🌲🌳🌲🌳غزل ۳۸۸ #دیوان_شمس_حضرت_مولانا
خدمت بیدوستی را قدر و قیمت هست نیست
خدمت اندر دست هست و دوستی در دست نیست
دوستی در اندرون خود خدمتی پیوسته است
هیچ خدمت جز محبت در جهان پیوست نیست
ور تو مستی مینمایی در محبت چون نهای
عشق گوید دوغ خورد و دوغ خورد او مست نیست
پست و بالا چند یازد از تکلف در هوا
چند خود را پست دارد آن کسی کو پست نیست
همچو ماهی مانده در دام جهان زان بحر دور
وانگهان پنداشته خود را که اندر شست نیست
@baghesabzeshgh
خدمت بیدوستی را قدر و قیمت هست نیست
خدمت اندر دست هست و دوستی در دست نیست
دوستی در اندرون خود خدمتی پیوسته است
هیچ خدمت جز محبت در جهان پیوست نیست
ور تو مستی مینمایی در محبت چون نهای
عشق گوید دوغ خورد و دوغ خورد او مست نیست
پست و بالا چند یازد از تکلف در هوا
چند خود را پست دارد آن کسی کو پست نیست
همچو ماهی مانده در دام جهان زان بحر دور
وانگهان پنداشته خود را که اندر شست نیست
@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#قونیه_مزار_مولانا👆
#مولانا_و_ریشه_اضطرابهای_ما
✍#زهراغریبیان_لواسانی
مثنوی مولانا فقط یک کتاب ادبی و عرفانی نیست .ما با خواندن مثنوی می توانیم به شناخت خودمان هم برسیم . به طور مثال ،مولانا بعضی از رفتار و اعمال ما را موجب رنج های ما در زندگی می داند .
هر غمی کز وی تو دل آزردهای
از خمار مَی بود کان خوردهای
لیک کی دانی که آن رنج خمار
از کدامین مَی بر آمد آشکار
ما در بسیاری از موارد مسئولیت خطاهای خود را نمی پذیریم و چون مولانا قبول نمی کنیم که :."فعل توست این غصه های دم به دم !
اما اگر مسئولیت اشتباه و خطاهای خود را بپذیریم آن زمان است که به درمان بیماری خود می کوشیم .
چه بسا این اندوه ها ی واپس زده ما در ضمیر ناخودآگاه ما انباشته می شود و خود را در خواب های مشوش ما نشان دهد .
از نظر مولانا ریشه بعضی از اضطراب ها و حتی مشکلاتی که در زندگی ایجاد می شود بر عهده خود ما هست اما جنس خطاهای ما، با پاسخی که در جهان دریافت می کنیم از یک گونه و شبیه نیست .
کتاب :زاده عشقم
#مثنوی
#شمس_تبریزی
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/online-register/
#مولانا_و_ریشه_اضطرابهای_ما
✍#زهراغریبیان_لواسانی
مثنوی مولانا فقط یک کتاب ادبی و عرفانی نیست .ما با خواندن مثنوی می توانیم به شناخت خودمان هم برسیم . به طور مثال ،مولانا بعضی از رفتار و اعمال ما را موجب رنج های ما در زندگی می داند .
هر غمی کز وی تو دل آزردهای
از خمار مَی بود کان خوردهای
لیک کی دانی که آن رنج خمار
از کدامین مَی بر آمد آشکار
ما در بسیاری از موارد مسئولیت خطاهای خود را نمی پذیریم و چون مولانا قبول نمی کنیم که :."فعل توست این غصه های دم به دم !
اما اگر مسئولیت اشتباه و خطاهای خود را بپذیریم آن زمان است که به درمان بیماری خود می کوشیم .
چه بسا این اندوه ها ی واپس زده ما در ضمیر ناخودآگاه ما انباشته می شود و خود را در خواب های مشوش ما نشان دهد .
از نظر مولانا ریشه بعضی از اضطراب ها و حتی مشکلاتی که در زندگی ایجاد می شود بر عهده خود ما هست اما جنس خطاهای ما، با پاسخی که در جهان دریافت می کنیم از یک گونه و شبیه نیست .
کتاب :زاده عشقم
#مثنوی
#شمس_تبریزی
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/online-register/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳
چیرگی بر مردمان، زورمندی است،
چیرگی بر خویش، فَرهمندی.
شناختنِ دیگران، فرزانگی است
شناختنِ خود، روشن بینی.
دائو دِ جینگ
@baghesabzeshgh
چیرگی بر مردمان، زورمندی است،
چیرگی بر خویش، فَرهمندی.
شناختنِ دیگران، فرزانگی است
شناختنِ خود، روشن بینی.
دائو دِ جینگ
@baghesabzeshgh
آنچه از خود نور میبخشد، باید سوختن را نیز تحمل کند...
#ویکتور_فرانکل
🌲🌳🌲🌳
هر چه بیشتر در زندگی پیش میرویم، درمی یابیم که : نادرترین نوع شجاعت ، اندیشیدن است.“
#آناتول_فرانس
@baghesabzeshgh
#ویکتور_فرانکل
🌲🌳🌲🌳
هر چه بیشتر در زندگی پیش میرویم، درمی یابیم که : نادرترین نوع شجاعت ، اندیشیدن است.“
#آناتول_فرانس
@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد #شهرام_ناظری
کنسرت #ژاپن👆
🍁✍#زهراغریبیان_لواسانی
روح های بزرگ دچار حزن و غم می شوند و آدم های کوچک درگیر غصه های معمولی می شوند .
حزن با غصه فرق دارد و ناظر بر ابعاد وجودی و دغدغه های هستی شناسانه فرد دارد .
حزن همواره بخش مهمی از ادبیات و موسیقی ما را تشکیل داده ،در دستگاه های موسیقی ایرانی حزنی وجود دارد که از فراق می گوید .
در ادبیات کلاسیک ما ازشاهنامه فردوسی تا دیوان حافظ و مثنوی مولانا... ،همواره روح در این هجران به حزن می نشیند. هرچند در غزلیات مولانا طرب انسان را به رقص وا می دارد، اما روح در پیچ و خم و درد دوری چونان نِی شکایت می کند
اصولا ساز های موسیقی ایرانی نیز هر کدام چه در ساخت و ظاهر و چه نوای هر ساز ، روح زیبای انسان را تداعی می کنند که در این درد مویه می کنند .
کتاب :من زاده عشقم
#حزن
#موسیقی_ایرانی
#ادبیات
#مولانا
#شاهنامه
@baghesabzeshgh
@seday_e_sokhan_e_eshgh
https://gharibianlavasani.ir/
استاد #شهرام_ناظری
کنسرت #ژاپن👆
🍁✍#زهراغریبیان_لواسانی
روح های بزرگ دچار حزن و غم می شوند و آدم های کوچک درگیر غصه های معمولی می شوند .
حزن با غصه فرق دارد و ناظر بر ابعاد وجودی و دغدغه های هستی شناسانه فرد دارد .
حزن همواره بخش مهمی از ادبیات و موسیقی ما را تشکیل داده ،در دستگاه های موسیقی ایرانی حزنی وجود دارد که از فراق می گوید .
در ادبیات کلاسیک ما ازشاهنامه فردوسی تا دیوان حافظ و مثنوی مولانا... ،همواره روح در این هجران به حزن می نشیند. هرچند در غزلیات مولانا طرب انسان را به رقص وا می دارد، اما روح در پیچ و خم و درد دوری چونان نِی شکایت می کند
اصولا ساز های موسیقی ایرانی نیز هر کدام چه در ساخت و ظاهر و چه نوای هر ساز ، روح زیبای انسان را تداعی می کنند که در این درد مویه می کنند .
کتاب :من زاده عشقم
#حزن
#موسیقی_ایرانی
#ادبیات
#مولانا
#شاهنامه
@baghesabzeshgh
@seday_e_sokhan_e_eshgh
https://gharibianlavasani.ir/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳
«و اگر میخواهید خدا را بشناسید پس در حلِ معماها مکوشید.
به گرداگردِ خود بنگرید تا او را ببینید که با کودکانِ شما بازی میکند.
به آسمان بنگرید؛ او را خواهید دید که در میانِ ابرها گام بر میدارد، دستهایش را در آذرخش دراز میکند و با باران فرود میآید.
او را خواهید دید که در گُلها میخندد، سپس بر میخیزد و دستهایش را در درختها تکان میدهد.»
پیامبر و دیوانه، جبران خلیل جبران، ترجمه نجف دریابندری، نشر کارنامه
@baghesabzeshgh
«و اگر میخواهید خدا را بشناسید پس در حلِ معماها مکوشید.
به گرداگردِ خود بنگرید تا او را ببینید که با کودکانِ شما بازی میکند.
به آسمان بنگرید؛ او را خواهید دید که در میانِ ابرها گام بر میدارد، دستهایش را در آذرخش دراز میکند و با باران فرود میآید.
او را خواهید دید که در گُلها میخندد، سپس بر میخیزد و دستهایش را در درختها تکان میدهد.»
پیامبر و دیوانه، جبران خلیل جبران، ترجمه نجف دریابندری، نشر کارنامه
@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳
غیرِ رویَت هرچه بینَم نور چَشمَم کَم شود
هر کسی را رَهْ مَدِه ای پَردهٔ مُژگان من
سَختْ نازک گشت جانم از لطافتهای عشق
دلْ نخواهم, جانْ نخواهم آن من کو, آن من؟
#مولانا
@baghesabzeshgh
غیرِ رویَت هرچه بینَم نور چَشمَم کَم شود
هر کسی را رَهْ مَدِه ای پَردهٔ مُژگان من
سَختْ نازک گشت جانم از لطافتهای عشق
دلْ نخواهم, جانْ نخواهم آن من کو, آن من؟
#مولانا
@baghesabzeshgh
Charbeyti
Gholam Ali Puratayi
آواز عارفانه و عاشقانه ای از خطه خراسان با صدای غلامعلی پور عطایی است .
#خراسان_انگشتر_فیروزه_ای_عرفان
✍#زهرا_غریبیان_لواسانی
خراسان سرزمین عرفان و تنبور و دوتار هست .
در تربت جام و تربت حیدریه موسیقی با زندگی مردم آمیخته شده ،هم چنانکه شعر و عرفان را می توان در آن سرزمین یافت و بلخ که موطن جلال الدین محمد بلخی است و نیشابور که عطار را پروراند .
عرفای خراسان چون بایزید بسطامی و شیخ خرقانی ،با مشربی متفاوت از عرفای مسلک بغداد ،طرحی از یک عشق دو سويه میان انسان و خدا را ایجاد کردند که در آن به جای زهد ،عشق رویید و به جای خوف و بیم ،طرب و شوق بالیدن گرفت و موسیقی و سماع از درون چنین تفکری برخاست .
از کتاب :شمس درون
#خراسان
#بلخ
#موسیقی_خراسان
#نیشابور
#عطار
#عرفای_خراسان
#عشق
@musighinavahi
@baghesabzeshgh
#خراسان_انگشتر_فیروزه_ای_عرفان
✍#زهرا_غریبیان_لواسانی
خراسان سرزمین عرفان و تنبور و دوتار هست .
در تربت جام و تربت حیدریه موسیقی با زندگی مردم آمیخته شده ،هم چنانکه شعر و عرفان را می توان در آن سرزمین یافت و بلخ که موطن جلال الدین محمد بلخی است و نیشابور که عطار را پروراند .
عرفای خراسان چون بایزید بسطامی و شیخ خرقانی ،با مشربی متفاوت از عرفای مسلک بغداد ،طرحی از یک عشق دو سويه میان انسان و خدا را ایجاد کردند که در آن به جای زهد ،عشق رویید و به جای خوف و بیم ،طرب و شوق بالیدن گرفت و موسیقی و سماع از درون چنین تفکری برخاست .
از کتاب :شمس درون
#خراسان
#بلخ
#موسیقی_خراسان
#نیشابور
#عطار
#عرفای_خراسان
#عشق
@musighinavahi
@baghesabzeshgh
Forwarded from Telescopy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مولانا و باغِ سبـــزِ عشق (غریبیان لواسانی)
Photo
#سفر_دکتر_اسلامی_ندوشن
از ندوشن تا نیشابور
✍#زهراغریبیان_لواسانی
پیکر استاد ندوشن به خاک ایران بازگشت .
چه غریب است این خاک ایران ،با اینکه تمام جانت به آن تعلق دارد اما نمی توانی در آن بمانی که همواره آماج گزند تاریخ بوده است .
امروز روح بزرگ مردی عاشق ایران ،دوباره به این خاک آشنا قدم گذاشت و در دل آفتابی ترین شهر عارفان و بزرگان تاریخ ایران ،کنار شیخ مان عطار و خیام در نیشابور به خاک سپرده می شود .
صائب تبریزی چه زیبا سرود :
جان به اين غمكده آمد
كه سبك برگردد
از گرانخوابی منزل
سفر از يادش رفت!
اما استاد ندوشن سفر را از یاد نبرده بود. قلم زیبای او همیشه در تلاطم گفتن از تاریخ و ادبیات از سفر روح گفته بود .
سفری بزرگ که ناگزیر با مرگ باید به آن بپیوندیم .
...
ما همواره در سفر هستیم .
و دو سفر در زندگی داریم .سفری بیرونی که نزهت خاطر است و تفرج بلدان (شهرها ).
اما سفری بزرگتر نیز وجود دارد که سفری درونی است . سفری در درون که پاسخی به چیستی های زندگی ماست و هجرتی بزرگ از غرب جهان ظلمانی به مشرق نورانی که سهروردی آن را یگانه هدف زیستن می داند .
شمس تبریزی می گفت :آدمی سفری دارد و آن از حالی به حال دیگر است .
باور دارم همه به سفر نهایی که مرگ است یا باور داریم و یا اگر هم نداشته باشیم ناگاه ما را در بر می گیرد .
عرفایی چون مولانا ازمرگ اختیاری که دور از شدن از تعلقات و وابستگی های دنیوی است به عنوان سفری اختیاری و درونی یاد می کردند.
پس اگر آمده ایم لاجرم راهی سفری می شویم یا به اختیار و یا به اجبار .تنها می ماند که در طول این مسیر چه کرده ایم ؟
زندگی و مرگ پهلوانانی۱ چون استاد ندوشن سفری به وسعت عمق افکار آن هاست .
۱_زندگی و مرگ پهلوانان :نام کتاب دکتر اسلامی ندوشن
#دکتر_محمد_علی_اسلامی_ندوشن
#مولانا
#سفر
#مرگ
#زندگی
#غربت
#ایران
#نیشابور
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/
از ندوشن تا نیشابور
✍#زهراغریبیان_لواسانی
پیکر استاد ندوشن به خاک ایران بازگشت .
چه غریب است این خاک ایران ،با اینکه تمام جانت به آن تعلق دارد اما نمی توانی در آن بمانی که همواره آماج گزند تاریخ بوده است .
امروز روح بزرگ مردی عاشق ایران ،دوباره به این خاک آشنا قدم گذاشت و در دل آفتابی ترین شهر عارفان و بزرگان تاریخ ایران ،کنار شیخ مان عطار و خیام در نیشابور به خاک سپرده می شود .
صائب تبریزی چه زیبا سرود :
جان به اين غمكده آمد
كه سبك برگردد
از گرانخوابی منزل
سفر از يادش رفت!
اما استاد ندوشن سفر را از یاد نبرده بود. قلم زیبای او همیشه در تلاطم گفتن از تاریخ و ادبیات از سفر روح گفته بود .
سفری بزرگ که ناگزیر با مرگ باید به آن بپیوندیم .
...
ما همواره در سفر هستیم .
و دو سفر در زندگی داریم .سفری بیرونی که نزهت خاطر است و تفرج بلدان (شهرها ).
اما سفری بزرگتر نیز وجود دارد که سفری درونی است . سفری در درون که پاسخی به چیستی های زندگی ماست و هجرتی بزرگ از غرب جهان ظلمانی به مشرق نورانی که سهروردی آن را یگانه هدف زیستن می داند .
شمس تبریزی می گفت :آدمی سفری دارد و آن از حالی به حال دیگر است .
باور دارم همه به سفر نهایی که مرگ است یا باور داریم و یا اگر هم نداشته باشیم ناگاه ما را در بر می گیرد .
عرفایی چون مولانا ازمرگ اختیاری که دور از شدن از تعلقات و وابستگی های دنیوی است به عنوان سفری اختیاری و درونی یاد می کردند.
پس اگر آمده ایم لاجرم راهی سفری می شویم یا به اختیار و یا به اجبار .تنها می ماند که در طول این مسیر چه کرده ایم ؟
زندگی و مرگ پهلوانانی۱ چون استاد ندوشن سفری به وسعت عمق افکار آن هاست .
۱_زندگی و مرگ پهلوانان :نام کتاب دکتر اسلامی ندوشن
#دکتر_محمد_علی_اسلامی_ندوشن
#مولانا
#سفر
#مرگ
#زندگی
#غربت
#ایران
#نیشابور
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آیین_بزرگداشت_استاد_دکتر_ندوشن
هم اکنون در روزنامه اطلاعات 👆
✍#زهراغریبیان_لواسانی
استاد ندوشن پژوهشگری بود که به ادبیات از افق دیگری نگریست و جامعیت و احاطه او بینظیر بود .
نوشته ها و اندیشه های او چون فراتر از حوزه صرف ادبیات بود، به او یاری می داد که با وسعت نگاه خود وارد اعماق تفکر هر شاعر شود .
یاد نوشته ای زیبا از ایشان افتادم :
یک تمثیلِ روسی از بوتهای میگوید که بر فرازِ تپّهای میروید و چون بر بلندی است باد میزند و کمرش را میشکند، و بوته میگوید: «ارزش داشت به این شکسته شدن، زیرا آنسوی تپّه را هم دیدم» .
و دکتر ندوشن توانست آن سوی قله های ادبیات را ببیند .
روحش شاد
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/
هم اکنون در روزنامه اطلاعات 👆
✍#زهراغریبیان_لواسانی
استاد ندوشن پژوهشگری بود که به ادبیات از افق دیگری نگریست و جامعیت و احاطه او بینظیر بود .
نوشته ها و اندیشه های او چون فراتر از حوزه صرف ادبیات بود، به او یاری می داد که با وسعت نگاه خود وارد اعماق تفکر هر شاعر شود .
یاد نوشته ای زیبا از ایشان افتادم :
یک تمثیلِ روسی از بوتهای میگوید که بر فرازِ تپّهای میروید و چون بر بلندی است باد میزند و کمرش را میشکند، و بوته میگوید: «ارزش داشت به این شکسته شدن، زیرا آنسوی تپّه را هم دیدم» .
و دکتر ندوشن توانست آن سوی قله های ادبیات را ببیند .
روحش شاد
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/