Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳


آن زلف سیاه
و قد رعناش نگر
شیرینی آن لعل شکرخاش نگر

گفتم که زکوة حسن
یک بوسه بده
برگشت و به خنده گفت
سوداش نگر

#مولانا
رباعی ۸۶۶
#دیوان_شمس

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محسن چاوشی 👆

جان من است او
#زهرا_غریبیان_لواسانی


جان منست او هی مزنیدش  
آن منست او هی مبریدش
آب منست او نان منست
او  مثل ندارد باغ امیدش

این گفتار زیبا از مولاناست :
اما مگر می توان
به راحتی
روح و جان مولانا را
در زمان گفتن این شعر
حس کرد
وقتی معشوقش را چون جان می داند ؟

بزرگ علوی در کتاب چشمهایش می گوید :

بعضی چیزها را نمی‌شود گفت.
رگ و پی شما را می‌تراشد،
دل شما را آب می‌کند، اما وقتی می‌خواهید بیان کنید می‌بینید که بی‌رنگ و جلاست.
مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد.
عینا همان تابلوست.
اما آن روح، آن چیزی که دل شما را می‌فشارد،
در آن نیست.

مولانا می گفت من مثل میر آبی هستم
که آب را به زمین های شما می فرستد
زمین وجود شما باید استعداد پذیرش آب را داشته باشد .

اکنون مثنوی آب زلالی است
که در اختیار ماست .
باید تشنگی مان را بیشتر کنیم
تا از آب لطیف مثنوی مولانا
بهره بیشتری ببریم :

تشنگان گر آب جویند از جهان
آب جوید هم به عالم تشنگان


📕#کتاب_پیچیده_در_عاشقی

#دیوان_شمس
#بزرگ_علوی
#مثنوی
#مولانا

@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir
محمد علی بهمنی
شاعر عزیز
به رفیق اعلی پیوست
Tane Nashenideh - Naser Abdollahi
@flowwithmusic
شعر: #استاد_محمدعلی_بهمنی
با صدای زیبای #ناصر_عبداللهی


#زهراغریبیان_لواسانی

به یاد استاد محمد علی بهمنی
که از میان مان به رفیق اعلی پیوست

این شعر زیبای او هیچ گاه از ذهنم نمی رود و چقدر معنای بزرگی در این شعر نهفته است :

یک عمر دور و تنها
تنها به‌ جرم این که
او سرسپرده می خواست 
من دل سپرده بودم

تا خودمان بین سر سپردگی و دل سپردگی
کدام را در زندگی انتخاب کنیم ؟

چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من
از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من

مولانا بین این دو کلمه فرق می گذاشت
سر سپردگی را
از حیطه تقلید کورکورانه می دانست
و دل سپردگی را
از حیطه عشق می نامید .....

انک بر دل نقش تقلیدست بند
رو به آب چشم بندش را برند
زانک تقلید آفت هر نیکویست
کَه بود تقلید اگر کوه قویست

#مثنوی
#مولانا
#عشق
#تقلید

@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir
🌲🌳🌲🌲

دریغا از عشق چه توان گفت…؟!
و از عشق چه نشان شاید داد…؟
و چه عبارت توان کرد…؟!
در عشق قدم نهادن کسی را مسلّم شود که با خود نباشد ؛
و ترک خود بکند
و خود را ایثار عشق کند.

عشق آتش است؛
هرجا که باشد، جز او رَختِ دیگری ننهد.
هرجا که رسد سوزد، و به رنگ خود گرداند...


#عین‌القضات_همدانی
#تمهیدات

@baghesabzeshgh
کی پست شود آنکه بلندش تو کنی
شادان بود آنجا که نژندش تو کنی

گردون سرافراشته صد بوسه زند
هر روز بر آن پای که بندش تو کنی

#مولانا
رباعی ۱۹۴۴
#دیوان_شمس

🌲🌳🌲🌳


بزرگترین کشف ها
آنهایی هستند که بر محتویات ناخودآگاه
نور می تابانند
یا بهتر بگویم به ما شجاعت رویارویی
با تاریکی درون خود را میدهند...


#کارل_گوستاو_يونگ



@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Che Bad Kardam
Alireza Ghorbani [tarabestan.com]
آهنگ: چه بد کردم
#علی‌رضا_قربانی
شعر: #فخرالدین_عراقی


#آدمی_مخفی_است_در_زیر_زبان
#زهراغریبیان_لواسانی

در کتاب "شازده کوچولو" یک جا هست
که روباه به شازده کوچولو می گوید :

"سرچشمه ی تمام سوء تفاهمات ،زیر زبان است."

زبان عضو مهمی است و انسان به قول مولانا در زیر زبان مخفی است :

آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان پرده‌ست بر درگاه جان
چونک بادی پرده را در هم کشید
سر صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندمست
...

#مثنوی_مولانا_دفتردوم

زبان برای مولانا دوسویه است .

و آدمی هر جایی و هر مکانی نباید زبان بگشاید ،
چرا که ممکن است زبانش چون آتش سوزانده باشد .

سنگ و آهن را مزن بر هم، گِزاف
گَه ز روی نَقل و گَه از روی لاف
زآنکه تاریکی است و هر سو پنبه‌زار
در میانِ پنبه چون باشد شَرار؟

#دفتر_اول


مولانا از سالکان مبتدی می خواهد ،
به کم سخن گفتن روی کنند ،چرا که جای سود و زیان را نمی دانند
و چون اسرار بشنوند ،
ممکن است آن را با هر فرد بی خبر از راز ،
درمیان گذارند ..

کتاب :#پیچیده_در_عاشقی


#شازده_کوچولو
#اگزوپری
#مولانا
#شمس_تبریزی
 
@baghesabzeshgh
https://gharibianlavasani.ir/
💢💢💢💢

دوستان علاقمند برای تهیه فایل‌های صوتی شرح مثنوی مولانا می‌توانند به آیدی زیر پیام دهند:

🆔 @Zglwebsupport

#زهراغریبیان_لواسانی
#شرح_مثنوی_معنوی
#مولانا
نقاشی #سهراب_سپهری

🌲🌳🌳🌲


شب زیبایی داشته باشید 🌹



زندگی را جور دیگر نمی‌خواهم.
چنان سرشار است که دیوانه‌ام می‌کند.
دست به پیرایش جهان نزنیم.
دیروز باغبان آمد، و درخت را هَرَس کرد.
و من چیزی در نیافتم.
به همسایه گفتم: بیش و کمی نیست.
و او در نیافت... کار من تماشاست و تماشا گواراست... همه چیز چنان است که می باید. آموخته‌ام که خُرده نگیرم. شکفتگی را دوست دارم. و پژمردگی را هم.

سهراب سپهری


@baghesabzeshgh
🌲🌳🌲🌳


ای خواجه، هرکسی حال خود می گویند و می گویند که « کلام خدای معنی می گوییم.»
هر یکی به چیزی مشغول و به آن خوشدل و خرسند. بعضی روحی بودند، به روح مشغول بودند، بعضی به عقل خود، بعضی به نفس خود.

تو را بی کس یافتیم. همه یاران رفتند به سوی مطلوبان خود و تنهایت رها کردند. من یار بی یارانم.

#مقالات_شمس
شمس الدین محمد تبریزی

@baghesabzeshgh
#از_آن_جذبه_قدسی
✍🏻#زهراغریبیان_لواسانی

شمس تبریزی می گوید :

تفسیر قرآن هم از حق شنو. از غیر حق تفسیر بشنوی، آن تفسیر حال ایشان بود نه تفسیر قرآن.


شهاب الدین سهروردی نیز، ارتباط با جان قران را حقیقت قران می داند :

«قرآن را باید با وجد و طرب و فکر لطیف بخوانی. قرآن را چنان بخوان که گویی تنها در شأن تو نازل شده است. این صفات را در جان خویش جمع بیاور و آنگاه از رستگاران خواهی بود»
گفتی که تو در میان نباشی/ آن گفت تو هست عین قرآن».

مولانا بر این نظر است که باید  در هنگام خواندن قران ،بی‌خویش و ناهوشیار شوی .تا جان کلام را دریافت کنی ،چرا  که پیامبر(ص) در بی‌خویشی سخن می‌گفته است .

اعراب ،پیامبر  را مجنون می‌خواندند، به معنی کسی که جن بر او غالب می‌شود، اما مولوی بر این رأی است که پیامبر(ص) پری‌زده و جن‌زده نبود،بلکه خدازده بود،
یعنی در لحظات وحی ،شور و جذبه قدسی بر او حکومت می‌کرد.
کسی که در ناهوشیاری قدسی سخن بگوید گفته‌های او وحی‌آمیز و مانند قرآن است.

این معنا در داستان مستی‌های بایزید و سبحانی‌گفتن مثنوی نیز به خوبی بازگو شده است.
بایزید در حال محو و بی خویشی ،می گفت:

سبحان مااعظم شانی و خود خبر نداشت و چون یارانش او را مطلع کردند گفت :هرگاه من چنین گفتم ،بر من کارد زنید

یاران ،با شنیدن سبحان گفتن با یزید ،کارد را بر دست گرفتن و به سوی او شتافتن.
اما تمام کارد ها بر تن خودشان فرو رفت و‌اثری بر بایزید نماند و اینچنین ،بنده ای که از خود خالی می شود ،از خداوند پر می شود .

مولانا در مورد قران نیز بر این نظر است برای رسیدن به کلام مقدس و درک آن باید به قلمرو عالم جان رسید و با قلب ،کلام را دریافت .
قران را نباید مقلدانه از حفظ خواند حافظان قران از جان و‌روح‌ قران بی خبر هستند .در مثنوی مولانا می فرماید :
 
در صحابه کم بدی حافظ کسی
گرچه شوقی بود جانشان را بسی
زانک چون مغزش در آگند و رسید
پوستها شد بس رقیق و واکفید
قشر جوز و فستق و بادام هم
مغز چون آگندشان شد پوست کم


📚#کتاب_پیچیده_در_عاشقی

#مولانا
#قران
#سهروردی
#بایزید
#شمس_تبریزی
#مثنوی



https://gharibianlavasani.ir/

https://www.tg-me.com/baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳

انسان اگر مجبور بود
جایی مثل نوک صخره یا لبه یک پرتگاه که فقط جایی به اندازه ایستادن داشته باشد و دور و اطرافش فقط دره، اقیانوس، ظلمت و تنهایی ابدی و توفان‌های تمام نشدنی داشته باشد،
حتی اگر مجبور بود هزار سال تا ابدیت آنجا زندگی کند، ترجیح می‌داد که زندگی کند تا اینکه همان دم بمیرد. آه زندگی.. زندگی. زندگی کردن هرجور شده تحت هر شرایطی خدای من! این چه حقیقتی است!
چه قدر آدمیزاد پست است!
ولی آن‌کس که انسان را پست بداند خودش پست‌تر است.


#جنایت_و_مکافات
نویسنده: #فئودور_داستایفسکی

@baghesabzeshgh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌲🌳🌲🌳


آمد ندا از آسمان جان را که: «بازآ الصّلا»
جان گفت: «ای نادیِّ خوش اهلاً و سهلاً مرحبا

ای نادره‌مهمان ما بُردی قرار از جان ما
آخر کجا می‌خوانیَم؟ گفتا: «برون از جان و جا»

از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران
بر چرخ بنهم نردبان تا جان برآید بر عُلا

تو جانِ جان افزاستی، آخر ز شهرِ ماستی
دل بر غریبی می‌نهی، این کی بود شرط وفا؟

آوارگی نوشَت شده، خانه فراموشت شده
آن گَنده‌پیرِ کابلی صد سحر کردت از دغا

غزل ۱۷
#دیوان_شمس
#مولانا

@baghesabzeshgh
2024/09/27 09:33:40
Back to Top
HTML Embed Code: