Telegram Web Link
🌲🌳🌲🌳غزل ۳۹۰ #دیوان_شمس_حضرت_مولانا


ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست
باغبانا رعد مطرب ابر ساقی گشت و شد
باغ مست و راغ مست و غنچه مست و خار مست
آسمانا چند گردی گردش عنصر ببین
آب مست و باد مست و خاک مست و نار مست
حال صورت این چنین و حال معنی خود مپرس
روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست
رو تو جباری رها کن خاک شو تا بنگری
ذره ذره خاک را از خالق جبار مست
.
بیخ‌های آن درختان می نهانی می‌خورند
روزکی دو صبر می‌کن تا شود بیدار مست
گر تو را کوبی رسد از رفتن مستان مرنج
با چنان ساقی و مطرب کی رود هموار مست
ساقیا باده یکی کن چند باشد عربده
دوستان ز اقرار مست و دشمنان ز انکار مست
باد را افزون بده تا برگشاید این گره
باده تا در سر نیفتد کی دهد دستار مست
بخل ساقی باشد آن جا یا فساد باده‌ها
هر دو ناهموار باشد چون رود رهوار مست
روی‌های زرد بین و باده گلگون بده
زانک از این گلگون ندارد بر رخ و رخسار مست
باده‌ای داری خدایی بس سبک خوار و لطیف
زان اگر خواهد بنوشد روز صد خروار مست
شمس تبریزی به دورت هیچ کس هشیار نیست
کافر و مؤمن خراب و زاهد و خمار مست



@baghesabzeshgh
در این آبادی
کانال صدای سخن عشق
آواز #در_این_آبادی
استاد #شهرام_ناظری
آهنگساز #هوشنگ_کامکار
آلبوم #در_گلستانه
شاعر #سهراب_سپهری
دستگاه #چهارگاه #بیات_اصفهان
اجرا #ارکستر_سمفونیک_تهران
انتشار به سال ۱۳۶۷

🌲🌳🌲🌳

من در این آبادی پی چیزی می‌گشتم
پی خوابی شاید پی نوری ریگی لبخندی


@baghesabzeshgh

🪕 @seday_e_sokhan_e_eshgh 🪕
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غروب زیبای بندر لافت ،از روستاهای بندر قشم
🌲🌳🌲🌳

دم غروب، میان حضور خسته اشیاء
نگاه منتظری حجم وقت را می‌دید.
و روی میز، هیاهوی چند میوه نوبر
به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود.
و بوی باغچه را، باد، روی فرش فراغت نثار حاشیه صاف زندگی می‌کرد.
و مثل بادبزن، ذهن، سطح روشن گل را
گرفته بود به دست
و باد می‌زد خود را
مسافر از اتوبوس
پیاده شد:
"چه آسمان تمیزی!"
و امتداد خیابان غربت او را برد.
غروب بود.
صدای هوش گیاهان به گوش می‌آمد.
مسافر آمده بود
و روی صندلی راحتی، کنار چمن
نشسته بود:
"دلم گرفته،
دلم عجیب گرفته است.
تمام راه به یک چیز فکر می‌کردم
و رنگ دامنه‌ها هوش از سرم می‌برد.
خطوط جاده در اندوه دشت‌ها گم بود.


منظومه مسافر
#سهراب_سپهری


@baghesabzeshgh
🌳🌲🌳🌲

هر که با ما تعلّق گرفت
و از این شراب مست شد
هر جا که رَوَد، با هرکه نشیند
و با هر قومی که صحبت کند
او فی الحقیقه با ما می نشیند
و با این جنس می آمیزد.

#فیه_ما_فیه
#مولانا

@baghesabzeshg
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اندوه_را_پایانی_است
✍️#زهرا_غریبیان_لواسانی


اندوه را پایانی است؟

شمس می گفت :
شادی همچو آب لطیف به هر جا می رسد .
غم همچو سیلاب سیاه به هر جا که رسد
شکوفه را پژمرده کند .


پابرهنه و رنج کشیده
در این بیابان عبوس و تاریک می گردیم
و کبوترهای قلبمان
زخمی است

صدایی در دلم
اما
نجوای غریبانه دارد :

اندوه را پایانی است.



#شمس_تبریزی
#مولانا
#غم

@baghesabzeshg

https://gharibianlavasani.ir
🌳🌲🌳🌳

غزل ۱۷۲۵
#دیوان_شمس_حضرت_مولانا


نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
که سخت دست درازند بسته پات کنند
نگفتمت که بدان سوی دام در دامست
چو درفتادی در دام کی رهات کنند
نگفتمت به خرابات طرفه مستانند
که عقل را هدف تیر ترهات کنند
چو تو سلیم دلی را چو لقمه بربایند
به هر پیاده شهی را به طرح مات کنند
بسی مثال خمیرت دراز و گرد کنند
کهت کنند و دو صد بار کهربات کنند
تو مرد دل تنکی پیش آن جگرخواران
اگر روی چو جگربند شوربات کنند
تو اعتماد مکن بر کمال و دانش خویش
که کوه قاف شوی زود در هوات کنند
هزار مرغ عجب از گل تو برسازند
چو ز آب و گل گذری تا دگر چه‌هات کنند
برون کشندت از این تن چنان که پنبه ز پوست
مثال شخص خیالیت بی‌جهات کنند
چو در کشاکش احکام راضیت یابند
ز رنج‌ها برهانند و مرتضات کنند
خموش باش که این کودنان پست سخن
حشیشی‌اند و همین لحظه ژاژخات کنند




@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳

گفت که اندرون من
درد می‌خیزد زیرا که تو
در میانِ جانِ من وطن داری ...


#شمس_تبریزی

@baghesabzeshgh
Forwarded from زمستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاییز
حمیدرضا عباسی
قطعه ی پاییز 🍁
آهنگ ، تنظیم و اجرا : حمیدرضا عباسی

چند سال پیش در یک روز سرد پاییزی مشغول قدم زدن بودم و صدای باد از لابلای شاخه های درختا به گوشم میرسید و این ملودی رو با صدای سوت ، از زبانِ باد پاییزی ، با خودم زمزمه میکردم ...

🌲🌲🌳🌳

#زهرا_غریبیان_لواسانی

امشب در کتابی که در دست دارم این جمله توجهم را جلب کرد :
از اندوه تان در جهت رشد استفاده کنید ...

مولانا نیز از ما می خواهد که از رنج های ناخواسته زندگی ،نردبانی برای رشد بسازیم و  به جای پناه بردن به غم و رکود ،فرصتی برای رشد ایجاد کنیم .

کارل گوستاو یونگ می گفت :

هر اتفاقی برای شما می‌افتد؛ مطمئن باشید که در همان سطح آگاهی بودید، پس چیزی را سرزنش نکنید، آگاهی‌تان را افزایش دهید .


#یونگ
#مولانا
#رنج
#رشد
#اندوه

@baghesabzeshgh


https://gharibianlavasani.ir
🌲🌳🌲🌳غزل ۲۷۰۳ #دیوان_شمس_حضرت_مولانا

شراب عشق جوشانتر شرابی است

که آن یک دم بود این جاودانی

رخ چون ارغوانش آن کند آن

که صد خم شراب ارغوانی

دگر وصف لبش دارم ولیکن

دهان تو بسوزد گر بخوانی

عجب مرغابی آمد جان عاشق

که آرد آب ز آتش ارمغانی

ز آتش یافت تشنه ذوق آبش

کند آتش به آبش نردبانی


@baghesabzeshgh
عشق در بافندگی و لباس رنگی برای درخت 👆

🌲🌳🌲🌳

پرسیدم یعنی شما از پیر شدن نمی‌ترسیدید؟

_میچ، من پیری را در آغوش می کشم.

در آغوش می‌کشید؟

_خیلی ساده است. وقتی رشد میکنی و بزرگ میشوی، مطالبِ بیشتری می‌آموزی. اگر قرار بود در بیست و دو سالگی باقی می‌ماندی، عقلت هم به همان اندازه باقی می‌ماند. پیر شدن صرفا زوال و تحلیل رفتن نیست، رشد هم هست. چیزی بیشتر از نزدیک‌تر شدن به مرگ است.
همه‌اش جنبه منفی نیست، جنبه مثبت هم دارد. می‌فهمی که باید بمیری و با این علم و اطلاع بهتر زندگی میکنی.



#میچ_آلبوم
#سه‌شنبه‌ها_با_موری

#پیری

@baghesabzeshgh
2024/11/20 04:35:39
Back to Top
HTML Embed Code: