🔵🔴امضا بیانیه ضد ایرانی ادعای مالکیت امارات بر جزایر سهگانه توسط بشار اسد
✍ طهمورث حسینی
در متن بیانیه کشورهای عربی شامل الجزایر، سوریه، بحرین، کومور، جیبوتی، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، لیبی، موریتانی، مراکش، عمان، فلسطین، قطر، عربستان، سومالی، سودان، تونس، امارات متحده عربی و یمن آمده است: «بر حاکمیت امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ، ابوموسی تاکید شده و از جمهوری اسلامی ایران میخواهد که به ابتکار امارات متحده عربی برای یافتن راهحلی مسالمت آمیز از طریق مذاکرات مستقیم...
اما آنچه در این میان تعجب ایرانیان را برانگیخت، امضای این بیانیه توسط عراق و سوریه بود. حضور بشار اسد در این نشست و تایید این ادعای عربی، موجب انتقاد فراوان بابت عدم توازن هزینه و فایده حضور ایران در سوریه شده است...
حضور مستشاری ایران در سوریه تاکنون بیش از هفت هزار شهید برجای گذاشته است. همچنین بیش از ۲۵ نفر از فرماندهان و مقامات نظامی کشور در این کشور جان باختهاند. حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، آخرین پرده از تنشی بود که برای اولین بار به درگیری مستقیم تهران و تلآویو منجر شد.
بهرغم کمکهای بیشائبه ایران به سوریه و درمقابل سهم بسیار ناچیز در تجارت با این کشور و استفاده از بازار آن؛ همیشه انتظار میرفت در بعد سیاسی سوریه به ایران وفادار باشد. با این حال آنچه که اخیرا در نشست شورای همکاری خلیج فارس رخ داد، بسیار تلخ بود. خبری که سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین درشبکه ایکس آن را «عبرتآموز» توصیف کرد!
اما این تمام ماجرا نیست. با پایان یافتن درگیریها در سوریه انتظار میرفت که ایران نقش پررنگی در بازسازی و تجارت در سوریه داشته باشد. رئیسجمهور ایران هم به عنوان یک مقام عالیرتبه بعد از ۱۳ سال در سوریه حضور یافت و توافقنامههای اقتصادی فراوانی میان بشار اسد و ابراهیم رئیسی به امضا رسید. با این حال به گفته کارشناسان در این حضور پرحادثه سر ایران بیکلاه مانده است.
حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده اصولگرا و انقلابی شاهین شهر در مجلس شورای اسلامی میگوید: «ما با وجود حمایتهایی که از دولت و ملت سوریه در جنگ تحمیل شده، امروز سهم ناچیزی در بازسازی سوریه داریم که این سهم هم قابل توجه نیست. کشورهایی که عامل اصلی جنگ سوریه بودند و جنگ را به این کشور تحمیل کردند امروز در بازسازی این کشور پیشگام شدهاند.» «کشورهای غربی و عوامل آنها که در منطقه به تجهیز داعش میپرداختند امروز سهم عمدهای در بازسازی سوریه را به خود اختصاص دادهاند.با این حال ما نتوانستیم در این حوزه به گونهای عمل کنیم که بتوانیم در بازسازی سوریه نقش قابل توجهی داشته باشیم و سهمی از بازار این کشور را به خود اختصاص دهیم.»
حجم تجارت جهانی سوریه حدود شش میلیارد دلار است که یک میلیارد دلار آن به صادرات و پنج میلیارد دلار آن به واردات اختصاص دارد. بررسیها نشان میدهد با وجود حجم مبادلات تجاری جهانی سوریه سهم ایران از تجارت با این کشور بسیار ناچیز است.
عبدالامیر ربیهاوی، مدیر کل دفتر غرب آسیا سازمان توسعه تجارت ایران میگوید: در سال گذشته، حجم تجارت ایران و سوریه ۲۴۵ میلیون دلار بوده که در ۱۰ ماهه سال جاری به ۱۲۰ میلیون دلار کاهش یافته است و با این شرایط سهم ایران از سبد وارداتی این کشور به کمتر از ۲ درصد رسید، از سوی دیگر در این مدت ایران ۳۴ میلیون دلار نیز از سوریه واردات داشته است.
نایب رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه نیز معتقد است که این کشور در سال 2023 یک میلیارد دلار کالا به سراسر جهان صادر و در این سال 5 میلیارد دلار کالا وارد کرده بود با این حال ارزش صادرات ایران به سوریه در این سال 250 میلیون دلار بوده است.
به رغم کمکهای بیشائبه ایران به سوریه و درمقابل سهم بسیار ناچیز در تجارت با این کشور و استفاده از بازار آن؛ همیشه انتظار میرفت در بعد سیاسی سوریه به ایران وفادار باشد. با این حال آنچه که اخیرا در نشست شورای همکاری خلیج فارس رخ داد، بسیار تلخ بود. سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین با انتشار پیامی در ایکس به بیانیه کشورهای عربی که در پایان اجلاس سران اتحادیه عرب در منامه بحرین قرائت شد، اشاره کرد: «خبری عبرتآموز! بشار اسد همراه با سایر کشورهای عربی، بیانیه حمایت از تعلق جزایر سهگانه ایرانی به امارات را امضا کرد!» بسیاری از کاربران اما این دیپلمات سابق را خطاب قرار دادند که آیا مسیر سیاستها و دیپلماسی ایران در سالهای اخیر اصلا فرصتی برای عبرتآموزی فراهم میکند؟
T.me/bestdiplomacy
✍ طهمورث حسینی
در متن بیانیه کشورهای عربی شامل الجزایر، سوریه، بحرین، کومور، جیبوتی، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، لیبی، موریتانی، مراکش، عمان، فلسطین، قطر، عربستان، سومالی، سودان، تونس، امارات متحده عربی و یمن آمده است: «بر حاکمیت امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ، ابوموسی تاکید شده و از جمهوری اسلامی ایران میخواهد که به ابتکار امارات متحده عربی برای یافتن راهحلی مسالمت آمیز از طریق مذاکرات مستقیم...
اما آنچه در این میان تعجب ایرانیان را برانگیخت، امضای این بیانیه توسط عراق و سوریه بود. حضور بشار اسد در این نشست و تایید این ادعای عربی، موجب انتقاد فراوان بابت عدم توازن هزینه و فایده حضور ایران در سوریه شده است...
حضور مستشاری ایران در سوریه تاکنون بیش از هفت هزار شهید برجای گذاشته است. همچنین بیش از ۲۵ نفر از فرماندهان و مقامات نظامی کشور در این کشور جان باختهاند. حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، آخرین پرده از تنشی بود که برای اولین بار به درگیری مستقیم تهران و تلآویو منجر شد.
بهرغم کمکهای بیشائبه ایران به سوریه و درمقابل سهم بسیار ناچیز در تجارت با این کشور و استفاده از بازار آن؛ همیشه انتظار میرفت در بعد سیاسی سوریه به ایران وفادار باشد. با این حال آنچه که اخیرا در نشست شورای همکاری خلیج فارس رخ داد، بسیار تلخ بود. خبری که سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین درشبکه ایکس آن را «عبرتآموز» توصیف کرد!
اما این تمام ماجرا نیست. با پایان یافتن درگیریها در سوریه انتظار میرفت که ایران نقش پررنگی در بازسازی و تجارت در سوریه داشته باشد. رئیسجمهور ایران هم به عنوان یک مقام عالیرتبه بعد از ۱۳ سال در سوریه حضور یافت و توافقنامههای اقتصادی فراوانی میان بشار اسد و ابراهیم رئیسی به امضا رسید. با این حال به گفته کارشناسان در این حضور پرحادثه سر ایران بیکلاه مانده است.
حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده اصولگرا و انقلابی شاهین شهر در مجلس شورای اسلامی میگوید: «ما با وجود حمایتهایی که از دولت و ملت سوریه در جنگ تحمیل شده، امروز سهم ناچیزی در بازسازی سوریه داریم که این سهم هم قابل توجه نیست. کشورهایی که عامل اصلی جنگ سوریه بودند و جنگ را به این کشور تحمیل کردند امروز در بازسازی این کشور پیشگام شدهاند.» «کشورهای غربی و عوامل آنها که در منطقه به تجهیز داعش میپرداختند امروز سهم عمدهای در بازسازی سوریه را به خود اختصاص دادهاند.با این حال ما نتوانستیم در این حوزه به گونهای عمل کنیم که بتوانیم در بازسازی سوریه نقش قابل توجهی داشته باشیم و سهمی از بازار این کشور را به خود اختصاص دهیم.»
حجم تجارت جهانی سوریه حدود شش میلیارد دلار است که یک میلیارد دلار آن به صادرات و پنج میلیارد دلار آن به واردات اختصاص دارد. بررسیها نشان میدهد با وجود حجم مبادلات تجاری جهانی سوریه سهم ایران از تجارت با این کشور بسیار ناچیز است.
عبدالامیر ربیهاوی، مدیر کل دفتر غرب آسیا سازمان توسعه تجارت ایران میگوید: در سال گذشته، حجم تجارت ایران و سوریه ۲۴۵ میلیون دلار بوده که در ۱۰ ماهه سال جاری به ۱۲۰ میلیون دلار کاهش یافته است و با این شرایط سهم ایران از سبد وارداتی این کشور به کمتر از ۲ درصد رسید، از سوی دیگر در این مدت ایران ۳۴ میلیون دلار نیز از سوریه واردات داشته است.
نایب رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه نیز معتقد است که این کشور در سال 2023 یک میلیارد دلار کالا به سراسر جهان صادر و در این سال 5 میلیارد دلار کالا وارد کرده بود با این حال ارزش صادرات ایران به سوریه در این سال 250 میلیون دلار بوده است.
به رغم کمکهای بیشائبه ایران به سوریه و درمقابل سهم بسیار ناچیز در تجارت با این کشور و استفاده از بازار آن؛ همیشه انتظار میرفت در بعد سیاسی سوریه به ایران وفادار باشد. با این حال آنچه که اخیرا در نشست شورای همکاری خلیج فارس رخ داد، بسیار تلخ بود. سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین با انتشار پیامی در ایکس به بیانیه کشورهای عربی که در پایان اجلاس سران اتحادیه عرب در منامه بحرین قرائت شد، اشاره کرد: «خبری عبرتآموز! بشار اسد همراه با سایر کشورهای عربی، بیانیه حمایت از تعلق جزایر سهگانه ایرانی به امارات را امضا کرد!» بسیاری از کاربران اما این دیپلمات سابق را خطاب قرار دادند که آیا مسیر سیاستها و دیپلماسی ایران در سالهای اخیر اصلا فرصتی برای عبرتآموزی فراهم میکند؟
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 مشخصات بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش
بالگرد حامل رئیس جمهوری اسلامی و همراهان او مدل "بل۲۱۲" ساخت شرکت بل آمریکا، دوموتوره Twin pack، با قابلیت جابهجایی ۱۴ نفر و ۱۷ متر طول و ۳ متر ارتفاع بوده است.
این هلیکوپتر قابلیت جابهجایی حدود ۵ تن وزن را دارد، با سرعت کروز ۱۹۰ کیلومتر، شعاع پروازی حدود ۴۵۰ کیلومتر و سقف پروازی ۱۷هزار پا.
🔦اکونومیست فارسی
@bestdiplomacy
بالگرد حامل رئیس جمهوری اسلامی و همراهان او مدل "بل۲۱۲" ساخت شرکت بل آمریکا، دوموتوره Twin pack، با قابلیت جابهجایی ۱۴ نفر و ۱۷ متر طول و ۳ متر ارتفاع بوده است.
این هلیکوپتر قابلیت جابهجایی حدود ۵ تن وزن را دارد، با سرعت کروز ۱۹۰ کیلومتر، شعاع پروازی حدود ۴۵۰ کیلومتر و سقف پروازی ۱۷هزار پا.
🔦اکونومیست فارسی
@bestdiplomacy
در صورت #فوت، عزل، استعفاء، غيبت، يا بيماري بيش از دو ماه رئيس جمهور و يا در موردي كه مدت رياست جمهوري پايان يافته و رئيس جمهور جديد بر اثر موانعي هنوز انتخاب نشده و يا امور ديگري از اين قبيل، معاون اول رئيس جمهور با موافقت رهبري اختيارات و مسووليتهاي وي را برعهده ميگيرد و شورائي متشكل از رئيس مجلس و رئيس قوه قضائيه و #معاون_اول رئيس جمهور موظف است ترتيبي دهد كه حداكثر ظرف مدت پنجاه روز رئيس جمهور جديد انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول و يا امور ديگري كه مانع انجام وظايف وي گردد و نيز در صورتي كه رئيس جمهور معاون اول نداشته باشد مقام رهبري فرد ديگري را به جاي او منصوب مي كند.»
🔦اصل ۱۳۱ قانون اساسی
@bestdiplomacy
🔦اصل ۱۳۱ قانون اساسی
@bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴 علی دهباشی مدیر نشریه بخارا: بین زندان اوین و گرینکارت آمریکا، اوین را انتخاب میکنم
من هم هرچه بیشتر ناامید میشوم، بیشتر برای ایران کار میکنم. یعنی برعکس بعضیها که در این شرایط از ایران میروند؛ یعنی اگر الان ازاین در بیایند داخل و بگویند این حکم اوین واین گرین کارت آمریکا، درجا اوین را انتخاب میکنم! هرگز و هیچ وقت از زندگی در ایران پشیمان نمیشوم.
وقتی که ما را در دادگاه فرهنگ و رسانه بردند، همین آقای منصوری (قاضی) که در یوگسلاوی(رومانی) کشته شد، از ما بازجویی میکرد. مدام به من میگفت اعتراف کن اين کار را انجام دادی ولی پشیمان هستی. پیاده از میدان ارگ تا پارک شهر میرفتم. بعد جوراب هایم را درمیآوردم وپایم را در جوی آب روان میگذاشتم و با خودم فکر میکردم که کجا بروم و چه کار کنم؟
آن زمان هنوز طالبان به افغانستان نیامده بود. تصمیم گرفتم به افغانستان یا تاجیکستان بروم. یعنی اگر فشار زیادی بیاورند، به آنجا بروم. خارج از حوزهٔ تمدنی نمیتوانم باشم. غرب هیچ جذابیت شغلی و مالی و کاری برای من ندارد. هرکسی هر کجا که هست، باید برای ایران کار کند و سربر این خاک بگذارد و برود./رادیو مضمون
@bestdiplomacy
من هم هرچه بیشتر ناامید میشوم، بیشتر برای ایران کار میکنم. یعنی برعکس بعضیها که در این شرایط از ایران میروند؛ یعنی اگر الان ازاین در بیایند داخل و بگویند این حکم اوین واین گرین کارت آمریکا، درجا اوین را انتخاب میکنم! هرگز و هیچ وقت از زندگی در ایران پشیمان نمیشوم.
وقتی که ما را در دادگاه فرهنگ و رسانه بردند، همین آقای منصوری (قاضی) که در یوگسلاوی(رومانی) کشته شد، از ما بازجویی میکرد. مدام به من میگفت اعتراف کن اين کار را انجام دادی ولی پشیمان هستی. پیاده از میدان ارگ تا پارک شهر میرفتم. بعد جوراب هایم را درمیآوردم وپایم را در جوی آب روان میگذاشتم و با خودم فکر میکردم که کجا بروم و چه کار کنم؟
آن زمان هنوز طالبان به افغانستان نیامده بود. تصمیم گرفتم به افغانستان یا تاجیکستان بروم. یعنی اگر فشار زیادی بیاورند، به آنجا بروم. خارج از حوزهٔ تمدنی نمیتوانم باشم. غرب هیچ جذابیت شغلی و مالی و کاری برای من ندارد. هرکسی هر کجا که هست، باید برای ایران کار کند و سربر این خاک بگذارد و برود./رادیو مضمون
@bestdiplomacy
دیپلماسی
🔵🔴 علی دهباشی مدیر نشریه بخارا: بین زندان اوین و گرینکارت آمریکا، اوین را انتخاب میکنم من هم هرچه بیشتر ناامید میشوم، بیشتر برای ایران کار میکنم. یعنی برعکس بعضیها که در این شرایط از ایران میروند؛ یعنی اگر الان ازاین در بیایند داخل و بگویند این حکم…
پربازدیدترین #مطلب_ماه کانال دیپلماسی
مطلبی که یکی از بیشترین قلبها را از مخاطبان دیپلماسی گرفت
مطلبی که یکی از بیشترین قلبها را از مخاطبان دیپلماسی گرفت
درسی که این روزها آموختم این است که کشور ما شبیه گربهای شده که بیرحمانه بچههایش را میخورد.
بچهها هم ماهیوار سر از تخم درمیآورند و بزرگترها کوچکترها را میخورند.
حالا به کشورمان که خوب نگاه میکنیم، میبینیم عالم غریبی است، عالمی خطرناک و امن، سخت و آسان، عاشق و کینهتوز، سیر و گرسنه، ولی هرچه هست کشور ماست.
موضوع هم همینجاست. این کشور واقعاً مال ماست. ولی چهطور و چهوقت؟ دقیقاً متعلق به کدام یک از ماست؟ با من موافقید که جملۀ «این کشور مال ماست» معناهای زیادی در دل خود دارد؟
از کتابِ «جنگ در سرزمین مصر»
یوسف القعید
ترجمهٔ ادریس امینی
@bestdiplomacy
درسی که این روزها آموختم این است که کشور ما شبیه گربهای شده که بیرحمانه بچههایش را میخورد.
بچهها هم ماهیوار سر از تخم درمیآورند و بزرگترها کوچکترها را میخورند.
حالا به کشورمان که خوب نگاه میکنیم، میبینیم عالم غریبی است، عالمی خطرناک و امن، سخت و آسان، عاشق و کینهتوز، سیر و گرسنه، ولی هرچه هست کشور ماست.
موضوع هم همینجاست. این کشور واقعاً مال ماست. ولی چهطور و چهوقت؟ دقیقاً متعلق به کدام یک از ماست؟ با من موافقید که جملۀ «این کشور مال ماست» معناهای زیادی در دل خود دارد؟
از کتابِ «جنگ در سرزمین مصر»
یوسف القعید
ترجمهٔ ادریس امینی
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴بهرام بیضایی در دانشگاه استنفورد آمریکا:
👈تنها امیدم به #آگاهی در جامعه است
👈نجات دهنده ای غیر از خود ما نیست.....
@bestdiplomacy
👈تنها امیدم به #آگاهی در جامعه است
👈نجات دهنده ای غیر از خود ما نیست.....
@bestdiplomacy
در لحظات عطف تاریخی بهنظر میرسد ناگهان شکافی در دیوار انسداد و چیرگیِ حاکم بر وضعیت ایجاد میشود.
لحظهای است که همهی تضادها و تناقضهایی که سالها روی هم انباشته شده رخ نشان میدهند و بهاکنون احضار میشوند.
تاریخ فراخوانده میشود تا بارِ دیگر داوری کند.
روحِ زمانه به سخن در میآید./کانال آسیمگی
@bestdiplomacy
لحظهای است که همهی تضادها و تناقضهایی که سالها روی هم انباشته شده رخ نشان میدهند و بهاکنون احضار میشوند.
تاریخ فراخوانده میشود تا بارِ دیگر داوری کند.
روحِ زمانه به سخن در میآید./کانال آسیمگی
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴دکترحسین راغفر: دولت، مجلس و قوه قضائیه در کشور کارهای نیستند
انحصارهای قدرت و ثروت در جامعه شکل گرفته است
با انحصارهای موجود راهکاری وجود ندارد
دولتها در جیب قدرتهای انحصاریاند
طیف زیادی از انسانهای شایسته نمی توانند بروند مجلس چون صلاحیتش را نهادهای که قدرت و ثروت را در اختیار دارند باید تایید کنند لذا از رفتن به مجلس محروم می شوند/فراز
@bestdiplomacy
انحصارهای قدرت و ثروت در جامعه شکل گرفته است
با انحصارهای موجود راهکاری وجود ندارد
دولتها در جیب قدرتهای انحصاریاند
طیف زیادی از انسانهای شایسته نمی توانند بروند مجلس چون صلاحیتش را نهادهای که قدرت و ثروت را در اختیار دارند باید تایید کنند لذا از رفتن به مجلس محروم می شوند/فراز
@bestdiplomacy
🔵🔴سه نکته درباره حادثه اخیر
✍️سرمقاله هممیهن
اول خرداد ۱۴۰۳
سرمقاله امروز را با تسلیتِ درگذشت آقای رئیسی و هیئت همراه آغاز میکنیم. رخدادی که واکنشهای گسترده داخلی و خارجی را در پی داشت و سران کشورها و شخصیتها و جریانات مختلف سیاسی، حوزوی، فرهنگی و علمی کشور با انتشار پیامهایی تأثر و تأسف خود را نسبت به آن، اعلام کردند.
این واکنشهای گسترده داخلی و خارجی البته میتواند فرصتی برای تقویت وحدت و انسجام در داخل کشور و نیز کاهش تهدیدها و فشارها در سطح منطقهای و بینالمللی باشد که در روزهای آینده بیشتر درباره آن سخن خواهیم گفت.
اما درباره خود سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور چند نکته وجود دارد که جا دارد اکنون که دستور پیگیری علل حادثه از سوی ریاست ستادکل نیروهای مسلح نیز صادر شده، مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
اولین مورد تأسفبار که در هر حادثه و رخداد مهمی تکرار میشود، به نحوه اطلاعرسانی رسمی مربوط میشود. این مشکل اساسی در ساختار اطلاعرسانی ایران است که هیچگاه نتوانسته یک سخنگوی معین برای هر بحرانی تعیین و تمام اطلاعات از طرف وی منتشر شود. در نتیجه هرکس برای خودشیرینی یا از روی احساس مسئولیت، هر رطب و یابسی را به هم میبافد و راست و دروغ را به نام خبر منتشر میکند و همین پدیده موجب شکلگیری شایعات عجیب و غریب میشود.
این پدیده نامیمون، پیش از این در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز بهوضوح دیده میشد که انواع اخبار خلاف واقع و جعلی از سوی خبرگزاریها و منابع رسمی منتشر شد که بهوضوح موجب بیاعتمادی مردم به نظام اطلاعرسانی رسمی شد.
جالب است که در سانحه اخیر نیز اعلام شد که مسئولین قضایی برخی فعالان رسانهای را که با تولید محتوا درباره وقوع این حادثه، اخبار کذبی منتشر کردهاند، احضار کردهاند و به آنان تذکر داده شده است. درحالیکه بخش مهمی از این اخبار کذب از سوی دستاندرکاران و رسانههای رسمی منتشر میشد و حتی در روز بعد هم ادامه یافت. اخباری که موجب وهن نظام اطلاعرسانی کشور است و علت آن نیز فقدان مرجعیت واحد رسمی برای اطلاعرسانی در اینگونه موارد است.
نمونههایی چون حرکت رئیسجمهور پس از سانحه با خودرو به سوی تبریز، سلامت بودن حال آقای رئیسی، صحبت تلفنی با برخی افراد هیئت پس از حادثه، برگزاری جلسه شورایعالی امنیت ملی و.... نمونههایی از این خبررسانی ناامیدکننده هستند.
تحلیل این وضعیت رسانهای ما را به نقطه ضعف اصلی ساختار موجود رهنمون میکند. موضوع دوم، عدم تمایز میان احساسات فردی با مسائل کلان کشور است. طبیعتاً، قرار نیست که همه مردم نسبت به چنین رخدادهایی یکسان احساسات خود را بروز دهند، همچنان که در مواجهه با فوت افراد عادی هم این قاعده را رعایت میکنیم.
بهطور قطع، اغلب مردم از وضعیت کنونی کشور ناراضی هستند و نسبت به دولت و ریاستجمهوری هم نقدهای جدی دارند. با این ملاحظات، واکنشهای ما نسبت به مسائل کلان کشور باید تابع معیارهای عقلانی و منافع ملی باشد.
موضوع سوم که بیارتباط با دو موضوع قبلی نیست، ضرورت توضیح کافی درباره علل و چرایی وقوع این حادثه است. ارجاع به اینکه پاسخ به چرایی این رخداد، زمانبر است؛ کافی نیست. این درست است که پاسخ نهایی و مستدل نیازمند زمان کافی است. ولی رفع برخی از ابهامات خبری و ارائه اخبار دقیق، مقدمه لازم برای منتظر بودن شنیدن گزارش نهایی است. در غیر این صورت، پذیرش شایعات و اخبار بر اذهان مردم غلبه خواهد کرد و مانع از پذیرش هر گزارش مستند و دقیقی خواهد شد./هم میهن
T.me/bestdiplomacy
✍️سرمقاله هممیهن
اول خرداد ۱۴۰۳
سرمقاله امروز را با تسلیتِ درگذشت آقای رئیسی و هیئت همراه آغاز میکنیم. رخدادی که واکنشهای گسترده داخلی و خارجی را در پی داشت و سران کشورها و شخصیتها و جریانات مختلف سیاسی، حوزوی، فرهنگی و علمی کشور با انتشار پیامهایی تأثر و تأسف خود را نسبت به آن، اعلام کردند.
این واکنشهای گسترده داخلی و خارجی البته میتواند فرصتی برای تقویت وحدت و انسجام در داخل کشور و نیز کاهش تهدیدها و فشارها در سطح منطقهای و بینالمللی باشد که در روزهای آینده بیشتر درباره آن سخن خواهیم گفت.
اما درباره خود سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور چند نکته وجود دارد که جا دارد اکنون که دستور پیگیری علل حادثه از سوی ریاست ستادکل نیروهای مسلح نیز صادر شده، مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
اولین مورد تأسفبار که در هر حادثه و رخداد مهمی تکرار میشود، به نحوه اطلاعرسانی رسمی مربوط میشود. این مشکل اساسی در ساختار اطلاعرسانی ایران است که هیچگاه نتوانسته یک سخنگوی معین برای هر بحرانی تعیین و تمام اطلاعات از طرف وی منتشر شود. در نتیجه هرکس برای خودشیرینی یا از روی احساس مسئولیت، هر رطب و یابسی را به هم میبافد و راست و دروغ را به نام خبر منتشر میکند و همین پدیده موجب شکلگیری شایعات عجیب و غریب میشود.
این پدیده نامیمون، پیش از این در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز بهوضوح دیده میشد که انواع اخبار خلاف واقع و جعلی از سوی خبرگزاریها و منابع رسمی منتشر شد که بهوضوح موجب بیاعتمادی مردم به نظام اطلاعرسانی رسمی شد.
جالب است که در سانحه اخیر نیز اعلام شد که مسئولین قضایی برخی فعالان رسانهای را که با تولید محتوا درباره وقوع این حادثه، اخبار کذبی منتشر کردهاند، احضار کردهاند و به آنان تذکر داده شده است. درحالیکه بخش مهمی از این اخبار کذب از سوی دستاندرکاران و رسانههای رسمی منتشر میشد و حتی در روز بعد هم ادامه یافت. اخباری که موجب وهن نظام اطلاعرسانی کشور است و علت آن نیز فقدان مرجعیت واحد رسمی برای اطلاعرسانی در اینگونه موارد است.
نمونههایی چون حرکت رئیسجمهور پس از سانحه با خودرو به سوی تبریز، سلامت بودن حال آقای رئیسی، صحبت تلفنی با برخی افراد هیئت پس از حادثه، برگزاری جلسه شورایعالی امنیت ملی و.... نمونههایی از این خبررسانی ناامیدکننده هستند.
تحلیل این وضعیت رسانهای ما را به نقطه ضعف اصلی ساختار موجود رهنمون میکند. موضوع دوم، عدم تمایز میان احساسات فردی با مسائل کلان کشور است. طبیعتاً، قرار نیست که همه مردم نسبت به چنین رخدادهایی یکسان احساسات خود را بروز دهند، همچنان که در مواجهه با فوت افراد عادی هم این قاعده را رعایت میکنیم.
بهطور قطع، اغلب مردم از وضعیت کنونی کشور ناراضی هستند و نسبت به دولت و ریاستجمهوری هم نقدهای جدی دارند. با این ملاحظات، واکنشهای ما نسبت به مسائل کلان کشور باید تابع معیارهای عقلانی و منافع ملی باشد.
موضوع سوم که بیارتباط با دو موضوع قبلی نیست، ضرورت توضیح کافی درباره علل و چرایی وقوع این حادثه است. ارجاع به اینکه پاسخ به چرایی این رخداد، زمانبر است؛ کافی نیست. این درست است که پاسخ نهایی و مستدل نیازمند زمان کافی است. ولی رفع برخی از ابهامات خبری و ارائه اخبار دقیق، مقدمه لازم برای منتظر بودن شنیدن گزارش نهایی است. در غیر این صورت، پذیرش شایعات و اخبار بر اذهان مردم غلبه خواهد کرد و مانع از پذیرش هر گزارش مستند و دقیقی خواهد شد./هم میهن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای مهدی پازوکی از مقایسه توانایی و سواد مسئولان قبل و بعد انقلاب که شنیدنی است!
بهترین برنامه اقتصادی ایران قبل انقلاب برنامه چهارم بود بین۱۳۴۶تا۱۳۵۱
@bestdiplomacy
#آگاهی_بخش
بهترین برنامه اقتصادی ایران قبل انقلاب برنامه چهارم بود بین۱۳۴۶تا۱۳۵۱
@bestdiplomacy
#آگاهی_بخش
🔵🔴 صداقت دروغ سیاست
گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که امانوئل_کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم:
گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم.
بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار (Explicit) از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی (implicit) از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن (Body Language) و لحن کلام (Prosody) او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.
➖اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است.
●در کتاب 1984 ، جورج_اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه اي وجود دارد به نام وزارت حقيقت كه بر خلاف نامش، وظيفه اش پنهان كردن حقيقت و انتشار دروغ است.
دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقيقت و پرده برداري از دروغ تبديل به يك همل سياسي مي شود و شما با نه گفتن به دروغ هاي بزرگ و كلان روايت ها يك اپوزيسيون محسوب مي شويد!
هاناآرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد:
"هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوينده ي حقيقت حتي اگر به دنبال كسب قدرت يا هيچ منفعتي ديگر هم نباشد يك كنشگر سياسي محسوب مي شود .
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید.
✍دکتر محمد رضا سرگلزایی
T.me/bestdiplomacy
گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که امانوئل_کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم:
گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم.
بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار (Explicit) از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی (implicit) از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن (Body Language) و لحن کلام (Prosody) او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.
➖اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است.
●در کتاب 1984 ، جورج_اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه اي وجود دارد به نام وزارت حقيقت كه بر خلاف نامش، وظيفه اش پنهان كردن حقيقت و انتشار دروغ است.
دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقيقت و پرده برداري از دروغ تبديل به يك همل سياسي مي شود و شما با نه گفتن به دروغ هاي بزرگ و كلان روايت ها يك اپوزيسيون محسوب مي شويد!
هاناآرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد:
"هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوينده ي حقيقت حتي اگر به دنبال كسب قدرت يا هيچ منفعتي ديگر هم نباشد يك كنشگر سياسي محسوب مي شود .
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید.
✍دکتر محمد رضا سرگلزایی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔦 ۶۴/۲ درصد افراد با تحصیلات دانشگاهی از شرایط سیاسی #ناراضیاند
🔹 آمار در افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)،
ابتدایی (۵۲/۱)
و #بیسوادها (۳۰/۵) بوده است.
👈بیشترین رضایت از بهبود وضعیت سیاسی ۳۰/۵درصدبین بیسوادهاست،
🔦کمترین (۲۰درصد) بین دانشگاهرفتهها.
🔹توضیح بیشتری لازم نیست.
🔹منبع :موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران.
@bestdiplomacy
🔹 آمار در افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)،
ابتدایی (۵۲/۱)
و #بیسوادها (۳۰/۵) بوده است.
👈بیشترین رضایت از بهبود وضعیت سیاسی ۳۰/۵درصدبین بیسوادهاست،
🔦کمترین (۲۰درصد) بین دانشگاهرفتهها.
🔹توضیح بیشتری لازم نیست.
🔹منبع :موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران.
@bestdiplomacy
🔵🔴ضرورتِ تدوینِ نظریۀ بقای ایران
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
در بیان چیستی و ماهیتِ ایران، من همیشه روی این مسئله تأکید داشتم که ایران یک مفهوم است. مفهومی که آبستنِ مفاهیم دیگر است. بنابراین ایران یک نام خاصِ صرفاً جغرافیایی نیست و در طی تاریخ، مفاهیمی وارد آن شده است.
هنگامی که از عبارت « ما ایرانیها» صحبت به میان آید، یعنی «ملت ایران». پس ملت هممفهومِ ایران است. همانطور که دولتِ ایران هم جزئی از خود مفهومِ ایران بود.
هنگامیکه ابنمقفع در ۱۲۰ هجری، کتابِ نامه تنسر را از پهلوی ترجمه میکند، در آغازش از «ایرانشهر» صحبت میکند. یعنی من دارم در مورد یک واقعیتی صحبت میکنم که از جهانِ باستان پایهگذاری شده و وقتی من میگویم ایرانشهر، یعنی ملت ایران یعنی سرزمین ایران، یعنی دولت ایران.
«ایران» به بیان کارل اشمیت در رسالۀ الهیاتِ سیاسی، یک کلمه Pregnant است، یعنی آبستنِ مفاهیمِ بسیار دیگری است. مضمونِ «ملت» و «وحدت ملی» داخلِ مفهومِ ایران بود، بنابراین ما همانند اروپاییها به مفاهیم جدید برای ملتسازی نیازی نداشتیم.
موضوعِ تنوع در ایران، مسئلۀ گستردگی جغرافیایی آن و قبض و بسط جغرافیا و بسیاری دیگر از مسائل، همگی نیازمند دقت نظر و نظریه است. ما نیازمندِ یک نظریۀ بقای کشور ایران هستیم. زیرا تا زمانی که این مسائل را به صورت تئوریک نفهمیم، تداومِ بقایمان به مخاطره میافتد. این در حالی است که تئوریهای معارضِ اندیشۀ بقای سرزمینی ما، همانطور که از نامش پیدا است، «نظریه» هستند و یا خود را به نظریه تبدیل کردهاند.
نظریهسازی از سرمایهای که موجبِ بقای ما شده در جهانی که نظریههای پُست مدرن و... وجود دارند، بسیار ضروری است، زیرا تا وقتی که از «سرمایه» به «نظریه» تبدیل نشود، بنیانهای معنوی بقای کشور تهدید خواهند شد و اگر به این مرحله برسیم، در آن صورت تهدید بنیانهای مادی خیلی آسان خواهد بود.
من سعی کردهام در برخی از آثارم بنیانهای این نظریه را تدوین کنم و اصولی برای آن تنظیم کنم تا مقدمهای بر اندیشیدن درونِ ایرانشهر به شمار بیاید.
🔴 پینوشت:
از گزارش نشستی در مرکز مطالعات و آموزش، ۱۳۹۵ خورشیدی/کانال ایران دل
T.me/bestdiplomacy
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
در بیان چیستی و ماهیتِ ایران، من همیشه روی این مسئله تأکید داشتم که ایران یک مفهوم است. مفهومی که آبستنِ مفاهیم دیگر است. بنابراین ایران یک نام خاصِ صرفاً جغرافیایی نیست و در طی تاریخ، مفاهیمی وارد آن شده است.
هنگامی که از عبارت « ما ایرانیها» صحبت به میان آید، یعنی «ملت ایران». پس ملت هممفهومِ ایران است. همانطور که دولتِ ایران هم جزئی از خود مفهومِ ایران بود.
هنگامیکه ابنمقفع در ۱۲۰ هجری، کتابِ نامه تنسر را از پهلوی ترجمه میکند، در آغازش از «ایرانشهر» صحبت میکند. یعنی من دارم در مورد یک واقعیتی صحبت میکنم که از جهانِ باستان پایهگذاری شده و وقتی من میگویم ایرانشهر، یعنی ملت ایران یعنی سرزمین ایران، یعنی دولت ایران.
«ایران» به بیان کارل اشمیت در رسالۀ الهیاتِ سیاسی، یک کلمه Pregnant است، یعنی آبستنِ مفاهیمِ بسیار دیگری است. مضمونِ «ملت» و «وحدت ملی» داخلِ مفهومِ ایران بود، بنابراین ما همانند اروپاییها به مفاهیم جدید برای ملتسازی نیازی نداشتیم.
موضوعِ تنوع در ایران، مسئلۀ گستردگی جغرافیایی آن و قبض و بسط جغرافیا و بسیاری دیگر از مسائل، همگی نیازمند دقت نظر و نظریه است. ما نیازمندِ یک نظریۀ بقای کشور ایران هستیم. زیرا تا زمانی که این مسائل را به صورت تئوریک نفهمیم، تداومِ بقایمان به مخاطره میافتد. این در حالی است که تئوریهای معارضِ اندیشۀ بقای سرزمینی ما، همانطور که از نامش پیدا است، «نظریه» هستند و یا خود را به نظریه تبدیل کردهاند.
نظریهسازی از سرمایهای که موجبِ بقای ما شده در جهانی که نظریههای پُست مدرن و... وجود دارند، بسیار ضروری است، زیرا تا وقتی که از «سرمایه» به «نظریه» تبدیل نشود، بنیانهای معنوی بقای کشور تهدید خواهند شد و اگر به این مرحله برسیم، در آن صورت تهدید بنیانهای مادی خیلی آسان خواهد بود.
من سعی کردهام در برخی از آثارم بنیانهای این نظریه را تدوین کنم و اصولی برای آن تنظیم کنم تا مقدمهای بر اندیشیدن درونِ ایرانشهر به شمار بیاید.
🔴 پینوشت:
از گزارش نشستی در مرکز مطالعات و آموزش، ۱۳۹۵ خورشیدی/کانال ایران دل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
4_5941699624627602962.mp4
2.3 MB
سیزده سال از مرگ ورزشکاری گذشت که چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب در برابر قدرتهای حاکم سرخم نکرد
روحش شاد
یادش گرامی
#ناصرحجازی
@bestdiplomacy
روحش شاد
یادش گرامی
#ناصرحجازی
@bestdiplomacy