در لحظات عطف تاریخی بهنظر میرسد ناگهان شکافی در دیوار انسداد و چیرگیِ حاکم بر وضعیت ایجاد میشود.
لحظهای است که همهی تضادها و تناقضهایی که سالها روی هم انباشته شده رخ نشان میدهند و بهاکنون احضار میشوند.
تاریخ فراخوانده میشود تا بارِ دیگر داوری کند.
روحِ زمانه به سخن در میآید./کانال آسیمگی
@bestdiplomacy
لحظهای است که همهی تضادها و تناقضهایی که سالها روی هم انباشته شده رخ نشان میدهند و بهاکنون احضار میشوند.
تاریخ فراخوانده میشود تا بارِ دیگر داوری کند.
روحِ زمانه به سخن در میآید./کانال آسیمگی
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴دکترحسین راغفر: دولت، مجلس و قوه قضائیه در کشور کارهای نیستند
انحصارهای قدرت و ثروت در جامعه شکل گرفته است
با انحصارهای موجود راهکاری وجود ندارد
دولتها در جیب قدرتهای انحصاریاند
طیف زیادی از انسانهای شایسته نمی توانند بروند مجلس چون صلاحیتش را نهادهای که قدرت و ثروت را در اختیار دارند باید تایید کنند لذا از رفتن به مجلس محروم می شوند/فراز
@bestdiplomacy
انحصارهای قدرت و ثروت در جامعه شکل گرفته است
با انحصارهای موجود راهکاری وجود ندارد
دولتها در جیب قدرتهای انحصاریاند
طیف زیادی از انسانهای شایسته نمی توانند بروند مجلس چون صلاحیتش را نهادهای که قدرت و ثروت را در اختیار دارند باید تایید کنند لذا از رفتن به مجلس محروم می شوند/فراز
@bestdiplomacy
🔵🔴سه نکته درباره حادثه اخیر
✍️سرمقاله هممیهن
اول خرداد ۱۴۰۳
سرمقاله امروز را با تسلیتِ درگذشت آقای رئیسی و هیئت همراه آغاز میکنیم. رخدادی که واکنشهای گسترده داخلی و خارجی را در پی داشت و سران کشورها و شخصیتها و جریانات مختلف سیاسی، حوزوی، فرهنگی و علمی کشور با انتشار پیامهایی تأثر و تأسف خود را نسبت به آن، اعلام کردند.
این واکنشهای گسترده داخلی و خارجی البته میتواند فرصتی برای تقویت وحدت و انسجام در داخل کشور و نیز کاهش تهدیدها و فشارها در سطح منطقهای و بینالمللی باشد که در روزهای آینده بیشتر درباره آن سخن خواهیم گفت.
اما درباره خود سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور چند نکته وجود دارد که جا دارد اکنون که دستور پیگیری علل حادثه از سوی ریاست ستادکل نیروهای مسلح نیز صادر شده، مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
اولین مورد تأسفبار که در هر حادثه و رخداد مهمی تکرار میشود، به نحوه اطلاعرسانی رسمی مربوط میشود. این مشکل اساسی در ساختار اطلاعرسانی ایران است که هیچگاه نتوانسته یک سخنگوی معین برای هر بحرانی تعیین و تمام اطلاعات از طرف وی منتشر شود. در نتیجه هرکس برای خودشیرینی یا از روی احساس مسئولیت، هر رطب و یابسی را به هم میبافد و راست و دروغ را به نام خبر منتشر میکند و همین پدیده موجب شکلگیری شایعات عجیب و غریب میشود.
این پدیده نامیمون، پیش از این در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز بهوضوح دیده میشد که انواع اخبار خلاف واقع و جعلی از سوی خبرگزاریها و منابع رسمی منتشر شد که بهوضوح موجب بیاعتمادی مردم به نظام اطلاعرسانی رسمی شد.
جالب است که در سانحه اخیر نیز اعلام شد که مسئولین قضایی برخی فعالان رسانهای را که با تولید محتوا درباره وقوع این حادثه، اخبار کذبی منتشر کردهاند، احضار کردهاند و به آنان تذکر داده شده است. درحالیکه بخش مهمی از این اخبار کذب از سوی دستاندرکاران و رسانههای رسمی منتشر میشد و حتی در روز بعد هم ادامه یافت. اخباری که موجب وهن نظام اطلاعرسانی کشور است و علت آن نیز فقدان مرجعیت واحد رسمی برای اطلاعرسانی در اینگونه موارد است.
نمونههایی چون حرکت رئیسجمهور پس از سانحه با خودرو به سوی تبریز، سلامت بودن حال آقای رئیسی، صحبت تلفنی با برخی افراد هیئت پس از حادثه، برگزاری جلسه شورایعالی امنیت ملی و.... نمونههایی از این خبررسانی ناامیدکننده هستند.
تحلیل این وضعیت رسانهای ما را به نقطه ضعف اصلی ساختار موجود رهنمون میکند. موضوع دوم، عدم تمایز میان احساسات فردی با مسائل کلان کشور است. طبیعتاً، قرار نیست که همه مردم نسبت به چنین رخدادهایی یکسان احساسات خود را بروز دهند، همچنان که در مواجهه با فوت افراد عادی هم این قاعده را رعایت میکنیم.
بهطور قطع، اغلب مردم از وضعیت کنونی کشور ناراضی هستند و نسبت به دولت و ریاستجمهوری هم نقدهای جدی دارند. با این ملاحظات، واکنشهای ما نسبت به مسائل کلان کشور باید تابع معیارهای عقلانی و منافع ملی باشد.
موضوع سوم که بیارتباط با دو موضوع قبلی نیست، ضرورت توضیح کافی درباره علل و چرایی وقوع این حادثه است. ارجاع به اینکه پاسخ به چرایی این رخداد، زمانبر است؛ کافی نیست. این درست است که پاسخ نهایی و مستدل نیازمند زمان کافی است. ولی رفع برخی از ابهامات خبری و ارائه اخبار دقیق، مقدمه لازم برای منتظر بودن شنیدن گزارش نهایی است. در غیر این صورت، پذیرش شایعات و اخبار بر اذهان مردم غلبه خواهد کرد و مانع از پذیرش هر گزارش مستند و دقیقی خواهد شد./هم میهن
T.me/bestdiplomacy
✍️سرمقاله هممیهن
اول خرداد ۱۴۰۳
سرمقاله امروز را با تسلیتِ درگذشت آقای رئیسی و هیئت همراه آغاز میکنیم. رخدادی که واکنشهای گسترده داخلی و خارجی را در پی داشت و سران کشورها و شخصیتها و جریانات مختلف سیاسی، حوزوی، فرهنگی و علمی کشور با انتشار پیامهایی تأثر و تأسف خود را نسبت به آن، اعلام کردند.
این واکنشهای گسترده داخلی و خارجی البته میتواند فرصتی برای تقویت وحدت و انسجام در داخل کشور و نیز کاهش تهدیدها و فشارها در سطح منطقهای و بینالمللی باشد که در روزهای آینده بیشتر درباره آن سخن خواهیم گفت.
اما درباره خود سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور چند نکته وجود دارد که جا دارد اکنون که دستور پیگیری علل حادثه از سوی ریاست ستادکل نیروهای مسلح نیز صادر شده، مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
اولین مورد تأسفبار که در هر حادثه و رخداد مهمی تکرار میشود، به نحوه اطلاعرسانی رسمی مربوط میشود. این مشکل اساسی در ساختار اطلاعرسانی ایران است که هیچگاه نتوانسته یک سخنگوی معین برای هر بحرانی تعیین و تمام اطلاعات از طرف وی منتشر شود. در نتیجه هرکس برای خودشیرینی یا از روی احساس مسئولیت، هر رطب و یابسی را به هم میبافد و راست و دروغ را به نام خبر منتشر میکند و همین پدیده موجب شکلگیری شایعات عجیب و غریب میشود.
این پدیده نامیمون، پیش از این در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز بهوضوح دیده میشد که انواع اخبار خلاف واقع و جعلی از سوی خبرگزاریها و منابع رسمی منتشر شد که بهوضوح موجب بیاعتمادی مردم به نظام اطلاعرسانی رسمی شد.
جالب است که در سانحه اخیر نیز اعلام شد که مسئولین قضایی برخی فعالان رسانهای را که با تولید محتوا درباره وقوع این حادثه، اخبار کذبی منتشر کردهاند، احضار کردهاند و به آنان تذکر داده شده است. درحالیکه بخش مهمی از این اخبار کذب از سوی دستاندرکاران و رسانههای رسمی منتشر میشد و حتی در روز بعد هم ادامه یافت. اخباری که موجب وهن نظام اطلاعرسانی کشور است و علت آن نیز فقدان مرجعیت واحد رسمی برای اطلاعرسانی در اینگونه موارد است.
نمونههایی چون حرکت رئیسجمهور پس از سانحه با خودرو به سوی تبریز، سلامت بودن حال آقای رئیسی، صحبت تلفنی با برخی افراد هیئت پس از حادثه، برگزاری جلسه شورایعالی امنیت ملی و.... نمونههایی از این خبررسانی ناامیدکننده هستند.
تحلیل این وضعیت رسانهای ما را به نقطه ضعف اصلی ساختار موجود رهنمون میکند. موضوع دوم، عدم تمایز میان احساسات فردی با مسائل کلان کشور است. طبیعتاً، قرار نیست که همه مردم نسبت به چنین رخدادهایی یکسان احساسات خود را بروز دهند، همچنان که در مواجهه با فوت افراد عادی هم این قاعده را رعایت میکنیم.
بهطور قطع، اغلب مردم از وضعیت کنونی کشور ناراضی هستند و نسبت به دولت و ریاستجمهوری هم نقدهای جدی دارند. با این ملاحظات، واکنشهای ما نسبت به مسائل کلان کشور باید تابع معیارهای عقلانی و منافع ملی باشد.
موضوع سوم که بیارتباط با دو موضوع قبلی نیست، ضرورت توضیح کافی درباره علل و چرایی وقوع این حادثه است. ارجاع به اینکه پاسخ به چرایی این رخداد، زمانبر است؛ کافی نیست. این درست است که پاسخ نهایی و مستدل نیازمند زمان کافی است. ولی رفع برخی از ابهامات خبری و ارائه اخبار دقیق، مقدمه لازم برای منتظر بودن شنیدن گزارش نهایی است. در غیر این صورت، پذیرش شایعات و اخبار بر اذهان مردم غلبه خواهد کرد و مانع از پذیرش هر گزارش مستند و دقیقی خواهد شد./هم میهن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای مهدی پازوکی از مقایسه توانایی و سواد مسئولان قبل و بعد انقلاب که شنیدنی است!
بهترین برنامه اقتصادی ایران قبل انقلاب برنامه چهارم بود بین۱۳۴۶تا۱۳۵۱
@bestdiplomacy
#آگاهی_بخش
بهترین برنامه اقتصادی ایران قبل انقلاب برنامه چهارم بود بین۱۳۴۶تا۱۳۵۱
@bestdiplomacy
#آگاهی_بخش
🔵🔴 صداقت دروغ سیاست
گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که امانوئل_کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم:
گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم.
بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار (Explicit) از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی (implicit) از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن (Body Language) و لحن کلام (Prosody) او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.
➖اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است.
●در کتاب 1984 ، جورج_اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه اي وجود دارد به نام وزارت حقيقت كه بر خلاف نامش، وظيفه اش پنهان كردن حقيقت و انتشار دروغ است.
دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقيقت و پرده برداري از دروغ تبديل به يك همل سياسي مي شود و شما با نه گفتن به دروغ هاي بزرگ و كلان روايت ها يك اپوزيسيون محسوب مي شويد!
هاناآرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد:
"هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوينده ي حقيقت حتي اگر به دنبال كسب قدرت يا هيچ منفعتي ديگر هم نباشد يك كنشگر سياسي محسوب مي شود .
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید.
✍دکتر محمد رضا سرگلزایی
T.me/bestdiplomacy
گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که امانوئل_کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم:
گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم.
بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار (Explicit) از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی (implicit) از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن (Body Language) و لحن کلام (Prosody) او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.
➖اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است.
●در کتاب 1984 ، جورج_اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه اي وجود دارد به نام وزارت حقيقت كه بر خلاف نامش، وظيفه اش پنهان كردن حقيقت و انتشار دروغ است.
دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقيقت و پرده برداري از دروغ تبديل به يك همل سياسي مي شود و شما با نه گفتن به دروغ هاي بزرگ و كلان روايت ها يك اپوزيسيون محسوب مي شويد!
هاناآرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد:
"هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوينده ي حقيقت حتي اگر به دنبال كسب قدرت يا هيچ منفعتي ديگر هم نباشد يك كنشگر سياسي محسوب مي شود .
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید.
✍دکتر محمد رضا سرگلزایی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔦 ۶۴/۲ درصد افراد با تحصیلات دانشگاهی از شرایط سیاسی #ناراضیاند
🔹 آمار در افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)،
ابتدایی (۵۲/۱)
و #بیسوادها (۳۰/۵) بوده است.
👈بیشترین رضایت از بهبود وضعیت سیاسی ۳۰/۵درصدبین بیسوادهاست،
🔦کمترین (۲۰درصد) بین دانشگاهرفتهها.
🔹توضیح بیشتری لازم نیست.
🔹منبع :موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران.
@bestdiplomacy
🔹 آمار در افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)،
ابتدایی (۵۲/۱)
و #بیسوادها (۳۰/۵) بوده است.
👈بیشترین رضایت از بهبود وضعیت سیاسی ۳۰/۵درصدبین بیسوادهاست،
🔦کمترین (۲۰درصد) بین دانشگاهرفتهها.
🔹توضیح بیشتری لازم نیست.
🔹منبع :موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران.
@bestdiplomacy
🔵🔴ضرورتِ تدوینِ نظریۀ بقای ایران
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
در بیان چیستی و ماهیتِ ایران، من همیشه روی این مسئله تأکید داشتم که ایران یک مفهوم است. مفهومی که آبستنِ مفاهیم دیگر است. بنابراین ایران یک نام خاصِ صرفاً جغرافیایی نیست و در طی تاریخ، مفاهیمی وارد آن شده است.
هنگامی که از عبارت « ما ایرانیها» صحبت به میان آید، یعنی «ملت ایران». پس ملت هممفهومِ ایران است. همانطور که دولتِ ایران هم جزئی از خود مفهومِ ایران بود.
هنگامیکه ابنمقفع در ۱۲۰ هجری، کتابِ نامه تنسر را از پهلوی ترجمه میکند، در آغازش از «ایرانشهر» صحبت میکند. یعنی من دارم در مورد یک واقعیتی صحبت میکنم که از جهانِ باستان پایهگذاری شده و وقتی من میگویم ایرانشهر، یعنی ملت ایران یعنی سرزمین ایران، یعنی دولت ایران.
«ایران» به بیان کارل اشمیت در رسالۀ الهیاتِ سیاسی، یک کلمه Pregnant است، یعنی آبستنِ مفاهیمِ بسیار دیگری است. مضمونِ «ملت» و «وحدت ملی» داخلِ مفهومِ ایران بود، بنابراین ما همانند اروپاییها به مفاهیم جدید برای ملتسازی نیازی نداشتیم.
موضوعِ تنوع در ایران، مسئلۀ گستردگی جغرافیایی آن و قبض و بسط جغرافیا و بسیاری دیگر از مسائل، همگی نیازمند دقت نظر و نظریه است. ما نیازمندِ یک نظریۀ بقای کشور ایران هستیم. زیرا تا زمانی که این مسائل را به صورت تئوریک نفهمیم، تداومِ بقایمان به مخاطره میافتد. این در حالی است که تئوریهای معارضِ اندیشۀ بقای سرزمینی ما، همانطور که از نامش پیدا است، «نظریه» هستند و یا خود را به نظریه تبدیل کردهاند.
نظریهسازی از سرمایهای که موجبِ بقای ما شده در جهانی که نظریههای پُست مدرن و... وجود دارند، بسیار ضروری است، زیرا تا وقتی که از «سرمایه» به «نظریه» تبدیل نشود، بنیانهای معنوی بقای کشور تهدید خواهند شد و اگر به این مرحله برسیم، در آن صورت تهدید بنیانهای مادی خیلی آسان خواهد بود.
من سعی کردهام در برخی از آثارم بنیانهای این نظریه را تدوین کنم و اصولی برای آن تنظیم کنم تا مقدمهای بر اندیشیدن درونِ ایرانشهر به شمار بیاید.
🔴 پینوشت:
از گزارش نشستی در مرکز مطالعات و آموزش، ۱۳۹۵ خورشیدی/کانال ایران دل
T.me/bestdiplomacy
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
در بیان چیستی و ماهیتِ ایران، من همیشه روی این مسئله تأکید داشتم که ایران یک مفهوم است. مفهومی که آبستنِ مفاهیم دیگر است. بنابراین ایران یک نام خاصِ صرفاً جغرافیایی نیست و در طی تاریخ، مفاهیمی وارد آن شده است.
هنگامی که از عبارت « ما ایرانیها» صحبت به میان آید، یعنی «ملت ایران». پس ملت هممفهومِ ایران است. همانطور که دولتِ ایران هم جزئی از خود مفهومِ ایران بود.
هنگامیکه ابنمقفع در ۱۲۰ هجری، کتابِ نامه تنسر را از پهلوی ترجمه میکند، در آغازش از «ایرانشهر» صحبت میکند. یعنی من دارم در مورد یک واقعیتی صحبت میکنم که از جهانِ باستان پایهگذاری شده و وقتی من میگویم ایرانشهر، یعنی ملت ایران یعنی سرزمین ایران، یعنی دولت ایران.
«ایران» به بیان کارل اشمیت در رسالۀ الهیاتِ سیاسی، یک کلمه Pregnant است، یعنی آبستنِ مفاهیمِ بسیار دیگری است. مضمونِ «ملت» و «وحدت ملی» داخلِ مفهومِ ایران بود، بنابراین ما همانند اروپاییها به مفاهیم جدید برای ملتسازی نیازی نداشتیم.
موضوعِ تنوع در ایران، مسئلۀ گستردگی جغرافیایی آن و قبض و بسط جغرافیا و بسیاری دیگر از مسائل، همگی نیازمند دقت نظر و نظریه است. ما نیازمندِ یک نظریۀ بقای کشور ایران هستیم. زیرا تا زمانی که این مسائل را به صورت تئوریک نفهمیم، تداومِ بقایمان به مخاطره میافتد. این در حالی است که تئوریهای معارضِ اندیشۀ بقای سرزمینی ما، همانطور که از نامش پیدا است، «نظریه» هستند و یا خود را به نظریه تبدیل کردهاند.
نظریهسازی از سرمایهای که موجبِ بقای ما شده در جهانی که نظریههای پُست مدرن و... وجود دارند، بسیار ضروری است، زیرا تا وقتی که از «سرمایه» به «نظریه» تبدیل نشود، بنیانهای معنوی بقای کشور تهدید خواهند شد و اگر به این مرحله برسیم، در آن صورت تهدید بنیانهای مادی خیلی آسان خواهد بود.
من سعی کردهام در برخی از آثارم بنیانهای این نظریه را تدوین کنم و اصولی برای آن تنظیم کنم تا مقدمهای بر اندیشیدن درونِ ایرانشهر به شمار بیاید.
🔴 پینوشت:
از گزارش نشستی در مرکز مطالعات و آموزش، ۱۳۹۵ خورشیدی/کانال ایران دل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
4_5941699624627602962.mp4
2.3 MB
سیزده سال از مرگ ورزشکاری گذشت که چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب در برابر قدرتهای حاکم سرخم نکرد
روحش شاد
یادش گرامی
#ناصرحجازی
@bestdiplomacy
روحش شاد
یادش گرامی
#ناصرحجازی
@bestdiplomacy
در خانه نشسته ای. غذا می خوری یا کتاب می خوانی. تلویزیون تماشا می کنی یا معاشقه می کنی. ظرف می شویی یا لباس. غذا می پزی یا اتو می کنی. هر کاری که در خانه می شود کرد را می کنی. خانه امن و آرام. صدایی می شنوی. سوت بلند. پسر همسایه بود؟ نه. صدای مهیب انفجار. سوت و انفجار. لرزه ای بر اندامت و خانه ات می افتد. انگار وسط فیلمی. اما اینجا سینما نیست. خانه است. بچه ها و عشق زندگیت را همراهی می کنی و بیرون می روی. همسایه ها ریخته اند بیرون؛ همه. هراسان. ترسیده و گیج. سوت بلند دیگری و باز انفجار. این بار دود را هم می بینی. صدای مسلسل هم می آید. چند مرد می دوند. انفجار در نانوایی محله بالا بوده. دیگری در آرایشگاه مردانه محله پایین. سومی در یک مدرسه. چند مرد می دوند محله بالا و چند مرد دیگر به محله پایین. دوچرخه سواری خونین تعادل اش را از دست داده و به زحمت خود را می رساند. می افتد. خبر می دهد راه آهن را گرفته اند. کی؟ چه کسی؟ بریده بریده می گوید: عراقی ها. می میرد. جریان زندگی عوض می شود. کارهای همیشه تعطیل می شود. یکی به اسلحه خانه می دود و دیگری به بیمارستان و آن دیگری به زمین فوتبال، تا بچه های محل را جمع کند. جنگ وارد زندگی می شود. بخشی از زندگی؟ شاید نابود کننده زندگی. نه، خود زندگی. زندگی به شیوه ای دیگر. همان پخت و پز و اتو کردن و معاشقه. اما این بار با هدف دیگر. با هدف حفظ همه آن ها. برتر از همه آن ها؟ شاید. اما فقط وقتی که در برابر صدام ایستاده باشی یا هیتلر. زندگی آب گوارایی است. ظرفش وطن است. زندگی نوشیدن هر روزه آب گوارایی است؛ اگر وطن باشد و بماند. ظرف نباشد که آب پابرجا نمی ماند و زبان، رمز برقراری ارتباط است. میان ظرف و زندگی. آب و بلور. پس غذا پختن و معاشقه و لباس شستن و زبان و وطن همه با هم معنی می شود. پس دستور پختن ماهی و دستور زبان فارسی و تاکتیک های های جنگی همه از زندگی است.
زنده باد زندگی!
زنده باد خرمشهر!
زنده باد ایران!
✍جواد رنجبر درخشی لر
T.me/bestdiplomacy
زنده باد زندگی!
زنده باد خرمشهر!
زنده باد ایران!
✍جواد رنجبر درخشی لر
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from نواندیش
روزنامه هم میهن: ابهامات حادثه سقوط هلیکوپتر را رفع نمی کنید؟/ بعضی خبرسازیها مصرف انتخاباتی دارد!
روزنامه هم میهن نوشت:
🔸رئیس دفتر ریاست جمهوری مدعی است که چندین بار با تلفن همراه خلبان که مرحوم آلهاشم آن را جواب میداده، گفتوگو کرده است و این به معنی وجود سیگنال و ارتباط با دکلهای مخابراتی بوده که میتوانند به سهولت محل سقوط را پیدا کنند. ولی هیچ توضیحی داده نمیشود که چرا آنان تا ۶ساعت بعد که هوا تاریک میشود، نتوانستهاند لاشه را پیدا کنند؟
🔸چگونه کسی میتواند چنین سقوطی را تجربه کند و همچنان دسترسی به تلفن همراه خودش داشته باشد، چه رسد به اینکه تلفن همراه خلبان در دسترس او باشد و پاسخ هم داده باشد؟ آن هم تلفن کس دیگری که میگوید اصلاً آنها را نمیبیند؟
🔸متاسفانه نکات و ابهامات و شایعات دیگری هم وجود دارد که نهتنها در مورد آنها توضیح داده نشده است، بلکه با تاخیر در پاسخگویی، موجب رسوب ابهامات در اذهان مردم شده است.
@Noandishnews
روزنامه هم میهن نوشت:
🔸رئیس دفتر ریاست جمهوری مدعی است که چندین بار با تلفن همراه خلبان که مرحوم آلهاشم آن را جواب میداده، گفتوگو کرده است و این به معنی وجود سیگنال و ارتباط با دکلهای مخابراتی بوده که میتوانند به سهولت محل سقوط را پیدا کنند. ولی هیچ توضیحی داده نمیشود که چرا آنان تا ۶ساعت بعد که هوا تاریک میشود، نتوانستهاند لاشه را پیدا کنند؟
🔸چگونه کسی میتواند چنین سقوطی را تجربه کند و همچنان دسترسی به تلفن همراه خودش داشته باشد، چه رسد به اینکه تلفن همراه خلبان در دسترس او باشد و پاسخ هم داده باشد؟ آن هم تلفن کس دیگری که میگوید اصلاً آنها را نمیبیند؟
🔸متاسفانه نکات و ابهامات و شایعات دیگری هم وجود دارد که نهتنها در مورد آنها توضیح داده نشده است، بلکه با تاخیر در پاسخگویی، موجب رسوب ابهامات در اذهان مردم شده است.
@Noandishnews
🔵🔴چالشهای اقتصادی آموزش در میان طبقه متوسط
🔦رویاهای بر باد رفته
✍مولود پاکروان در تازهترین شماره «تجارت فردا» طی مقالهای به چالشهای آموزش در میان طبقه متوسط پرداخته و استدلال کرده است که، در روزگار دشوار رکود و تورم به نظر میرسد طبقه متوسط ایران به زودی توان بالا رفتن از نردبان آموزش و رشد را از دست خواهد داد.
چکیده آن مقاله را میخوانید:
🔹در شرایط اقتصادی این روزها، طبقه متوسط با چشمانداز چالشبرانگیزی برای تامین هزینههای زندگی روبهرو است. روزگاری که طبقه متوسط میتوانست از برخی کالاهای لوکس بهرهمند شود سپری شده و بار مالی تورم، بسیاری از رویاهای این طبقه را که زمانی به راحتی قابل دستیابی بود، به باد داده است. آموزش هم اندکاندک به این رویاهای دوردست میپیوندد.
🔹تا همین چندی پیش، بهرغم تورم، پویایی اقتصاد سبب میشد خانوار طبقه متوسط جامعه بتواند بخش قابل توجهی از درآمد خود را به آموزش فرزندانش اختصاص دهد. حالا اما، در حالی که هزینههای اساسی زندگی مانند مسکن و غذا سر به فلک کشیده، رکوردزنی تورم ماهانه آموزش هم زنگ خطر دیگری را برای این طبقه به صدا درآورده است.
🔹کافی است نگاهی به شهریه مدارس غیرانتفاعی، کلاسهای ورزش و زبان و موسیقی بیندازید و برچسب قیمت لوازمالتحریر و کتابهای درسی و لباسهای ورزشی را بخوانید؛ به سادگی درخواهید یافت که آموزش هم از تندباد تورم در امان نمانده است.
🔹 هزینه آموزش نهتنها به بار مالی خانوار تبدیل شده که در حال شکل دادن به هنجارهای جدیدی در حوزه آموزش است. بسیاری از خانوادههای طبقه متوسط حالا با انتخابهای سختی روبهرو هستند: آیا میتوانیم از پس شهریه مدارس غیرانتفاعی بربیاییم؟ و آیا با افت قابل توجه کیفیت دانشگاهها و فرصتهای شغلی اندک در بازار، تحصیل در دانشگاه ارزش هزینه کردن دارد؟
🔹خانوارهای کمدرآمد اغلب نیازهای اقتصادی ضروری را به آموزش ترجیح میدهند و به همین دلیل ممکن است فرزندان آنها برای کار یا کمک به درآمد خانواده، ناچار به ترک تحصیل شوند. این وضعیت در خانوارهای طبقه متوسط اندکی متفاوت است. افزایش هزینه آموزش در این طبقه ممکن است سبب شود خانواده دسترسی فرزندان خود به آموزش باکیفیت را محدود کند.
🔹تجربههای جهان در دورههای رکود و تورم نشان داده افت کیفیت آموزش به دلیل فشار اقتصادی میتواند چشمانداز آینده طبقه متوسط را به شیوههای مختلف غبارآلود کند. سرخوردگی و ناامیدی رهآورد دیگر این روند است. زمانی که کیفیت آموزش کاهش پیدا کند، والدین ممکن است سرخورده شوند و ایمان خود را به سیستم آموزشی از دست بدهند.
🔹کیفیت آموزش نقش مهمی در تجهیز افراد به مهارتها و دانش مورد نیاز برای بازار کار ایفا میکند. حذف آموزش باکیفیت سبب میشود دانشآموزان با مهارتهای ناکافی فارغالتحصیل شوند که با خواستههای بازار کار همخوانی ندارد. این شکاف مهارتی میتواند فرصتهای شغلی آنها را محدود کند و به مشاغل کمدرآمد یا بیکاری منجر شود.
🔹کاهش کیفیت آموزش میتواند به انتقال بیننسلی محرومیتها دامن بزند. وقتی کودکان طبقات محروم یا متوسط، آموزش را با کیفیت پایینتری دریافت میکنند، احتمال بیشتری وجود دارد که در بزرگسالی هم با چالشهای اجتماعی-اقتصادی مواجه شوند. این روند، چرخهای از فقر و فرصتهای محدود را در میان نسلها تداوم میبخشد و رهایی خانوادهها از مشکلات اجتماعی-اقتصادی را دشوار میکند.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۴۶
T.me/bestdiplomacy
🔦رویاهای بر باد رفته
✍مولود پاکروان در تازهترین شماره «تجارت فردا» طی مقالهای به چالشهای آموزش در میان طبقه متوسط پرداخته و استدلال کرده است که، در روزگار دشوار رکود و تورم به نظر میرسد طبقه متوسط ایران به زودی توان بالا رفتن از نردبان آموزش و رشد را از دست خواهد داد.
چکیده آن مقاله را میخوانید:
🔹در شرایط اقتصادی این روزها، طبقه متوسط با چشمانداز چالشبرانگیزی برای تامین هزینههای زندگی روبهرو است. روزگاری که طبقه متوسط میتوانست از برخی کالاهای لوکس بهرهمند شود سپری شده و بار مالی تورم، بسیاری از رویاهای این طبقه را که زمانی به راحتی قابل دستیابی بود، به باد داده است. آموزش هم اندکاندک به این رویاهای دوردست میپیوندد.
🔹تا همین چندی پیش، بهرغم تورم، پویایی اقتصاد سبب میشد خانوار طبقه متوسط جامعه بتواند بخش قابل توجهی از درآمد خود را به آموزش فرزندانش اختصاص دهد. حالا اما، در حالی که هزینههای اساسی زندگی مانند مسکن و غذا سر به فلک کشیده، رکوردزنی تورم ماهانه آموزش هم زنگ خطر دیگری را برای این طبقه به صدا درآورده است.
🔹کافی است نگاهی به شهریه مدارس غیرانتفاعی، کلاسهای ورزش و زبان و موسیقی بیندازید و برچسب قیمت لوازمالتحریر و کتابهای درسی و لباسهای ورزشی را بخوانید؛ به سادگی درخواهید یافت که آموزش هم از تندباد تورم در امان نمانده است.
🔹 هزینه آموزش نهتنها به بار مالی خانوار تبدیل شده که در حال شکل دادن به هنجارهای جدیدی در حوزه آموزش است. بسیاری از خانوادههای طبقه متوسط حالا با انتخابهای سختی روبهرو هستند: آیا میتوانیم از پس شهریه مدارس غیرانتفاعی بربیاییم؟ و آیا با افت قابل توجه کیفیت دانشگاهها و فرصتهای شغلی اندک در بازار، تحصیل در دانشگاه ارزش هزینه کردن دارد؟
🔹خانوارهای کمدرآمد اغلب نیازهای اقتصادی ضروری را به آموزش ترجیح میدهند و به همین دلیل ممکن است فرزندان آنها برای کار یا کمک به درآمد خانواده، ناچار به ترک تحصیل شوند. این وضعیت در خانوارهای طبقه متوسط اندکی متفاوت است. افزایش هزینه آموزش در این طبقه ممکن است سبب شود خانواده دسترسی فرزندان خود به آموزش باکیفیت را محدود کند.
🔹تجربههای جهان در دورههای رکود و تورم نشان داده افت کیفیت آموزش به دلیل فشار اقتصادی میتواند چشمانداز آینده طبقه متوسط را به شیوههای مختلف غبارآلود کند. سرخوردگی و ناامیدی رهآورد دیگر این روند است. زمانی که کیفیت آموزش کاهش پیدا کند، والدین ممکن است سرخورده شوند و ایمان خود را به سیستم آموزشی از دست بدهند.
🔹کیفیت آموزش نقش مهمی در تجهیز افراد به مهارتها و دانش مورد نیاز برای بازار کار ایفا میکند. حذف آموزش باکیفیت سبب میشود دانشآموزان با مهارتهای ناکافی فارغالتحصیل شوند که با خواستههای بازار کار همخوانی ندارد. این شکاف مهارتی میتواند فرصتهای شغلی آنها را محدود کند و به مشاغل کمدرآمد یا بیکاری منجر شود.
🔹کاهش کیفیت آموزش میتواند به انتقال بیننسلی محرومیتها دامن بزند. وقتی کودکان طبقات محروم یا متوسط، آموزش را با کیفیت پایینتری دریافت میکنند، احتمال بیشتری وجود دارد که در بزرگسالی هم با چالشهای اجتماعی-اقتصادی مواجه شوند. این روند، چرخهای از فقر و فرصتهای محدود را در میان نسلها تداوم میبخشد و رهایی خانوادهها از مشکلات اجتماعی-اقتصادی را دشوار میکند.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۴۶
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سوال #تدکروز سناتور ایالت تگزاس و از حامیان
ترامپ در انتخابات۲۰۲۰
وقتی در کنگره آنتونی بلینکن را به چالش می کشد
این سوالات می تواند بخشی از سیاست خارجی ترامپ در صورت پیروزی در ریاست جمهوری علیه ایران را نشان دهد
@bestdiplomacy
ترامپ در انتخابات۲۰۲۰
وقتی در کنگره آنتونی بلینکن را به چالش می کشد
این سوالات می تواند بخشی از سیاست خارجی ترامپ در صورت پیروزی در ریاست جمهوری علیه ایران را نشان دهد
@bestdiplomacy
🔵🔴حماسه آزادی خرمشهر
حافظان و مدافعان اصلی این سرزمین همین مردم عادی و کم ادعایی هستند که با گره زدن پرچم ایران و عاشورا، حماسه آزادی خرمشهر را رقم زدند.
جنگ ایران و عراق، جنگ ارتشی آماده و مورد حمایت قدرت های جهانی در مقابل ملتی بود که جز دست های رو به آسمان پدارنش، جز قلب های شکسته و اشک های مادرانش و جز اراده فولادین جوانانش هیچ سلاح و حامی دیگری نداشت.
جنگ ایران و عراق روایت حماسه بود،حماسهای از جنس پهلوانان اساطیری ایران،حماسهای الهام گرفته از عاشورا، حماسه حاشیه نشینان،حماسه جوانان و نوجوانانی که بیل و داس و دفتر و کتاب و مدرسه را رها کرده و راهی مرزها شدند تا "خاک بخورند اما خاکی به بیگانه ندهند"
راوی افسانه های شهامت و غیرت در جنگ ایران و عراق همین صورتها و لباس های خاک گرفته و خاکی بودند.
در این آوردگاه پر درد و رنج،قلم تاریخ نگاری و حماسه سرایی در دست جوانان بیادعایی بود که هر شب در گوشه سنگرها حماسه فتحی جدید را مرور میکردند.
داستان غمبار جنگ ایران و عراق،داستان الواتی و معرکه گیری نبود،بلکه تراژدی سراسر اندوهباری بود که هنوز صفحه به صفحه آن بغضها را در گلو شکسته و چشمهای بسیاری را تر میکند./تحکیم ملت
👈ماجراى شعر معروف «ممد نبودی ببینی»
جواد عزيزي «توانا» ميگويد: شهيد محمد #جهانآرا 16 مهر سال 1360؛ يعني 9 ماه پيش از آزادسازي خرمشهر شهيد شد؛ 3 ماه بعد از آزادسازي خرمشهر براي برپايي مراسم نخستين سالگرد شهيد جهانآرا با گروهي از بچههاي خرمشهر عازم تهران شديم. در مسير با درخواست بچهها تصميم گرفتم كه يك نوحه بگويم تا وقتي به تهران رسيديم، آن را سر مزار شهيد محمد بخوانيم.
http://noandish.com/fa/news/75389
T.me/bestdiplomacy
حافظان و مدافعان اصلی این سرزمین همین مردم عادی و کم ادعایی هستند که با گره زدن پرچم ایران و عاشورا، حماسه آزادی خرمشهر را رقم زدند.
جنگ ایران و عراق، جنگ ارتشی آماده و مورد حمایت قدرت های جهانی در مقابل ملتی بود که جز دست های رو به آسمان پدارنش، جز قلب های شکسته و اشک های مادرانش و جز اراده فولادین جوانانش هیچ سلاح و حامی دیگری نداشت.
جنگ ایران و عراق روایت حماسه بود،حماسهای از جنس پهلوانان اساطیری ایران،حماسهای الهام گرفته از عاشورا، حماسه حاشیه نشینان،حماسه جوانان و نوجوانانی که بیل و داس و دفتر و کتاب و مدرسه را رها کرده و راهی مرزها شدند تا "خاک بخورند اما خاکی به بیگانه ندهند"
راوی افسانه های شهامت و غیرت در جنگ ایران و عراق همین صورتها و لباس های خاک گرفته و خاکی بودند.
در این آوردگاه پر درد و رنج،قلم تاریخ نگاری و حماسه سرایی در دست جوانان بیادعایی بود که هر شب در گوشه سنگرها حماسه فتحی جدید را مرور میکردند.
داستان غمبار جنگ ایران و عراق،داستان الواتی و معرکه گیری نبود،بلکه تراژدی سراسر اندوهباری بود که هنوز صفحه به صفحه آن بغضها را در گلو شکسته و چشمهای بسیاری را تر میکند./تحکیم ملت
👈ماجراى شعر معروف «ممد نبودی ببینی»
جواد عزيزي «توانا» ميگويد: شهيد محمد #جهانآرا 16 مهر سال 1360؛ يعني 9 ماه پيش از آزادسازي خرمشهر شهيد شد؛ 3 ماه بعد از آزادسازي خرمشهر براي برپايي مراسم نخستين سالگرد شهيد جهانآرا با گروهي از بچههاي خرمشهر عازم تهران شديم. در مسير با درخواست بچهها تصميم گرفتم كه يك نوحه بگويم تا وقتي به تهران رسيديم، آن را سر مزار شهيد محمد بخوانيم.
http://noandish.com/fa/news/75389
T.me/bestdiplomacy
Noandish.com
ماجراى شعر معروف «ممد نبودی ببینی»
Forwarded from دیپلماسی
#آزادی_خرمشهر را می توان مهم ترین پیروزی ایران در یکصدسال اخیر دانست.آزادی خرمشهر برامده از هم پوشانی وحدت واتحاد و اراده ملی توامان بود.
@bestdiplomacy
@bestdiplomacy
🔵🔴خرمشهر و چهار مورد اشغال گری و بحران در تاریخ معاصر
یادمان سوم خرداد ۱۳۶۱
____
روز آزادی شهر مشاع همه ایرانیان
خرمشهر عزیز خجسته باد!
خرمشهر پیش از آزادی ازچنگال دشمن، اندکی پیش از آن سه بار نیز در صدر اخبار ایران بود.در سده پیش ( آبان ۱۲۱۶خورشیدی) ، عثمانی ها که مدعی تملک این شهر بودند، چندین بار با یورش به شهر کشتار و ویرانی افریده بودند و در پاسخ به اعتراض نمایده دولت وقت ایران ، مشیر الدوله گستاخانه چنین پاسخ داده بودند:
بندر مُحَمَّره از توابع بصره و بغداد و مُلک ماست و رعیت خود را تنبیهی کردهایم. اگر ثابت کردید که مُحَمَّره از ایران است. آن گاه از ترضیه گفت و گو کنید.!
اما آن رخداد ها فراموش شده بودند و مقدر بود این شهر مرزی ایران سه بار دیگر هم در معرض ناملایمات باشد.
ازهمان اسفند ۵۷، خرمشهر کانون نا آرامی ها شد.
✅نخست شورش مسلحانه و تجزیه طلبانه جریانهای پانعربیستی خلق عرب وابسته به حزب بعث عراق و صدام که سعی داشتند در نبودقدرت مرکزی ،با تکیه بر احساسات قومی، خوزستان را تجزیه کنند .کار شورشیان پانعربی به جایی رسید که تا برافراشتن پرچم تجزیه طلبی پیش رفته و بسیاری را کشتتد و به گروگان گرفتند. این شورشها در بهار۱۳۵۸، با رشادت نیروهای ایرانی و مشخصا آرتش و ابتکار دریادار احمد مدنی استاندار وقت و نیروهای مردمی و کمیته ها بی سرانجام ماند.
✅خرمشهر استوار بار دوم در زمان آغاز جنگ به نبردگاه ایران و یورشگران عراقی بدل شد.نبردی که از یکم مهر ۱۳۵۹ آغازو با عقب نشینی تاکتیکی مقاومت گران واشغال شهر در ۴ آبان پایان یافت. به نوشته محمد درودیان، پژوهشگر تاریخ جنگ ،عراق ابتدا برای اشغال خرمشهر دو گردان فرستاده بود، اما با مقاومت نیروهای ایرانی مجبور شد بیش از دو لشکر اعزام کند.
این ایستادگی چنان درسی به صدام داد که همه جهانیان و خود او دریافت رویای تصرف کوتاه مدت ایران و خوزستان، تخیلی بی سرانجام نیست و سپاه بعثی حتی قادر به فتح آبادان نشد و به محاصره آن بسنده کرد.
یک مقاومت ۳۴ روزه که به راستی نمادی از ایستادگی و پایداری در برابر سپاه تا دندان مسلح صدام بود و بیشک در کنار تلاش های همه نیروهای مردمی بومی و داوطلب و سپاهی، برجسته ترین نقش در این پایداری تاریخی از آن هفتصد تن از تکاوران نیروی دریایی آرتش ایران ، با فرماندهانی چون ناخدا #هوشنگ_صمدی، #حبیب_الله_سیاری، داریوش ضرغامی، علی قمری با همراهی سپاه منطقه به فرماندهی شهید محمد جهان آرا بود.که براستی در پایداری از مردم و سرزمین ایران و خرمشهر حماسه افریدند و خاطره دفاع از سنت پترزبورگ را در اذهان مورخان جنگ زنده کردند .اینک افسوس خیلی ها از جزییات آن رشادت ها ، جانبازی ها و شهادت ها خبر ندارند.
✅سومین روز پر اهمیت تاریخ خرمشهر فرجامی پرافتخار داشت. آزادی اش از چنگال اشغال گران ارتش بعث در پرتو عملیات مشترک آرتش و سپاه و نیروهای مردمی در سوم خرداد ۱۳۶۱.
آزادسازی خرمشهر در حقیقت ازهدف های مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس بود که از شامگاه یکم خرداد، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد.در پایان این نبرد افزون بر پایان بخشیدن به نوزده ماه اشغال بخشی از حساسترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربهای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد.
بسیاری رهایی خرمشهر را بزرگترین پیروزی نظامی ایران در جریان جنگ هشت ساله می دانند.
با انجام این عملیات، ایران موفق شد بیشتر اراضی اشغال شده از سوی عراق در ابتدای جنگ را بازپس بگیرد و خود را در موقعیت کاملا مسلط نظامی و تبلیغاتی و راهبردی قرار دهد.
رهایی خرمشهر، بیشک روزی است پرشکوه در تاریخ معاصر ایران و کمتر کسی است که از آن روز پرشکوه خاطرات شیرین و شادی و احساس غرور ملی گسترده ملت ایران را به یاد نداشته باشد.
روز پرافتخار سوم خرداد تا ابد در ذهن جان ایرانیان زنده خواهد ماند.
روزی که دیگر بار سند این شهر خوزستانی تا ابد برای همه مردمانملت ایران زده شد.
✍افشین جعفرزاده
سوم خرداد۱۳۹۸
----------------------
وطن یعنی گرامی مرز تا مرز / وطن یعنی حریم گیو و گودرز
وطن یعنی دل و دستی در آتش / روان و تن، کمان و تیر آرش
وطن یعنی شبح یعنی شبیخون / وطن یعنی جلال الدین و جیحون
وطن یعنی به دشمن راه بستن / به اوج آریو برزن نشستن
وطن یعنی دو دست از جان کشیدن / به تنگستان و دشتستان رسیدن
زمین شستن ز استبداد و از کین / به خون گرم در گرمابه ی فین
وطن یعنی اذان عشق گفتن / وطن یعنی غبار از عشق رفتن
نماز خون به خونین شهر خواندن / مهاجم را ز خرمشهر راندن
سپاه جان به خوزستان کشیدن / شهادت را به جان ارزان خریدن
وطن یعنی هدف یعنی شهامت / وطن یعنی شرف یعنی شهادت
وطن یعنی شهید، آزاده، جانباز / شلمچه، پاوه، سوسنگرد، اهواز
T.me/bestdiplomacy
یادمان سوم خرداد ۱۳۶۱
____
روز آزادی شهر مشاع همه ایرانیان
خرمشهر عزیز خجسته باد!
خرمشهر پیش از آزادی ازچنگال دشمن، اندکی پیش از آن سه بار نیز در صدر اخبار ایران بود.در سده پیش ( آبان ۱۲۱۶خورشیدی) ، عثمانی ها که مدعی تملک این شهر بودند، چندین بار با یورش به شهر کشتار و ویرانی افریده بودند و در پاسخ به اعتراض نمایده دولت وقت ایران ، مشیر الدوله گستاخانه چنین پاسخ داده بودند:
بندر مُحَمَّره از توابع بصره و بغداد و مُلک ماست و رعیت خود را تنبیهی کردهایم. اگر ثابت کردید که مُحَمَّره از ایران است. آن گاه از ترضیه گفت و گو کنید.!
اما آن رخداد ها فراموش شده بودند و مقدر بود این شهر مرزی ایران سه بار دیگر هم در معرض ناملایمات باشد.
ازهمان اسفند ۵۷، خرمشهر کانون نا آرامی ها شد.
✅نخست شورش مسلحانه و تجزیه طلبانه جریانهای پانعربیستی خلق عرب وابسته به حزب بعث عراق و صدام که سعی داشتند در نبودقدرت مرکزی ،با تکیه بر احساسات قومی، خوزستان را تجزیه کنند .کار شورشیان پانعربی به جایی رسید که تا برافراشتن پرچم تجزیه طلبی پیش رفته و بسیاری را کشتتد و به گروگان گرفتند. این شورشها در بهار۱۳۵۸، با رشادت نیروهای ایرانی و مشخصا آرتش و ابتکار دریادار احمد مدنی استاندار وقت و نیروهای مردمی و کمیته ها بی سرانجام ماند.
✅خرمشهر استوار بار دوم در زمان آغاز جنگ به نبردگاه ایران و یورشگران عراقی بدل شد.نبردی که از یکم مهر ۱۳۵۹ آغازو با عقب نشینی تاکتیکی مقاومت گران واشغال شهر در ۴ آبان پایان یافت. به نوشته محمد درودیان، پژوهشگر تاریخ جنگ ،عراق ابتدا برای اشغال خرمشهر دو گردان فرستاده بود، اما با مقاومت نیروهای ایرانی مجبور شد بیش از دو لشکر اعزام کند.
این ایستادگی چنان درسی به صدام داد که همه جهانیان و خود او دریافت رویای تصرف کوتاه مدت ایران و خوزستان، تخیلی بی سرانجام نیست و سپاه بعثی حتی قادر به فتح آبادان نشد و به محاصره آن بسنده کرد.
یک مقاومت ۳۴ روزه که به راستی نمادی از ایستادگی و پایداری در برابر سپاه تا دندان مسلح صدام بود و بیشک در کنار تلاش های همه نیروهای مردمی بومی و داوطلب و سپاهی، برجسته ترین نقش در این پایداری تاریخی از آن هفتصد تن از تکاوران نیروی دریایی آرتش ایران ، با فرماندهانی چون ناخدا #هوشنگ_صمدی، #حبیب_الله_سیاری، داریوش ضرغامی، علی قمری با همراهی سپاه منطقه به فرماندهی شهید محمد جهان آرا بود.که براستی در پایداری از مردم و سرزمین ایران و خرمشهر حماسه افریدند و خاطره دفاع از سنت پترزبورگ را در اذهان مورخان جنگ زنده کردند .اینک افسوس خیلی ها از جزییات آن رشادت ها ، جانبازی ها و شهادت ها خبر ندارند.
✅سومین روز پر اهمیت تاریخ خرمشهر فرجامی پرافتخار داشت. آزادی اش از چنگال اشغال گران ارتش بعث در پرتو عملیات مشترک آرتش و سپاه و نیروهای مردمی در سوم خرداد ۱۳۶۱.
آزادسازی خرمشهر در حقیقت ازهدف های مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس بود که از شامگاه یکم خرداد، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد.در پایان این نبرد افزون بر پایان بخشیدن به نوزده ماه اشغال بخشی از حساسترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربهای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد.
بسیاری رهایی خرمشهر را بزرگترین پیروزی نظامی ایران در جریان جنگ هشت ساله می دانند.
با انجام این عملیات، ایران موفق شد بیشتر اراضی اشغال شده از سوی عراق در ابتدای جنگ را بازپس بگیرد و خود را در موقعیت کاملا مسلط نظامی و تبلیغاتی و راهبردی قرار دهد.
رهایی خرمشهر، بیشک روزی است پرشکوه در تاریخ معاصر ایران و کمتر کسی است که از آن روز پرشکوه خاطرات شیرین و شادی و احساس غرور ملی گسترده ملت ایران را به یاد نداشته باشد.
روز پرافتخار سوم خرداد تا ابد در ذهن جان ایرانیان زنده خواهد ماند.
روزی که دیگر بار سند این شهر خوزستانی تا ابد برای همه مردمانملت ایران زده شد.
✍افشین جعفرزاده
سوم خرداد۱۳۹۸
----------------------
وطن یعنی گرامی مرز تا مرز / وطن یعنی حریم گیو و گودرز
وطن یعنی دل و دستی در آتش / روان و تن، کمان و تیر آرش
وطن یعنی شبح یعنی شبیخون / وطن یعنی جلال الدین و جیحون
وطن یعنی به دشمن راه بستن / به اوج آریو برزن نشستن
وطن یعنی دو دست از جان کشیدن / به تنگستان و دشتستان رسیدن
زمین شستن ز استبداد و از کین / به خون گرم در گرمابه ی فین
وطن یعنی اذان عشق گفتن / وطن یعنی غبار از عشق رفتن
نماز خون به خونین شهر خواندن / مهاجم را ز خرمشهر راندن
سپاه جان به خوزستان کشیدن / شهادت را به جان ارزان خریدن
وطن یعنی هدف یعنی شهامت / وطن یعنی شرف یعنی شهادت
وطن یعنی شهید، آزاده، جانباز / شلمچه، پاوه، سوسنگرد، اهواز
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی