Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دماوند_زیبا 👆
🌲🌳🌳🌲


تو ز چرخی با تو می‌گویم ز چرخ
ور نه این خورشید را چه جای چرخ

زهره را دیدم همی‌زد چنگ دوش
ای همه چون دوش ما شب‌های چرخ

جان من با اختران آسمان
رقص رقصان گشته در پهنای چرخ

در فراق آفتاب جان ببین
از شفق پرخون شده سیمای چرخ

سر فروکن یک دمی از بام چرخ
تا زنم من چرخ‌ها در پای چرخ


#مولانا
غزل ۵۲۲
#دیوان_شمس_تبریزی
@mosighiasilvaclasiic
شجریان=جان جهان
#شعری_برای_همه_روزها
#زهرا_غریبیان_لواسانی

روزی دیگر فرا رسید .
و چه زیباست جان خود را به این شعر زیبا با آواز اهورایی استاد شجریان و نوای استاد مشکاتیان بسپاریم.
وقتی شعر هم از مولانای عزیز باشد ،می توان تمام روز را با این آوا و زمزمه این شعر گذراند .

واقعا در گرفتاری این روزها
اگر چنین گنجینه هایی هم در دسترس مان نبود در آغوش چه چیز آرام می گرفتیم
و به کدام سو می گریختیم؟

جان جهان دوش کجا بوده‌ای
نی غلطم در دل ما بوده‌ای
آه که من دوش چه سان بوده‌ام
آه که تو دوش که را بوده‌ای
رشک برم کاش قبا بودمی
چون که در آغوش قبا بوده‌ای
زهره ندارم که بگویم تو را
بی من بیچاره چرا بوده ای
آینه‌ای رنگ تو عکس کسی‌ست
تو ز همه رنگ جدا بوده ای
رنگ رخ خوب تو آخر گواست
در حرم لطف خدا بوده‌ای

#شجریان
#مولانا
#دیوان_شمس

https://gharibianlavasani.ir/

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌲


نمی‌شود بدون دوست داشتن کسی زنده ماند ...
تجربه کهنه‌ام را باور کنید!

#زندگی_در_پیش_رو
#رومن_گاری


@baghesabzeshgh
🌳🌲🌳🌲

چونکه خیال خوش دمت
    از سوی غیب در دمد

     ز آتش عشق برجهد
      تا به فلک زبانه‌ای

#حضرت_مولانا

@baghesabzeshgh
André Popp - "Je ne suis que de l'amour" [Historia de O]
قطعه :#من_چیزی_جز_عشق_نیستم
اثر آندره پوپ



#زهراغریبیان_لواسانی

دلم چون پرنده ای پرید
از درختی که عاشقش بودم

از آن روز درخت گم شد
و تنها نقشی ماند
در خاطراتم .

زندگی
مکثی است
میان گذشته و امروز

و عشق قبیله ای است
که در کوچ
هویت می یابد.

@baghesabzeshgh


@ThroughaGlassDarkly
🌲🌳🌲🌲

بیخود ومجنون دل من،خانه ی پرخون دل من
ساکن و گردون دل من،فوق ثریا دل من

سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو
آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من

#مولانا
غزل ۱۸۱۷
#دیوان_شمس

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳


و گفت: همه چیز اندر دو چیز یافتم؛ یکی مرا، و یکی نه مرا.
آن که مراست اگر بسیار از آن گریزم همی سوی من آید،و آن که نه مراست اگر بسی جهد کنم به جهد خویش هرگز در دنیا نیابم.



#تذکره_الاولیاء
#عطار_نیشابوری

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زهراغریبیان_لواسانی

این شعر نیما یوشیج
چقدر زیباست :

ترا من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن
سایه ها رنگ سیاهی

...
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر
به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم



یک بار دیگر شعر را بخونید
و هر کلمه را جرعه جرعه بنوشید
تا حسی که شاعر
موقع سرودن داشته را حس کنید 🌹

نیما به سختی با تمام تعصباتی که درباره شعر کهن بود جنگید و توانست سبکی تازه در شعر را ایجاد کند .
نیما با زبان فرانسه به خوبی آشنا بود و مطالعه عمیق از یک سو و سال ها تامل ،تحقیق و رنج
ماحصلش شعر نیمایی شد .



#نیما
#شعر


@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌳🌲🌳🌲

ای جهانِ کهنه را تو جان نو
  از تن بی جان و دل افغان شنو

شرحِ گُل بگذار از بهر خدا   
شرح بلبل گو که شد از گل جدا

#حضرت_مولانا
#مثنوی
دفتر اول


@baghesabzeshg
Inja Kasist Penhan
Hazhir Mehrafrouz
#مولانا_و_ریشه_اضطرابهای_ما
#زهراغریبیان_لواسانی

مثنوی مولانا فقط یک کتاب ادبی و عرفانی نیست .ما با خواندن مثنوی می توانیم به شناخت خودمان هم برسیم . به طور مثال ،مولانا بعضی از رفتار و اعمال ما را موجب رنج های ما در زندگی می داند .

هر غمی کز وی تو دل آزرده‌ای
از خمار مَی بود کان خورده‌ای
لیک کی دانی که آن رنج خمار
از کدامین مَی بر آمد آشکار

ما در بسیاری از موارد مسئولیت خطاهای خود را نمی پذیریم و چون مولانا قبول نمی کنیم که :."فعل توست این غصه های دم به دم !

اما اگر مسئولیت اشتباه و خطاهای خود را بپذیریم آن زمان است که به درمان بیماری خود می کوشیم .

چه بسا این  اندوه ها ی  واپس زده ما در ضمیر ناخودآگاه ما انباشته می شود و  خود را در خواب های مشوش  ما نشان دهد .

از نظر مولانا ریشه بعضی از اضطراب ها و حتی مشکلاتی که در زندگی ایجاد می شود بر عهده خود ما هست اما جنس خطاهای ما، با پاسخی که در جهان دریافت می کنیم از یک گونه و شبیه نیست .  

#مثنوی
#شمس_تبریزی



📕#کتاب_پیچیده_در_عاشقی


@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳


اندر طلب دوست همی بشتابم
عمرم به کران رسید و من در خوابم

گیرم که وصال دوست در خواهم یافت
    این عمر گذشته را کجا دریابم

#مولانا
غزل ۱۱۵۳


@baghesabzeshgh
Tasnife Gholab
Homayoun Shajarian
تصنیف زیبای #قلاب

#همایون_شجریان



مولوي انسان عاشقي بود
و عشق را نه تنها دانسته ،بلكه چشيده بود
و تمام مكتب او در عشق خلاصه مي‌شد.

مولانا عشق را از اول خوني و سركش مي‌داند چرا كه اگر عشق از همان آغاز، خون‌ريز و سركش نباشد
هرآدم بي‌سروپايي، هوس‌هاي مبتذل خود را رنگ عشق مي‌زند
و خود را در صف عاشقان قرار مي‌داد
براي همين است كه مولانا در دفتر اول، عشق را "راه پر خون" ناميده است:

ني‌حديث راه‌ پرخون مي‌كند    
  قصه‌هاي عشق‌ مجنون مي‌كند
 
شيخ عطار نيز وادي عشق را جايي مي‌داند
كه عاشق، غرق آتش ابتلا مي‌شود:

بعدازآن‌ وادي‌ عشق‌آمد پديد       غرق‌آتش‌شدكسي‌كانجارسيد


📚#کتاب :#غربت_وجودی
#نویسنده :#زهرا_غریبیان_لواسانی

#مولانا
#عشق
#عاشق
#مثنوی
#عطار



@baghesabzeshgh


https://gharibianlavasani.ir/online-register/
در گلستانه
کانال صدای سخن عشق
 🌳🌲🌳🌲
دشت هایی چه فراخ
کوه هایی چه بلند
 در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟
من دراین آبادی پی چیزی می گشتم
پی خوابی شاید
پی نوری ‚ ریگی ‚ لبخندی
 پشت تبریزی ها
 غفلت پکی بود که صدایم می زد
پای نی زاری ماندم باد می آمد گوش دادم
چه کسی با من حرف می زد ؟
 سوسماری لغزید
 راه افتادم
یونجه زاری سر راه
 بعد جالیز خیار ‚ بوته های گل رنگ
 و فراموشی خک
لب آبی
گیوه ها را کندم و نشستم پاها در آب
من چه سبزم امروز
 و چه اندازه تنم هوشیار است
نکند اندوهی ‚ سر رسد از پس کوه
 چه کسی پشت درختان است ؟
هیچ می چرد گاوی در کرد
ظهر تابستان است
سایه ها می دانند که چه تابستانی است
 سایه هایی بی لک
 گوشه ای روشن و پک
کودکان احساس! جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست
 مهربانی هست سیب هست ایمان هست
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم که دلم می خواهد
بدوم تاته دشت بروم تا سر کوه
دورها آوایی است که مرا می خواند
#سهراب_سپهری

@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳


طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم
بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم

بپرسید از آن‌ها که دیدند نشان‌ها
که تا شکر بگویند که ما از چه رهیدیم

رسیدند طبیبان ز ره دور غریبان
غریبانه نمودند دواها که ندیدیم

سر غصه بکوبیم غم از خانه بروبیم
همه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیم

طبیبان الهیم ز کس مزد نخواهیم
که ما پاک روانیم نه طماع و پلیدیم

مپندار که این نیز هلیله‌ست و بلیله‌ست
که این شهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم

حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم
که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم




#مولانا
#دیوان_شمس

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این غزل مولانا چه شوری داره
می فرماید :

تا بداند که شبِ ما به چه سان می‌گذرد
غمِ عشقش دِه
               و عشقش دِه
                         و بسیارش دِه

عشق ،کلمه ای آشنا برای همه ماست
اما برای اکثر ما در حد یک واژه زیباست
به مانند زندگی که از دور به رویا می ماند
اما در درون و واقعیت، سخت و صعب است.
اما مولانا عشق را چشیده
و تجربه ای بزرگ و عمیق را پشت سر نهاده .....

#زهراغریبیان_لواسانی

#مولانا
#عشق

@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir
2024/09/29 11:31:29
Back to Top
HTML Embed Code: