا و مسافر از تهران به قم و برعکس را برعهده داشت. مردم نه از کیفیت کارش راضی بودند و نه از اخلاق و رفتارش. چون انحصار داشت قیمتها را به دلخواه خودش بالا میبرد و چون کسی جلودارش نبود، با مسافران بد برخورد میکرد.
یک بار در حال مستی به زنی معترض شد و بیحرمتی کرد. از میان مسافران به غیرت پیرمردی برخورد و اعتراض کرد.عسگرگاریچی آنقدر کتکش زد که از حال رفت. بعد هم ریش پیرمرد را قیچی کرد و به باد سپرد. خبر این رفتار وحشیانه در شهر پیچید و مردم را به شدت معترض کرد. در نهایت شکایت به روحانیون سرشناس قم و تهران رسید. با ورود روحانیت به این موج اعتراضآمیز، مسأله ابعاد ملی یافت و در نهایت به عنوان یکی از مطالبات اصلی معترضان مشروطه خواه مطرح شد.
صحنه سیاست و اقتصاد ایران دست کم در یک قرن گذشته هرگز از وجود عسگرگاریچیها پاک نشده. گاریچیها گاهی در مقام سیاستمدار و گاهی در پوستین فعال اقتصادی حتی بدتر از عسگر گاریچی جنبش مشروطه با مردم برخورد کردهاند.
ترکیب سیاستمدار فاسد و بخش خصوصی رانتخوار در 50 سال گذشته هزاران تیولدار بدتر از عسگر گاریچی تحویل جامعه ما داده است. راه حل پاکیزه شدن جامعه از وجود عسگرگاریچیها دفاع از حاکمیت قانون و احترام به منتخبان واقعی مردم و گذار به اقتصادآزاد است.
✍ محسن جلالپور
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 دریغا سحابي! دریغا ایران!
✍رضا دبیر
✅بازنشراز ایران فردا
🔺 نام سحابیها در تاریخ ایران معاصر با سیاستورزی خردمندانه و نجیبانه عجین گردیده است.
🔹از سحابی بزرگ که خود از نسل اول حلقه نواندیشی بود و در بازگشت از اروپا، از یک سو با اتکا به دانش و غنای تئوریک و قرائتی متکی بر بینش علمی و ره آوردهای علوم انسانی ، طیف وسیعی از طبقه تحصیل کرده و دانشگاهي را در مواجهه با امواج ایدولوژی تازه نفس مارکسيسم از مدار خود کمبینی به در آورد و از دیگر سو بخش عمده ای از حیات طیبه خویش را مصروف مبارزه با استبداد داخلی، استیلای خارجی،توسعه دانش و فرهنگ ، تعمیق مطالبات مشروع مردم و دفاع از منافع و حاکمیت ملی نمود تا عزتالله سحابی که در چنین کانونی آمیخته از خرد ، فرهنگ و اصالت برکشید و بالید و از همان اوان نوجوانی تا آخرین روزهای حیات پرثمر خویش با بهره مندی از اعتدال خردمندانه،ذهن منطقی و روشمند، بیش از نیم سده در هوای آزادی، حاکمیت ملی و عدالت دَم زد .
🔺کانت در ویژگی"عصر روشنگری"میگوید:
🔹روشنگری،رهایی انسان است از ناتوانی فکری.
علت این ناتوانی در کم بودن نیروی فهم نیست،در کم بودن جرات فهمیدن است!
🔺اگر با این تعریف موافق باشیم،بدون تردید سحابی عیار روشنفکر خردمند ایرانیست که تاریخ و فرهنگ خود را میشناسد،دغدغه انسان را فارغ از همه تعینات دارد و بزرگی ایران و روشنفکر ایرانی را در سهیم شدن به جریان و اندیشه جهانی با بهره مندی از توان بالقوه بومی میداند.
🔹سحابي به مدد ذهن نقاد و تحلیلگر،فاصله تاریخی "ما "و "دنیای متجدد" را به فراست دریافت و با وقوف به فاصله معنادار به غیبت عنصر ایرانی از" نوزایی"و"روشنگری" به ارزیابی بُن مایه های" تمدن" و "مدنیت"پرداخت،از همین رو ماهنامه "ایران فردا" از همان نخستین شماره خوددر خرداد ۱۳۷۱ با وقوف به ضرورت این امر به تبیین و مفهوم سازی" توسعه" و "جامعه مدنی" پرداخت،دو مقوله ای که پیش از این درکانتکست روشنفکر ایرانی،به صورت جدی مورد ارزیابی و نگرش قرار نگرفته بود.
🔺 مطالعه و بازبینی آثار و حیات سیاسی و اجتماعی سحابی،مبّین آن است که وی با آزاداندیشی و مدارا در عالی ترین سطح و آگاهی به حقیقت متلاطم تاریخ و عرصه خطیر و پُر خطر سیاست ورزی،چه راه دور و درازی در ضدیت با جهل و خرافه، استبداد داخلی و استیلای خارجی و دفاع از آزادیهای سیاسی و اجتماعی را پاکدامنانه طی نموده است.
🔹یکی ازجلوههای دلبستگی سحابی به ایران، نگرانی وی در باب "قومیت " و " تمامیت ارضی ایران "بود و این نگرانی و دغدغه جز با باریک اندیشی و ذهنی تحلیلگر و احاطه نسبت به فراز و فرودها و گوشه های تاریک تاریخ ایران به دست نیامده بود.
🔺 با نام سحابی اول بار در سال۵۸که به همراه جمعی از همفکران خود از نهضت آزادی انشعاب کرده بود،آشنا شدم اما نخستین دیدار با زندهیاد سحابی در ۲۹خرداد ۱۳۶۴ در منزل مرحوم محبی و در بزرگداشت شریعتی، اتفاق افتاد .
🔹معمولا در ورودی سمت راست اتاق پذیرایی می نشست،آرام ، موقر و کم سخن! باموهایی یک دست سیاه.کمتر در بحثها وارد میشد،بیشتر شنونده بود و اگر سخن می گفت سخنانش منضبط و منسجم بود.این دیدار بعدها و بارها تکرار شد و به رغم گذرایام اما همچنان موقر،نجیب وبا آرامشی غبطه برانگیز که بازتابی از آرامش درونی وی بود.
🔺و آخرین دیدار شامگاه روز جمعه ۵خرداد ۱۳۹۰در بیمارستان مدرس تهران !
🔹این بار نیز در سمت راست اتاق آی سی یو خوابیده بود، مردی که همواره سعی برآن داشت در سمت راست و درست تاریخ قرار گیرد. با همان آرامش و وقاری که در نخستین دیدار از وی دیده بودم اما با موهایی یک دست سپید و چهره ای که آمیزه ای از سرخی و سفیدی بود.
🔺با بغضی در گلو به او خیره شدم به مردی که با نرمی، لطافت،شفافیت درون و صفای دل و دوری از تبختر و تورم نفس، با استعدادی کمنظیر در ایجاد همدلی و سلوک رفتاری مبتنی بر مدارا و مسامحه ، طیفی وسیع از جریان ها و گرایشات سیاسی و بعضا متفاوت در حلقه وی گردهم آمده بودند.
🔹در تذکرة الاولیا عطار،نقلی ست منسوب به شیخ بسطامی:
🔺 بیست سالی بر بستانی بگذرد تا چون ما گلی بشکفد!
🔹بی شک بایزید به رسم خودستایی و غرور،این سخن را بر زبان نرانده و اگر سخنی چون " سبحان اعظم ما شانی " به راستی گفته او باشد،به طنز گفته تا پرده از دعوی درویشان دروغین برافکند اما در روزگار ما،آن طنز بایزید به واقعیتی بدل گشته و آن اینکه بسیاری از خردمندان سپهر سیاست و فرهنگ چون رخت از این جهان بر می بندند،گلی چون آنان نمی شکفد!
🔺مصداق کلام شیخ بسطام را از این سخن شفیعی کدکنی در باره زریاب خوئی وام میگیرم:
" دریغا سحابي! دریغا ایران "
✅لینک مطلب:
https://www.tg-me.com/iranfardamag/3367
✍رضا دبیر
✅بازنشراز ایران فردا
🔺 نام سحابیها در تاریخ ایران معاصر با سیاستورزی خردمندانه و نجیبانه عجین گردیده است.
🔹از سحابی بزرگ که خود از نسل اول حلقه نواندیشی بود و در بازگشت از اروپا، از یک سو با اتکا به دانش و غنای تئوریک و قرائتی متکی بر بینش علمی و ره آوردهای علوم انسانی ، طیف وسیعی از طبقه تحصیل کرده و دانشگاهي را در مواجهه با امواج ایدولوژی تازه نفس مارکسيسم از مدار خود کمبینی به در آورد و از دیگر سو بخش عمده ای از حیات طیبه خویش را مصروف مبارزه با استبداد داخلی، استیلای خارجی،توسعه دانش و فرهنگ ، تعمیق مطالبات مشروع مردم و دفاع از منافع و حاکمیت ملی نمود تا عزتالله سحابی که در چنین کانونی آمیخته از خرد ، فرهنگ و اصالت برکشید و بالید و از همان اوان نوجوانی تا آخرین روزهای حیات پرثمر خویش با بهره مندی از اعتدال خردمندانه،ذهن منطقی و روشمند، بیش از نیم سده در هوای آزادی، حاکمیت ملی و عدالت دَم زد .
🔺کانت در ویژگی"عصر روشنگری"میگوید:
🔹روشنگری،رهایی انسان است از ناتوانی فکری.
علت این ناتوانی در کم بودن نیروی فهم نیست،در کم بودن جرات فهمیدن است!
🔺اگر با این تعریف موافق باشیم،بدون تردید سحابی عیار روشنفکر خردمند ایرانیست که تاریخ و فرهنگ خود را میشناسد،دغدغه انسان را فارغ از همه تعینات دارد و بزرگی ایران و روشنفکر ایرانی را در سهیم شدن به جریان و اندیشه جهانی با بهره مندی از توان بالقوه بومی میداند.
🔹سحابي به مدد ذهن نقاد و تحلیلگر،فاصله تاریخی "ما "و "دنیای متجدد" را به فراست دریافت و با وقوف به فاصله معنادار به غیبت عنصر ایرانی از" نوزایی"و"روشنگری" به ارزیابی بُن مایه های" تمدن" و "مدنیت"پرداخت،از همین رو ماهنامه "ایران فردا" از همان نخستین شماره خوددر خرداد ۱۳۷۱ با وقوف به ضرورت این امر به تبیین و مفهوم سازی" توسعه" و "جامعه مدنی" پرداخت،دو مقوله ای که پیش از این درکانتکست روشنفکر ایرانی،به صورت جدی مورد ارزیابی و نگرش قرار نگرفته بود.
🔺 مطالعه و بازبینی آثار و حیات سیاسی و اجتماعی سحابی،مبّین آن است که وی با آزاداندیشی و مدارا در عالی ترین سطح و آگاهی به حقیقت متلاطم تاریخ و عرصه خطیر و پُر خطر سیاست ورزی،چه راه دور و درازی در ضدیت با جهل و خرافه، استبداد داخلی و استیلای خارجی و دفاع از آزادیهای سیاسی و اجتماعی را پاکدامنانه طی نموده است.
🔹یکی ازجلوههای دلبستگی سحابی به ایران، نگرانی وی در باب "قومیت " و " تمامیت ارضی ایران "بود و این نگرانی و دغدغه جز با باریک اندیشی و ذهنی تحلیلگر و احاطه نسبت به فراز و فرودها و گوشه های تاریک تاریخ ایران به دست نیامده بود.
🔺 با نام سحابی اول بار در سال۵۸که به همراه جمعی از همفکران خود از نهضت آزادی انشعاب کرده بود،آشنا شدم اما نخستین دیدار با زندهیاد سحابی در ۲۹خرداد ۱۳۶۴ در منزل مرحوم محبی و در بزرگداشت شریعتی، اتفاق افتاد .
🔹معمولا در ورودی سمت راست اتاق پذیرایی می نشست،آرام ، موقر و کم سخن! باموهایی یک دست سیاه.کمتر در بحثها وارد میشد،بیشتر شنونده بود و اگر سخن می گفت سخنانش منضبط و منسجم بود.این دیدار بعدها و بارها تکرار شد و به رغم گذرایام اما همچنان موقر،نجیب وبا آرامشی غبطه برانگیز که بازتابی از آرامش درونی وی بود.
🔺و آخرین دیدار شامگاه روز جمعه ۵خرداد ۱۳۹۰در بیمارستان مدرس تهران !
🔹این بار نیز در سمت راست اتاق آی سی یو خوابیده بود، مردی که همواره سعی برآن داشت در سمت راست و درست تاریخ قرار گیرد. با همان آرامش و وقاری که در نخستین دیدار از وی دیده بودم اما با موهایی یک دست سپید و چهره ای که آمیزه ای از سرخی و سفیدی بود.
🔺با بغضی در گلو به او خیره شدم به مردی که با نرمی، لطافت،شفافیت درون و صفای دل و دوری از تبختر و تورم نفس، با استعدادی کمنظیر در ایجاد همدلی و سلوک رفتاری مبتنی بر مدارا و مسامحه ، طیفی وسیع از جریان ها و گرایشات سیاسی و بعضا متفاوت در حلقه وی گردهم آمده بودند.
🔹در تذکرة الاولیا عطار،نقلی ست منسوب به شیخ بسطامی:
🔺 بیست سالی بر بستانی بگذرد تا چون ما گلی بشکفد!
🔹بی شک بایزید به رسم خودستایی و غرور،این سخن را بر زبان نرانده و اگر سخنی چون " سبحان اعظم ما شانی " به راستی گفته او باشد،به طنز گفته تا پرده از دعوی درویشان دروغین برافکند اما در روزگار ما،آن طنز بایزید به واقعیتی بدل گشته و آن اینکه بسیاری از خردمندان سپهر سیاست و فرهنگ چون رخت از این جهان بر می بندند،گلی چون آنان نمی شکفد!
🔺مصداق کلام شیخ بسطام را از این سخن شفیعی کدکنی در باره زریاب خوئی وام میگیرم:
" دریغا سحابي! دریغا ایران "
✅لینک مطلب:
https://www.tg-me.com/iranfardamag/3367
Telegram
ایران فردا
🔴 دریغا سحابي! دریغا ایران!
🔷 رضا دبیر
@iranfardamag
🔺 نام سحابی ها در تاریخ ایران معاصر با سیاست ورزی خردمندانه و نجیبانه عجین گردیده است.
🔹از سحابی بزرگ که خود از نسل اول حلقه نواندیشی بود و در بازگشت از اروپا ، از یک سو با اتکا به دانش و غنای تئوریک…
🔷 رضا دبیر
@iranfardamag
🔺 نام سحابی ها در تاریخ ایران معاصر با سیاست ورزی خردمندانه و نجیبانه عجین گردیده است.
🔹از سحابی بزرگ که خود از نسل اول حلقه نواندیشی بود و در بازگشت از اروپا ، از یک سو با اتکا به دانش و غنای تئوریک…
🔵🔴 نظرسنجی «رویترز»:
👈 ۱۰ درصد جمهوریخواهان بعد از محکومیت ترامپ به او رای نخواهند داد
👈۲۵ درصد از رایدهندگان مستقل هم رای دادن به ترامپ را بعید دانستند
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003J1V
@bestdiplomacy
👈 ۱۰ درصد جمهوریخواهان بعد از محکومیت ترامپ به او رای نخواهند داد
👈۲۵ درصد از رایدهندگان مستقل هم رای دادن به ترامپ را بعید دانستند
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003J1V
@bestdiplomacy
Forwarded from هممیهن
بایدن نمیخواهد کارتر دوم شود...
✍اکبر مختاری، کارشناس ارشد روابط بینالملل
♦️جو بایدن، سیاستمدار کهنهکار و سناتوری باتجربه در حالی وارد عرصه ریاستجمهوری شد که عبور از رقیبی بهنام دونالد ترامپ بسیار دشوار مینمود. در نوامبر ۲۰۲۰ کمتر کسی احتمال شکست دونالد ترامپی را میداد که هم سخنوری جاهطلب بود و هم با روحیهای شومنانه توان جذب بخش بزرگی از مردم را داشت. انتخابات ۲۰۲۰ رقابتیترین انتخابات آمریکا طی یکصدسال اخیر این کشور بود و آمار بالای رایدهندگان این موضوع را بهخوبی تایید میکند.
♦️جدیترین رقیب بایدن همان ترامپی است که دو سال پیش از او شکست خورد و در شرایط فعلی پروندههای قضایی مهمی او را تهدید میکند؛ از شکایت تجاوز جنسی تا دستور برای نپذیرفتن نتایج انتخابات آمریکا همه اتهاماتی است که پیش روی دونالد ترامپ قرار دارد. اتهامات وارده به ترامپ و عدم دفاع جدی هیچکدام از سران حزب جمهوریخواه از او، نشان از آن دارد که ساختار در آمریکا دوست ندارد که بار دیگر رئیسجمهوری با کاراکتری هیجانی را تحمل کند؛ اما راه برای ترامپ هم بسته نیست.
♦️اگرچه خروج سریع و نامنظم آمریکا از افغانستان میتوانست گافی در سیاست خارجی او باشد، اما از این اتفاق مدتها گذشته است و تاثیر کلانی روی ذهن رایدهنده آمریکایی نخواهد داشت. در مورد ایران نیز اگرچه بایدن تاکنون دستاورد بزرگی نداشته است، ولی سعی کرده با تفاهمی غیررسمی زندانیان آمریکایی را آزاد کند و ضمن حفظ تحریمها مانع افزایش درصد غنیسازی ایران به بالای شصت درصد شود.
♦️به فرض مستحکم شدن زنجیرهای دستگاه قضایی آمریکا به پاهای ترامپ برای عدم ورود به انتخابات، آنگاه هر جمهوریخواهی که ترامپ از او حمایت کند از شانس موفقیت برخوردار خواهد شد. جو بایدن سرنوشت جیمی کارتر را فراموش نکرده است؛ رئیسجمهور دموکراتی که بنزین گران و تورم و سرانجام ادامه گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی اورا یکدورهای کرد.
B2n.ir/x35329
@hammihanonline
✍اکبر مختاری، کارشناس ارشد روابط بینالملل
♦️جو بایدن، سیاستمدار کهنهکار و سناتوری باتجربه در حالی وارد عرصه ریاستجمهوری شد که عبور از رقیبی بهنام دونالد ترامپ بسیار دشوار مینمود. در نوامبر ۲۰۲۰ کمتر کسی احتمال شکست دونالد ترامپی را میداد که هم سخنوری جاهطلب بود و هم با روحیهای شومنانه توان جذب بخش بزرگی از مردم را داشت. انتخابات ۲۰۲۰ رقابتیترین انتخابات آمریکا طی یکصدسال اخیر این کشور بود و آمار بالای رایدهندگان این موضوع را بهخوبی تایید میکند.
♦️جدیترین رقیب بایدن همان ترامپی است که دو سال پیش از او شکست خورد و در شرایط فعلی پروندههای قضایی مهمی او را تهدید میکند؛ از شکایت تجاوز جنسی تا دستور برای نپذیرفتن نتایج انتخابات آمریکا همه اتهاماتی است که پیش روی دونالد ترامپ قرار دارد. اتهامات وارده به ترامپ و عدم دفاع جدی هیچکدام از سران حزب جمهوریخواه از او، نشان از آن دارد که ساختار در آمریکا دوست ندارد که بار دیگر رئیسجمهوری با کاراکتری هیجانی را تحمل کند؛ اما راه برای ترامپ هم بسته نیست.
♦️اگرچه خروج سریع و نامنظم آمریکا از افغانستان میتوانست گافی در سیاست خارجی او باشد، اما از این اتفاق مدتها گذشته است و تاثیر کلانی روی ذهن رایدهنده آمریکایی نخواهد داشت. در مورد ایران نیز اگرچه بایدن تاکنون دستاورد بزرگی نداشته است، ولی سعی کرده با تفاهمی غیررسمی زندانیان آمریکایی را آزاد کند و ضمن حفظ تحریمها مانع افزایش درصد غنیسازی ایران به بالای شصت درصد شود.
♦️به فرض مستحکم شدن زنجیرهای دستگاه قضایی آمریکا به پاهای ترامپ برای عدم ورود به انتخابات، آنگاه هر جمهوریخواهی که ترامپ از او حمایت کند از شانس موفقیت برخوردار خواهد شد. جو بایدن سرنوشت جیمی کارتر را فراموش نکرده است؛ رئیسجمهور دموکراتی که بنزین گران و تورم و سرانجام ادامه گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی اورا یکدورهای کرد.
B2n.ir/x35329
@hammihanonline
هممیهن
بایدن نمیخواهد کارتر دوم شود...
اکبر مختاری
کارشناس ارشد روابط بینالملل
جو بایدن، سیاستمدار کهنهکار و سناتوری باتجربه در حالی وارد عرصه ریاستجمهوری شد که عبور از رقیبی بهنام دونالد ترامپ
کارشناس ارشد روابط بینالملل
جو بایدن، سیاستمدار کهنهکار و سناتوری باتجربه در حالی وارد عرصه ریاستجمهوری شد که عبور از رقیبی بهنام دونالد ترامپ