مطرب مهتاب رو
استاد #ناظری

#تنهایی_ات_را_در_آغوش_بگیر
✍#زهرا_غریبیان_لواسانی

انسان وقتی از لحاظ روحی رشد می کند ، از تنها بودن، ترس و واهمه ندارد ،تنهایی را دوست دارد نه برای اینکه منزوی است بلکه نیاز ندارد تا فقط در بودن با دیگری به خود و زندگی اش معنا بدهد و آن وقت است که تنهایی اش را در آغوش می گیرد .

اکثر ما آدمها از درون ،احساس تهی بودن می کنیم و از خودمان رضایت نداریم و از خلوت با خود فرار می گنیم .

"ناتانیل براندن" رابطه با خود را اولین ماجرای عاشقانه‌ ای می داند که باید آن را به کمال برسانیم
و تنها پس از موفقیت در این رابطه ،می توانیم به دیگران آنطور كه بايد عشق بورزیم ...

📕کتاب :تمام هیچ کس های من


#ناتانیل_براندن
#عشق
#تنهایی
#خلوت


@baghesabzeshgh


https://gharibianlavasani.ir

🌲🌳🌲🌲


فکر نکن لطف او به قدر بدی توست.
لطف او به قدر خود اوست.
بی اندازه, بی کران، بی حساب.
گمان مبر اگر کژی ای کردی، لطف او دیگر شامل حال تو نمی شود. حاشا که کژی تو چیزی از لطف او کم کند .
تو راستی پیش گیر ، کژی نمی ماند.



امید از حق نباید بریدن
مگو که کژی ها کردم.
تو راستی را پیش گیر، هیچ کژی نماند
اگر بدی کرده ای با خود کرده ای،
جفای تو به وی کجا رسد؟

#فیه_ما_فیه
#مولانا

https://www.tg-me.com/baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳


چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردن

چه باشد ناز معشوقان به جز بیگانگی کردن


#مولانا

#دیوان_شمس
غزل ۱۸۴۸
@baghesabzeshgh

من به سوی باغ و گلشن می‌روم
تو نمی‌آیی میا، من می‌روم

روز تاریک است بی‌رویَش مرا
من برای شمع روشن می‌روم

بوی سیب آمد مرا از باغ جان
مست گشتم، سیب خوردن می‌روم

عیش باقی شد مرا آن جا که من
از برای عیش کردن می‌روم

#مولانا
#دیوان_شمس
غزل ۱۴۵۰

🌳🌲🌳🌲

باغ ما در طرف سايه دانايی بود.

باغ ما جای گره خوردن احساس و گياه،

باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و آينه بود.

باغ ما شايد ، قوسی از دايره سبز سعادت بود.

ميوه كال خدا را آن روز ، می جويدم در خواب.

#سهراب_سپهری


@baghesabzeshgh

#بوی_جوی_مولیان_رودکی
با صدای زیبای #مرضیه_و_بنان ☝☝☝

#مولانا_و_موسیقی
✍#زهراغریبیان_لواسانی

مولانا برای موسیقی تقدس خاص قائل بود
چون می‌گوید که:
این عِلْمِ موسِقی بَرِ من چون شهادت است
چون مومِنَم شهادت و ایمانَم آرزوست

پَس حکیمان گفته‌اند این لَحْن‌ها
از دَوارِ چَرخْ بِگْرفتیم ما

بانگِ گَردش‌هایِ چَرخ است این که خَلْق می‌سَرایَنْدش به طَنْبور و به حَلْق

فیثاغورث از حکمای قدیم یونان معتقد بود
که افلاک دارای نغمات هستند و این نغمات را با گوش‌های باطنی می‌توان شنید.
بعد فیثاغورث اصول موسیقی را بر اساس این نغمات کیهانی تنظیم کرد.

مولانا می‌ فرماید:

این نغماتی که با انواع سازها می‌نوازند ،
یادآور نغمه‌های بهشتی است.

یعنی در مرتبه عالم قدس،
شور و غوغایی از نغمات آسمانی برپاست
که ما در روی زمین ،نمونه کوچکی از آن را با ساز نزد خود ایجاد می کنیم ...

ما همه اَجْزایِ آدم بوده‌ایم
در بِهِشت آن لَحْن‌ها بِشْنوده‌ایم



#کتاب_پیچیده_در_عاشقی

#مولانا
#شمس_تبریزی
#نغمه
#فیثاغورث





@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir/

#گردنه_حیران 👆



هم تو جنون را مددی
هم تو جمال خردی
تیر بلا از تو رسد
هم تو بلا را سپری


#مولانا
غزل ۲۴۵۶
#دیوان_شمس

🌲🌳🌲🌲

مغروران 'فروتنی را به من آموختند...
بی‌قراران 'صبوری را...
بدکاران 'درستکاری را...

و سرانجام،
نوادری که روح بی‌آلایشی دارند به من آموختند که از قلوبشان معماهای مرئی و نامرئی هستی را بخوانم….

#کریستین_بوبن


‌‌
@baghesabzeshgh

شهر بخارا
ازبکستان

@baghesabzeshgh

تصنیف: «#بت_چین»
با صدای: #یولدوز_توردیوا👆

#بخارا_وطن_عاشق
✍#زهراغریبیان_لواسانی

ای مه من ای بت چین ای صنم
لاله رخ و زهره جبین ای صنم

من ز تو دوری نتوانم دیگر
جانم وز تو صبوری نتوانم دیگر….

عاشق این تصنیف زیبای علی اکبر شیدا
با آوای استاد شجریان هستم اما صدای این بانوی تاجیک نیز بر جان و دل می نشیند .
تو گویی سفری  به  بخارا و سمرقند
دو شهر زیبای تاریخ ایران می کنی .

مولانا  شهر "بخارا" را سمبلی از  دنیای متعالی می دانست ،چون در "بخارا "همه انچه خوبی است وجود داشت  ،ثروت ،زیبایی ،معماری و شکوه ایران .

مولانا  در یکی از زیباترین حکایات دفتر سوم به نام "عاشق صدر جهان" ،"بخارا "را وطن عاشق می نامد :

در سمرقندست قند اما لبش
از بخارا یافت و آن شد مذهبش

ای بخارا عقل‌افزا بوده‌ای
لیکن ازمن عقل و دین بربوده‌ای


#تاجیک
#ازبکستان
#بخارا
#شجریان
#علی_اکبر_شیدا
#عاشق_صدر_جهان
#تاجیک


@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir/

🌲🌳🌲🌲


آب جیحون را اگر نتوان کشید

هم ز قدر تشنگی نتوان برید


#مثنوی
#مولانا
#دفتر_ششم

🌳🌲🌳🌲


من پهنه گشاده دریا را با تمام طوفانها و بادهای پرمخاطره‌اش بر آرامشِ لنگرگاه ساکت ترجیح می‌دهم.

"جواهر لعل نهرو"


@baghesabzeshgh

#مثنوی_قصه_طوطی_وبازرگان

آواز #شهرام_ناظری
شاعر #مولانا

✍#زهراغریبیان_لواسانی

نمی دانم چندمین بار است که در کلاس مثنوی ،داستان زیبای طوطی و بازرگان را تدریس می کنم ، اما هر بار که این ابیات را می خوانم ،دچار حالی عجیب می شوم .احوالی که همه ما  به آن تعلق داریم ،اما در روزمرگی ها آن را فراموش کرده ایم 

کان فلان طوطی که مشتاق شماست
از قضای آسمان در حبس ماست

یاد آرید ای مهان زین مرغ زار
یک صبوحی درمیان مرغزار

مولانا طوطی را جان ِعلوی ای می داند که استعداد خوردن شکر حقایق را دارد .روح هایی که از قفس جسم آزاد شده اند و به هندوستان معنا که موطن اصلی همه ماست، ره یافته اند .طوطی بازرگان ،اما هنوز در بند قفس است

نالم و ترسم که او باور کند
وز کرم آن جور را کمتر کند

عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد
بوالعجب من عاشق این هر دو ضد


این روزها چقدر دوست دارم ، احوالی غریب از جنس آن ساحت را تجربه کنم .
خلوتی ،سکوتی و بعد حیرتی که هر دم فزونتر می شود .
گویی در یکی از وادی های منطق الطیر عطار قدم بگذاری .
و ندانی که به کجا کشانده می شوی..

#مثنوی
#کلاس_مثنوی
#شمس_تبریزی



@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir

فلانینگوهای زیبا
در میانکاله
🌲🌳🌲🌳

‍ هیچ نگو
بشنو!
بگذار ذهن،
از هر کلمه ای رها باشد .
بگذار توهم دانایی،عبور کند.
خالی شو!
فراموش کن تو چه کسی هستی
زمین برای جوشش چشمه تلاش نمی کند

#کریشنامورتی

@baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳

ای دوست‌! شکر بهتر یا آنک شکر سازد‌؟

خوبیِ قمر بهتر یا آنک قمر سازد‌؟

ای باغ‌! توی خوشتر یا گلشنِ گل در تو‌؟

یا آنک برآرد گُل صد نرگس تر سازد‌؟

غزل ۶۲۸
#دیوان_شمس
#مولانا

@baghesabzeshgh

🌳🌲🌳🌲🌲


نقل است از بایزید که گفت:
بعد از ریاضات چهل سال، شبی حجاب
برداشتند. زاری کردم که راهم دهید.

خطاب آمد که: با کوزه ای که تو داری
و پوستینی، تو را بار نیست.
کوزه و پوستین بینداختم.
ندایی شنیدم که: بایزید!
با این مدعیان بگوی که بایزید بعد از چهل سال ریاضت و مجاهدت،
با کوزه‌ای شکسته و پوستینی پاره پاره،
تا نینداخت، بار نیافت؛ تا شما که چندین علایق  به خود بسته‌اید و طریقت را دانه‌ی دام هوای نفس ساخته‌اید، کلّا و حاشا که هرگز بار یابید.

#تذکرة_الاولیاء / ذکر #بایزید_بسطامی

@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir/

🌲🌳🌲🌳

هر که را که خلق و خوی فراخ دیدی و سخن گشاده و فراخ حوصله
که دعای خیر ، همه عالم کند که از سخن او تو را گشاد دل حاصل می‌شود
و این عالم و تنگی او بر تو فراموش می‌شود،
آن ، فرشته است و بهشتی،

و آن که اندر او و اندر سخن او ، قبضی می‌بینی و تنگی و سردی
که از سخن او چنان سرد می‌شوی که از سخن آن کس ، گرم شده بودی ؛
اکنون به سبب سردی او ، آن گرمی نمیابی،
آن ، شیطان است و دوزخی ...

#شمس_تبریزی


@baghesabzeshgh