🌲🌳🌲🌳

چه نزدیک است
           جان تو به جانم

که هر چیزی که اندیشی
بدانم

#مولانا



"ذهنی که با‌ شتاب حرکت می‌کند دیوانه است
ذهن آهسته قدیس است
ذهن متوقف‌شده خداست."


گفته ای از فیلم
Alone in the Dark(1982)



@baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳


‏و آدمى هميشه عاشقِ آن‌چيز است كه نديده است و نشنيده است و فهم نكرده است و شب و روز آن را مى‌طلبد و از آنچه فهم كرده است و ديده است، ملول است و گريزان است.

#فیه_مافیه
#مولانا

@baghesabzeshgh

فرش هایی درون یک فرش☝️
بافته‌شده در قرن ۱۹ که در کلیسای ارمنیان جلفای اصفهان نگهداری می‌شود...

🌳🌲🌳🌲

#شمس_تبریزی گفت :

ﺳﺨﻦ ﻣﻦ ﻓﻬﻢ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ. ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺧﻄﺎﻁ ﺳﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺧﻂ ﻧﻮﺷﺘﯽ :
ﻳﮑﯽ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ، ﻻ ﻏﻴﺮ .... ﻳﮑﯽ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ ﻫﻢ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ....
ﻳﮑﯽ ﻧﻪ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ ﻧﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ .
ﺁﻥ ﺧﻂ ﺳﻮﻡ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻢ. ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﻧﻢ، ﻧﻪ ﻏﻴﺮ ﻣﻦ .

🌳🌲🌳🌲

ما آدمیان نقطه ضعف بسیار شناخته شده‌ای داریم
که وقتی چیزی را از دست می‌دهیم،
به گونه‌ای اغراق‌آمیز عزیزش می‌داریم
و چشم پوشی از آن را غیرممکن می‌دانیم ...


سفر به شرق
#هرمان_هسه




@baghesabzeshgh

گل لاله عباسی ،صدای پری زنگنه

#کتاب_باغ_سبز_عشق:
#داستان_زندگی_مولانا
#زهرا_غریبیان_لواسانی
کراخاتون (همسر مولانا )

شب شده بود . کرا خاتون سینی چای را به دست گرفت . قدری گلپر ،کمی رازیانه کنار استکان کمر باریک چای در ظرف بلورین ریخته بود تا عطر گیاهان خوشبو مشام جان همسرش را آرام کند

این تُرک پری چهره از وقتی به خانه مولانا آمده بود ،به رسم خراسانیان دستی در دَم کرده های گیاهی پیدا کرده بود و از دم کرده ی آویشن تا گل لاله عباسی را برای هر بیماری می شناخت
سینی به دست در ِاتاق مولانا را کوبید . می دانست که نباید مزاحم شود اما دلش برای شوهر نازنینش تنگ شده بود
مولانا در را گشود ،سینی چای را گرفت ، لبخند زیبایی نثار همسرش کرد و گفت: شما خاتون خودتان یک دنیا آرامشید، با وجود شما به گلپر و رازیانه نیازی نیست . چای هم که از دست مبارک شما شیرین شده به نبات حاجتی نیست

چشمان سبز کراخاتون یک لحظه در چشمان نافذ مولانا خیره شد ، شرمش آمد از شوهرش بپرسد تا کی شما را نبینم
مولانا سرش را پایین دوخت او را بسیار دوست داشت اما کاری بزرگ در پیش داشت

تهیه کتاب 👇

https://gharibianlavasani.ir/product/baghesabzeshgh/

🌲🌳🌲🌳

من شکوفایی گل‌های امیدم را در رؤیاها می‌بینم، و ندایی که به من می‌گوید:
گرچه شب تاریک است، دل قوی دار، سحر، نزدیک است.

حمید مصدق

@baghesabzeshgh

روزی زیبا


🌲🌳🌲🌳


سودای میان تهی، ز دل بیرون کن
از ناز بکاه و بر نیاز افزون کن

استاد تو عشق است، چو آنجا برسی
او خود بزبان حال گوید، چون کن



رباعی ۴۹
#اثیر_اخسیکتی


@baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳

دو کاشانه ا‌ست در عالم
یکی دولت یکی محنت

به ذات حق که آن عاشق
از این هر دو به در باشد


#مولانا
غزل ۵۸۶
#دیوان_شمس

@baghesabzeshgh

چقدر این جمله زیباست :

خدای هرکس به رنگ چشم اوست .


@baghesabzeshgh

👇👇👇
🌅🟡اینستاگرام برای همراهی :

http://Instagram.com/gharibianlavasani‌

صدای زیبای #بانو_پریسا
و گروه دستان
آلبوم شوریده
با شعری از مولانا

ما می‌نرویم ای جان
زین خانه دگر جایی
یا رب چه خوش است این جا
هر لحظه تماشایی

#مولانا_و_خوش_چشمان_عالم
✍#زهرا_غریبیان_لواسانی

چقدر این جمله زیباست :
خدای هر کس به رنگ چشم اوست.

مایستر اکهارت می گفت:
چشمی که با آن خدا را می بینم؛ همان چشمی است که با آن خدا مرا می‌بیند.

مولانا چشم را نشانه انسان کامل می دانست . عارف چون چشم است
اما چشمانی که برای شهود و دیدن غیب گشوده است
و مولانا اولیا را خوش چشمان عالم می نامد ...‌‌

کتاب :#پیچیده_در_عاشقی

#مولانا
#مایستر_اکهارت


@baghesabzeshgh

https://gharibianlavasani.ir

#رشته_کوه_های_زاگرس

🌲🌳🌲🌳


ای مردمان ای مردمان
از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن
کاندر دل اندیشیده‌ام


#مولانا
غزل ۱۳۷۲
#دیوان_شمس

@baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳


توانگری بخیل را پسری رنجور بود.
نیکخواهان گفتندش: مصلحت آن است که ختم قرآنی کنی از بهر وی یا بذل قربانی.
لختی به اندیشه فرو رفت و گفت: مصحف مهجور اولیتر است که گله دور.
صاحبدلی بشنید و گفت:
ختمش به علت آن اختیار آمد
که قرآن بر سر زبان است و زر در میان جان.

دریغا گردن طاعت نهادن
گرش همراه بودی دست دادن
به دیناری چو خر در گل بمانند
ور الحمدی بخواهی صد بخوانند
 

#گلستان
#سعدی
#غلامحسین_یوسفی

@baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳

تا او را تمام نباشی، تو را نباشد.


#شمس_تبریزی

@baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳


ماییم که از بادهٔ بی‌جام خوشیم

هر صبح منوریم و هر شام خوشیم

گویند سرانجام ندارید شما

ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم

رباعی ۱۳۱۸
#دیوان_شمس_حضرت_مولانا

@baghesabzeshgh

🌲🌳🌲🌳


من سه قلب دارم.
نخستین‌شان رحم می‌کند و می‌گرید؛
دومی رحم نمی‌کند، می‌خندد؛
سومی نه می‌خندد و نه می‌گرید_ خاموش است.
 



#بودا
#نیکوس_کازانتزاکیس
#ترجمه_محمد_دهقانی

@baghesabzeshgh

‌
‌ حَرف و گُفت و صوت را بَرهم زَنَم
‌ تا که بی‌این هر سه با تو دَم‌ زَنَم

‌ استاد #شهرام_ناظری
‌ #مولانا👆
🌲🌳🌲🌳

#حرف_و_صوت_وگفت_را_برهم_زنم
✍#زهراغریبیان_لواسانی

مولانا در میانه‌ی مثنوی، از صورت ظاهری شعر وارد معنای عمیق آن می شود
و به جایی می رسد که از حرف و صوت عبور می کند و جانش به سخن در می آید .

آنجا دیار راز آلودی است
که حرف وگفت و سخن
گنجایش بحر وجود مولانا را ندارد .

   سِرِ پنهان است اَندَر زیر و بَم
‌      فاش اگر گویم جهان بَرهم زَنَم

سرّ پنهان در گوش جان گفته می شود
و جهانی بی کران جلوه گر می گردد .

این جاست که مولانا خاموشی می گزیند .

کتاب :#پیچیده_در_عاشقی

#مولانا
#شمس_تبریزی
#مثنوی
#عرفان_مولانا
@baghesabzeshgh


سایت نویسنده :

https://gharibianlavasani.ir