This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Che Bad Kardam
Alireza Ghorbani [tarabestan.com]
آهنگ: چه بد کردم
#علیرضا_قربانی
شعر: #فخرالدین_عراقی
#آدمی_مخفی_است_در_زیر_زبان
✍#زهراغریبیان_لواسانی
در کتاب "شازده کوچولو" یک جا هست
که روباه به شازده کوچولو می گوید :
"سرچشمه ی تمام سوء تفاهمات ،زیر زبان است."
زبان عضو مهمی است و انسان به قول مولانا در زیر زبان مخفی است :
آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان پردهست بر درگاه جان
چونک بادی پرده را در هم کشید
سر صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندمست
...
#مثنوی_مولانا_دفتردوم
زبان برای مولانا دوسویه است .
و آدمی هر جایی و هر مکانی نباید زبان بگشاید ،
چرا که ممکن است زبانش چون آتش سوزانده باشد .
سنگ و آهن را مزن بر هم، گِزاف
گَه ز روی نَقل و گَه از روی لاف
زآنکه تاریکی است و هر سو پنبهزار
در میانِ پنبه چون باشد شَرار؟
#دفتر_اول
مولانا از سالکان مبتدی می خواهد ،
به کم سخن گفتن روی کنند ،چرا که جای سود و زیان را نمی دانند
و چون اسرار بشنوند ،
ممکن است آن را با هر فرد بی خبر از راز ،
درمیان گذارند ..
کتاب :#پیچیده_در_عاشقی
#شازده_کوچولو
#اگزوپری
#مولانا
#شمس_تبریزی
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/
#علیرضا_قربانی
شعر: #فخرالدین_عراقی
#آدمی_مخفی_است_در_زیر_زبان
✍#زهراغریبیان_لواسانی
در کتاب "شازده کوچولو" یک جا هست
که روباه به شازده کوچولو می گوید :
"سرچشمه ی تمام سوء تفاهمات ،زیر زبان است."
زبان عضو مهمی است و انسان به قول مولانا در زیر زبان مخفی است :
آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان پردهست بر درگاه جان
چونک بادی پرده را در هم کشید
سر صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندمست
...
#مثنوی_مولانا_دفتردوم
زبان برای مولانا دوسویه است .
و آدمی هر جایی و هر مکانی نباید زبان بگشاید ،
چرا که ممکن است زبانش چون آتش سوزانده باشد .
سنگ و آهن را مزن بر هم، گِزاف
گَه ز روی نَقل و گَه از روی لاف
زآنکه تاریکی است و هر سو پنبهزار
در میانِ پنبه چون باشد شَرار؟
#دفتر_اول
مولانا از سالکان مبتدی می خواهد ،
به کم سخن گفتن روی کنند ،چرا که جای سود و زیان را نمی دانند
و چون اسرار بشنوند ،
ممکن است آن را با هر فرد بی خبر از راز ،
درمیان گذارند ..
کتاب :#پیچیده_در_عاشقی
#شازده_کوچولو
#اگزوپری
#مولانا
#شمس_تبریزی
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/
💢💢💢💢
دوستان علاقمند برای تهیه فایلهای صوتی شرح مثنوی مولانا میتوانند به آیدی زیر پیام دهند:
🆔 @Zglwebsupport
#زهراغریبیان_لواسانی
#شرح_مثنوی_معنوی
#مولانا
دوستان علاقمند برای تهیه فایلهای صوتی شرح مثنوی مولانا میتوانند به آیدی زیر پیام دهند:
🆔 @Zglwebsupport
#زهراغریبیان_لواسانی
#شرح_مثنوی_معنوی
#مولانا
نقاشی #سهراب_سپهری
🌲🌳🌳🌲
شب زیبایی داشته باشید 🌹
زندگی را جور دیگر نمیخواهم.
چنان سرشار است که دیوانهام میکند.
دست به پیرایش جهان نزنیم.
دیروز باغبان آمد، و درخت را هَرَس کرد.
و من چیزی در نیافتم.
به همسایه گفتم: بیش و کمی نیست.
و او در نیافت... کار من تماشاست و تماشا گواراست... همه چیز چنان است که می باید. آموختهام که خُرده نگیرم. شکفتگی را دوست دارم. و پژمردگی را هم.
سهراب سپهری
@baghesabzeshgh
🌲🌳🌳🌲
شب زیبایی داشته باشید 🌹
زندگی را جور دیگر نمیخواهم.
چنان سرشار است که دیوانهام میکند.
دست به پیرایش جهان نزنیم.
دیروز باغبان آمد، و درخت را هَرَس کرد.
و من چیزی در نیافتم.
به همسایه گفتم: بیش و کمی نیست.
و او در نیافت... کار من تماشاست و تماشا گواراست... همه چیز چنان است که می باید. آموختهام که خُرده نگیرم. شکفتگی را دوست دارم. و پژمردگی را هم.
سهراب سپهری
@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳
ای خواجه، هرکسی حال خود می گویند و می گویند که « کلام خدای معنی می گوییم.»
هر یکی به چیزی مشغول و به آن خوشدل و خرسند. بعضی روحی بودند، به روح مشغول بودند، بعضی به عقل خود، بعضی به نفس خود.
تو را بی کس یافتیم. همه یاران رفتند به سوی مطلوبان خود و تنهایت رها کردند. من یار بی یارانم.
#مقالات_شمس
شمس الدین محمد تبریزی
@baghesabzeshgh
ای خواجه، هرکسی حال خود می گویند و می گویند که « کلام خدای معنی می گوییم.»
هر یکی به چیزی مشغول و به آن خوشدل و خرسند. بعضی روحی بودند، به روح مشغول بودند، بعضی به عقل خود، بعضی به نفس خود.
تو را بی کس یافتیم. همه یاران رفتند به سوی مطلوبان خود و تنهایت رها کردند. من یار بی یارانم.
#مقالات_شمس
شمس الدین محمد تبریزی
@baghesabzeshgh
#از_آن_جذبه_قدسی
✍🏻#زهراغریبیان_لواسانی
شمس تبریزی می گوید :
تفسیر قرآن هم از حق شنو. از غیر حق تفسیر بشنوی، آن تفسیر حال ایشان بود نه تفسیر قرآن.
شهاب الدین سهروردی نیز، ارتباط با جان قران را حقیقت قران می داند :
«قرآن را باید با وجد و طرب و فکر لطیف بخوانی. قرآن را چنان بخوان که گویی تنها در شأن تو نازل شده است. این صفات را در جان خویش جمع بیاور و آنگاه از رستگاران خواهی بود»
گفتی که تو در میان نباشی/ آن گفت تو هست عین قرآن».
مولانا بر این نظر است که باید در هنگام خواندن قران ،بیخویش و ناهوشیار شوی .تا جان کلام را دریافت کنی ،چرا که پیامبر(ص) در بیخویشی سخن میگفته است .
اعراب ،پیامبر را مجنون میخواندند، به معنی کسی که جن بر او غالب میشود، اما مولوی بر این رأی است که پیامبر(ص) پریزده و جنزده نبود،بلکه خدازده بود،
یعنی در لحظات وحی ،شور و جذبه قدسی بر او حکومت میکرد.
کسی که در ناهوشیاری قدسی سخن بگوید گفتههای او وحیآمیز و مانند قرآن است.
این معنا در داستان مستیهای بایزید و سبحانیگفتن مثنوی نیز به خوبی بازگو شده است.
بایزید در حال محو و بی خویشی ،می گفت:
سبحان مااعظم شانی و خود خبر نداشت و چون یارانش او را مطلع کردند گفت :هرگاه من چنین گفتم ،بر من کارد زنید
یاران ،با شنیدن سبحان گفتن با یزید ،کارد را بر دست گرفتن و به سوی او شتافتن.
اما تمام کارد ها بر تن خودشان فرو رفت واثری بر بایزید نماند و اینچنین ،بنده ای که از خود خالی می شود ،از خداوند پر می شود .
مولانا در مورد قران نیز بر این نظر است برای رسیدن به کلام مقدس و درک آن باید به قلمرو عالم جان رسید و با قلب ،کلام را دریافت .
قران را نباید مقلدانه از حفظ خواند حافظان قران از جان وروح قران بی خبر هستند .در مثنوی مولانا می فرماید :
در صحابه کم بدی حافظ کسی
گرچه شوقی بود جانشان را بسی
زانک چون مغزش در آگند و رسید
پوستها شد بس رقیق و واکفید
قشر جوز و فستق و بادام هم
مغز چون آگندشان شد پوست کم
📚#کتاب_پیچیده_در_عاشقی
#مولانا
#قران
#سهروردی
#بایزید
#شمس_تبریزی
#مثنوی
https://gharibianlavasani.ir/
https://www.tg-me.com/baghesabzeshgh
✍🏻#زهراغریبیان_لواسانی
شمس تبریزی می گوید :
تفسیر قرآن هم از حق شنو. از غیر حق تفسیر بشنوی، آن تفسیر حال ایشان بود نه تفسیر قرآن.
شهاب الدین سهروردی نیز، ارتباط با جان قران را حقیقت قران می داند :
«قرآن را باید با وجد و طرب و فکر لطیف بخوانی. قرآن را چنان بخوان که گویی تنها در شأن تو نازل شده است. این صفات را در جان خویش جمع بیاور و آنگاه از رستگاران خواهی بود»
گفتی که تو در میان نباشی/ آن گفت تو هست عین قرآن».
مولانا بر این نظر است که باید در هنگام خواندن قران ،بیخویش و ناهوشیار شوی .تا جان کلام را دریافت کنی ،چرا که پیامبر(ص) در بیخویشی سخن میگفته است .
اعراب ،پیامبر را مجنون میخواندند، به معنی کسی که جن بر او غالب میشود، اما مولوی بر این رأی است که پیامبر(ص) پریزده و جنزده نبود،بلکه خدازده بود،
یعنی در لحظات وحی ،شور و جذبه قدسی بر او حکومت میکرد.
کسی که در ناهوشیاری قدسی سخن بگوید گفتههای او وحیآمیز و مانند قرآن است.
این معنا در داستان مستیهای بایزید و سبحانیگفتن مثنوی نیز به خوبی بازگو شده است.
بایزید در حال محو و بی خویشی ،می گفت:
سبحان مااعظم شانی و خود خبر نداشت و چون یارانش او را مطلع کردند گفت :هرگاه من چنین گفتم ،بر من کارد زنید
یاران ،با شنیدن سبحان گفتن با یزید ،کارد را بر دست گرفتن و به سوی او شتافتن.
اما تمام کارد ها بر تن خودشان فرو رفت واثری بر بایزید نماند و اینچنین ،بنده ای که از خود خالی می شود ،از خداوند پر می شود .
مولانا در مورد قران نیز بر این نظر است برای رسیدن به کلام مقدس و درک آن باید به قلمرو عالم جان رسید و با قلب ،کلام را دریافت .
قران را نباید مقلدانه از حفظ خواند حافظان قران از جان وروح قران بی خبر هستند .در مثنوی مولانا می فرماید :
در صحابه کم بدی حافظ کسی
گرچه شوقی بود جانشان را بسی
زانک چون مغزش در آگند و رسید
پوستها شد بس رقیق و واکفید
قشر جوز و فستق و بادام هم
مغز چون آگندشان شد پوست کم
📚#کتاب_پیچیده_در_عاشقی
#مولانا
#قران
#سهروردی
#بایزید
#شمس_تبریزی
#مثنوی
https://gharibianlavasani.ir/
https://www.tg-me.com/baghesabzeshgh
غریبیان لواسانی
صفحه اصلی
برگزارکننده دوره آنلاین مثنوی یکشنبه ها از مردادماه و روزهای دیگر هفته و دوره های آف لاین نیز از بخشهای مختلف قابل دریافت می باشد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳
انسان اگر مجبور بود
جایی مثل نوک صخره یا لبه یک پرتگاه که فقط جایی به اندازه ایستادن داشته باشد و دور و اطرافش فقط دره، اقیانوس، ظلمت و تنهایی ابدی و توفانهای تمام نشدنی داشته باشد،
حتی اگر مجبور بود هزار سال تا ابدیت آنجا زندگی کند، ترجیح میداد که زندگی کند تا اینکه همان دم بمیرد. آه زندگی.. زندگی. زندگی کردن هرجور شده تحت هر شرایطی خدای من! این چه حقیقتی است!
چه قدر آدمیزاد پست است!
ولی آنکس که انسان را پست بداند خودش پستتر است.
#جنایت_و_مکافات
نویسنده: #فئودور_داستایفسکی
@baghesabzeshgh
انسان اگر مجبور بود
جایی مثل نوک صخره یا لبه یک پرتگاه که فقط جایی به اندازه ایستادن داشته باشد و دور و اطرافش فقط دره، اقیانوس، ظلمت و تنهایی ابدی و توفانهای تمام نشدنی داشته باشد،
حتی اگر مجبور بود هزار سال تا ابدیت آنجا زندگی کند، ترجیح میداد که زندگی کند تا اینکه همان دم بمیرد. آه زندگی.. زندگی. زندگی کردن هرجور شده تحت هر شرایطی خدای من! این چه حقیقتی است!
چه قدر آدمیزاد پست است!
ولی آنکس که انسان را پست بداند خودش پستتر است.
#جنایت_و_مکافات
نویسنده: #فئودور_داستایفسکی
@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳
آمد ندا از آسمان جان را که: «بازآ الصّلا»
جان گفت: «ای نادیِّ خوش اهلاً و سهلاً مرحبا
ای نادرهمهمان ما بُردی قرار از جان ما
آخر کجا میخوانیَم؟ گفتا: «برون از جان و جا»
از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران
بر چرخ بنهم نردبان تا جان برآید بر عُلا
تو جانِ جان افزاستی، آخر ز شهرِ ماستی
دل بر غریبی مینهی، این کی بود شرط وفا؟
آوارگی نوشَت شده، خانه فراموشت شده
آن گَندهپیرِ کابلی صد سحر کردت از دغا
غزل ۱۷
#دیوان_شمس
#مولانا
@baghesabzeshgh
آمد ندا از آسمان جان را که: «بازآ الصّلا»
جان گفت: «ای نادیِّ خوش اهلاً و سهلاً مرحبا
ای نادرهمهمان ما بُردی قرار از جان ما
آخر کجا میخوانیَم؟ گفتا: «برون از جان و جا»
از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران
بر چرخ بنهم نردبان تا جان برآید بر عُلا
تو جانِ جان افزاستی، آخر ز شهرِ ماستی
دل بر غریبی مینهی، این کی بود شرط وفا؟
آوارگی نوشَت شده، خانه فراموشت شده
آن گَندهپیرِ کابلی صد سحر کردت از دغا
غزل ۱۷
#دیوان_شمس
#مولانا
@baghesabzeshgh
Forwarded from Telescopy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مطرب مهتاب رو
کانال صدای سخن عشق
مطرب مهتاب رو
استاد #ناظری
#تنهایی_ات_را_در_آغوش_بگیر
✍#زهرا_غریبیان_لواسانی
انسان وقتی از لحاظ روحی رشد می کند ، از تنها بودن، ترس و واهمه ندارد ،تنهایی را دوست دارد نه برای اینکه منزوی است بلکه نیاز ندارد تا فقط در بودن با دیگری به خود و زندگی اش معنا بدهد و آن وقت است که تنهایی اش را در آغوش می گیرد .
اکثر ما آدمها از درون ،احساس تهی بودن می کنیم و از خودمان رضایت نداریم و از خلوت با خود فرار می گنیم .
"ناتانیل براندن" رابطه با خود را اولین ماجرای عاشقانه ای می داند که باید آن را به کمال برسانیم
و تنها پس از موفقیت در این رابطه ،می توانیم به دیگران آنطور كه بايد عشق بورزیم ...
📕کتاب :تمام هیچ کس های من
#ناتانیل_براندن
#عشق
#تنهایی
#خلوت
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir
استاد #ناظری
#تنهایی_ات_را_در_آغوش_بگیر
✍#زهرا_غریبیان_لواسانی
انسان وقتی از لحاظ روحی رشد می کند ، از تنها بودن، ترس و واهمه ندارد ،تنهایی را دوست دارد نه برای اینکه منزوی است بلکه نیاز ندارد تا فقط در بودن با دیگری به خود و زندگی اش معنا بدهد و آن وقت است که تنهایی اش را در آغوش می گیرد .
اکثر ما آدمها از درون ،احساس تهی بودن می کنیم و از خودمان رضایت نداریم و از خلوت با خود فرار می گنیم .
"ناتانیل براندن" رابطه با خود را اولین ماجرای عاشقانه ای می داند که باید آن را به کمال برسانیم
و تنها پس از موفقیت در این رابطه ،می توانیم به دیگران آنطور كه بايد عشق بورزیم ...
📕کتاب :تمام هیچ کس های من
#ناتانیل_براندن
#عشق
#تنهایی
#خلوت
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir
🌲🌳🌲🌲
فکر نکن لطف او به قدر بدی توست.
لطف او به قدر خود اوست.
بی اندازه, بی کران، بی حساب.
گمان مبر اگر کژی ای کردی، لطف او دیگر شامل حال تو نمی شود. حاشا که کژی تو چیزی از لطف او کم کند .
تو راستی پیش گیر ، کژی نمی ماند.
امید از حق نباید بریدن
مگو که کژی ها کردم.
تو راستی را پیش گیر، هیچ کژی نماند
اگر بدی کرده ای با خود کرده ای،
جفای تو به وی کجا رسد؟
#فیه_ما_فیه
#مولانا
https://www.tg-me.com/baghesabzeshgh
فکر نکن لطف او به قدر بدی توست.
لطف او به قدر خود اوست.
بی اندازه, بی کران، بی حساب.
گمان مبر اگر کژی ای کردی، لطف او دیگر شامل حال تو نمی شود. حاشا که کژی تو چیزی از لطف او کم کند .
تو راستی پیش گیر ، کژی نمی ماند.
امید از حق نباید بریدن
مگو که کژی ها کردم.
تو راستی را پیش گیر، هیچ کژی نماند
اگر بدی کرده ای با خود کرده ای،
جفای تو به وی کجا رسد؟
#فیه_ما_فیه
#مولانا
https://www.tg-me.com/baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳
چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردن
چه باشد ناز معشوقان به جز بیگانگی کردن
#مولانا
#دیوان_شمس
غزل ۱۸۴۸
@baghesabzeshgh
چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردن
چه باشد ناز معشوقان به جز بیگانگی کردن
#مولانا
#دیوان_شمس
غزل ۱۸۴۸
@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من به سوی باغ و گلشن میروم
تو نمیآیی میا، من میروم
روز تاریک است بیرویَش مرا
من برای شمع روشن میروم
بوی سیب آمد مرا از باغ جان
مست گشتم، سیب خوردن میروم
عیش باقی شد مرا آن جا که من
از برای عیش کردن میروم
#مولانا
#دیوان_شمس
غزل ۱۴۵۰
🌳🌲🌳🌲
باغ ما در طرف سايه دانايی بود.
باغ ما جای گره خوردن احساس و گياه،
باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و آينه بود.
باغ ما شايد ، قوسی از دايره سبز سعادت بود.
ميوه كال خدا را آن روز ، می جويدم در خواب.
#سهراب_سپهری
@baghesabzeshgh
تو نمیآیی میا، من میروم
روز تاریک است بیرویَش مرا
من برای شمع روشن میروم
بوی سیب آمد مرا از باغ جان
مست گشتم، سیب خوردن میروم
عیش باقی شد مرا آن جا که من
از برای عیش کردن میروم
#مولانا
#دیوان_شمس
غزل ۱۴۵۰
🌳🌲🌳🌲
باغ ما در طرف سايه دانايی بود.
باغ ما جای گره خوردن احساس و گياه،
باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و آينه بود.
باغ ما شايد ، قوسی از دايره سبز سعادت بود.
ميوه كال خدا را آن روز ، می جويدم در خواب.
#سهراب_سپهری
@baghesabzeshgh