Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چند دلیل از #آیزایا_برلین برای کسانی که تا کنون به هر دلیلی به فلسفه و تفکر فلسفی علاقهمند نشدهاند.
آیزایا برلین یکی از فلاسفهی درجه یک و مهم و ممتاز و تاثیر گذار قرن بیستم بود که همچنان افکارش برای علاقهمندان به سپهر تفکر خاصه تفکر انتقادی، جذاب و آموزنده است.
درسهایی از تاریخ فلسفه
آیزایا برلین یکی از فلاسفهی درجه یک و مهم و ممتاز و تاثیر گذار قرن بیستم بود که همچنان افکارش برای علاقهمندان به سپهر تفکر خاصه تفکر انتقادی، جذاب و آموزنده است.
درسهایی از تاریخ فلسفه
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
بارها شنیدیم که از #اینشتین نقل شده است که گفته است صرفا به خدای #اسپینوزا ایمان دارد
اما خدای اسپینوزا چگونه و چطور خداییست؟
اینجا بشنوید. خلاصه و مفید
اما خدای اسپینوزا چگونه و چطور خداییست؟
اینجا بشنوید. خلاصه و مفید
Telegram
تاریخ فلسفه از صفر
#خدای_اسپینوزا
#پادکست_شب
@abouzar_shariati
#پادکست_شب
@abouzar_shariati
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
#آموزههایی بصیرتبخش از #نیچه
نیچه با پشیمانی مخالف بود اما باید مراد او را خوف فهم کرد چراکه اینجا عدم پشیمانی ارجاع به تصمیماتی اخلاقی دارد و نه جنایت و دیگر آزاری و...
او میگفت من هرگر با سرزنشهای فلهای و کذایی، خود را لجنمال نخواهم کرد و بدین وسیله مسئولیت تمامی انتخابها و نهایتا همین نحو از بودنِ خود را خواهم پذیرفت و هیچگاه برای آن شرمنده نخواهم بود.
بهعبارت دیگر "مقصرتراشی" و دنبال "قاتل بروسلی" گشتن در شکستها و خطاها یعنی شرمنده بودن و خجالت کشیدن از پذیرش عواقب انتخابها و تصمیماتی که داشتهایم و گرفتهایم و این یعنی کماکان ما از اینکه مبادا کسی بفهمد خطایی کردهایم یا شکستی خوردهایم یا در فلان امتحان و کنکور قبول نشدهایم و بالاخره، چیزی که دیگران انتظارش را نداشتهاند، شدهایم یا با این تصمیمات و شکستها تبدیل به کسی شدهایم که باز همان دیگران انتظارش را نداشتند، ترسیدهایم و بزدلانه جا زدهایم!
و میدانید این یکی به چه معناست؟
بهمعنای اسیر نگاهها و دیدگاههای مردمان بودن یعنی هویت گرفتن از دیگری و از خودبیگانهشدن که خود اوج حقارت و بندگی و بردگیست!
در حالی که فرد متفکر و کسی که سلوکِ فکری دارد و به تعبیر نیچه سرسختانه به رویارویی با سختیها رفته است، میبایست خودفرمانفرما باشد و لوحشکن و طغیانگر و پرستشستیز و دشمنِ قیدوبندها و آزادهجان.
باری، چنانکه سابق بر این نوشتیم و گفتیم حقیقتِ لختوزمخت و شاید زننده این است که زندگی نرم و نازک بودن را تاب نمیآورد و نازپرورده تنعمان را پس میزند و اگر قرار است به آن "آری" گفته شود، این آری، باید در اوج پختگی و صلابت باشد.
یعنی یک پایش در تجربه (تجربهی سختی و درد و رنج و شکست و خطا و اشتباه و...) باشد.
و پای دیگرش در ساحت اندیشه و عصیان بر علیه هر آنچه روتین است و روزمره و هر چیزی که آدمی را از خواستهها و تمناها و زندگی اصیل خود دور میکند و به مترسکی عوامپسند بدل میکند.
بله، استمرار تو در راه آری گویی به زندگی، ضرورت لاینفک زندگانیست و از همین آغاز میبایست التفات داشته باشی که به چه قلمرویی گام نهادهای (قلمرو اصالت و حیات و آزادگی و آزادی) و مدام در تلخیها و ناکامیها و سختیها و شکستها با خود تکرار کنی که؛
"تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهادهای! آنچه تاکنون واپسین خطر-ات خوانده می شد، اکنون واپسین پناه ات گشته است! «تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهادهای! اکنون بهین دلیری ات کو که تو را دیگر در پسِ پُشت راهی نیست!
«تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهادهای! این جا دیگر کسی دزدانه در پیات نخواهد بود! پایت خود راهی را که پشت سر نهادهای ناپدید میکند. و بر فرازِ این راه نوشته اند: محال!
«و آنجا که دیگر تو را نردبامی نمانده باشد، باید بدانی که چه گونه از رویِ سرِ خویش بالا روی. وگرنه چه سان بالا خواهی رفت؟ «از روی سر و از فرازِ دلِ خویش!اکنون آنچه در تو نرم ترین است باید سخت ترین شود!
«آن که همیشه خود را بسیار مینوازد، سرانجام ازین نوازشِ بسیار بیمار میشود. آفرین بر آنچه سخت می سازد!
«خــوش ندارم آن سرزمینی را که در آن [جوی هایِ] شیر و شهد روان است!
«برای بسیار دیدن، از خویش چشم برگرفتن باید! هر کوهپیما به چنین سخــتی نیازمند است"
پن:
فقط اینو بگم تا دیر نشده، هیچکدوم از این حرفها که زده شد به معنای این نیست که باید شب و روز کار کنیم و سگدو بزنیم و خودمونو جر بدیم که بله نیچه هم گفته که باید سخت بود نه مقصود اون مادر مرده اینه و نه برداشت ما.
مساله فقط ضعیف و سست و فسرده نبودنه. وگرنه ما اصل اساسیِ "آهستگی" رو مبنا میدانیم و نه خود را در مسابقه دیدن و مدام در رقابت بودن.
#ابوذر_شریعتی
#نیچه #چنین_گفت_زرتشت ص 168
درسهایی از تاریخ فلسفه
نیچه با پشیمانی مخالف بود اما باید مراد او را خوف فهم کرد چراکه اینجا عدم پشیمانی ارجاع به تصمیماتی اخلاقی دارد و نه جنایت و دیگر آزاری و...
او میگفت من هرگر با سرزنشهای فلهای و کذایی، خود را لجنمال نخواهم کرد و بدین وسیله مسئولیت تمامی انتخابها و نهایتا همین نحو از بودنِ خود را خواهم پذیرفت و هیچگاه برای آن شرمنده نخواهم بود.
بهعبارت دیگر "مقصرتراشی" و دنبال "قاتل بروسلی" گشتن در شکستها و خطاها یعنی شرمنده بودن و خجالت کشیدن از پذیرش عواقب انتخابها و تصمیماتی که داشتهایم و گرفتهایم و این یعنی کماکان ما از اینکه مبادا کسی بفهمد خطایی کردهایم یا شکستی خوردهایم یا در فلان امتحان و کنکور قبول نشدهایم و بالاخره، چیزی که دیگران انتظارش را نداشتهاند، شدهایم یا با این تصمیمات و شکستها تبدیل به کسی شدهایم که باز همان دیگران انتظارش را نداشتند، ترسیدهایم و بزدلانه جا زدهایم!
و میدانید این یکی به چه معناست؟
بهمعنای اسیر نگاهها و دیدگاههای مردمان بودن یعنی هویت گرفتن از دیگری و از خودبیگانهشدن که خود اوج حقارت و بندگی و بردگیست!
در حالی که فرد متفکر و کسی که سلوکِ فکری دارد و به تعبیر نیچه سرسختانه به رویارویی با سختیها رفته است، میبایست خودفرمانفرما باشد و لوحشکن و طغیانگر و پرستشستیز و دشمنِ قیدوبندها و آزادهجان.
باری، چنانکه سابق بر این نوشتیم و گفتیم حقیقتِ لختوزمخت و شاید زننده این است که زندگی نرم و نازک بودن را تاب نمیآورد و نازپرورده تنعمان را پس میزند و اگر قرار است به آن "آری" گفته شود، این آری، باید در اوج پختگی و صلابت باشد.
یعنی یک پایش در تجربه (تجربهی سختی و درد و رنج و شکست و خطا و اشتباه و...) باشد.
و پای دیگرش در ساحت اندیشه و عصیان بر علیه هر آنچه روتین است و روزمره و هر چیزی که آدمی را از خواستهها و تمناها و زندگی اصیل خود دور میکند و به مترسکی عوامپسند بدل میکند.
بله، استمرار تو در راه آری گویی به زندگی، ضرورت لاینفک زندگانیست و از همین آغاز میبایست التفات داشته باشی که به چه قلمرویی گام نهادهای (قلمرو اصالت و حیات و آزادگی و آزادی) و مدام در تلخیها و ناکامیها و سختیها و شکستها با خود تکرار کنی که؛
"تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهادهای! آنچه تاکنون واپسین خطر-ات خوانده می شد، اکنون واپسین پناه ات گشته است! «تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهادهای! اکنون بهین دلیری ات کو که تو را دیگر در پسِ پُشت راهی نیست!
«تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهادهای! این جا دیگر کسی دزدانه در پیات نخواهد بود! پایت خود راهی را که پشت سر نهادهای ناپدید میکند. و بر فرازِ این راه نوشته اند: محال!
«و آنجا که دیگر تو را نردبامی نمانده باشد، باید بدانی که چه گونه از رویِ سرِ خویش بالا روی. وگرنه چه سان بالا خواهی رفت؟ «از روی سر و از فرازِ دلِ خویش!اکنون آنچه در تو نرم ترین است باید سخت ترین شود!
«آن که همیشه خود را بسیار مینوازد، سرانجام ازین نوازشِ بسیار بیمار میشود. آفرین بر آنچه سخت می سازد!
«خــوش ندارم آن سرزمینی را که در آن [جوی هایِ] شیر و شهد روان است!
«برای بسیار دیدن، از خویش چشم برگرفتن باید! هر کوهپیما به چنین سخــتی نیازمند است"
پن:
فقط اینو بگم تا دیر نشده، هیچکدوم از این حرفها که زده شد به معنای این نیست که باید شب و روز کار کنیم و سگدو بزنیم و خودمونو جر بدیم که بله نیچه هم گفته که باید سخت بود نه مقصود اون مادر مرده اینه و نه برداشت ما.
مساله فقط ضعیف و سست و فسرده نبودنه. وگرنه ما اصل اساسیِ "آهستگی" رو مبنا میدانیم و نه خود را در مسابقه دیدن و مدام در رقابت بودن.
#ابوذر_شریعتی
#نیچه #چنین_گفت_زرتشت ص 168
درسهایی از تاریخ فلسفه
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
بخش دوم
صفحهی ۱۷ از ترجمهی آقای رشیدیان
و صفحهی ۸۲ و ۸۳ از ترجمهی آقای سیاوش جمادی
صفحهی ۱۷ از ترجمهی آقای رشیدیان
و صفحهی ۸۲ و ۸۳ از ترجمهی آقای سیاوش جمادی
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
خب دوستان بالاخره روز موعود رسید.
اون بیست فیلسوفی که با هزینهی یک دورهی آموزشی میتونستید شرکت کنید لیست زیر هستن: (دقت کنید این هدیه فقط و فقط خدمت ۲۰ نفر نخست تقدیم میشه که در ۲۴ ساعت آینده شرکت میکنن -علت محدودیت زمان و ظرفیت رو قبلا بارها عرض کردم- مهلت طرح هم فقط و فقط ۲۴ ساعته. از صبوری سایر اعضای کانالهای آکادمی هم، همین ابتدای کار تشکر میکنم)
در طرح بیست فیلسوف از پیشاسقراطیان ۶ فیلسوف خواهیم داشت: از جمله مهمترین و جریانسازترینشان هراکلیتوس، پارمنیدس، آناکساگوراس و آناکسیماندر، آناکسیمنس و فیثاغورس و سپس سقراط، افلاطون و ارسطو و بعد پدر فلسفهی مدرن «رنهدکارت» و بعد دیوید هیوم (همو که کانت را از خواب جزمگرایی بیدار کرد و باعث شد ده سال تمام در سکوت تامل کند) سپس کانت و خوانش نقد عقل محض، شوپنهاور، اسپینوزا، نیچه، هوسرل و پدیدارشناسی، مارتین هایدگر و هستی و زمان، ژانپلسارتر و اگزیستانسیالیسم، آلبر کامو و نهیلیسم و ابزوردیسم، روانکاوی فروید و لکان و در انتها ویتگنشتاین و راسل (مجموع فلاسفه بیش از ۲۰ فیلسوف خواهد بود همراه با هدیه اما عنوان طرح همان طرح ۲۰ فیلسوف باقی خواهد ماند و علاقهمندان عزیز میتونن با هزینهی یک فصل در کل طرح شرکت کنند و خوانش یکیک فلاسفهی ذکر شده را داشته باشند.)
برای کسب توضیحات بیشتر عبارت ۲۰ فیلسوف رو به آیدی من ارسال کنید:
@abozar_shariati
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
۱۵ نفر دیگر ظرفیت باقی موند
دوستان دقت کنید به دلایلی که قبلاً توضیح دادم بیشتر از ۲۴ ساعت نمیتونیم بنر اطلاعیه رو در کانال ها ارسال کنیم
برای ثبت نام در طرح ۲۰ فیلسوف عبارت ۲۰ فیلسوف رو به آیدی من ارسال کنید:
@abozar_shariati
دوستان دقت کنید به دلایلی که قبلاً توضیح دادم بیشتر از ۲۴ ساعت نمیتونیم بنر اطلاعیه رو در کانال ها ارسال کنیم
برای ثبت نام در طرح ۲۰ فیلسوف عبارت ۲۰ فیلسوف رو به آیدی من ارسال کنید:
@abozar_shariati
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
دوستان علاقهمند به سنت متنخوانی و تاریخ فلسفه گوش کنن
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
چرا برای فهمِ #هــایـــدگر، ضروری است که #هوســـرل و #کانــت و #دکـــارت را فهمیده باشیم؟
یا چه لزومی دارد برای فهم کانت و نقد عقل محض، دیوید #هیـــوم را فهمیده باشیم؟
یا چرا #شـوپنـــهاور میگفت: کسی که کانت را نخوانده، کودک است و هیچ فهم دقیقی از هیچ یک از آثار من نخواهد داشت؟
دلیل این ارجاع چیست؟
بدون عجله بشنوید
#ابوذر_شریعتی
درسهایی از تاریخ فلسفه
یا چه لزومی دارد برای فهم کانت و نقد عقل محض، دیوید #هیـــوم را فهمیده باشیم؟
یا چرا #شـوپنـــهاور میگفت: کسی که کانت را نخوانده، کودک است و هیچ فهم دقیقی از هیچ یک از آثار من نخواهد داشت؟
دلیل این ارجاع چیست؟
بدون عجله بشنوید
#ابوذر_شریعتی
درسهایی از تاریخ فلسفه
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
دوستان متاسفانه ظرفیت پروژه تکمیل شده و دیگه امکان هیچ ثبتنام و شرکت کردنی برای طرحی که دیشب اعلام کرده بودیم وجود نداره
عزیزانی که پیام دادن و پیامشون دیده نشد توجه داشته باشن که این پاسخ ندادن ابدا از روی بیاعتنایی نبود
یک اینکه من کاملا دست تنها بودم به همین دلیل نتونستم برسم به همه عزیزان پاسخ بدم دو اینکه خیلی زود بیست نفر نخست ثبتنام کردن و ظرفیت پر شد
امیدوارم در طرحهای بعدی با حضور ادمینهای بیشتر بتونیم در خدمتتون باشیم
عزیزانی هم که موفق شدن ثبتنام کنن لطفا در لینکی که براشون فرستادم عضو شن و از اونجا توضیحات رو بشنون.
از تمام اعضای کانالهای آکادمی هم باز مجدد بابت صبوری، شکیبایی و همراهیشون تشکر میکنم
عزیزانی که پیام دادن و پیامشون دیده نشد توجه داشته باشن که این پاسخ ندادن ابدا از روی بیاعتنایی نبود
یک اینکه من کاملا دست تنها بودم به همین دلیل نتونستم برسم به همه عزیزان پاسخ بدم دو اینکه خیلی زود بیست نفر نخست ثبتنام کردن و ظرفیت پر شد
امیدوارم در طرحهای بعدی با حضور ادمینهای بیشتر بتونیم در خدمتتون باشیم
عزیزانی هم که موفق شدن ثبتنام کنن لطفا در لینکی که براشون فرستادم عضو شن و از اونجا توضیحات رو بشنون.
از تمام اعضای کانالهای آکادمی هم باز مجدد بابت صبوری، شکیبایی و همراهیشون تشکر میکنم
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
▪️فرهنگ گوسالهپرور
▪️اینجا بشنوید
▪️برای آشنایی با مبانی و مبادی سیستم و حکومت ایدیولوژیک و دسترسی به فایل کامل بحث، عبارت ایدیولوژی را در کانال تاریخ فلسفه سرچ کنید.
▪️اینجا بشنوید
▪️برای آشنایی با مبانی و مبادی سیستم و حکومت ایدیولوژیک و دسترسی به فایل کامل بحث، عبارت ایدیولوژی را در کانال تاریخ فلسفه سرچ کنید.
Telegram
تاریخ فلسفه از صفر
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
Telegram
تاریخ فلسفه از صفر
💥 برتولت برشت و دشمن:
بسياری نمی دانند
وقتی رژه می روند
«دشمن» پيش قراولشان است.
صدايی كه به آنها فرمان می دهد
صدایِ دشمنان شان است!
آن كه بیش از همه از دشمن سخن می گويد و از دشمن می ترساند، خود بزرگترین دشمن است!
👤 برتولت برشت
بسياری نمی دانند
وقتی رژه می روند
«دشمن» پيش قراولشان است.
صدايی كه به آنها فرمان می دهد
صدایِ دشمنان شان است!
آن كه بیش از همه از دشمن سخن می گويد و از دشمن می ترساند، خود بزرگترین دشمن است!
👤 برتولت برشت
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
❌ #تفکر_فلسفی چیست؟
❌ تفکر فلسفی خط قرمز ندارد!
فلسفه هیچ حد و حدودی ندارد و تمامی مرز ها (جز مرزهای اندیشه همان که کانت در نقد عقل محض ترسیم میکند را در مینوردد، بدین معنا که نمی شود هم فلسفید و هم در عین حال به یک سری گزاره ها باور و اعتمادی و اعتقادی جزمی و یقینی ورزید!
در این معنا فلسفه اُسُّ اساس-اش، کوشش برای فهم هر چه بیشتر و بهترِ مسائل و پدیده ها و جهان است!
لذا هیچ باوری در برابر تفکر فلسفی در امان نیست، هر چه که غیر واقعی و خرافی باشد یا هر چه به ظاهر سخت و سفت و ثقیل بنماید، دود شده و از بین می رود.
فلسفه، محکِ خوبی ست برای ارزیابی زندگیِ اندیشیده نشده و «بی-عُصیان» از زندگی اصیل و عصیانی!
زندگیِ بدون اندیشه و زیستنِ بدون طغیان و عصیان، عصیان و طغیانی علیه هر آنچه که «نباید باشد و هست» زندگی اصیل نیست بل زیستی ست منفعلانه و منزویانه که حتی جرات و جسارتِ بر کشیدنِ یک چرای ساده بر سر تمامی ظلم ها و بی عدالتی ها و رنج ها و زجرهای بشری را ندارد!
زیستی همانند همان گربه ی سوفی (در دنیای سوفی) که بی هیچ اندیشه ای و هیچ دغدغه ای، راحت و آسوده، غلت میخورد و میخورد و می خوابد و تمام! زیستی که هماره دیگری و دیگران برای نوع و نحوه ی چگونگی اش و چطور بودن-اش تصمیم می گیرند که در تعبیر هایدگر این ها Dasman انسان منشتر شده یکی مثل هزاران (انسان های تکراری که در چرخه ی زندگی ماشینی و تکراری بدون ذره ای تامل در این تکرار ملال آور به آن ادامه می دهند) یا همان They «آن ها» می باشند!
پس چندان هم بی وجه نیست که فلسفه را «عشق و عطشی وصف نشدنی به دانایی» خوانده اند. [فیلو: دوستدار، سوفیا: دانایی]
باری، در ساحت و قلمروِ اندیشه ی فلسفی، هر آن کس که ادعایِ سخن گفتن به نام حقیفت داشته باشد، خواه نا خواه از این عرصه پا پس کشیده است، چرا که اندیشه، یک چیز ثابت نیست یا پایگاهِ ثابتی ندارد (برخلاف تصورِ مذاهب) سیال است و بی قرار!
#ابوذرشریعتی
#تفکر_فلسفی
❌ تفکر فلسفی خط قرمز ندارد!
فلسفه هیچ حد و حدودی ندارد و تمامی مرز ها (جز مرزهای اندیشه همان که کانت در نقد عقل محض ترسیم میکند را در مینوردد، بدین معنا که نمی شود هم فلسفید و هم در عین حال به یک سری گزاره ها باور و اعتمادی و اعتقادی جزمی و یقینی ورزید!
در این معنا فلسفه اُسُّ اساس-اش، کوشش برای فهم هر چه بیشتر و بهترِ مسائل و پدیده ها و جهان است!
لذا هیچ باوری در برابر تفکر فلسفی در امان نیست، هر چه که غیر واقعی و خرافی باشد یا هر چه به ظاهر سخت و سفت و ثقیل بنماید، دود شده و از بین می رود.
فلسفه، محکِ خوبی ست برای ارزیابی زندگیِ اندیشیده نشده و «بی-عُصیان» از زندگی اصیل و عصیانی!
زندگیِ بدون اندیشه و زیستنِ بدون طغیان و عصیان، عصیان و طغیانی علیه هر آنچه که «نباید باشد و هست» زندگی اصیل نیست بل زیستی ست منفعلانه و منزویانه که حتی جرات و جسارتِ بر کشیدنِ یک چرای ساده بر سر تمامی ظلم ها و بی عدالتی ها و رنج ها و زجرهای بشری را ندارد!
زیستی همانند همان گربه ی سوفی (در دنیای سوفی) که بی هیچ اندیشه ای و هیچ دغدغه ای، راحت و آسوده، غلت میخورد و میخورد و می خوابد و تمام! زیستی که هماره دیگری و دیگران برای نوع و نحوه ی چگونگی اش و چطور بودن-اش تصمیم می گیرند که در تعبیر هایدگر این ها Dasman انسان منشتر شده یکی مثل هزاران (انسان های تکراری که در چرخه ی زندگی ماشینی و تکراری بدون ذره ای تامل در این تکرار ملال آور به آن ادامه می دهند) یا همان They «آن ها» می باشند!
پس چندان هم بی وجه نیست که فلسفه را «عشق و عطشی وصف نشدنی به دانایی» خوانده اند. [فیلو: دوستدار، سوفیا: دانایی]
باری، در ساحت و قلمروِ اندیشه ی فلسفی، هر آن کس که ادعایِ سخن گفتن به نام حقیفت داشته باشد، خواه نا خواه از این عرصه پا پس کشیده است، چرا که اندیشه، یک چیز ثابت نیست یا پایگاهِ ثابتی ندارد (برخلاف تصورِ مذاهب) سیال است و بی قرار!
#ابوذرشریعتی
#تفکر_فلسفی
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
Telegram
تاریخ فلسفه از صفر
▪️اینم همونه با کیفیت بهتر
#پادکست_شب
@abouzar_shariati
#پادکست_شب
@abouzar_shariati
هنگامی که مردم از حکومت شان هراس داشته باشند،آنجا استبداد است. هنگامی که حکومت از مردم در هراس باشد،آنجا آزادی ست
#توماس_جفرسون
#توماس_جفرسون
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
هیچ همهچیز است!
برای نیرومند شدن ابتدا باید ریشههایت را در هیچ فرو بری و رویارویی با تنهاترین تنهاییها را بیاموزی.
#اروین_یالوم
#وقتی_نیچه_گریست
پست مرتبط را اینجا بشنوید
برای نیرومند شدن ابتدا باید ریشههایت را در هیچ فرو بری و رویارویی با تنهاترین تنهاییها را بیاموزی.
#اروین_یالوم
#وقتی_نیچه_گریست
پست مرتبط را اینجا بشنوید
Telegram
تاریخ فلسفه از صفر
آفرین بر آنچه سخت میکند...
#چنین_گفت_زرتشت
پن: اینجا شرح این عبارت نیچه رو میتونید بخونید.
#چنین_گفت_زرتشت
پن: اینجا شرح این عبارت نیچه رو میتونید بخونید.
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️تفاوتِ هنرِ مدرن با هنرِ کلاسیک چیست؟
▪️چرا عموم مردم نمی توانند آثارِ دیوید لینچ و برگمان را ببینند؟
▪️علتِ هراسِ عوام از آثارِ لینچ و برگمان چیست؟
👤 #ابوذر_شریعتی
#فلسفهیهنر
درسهایی از تاریخ فلسفه
▪️چرا عموم مردم نمی توانند آثارِ دیوید لینچ و برگمان را ببینند؟
▪️علتِ هراسِ عوام از آثارِ لینچ و برگمان چیست؟
👤 #ابوذر_شریعتی
#فلسفهیهنر
درسهایی از تاریخ فلسفه