Telegram Web Link
🌲🌳🌲🌳

کوهم و هستی من بنیاد اوست
ور شوم چون کاه بادم یاد اوست

جز به باد او نجنبد میل من
نیست جز عشق احد سرخیل من

#مولانا

@baghesabzeshgh
مرغ باغ ملکوت
کانال صدای سخن عشق
آواز زیبای #مرغ_باغ_ملکوت
استاد #شهرام_ناظری
آلبوم #دیوان_شمس_تبریزی

شعر منسوب به
#حضرت_مولانا


#مرغ_باغ_ملکوت
#زهراغریبیان_لواسانی


مولانا در گوشمان زمزمه کند :
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

و من در اندیشه هستم که زندگی کوتاه تر از آن است که فکر می کنیم .
اروین یالوم زندگی را جرقه ای میان دو خلآ ،تاریکی پیش از تولد و تاریکی پس از مرگ می دانست .

به قول کازانتزآکیس از مغاکی تیره می آییم و در مغاکی تیره به پایان می رسیم و این درنگ درخشان را زندگی می نامیم .

در این درنگ چه کارها و چه فرصت هایی که چون ابر می گذرد .

اما درد از آن جایی آغاز می شود که در این جاده قدیمی که سفری میان آمدن و رفتن است
و بنا به گفته قیصرامین پور :"ناگهان چقدر زود دیر می شود" .
یادمان می رود برای چه آمده ایم .....

#مولانا
#شمس_تبریزی
#یالوم
#کازانتزآکیس


@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️#کلاس_شرح_مثنوی_مولانا

بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن

🍀🍀

دوره کلاس های مثنوی از آغاز دفتر اول .
مدرس :زهرا غریبیان لواسانی

♦️برای همراهی در این سفر
و ثبت نام برای  تهیه بسته های صوتی ،لطفا به خانم مهرپور در تلگرام پیام بدهید :👇👇👇

@Zglwebsupport

♻️در صورت علاقمندی نمونه صوتی کلاس را نیز درخواست نمایید

💠💠یا از طریق وب سایت زیر اقدام بفرمایید :
👇👇


https://gharibianlavasani.ir/online-register/


@baghesabzeshgh

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌳🌲🌳🌲
گر نبودی بهر عشق پاک را
کی وجودی دادمی افلاک را

من بدان افراشتم چرخ سَنی
تا عُلوّ عشق را فهمی کنی

#مثنوی، دفتر پنجم

سَنی: بلند


@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳

جهانی که هر کس در آن زندگی می‌کند، عمدتا به شیوه‌ی نگرش خود او وابسته است. بنابراین؛ به تفاوت ذهنی اشخاص بستگی دارد و متناسب با این تفاوت؛ فقیر، پوچ و سطحی یا غنی، جالب‌توجه و پرمعنا می‌گردد. مثلا بعضی‌ها به علت اتفاقات جالبی که در زندگی کسی رخ داده است، بر او رشک می‌برند، اما می‌بایست به نحوه‌ی ادراک او حسرت برند که به آن رویدادها چنان اهمیتی داده است که توصیفش توجه آدمی را جلب می‌کند. زیرا رویدادی که ذهنی پرمایه را به‌شدت به‌خود جلب می‌کند، در ادراک ذهن تیره‌ی فردی عادی، چیزی جز صحنه‌‌ای پوچ از زندگی روزمره نیست.

در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور

@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳

توجه به داشتن زندگی خوب و خوش

مصطفی ملکیان

🔹نکته ای را که می خواهم تاکید کنم، توجه به داشتن زندگی خوش و خوب است، البته خوشی در چارچوب خوبی باید باشد. منظورم از خوبی، اخلاقی زیستن است. زیست اخلاقی هم می تواند در ارتباط با خودمان باشد هم در ارتباط با دیگران و هم با طبیعت بی جان. می توان به یک باغچه هم از لحاظ اخلاقی بدی کرد به یک سگ هم همین طور. خوشی یعنی تا می توانیم سعی کنیم که بیشترین لذت از زندگی و کمترین درد و رنج، نصیب مان گردد البته مشروط بر اینکه قواعد اخلاقی را زیر پا نگذاریم.

🔹علیرغم همه آنچه به ما یاد داده اند، خوش بودن ارزش است. آدم باید از زندگی بیشترین لذت را ببرد. ما نباید از خوش بودن خجالت بکشیم و خوشی خود را پنهان کنیم. از خوش بودنی باید پشیمان شد که به قیمت لگدمال کردن اخلاق باشد. خوشی شرف و فضیلت ما در زندگی است. آنچه بد است این است که برای خوش بودن اخلاق را زیر پا بگذاریم.

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گاو_تنها
#زهرا_غریبیان_لواسانی

مولانا داستان زیبایی دارد که همیشه در تمام کلاسهای مثنوی به آن اشاره کرده ام :
از یک جزیره صحبت می کند و گاوی تنها که در آن خوش خوشان می چرد و می خورد.

یک جزیرهٔ سبز هست اندر جهان
اندرو گاویست تنها خوش‌دهان

جمله صحرا را چرد او تا به شب
تا شود زفت و عظیم و منتجب


تا اینجای داستان از این گاو فربه و خوشحال خوشمان می یاد اما داستان از آنجا آغاز می شود که این گاو همیشه نگران و در هراس از دست رفتن علف های هر روزه می شود و این هراس بر لذت و تمتع هر روزه او سایه می افکند :

شب ز اندیشه که فردا چه خورم
گردد او چون تار مو لاغر ز غم


مولانا می خواهد بگوید که این جزیره ،جهان فکری هر کدام از ما هست و آن گاو فربه ما هستیم اما به جای دیدن داشته هامون و استفاده از آن ،در نگرانی از دست رفتن آن روزها و شب هایمان را تلخ می کنیم حال آنکه هر روز این جزیره سبز می شود و گاو فربه نفس می خورد و می چرد و باز نگران است .حرص و طمع، گاو جزیره را از بودن در لحظه های خوش زندگی محروم کرده است .


کتاب :شمس درون

#گاو
#جزیره
#مولانا
#مثنوی


@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
 🌲🌳🌲🌳غزل ۱۴۴۵
#دیوان_شمس_حضرت_مولانا
 
من دلق گرو کردم عریان خراباتم
خوردم همه رخت خود مهمان خراباتم

ای مطرب زیبارو دستی بزن و برگو
تو آن مناجاتی من آن خراباتم

خواهی که مرا بینی ای بسته نقش تن
جان را نتوان دیدن من جان خراباتم

نی مرد شکم خوارم نی درد شکم دارم
زین مایده بیزارم بر خوان خراباتم

من همدم سلطانم حقا که سلیمانم
کلی همه ایمانم ایمان خراباتم

با عشق در این پستی کردم طرب و مستی
گفتم چه کسی گفتا سلطان خراباتم

هر جا که همی‌باشم همکاسه اوباشم
هر گوشه که می گردم گردان خراباتم


@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳

سخن اندک و مفید،
چنان است که شمعی افروخته،
شمعی نا افروخته را بوسه داد و برفت....


#مولانا_فیه_مافیه

@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی در نقاشی‌های کلود #مونه
🌲🌳🌲🌳

#دلتنگی
#زهراغریبیان_لواسانی

گاهی
دلم برای خودم تنگ می شود
گاهی
که از خودم فاصله می گیرم
و می بینم
از کسی که باید باشم
دور و دور و دور تر شده ام

هنوز دوست دارم
به کودکی هایم برگردم
به آن روزها
که ساده تر
بودم

با خیالی
بال می کشیدم
و با باوری
تمام زندگی ام را می دادم
و با آرزویی
هم سفر می شدم



@TheLouvre
https://gharibianlavasani.ir/
🌲🌳🌲🌳

عمرها شد بيخود از
خواب غرور دانشيم

ليک گاهي ميزند آبي بروي ما شراب

#بیدل_دهلوی

@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳

نور فلکست این تن خاکی ما
رشک ملک آمدست چالاکی ما

گه رشک برد فرشته از پاکی ما
گه بگریزد دیو ز بی‌باکی ما


#مولانا
#رباعی شماره ۷۴

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غزل ۲۰۹۵
#مولانا
#همایون_شجریان

با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شده‌ام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن

#عشق_و_مرگ
#زهراغریبیان_لواسانی

مولانا در دو داستان زیبای مثنوی حکایت "وکیل صدر جهان" و داستان "مسجد مهمان کش"، اوج عشق را بیان می کند و مرگ عاشقانه را به زیباترین شکل به تصویر می کشد .

اقتلونی اقتلونی یا ثقات
ان فی قتلی حیاتا فی حیات

«ای دوستان مرا بکشید ، بکشید
چراکه در کشتن من زندگی در زندگی است
ای روح جاویدان
روح مرا جذب کن و مرا با دیدار خود دریاب
مرا دوستی است که دوست داشتنش وجودم را کباب می کند

مولانا در دیدار با شمس تبریزی خود چنین تجربه ای داشت و همه وجودش را قمار این راه کرد .

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش
بنماید هیچش الا هوس قمار دیگر

نزار قبانی شاعر عرب نیز چنین ابیات زیبایی را در باب عشق سروده :

آموزگار نیستم، تا عشق را به تو بیاموزم!
ماهیان نیازی به آموزگار ندارند تا شنا کنند.
پرندگان نیز آموزگاری نمی‌خواهند تا به پرواز درآیند.
شنا کن به تنهایی،
پرواز کن به تنهایی،
عشق را دفتری نیست
بزرگ ترین عاشقان دنیا؛ خواندن نمی‌دانستند...


@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳

به مقام خاک بودی سفر نهان نمودی
چو به آدمی رسیدی هله تا به این نپایی

تو مسافری روان کن سفری بر آسمان کن
تو بجنب پاره پاره که خدا دهد رهایی


#مولانا

@baghesabzeshgh
2024/10/02 14:26:06
Back to Top
HTML Embed Code: