🔵🔴 پاسخ نظامی مستقیم ایران به اسرائیل، بهترین گزینه برای تداوم حیات کابینه نتانیاهو است
✍ مجید بهمن زاده
👈 دولت بنیامین نتانیاهو، بعنوان نماد حاکمیت تندروهای رژیم اسرائیل که تحت عنوان طیف "" راستگرایان افراطی"" در اسراییل و جهان شناخته میشوند، ازنقطه نظر داخلی، شرایط بین المللی و افکار عمومی جهانی، در دشوارترین و بدترین وضعیت ممکن خود به سر می برد. چرا که با ناتوانی مفرط دولت تندروهای اسرائیل در حل مشکلات منطقه ای و طولانی شدن جنگ این رژیم با مردم نوارغزه از یکسو و ناتوانی دولت نتانیاهو در آزادسازی اسرای اسرائیلی و گسترش اعتراضات جهانی به اقدامات غیرانسانی و جنایات جنگی این رژیم در غزه از سوی دیگر، اولین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل با موافقت تمامی اعضای آن و رأی ممتنع آمریکا مبنی بر لزوم اجرای آتش بس در غزه صادر شد، مصوبه ای که نشاندهنده انزوای کامل اسرائیل در غرب، منطقه و جهان است.
در چنین شرایطی، فشار متحدین غربی و بویژه دولت آمریکا به اسرائیل در خصوص پایان دادن به جنگ با فلسطین، موجب شد تا دولت نتانیاهو، برگزاری انتخابات زود هنگام در اسرائیل را رسما بپذیرد و پرواضح است که با توجه به سلامت نسبی نهاد انتخابات در اسرائیل و تداوم شرایط سخت فعلی، تندروهای اسرائیلی با محوریت نتانیاهو، جایی در مدیریت آینده اسراییل نخواهند داشت .
با توجه به توضیحات اجمالی فوق، هرگونه توسل ایران به پاسخ نظامی مستقیم به اسرائیل در قالب پروژه "" انتقام سخت"" که مطلوب نظر تندروهای اسرائیل و افراطیون کج فهم و منفعت طلب داخلی است، شاهد بروز شرایطی مناسب برای دولت اسرائیل، و استقرار وضعیتی بی ثبات و نگران کننده برای ایران در عرصه داخلی، منطقه ای و عرصه بین المللی خواهیم بود :
۱- دولت اسرائیل پاسخ نظامی ایران به اسرائیل را در قالب حمله نظامی مستقیم کشورمان به اسرائیل تعبیر خواهد کرد و با توجه به استقرار شرایط فوق العاده جنگی در اسراییل، بحث ورود آن کشور به انتخابات زودرس و پایان حیات دولت راست گرای افراطی نتانیاهو تااطلاع ثانوی منتفی خواهد شد.
۲- توجهات جهانی از جنایات اسرائیل در غزه به حمله نظامی ایران به این کشور معطوف شده و اسرائیل از انزوا جهانی و فشار نهادهای بین المللی نجات خواهد یافت و اجتماع اروپا و آمریکا و کشورهای همسو با غرب بر علیه ایران تشدید و هدفمند خواهد شد.
۳- وضعیت بغرنج اقتصادی داخلی در ایران، رو به ویرانی قطعی خواهد گذاشت و شیب تند افزایش قیمتها، به سقوط کامل و قطعی اقتصاد کشور مبدل خواهد شد و شاهد افزایش نارضایتی ها ، ناآرامی ها و آشوب های اجتماعی و تشدید فعالیت گروهک های مسلح خواهیم بود.
۴- حمله مستقیم ایران به اسرائیل، فرصت لازم و کافی برای خروج ترکیه از بحران داخلی ناشی از انتخابات اخیر را به این کشور خواهد داد تا در شرایطی مناسب تر، اجرای پروژه قطع ارتباط ایران از قفقاز را در قالب احداث گذرگاه زنگزور و با همراهی باکو، اجرایی نماید.
T.me/bestdiplomacy
✍ مجید بهمن زاده
👈 دولت بنیامین نتانیاهو، بعنوان نماد حاکمیت تندروهای رژیم اسرائیل که تحت عنوان طیف "" راستگرایان افراطی"" در اسراییل و جهان شناخته میشوند، ازنقطه نظر داخلی، شرایط بین المللی و افکار عمومی جهانی، در دشوارترین و بدترین وضعیت ممکن خود به سر می برد. چرا که با ناتوانی مفرط دولت تندروهای اسرائیل در حل مشکلات منطقه ای و طولانی شدن جنگ این رژیم با مردم نوارغزه از یکسو و ناتوانی دولت نتانیاهو در آزادسازی اسرای اسرائیلی و گسترش اعتراضات جهانی به اقدامات غیرانسانی و جنایات جنگی این رژیم در غزه از سوی دیگر، اولین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل با موافقت تمامی اعضای آن و رأی ممتنع آمریکا مبنی بر لزوم اجرای آتش بس در غزه صادر شد، مصوبه ای که نشاندهنده انزوای کامل اسرائیل در غرب، منطقه و جهان است.
در چنین شرایطی، فشار متحدین غربی و بویژه دولت آمریکا به اسرائیل در خصوص پایان دادن به جنگ با فلسطین، موجب شد تا دولت نتانیاهو، برگزاری انتخابات زود هنگام در اسرائیل را رسما بپذیرد و پرواضح است که با توجه به سلامت نسبی نهاد انتخابات در اسرائیل و تداوم شرایط سخت فعلی، تندروهای اسرائیلی با محوریت نتانیاهو، جایی در مدیریت آینده اسراییل نخواهند داشت .
با توجه به توضیحات اجمالی فوق، هرگونه توسل ایران به پاسخ نظامی مستقیم به اسرائیل در قالب پروژه "" انتقام سخت"" که مطلوب نظر تندروهای اسرائیل و افراطیون کج فهم و منفعت طلب داخلی است، شاهد بروز شرایطی مناسب برای دولت اسرائیل، و استقرار وضعیتی بی ثبات و نگران کننده برای ایران در عرصه داخلی، منطقه ای و عرصه بین المللی خواهیم بود :
۱- دولت اسرائیل پاسخ نظامی ایران به اسرائیل را در قالب حمله نظامی مستقیم کشورمان به اسرائیل تعبیر خواهد کرد و با توجه به استقرار شرایط فوق العاده جنگی در اسراییل، بحث ورود آن کشور به انتخابات زودرس و پایان حیات دولت راست گرای افراطی نتانیاهو تااطلاع ثانوی منتفی خواهد شد.
۲- توجهات جهانی از جنایات اسرائیل در غزه به حمله نظامی ایران به این کشور معطوف شده و اسرائیل از انزوا جهانی و فشار نهادهای بین المللی نجات خواهد یافت و اجتماع اروپا و آمریکا و کشورهای همسو با غرب بر علیه ایران تشدید و هدفمند خواهد شد.
۳- وضعیت بغرنج اقتصادی داخلی در ایران، رو به ویرانی قطعی خواهد گذاشت و شیب تند افزایش قیمتها، به سقوط کامل و قطعی اقتصاد کشور مبدل خواهد شد و شاهد افزایش نارضایتی ها ، ناآرامی ها و آشوب های اجتماعی و تشدید فعالیت گروهک های مسلح خواهیم بود.
۴- حمله مستقیم ایران به اسرائیل، فرصت لازم و کافی برای خروج ترکیه از بحران داخلی ناشی از انتخابات اخیر را به این کشور خواهد داد تا در شرایطی مناسب تر، اجرای پروژه قطع ارتباط ایران از قفقاز را در قالب احداث گذرگاه زنگزور و با همراهی باکو، اجرایی نماید.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴۲۶۰ میلیون سفر نوروزی در آرامش انجام شد، این انتقام سخت نیست!؟
🔵🔴سالار آبنوش، فرمانده سابق سپاه و نماینده منتخب قزوین:
#نواندیش : سخنان سالار آبنوش، فرمانده سایق سپاه قزوین و منتخب انتخابات مجلس در پیش از خطبه های نماز جمعه این شهر:
۲۶۰ میلیون سفر نوروزی در آرامش انجام شد، این انتقام سخت نیست!؟
می گویند انتقام سخت. آیا ما موشک بزنیم تا اسراییل هم موشک بزند به نماز جمعه ما!؟
پی نوشت: وقتی هر فردی در مورد سیاست خارجی نظر میدهد مفاهیم واژه شوخی پیدا میکند!
@bestdiplomacy
🔵🔴سالار آبنوش، فرمانده سابق سپاه و نماینده منتخب قزوین:
#نواندیش : سخنان سالار آبنوش، فرمانده سایق سپاه قزوین و منتخب انتخابات مجلس در پیش از خطبه های نماز جمعه این شهر:
۲۶۰ میلیون سفر نوروزی در آرامش انجام شد، این انتقام سخت نیست!؟
می گویند انتقام سخت. آیا ما موشک بزنیم تا اسراییل هم موشک بزند به نماز جمعه ما!؟
پی نوشت: وقتی هر فردی در مورد سیاست خارجی نظر میدهد مفاهیم واژه شوخی پیدا میکند!
@bestdiplomacy
آنهایی که می گفتند #برجام مرده متعفن است و باید آن را #آتش زد
و اصلا هیچ کارایی ندارد
و آنهایی که می گفتند #تحریمها فقط بیست درصد روی اقتصاد ایران تاثیر گذار است
و کاغذ پاره ای بیش نیست
و حالا حاکمان امروز ایران شده اند و تمام نهادهای انتخابی و انتصابی در دست آنهاست
یک عذرخواهی بزرگ و استعفا به ملت ایران بدهکارند
اگرچه کاسبان تحریم از این گرانی های ارز و طلا و مسکن و....
سود بزرگمی برند.......
@bestdiplomacy
و اصلا هیچ کارایی ندارد
و آنهایی که می گفتند #تحریمها فقط بیست درصد روی اقتصاد ایران تاثیر گذار است
و کاغذ پاره ای بیش نیست
و حالا حاکمان امروز ایران شده اند و تمام نهادهای انتخابی و انتصابی در دست آنهاست
یک عذرخواهی بزرگ و استعفا به ملت ایران بدهکارند
اگرچه کاسبان تحریم از این گرانی های ارز و طلا و مسکن و....
سود بزرگمی برند.......
@bestdiplomacy
Forwarded from ملی گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
تبریز: نیروی شکوفایی و تجدد
جواد رنجبر درخشیلر
عکسی از ورزشگاهی در تبریز باز هم عده ای را چنان به باد غرور دچار کرده که می پندارند تبریز را فتح کرده اند و عده ای را چنان ترسانده که می پندارند تبریز از دست رفته است. هر دو گروه تبریز را خوب و به اندازه کافی نمی شناسند و در واقع دو لبه قیچی ستم بر تبریز هستند. پیشینه تاریخی و فرهنگی تبریز را همه می دانیم. درخشش تبریز را در مشروطه و تجدد به یاد داریم. خلاصه، بسیاری از افراد مهم و موثر سنت و تجدد در ایران تبریزی بوده اند و هستند. با این پیشینه، تبریز لقمه ای نیست که از گلوی قوم گرایی پایین برود. آنچه به چشم می آید صدای یکی دو سه درصد است و در خود تبریز جدی گرفته نمی شود؛ تا جایی که ثبات برقرار باشد.
قوم گرایی تهدید بالقوه است. هم برای ایران و زبان پارسی، هم برای حکومت و تشیع و هم برای تبریز. قوم گرایی تهدیدی بالفعل نیست.
روشن است که برای ایران و تمام متعلقات فرهنگی آن مضر است ولی تشیع را بیش و پیش از ایران هدف گرفته است. برای تبریز هم سخت مضر است.
تبریز شهر به معنای واقعی و تمدنی و سیاسی آن است. از هزاران بزرگان تبریز نام نمی برم که تکراری است. در بازار تجریش همین چند روز پیش دستفروشی بالای بساط سبزی فروشی نوشته بود: اسفناج تبریز. روشن است که برای فروختن اسفناج هم نام تبریز لازم است. فرش و آجیل و چلوکباب که دیگر گفتن ندارد. تبریز به اصطلاح تجاری، برند است و اگر از اصل ایرانشهری خود جدا شود تمام توان فرهنگی و مدنی خود را از دست خواهد داد. همانند کالایی که نامش با کیفیتش ناهمخوانی یافته است.
حالا می توان پرسید: چه کسانی دلشان نمی خواهد تبریز «تبریز» بماند؟
مقام نخست از آن اسراییل است. اسراییل با همه هیاهوها ملت نیست. مهم ترین رقیب استراتژیک آن، ایران است که کهن ترین ملت جهان است. طبیعی ترین استراتژی بقا برای اسراییل تضعیف ملیت ایرانی است. در این استراتژی متاسفانه همراهی رسمی و غیر رسمی عرب و ترکیه را هم دارد. عرب ایران را خار چشم می داند که اگر فروپاشد آرزوی هزار و چهارصد ساله قادسیه محقق می شود. عرب و عبری و ترک متاسفانه همراهی دو گروه از ایرانیان را دارد: خائن ها و نادان ها. کسانی که ذاتا خیانت کار هستند و به طور مشخص در شبکه های ماهواره ای عبری و عربی کار می کنند و نادان هایی که آنها را تایید می کنند. کار سختی نیست اسراییل و عرب ها را مهار کردن و ریشه خیانت را سوزاندن و نادان ها را دانا کردن. سیاستی می خواهد که به نظر می رسد در حکومت نیست.
این پریشانی سیاسی دومین گروه را آشکار می کند. کسانی که جز قوم گرایی راهی برای بقا در سیاست نمی یابند. از سوی دیگر می دانند که تبریز اگر ایرانشهری بماند کار را برای سیاستمداران دشوار خواهد کرد. تبریز منبع بالفعل خرد و تحول است. اگر برای اسراییل و شرکا به دلیل پایدار نگه داشتن ایران هدف اصلی است، برای برخی سیاستمداران به دلیل نیروی تحول بودن هولناک می نماید.
بازی برای سیاستمداران به ظاهر دو سر برد است. ریشه ها و روابط خارجی را می بینند ولی از آن به نفع خود بهره می برند. نوعی از فریب دشمن و تا الان موفق. در این بازی است که گاه مواضع سیاستمداران حکومتی با سیاستمداران اسراییلی شباهتی می یابد. اما بازی حتی اگر دو سر برد باشد، در نهایت بازی است و در موقعی خاص می تواند به باختی سنگین منتهی شود.
گروه سوم شخص یا نهاد نیست. وضعیت فرهنگی و علمی است. قوم گرایی محصول انحطاط علمی و فرهنگی است. بی تردید با تحدید آزادی های فردی هم رابطه مستقیم دارد. تبریز شهر شکوفایی است. در سنت قطران پرورده، مغول تربیت کرده و ایلخانیان ساخته، خواجه رشیدالدین فضل الله و خواجه نصیر طوسی و کمال الدین بهزاد را پذیرفته، در تجدد، همزمان استادان کسروی و تقی زاده، سیاستمداری بزرگ چون ستارخان و عالمی شهید چون ثقه الاسلام را پرورده با هزاران ادیب و دانشمند. در انحطاط شکوفایی به مبارزه طلبیده می شود. تا از انحطاط گذر نکنیم شکوفایی فهمیده و پاسداری نخواهد شد. راه حل ریشه ای تقویت علمی و فرهنگی جامعه و احترام به آزادی های اجتماعی است. البته، مقابله با قوم گرایی کار دانشمندان و اهل فرهنگ نیست، چه، موضوع اساسا علمی و فرهنگی نیست، اما انحطاط بستر کلان قوم گرایی است.
در نهایت می توان گفت آنچه در تبریز به مبارزه طلبیده می شود نیروی شکوفایی این شهر است و کسانی که نادانسته تبریز را از دست رفته می دانند یا مماشات با قوم گرایی را تبلیغ می کنند، در این هدف شوم یاری گر دشمنان هستند. اگر کمکی از شما ساخته نیست راه دشمن را بازتر نکنید.
www.tg-me.com/melliiran
جواد رنجبر درخشیلر
عکسی از ورزشگاهی در تبریز باز هم عده ای را چنان به باد غرور دچار کرده که می پندارند تبریز را فتح کرده اند و عده ای را چنان ترسانده که می پندارند تبریز از دست رفته است. هر دو گروه تبریز را خوب و به اندازه کافی نمی شناسند و در واقع دو لبه قیچی ستم بر تبریز هستند. پیشینه تاریخی و فرهنگی تبریز را همه می دانیم. درخشش تبریز را در مشروطه و تجدد به یاد داریم. خلاصه، بسیاری از افراد مهم و موثر سنت و تجدد در ایران تبریزی بوده اند و هستند. با این پیشینه، تبریز لقمه ای نیست که از گلوی قوم گرایی پایین برود. آنچه به چشم می آید صدای یکی دو سه درصد است و در خود تبریز جدی گرفته نمی شود؛ تا جایی که ثبات برقرار باشد.
قوم گرایی تهدید بالقوه است. هم برای ایران و زبان پارسی، هم برای حکومت و تشیع و هم برای تبریز. قوم گرایی تهدیدی بالفعل نیست.
روشن است که برای ایران و تمام متعلقات فرهنگی آن مضر است ولی تشیع را بیش و پیش از ایران هدف گرفته است. برای تبریز هم سخت مضر است.
تبریز شهر به معنای واقعی و تمدنی و سیاسی آن است. از هزاران بزرگان تبریز نام نمی برم که تکراری است. در بازار تجریش همین چند روز پیش دستفروشی بالای بساط سبزی فروشی نوشته بود: اسفناج تبریز. روشن است که برای فروختن اسفناج هم نام تبریز لازم است. فرش و آجیل و چلوکباب که دیگر گفتن ندارد. تبریز به اصطلاح تجاری، برند است و اگر از اصل ایرانشهری خود جدا شود تمام توان فرهنگی و مدنی خود را از دست خواهد داد. همانند کالایی که نامش با کیفیتش ناهمخوانی یافته است.
حالا می توان پرسید: چه کسانی دلشان نمی خواهد تبریز «تبریز» بماند؟
مقام نخست از آن اسراییل است. اسراییل با همه هیاهوها ملت نیست. مهم ترین رقیب استراتژیک آن، ایران است که کهن ترین ملت جهان است. طبیعی ترین استراتژی بقا برای اسراییل تضعیف ملیت ایرانی است. در این استراتژی متاسفانه همراهی رسمی و غیر رسمی عرب و ترکیه را هم دارد. عرب ایران را خار چشم می داند که اگر فروپاشد آرزوی هزار و چهارصد ساله قادسیه محقق می شود. عرب و عبری و ترک متاسفانه همراهی دو گروه از ایرانیان را دارد: خائن ها و نادان ها. کسانی که ذاتا خیانت کار هستند و به طور مشخص در شبکه های ماهواره ای عبری و عربی کار می کنند و نادان هایی که آنها را تایید می کنند. کار سختی نیست اسراییل و عرب ها را مهار کردن و ریشه خیانت را سوزاندن و نادان ها را دانا کردن. سیاستی می خواهد که به نظر می رسد در حکومت نیست.
این پریشانی سیاسی دومین گروه را آشکار می کند. کسانی که جز قوم گرایی راهی برای بقا در سیاست نمی یابند. از سوی دیگر می دانند که تبریز اگر ایرانشهری بماند کار را برای سیاستمداران دشوار خواهد کرد. تبریز منبع بالفعل خرد و تحول است. اگر برای اسراییل و شرکا به دلیل پایدار نگه داشتن ایران هدف اصلی است، برای برخی سیاستمداران به دلیل نیروی تحول بودن هولناک می نماید.
بازی برای سیاستمداران به ظاهر دو سر برد است. ریشه ها و روابط خارجی را می بینند ولی از آن به نفع خود بهره می برند. نوعی از فریب دشمن و تا الان موفق. در این بازی است که گاه مواضع سیاستمداران حکومتی با سیاستمداران اسراییلی شباهتی می یابد. اما بازی حتی اگر دو سر برد باشد، در نهایت بازی است و در موقعی خاص می تواند به باختی سنگین منتهی شود.
گروه سوم شخص یا نهاد نیست. وضعیت فرهنگی و علمی است. قوم گرایی محصول انحطاط علمی و فرهنگی است. بی تردید با تحدید آزادی های فردی هم رابطه مستقیم دارد. تبریز شهر شکوفایی است. در سنت قطران پرورده، مغول تربیت کرده و ایلخانیان ساخته، خواجه رشیدالدین فضل الله و خواجه نصیر طوسی و کمال الدین بهزاد را پذیرفته، در تجدد، همزمان استادان کسروی و تقی زاده، سیاستمداری بزرگ چون ستارخان و عالمی شهید چون ثقه الاسلام را پرورده با هزاران ادیب و دانشمند. در انحطاط شکوفایی به مبارزه طلبیده می شود. تا از انحطاط گذر نکنیم شکوفایی فهمیده و پاسداری نخواهد شد. راه حل ریشه ای تقویت علمی و فرهنگی جامعه و احترام به آزادی های اجتماعی است. البته، مقابله با قوم گرایی کار دانشمندان و اهل فرهنگ نیست، چه، موضوع اساسا علمی و فرهنگی نیست، اما انحطاط بستر کلان قوم گرایی است.
در نهایت می توان گفت آنچه در تبریز به مبارزه طلبیده می شود نیروی شکوفایی این شهر است و کسانی که نادانسته تبریز را از دست رفته می دانند یا مماشات با قوم گرایی را تبلیغ می کنند، در این هدف شوم یاری گر دشمنان هستند. اگر کمکی از شما ساخته نیست راه دشمن را بازتر نکنید.
www.tg-me.com/melliiran
Telegram
ملی گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
یاداشت ها، مقاله ها و سخنرانی های جواد رنجبر درخشی لر در فلسفه سیاسی و شاهنامه پژوهی.
🔵🔴تقلای ترکیه برای مصادره آب ارس / محمد درویش: یک اعلان جنگ خاموش اما مرگبار علیه ایران
پژوهشگران تأکید کردهاند که ایران باید از ابزارهای نوین دیپلماسی آب بهره ببرد.
محمد درویش- کنشگر محیط زیست در واکنش به این گزارش نوشت: ترکیه برای مهار ۳.۷۴۳میلیارد مترمکعب آب دورخیز کرده است.
یعنی ۸۳درصد کل منابع آب حوضه آبخیز ارس! و اگر تحقق یابد یک فاجعه بزرگ محیطزیستی، اجتماعی و امنیتی دامنگیر بخش بزرگی از شمال غرب ایران تا دشت مغان در اردبیل خواهد شد؛ یک اعلان جنگ خاموش اما مرگبار علیه ایران!/رکنا
@bestdiplomacy
پژوهشگران تأکید کردهاند که ایران باید از ابزارهای نوین دیپلماسی آب بهره ببرد.
محمد درویش- کنشگر محیط زیست در واکنش به این گزارش نوشت: ترکیه برای مهار ۳.۷۴۳میلیارد مترمکعب آب دورخیز کرده است.
یعنی ۸۳درصد کل منابع آب حوضه آبخیز ارس! و اگر تحقق یابد یک فاجعه بزرگ محیطزیستی، اجتماعی و امنیتی دامنگیر بخش بزرگی از شمال غرب ایران تا دشت مغان در اردبیل خواهد شد؛ یک اعلان جنگ خاموش اما مرگبار علیه ایران!/رکنا
@bestdiplomacy
🔵🔴عفو فعالان محیط زیستی زندانی به مناسبت عید فطر
بر اساس اخبار رسیده به امتداد، فعالین محیط زیست محبوس در زندان اوین مشمول عفو عید فطر شدهاند.
🔸نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، طاهر قدیریان و هومن جوکار چهار فعال محیطزیستی هستند، که مورد عفو قرار گرفته اند.
🔸در تماس با حجت کرمانی وکیل این زندانیان، او ضمن تایید این خبر گفت که موضوع عفو به موکلین او اطلاع داده شده و پس از اعلام به اجرای احکام آنها ازاد خواهند شد.عفو فعالان محیط زیستی زندانی به مناسبت عید فطر است./امتداد
خوبترین خبر این روزهااما آنها چرا دستگیر شدند در مجموع خوشحالیم از آزادیتان
@bestdiplomacy
بر اساس اخبار رسیده به امتداد، فعالین محیط زیست محبوس در زندان اوین مشمول عفو عید فطر شدهاند.
🔸نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، طاهر قدیریان و هومن جوکار چهار فعال محیطزیستی هستند، که مورد عفو قرار گرفته اند.
🔸در تماس با حجت کرمانی وکیل این زندانیان، او ضمن تایید این خبر گفت که موضوع عفو به موکلین او اطلاع داده شده و پس از اعلام به اجرای احکام آنها ازاد خواهند شد.عفو فعالان محیط زیستی زندانی به مناسبت عید فطر است./امتداد
خوبترین خبر این روزهااما آنها چرا دستگیر شدند در مجموع خوشحالیم از آزادیتان
@bestdiplomacy
#فرزین با دلار آزاد کاری ندارد، ولی دلار آزاد با جیب من کار دارد.
با غذایی که میخورم کار دارد.
با لباسی که می پوشم کار دارد.
با خرج ماشینم کار دارد.
با شهریه بچه ام کار دارد.
با دارویی که
میخرم کار دارد، با قند، چای، آب لیمو، کتاب، میوه، سیگار، باطری، بسکویت، ریکا، پفک، مداد، ذغال، مرغ، گوشت، ماست و پنیر هم کار دارد، با کودی که به زمین میدهم هم حتی کار دارد.
شما مثلا تحصیل کرده ای مرد حسابی، یعنی چی که من به نرخ بازار آزاد کاری ندارم، رییس بانک مرکزی شدی که کار داشته باشی./کانال گنگ خوابدیده
@bestdiplomacy
با غذایی که میخورم کار دارد.
با لباسی که می پوشم کار دارد.
با خرج ماشینم کار دارد.
با شهریه بچه ام کار دارد.
با دارویی که
میخرم کار دارد، با قند، چای، آب لیمو، کتاب، میوه، سیگار، باطری، بسکویت، ریکا، پفک، مداد، ذغال، مرغ، گوشت، ماست و پنیر هم کار دارد، با کودی که به زمین میدهم هم حتی کار دارد.
شما مثلا تحصیل کرده ای مرد حسابی، یعنی چی که من به نرخ بازار آزاد کاری ندارم، رییس بانک مرکزی شدی که کار داشته باشی./کانال گنگ خوابدیده
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴واکنش سید حسن آقامیری به صحبتهای شیخ علیرضا #پناهیان که پیامبر را گوشت تلخ و بدون رفیق خوانده بود......
@bestdiplomacy
@bestdiplomacy
🔵🔴 #آرش_رئیسینژاد استاد روابط بینالملل در گفتوگو با «هممیهن» مطرح کرد:
🔦 اجتناب از اتحاد با قدرتهای بزرگ
✍️شهاب شهسواری
🔹 شاید اگر قرار باشد که این تکقطبی با سرعت بیشتری به نظم بعدی گذار پیدا کند، دو عامل میتواند در این شتاب تعیینکننده باشد. عامل نخست تحولات درونی جامعه آمریکا است و عامل دوم نوع رابطه آمریکا با دیگر قدرتهای بزرگ، بهصورت مشخص چین و در رتبه بعد روسیه است.
🔹 دوپارگی در آمریکا میتواند بر نقش آمریکا در صحنه بینالمللی نیز تاثیر بگذارد. تحولات پیش رو در آمریکا، بهویژه در انتخابات ریاستجمهوری سال جاری، میتواند در نقش آمریکا در نظام آینده جهانی تعیینکننده باشد. اگر دونالد ترامپ با شعارهایی که در دور نخست ریاستجمهوریاش داد و برخی از آنها را عملی کرد و اینکه حتی افرادی دیگر با تکیه بر شعارهایی مانند اینکه آمریکا دیگر پلیس جهانی نیست، بتوانند قدرت را در این کشور به دست بگیرند، میتواند بر نقش آمریکا در نظام آینده جهانی مؤثر باشد. این دوپارگی مردم آمریکا، بازتابی در نوع سیاست خارجی آمریکا در جهان خواهد داشت که بر نظم آینده جهان تاثیر میگذارد. هر چقدر گفتمان دونالد ترامپ پررنگتر شود، آنگاه احتمالاً میل، عزم و اراده در آمریکا برای تبدیل شدن به پلیس جهان در دولت آمریکا کاهش پیدا میکند.
🔹 چین در حوزه اقتصادی و تا حدودی تکنولوژی به آمریکا نزدیک شدهاست، اما نه در حوزه نظامی و نه در حوزه گفتمانی، چین هنوز نتوانستهاست آمریکا را به چالش بکشد. به همین دلیل نادرست است که تصور کنیم یک نظام دوقطبی در جهان حکمفرما شدهاست یا قرار است در آینده نزدیک برپا شود. چند دلیل وجود دارد که چین هنوز به یک «قطب» تبدیل نشدهاست.
🔹 آمریکاست که مدام با به اصطلاح ابرقدرت بودن چین تلاش میکند پکن را تهدیدی برای امنیت و صلح جهانی معرفی کند. متاسفانه در ایران از همان ادبیات چینهراسی که درون آمریکا تولید میشود بهعنوان بنیانی برای بزرگداشت چین استفاده میشود.
🔹 واشنگتن مثلث تهران، پکن و مسکو را یک خطر برای جامعه جهانی تصویر میکند. در ایران هم عدهای مستقیم در همین دام و تله افتاده و میافتند.
🔹 توصیه بنده به سیاستگذاران ایرانی این است که از اتحاد با قدرتهای بزرگ دوری کنید. اتحاد باید نهایتاً خودش را در چشمداشت از آن قدرت بزرگ برای دفاع از امنیت ملی یا تمامیت ارضی کشور در بزنگاه نشان بدهد. منظور این است که وقتی یک قدرت بزرگ متحد یک قدرت میانی یا کوچک است، انتظار میرود که وقتی قدرت کوچکتر زیر ضرب نظامی قرار میگیرد، قدرت بزرگتر به کمکش بیاید. در طول تاریخ ایران ما چنین واقعهای را نمیبینیم.
🔹 در رابطه با قدرتهای بزرگ یاد بگیریم که زندگی در شکاف را پیشه کنیم. بتوانیم بین قدرتهای بزرگ بایستیم. باید بتوانیم در یکسری حوزهها و در یکسری مناطق جغرافیایی با یک قدرت بزرگ کار کنیم و در یکسری حوزههای دیگر در منطقه جغرافیایی دیگر با قدرت دیگر. این اشتباه است که رابطه با قدرتهای بزرگ را تنها ذیل اتحاد ببینیم؛ برعکس، رابطه با قدرتهای بزرگ میتواند در قالب همکاری، ائتلاف و مهمتر از همه شراکت نیز رخ بدهد.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-14383
#بسیارآگاهی_بخش
@bestdiplomacy
🔦 اجتناب از اتحاد با قدرتهای بزرگ
✍️شهاب شهسواری
🔹 شاید اگر قرار باشد که این تکقطبی با سرعت بیشتری به نظم بعدی گذار پیدا کند، دو عامل میتواند در این شتاب تعیینکننده باشد. عامل نخست تحولات درونی جامعه آمریکا است و عامل دوم نوع رابطه آمریکا با دیگر قدرتهای بزرگ، بهصورت مشخص چین و در رتبه بعد روسیه است.
🔹 دوپارگی در آمریکا میتواند بر نقش آمریکا در صحنه بینالمللی نیز تاثیر بگذارد. تحولات پیش رو در آمریکا، بهویژه در انتخابات ریاستجمهوری سال جاری، میتواند در نقش آمریکا در نظام آینده جهانی تعیینکننده باشد. اگر دونالد ترامپ با شعارهایی که در دور نخست ریاستجمهوریاش داد و برخی از آنها را عملی کرد و اینکه حتی افرادی دیگر با تکیه بر شعارهایی مانند اینکه آمریکا دیگر پلیس جهانی نیست، بتوانند قدرت را در این کشور به دست بگیرند، میتواند بر نقش آمریکا در نظام آینده جهانی مؤثر باشد. این دوپارگی مردم آمریکا، بازتابی در نوع سیاست خارجی آمریکا در جهان خواهد داشت که بر نظم آینده جهان تاثیر میگذارد. هر چقدر گفتمان دونالد ترامپ پررنگتر شود، آنگاه احتمالاً میل، عزم و اراده در آمریکا برای تبدیل شدن به پلیس جهان در دولت آمریکا کاهش پیدا میکند.
🔹 چین در حوزه اقتصادی و تا حدودی تکنولوژی به آمریکا نزدیک شدهاست، اما نه در حوزه نظامی و نه در حوزه گفتمانی، چین هنوز نتوانستهاست آمریکا را به چالش بکشد. به همین دلیل نادرست است که تصور کنیم یک نظام دوقطبی در جهان حکمفرما شدهاست یا قرار است در آینده نزدیک برپا شود. چند دلیل وجود دارد که چین هنوز به یک «قطب» تبدیل نشدهاست.
🔹 آمریکاست که مدام با به اصطلاح ابرقدرت بودن چین تلاش میکند پکن را تهدیدی برای امنیت و صلح جهانی معرفی کند. متاسفانه در ایران از همان ادبیات چینهراسی که درون آمریکا تولید میشود بهعنوان بنیانی برای بزرگداشت چین استفاده میشود.
🔹 واشنگتن مثلث تهران، پکن و مسکو را یک خطر برای جامعه جهانی تصویر میکند. در ایران هم عدهای مستقیم در همین دام و تله افتاده و میافتند.
🔹 توصیه بنده به سیاستگذاران ایرانی این است که از اتحاد با قدرتهای بزرگ دوری کنید. اتحاد باید نهایتاً خودش را در چشمداشت از آن قدرت بزرگ برای دفاع از امنیت ملی یا تمامیت ارضی کشور در بزنگاه نشان بدهد. منظور این است که وقتی یک قدرت بزرگ متحد یک قدرت میانی یا کوچک است، انتظار میرود که وقتی قدرت کوچکتر زیر ضرب نظامی قرار میگیرد، قدرت بزرگتر به کمکش بیاید. در طول تاریخ ایران ما چنین واقعهای را نمیبینیم.
🔹 در رابطه با قدرتهای بزرگ یاد بگیریم که زندگی در شکاف را پیشه کنیم. بتوانیم بین قدرتهای بزرگ بایستیم. باید بتوانیم در یکسری حوزهها و در یکسری مناطق جغرافیایی با یک قدرت بزرگ کار کنیم و در یکسری حوزههای دیگر در منطقه جغرافیایی دیگر با قدرت دیگر. این اشتباه است که رابطه با قدرتهای بزرگ را تنها ذیل اتحاد ببینیم؛ برعکس، رابطه با قدرتهای بزرگ میتواند در قالب همکاری، ائتلاف و مهمتر از همه شراکت نیز رخ بدهد.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-14383
#بسیارآگاهی_بخش
@bestdiplomacy
هممیهن
اجتناب از اتحاد با قدرتهای بزرگ
تحولات در نظام بینالملل در طول سالهای گذشته باعث ایجاد بحثهای جدی در داخل ایران در مورد نحوه مواجهه حکومت ایران با گذار در نظام بینالملل شدهاست. هرچند بسیاری از کارشناسان و اساتید علوم سیاسی و روابط بینالملل توصیه به ایجاد توازن در روابط خارجی و اجتناب…
🔵🔴دکتر آرش رییسی نژاد در گفت و گو با هم میهن
تمامی رهبران چین تا پیش از شیجینپینگ و حتی شخص شیجینپینگ، بهرغم اینکه تهاجمیتر عمل میکنند، تلاش کردهاند که جلوی یک جنگ سرد جدید را بگیرند. جنگ سرد جدید کاملاً به نفع آمریکا است، چراکه واشنگتن از طریق بازنمایی چین بهعنوان یک اتحاد جماهیر شوروی جدید، میتواند شبکه متحدان خودش را دوباره به صف کند و نقش تضعیفشده خودش را دوباره احیا کند و جلوی وسطبازی متحدانی را که همزمان هم با چین و هم با آمریکا کار میکنند، بگیرد. آمریکا تلاش میکند که از طریق ایجاد یک جنگ سرد جدید چین را به لحاظ نظامی تحت فشار قرار دهد. به همین دلیل است که آمریکا در حال ائتلافسازیهای جدید مانند اتحاد کواد یا پیمان آکوس (AUKUS) است. اینها ابزارهای آمریکا برای مواجهه با چین است. متاسفانه یکسری افراد کمسواد و بیسواد که من اسم آنها را کمونیستهای مسلمان میگذارم که هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه سیاست نفوذ دارند، مدام تلاش میکنند که به سیاستگذاران ایرانی بقبولانند ساختار دوقطبی شکل گرفتهاست و از آنجا که ما مخالف آمریکا هستیم باید با چین وارد اتحاد شویم...
@bestdiplomacy
تمامی رهبران چین تا پیش از شیجینپینگ و حتی شخص شیجینپینگ، بهرغم اینکه تهاجمیتر عمل میکنند، تلاش کردهاند که جلوی یک جنگ سرد جدید را بگیرند. جنگ سرد جدید کاملاً به نفع آمریکا است، چراکه واشنگتن از طریق بازنمایی چین بهعنوان یک اتحاد جماهیر شوروی جدید، میتواند شبکه متحدان خودش را دوباره به صف کند و نقش تضعیفشده خودش را دوباره احیا کند و جلوی وسطبازی متحدانی را که همزمان هم با چین و هم با آمریکا کار میکنند، بگیرد. آمریکا تلاش میکند که از طریق ایجاد یک جنگ سرد جدید چین را به لحاظ نظامی تحت فشار قرار دهد. به همین دلیل است که آمریکا در حال ائتلافسازیهای جدید مانند اتحاد کواد یا پیمان آکوس (AUKUS) است. اینها ابزارهای آمریکا برای مواجهه با چین است. متاسفانه یکسری افراد کمسواد و بیسواد که من اسم آنها را کمونیستهای مسلمان میگذارم که هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه سیاست نفوذ دارند، مدام تلاش میکنند که به سیاستگذاران ایرانی بقبولانند ساختار دوقطبی شکل گرفتهاست و از آنجا که ما مخالف آمریکا هستیم باید با چین وارد اتحاد شویم...
@bestdiplomacy
🔵🔴 مایکل روبین:
به تجزیه ایران، دل نبندید.
✍️ مایکل روبین
مترجم: مصیّب قرهبیگی
گروهی از تحلیلگران، از جمله مُردخای کیدار، استاد دانشگاه در تلآویو، با سادهاندیشی معتقد است که «هر زمان که ناآرامیها در کُردستان ایران آغاز میشود، تهران به آذریها مأموریت میدهد تا آنها را به همان شکلی که ولادیمیر پوتین به چچنهای وفادار تکیه میکند، سرکوب کنند». این تحلیل که اساس وفاداری به حکومت در ایران را مبتنی بر قومیت میانگارد، سادهاندیشی خام است.
کیدار، همچنین خاطر نشان می.سازد که «پس از "کشته شدن مهسا امینی"، اقوامِ ایرانی در جستجوی خودمختاری و آزادی بیشتر هستند». این تحلیل کیدار نیز، نادرست است؛ چرا که کیدار یک رخداد سیاسی - اجتماعی را به جای تعصب قومیتی، قالب کرده است.
در ارتباط با محیطزیست هم کیدار، نظریات مشابهی دارد. حال آنکه برخلاف دیدگاه وی، باید گفت که اعتراض به دریاچۀ ارومیه که آذریها و کُردها را آزار میدهد، واکنشی علیه مدیریت ضعیف است و نه یک جنگِ قومی. در همین راستا، زمانی که زایندهرود اصفهان خشکید، عده بسیاری در اعتراض به سدسازیهای غیرضروری که فجایعِ زیستمحیطی را پدید آورده است، به خیابان آمدند. از این رو باید به تحلیلگرانی مانند کیدار، یادآور شد که اگر نشانهها به اشتباه تشخیص داده شوند، درمان پیشنهادی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
از سوی دیگر، تحلیلهای مشابه کیدار، این پیام را به ایرانیان میرساند که هدف نهایی غرب، از هم پاشاندن کشورشان است. شمار بسیار کمی از ایرانیان - به جز مریم رجوی و مجاهدین خلق - از ایدۀ تجزیۀ ایران و خیانت به کشورشان، استقبال خواهند کرد. فراموش نکنیم که زمانی که صدام در سال ۱۹۸۰ میلادی به ایران حمله کرد، ایرانیان بدون توجه به گرایشبندیهای سیاسی و قومیتی، برای پاسداری از کشورشان به میدان آمدند.
مردخای کیدار، که یک دانشگاهی اسرائیلی است، در مقالۀ دیگری که در اورشلیمپُست منتشر کرده است، اظهار داشته که «طرفداران تغییر رژیم در ایران باید از جداییطلبی قومیتها حمایت کنند». کیدار در این مقاله، مدعی است که «پس از فروپاشی "کشورِ چندقومیتی ایران" و بیرون آمدن پنج تا شش کشور از درون آن (درست مانند آنچه در اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی و چکسلواکی رخ داد)، جهان به مکانی بهتر و امنتر تبدیل خواهد شد». این تحلیل کیدار هم، سطحی و دمدستی است. بر اساس دیدگاه کیدار، تجزیهطلبی ایران، اگر به چیزی مانند جنگ میان کشورهای شوروی سابق و پاکسازی قومی مرتبط با فروپاشی یوگسلاوی نیز منتهی شد، استراتژی مناسبی است!
...
به این نکته نیز باید توجه داشت که "قومیت"، بنیاد اصلی هویت در ایران نیست. چرا که دولت در ایران، پیشینهای هزاران ساله دارد. این پیشینه، برخلاف کشورهایی است که در خلال سدۀ نوزدهم و بیستم شکل گرفتند و اغلب حول محور «ناسیونالیسم قومی» سازماندهی شدند. در سال ۱۵۰۱ میلادی، شاه اسماعیل صفوی، تشیع را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کرد. هدف شاه اسماعیل، هم سیاسی بود و هم مذهبی؛ وی با تکیه بر هویت مذهبی (و نه قومیتی)، تفاوتی میان جمعیتهای دو طرف مرز عثمانی و ایران پدید آورد. این هویت، با گذشت زمان، خود را بر هویت از پیش موجود پیشا اسلامی استوار ساخت. به عبارت دیگر، امروزه، تخت جمشید، پایتخت امپراتوری هخامنشی (۵۵۹ تا ۳۳۰ پیش از میلاد)، نه تنها نشانگر میراث ملّی، بلکه میراث قومی آذریها نیز محسوب میشود. در همین راستا، بسیاری از کُردها، به کتاب حماسه ملی شاهنامه، اثر فردوسی، شاعر ایرانی سدۀ دهم، تعلق خاطر دارند.
در سال ۱۹۸۰ میلادی، صدام حسین، با این باور که "عربهای ایرانی" از حملۀ وی به ایران و پیوستن به عراق، استقبال خواهند کرد، با هدف ضمیمه کردن خوزستان نفتخیز (یا به قول صدام، عربستان)، به ایران یورش بُرد. اما "عربهای ایران" به یاری صدام برنخاستند. ایرانیان (به استثنای مجاهدین خلق) از هر قومیتی که بودند، با مهاجمان عراقی جنگیدند. بسیاری از "عربهای ایرانی" نیز به مقامات عالی در جمهوری اسلامی رسیدند؛ از جمله علی شمخانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ میلادی.
اغراق دربارۀ خواست جداییطلبی در آذربایجانِ ایران نیز یک اشتباه مبتدیانه است. قفقاز جنوبی (از جمله جمهوری آذربایجان فعلی) سرزمینهایی متعلق به ایران بود که به واسطۀ عهدنامه ترکمنچای در سال ۱۸۲۸ میلادی از ایران جدا شد. بیش از یک سده بعد که نیروهای شوروی در پی ایجاد یک کشور نیابتی در آذربایجانِ ایران بودند، آذریهای ایران با خشم و خون به این تجاوز پاسخ دادند./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
به تجزیه ایران، دل نبندید.
✍️ مایکل روبین
مترجم: مصیّب قرهبیگی
گروهی از تحلیلگران، از جمله مُردخای کیدار، استاد دانشگاه در تلآویو، با سادهاندیشی معتقد است که «هر زمان که ناآرامیها در کُردستان ایران آغاز میشود، تهران به آذریها مأموریت میدهد تا آنها را به همان شکلی که ولادیمیر پوتین به چچنهای وفادار تکیه میکند، سرکوب کنند». این تحلیل که اساس وفاداری به حکومت در ایران را مبتنی بر قومیت میانگارد، سادهاندیشی خام است.
کیدار، همچنین خاطر نشان می.سازد که «پس از "کشته شدن مهسا امینی"، اقوامِ ایرانی در جستجوی خودمختاری و آزادی بیشتر هستند». این تحلیل کیدار نیز، نادرست است؛ چرا که کیدار یک رخداد سیاسی - اجتماعی را به جای تعصب قومیتی، قالب کرده است.
در ارتباط با محیطزیست هم کیدار، نظریات مشابهی دارد. حال آنکه برخلاف دیدگاه وی، باید گفت که اعتراض به دریاچۀ ارومیه که آذریها و کُردها را آزار میدهد، واکنشی علیه مدیریت ضعیف است و نه یک جنگِ قومی. در همین راستا، زمانی که زایندهرود اصفهان خشکید، عده بسیاری در اعتراض به سدسازیهای غیرضروری که فجایعِ زیستمحیطی را پدید آورده است، به خیابان آمدند. از این رو باید به تحلیلگرانی مانند کیدار، یادآور شد که اگر نشانهها به اشتباه تشخیص داده شوند، درمان پیشنهادی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
از سوی دیگر، تحلیلهای مشابه کیدار، این پیام را به ایرانیان میرساند که هدف نهایی غرب، از هم پاشاندن کشورشان است. شمار بسیار کمی از ایرانیان - به جز مریم رجوی و مجاهدین خلق - از ایدۀ تجزیۀ ایران و خیانت به کشورشان، استقبال خواهند کرد. فراموش نکنیم که زمانی که صدام در سال ۱۹۸۰ میلادی به ایران حمله کرد، ایرانیان بدون توجه به گرایشبندیهای سیاسی و قومیتی، برای پاسداری از کشورشان به میدان آمدند.
مردخای کیدار، که یک دانشگاهی اسرائیلی است، در مقالۀ دیگری که در اورشلیمپُست منتشر کرده است، اظهار داشته که «طرفداران تغییر رژیم در ایران باید از جداییطلبی قومیتها حمایت کنند». کیدار در این مقاله، مدعی است که «پس از فروپاشی "کشورِ چندقومیتی ایران" و بیرون آمدن پنج تا شش کشور از درون آن (درست مانند آنچه در اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی و چکسلواکی رخ داد)، جهان به مکانی بهتر و امنتر تبدیل خواهد شد». این تحلیل کیدار هم، سطحی و دمدستی است. بر اساس دیدگاه کیدار، تجزیهطلبی ایران، اگر به چیزی مانند جنگ میان کشورهای شوروی سابق و پاکسازی قومی مرتبط با فروپاشی یوگسلاوی نیز منتهی شد، استراتژی مناسبی است!
...
به این نکته نیز باید توجه داشت که "قومیت"، بنیاد اصلی هویت در ایران نیست. چرا که دولت در ایران، پیشینهای هزاران ساله دارد. این پیشینه، برخلاف کشورهایی است که در خلال سدۀ نوزدهم و بیستم شکل گرفتند و اغلب حول محور «ناسیونالیسم قومی» سازماندهی شدند. در سال ۱۵۰۱ میلادی، شاه اسماعیل صفوی، تشیع را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کرد. هدف شاه اسماعیل، هم سیاسی بود و هم مذهبی؛ وی با تکیه بر هویت مذهبی (و نه قومیتی)، تفاوتی میان جمعیتهای دو طرف مرز عثمانی و ایران پدید آورد. این هویت، با گذشت زمان، خود را بر هویت از پیش موجود پیشا اسلامی استوار ساخت. به عبارت دیگر، امروزه، تخت جمشید، پایتخت امپراتوری هخامنشی (۵۵۹ تا ۳۳۰ پیش از میلاد)، نه تنها نشانگر میراث ملّی، بلکه میراث قومی آذریها نیز محسوب میشود. در همین راستا، بسیاری از کُردها، به کتاب حماسه ملی شاهنامه، اثر فردوسی، شاعر ایرانی سدۀ دهم، تعلق خاطر دارند.
در سال ۱۹۸۰ میلادی، صدام حسین، با این باور که "عربهای ایرانی" از حملۀ وی به ایران و پیوستن به عراق، استقبال خواهند کرد، با هدف ضمیمه کردن خوزستان نفتخیز (یا به قول صدام، عربستان)، به ایران یورش بُرد. اما "عربهای ایران" به یاری صدام برنخاستند. ایرانیان (به استثنای مجاهدین خلق) از هر قومیتی که بودند، با مهاجمان عراقی جنگیدند. بسیاری از "عربهای ایرانی" نیز به مقامات عالی در جمهوری اسلامی رسیدند؛ از جمله علی شمخانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ میلادی.
اغراق دربارۀ خواست جداییطلبی در آذربایجانِ ایران نیز یک اشتباه مبتدیانه است. قفقاز جنوبی (از جمله جمهوری آذربایجان فعلی) سرزمینهایی متعلق به ایران بود که به واسطۀ عهدنامه ترکمنچای در سال ۱۸۲۸ میلادی از ایران جدا شد. بیش از یک سده بعد که نیروهای شوروی در پی ایجاد یک کشور نیابتی در آذربایجانِ ایران بودند، آذریهای ایران با خشم و خون به این تجاوز پاسخ دادند./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
زمانی ما میتوانیم از معلوماتِ خود نتیجه بگیریم که تمامِ آن چه ذخیرهی ذهنِ ماست، آن چه آموختههای ماست، با هم ممزوج بشوند؛ دست به دستِ هم بدهند و از این ارتباط نتیجهگیریِ منطقی و استنباط و استنتاج بکنیم.
یعنی فکر، آمادهی باروَری بشود؛ به عبارت دیگر از این مصالح، بنایی ساخته شود.
#فرهنگ_و_شبهفرهنگ
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
یعنی فکر، آمادهی باروَری بشود؛ به عبارت دیگر از این مصالح، بنایی ساخته شود.
#فرهنگ_و_شبهفرهنگ
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
🔵🔴 بهترین اتفاق برای پناهیان!
(درباره گوشت تلخ و ...)
آنچه که در این چند روز برای پناهیان رخ داد از چند جهت اتفاق بسیار مبارکی هم برای او و هم برای آیندگان است.
۱) این شاید اولین بار است که پناهیان خطایی مرتکب شده که نمی تواند ارتکاب آن را به «دشمن» نسبت دهد. حتی نمی تواند واکنشهایی که در جامعه صورت گرفته را به دشمن نسبت بدهد چرا که مشخصا بخش متدین جامعه و مومنین روزه دار نسبت به «گوشت تلخ» خطاب کردن رسول خدا و امیرمومنان واکنش نشان داده اند.
۲) پناهیان و امثال پناهیان قبل از اینکه به جهت مواضع سیاسی شان مورد نقد باشند به یک دلیل مورد نقد هستند: «بی احتیاط سخن گفتن».
اولین چیزی که به دانشجوی دکترا می آموزند این است که «به احتیاط» سخن بگوید و دومین نکته ای که دانشجو باید فرا بگیرد اینکه «مستدل» سخن بگوید. اگر «فقط یک جمله» در مقاله ی دانشجو وجود داشته باشد که مستند به «رفرنس» های معتبر نباشد، آن مقاله بلافاصله توسط ژورنال بین المللی «ریجکت» می شود. پناهیان تا کنون در هیچ ژورنال بین المللی مقاله ای نداده، او هرگز مورد داوری در تراز بین المللی قرار نگرفته، هرگز در معرض این نبوده که واکنشِ داورهای بین المللی را نسبت به «مستدل» بودن سخنانش مشاهده کند، و لذا برای چنین فردی این بهترین اتفاق بود.
۳) «بهترین اتفاق» از باب اینکه بیاموزد «مستدل» سخن بگوید و «با احتیاط» کلام را به کار گیرد. دانشجوی دکترا به محض اینکه «فقط یک جمله» در جلسه دفاع (یا پیش دفاع) بگوید که مستدل نباشد، توسط داورها از اتاق اخراج می شود (یا اینکه لااقل جلسه دفاعش به زمانی دیگر موکول می شود. می گویند: این دانشجو برود دو ترم دیگر بیاید). بشر آموخته است که اگر آجرهای دیوار استدلال بر شالوده عقلانیت چیده نشود، هر حرفی را می شود زد و هر مدعایی می شود کرد. لذا برای پناهیانی که هرگز در آنگونه جلسه بیرحم پیش دفاع (یا دفاع) همچون دانشجویِ لرزان دکترا شرکت نداشته، این اتفاق مبارکی بود که «روزگار» بیاموزدش آنچه را که نیاموخته است.
۴) «انسان» به تلاش و به سعی و خطا مفاهیمی را آموخته است. ما باید برای محصولِ تلاش انسان احترام قائل باشیم. یکی از نکاتی که در دانشگاهها به دانشجوی دکترا می آموزند این است که «فهم علمی» با «آموزش علمی» متفاوت است. یعنی یک نفر ممکن است مهندس محاسب خوبی باشد ولی الزاما مدرس خوبی برای دروس مهندسی نباشد.
اتفاق اخیر برای پناهیان باعث می شود که از این پس او و افراد مشابه (حتی اگر که مدعای فهم دینی هم داشته باشند) نسبت به امر «بیان دینی» با تواضع باشند. آن فردی که متواضع باشد با احتیاط سخن می گوید. فرد مدعی کلمه را آسوده و بی احتیاط بر لسان می آورد ولی کسی که بداند بیان/تدریس امری دشوار است، قبل از اینکه به صدر مصطبه بنشید و بخواهد «خطابه» داشته باشد، حرفهایش را ارزیابی می کند. و نه ارزیابی شتابزده.
تو گوشت تلخ را در کدامین ارزیابی شخصی و در معرض کدامین هیات داوری بین المللی به کار برده بودی که اینگونه آسوده و با اعتماد به نفس در کشوری به کار بردی که در تاریخ ادب فارسی از سنایی و جامی گرفته تا سعدی، مولانا و حافظ لطیف ترین و زیباترین واژگان را برای آن نامها بکار برده اند؟ ببین که جامی چطور به ادب، زیبا و سنجیده سخن می گوید:
اگر بودی کمال اندر نِویسایی و خوانایی/
چرا آن قبله کل نانویسا بود و ناخوانا؟
ضروری است توجه شود که در آنچه که در بالا ذکر شد تلاش شده است که هیچ داوری سیاسی/دینی نداشته و فقط از منظر یک دانشجو و از دیدگاه علمی به ارزیابی مسئله اخیر پناهیان پرداخته شود. نه تنها پناهیان بلکه هر فرد دیگری که در دنیای جدید سخن می گوید، باید آگاه باشد که نمی شود «آگاهیِ انسان مدرن» را نادیده گرفت.گفته شد که آقای پناهیان به دیدار شیخ حسین انصاریان رفته! ولی ضروری است که اطرافیان به ایشان توصیه کنند که به دیدار دانشجویان دکترا در دانشگاههای ممتاز کشور رفته، و در گفتگوهای «دو طرفه» (و نه یک طرفه) ببیند که این نسل در چه فضای ذهنی ممتازی حرکت می کند. نسلی آشنا به تفکر انتقادی، تحلیل و استدلال که گاه برای انتشار «یک مقاله» در ژورنال تراز اول بین المللی باید پنج شش سال چشم مصرف کند و استخوان خُرد کند. آینده را آنها خواهند ساخت جناب پناهیان.
✍دکتر محمد رضا اسلامی
T.me/bestdiplomacy
(درباره گوشت تلخ و ...)
آنچه که در این چند روز برای پناهیان رخ داد از چند جهت اتفاق بسیار مبارکی هم برای او و هم برای آیندگان است.
۱) این شاید اولین بار است که پناهیان خطایی مرتکب شده که نمی تواند ارتکاب آن را به «دشمن» نسبت دهد. حتی نمی تواند واکنشهایی که در جامعه صورت گرفته را به دشمن نسبت بدهد چرا که مشخصا بخش متدین جامعه و مومنین روزه دار نسبت به «گوشت تلخ» خطاب کردن رسول خدا و امیرمومنان واکنش نشان داده اند.
۲) پناهیان و امثال پناهیان قبل از اینکه به جهت مواضع سیاسی شان مورد نقد باشند به یک دلیل مورد نقد هستند: «بی احتیاط سخن گفتن».
اولین چیزی که به دانشجوی دکترا می آموزند این است که «به احتیاط» سخن بگوید و دومین نکته ای که دانشجو باید فرا بگیرد اینکه «مستدل» سخن بگوید. اگر «فقط یک جمله» در مقاله ی دانشجو وجود داشته باشد که مستند به «رفرنس» های معتبر نباشد، آن مقاله بلافاصله توسط ژورنال بین المللی «ریجکت» می شود. پناهیان تا کنون در هیچ ژورنال بین المللی مقاله ای نداده، او هرگز مورد داوری در تراز بین المللی قرار نگرفته، هرگز در معرض این نبوده که واکنشِ داورهای بین المللی را نسبت به «مستدل» بودن سخنانش مشاهده کند، و لذا برای چنین فردی این بهترین اتفاق بود.
۳) «بهترین اتفاق» از باب اینکه بیاموزد «مستدل» سخن بگوید و «با احتیاط» کلام را به کار گیرد. دانشجوی دکترا به محض اینکه «فقط یک جمله» در جلسه دفاع (یا پیش دفاع) بگوید که مستدل نباشد، توسط داورها از اتاق اخراج می شود (یا اینکه لااقل جلسه دفاعش به زمانی دیگر موکول می شود. می گویند: این دانشجو برود دو ترم دیگر بیاید). بشر آموخته است که اگر آجرهای دیوار استدلال بر شالوده عقلانیت چیده نشود، هر حرفی را می شود زد و هر مدعایی می شود کرد. لذا برای پناهیانی که هرگز در آنگونه جلسه بیرحم پیش دفاع (یا دفاع) همچون دانشجویِ لرزان دکترا شرکت نداشته، این اتفاق مبارکی بود که «روزگار» بیاموزدش آنچه را که نیاموخته است.
۴) «انسان» به تلاش و به سعی و خطا مفاهیمی را آموخته است. ما باید برای محصولِ تلاش انسان احترام قائل باشیم. یکی از نکاتی که در دانشگاهها به دانشجوی دکترا می آموزند این است که «فهم علمی» با «آموزش علمی» متفاوت است. یعنی یک نفر ممکن است مهندس محاسب خوبی باشد ولی الزاما مدرس خوبی برای دروس مهندسی نباشد.
اتفاق اخیر برای پناهیان باعث می شود که از این پس او و افراد مشابه (حتی اگر که مدعای فهم دینی هم داشته باشند) نسبت به امر «بیان دینی» با تواضع باشند. آن فردی که متواضع باشد با احتیاط سخن می گوید. فرد مدعی کلمه را آسوده و بی احتیاط بر لسان می آورد ولی کسی که بداند بیان/تدریس امری دشوار است، قبل از اینکه به صدر مصطبه بنشید و بخواهد «خطابه» داشته باشد، حرفهایش را ارزیابی می کند. و نه ارزیابی شتابزده.
تو گوشت تلخ را در کدامین ارزیابی شخصی و در معرض کدامین هیات داوری بین المللی به کار برده بودی که اینگونه آسوده و با اعتماد به نفس در کشوری به کار بردی که در تاریخ ادب فارسی از سنایی و جامی گرفته تا سعدی، مولانا و حافظ لطیف ترین و زیباترین واژگان را برای آن نامها بکار برده اند؟ ببین که جامی چطور به ادب، زیبا و سنجیده سخن می گوید:
اگر بودی کمال اندر نِویسایی و خوانایی/
چرا آن قبله کل نانویسا بود و ناخوانا؟
ضروری است توجه شود که در آنچه که در بالا ذکر شد تلاش شده است که هیچ داوری سیاسی/دینی نداشته و فقط از منظر یک دانشجو و از دیدگاه علمی به ارزیابی مسئله اخیر پناهیان پرداخته شود. نه تنها پناهیان بلکه هر فرد دیگری که در دنیای جدید سخن می گوید، باید آگاه باشد که نمی شود «آگاهیِ انسان مدرن» را نادیده گرفت.گفته شد که آقای پناهیان به دیدار شیخ حسین انصاریان رفته! ولی ضروری است که اطرافیان به ایشان توصیه کنند که به دیدار دانشجویان دکترا در دانشگاههای ممتاز کشور رفته، و در گفتگوهای «دو طرفه» (و نه یک طرفه) ببیند که این نسل در چه فضای ذهنی ممتازی حرکت می کند. نسلی آشنا به تفکر انتقادی، تحلیل و استدلال که گاه برای انتشار «یک مقاله» در ژورنال تراز اول بین المللی باید پنج شش سال چشم مصرف کند و استخوان خُرد کند. آینده را آنها خواهند ساخت جناب پناهیان.
✍دکتر محمد رضا اسلامی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴 واعظ: در هر دو سناریو سکوتِ جمهوری اسلامی یا حمله مستقیم، اسرائیل برنده این تنش است
🔦اسرائیل هیچ محل امنی برای جمهوری اسلامی و سپاه در منطقه باقی نگذاشته است.
🗣علی واعظ، مدیر پروژه ایران و مشاور ارشد رییس گروه بینالمللی بحران تحلیل میکند
📌گفتگوی کامل در کانال چهارم یوتیوب عبدی مدیا:👇
🔗 https://www.youtube.com/watch?v=__fbLjTsPrU&t=2059s
#عبدی_مدیا
@bestdiplomacy
🔦اسرائیل هیچ محل امنی برای جمهوری اسلامی و سپاه در منطقه باقی نگذاشته است.
🗣علی واعظ، مدیر پروژه ایران و مشاور ارشد رییس گروه بینالمللی بحران تحلیل میکند
📌گفتگوی کامل در کانال چهارم یوتیوب عبدی مدیا:👇
🔗 https://www.youtube.com/watch?v=__fbLjTsPrU&t=2059s
#عبدی_مدیا
@bestdiplomacy
🔵🔴 "دشمن مطلوب"
نظامهای فریبکار از دشمنتراشی چه سودی میبرند؟ چرا همیشه حکومتهایی هستند که گویی از دشمن داشتن استقبال میکنند؟ چرا اینها در خلق و تداوم دشمن فرضی یا واقعی اصرار دارند؟ چرا جنگ و تهدید و هل من مبارز را بر صلح و آرامش ترجیح میدهند؟
جواب این است که شما بعنوان یک سیستم سیاسی دو راه بیشتر ندارید: تکیه بر همراهی و حمایت مردم یا تکیه بر زور و ارعاب و فریب. اولی تعریف حکومت مشروع است و دومی مصداق حکومت نامشروع. اگر شما جایگاه و پایگاه مردمی کافی نداشته باشید یا به هر دلیلی آنرا از دست داده باشید ناچارید به اقسام شیوههای شرورانه و فریبآمیز متوسل شوید تا خود را از فنا و سرنگونی نجات بدهید و بقائتان را تا حدامکان حفظ کنید. یکی از این ترفندها خلق دشمن است. چنانکه خواهیم گفت وجود یک دشمن «خوب و مناسب» میتواند به شما کمک شایانی بکند. این دشمن ممکن است دو شکل داشته باشد.
یا ابدا وجود نداشته باشد و صرفا توهمی باشد که شما به مردم خود تزریق میکنید که دراین صورت، دشمن فرضی است. یا دشمنی است که واقعی است، ولی خود شما او را به خصومت و دشمنی تحریک کرده و میکنید، که در آنصورت یک دشمن خودتراشیده است. این «دشمن مطلوب» میتواند یک فرقه یا گروهک باشد، یک ایسم و ایدیولوژی باشد یا یک کشور و نظام سیاسی دیگر در هرکجای جهان.
در هر صورت وجود یک دشمن خوب و مطلوب مزایای فراوانی برای شما و حکومت تان دارد. بعضی از این فواید عبارتند از:
۱. چتر وحشت:
شما با خلق دشمن خبیث و القای خطر دایمی از سوی او، چتری از وحشت بر سر کشور میگسترانید و مردم را زیر این چتر گرد میآورید.با این ترفند موفق میشوید بعنوان منجیای که قرار است مال و جان و میهن را در مقابل خصم محافظت کند، مردم را پشتسر خود و نظامتان متحد کنید. البته ممکن است گروههایی را خلق و تغذیه کنید تا هرازگاهی واقعا به شما حمله کنند و ضربه بزنند و با این کار به واقعینمایی خطر کمک کنند- گمانههای بسیاری وجود دارد که واقعه ۱۱ سپتامبر طرحی از سوی خود دولت آمریکا بود.
۲. انحراف اذهان
جرمی بنتام فیلسوف قرن ۱۸ بریتانیا معتقد بود محرک کل زندگی انسان دو چیز است: رنج و لذت. و یکی از قویترین رنجهای روانی ترس است. ترس، غریزهای بسیار قوی است و تا برطرف شدن آن، معمولاً سایر نیازهای ما آدمها در اولویت بعدی قرار میگیرد.در سطح اجتماعی ترس دایمی از حمله و دسیسه خارجی، اذهان عمومی را از رنجها و معضلات داخلی منحرف و بر خطر خارجی متمرکز میسازد و باعث میشود مشکلات اقتصادی و معیشتی در مقابل خطر موهوم و ترسناکی که شما مدام در رسانهها و مطبوعات در بوغ و کرنا میکنید رنگ ببازد.
۳. اقدامات خشن
وجود دشمن مطلوب، جوی از احساس خطر و هراس بر جامعه حکمفرما میکند و لذا تحمیل انواع اقدامات امنیتی و مقررات خشن از جمله جاسوسی، پلیس مخفی، سانسور، شنود، دستگیری، شکنجه و مانند آن را ممکن میسازد. حرف شما هم این است که چنین اقداماتی اگر هم در حالت عادی محکوم و ناقض حقوق بشر است، در شرایط اضطرار، ناگزیر است.
۴.حذف مخالف
با داشتن دشمن خودتراشیده می توانید به منتقدان و معترضان، چه در اعتراضات مردمی و جمعی و چه گروهی یا فردی، انواع انگها و اتهامات ترسناک بزنید و براحتی آنها را از صحنه حذف کنید. این انگها می تواند عنوان جاسوس، خودفروخته، نفوذی و مزدور بیگانه باشد یا هر انگ و اتهام دیگر. حذف مخالف هم ممکن است به شکل اعدام و حذف فیزیکی باشد یا ترور شخصیت یعنی حذف شخصیتی و حیثیتی، و یا حذف عملی مثل زندان و تبعید. درهرحال، با این روش، خفهسازی صدای منتقد و ترور اندیشه مخالف، ممکن و آسان میشود.
۵.طفره و توجیه
دشمن مطلوب می تواند برای شما امکان توضیح و توجیه همه ضعفها، عقبماندگیها و نابسامانیهایی را که ناشی از فساد و زیادهخواهی شما و مجموعهتان است، فراهم کند چون همه اینها «کار دشمن و توطئه دشمن» است و شما بیگناهید. بعلاوه، شما از صبح تا شب در حال رفع و رجوع خرابکاریهای بیگانه هستید و لذا تشکر مضاعفی هم طلبکارید.
ترفند دشمن خودساخته یا دشمن کاذب حیلهای بسیار کهن است و در همه سیستمهای خودکامه سابقه دارد، از رژیم استالین و مائو و صدام تا پوتین و کیم جونگ اون و دیگران. تنها عاملی که موفقیت این فریب را ممکن میسازد، غفلت و کمآگاهی عمومی است و قویترین سلاحی که آن را خنثی میکند آگاهی و هوشیاری مردم است.اساسأ افراد یا گروههای فریبکار، با تصوری از میزان هوشیاری یا فریبپذیری مخاطب اقدام به کاربست حیله و دروغ میکند و اگر بدانند که حقه آنها نخواهد گرفت به اجرای آن مبادرت نخواهند کرد.
✍ ساسان حبیب وند || با کمی تغییرات/مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
نظامهای فریبکار از دشمنتراشی چه سودی میبرند؟ چرا همیشه حکومتهایی هستند که گویی از دشمن داشتن استقبال میکنند؟ چرا اینها در خلق و تداوم دشمن فرضی یا واقعی اصرار دارند؟ چرا جنگ و تهدید و هل من مبارز را بر صلح و آرامش ترجیح میدهند؟
جواب این است که شما بعنوان یک سیستم سیاسی دو راه بیشتر ندارید: تکیه بر همراهی و حمایت مردم یا تکیه بر زور و ارعاب و فریب. اولی تعریف حکومت مشروع است و دومی مصداق حکومت نامشروع. اگر شما جایگاه و پایگاه مردمی کافی نداشته باشید یا به هر دلیلی آنرا از دست داده باشید ناچارید به اقسام شیوههای شرورانه و فریبآمیز متوسل شوید تا خود را از فنا و سرنگونی نجات بدهید و بقائتان را تا حدامکان حفظ کنید. یکی از این ترفندها خلق دشمن است. چنانکه خواهیم گفت وجود یک دشمن «خوب و مناسب» میتواند به شما کمک شایانی بکند. این دشمن ممکن است دو شکل داشته باشد.
یا ابدا وجود نداشته باشد و صرفا توهمی باشد که شما به مردم خود تزریق میکنید که دراین صورت، دشمن فرضی است. یا دشمنی است که واقعی است، ولی خود شما او را به خصومت و دشمنی تحریک کرده و میکنید، که در آنصورت یک دشمن خودتراشیده است. این «دشمن مطلوب» میتواند یک فرقه یا گروهک باشد، یک ایسم و ایدیولوژی باشد یا یک کشور و نظام سیاسی دیگر در هرکجای جهان.
در هر صورت وجود یک دشمن خوب و مطلوب مزایای فراوانی برای شما و حکومت تان دارد. بعضی از این فواید عبارتند از:
۱. چتر وحشت:
شما با خلق دشمن خبیث و القای خطر دایمی از سوی او، چتری از وحشت بر سر کشور میگسترانید و مردم را زیر این چتر گرد میآورید.با این ترفند موفق میشوید بعنوان منجیای که قرار است مال و جان و میهن را در مقابل خصم محافظت کند، مردم را پشتسر خود و نظامتان متحد کنید. البته ممکن است گروههایی را خلق و تغذیه کنید تا هرازگاهی واقعا به شما حمله کنند و ضربه بزنند و با این کار به واقعینمایی خطر کمک کنند- گمانههای بسیاری وجود دارد که واقعه ۱۱ سپتامبر طرحی از سوی خود دولت آمریکا بود.
۲. انحراف اذهان
جرمی بنتام فیلسوف قرن ۱۸ بریتانیا معتقد بود محرک کل زندگی انسان دو چیز است: رنج و لذت. و یکی از قویترین رنجهای روانی ترس است. ترس، غریزهای بسیار قوی است و تا برطرف شدن آن، معمولاً سایر نیازهای ما آدمها در اولویت بعدی قرار میگیرد.در سطح اجتماعی ترس دایمی از حمله و دسیسه خارجی، اذهان عمومی را از رنجها و معضلات داخلی منحرف و بر خطر خارجی متمرکز میسازد و باعث میشود مشکلات اقتصادی و معیشتی در مقابل خطر موهوم و ترسناکی که شما مدام در رسانهها و مطبوعات در بوغ و کرنا میکنید رنگ ببازد.
۳. اقدامات خشن
وجود دشمن مطلوب، جوی از احساس خطر و هراس بر جامعه حکمفرما میکند و لذا تحمیل انواع اقدامات امنیتی و مقررات خشن از جمله جاسوسی، پلیس مخفی، سانسور، شنود، دستگیری، شکنجه و مانند آن را ممکن میسازد. حرف شما هم این است که چنین اقداماتی اگر هم در حالت عادی محکوم و ناقض حقوق بشر است، در شرایط اضطرار، ناگزیر است.
۴.حذف مخالف
با داشتن دشمن خودتراشیده می توانید به منتقدان و معترضان، چه در اعتراضات مردمی و جمعی و چه گروهی یا فردی، انواع انگها و اتهامات ترسناک بزنید و براحتی آنها را از صحنه حذف کنید. این انگها می تواند عنوان جاسوس، خودفروخته، نفوذی و مزدور بیگانه باشد یا هر انگ و اتهام دیگر. حذف مخالف هم ممکن است به شکل اعدام و حذف فیزیکی باشد یا ترور شخصیت یعنی حذف شخصیتی و حیثیتی، و یا حذف عملی مثل زندان و تبعید. درهرحال، با این روش، خفهسازی صدای منتقد و ترور اندیشه مخالف، ممکن و آسان میشود.
۵.طفره و توجیه
دشمن مطلوب می تواند برای شما امکان توضیح و توجیه همه ضعفها، عقبماندگیها و نابسامانیهایی را که ناشی از فساد و زیادهخواهی شما و مجموعهتان است، فراهم کند چون همه اینها «کار دشمن و توطئه دشمن» است و شما بیگناهید. بعلاوه، شما از صبح تا شب در حال رفع و رجوع خرابکاریهای بیگانه هستید و لذا تشکر مضاعفی هم طلبکارید.
ترفند دشمن خودساخته یا دشمن کاذب حیلهای بسیار کهن است و در همه سیستمهای خودکامه سابقه دارد، از رژیم استالین و مائو و صدام تا پوتین و کیم جونگ اون و دیگران. تنها عاملی که موفقیت این فریب را ممکن میسازد، غفلت و کمآگاهی عمومی است و قویترین سلاحی که آن را خنثی میکند آگاهی و هوشیاری مردم است.اساسأ افراد یا گروههای فریبکار، با تصوری از میزان هوشیاری یا فریبپذیری مخاطب اقدام به کاربست حیله و دروغ میکند و اگر بدانند که حقه آنها نخواهد گرفت به اجرای آن مبادرت نخواهند کرد.
✍ ساسان حبیب وند || با کمی تغییرات/مدرسه علوم انسانی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
جنبشهای انقلابی به نیرویی تودهوار نیاز دارند تا به موفقیت دست یابند، اما بسیج چنین نیرویی بدون توانایی رهبران در ترغیب تودهها و بدون امیدهای واهی و وعدههای غیر عملی با آنان امکانپذیر نیست.
از همین رو، پیروزی انقلاب صرفاً میتواند موفقیتی ظاهری باشد که از همان آغاز با تضاد زاده میشود.
جنبشهای انقلابی فقط به این معنا میتوانند با
موفقیت همراه باشند که ارادۀ خود را به جامعه تحمیل کنند، اما همواره آنجا شکست میخورند که قادر به تحقق وعدهها و انتظارها نیستند، وعدهها و امیدهایی که عنصر ضروری و حیاتی نیرویی است که بدون آن جنبشی انقلابی به نتیجه نمیرسید.
تاکنون هیچ انقلابی پیروز نشده است که از همان لحظۀ پیروزی، با ناامیدی و سرخوردگی دردناکِ همراهان انقلاب همراه نبوده باشد.
🔦از کتابِ «رویارویی با پاسداران مطلقگرایی»
جهان اندیشگی لِشک کولاکوفسکی
تدوین و ترجمهٔ خسرو ناقد
@bestdiplomacy
جنبشهای انقلابی به نیرویی تودهوار نیاز دارند تا به موفقیت دست یابند، اما بسیج چنین نیرویی بدون توانایی رهبران در ترغیب تودهها و بدون امیدهای واهی و وعدههای غیر عملی با آنان امکانپذیر نیست.
از همین رو، پیروزی انقلاب صرفاً میتواند موفقیتی ظاهری باشد که از همان آغاز با تضاد زاده میشود.
جنبشهای انقلابی فقط به این معنا میتوانند با
موفقیت همراه باشند که ارادۀ خود را به جامعه تحمیل کنند، اما همواره آنجا شکست میخورند که قادر به تحقق وعدهها و انتظارها نیستند، وعدهها و امیدهایی که عنصر ضروری و حیاتی نیرویی است که بدون آن جنبشی انقلابی به نتیجه نمیرسید.
تاکنون هیچ انقلابی پیروز نشده است که از همان لحظۀ پیروزی، با ناامیدی و سرخوردگی دردناکِ همراهان انقلاب همراه نبوده باشد.
🔦از کتابِ «رویارویی با پاسداران مطلقگرایی»
جهان اندیشگی لِشک کولاکوفسکی
تدوین و ترجمهٔ خسرو ناقد
@bestdiplomacy
🔵🔴 پهلوانی که از قدرت کناره گرفت
🔸 دل کندن از قدرت راحت نیست اما انسانهایی هستند که به خاطر اعتقاداتشان، از قدرت دل کندند.
آنها اگر اعتقادشان را نادیده میگرفتند و ماندن در قدرت را انتخاب میکردند، میتوانستند تا سالها ریاست کنند. اما اعتقادشان را به ماندن در قدرت ترجیح دادند و این ترجیحدادن، کار هر کسی نیست. به هر حال قدرت شیرین است... اما آنها ماندن پای اعتقادشان را ترجیح دادند که نتیجهاش حکومت بر دلهاست.
🔸 خودتان میتوانید از بین آنهایی که در سیاست و فرهنگ و ... پای اعتقادشان ماندند مثال بزنید که اتفاقا کم هم نیستند. اما من میخواهم از رسول خادم یاد کنم که اگر میخواست، میتوانست سالهای سال رئیس فدراسیون کشتی باشد و کسی هم نمیتوانست تکانش دهد. هم سابقه اصولگرایی داشت و هم سابقه قهرمانی در ورزش. ۱۰ سال عضو شورای شهر تهران بود و ۵ سال رئیس فدراسیون کشتی. بارها مدال جهانی گرفت و اولین طلای ایران در المپیک پس از انقلاب اسلامی، به نام او ثبت شده. اما او از اسفند ۹۶ تصمیم گرفت به هر قیمتی در قدرت نماند.
🔸 خادم در ۹ اسفند ۱۳۹۶ چند روز پس از انتقاد شدید از سیاست پنهانکاری در روبهرو نشدن با ورزشکاران اسرائیلی که باعث باخت صوری کشتیگیران ایرانی میشد از ریاست فدراسیون کشتی کنارهگیری کرد. او گفت: «اگر سیاست ایران به رسمیت نشناختن اسرائیل و روبهرو نشدن با ورزشکاران آن است، پس پنهانی به حریف باختن و برای تهیهٔ گواهی بیماری یا ضربخوردگی، به درمانگاهها و پزشکان در خارج از کشور مراجعه کردن چه معنایی دارد؟» پادرمیانیها شروع شد و سرانجام در گود زورخانه او را غافلگیر کردند و با سلام و صلوات به فدراسیون برگرداندند. برگشت اما گفت پای حرفهایش هست.
🔸 مدتی بعد، دوباره دست به کار به شد و به نمایندگی از خانوادهٔ کشتی ایران با ارسال نامهای به شورای عالی امنیت ملی، خواست تا با ورود تیم دیپلماسی کشور، مانع از محرومیت کشتیگیران و تعلیق کشتی ایران شوند. او نوشت که قهرمانان ملی ما از شکست در برابر حریفان هراسی ندارند، ما از «مفت بازی» بیزاریم… چند ماه گذشت و جوابی نگرفت. شاید اگر این حرفها را کسی جز رسول خادم میزد، برچسب میخورد یا حتی وصلش میکردند به بیگانگان. اما پرونده خادم طوری بود که این وصلهها به او نمیچسبید. پس فقط در مقابلش سکوت کردند تا گذر زمان باعث فراموشی موضوع شود. اما خادم کوتاه نیامد و دوباره در ۹ آبان ۹۷ استعفا داد و گفت که اینبار برگشتی در کار نیست. علیرضا دبیر جانشین خادم شد. همان کسی که در برنامه زنده تلویزیون نتوانست حسادتش را به تعریف و تمجیدهای مردم از خادم پنهان کند و...بگذریم.
🔸 خادم با آن استعفا و کنارهگیری از قدرت، پهلوان نشد. خادم وقتی پهلوان شد که از شهرت و محبوبیتش برای کمک به محرومان استفاده کرد. بر خلاف خیلی از چهرههای مشهور، فقط بسنده نکرد به نشستن در پایتخت و پول جمع کردن برای کمک به محرومان. رفت به دورترین نقاط کشور. هفتهها و شاید ماههای اول هم کسی خبر نداشت او کجاست چون دنبال تبلیغ خودش نبود. اما بالاخره عکسها و فیلمهایش در فضای غیررسمی منتشر شد که... بقیه را خودتان میدانید. او به خاطر اعتقاداتش میز ریاست را رها کرد و باز هم به خاطر اعتقاداتش به مناطق محروم رفت تا به کاهش رنج محرومان کمک کند. لقب پهلوانی را مردم میدهند و چه چیزی از این باارزشتر؟! حالا این پهلوان میتواند در حوزه سیاست باشد یا فرهنگ یا ورزش....
✍حمیدرضا شکوهی
#رسول_خادم
T.me/bestdiplomacy
🔸 دل کندن از قدرت راحت نیست اما انسانهایی هستند که به خاطر اعتقاداتشان، از قدرت دل کندند.
آنها اگر اعتقادشان را نادیده میگرفتند و ماندن در قدرت را انتخاب میکردند، میتوانستند تا سالها ریاست کنند. اما اعتقادشان را به ماندن در قدرت ترجیح دادند و این ترجیحدادن، کار هر کسی نیست. به هر حال قدرت شیرین است... اما آنها ماندن پای اعتقادشان را ترجیح دادند که نتیجهاش حکومت بر دلهاست.
🔸 خودتان میتوانید از بین آنهایی که در سیاست و فرهنگ و ... پای اعتقادشان ماندند مثال بزنید که اتفاقا کم هم نیستند. اما من میخواهم از رسول خادم یاد کنم که اگر میخواست، میتوانست سالهای سال رئیس فدراسیون کشتی باشد و کسی هم نمیتوانست تکانش دهد. هم سابقه اصولگرایی داشت و هم سابقه قهرمانی در ورزش. ۱۰ سال عضو شورای شهر تهران بود و ۵ سال رئیس فدراسیون کشتی. بارها مدال جهانی گرفت و اولین طلای ایران در المپیک پس از انقلاب اسلامی، به نام او ثبت شده. اما او از اسفند ۹۶ تصمیم گرفت به هر قیمتی در قدرت نماند.
🔸 خادم در ۹ اسفند ۱۳۹۶ چند روز پس از انتقاد شدید از سیاست پنهانکاری در روبهرو نشدن با ورزشکاران اسرائیلی که باعث باخت صوری کشتیگیران ایرانی میشد از ریاست فدراسیون کشتی کنارهگیری کرد. او گفت: «اگر سیاست ایران به رسمیت نشناختن اسرائیل و روبهرو نشدن با ورزشکاران آن است، پس پنهانی به حریف باختن و برای تهیهٔ گواهی بیماری یا ضربخوردگی، به درمانگاهها و پزشکان در خارج از کشور مراجعه کردن چه معنایی دارد؟» پادرمیانیها شروع شد و سرانجام در گود زورخانه او را غافلگیر کردند و با سلام و صلوات به فدراسیون برگرداندند. برگشت اما گفت پای حرفهایش هست.
🔸 مدتی بعد، دوباره دست به کار به شد و به نمایندگی از خانوادهٔ کشتی ایران با ارسال نامهای به شورای عالی امنیت ملی، خواست تا با ورود تیم دیپلماسی کشور، مانع از محرومیت کشتیگیران و تعلیق کشتی ایران شوند. او نوشت که قهرمانان ملی ما از شکست در برابر حریفان هراسی ندارند، ما از «مفت بازی» بیزاریم… چند ماه گذشت و جوابی نگرفت. شاید اگر این حرفها را کسی جز رسول خادم میزد، برچسب میخورد یا حتی وصلش میکردند به بیگانگان. اما پرونده خادم طوری بود که این وصلهها به او نمیچسبید. پس فقط در مقابلش سکوت کردند تا گذر زمان باعث فراموشی موضوع شود. اما خادم کوتاه نیامد و دوباره در ۹ آبان ۹۷ استعفا داد و گفت که اینبار برگشتی در کار نیست. علیرضا دبیر جانشین خادم شد. همان کسی که در برنامه زنده تلویزیون نتوانست حسادتش را به تعریف و تمجیدهای مردم از خادم پنهان کند و...بگذریم.
🔸 خادم با آن استعفا و کنارهگیری از قدرت، پهلوان نشد. خادم وقتی پهلوان شد که از شهرت و محبوبیتش برای کمک به محرومان استفاده کرد. بر خلاف خیلی از چهرههای مشهور، فقط بسنده نکرد به نشستن در پایتخت و پول جمع کردن برای کمک به محرومان. رفت به دورترین نقاط کشور. هفتهها و شاید ماههای اول هم کسی خبر نداشت او کجاست چون دنبال تبلیغ خودش نبود. اما بالاخره عکسها و فیلمهایش در فضای غیررسمی منتشر شد که... بقیه را خودتان میدانید. او به خاطر اعتقاداتش میز ریاست را رها کرد و باز هم به خاطر اعتقاداتش به مناطق محروم رفت تا به کاهش رنج محرومان کمک کند. لقب پهلوانی را مردم میدهند و چه چیزی از این باارزشتر؟! حالا این پهلوان میتواند در حوزه سیاست باشد یا فرهنگ یا ورزش....
✍حمیدرضا شکوهی
#رسول_خادم
T.me/bestdiplomacy
✍محمد مهاجری
آقای #رئیسی و دولتش گرانشدن #دلار را به گردن کانالهای #تلگرام انداختند.
خب مگر #وزیر_قطع_ارتباطات نمیگوید پلتفرمهای داخلی دههامیلیون عضو دارند؟پس تعدادی کانال در #ایتا و #روبیکا و ... راه بیندازید،قیمت دلار فورا میشود ۷تومان!
اقتصاد بلد نیستید نگویید زمین کج است./نواندیش
@bestdiplomacy
آقای #رئیسی و دولتش گرانشدن #دلار را به گردن کانالهای #تلگرام انداختند.
خب مگر #وزیر_قطع_ارتباطات نمیگوید پلتفرمهای داخلی دههامیلیون عضو دارند؟پس تعدادی کانال در #ایتا و #روبیکا و ... راه بیندازید،قیمت دلار فورا میشود ۷تومان!
اقتصاد بلد نیستید نگویید زمین کج است./نواندیش
@bestdiplomacy