گفتیم و نوشتیم که هزینه های ورود به جنگ برای هر دو طرف آنچنان بالاست که دو بازیگر همچنان در منطقه خاکستری باقی خواهند ماند؛اقدام امروز اسرائیل هم از حیث ابهام و هم از حیث اقدامی زیر آستانه جنگ بوضوح در منطقه خاکستری تعریف می شد(اسرائیل حتی دوباره استارت عملیات های بی نام و نشان اش را در سوریه و شام زد)؛ایران هم با بیان اینکه پاسخی نخواهیم داد چرا که مشخص نیست چه کشوری این عملیات را انجام داده است؛اشتیاق زیادش را برای تداوم بازی در منطقه خاکستری اعلام کرد.اما راستی معادله برقرار نشد؛پس باید در جست و جو و مکاشفه اقداماتی بیرون از میادین عملیاتی باشیم.اسرائیلی ها ضمن داشتن انگیزه های قوی برای باقی ماندن در منطقه خاکستری؛ با نشان دادن اراده به تشدید تنش امتیازاتی از طرف مقابل اخذ کرده اند؛باید نشست و دید که ماحصل این بده بستان راهبردی چه بوده است؟ائتلاف راهبردی به جای تک روی راهبردی می تواند یکی از امتیازات اخذ شده اسراییل از متحدان اش باشد./مطالعات ایران
@IRANPOLITICALSTUDIES
T.me/bestdiplomacy
@IRANPOLITICALSTUDIES
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 کمک های عظیم ایالات متحده به متحدانش در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد!
🇺🇦 اوکراین ۶۱ میلیارد دلار
🇮🇱 اسرائیل ۲۶ میلیارد دلار
🇹🇼 تایوان ۸ میلیارد دلار
💵جمع کل: ۹۵ میلیارد دلار
🔦ترامپ و حامیانش مخالف کمک در این سطح به اکراین بودند ولی این کمک و تصویبش بسیار مهم بود
@bestdiplomacy
🇺🇦 اوکراین ۶۱ میلیارد دلار
🇮🇱 اسرائیل ۲۶ میلیارد دلار
🇹🇼 تایوان ۸ میلیارد دلار
💵جمع کل: ۹۵ میلیارد دلار
🔦ترامپ و حامیانش مخالف کمک در این سطح به اکراین بودند ولی این کمک و تصویبش بسیار مهم بود
@bestdiplomacy
🔵🔴فارن پالیسی: ایران و اسرائیل می خواهند از این مرحله تنش عبور کنند
🔹تل آویو به دنبال تهدید ایران بدون تشدید تنش فعلی بود
🔹بی ثباتی در وضعیت رابطه میان تهران و تل آویو باقی می ماند
🔹الکس واتانکا، مدیر برنامه ایران در مؤسسه خاورمیانه گفت: اسرائیلی ها با هدف قرار دادن اصفهان، دقیقا همان کاری را کردند که ایران انجام داد: نشان دادن دامنه توانایی خود برای ضربه زدن به دیگری. من فکر میکنم در حال حاضر ما در این مرحله پیامرسانی بسیار خطرناک دو طرف به هم هستیم، اما لزوماً نیازی نیست که در جهت جنگ همهجانبه یا حتی تشدید بیشتر باشد./ جماران
@bestdiplomacy
🔹تل آویو به دنبال تهدید ایران بدون تشدید تنش فعلی بود
🔹بی ثباتی در وضعیت رابطه میان تهران و تل آویو باقی می ماند
🔹الکس واتانکا، مدیر برنامه ایران در مؤسسه خاورمیانه گفت: اسرائیلی ها با هدف قرار دادن اصفهان، دقیقا همان کاری را کردند که ایران انجام داد: نشان دادن دامنه توانایی خود برای ضربه زدن به دیگری. من فکر میکنم در حال حاضر ما در این مرحله پیامرسانی بسیار خطرناک دو طرف به هم هستیم، اما لزوماً نیازی نیست که در جهت جنگ همهجانبه یا حتی تشدید بیشتر باشد./ جماران
@bestdiplomacy
🔵🔴 حلالیتطلبیدن یا عذرخواهی
چند ماه پیش یک استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران فوت کرد. او گرایشات مذهبی قوی داشت و در دوران انقلاب دانشجو بوده و بههمراه تعدادی از همکلاسیهایش دهها استاد باسواد و کاربلد را از دانشگاه اخراج کردند و بعدها خودشان بدون هیچ مانع و زحمتی جای همان استادان اخراجی نشستند و شدند استاد دانشگاه تهران. میگفتند وی آخر عمر از کسانی که بهواسطه ایشان خسارتی به آنها وارد شده، حلالیت طلبیده تا شاید آن دنیایش آباد شود.
چند وقت پیش هم وزیر نفت یکی از دولتهای پیشین فوت کرد. یکی دو روز قبل از مرگش از سوی ایشان توئیتی پخش شد که از مردم ایران حلالیت طلبید. تا احتمالا به باور خود در آن دنیا در حین عبور از پل صراط پایش نلرزد و به بهشت برین خداوند برود.
اخیراً هم مشاور یکی از رئیسجمهورهای سابق گفته است زمانی که سوزن پنج سانتی را برای تخلیه آب اطراف ریه به بدنش فرو کردهاند، دلش خواسته از یکی حلالیت بطلبد یاد وزیر خارجه افتاده و در توییتر از ایشان حلالیت طلبیده!
در امور اجتماعی - سیاسی، حلالیتطلبیدن معنی ندارد. هم آن استاد دانشگاه و دوستانش و هم وزرای خطاکار و هم کسانی که به دروغ داستانهایی بافتند تا نمایندگان منتخب مردم را نابود و میلیونها رایدهنده را ناامید کنند و هستی و آیندهی یک ملت تباه شود، آیا با حلالیتطلبیدن مساله حل میشود؟
به نظر من حلالیتطلبیدن باز نوعیخودخواهی است. فرد به فکر جامعه و خسارتهایش نیست، به فکر آخرت و ترس از جهنم است. اگر اعتقادی به آخرت نداشنند اصلا حلالیت هم نمیخواستند. مثل مسئولان کشورهای کمونیستی و ازجمله مسئولان شوروی سابق که هزاران ظلم و ستم کردند و حتی اعتقاد داشتند مردمشان لیاقت ایشان را ندارند! و تا لب مرگشان به ریش مردم خندیدند.
در امور اجتماعی حلالیتطلبیدن موضوعیت ندارد. بدون شایستگی پستهای مهم را اشغالکردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغبستنها، خیانتهایی که این همه فقر و بیکاری و بحران و ناامیدی و خودکشی و دیگر آسیبهای اجتماعی را در جامعه بهبار آورده با یک حلالیتطلبی خودخواهانه حل نمیشود. اصلا حلالیتطلبیدن از چه کسی و از چه چیزی؟ امثال آن استاد دانشگاه که استادان را اخراج کردند و خانواده و فرزندانشان را از موقعیت و درآمد پدر محروم و آواره کشورهای دیگر کردند و هزاران دانشجو را از داشتن استادان کاربلد محروم کردند و مجبور شدند پای درس برخی استادان نااستاد کمسواد و بیسواد بنشینند و استعداد و جوانی و عمرشان به هدر رود و ماهیت دانشگاه در ایران تهی و نابود شود، آیا با یک حلالیتطلبیدن دم مرگ همهی این آسیبها حل و جبران میشود؟
در برخی کشورها عذرخواهی میکنند.عذرخواهی نوعی خود شکستن است و آموزش اخلاقی به دیگران. وقتی مربی ژاپنی تیماش صعود نمیکند در مقابل تماشاگران تا کمر خم میشود و عذر میخواهد. عذرخواهی موضوع مشخصی دارد اما حلالیتطلبیدن یک حرف کلی، نامشخص و گاهی همینجوری و حرف مفت است.
سالها قبل در جلسه بزرگداشت مترجمان متون جامعهشناسی، استاد عبدالحسین نیکگوهر یکی از تقدیر شوندگان بود. وی در دوره انقلاب در چهل سالگی از استادی دانشگاه تهران اخراج شده بود. در آن جلسه گفت: افرادی پیش من آمدهاند و حلالیت طلبیدهاند من به ایشان گفتم فرض من بخشیدم، اما با افرادی مثل زریاب خویی چکار میکنید که اکنون دستشان از دنیا کوتاه است و ایضا دانشجویان محروم از درس و سواد ایشان.
به باور من آنهایی که در امور سیاسی و اجتماعی دروغ گفتند یا کارشکنی و خیانت کردند و مثلاً نگذاشتند دولتی موفق شود و یا فرآیندی به سرانجام برسد تا جامعه نفسی بکشد و فرصت توسعه و پیشرفت را بیابد، به همه ایرانیهای امروز و آیندگان خیانت کردند. اینان از که حلالیت خواهند طلبید؟ از ۸۵ میلیون ایرانی و نسلهای آینده؟
عذرخواهی یک حسن هم دارد، نوعی هشدار به جوانان و مسئولان آینده است که مواظب گفتار و رفتار خود باشند تا مجبور نشوند روزی در مقابل مردم بایستند و شرمگین عذر بخواهند.
✍ سعید معدنی
🔦مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
چند ماه پیش یک استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران فوت کرد. او گرایشات مذهبی قوی داشت و در دوران انقلاب دانشجو بوده و بههمراه تعدادی از همکلاسیهایش دهها استاد باسواد و کاربلد را از دانشگاه اخراج کردند و بعدها خودشان بدون هیچ مانع و زحمتی جای همان استادان اخراجی نشستند و شدند استاد دانشگاه تهران. میگفتند وی آخر عمر از کسانی که بهواسطه ایشان خسارتی به آنها وارد شده، حلالیت طلبیده تا شاید آن دنیایش آباد شود.
چند وقت پیش هم وزیر نفت یکی از دولتهای پیشین فوت کرد. یکی دو روز قبل از مرگش از سوی ایشان توئیتی پخش شد که از مردم ایران حلالیت طلبید. تا احتمالا به باور خود در آن دنیا در حین عبور از پل صراط پایش نلرزد و به بهشت برین خداوند برود.
اخیراً هم مشاور یکی از رئیسجمهورهای سابق گفته است زمانی که سوزن پنج سانتی را برای تخلیه آب اطراف ریه به بدنش فرو کردهاند، دلش خواسته از یکی حلالیت بطلبد یاد وزیر خارجه افتاده و در توییتر از ایشان حلالیت طلبیده!
در امور اجتماعی - سیاسی، حلالیتطلبیدن معنی ندارد. هم آن استاد دانشگاه و دوستانش و هم وزرای خطاکار و هم کسانی که به دروغ داستانهایی بافتند تا نمایندگان منتخب مردم را نابود و میلیونها رایدهنده را ناامید کنند و هستی و آیندهی یک ملت تباه شود، آیا با حلالیتطلبیدن مساله حل میشود؟
به نظر من حلالیتطلبیدن باز نوعیخودخواهی است. فرد به فکر جامعه و خسارتهایش نیست، به فکر آخرت و ترس از جهنم است. اگر اعتقادی به آخرت نداشنند اصلا حلالیت هم نمیخواستند. مثل مسئولان کشورهای کمونیستی و ازجمله مسئولان شوروی سابق که هزاران ظلم و ستم کردند و حتی اعتقاد داشتند مردمشان لیاقت ایشان را ندارند! و تا لب مرگشان به ریش مردم خندیدند.
در امور اجتماعی حلالیتطلبیدن موضوعیت ندارد. بدون شایستگی پستهای مهم را اشغالکردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغبستنها، خیانتهایی که این همه فقر و بیکاری و بحران و ناامیدی و خودکشی و دیگر آسیبهای اجتماعی را در جامعه بهبار آورده با یک حلالیتطلبی خودخواهانه حل نمیشود. اصلا حلالیتطلبیدن از چه کسی و از چه چیزی؟ امثال آن استاد دانشگاه که استادان را اخراج کردند و خانواده و فرزندانشان را از موقعیت و درآمد پدر محروم و آواره کشورهای دیگر کردند و هزاران دانشجو را از داشتن استادان کاربلد محروم کردند و مجبور شدند پای درس برخی استادان نااستاد کمسواد و بیسواد بنشینند و استعداد و جوانی و عمرشان به هدر رود و ماهیت دانشگاه در ایران تهی و نابود شود، آیا با یک حلالیتطلبیدن دم مرگ همهی این آسیبها حل و جبران میشود؟
در برخی کشورها عذرخواهی میکنند.عذرخواهی نوعی خود شکستن است و آموزش اخلاقی به دیگران. وقتی مربی ژاپنی تیماش صعود نمیکند در مقابل تماشاگران تا کمر خم میشود و عذر میخواهد. عذرخواهی موضوع مشخصی دارد اما حلالیتطلبیدن یک حرف کلی، نامشخص و گاهی همینجوری و حرف مفت است.
سالها قبل در جلسه بزرگداشت مترجمان متون جامعهشناسی، استاد عبدالحسین نیکگوهر یکی از تقدیر شوندگان بود. وی در دوره انقلاب در چهل سالگی از استادی دانشگاه تهران اخراج شده بود. در آن جلسه گفت: افرادی پیش من آمدهاند و حلالیت طلبیدهاند من به ایشان گفتم فرض من بخشیدم، اما با افرادی مثل زریاب خویی چکار میکنید که اکنون دستشان از دنیا کوتاه است و ایضا دانشجویان محروم از درس و سواد ایشان.
به باور من آنهایی که در امور سیاسی و اجتماعی دروغ گفتند یا کارشکنی و خیانت کردند و مثلاً نگذاشتند دولتی موفق شود و یا فرآیندی به سرانجام برسد تا جامعه نفسی بکشد و فرصت توسعه و پیشرفت را بیابد، به همه ایرانیهای امروز و آیندگان خیانت کردند. اینان از که حلالیت خواهند طلبید؟ از ۸۵ میلیون ایرانی و نسلهای آینده؟
عذرخواهی یک حسن هم دارد، نوعی هشدار به جوانان و مسئولان آینده است که مواظب گفتار و رفتار خود باشند تا مجبور نشوند روزی در مقابل مردم بایستند و شرمگین عذر بخواهند.
✍ سعید معدنی
🔦مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴مسیح مهاجری: تا وقتی تکلیف واعظ توهین کننده به پیامبر و قضیه باغ ازگل را روشن نکنید، نمی توانید جامعه را ملتزم به دین و حجاب کنید
🔦مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
مسئولان دولت و نظام برای اجرای حکم شرعی و قانونی حجاب نمیتوانند با توسل به روشهائی از قبیل گشت ارشاد و بگیر و ببندهای معمول موفق شوند.
حکمرانان بپذیرند که فقط همین دو فقره اخیر مماشات با آن واعظ اهانتکننده و تکریم این امام جمعه موقت مرتبط با ماجرای باغ گل اُزگُل، میلیونها نفر را نسبت به دین بدبین و در اعتمادشان به نظام تزلزل ایجاد کرد چون این برخوردهای حاکمیتی به نام دین صورت گرفتهاند.
با عملکردی که ما داریم، دشمن برای اجرای برنامههایش به هیچ تلاش و سرمایهگزاری و هزینه کردن و حتی تبلیغات نیازی ندارد. ما با کارهائی که میکنیم به صورت مجانی برنامههای دشمن را به دقیقترین شکل به اجرا درمیآوریم./چندثانیه
T.me/bestdiplomacy
🔦مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
مسئولان دولت و نظام برای اجرای حکم شرعی و قانونی حجاب نمیتوانند با توسل به روشهائی از قبیل گشت ارشاد و بگیر و ببندهای معمول موفق شوند.
حکمرانان بپذیرند که فقط همین دو فقره اخیر مماشات با آن واعظ اهانتکننده و تکریم این امام جمعه موقت مرتبط با ماجرای باغ گل اُزگُل، میلیونها نفر را نسبت به دین بدبین و در اعتمادشان به نظام تزلزل ایجاد کرد چون این برخوردهای حاکمیتی به نام دین صورت گرفتهاند.
با عملکردی که ما داریم، دشمن برای اجرای برنامههایش به هیچ تلاش و سرمایهگزاری و هزینه کردن و حتی تبلیغات نیازی ندارد. ما با کارهائی که میکنیم به صورت مجانی برنامههای دشمن را به دقیقترین شکل به اجرا درمیآوریم./چندثانیه
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاسخ #مارلون_براندو بزرگ و تاریخ ساز به سوالی مبنی بر اینکه آیا شما بزرگترین بازیگر تاریخ هستید؟
چرا همش دنبال بهترین هستید و......
#آگاهی_بخش
@bestdiplomacy
چرا همش دنبال بهترین هستید و......
#آگاهی_بخش
@bestdiplomacy
در #اینستاگرام هم دیپلماسی موفق پیش میرود
وقتی سه ویدئو ریل شده دیپلماسی مورد توجه 74,911
اکانتی قرار می گیرد که فالوور دیپلماسی نبودند....
💥مطالب موثر و آگاهی بخش را با همه به اشتراک میگذاریم
Instagram.com/diplomacy_cha
T.me/bestdiplomacy
وقتی سه ویدئو ریل شده دیپلماسی مورد توجه 74,911
اکانتی قرار می گیرد که فالوور دیپلماسی نبودند....
💥مطالب موثر و آگاهی بخش را با همه به اشتراک میگذاریم
Instagram.com/diplomacy_cha
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 سادیسم (دیگرآزاری) و مازوخیسم (خودآزاری) در دیکتاتور
🔹 دیکتاتور همه "ناکامیها" را به گردن "دشمنان فرضی" میاندازد تا نشان دهد که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.نوروز گذشته توانستم خواندن کتاب «نقد و تحلیل دیکتاتوری» نوشته "مانس اشپربر" را به پایان برسانم.
🔹این روانشناس آلمانی، کتاب را در ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده که کسی مانند هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. این کتاب که منتشر شد، نویسندهاش نه تنها ناچار شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد که کمونیستهای پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.این کتاب توسط کریم قصیم به فارسی ترجمه و درسال۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است، انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و گیرا دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار دیکتاتورها نشان میدهد که آنها به خودی خود دیکتاتور نمیشوند، آنها پیامد رفتار تودههایی هستند که خوی دیکتاتوری بخشی از آنهاست.
🔹 برای آن که دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد، باید روحیه دیکتاتوری تودهها از میان برود. یادمان نرود که ما ایرانیها رابطه خوبی با ضعیفتر از خودمان نداریم. ببینید بچههایمان به سوی گربهها و سگها سنگ میاندازند، سوارهها به پیادهها رحم نمیکنند، همهمان در کار خودمان فرمانروایی میکنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه و همه در کار خود میخواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را میگیریم بهجای آنکه تحویل پلیساش بدهیم اول به او کتک مفصلی میزنیم، پلیسمان وقتی خطاکاری را دستگیر میکند اول او را میزند، هر جای خیابان که دوست داشتیم پارک میکنیم، وقتی کسی با ما تصادف کرد با چماق پیاده میشویم ، وقتی داخل کوچهای باریک رانندگی میکنیم ، حتما باید راننده مقابل دندهعقب بگیرد تا ما رد شویم چون کوچه ارث پدرمان بوده!
🔹 اینها همه نشانههای خوی دیکتاتوری نهفتهای است که در همه ما وجود دارد.
اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک دیکتاتور در گذر زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند. بهگونهای که دیکتاتور رفتهرفته دچار سادیسم (دیگرآزاری) و سپس مازوخیسم (خودآزاری) میشود. اشپربر با دستهبندی انواع ترس نشان میدهد که دیکتاتورها دچار "ترس تهاجمی" هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمنتراشی و ایده "دشمنانگاری هرکس با ما نیست" از سوی دیکتاتورها رهاورد ترس عمیقی است که در آنها نهفته است. او از قول افلاطون مینویسد: "هر کس میتواند شایسته دلیری باشد بجز دیکتاتور" و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. دیکتاتوری ویژگی است که در نبود شجاعت پیدا میشود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ...) نمود دارد. ولی وقتی تودههای دارای خوی دیکتاتوری با یکی از دیکتاتورها همراهی میکنند و از او پشتیبانی میکنند، از او یک فرمانروای به تمام معنی دیکتاتور میسازند.
🔹 اشپربر نشان میدهد که چگونه ترس در گذر زمان به نفرت تبدیل میشود و آنگاه تودهها برای ارضای نفرتشان از عدهای، دیکتاتوری را یاری میکنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی میرسد که تودهها به علت نفرت از همین دیکتاتور، او را به کمک دیکتاتور دیگری به چوبهدار میسپارند.او نشان میدهد که چگونه دیکتاتورها با سادهکردن مسائل پیچیده زندگی، راهحلهای عامهپسند ــ اما غیر قابل اجرا ــ میدهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایدههای خود نیستند، چرا که آموختهاند وقتی راهحلشان به نتیجه نرسید بهراحتی میتوانند با انداختن مسئولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.اشپربر البته تحلیلاش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمیکند ولی برخی مثالهایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانهاش (استالین و هیتلر) میآورد.
🔹 زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را بر میداریم و نام هر دیکتاتور دیگری را میگذاریم میبینیم چقدر تحلیل تازه است. گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
✍دکتر محسن رنانی
▪️کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی
مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
🔹 دیکتاتور همه "ناکامیها" را به گردن "دشمنان فرضی" میاندازد تا نشان دهد که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.نوروز گذشته توانستم خواندن کتاب «نقد و تحلیل دیکتاتوری» نوشته "مانس اشپربر" را به پایان برسانم.
🔹این روانشناس آلمانی، کتاب را در ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده که کسی مانند هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. این کتاب که منتشر شد، نویسندهاش نه تنها ناچار شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد که کمونیستهای پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.این کتاب توسط کریم قصیم به فارسی ترجمه و درسال۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است، انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و گیرا دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار دیکتاتورها نشان میدهد که آنها به خودی خود دیکتاتور نمیشوند، آنها پیامد رفتار تودههایی هستند که خوی دیکتاتوری بخشی از آنهاست.
🔹 برای آن که دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد، باید روحیه دیکتاتوری تودهها از میان برود. یادمان نرود که ما ایرانیها رابطه خوبی با ضعیفتر از خودمان نداریم. ببینید بچههایمان به سوی گربهها و سگها سنگ میاندازند، سوارهها به پیادهها رحم نمیکنند، همهمان در کار خودمان فرمانروایی میکنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه و همه در کار خود میخواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را میگیریم بهجای آنکه تحویل پلیساش بدهیم اول به او کتک مفصلی میزنیم، پلیسمان وقتی خطاکاری را دستگیر میکند اول او را میزند، هر جای خیابان که دوست داشتیم پارک میکنیم، وقتی کسی با ما تصادف کرد با چماق پیاده میشویم ، وقتی داخل کوچهای باریک رانندگی میکنیم ، حتما باید راننده مقابل دندهعقب بگیرد تا ما رد شویم چون کوچه ارث پدرمان بوده!
🔹 اینها همه نشانههای خوی دیکتاتوری نهفتهای است که در همه ما وجود دارد.
اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک دیکتاتور در گذر زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند. بهگونهای که دیکتاتور رفتهرفته دچار سادیسم (دیگرآزاری) و سپس مازوخیسم (خودآزاری) میشود. اشپربر با دستهبندی انواع ترس نشان میدهد که دیکتاتورها دچار "ترس تهاجمی" هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمنتراشی و ایده "دشمنانگاری هرکس با ما نیست" از سوی دیکتاتورها رهاورد ترس عمیقی است که در آنها نهفته است. او از قول افلاطون مینویسد: "هر کس میتواند شایسته دلیری باشد بجز دیکتاتور" و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. دیکتاتوری ویژگی است که در نبود شجاعت پیدا میشود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ...) نمود دارد. ولی وقتی تودههای دارای خوی دیکتاتوری با یکی از دیکتاتورها همراهی میکنند و از او پشتیبانی میکنند، از او یک فرمانروای به تمام معنی دیکتاتور میسازند.
🔹 اشپربر نشان میدهد که چگونه ترس در گذر زمان به نفرت تبدیل میشود و آنگاه تودهها برای ارضای نفرتشان از عدهای، دیکتاتوری را یاری میکنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی میرسد که تودهها به علت نفرت از همین دیکتاتور، او را به کمک دیکتاتور دیگری به چوبهدار میسپارند.او نشان میدهد که چگونه دیکتاتورها با سادهکردن مسائل پیچیده زندگی، راهحلهای عامهپسند ــ اما غیر قابل اجرا ــ میدهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایدههای خود نیستند، چرا که آموختهاند وقتی راهحلشان به نتیجه نرسید بهراحتی میتوانند با انداختن مسئولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.اشپربر البته تحلیلاش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمیکند ولی برخی مثالهایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانهاش (استالین و هیتلر) میآورد.
🔹 زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را بر میداریم و نام هر دیکتاتور دیگری را میگذاریم میبینیم چقدر تحلیل تازه است. گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
✍دکتر محسن رنانی
▪️کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی
مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
دیپلماسی
@bestdiplomacy نمایشنامه ریچارد سوم اجرا نمیشود/نشرنی
امروز #شر فقط نمىخواد جمعيت رو زير سلطهش دربياره،
مىخواد جمعيت ستايشش هم بكنن.
شر امروزى به اين راضى نمىشه كه بشينه تو كاخش و بهدنيا حكومت كنه، مىخواد تو سر مردم هم باشه و اونها رو از درون كنترل كنه.
شر امروزى از طاعون زمان تو هم بدتره.
مىكشه تا ترس تو دل آدمهايى بندازه كه حتا به طغيان فكر هم نمىكنن.
شر امروزى اونقدر سمجه كه به همهجا نفوذ مىکنه و حتا جنينها هم دچارش مىشن.
بچههايى كه بهدنيا مىآن، از همون اول در خدمت شرَّن و تا عمق مغزشون شر نفوذ كرده. و از درون همهى مغزهاست كه شر امروزى قدرتش رو تغذيه مىكنه...
از نمایشنامهی «ریچارد سوم اجرا نمیشود»
ماتئی ویسنییک
ترجمهی اصغر نوری
T.me/bestdiplomacy
امروز #شر فقط نمىخواد جمعيت رو زير سلطهش دربياره،
مىخواد جمعيت ستايشش هم بكنن.
شر امروزى به اين راضى نمىشه كه بشينه تو كاخش و بهدنيا حكومت كنه، مىخواد تو سر مردم هم باشه و اونها رو از درون كنترل كنه.
شر امروزى از طاعون زمان تو هم بدتره.
مىكشه تا ترس تو دل آدمهايى بندازه كه حتا به طغيان فكر هم نمىكنن.
شر امروزى اونقدر سمجه كه به همهجا نفوذ مىکنه و حتا جنينها هم دچارش مىشن.
بچههايى كه بهدنيا مىآن، از همون اول در خدمت شرَّن و تا عمق مغزشون شر نفوذ كرده. و از درون همهى مغزهاست كه شر امروزى قدرتش رو تغذيه مىكنه...
از نمایشنامهی «ریچارد سوم اجرا نمیشود»
ماتئی ویسنییک
ترجمهی اصغر نوری
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
ما، بچههای این دورهوزمانهایم،
این زمانهی سیاسی.
تمامِ طولِ روز، تمامِ طولِ شب،
همهی موضوعها و حرفها – چه مالِ تو باشند، چه ما، چه آنها –
همه، موضوعهای سیاسیاند.
چه دوست داشته باشی، چه نداشته باشی،
ژنهایت، سابقهی سیاسی دارند،
پوستات رنگِ سیاسی دارد
و چشمهایت، نگاهِ سیاسی دارند.
هر چیزی که بگویی، منعکس میشود
و حتا اگر چیزی نگویی،
سکوتات برای خودش حرف میزند؛
پس در هر دو صورت، داری سیاسی حرف میزنی.
حتا وقتی در جنگل قدم میزنی،
داری روی زمینِ سیاسی
قدمهای سیاسی برمیداری.
شعرهای غیرسیاسی هم، سیاسیاند،
و ماهی که بالای سرِ ما میدرخشد هم
دیگر کاملا شکلِ ماه نیست
✍️ویسلاوا شیمبورسکا
ترجمه: ملیحه بهارلو
@bestdiplomacy
این زمانهی سیاسی.
تمامِ طولِ روز، تمامِ طولِ شب،
همهی موضوعها و حرفها – چه مالِ تو باشند، چه ما، چه آنها –
همه، موضوعهای سیاسیاند.
چه دوست داشته باشی، چه نداشته باشی،
ژنهایت، سابقهی سیاسی دارند،
پوستات رنگِ سیاسی دارد
و چشمهایت، نگاهِ سیاسی دارند.
هر چیزی که بگویی، منعکس میشود
و حتا اگر چیزی نگویی،
سکوتات برای خودش حرف میزند؛
پس در هر دو صورت، داری سیاسی حرف میزنی.
حتا وقتی در جنگل قدم میزنی،
داری روی زمینِ سیاسی
قدمهای سیاسی برمیداری.
شعرهای غیرسیاسی هم، سیاسیاند،
و ماهی که بالای سرِ ما میدرخشد هم
دیگر کاملا شکلِ ماه نیست
✍️ویسلاوا شیمبورسکا
ترجمه: ملیحه بهارلو
@bestdiplomacy
Forwarded from نواندیش
پاس گل نماینده تندرو به نتانیاهو
ادعای خطر دستیابی به بمب اتم، دست آویز #اسرائیل برای پیروزی در اجماع جهانی، تشدید تحریم ها و فعال کردن مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی است.
ادعای فاصله ی یک هفته ای برای رسیدن به آن توسط عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، پاس گل به نتانیاهو نیست؟
@Noandishnews
ادعای خطر دستیابی به بمب اتم، دست آویز #اسرائیل برای پیروزی در اجماع جهانی، تشدید تحریم ها و فعال کردن مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی است.
ادعای فاصله ی یک هفته ای برای رسیدن به آن توسط عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، پاس گل به نتانیاهو نیست؟
@Noandishnews
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴پایان دوره ١٢٠ ساله مغول ها
زوال از یک روستا شروع شد.
صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران کردند؛ جنایتی نبود که از آن چشم پوشیده باشند. از کشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته تا تجاوز و غارت برخی از قبایل مغولها پس از فتح ایران ساکن خراسان شدند، ولی چون بیابانگرد بودند، در شهرها زندگی نمیکردند!
مغولها همه گونه حقی داشتند!
مغولان مجاز بودند هر که را خواستند بکشند، به هر که خواستند تجاوز کنند و هر چه را خواستند غارت کنند؛ ایرانیان برایشان برده نبودند، احشام بودند.
در تاریخ دورهٔ مغول، چنان یأسی میان مردم ایران وجود می داشته که حتی در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمیکردند.
#ابن_اثیر مینویسد ؛ یک مغول در صحرایی به هفده نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد؛ هیچ کس جرات نکرد مقاومت کند جز یک نفر، که همان یک نفر او را کشت!
داستان از روستای باشتین و دو برادر که همسایه بودند شروع میشود؛ چند مغول بیابانگرد به خانهٔ ایندو میروند و زنان و دخترانشان را طلب میکنند. بر خلاف ۱۲۰سال قبلش، دو برادر مقاومت میکنند و مغولان را میکشند؛ مردم باشتین اول میترسند، ولی مرد شجاعی به نام عبدالرزاق دعوت به ایستادگی می کند.
خبر به قریههای اطراف میرسد؛ حاکم سبزوار مامورانی را میفرستد تا دو برادر را دستگیر کنند. عبدالرزاق با کمک مردم روستا ماموران را میکشد. در نهایت حاکم سبزوار سپاهی چند صد نفره را به باشتین میفرستد، ولی حالا خیلیها جرأت مقاومت پیدا میکنند؛ عبدالرزاق فرمانده قیام میشود.
در چند روستا، مردم مغولان را میکشند و خبرهای مغولکشی کمکم زیاد میشود ؛ عبدالرزاق نام سربداران بر سپاهیان از جان گذشتهاش میگذارد. فوجفوج مردمان بهستوه آمده از ستم مغولها به باشتین میروند تا به عبدالرزاق بپیوندند و در برابر سپاه ارغونشاه (حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز میشود و سبزوار فتح میگردد؛ پس از صد و بیست سال ایرانیان بر مغولها فائق میشوند. آن روز حتماً پرشکوه بوده است!
#طغای_تیمور_ایلخان_مغول، یک ایلچی مغول را میفرستد تا سربداران از او اطاعت کنند؛ سربداران او را هم میکشند و از طغایتیمور میخواهند که اطاعت کند. سربداران به جنگ طغای تیمور می روند و او را شکست می دهند و این نقطهٔ پایان ایلخانان مغول است. همان لحظهای که #سیف_فرغانی انتظارش را میکشید و آن را در وصف انتظار پایان حکومت مغولان اینگونه سرود:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
🔦کانال پایش آمریکا
T.me/bestdiplomacy
زوال از یک روستا شروع شد.
صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران کردند؛ جنایتی نبود که از آن چشم پوشیده باشند. از کشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته تا تجاوز و غارت برخی از قبایل مغولها پس از فتح ایران ساکن خراسان شدند، ولی چون بیابانگرد بودند، در شهرها زندگی نمیکردند!
مغولها همه گونه حقی داشتند!
مغولان مجاز بودند هر که را خواستند بکشند، به هر که خواستند تجاوز کنند و هر چه را خواستند غارت کنند؛ ایرانیان برایشان برده نبودند، احشام بودند.
در تاریخ دورهٔ مغول، چنان یأسی میان مردم ایران وجود می داشته که حتی در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمیکردند.
#ابن_اثیر مینویسد ؛ یک مغول در صحرایی به هفده نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد؛ هیچ کس جرات نکرد مقاومت کند جز یک نفر، که همان یک نفر او را کشت!
داستان از روستای باشتین و دو برادر که همسایه بودند شروع میشود؛ چند مغول بیابانگرد به خانهٔ ایندو میروند و زنان و دخترانشان را طلب میکنند. بر خلاف ۱۲۰سال قبلش، دو برادر مقاومت میکنند و مغولان را میکشند؛ مردم باشتین اول میترسند، ولی مرد شجاعی به نام عبدالرزاق دعوت به ایستادگی می کند.
خبر به قریههای اطراف میرسد؛ حاکم سبزوار مامورانی را میفرستد تا دو برادر را دستگیر کنند. عبدالرزاق با کمک مردم روستا ماموران را میکشد. در نهایت حاکم سبزوار سپاهی چند صد نفره را به باشتین میفرستد، ولی حالا خیلیها جرأت مقاومت پیدا میکنند؛ عبدالرزاق فرمانده قیام میشود.
در چند روستا، مردم مغولان را میکشند و خبرهای مغولکشی کمکم زیاد میشود ؛ عبدالرزاق نام سربداران بر سپاهیان از جان گذشتهاش میگذارد. فوجفوج مردمان بهستوه آمده از ستم مغولها به باشتین میروند تا به عبدالرزاق بپیوندند و در برابر سپاه ارغونشاه (حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز میشود و سبزوار فتح میگردد؛ پس از صد و بیست سال ایرانیان بر مغولها فائق میشوند. آن روز حتماً پرشکوه بوده است!
#طغای_تیمور_ایلخان_مغول، یک ایلچی مغول را میفرستد تا سربداران از او اطاعت کنند؛ سربداران او را هم میکشند و از طغایتیمور میخواهند که اطاعت کند. سربداران به جنگ طغای تیمور می روند و او را شکست می دهند و این نقطهٔ پایان ایلخانان مغول است. همان لحظهای که #سیف_فرغانی انتظارش را میکشید و آن را در وصف انتظار پایان حکومت مغولان اینگونه سرود:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
🔦کانال پایش آمریکا
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴داستان زدوخورد
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
از پایانِ جنگِ سرد این اسرائیل بود که مدام تهدید به حملۀ مستقیم به خاک ایران میکرد. شگفت آنکه تهران بود که این مهم را برای نخستین بار انجام داد! عملیاتِ "وعدۀ صادق" در پاسخ به بمبارانِ کنسولگری ایران در دمشق انجام شد؛ عملیاتی که دستکم ۱۲ پیامد استراتژیک داشته است:
۱) تغییر خطوط قرمز پیشین:
اشتباه استراتژیک اسرائیل فرصتی برای سپاه فراهم کرد تا خط قرمز نوینی را حولِ اصل تقدسِ سرزمینی (territorial sanctity) تعریف کند؛ اصلی مطابق با حقوق بینالملل که در میان حامیان و حتی منتقدین مشروعیت دارد، گرچه نمیتواند امنیت پایگاهها در سوریه را تضمین کند.
۲) دگرگونی در استراتژی منطقۀ خاکستری ایران:
رویکرد دیرین ایران در پیشروی تدریجی از طریقِ قلمروسازی با تکیه بر متحدین غیردولتی خود در منطقه تغییر یافت. با این حال، تهران در سودای احیای جنگِ سایهها همراه با پرهیز از برخورد مستقیم با آمریکا و اسرائیل است تا تداومِ زدوخوردِ رودررو.
۳) افزایش وابستگی دفاعی اسراییل به آمریکا:
علیرغم برخورداری اسرائیل از سامانههای ضدِّ موشکی گنبد آهنین و پیکان و حضور ائتلافی غربی - عربی، چندین موشک ایرانی برخورد کرد؛ امری که وابستگی دفاعی تلآویو به آمریکا را نشان داده و چه بسا پیشدرآمد ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه MEAD شود.
۴) عدم تمایل آمریکا به دخالت گسترده در خاورمیانه:
بایدن دگربار نشان داد که خواهان تعمیق تنش در منطقه نیست. چرا که این امر نه تنها باعث برهمزدن تمرکز آمریکا از اوکراین و ایندوپاسیفیک میشود، بلکه چه بسا به افزایش بهای نفت و تشدید تورم در میانۀ کارزار انتخابات آمریکا منجر گردد.
۵) احیای حمایتِ تضعیف شده دول غربی از نبرد اسراییل با حماس:
عملیات انتقامی سپاه در میانۀ انتقادات روزافزون از بمباران روزمرۀ غزه و تشدید صداهای مخالفت درون جوامع غربی انجام شد؛ امری که اکنون میتواند مجرای تنفسی برای نتانیاهو در تداوم عملیاتِ علیه حماس همراه با اشغال رفح گردد.
۶) تغییر در ابهام استراتژیک ایران:
از پایان جنگ با عراق یکی از ستونهای بازدارندگی ایران بر ابهام استراتژیک استوار بود؛ رویکردی مبتنی بر جذب حداکثری ضربۀ نخست از سوی رقیب و پاسخ شدید به آن در زمان و مکان مبهم؛ امری که بدلیل ناتوان در یک دهۀ اخیر به صبر استراتژیک تقلیل یافته بود.
نمایش تغییر در ابهام استراتژیک اما بیش از آنکه نشان از محاسبات سنجیده استراتژیک نهادهای نظامی و دستیابی به ابزار پیشرفته باشد، ریشه در فشار حامیان نظام و حتی منتقدین داشت. به نظر میرسد فشار افکار عمومی، به ویژه از سوی خودیها، میتواند بر استراتژیهای امنیت ملی کشور تاثیرگذار باشد.
۷) استراتژی اسرائیلی تروییکا علیه ایران:
استراتژی نوین تلآویو احتمالاً بر سهگانه خرابکاری علیه تأسیسات هستهای درون قلمرو ایران، تداوم بمباران پایگاهها در سوریه و حضور بیشتر در پیرامون ایران تمرکز کند. اگر زمانی اربیل بستر اصلی فعالیت اسرائیل بود، امروز آن را در باکو بجویید!
۸) موفقیتِ نسبی ایران در نمایش بازدارندگی معتبر:
پیامد اصلی عملیات "وعدۀ صادق" بیش از آنکه احیای بازدارندگی ایران باشد، مبتنی بر نمایش توان و اراده برای اعمال بازدارندگی بود تا صرف اعمال قدرت. بیتردید، همکاری با روسیه در حوزۀ سامانههای دفاع موشکی و خرید سوخو ۳۵ تشدید خواهد یافت.
۹) افزایش هزینۀ بمباران مراکز دیپلماتیک:
روندی که از بمباران سفارت چین در بلگراد توسط ناتو در سال ۱۹۹۹ آغاز و به بمباران کنسولگری ایران در دمشق انجامید، احتمالاً متوقف شود. به نظر میرسد که دولتها ارادۀ بیشتری در حفظ امنیت مراکز دیپلماتیک خود در برابر عملیاتهای نظامی داشته باشند.
۱۰) بازسازی نسبی چهره جمهوری اسلامی در میان اعراب و مسلمانان:
جنگ در غزه و پاسخ شوکهکننده به اسرائیل، چهرۀ آسیبدیده ایران در جنگ داخلی سوریه را تا حدودی ترمیم کرده است. با این حال، به نظر نمیرسد که کشور، توان ترجمه این وجهه بدست آمده را به قدرتِ نرم برای نفوذ پایدار داشته باشد.
۱۱) تسریع فرایند هستهای شدن ایران در صورت عملیات انتقامی اسراییل:
هر گونه حملۀ اسرائیل به قلمرو ایران به تغییر در سیاستگذاری هستهای ایران منجر خواهد شد؛ تهدیدی که از دیگرسو میتواند به احیای گفتگوهای هستهای نیز بینجامد. این نکته را در نوشته ۵ ماه پیش خود گوشزد کرده بودم.
#توییت_خوانی
🔴 بند دوازدهم و پایانی این رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴داستان زدوخورد
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
از پایانِ جنگِ سرد این اسرائیل بود که مدام تهدید به حملۀ مستقیم به خاک ایران میکرد. شگفت آنکه تهران بود که این مهم را برای نخستین بار انجام داد! عملیاتِ "وعدۀ صادق" در پاسخ به بمبارانِ کنسولگری ایران در دمشق انجام شد؛ عملیاتی که دستکم ۱۲ پیامد استراتژیک داشته است:
۱) تغییر خطوط قرمز پیشین:
اشتباه استراتژیک اسرائیل فرصتی برای سپاه فراهم کرد تا خط قرمز نوینی را حولِ اصل تقدسِ سرزمینی (territorial sanctity) تعریف کند؛ اصلی مطابق با حقوق بینالملل که در میان حامیان و حتی منتقدین مشروعیت دارد، گرچه نمیتواند امنیت پایگاهها در سوریه را تضمین کند.
۲) دگرگونی در استراتژی منطقۀ خاکستری ایران:
رویکرد دیرین ایران در پیشروی تدریجی از طریقِ قلمروسازی با تکیه بر متحدین غیردولتی خود در منطقه تغییر یافت. با این حال، تهران در سودای احیای جنگِ سایهها همراه با پرهیز از برخورد مستقیم با آمریکا و اسرائیل است تا تداومِ زدوخوردِ رودررو.
۳) افزایش وابستگی دفاعی اسراییل به آمریکا:
علیرغم برخورداری اسرائیل از سامانههای ضدِّ موشکی گنبد آهنین و پیکان و حضور ائتلافی غربی - عربی، چندین موشک ایرانی برخورد کرد؛ امری که وابستگی دفاعی تلآویو به آمریکا را نشان داده و چه بسا پیشدرآمد ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه MEAD شود.
۴) عدم تمایل آمریکا به دخالت گسترده در خاورمیانه:
بایدن دگربار نشان داد که خواهان تعمیق تنش در منطقه نیست. چرا که این امر نه تنها باعث برهمزدن تمرکز آمریکا از اوکراین و ایندوپاسیفیک میشود، بلکه چه بسا به افزایش بهای نفت و تشدید تورم در میانۀ کارزار انتخابات آمریکا منجر گردد.
۵) احیای حمایتِ تضعیف شده دول غربی از نبرد اسراییل با حماس:
عملیات انتقامی سپاه در میانۀ انتقادات روزافزون از بمباران روزمرۀ غزه و تشدید صداهای مخالفت درون جوامع غربی انجام شد؛ امری که اکنون میتواند مجرای تنفسی برای نتانیاهو در تداوم عملیاتِ علیه حماس همراه با اشغال رفح گردد.
۶) تغییر در ابهام استراتژیک ایران:
از پایان جنگ با عراق یکی از ستونهای بازدارندگی ایران بر ابهام استراتژیک استوار بود؛ رویکردی مبتنی بر جذب حداکثری ضربۀ نخست از سوی رقیب و پاسخ شدید به آن در زمان و مکان مبهم؛ امری که بدلیل ناتوان در یک دهۀ اخیر به صبر استراتژیک تقلیل یافته بود.
نمایش تغییر در ابهام استراتژیک اما بیش از آنکه نشان از محاسبات سنجیده استراتژیک نهادهای نظامی و دستیابی به ابزار پیشرفته باشد، ریشه در فشار حامیان نظام و حتی منتقدین داشت. به نظر میرسد فشار افکار عمومی، به ویژه از سوی خودیها، میتواند بر استراتژیهای امنیت ملی کشور تاثیرگذار باشد.
۷) استراتژی اسرائیلی تروییکا علیه ایران:
استراتژی نوین تلآویو احتمالاً بر سهگانه خرابکاری علیه تأسیسات هستهای درون قلمرو ایران، تداوم بمباران پایگاهها در سوریه و حضور بیشتر در پیرامون ایران تمرکز کند. اگر زمانی اربیل بستر اصلی فعالیت اسرائیل بود، امروز آن را در باکو بجویید!
۸) موفقیتِ نسبی ایران در نمایش بازدارندگی معتبر:
پیامد اصلی عملیات "وعدۀ صادق" بیش از آنکه احیای بازدارندگی ایران باشد، مبتنی بر نمایش توان و اراده برای اعمال بازدارندگی بود تا صرف اعمال قدرت. بیتردید، همکاری با روسیه در حوزۀ سامانههای دفاع موشکی و خرید سوخو ۳۵ تشدید خواهد یافت.
۹) افزایش هزینۀ بمباران مراکز دیپلماتیک:
روندی که از بمباران سفارت چین در بلگراد توسط ناتو در سال ۱۹۹۹ آغاز و به بمباران کنسولگری ایران در دمشق انجامید، احتمالاً متوقف شود. به نظر میرسد که دولتها ارادۀ بیشتری در حفظ امنیت مراکز دیپلماتیک خود در برابر عملیاتهای نظامی داشته باشند.
۱۰) بازسازی نسبی چهره جمهوری اسلامی در میان اعراب و مسلمانان:
جنگ در غزه و پاسخ شوکهکننده به اسرائیل، چهرۀ آسیبدیده ایران در جنگ داخلی سوریه را تا حدودی ترمیم کرده است. با این حال، به نظر نمیرسد که کشور، توان ترجمه این وجهه بدست آمده را به قدرتِ نرم برای نفوذ پایدار داشته باشد.
۱۱) تسریع فرایند هستهای شدن ایران در صورت عملیات انتقامی اسراییل:
هر گونه حملۀ اسرائیل به قلمرو ایران به تغییر در سیاستگذاری هستهای ایران منجر خواهد شد؛ تهدیدی که از دیگرسو میتواند به احیای گفتگوهای هستهای نیز بینجامد. این نکته را در نوشته ۵ ماه پیش خود گوشزد کرده بودم.
#توییت_خوانی
🔴 بند دوازدهم و پایانی این رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from چشم انداز [مهدى عليخانى]
اشاعه ایرانهراسی یا تبلیغ بازدارندگی؟
مهدی علیخانی
🔹روز گذشته در مسیر یک بزرگراه تهران، توجهم به بیلبوردهای مربوط به پاسخ ضروری ایران به رژیم اسرائیل جلب شد. پرتکرارترین بیلورد در کنار برخی تبلیغات مثبت، حاوی این متن بود: «فارین افیرز: واقعیت این است که ایران از هر زمان دیگری بر خاورمیانه مسلطتر شده است».
🔹قبل از توضیح درباره این عبارت لازم است اشاره کنم منطقه خاورمیانه رئالیستیترین نظم را در جهان دارد. اگرچه از منظر رئالیستها شرط «امنیت» برخورداری از «قدرت»ِ سخت است، اما میان آنها درخصوص «میزان برخورداری» از قدرت اختلاف وجود دارد. «واقعگرایان تدافعی» معتقدند کسب قدرت باید تا حد «تامین امنیت» باشد و بعد از آن دیگر ضرورتی ندارد. در مقابل «واقعگرایان تهاجمی» تاکید میکنند که باید به میزانی قدرت را کسب کرد که به «تسلط» منجر شود.
بعد از قدرتیابی شیعیان در عراق و پیروزی حزبالله در جنگ2006، محور عربی منطقه به طرح «هلال شیعه» پرداخت تا از این طریق هم فشار غرب پس از 11 سپتامبربرای اصلاحات در پادشاهیها را تعدیل کند و هم با معرفی ایران و شیعیان بهعنوان تهدید منافع غرب، ائتلاف جدیدی علیه تهران بسازند. این روند با جنگ2008 غزه، تحولات2011، ظهور داعش و جنگ یمن شدت گرفت و افزایش حضور منطقهای ایران در تلاقی با برجستهسازی برنامه هستهای منجر به شکلگیری یک محور عربی-عبری-غربی در برابر تهران شد. از منظر آنها حضور فرامرزی ایران «تهاجمی» و با هدف «تسلط» بر منطقه بود. در مقابل، مقامات عالیرتبه ایران و حتی مقامات نظامی این حضور را «تدافعی» و با هدف «تامین امنیت» دانستند و عبارت معروف «اگر در ... نجنگیم باید در کرمانشاه و تهران بجنگیم» مورد تاکید قرار گرفت.
طرح اینکه هدف ایران از مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق یا کمک به متحدان غیردولتیاش نه «تامین امنیت» خود، که تسلط بر «منطقه» است یک رویکرد با پیوست «رسانهای» در جهت امنیتیسازی چهره ایران برای ساخت ائتلافهای سیاسی و امنیتی در منطقه بود. بهایندلیل، تلاش ایران این شد تا این ذهنیت و برداشت را در خارج و حتی داخل اصلاح کند.
سالها قبل که یک گزارش راهبردی اندیشکده آمریکایی در جریان بحران یمن و پس از تسلط حوثیها بر پایتخت، با توصیه ضرورت مقابله جدیتر با ایران را میخواندم، غالب استنادهای کتاب به سخنان برخی مقامات غیرمسئول ایرانی خصوصا نمایندگان وقت مجلس درجهت «مصرف داخلی» اما با «پیامد خارجی» بود. از جمله استناد پرتکرار به جملهای از نمایندهِ وقتی که امروز هم در پشت این بیلبوردهاست. عبارتی که محور ضدایرانی به بهانه سابقه قبلی این فرد آنرا عادی تلقی نکرد و پس از آنهم در بسیاری از تحلیلهای عربی-عبری-غربی علیه ایران تکرار گردید. او گفته بود: «اکنون ایران بر چهار پایتختعربی یعنی بغداد، دمشق، بیروت و صنعا حکومت میکند و این پایتختها در دست ایران است». این نوع بیانها هم در درون جوامع متحد ایران واکنش میساخت و میسازد و هم استدلال دشمنان و رقبا، برای توجیه تقابل با تهران میشد و میشود. بهایندلیل حتی در دوره دولت انقلابی مستقر و نیز پس از جنگ اخیر غزه چنین تعابیری بهسرعت از سوی حاکمیت رد میشود.
اکنون، ایران پس از یک دوره طولانی «صبر راهبردی» مجبور به پاسخی اجتنابناپذیر به رژیم اسرائیل شد تا بر «توان بازدارندگی» خود تاکید مجددی کند. دکترین رسمیِ نظامی و امنیتی ایران همواره دستیابی و توسعه توانمندیهای نظامی بهویژه در حوزه موشکی و پهپادی را مبتنی بر «دفاع» و «تامین امنیت» و نه «تهاجم» و «سلطه» اعلام کرده است.
مشخص نیست نصب پرتعداد بیلبوردی که جملهای هدفمند و با نیت مشخص از یک رسانه فکری غربی که تاکید دارد ایران بر منطقه مسلط شده، (و نه اینکه «بهدنبال» تسلط بر منطقه است) و از منظر آنها، نتیجهِ در پس این گزاره اتخاذ راهکار مقابلهجویانه و ائتلافسازی بینالمللی و منطقهای ضد تهران است، آیا ناشی از غفلت و ناآگاهی متصدیان شهری است یا مبتنی بر اهداف تنشزای یک جریان فکری خاص!؟
بنابراین باید تاکید کرد که پرداخت ضروری به توان دفاعی ایران برای اطمینان بخشی به جامعه برای ارتقا «حس امنیت» و «غرور ملی» در مقابل تهدیدهای بیرونی و نیزبه رخ کشیدن آن در جهت نمایش «بازدارندگی ملی» در ورای مرزها، چیزی متفاوت از افتادن در دام اشاعه ادبیات ضدایرانی است که هدفی جز ایرانهراسی ندارد!
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/215963/اشاعه-ايران%E2%80%8Cهراسي-يا-تبليغ-بازدارندگي؟
@mahdialikhaniir
مهدی علیخانی
🔹روز گذشته در مسیر یک بزرگراه تهران، توجهم به بیلبوردهای مربوط به پاسخ ضروری ایران به رژیم اسرائیل جلب شد. پرتکرارترین بیلورد در کنار برخی تبلیغات مثبت، حاوی این متن بود: «فارین افیرز: واقعیت این است که ایران از هر زمان دیگری بر خاورمیانه مسلطتر شده است».
🔹قبل از توضیح درباره این عبارت لازم است اشاره کنم منطقه خاورمیانه رئالیستیترین نظم را در جهان دارد. اگرچه از منظر رئالیستها شرط «امنیت» برخورداری از «قدرت»ِ سخت است، اما میان آنها درخصوص «میزان برخورداری» از قدرت اختلاف وجود دارد. «واقعگرایان تدافعی» معتقدند کسب قدرت باید تا حد «تامین امنیت» باشد و بعد از آن دیگر ضرورتی ندارد. در مقابل «واقعگرایان تهاجمی» تاکید میکنند که باید به میزانی قدرت را کسب کرد که به «تسلط» منجر شود.
بعد از قدرتیابی شیعیان در عراق و پیروزی حزبالله در جنگ2006، محور عربی منطقه به طرح «هلال شیعه» پرداخت تا از این طریق هم فشار غرب پس از 11 سپتامبربرای اصلاحات در پادشاهیها را تعدیل کند و هم با معرفی ایران و شیعیان بهعنوان تهدید منافع غرب، ائتلاف جدیدی علیه تهران بسازند. این روند با جنگ2008 غزه، تحولات2011، ظهور داعش و جنگ یمن شدت گرفت و افزایش حضور منطقهای ایران در تلاقی با برجستهسازی برنامه هستهای منجر به شکلگیری یک محور عربی-عبری-غربی در برابر تهران شد. از منظر آنها حضور فرامرزی ایران «تهاجمی» و با هدف «تسلط» بر منطقه بود. در مقابل، مقامات عالیرتبه ایران و حتی مقامات نظامی این حضور را «تدافعی» و با هدف «تامین امنیت» دانستند و عبارت معروف «اگر در ... نجنگیم باید در کرمانشاه و تهران بجنگیم» مورد تاکید قرار گرفت.
طرح اینکه هدف ایران از مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق یا کمک به متحدان غیردولتیاش نه «تامین امنیت» خود، که تسلط بر «منطقه» است یک رویکرد با پیوست «رسانهای» در جهت امنیتیسازی چهره ایران برای ساخت ائتلافهای سیاسی و امنیتی در منطقه بود. بهایندلیل، تلاش ایران این شد تا این ذهنیت و برداشت را در خارج و حتی داخل اصلاح کند.
سالها قبل که یک گزارش راهبردی اندیشکده آمریکایی در جریان بحران یمن و پس از تسلط حوثیها بر پایتخت، با توصیه ضرورت مقابله جدیتر با ایران را میخواندم، غالب استنادهای کتاب به سخنان برخی مقامات غیرمسئول ایرانی خصوصا نمایندگان وقت مجلس درجهت «مصرف داخلی» اما با «پیامد خارجی» بود. از جمله استناد پرتکرار به جملهای از نمایندهِ وقتی که امروز هم در پشت این بیلبوردهاست. عبارتی که محور ضدایرانی به بهانه سابقه قبلی این فرد آنرا عادی تلقی نکرد و پس از آنهم در بسیاری از تحلیلهای عربی-عبری-غربی علیه ایران تکرار گردید. او گفته بود: «اکنون ایران بر چهار پایتختعربی یعنی بغداد، دمشق، بیروت و صنعا حکومت میکند و این پایتختها در دست ایران است». این نوع بیانها هم در درون جوامع متحد ایران واکنش میساخت و میسازد و هم استدلال دشمنان و رقبا، برای توجیه تقابل با تهران میشد و میشود. بهایندلیل حتی در دوره دولت انقلابی مستقر و نیز پس از جنگ اخیر غزه چنین تعابیری بهسرعت از سوی حاکمیت رد میشود.
اکنون، ایران پس از یک دوره طولانی «صبر راهبردی» مجبور به پاسخی اجتنابناپذیر به رژیم اسرائیل شد تا بر «توان بازدارندگی» خود تاکید مجددی کند. دکترین رسمیِ نظامی و امنیتی ایران همواره دستیابی و توسعه توانمندیهای نظامی بهویژه در حوزه موشکی و پهپادی را مبتنی بر «دفاع» و «تامین امنیت» و نه «تهاجم» و «سلطه» اعلام کرده است.
مشخص نیست نصب پرتعداد بیلبوردی که جملهای هدفمند و با نیت مشخص از یک رسانه فکری غربی که تاکید دارد ایران بر منطقه مسلط شده، (و نه اینکه «بهدنبال» تسلط بر منطقه است) و از منظر آنها، نتیجهِ در پس این گزاره اتخاذ راهکار مقابلهجویانه و ائتلافسازی بینالمللی و منطقهای ضد تهران است، آیا ناشی از غفلت و ناآگاهی متصدیان شهری است یا مبتنی بر اهداف تنشزای یک جریان فکری خاص!؟
بنابراین باید تاکید کرد که پرداخت ضروری به توان دفاعی ایران برای اطمینان بخشی به جامعه برای ارتقا «حس امنیت» و «غرور ملی» در مقابل تهدیدهای بیرونی و نیزبه رخ کشیدن آن در جهت نمایش «بازدارندگی ملی» در ورای مرزها، چیزی متفاوت از افتادن در دام اشاعه ادبیات ضدایرانی است که هدفی جز ایرانهراسی ندارد!
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/215963/اشاعه-ايران%E2%80%8Cهراسي-يا-تبليغ-بازدارندگي؟
@mahdialikhaniir
روزنامه اعتماد
اشاعه ايرانهراسي يا تبليغ بازدارندگي؟
مهدي عليخاني
🔵🔴نخستین پسلرزههای اظهارات بیخردانهی نماینده انقلابی! / مدیرکل آژانس: غنیسازی اورانیوم و احتمال ساخت بمب اتم توسط ایران، ما را نگران کرده است
“رافائل گروسی” مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگویی مدعی شد که غنیسازی اورانیوم توسط ایران و نبود دسترسی بازرسان بینالمللی به تاسیسات اتمی آن، به نگرانیها درباره فعالیتهای هستهای آن دامن میزند.
وی افزود: ایران "چند هفته، نه چند ماه" با در اختیار داشتن اورانیوم غنیشده کافی برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد.اما به معنای این نیست که ایران سلاح اتمی دارد یا در این بازه در اختیار خواهد داشت.قصد دارم به زودی به ایران سفر کنم.پیامم به ایران این است که باید بیشتر با آژانس همکاری کند./بامداد نو
T.me/bestdiplomacy
“رافائل گروسی” مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگویی مدعی شد که غنیسازی اورانیوم توسط ایران و نبود دسترسی بازرسان بینالمللی به تاسیسات اتمی آن، به نگرانیها درباره فعالیتهای هستهای آن دامن میزند.
وی افزود: ایران "چند هفته، نه چند ماه" با در اختیار داشتن اورانیوم غنیشده کافی برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد.اما به معنای این نیست که ایران سلاح اتمی دارد یا در این بازه در اختیار خواهد داشت.قصد دارم به زودی به ایران سفر کنم.پیامم به ایران این است که باید بیشتر با آژانس همکاری کند./بامداد نو
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی