This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 جناب #بندانی_نیشابوری، آیا خسته نشدید از این همه سخنان تکراری و بیمحتوا⁉️
شما را به هرچه که قبول دارید دیگر بس است!
گاهی "منبر نرفتن" وظیفه و تکلیف است
بدون شرح....
@ashkvareh
شما را به هرچه که قبول دارید دیگر بس است!
گاهی "منبر نرفتن" وظیفه و تکلیف است
بدون شرح....
@ashkvareh
Forwarded from نقد جناب بندانی نیشابوری
کانال غمخانه بیبی شهربانو امسال صوت همه سخنرانان، مداحان و روضهخوانان را پخش کرده به جز سخنران اصلیاش بندانی نیشابوری! بر خلاف روال سابق، تنها تعداد اندکی از سخنرانیهای بندانی، آن هم فقط چند دقیقه آخرش را منتشر کرده است (به جز شب عاشورا که صوت کامل است).
چه رسوایی از این بالاتر که سخنرانی را آن هم به عنوان سخنران اصلی دعوت میکنند ولی جرأت پخش سخنرانیاش را ندارند؟!
ظاهرا آنها خودشان فهمیدهاند پاسخی برای دروغهای بندانی ندارند؛ ولی حساب و کتابهای دنیایی مانع آن است که از نشر دروغ بر اهل بیت (ع) دست بردارند.
با این که تنها چند دقیقه از سخنرانیهای بندانی را پخش کردهاند، در همان چند دقیقه اشکالات متعددی وجود دارد که ان شاء الله در کانال میگذاریم.
نمونه: https://www.tg-me.com/Bandani1/577
غمخانه بیبی شهربانو مرکز نشر دروغهای بندانی: https://www.tg-me.com/Bandani1/289
@Bandani1
چه رسوایی از این بالاتر که سخنرانی را آن هم به عنوان سخنران اصلی دعوت میکنند ولی جرأت پخش سخنرانیاش را ندارند؟!
ظاهرا آنها خودشان فهمیدهاند پاسخی برای دروغهای بندانی ندارند؛ ولی حساب و کتابهای دنیایی مانع آن است که از نشر دروغ بر اهل بیت (ع) دست بردارند.
با این که تنها چند دقیقه از سخنرانیهای بندانی را پخش کردهاند، در همان چند دقیقه اشکالات متعددی وجود دارد که ان شاء الله در کانال میگذاریم.
نمونه: https://www.tg-me.com/Bandani1/577
غمخانه بیبی شهربانو مرکز نشر دروغهای بندانی: https://www.tg-me.com/Bandani1/289
@Bandani1
Forwarded from ⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
#اشک #حزن
👈🏻 نقلِ آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله، از پدرشان، از نوه مرحوم میرحامد حسین اعلی الله مقامه، درباره اعتقاد هندوها و بوداییها به عزاداری امام حسین علیه السلام
@ashkvareh
👈🏻 نقلِ آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله، از پدرشان، از نوه مرحوم میرحامد حسین اعلی الله مقامه، درباره اعتقاد هندوها و بوداییها به عزاداری امام حسین علیه السلام
@ashkvareh
#حزن
🎥 یکی از سبکهای عزاداری که سالم و ساده و بدون هیاهو و محزون است و غالبا با اشعار مصیبتمحور همراه میباشد
(بوشهر و میناب)
@ashkvareh
🎥 یکی از سبکهای عزاداری که سالم و ساده و بدون هیاهو و محزون است و غالبا با اشعار مصیبتمحور همراه میباشد
(بوشهر و میناب)
@ashkvareh
Forwarded from فضائل و معارف
👈🏻 پاسخی به شُبهه آقای مهدی مسائلی، با توجّه به مبانی و فکر ایشان:
https://www.tg-me.com/mir_hamedhoseyn_110/632
https://www.tg-me.com/mir_hamedhoseyn_110/632
Telegram
بر ساحل عبقات
فرسته شماره ۱ (۹ فرسته)
درنگی بر نوشتار جناب آقای مسائلی با عنوان:
"نقدی بر تفکر عزاداری برای تسلی خاطر حضرت زهرا(س)"
لینک مطلب ایشان:
https://www.tg-me.com/azadpajooh/650
جناب آقای مسائلی در این نوشتار با تضعیف سندی و متنی تنها چند روایت معدود و در واقع با یک…
درنگی بر نوشتار جناب آقای مسائلی با عنوان:
"نقدی بر تفکر عزاداری برای تسلی خاطر حضرت زهرا(س)"
لینک مطلب ایشان:
https://www.tg-me.com/azadpajooh/650
جناب آقای مسائلی در این نوشتار با تضعیف سندی و متنی تنها چند روایت معدود و در واقع با یک…
#عاشورا_در_عامه
❌ ابن تيميه و شُبهه در عزاداری
یکی از سرسختترین دشمنان عزاداری و #زیارت، وهابیّت و مدّعیان سلفیّت میباشند. و این نیست مگر از ناصبیگری آنان؛ بعنوان نمونه، ابن تیمیه که بزرگترین نظریهپرداز این جماعت است، مینویسد:
"و من حماقتهم اقامه الماتم و النیاحه علی من قد قتل من سنین عدیده"
✍🏻 از حماقتهای شیعیان برپایی مجلس ماتم و نوحه است بر کسی است که سالها پیش کشته شده. (منهاج السنة، ج١ ص۵٢)
و در جای دیگر میگوید:
"و صار الشیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للناس بدعتین، بدعه الحزن والبکاء والنوح یوم عاشوراء... و بدعه السرور والفرح"
✍🏻 شیطان بواسطه کشته شدن حسین (عليهالسّلام) برای مردم دو بدعت ایجاد کرده است: بدعت گریه و ناله و حزن در روز عاشوراء، و بدعت شادی و سُرور. (همان، ج ۴ ص٣٣۴ به بعد)
با قسمت دوّم کلام وی ما نیز موافقیم و بارها گفتهایم که شادی و فرح در عاشورا از بدعتهای نواصب ناپاکزاده است، که الحمدلله یکی از بزرگترين علمای سُنّیان نیز بدان معترف است، و البتّه برخی علمای دیگرشان نیز همین اعتقاد را دارند چنانکه گذشت.
➖همچنین" محمّد بن عبدالوهاب" که شاگرد فکری إبن تیمیه است، میگوید:
"من قبائح هؤلاء الرافضة، أنهم یتخذون یوم موت الحسین مأتماً، فأما النیاحة فمن أعظم منکرات الجاهلیة، یترتب علی ما یفعلون من المنکرات و المحرمات کما لا یحصی و کل ذلک بدعة و منکر. کلهم مشارکون فی البدعة، فاللازم علی کل مؤمن منع هؤلاء المبتدعه من هذه البدعة القبیحة."
✍🏻 یکی از کارهای قبیح شیعیان، این است که عاشورا برای حسین (علیه السّلام)، ایّام عزا اعلام میکنند و اینها با" یا حسین" گفتن، کارهای خلافی انجام میدهند، نوحه کردن و عزاداری کردن از بزرگترین منکرات دوران جاهلیّت است. بر این عزاداریهای شیعیان برای حسین (علیه السّلام) هم محرّمات و هم منکرات مترتّب است. اگر کسی عزاداری کند یا راضی به عزاداری باشد یا کمک به عزاداری کند، همه اینها در بدعت شریکند و بر همه مؤمنین واجب است که این شیعیان را از این بدعت قبیح، نهی از منکر بکنند. (رسالة فی الرد علی الرافضة در ص۴۶ _ ۴۹)
🔺لذا إشکال این جماعت بر دو مورد بنا شده است: یکی بدعت بودن عزاداری، دوّم مخالفتِ عزاداری با قرآن و سنّت.
عجيب و تأسفبار است که با این همه ادّعا هنوز معنایِ صحیحِ بدعت را نمیدانند و هرچه را نپسندند بدعت مینامند! یا اینکه معنای بدعت را برای مخالفت با شیعیان تعمیم میدهند. به هر صورت بر طبل رسوايی خود کوبیدهاند. حال باید معنای بدعت را تبیین نمائیم:
هر نوآوری و إبداع روشی لزوماً بدعت نیست، جوهری مینویسد:
"البدعة: انشاء الشیء لا علی مثال سابق، واختراعه وابتکاره بعد ان لمیکن" _ بدعت به معنای پدیدآوردن چیز بیسابقه و عمل نو و جدیدی است که نمونه نداشته باشد. (صحاح اللغة، ج٣ ص١١٣)
بدعت بدین معنا مورد مذمّت و توبیخ شارع نیست، زیرا بشر بطور طبیعی نیازمند برخی نوآوریها میباشد.
👈🏻 ولی اگر حکمی را منسوب به شرع کنیم که مستند و شاهدی از شرع نداشته باشد، بدعت است. راغب اصفهانی مینویسد:
"البدعة فی المذهب: ایراد قول لم یستنَّ قائلها و فاعلها فیه بصاحب الشریعه و اماثلها المتقدّمه و اصولها المتقنه" _ بدعت در دین، گفتار و کرداری است که به صاحب شریعت مستند نباشد و از موارد مشابه و اصول محکم شریعت استفاده نشده باشد. (مفردات القرآن، ص٣٩)
"ابنحجر عسقلانی" میگوید:
"والمُحْدَثات بفتح الدال جمع مُحْدَثَه، والمراد بها: ما احدث و لیس له اصل فی الشرع ویسمّی فی عرف الشرع بدعه، وما کان لهاصل یدلّ علیه الشرع فلیس ببدعه" _ هر چیز جدیدی که ریشه شرعی نداشته باشد، در عرف شرع، بدعت نامیده میشود و هر چه که ریشه و دلیل شرعی داشته باشد بدعت نیست. (فتح الباری، ج١٣ ص٢۵٣)
دیگر علمای سُنّی نیز همین تعریف را دارند که به همین مقدار اکتفا میکنیم. (از آنجا که إشکالکنندگان از سُنّیان میباشند، بحث را از مطالب علمای خودشان منعقد میکنیم)
ادامه در مطلب بعد ...
@ashkvareh
❌ ابن تيميه و شُبهه در عزاداری
یکی از سرسختترین دشمنان عزاداری و #زیارت، وهابیّت و مدّعیان سلفیّت میباشند. و این نیست مگر از ناصبیگری آنان؛ بعنوان نمونه، ابن تیمیه که بزرگترین نظریهپرداز این جماعت است، مینویسد:
"و من حماقتهم اقامه الماتم و النیاحه علی من قد قتل من سنین عدیده"
✍🏻 از حماقتهای شیعیان برپایی مجلس ماتم و نوحه است بر کسی است که سالها پیش کشته شده. (منهاج السنة، ج١ ص۵٢)
و در جای دیگر میگوید:
"و صار الشیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للناس بدعتین، بدعه الحزن والبکاء والنوح یوم عاشوراء... و بدعه السرور والفرح"
✍🏻 شیطان بواسطه کشته شدن حسین (عليهالسّلام) برای مردم دو بدعت ایجاد کرده است: بدعت گریه و ناله و حزن در روز عاشوراء، و بدعت شادی و سُرور. (همان، ج ۴ ص٣٣۴ به بعد)
با قسمت دوّم کلام وی ما نیز موافقیم و بارها گفتهایم که شادی و فرح در عاشورا از بدعتهای نواصب ناپاکزاده است، که الحمدلله یکی از بزرگترين علمای سُنّیان نیز بدان معترف است، و البتّه برخی علمای دیگرشان نیز همین اعتقاد را دارند چنانکه گذشت.
➖همچنین" محمّد بن عبدالوهاب" که شاگرد فکری إبن تیمیه است، میگوید:
"من قبائح هؤلاء الرافضة، أنهم یتخذون یوم موت الحسین مأتماً، فأما النیاحة فمن أعظم منکرات الجاهلیة، یترتب علی ما یفعلون من المنکرات و المحرمات کما لا یحصی و کل ذلک بدعة و منکر. کلهم مشارکون فی البدعة، فاللازم علی کل مؤمن منع هؤلاء المبتدعه من هذه البدعة القبیحة."
✍🏻 یکی از کارهای قبیح شیعیان، این است که عاشورا برای حسین (علیه السّلام)، ایّام عزا اعلام میکنند و اینها با" یا حسین" گفتن، کارهای خلافی انجام میدهند، نوحه کردن و عزاداری کردن از بزرگترین منکرات دوران جاهلیّت است. بر این عزاداریهای شیعیان برای حسین (علیه السّلام) هم محرّمات و هم منکرات مترتّب است. اگر کسی عزاداری کند یا راضی به عزاداری باشد یا کمک به عزاداری کند، همه اینها در بدعت شریکند و بر همه مؤمنین واجب است که این شیعیان را از این بدعت قبیح، نهی از منکر بکنند. (رسالة فی الرد علی الرافضة در ص۴۶ _ ۴۹)
🔺لذا إشکال این جماعت بر دو مورد بنا شده است: یکی بدعت بودن عزاداری، دوّم مخالفتِ عزاداری با قرآن و سنّت.
عجيب و تأسفبار است که با این همه ادّعا هنوز معنایِ صحیحِ بدعت را نمیدانند و هرچه را نپسندند بدعت مینامند! یا اینکه معنای بدعت را برای مخالفت با شیعیان تعمیم میدهند. به هر صورت بر طبل رسوايی خود کوبیدهاند. حال باید معنای بدعت را تبیین نمائیم:
هر نوآوری و إبداع روشی لزوماً بدعت نیست، جوهری مینویسد:
"البدعة: انشاء الشیء لا علی مثال سابق، واختراعه وابتکاره بعد ان لمیکن" _ بدعت به معنای پدیدآوردن چیز بیسابقه و عمل نو و جدیدی است که نمونه نداشته باشد. (صحاح اللغة، ج٣ ص١١٣)
بدعت بدین معنا مورد مذمّت و توبیخ شارع نیست، زیرا بشر بطور طبیعی نیازمند برخی نوآوریها میباشد.
👈🏻 ولی اگر حکمی را منسوب به شرع کنیم که مستند و شاهدی از شرع نداشته باشد، بدعت است. راغب اصفهانی مینویسد:
"البدعة فی المذهب: ایراد قول لم یستنَّ قائلها و فاعلها فیه بصاحب الشریعه و اماثلها المتقدّمه و اصولها المتقنه" _ بدعت در دین، گفتار و کرداری است که به صاحب شریعت مستند نباشد و از موارد مشابه و اصول محکم شریعت استفاده نشده باشد. (مفردات القرآن، ص٣٩)
"ابنحجر عسقلانی" میگوید:
"والمُحْدَثات بفتح الدال جمع مُحْدَثَه، والمراد بها: ما احدث و لیس له اصل فی الشرع ویسمّی فی عرف الشرع بدعه، وما کان لهاصل یدلّ علیه الشرع فلیس ببدعه" _ هر چیز جدیدی که ریشه شرعی نداشته باشد، در عرف شرع، بدعت نامیده میشود و هر چه که ریشه و دلیل شرعی داشته باشد بدعت نیست. (فتح الباری، ج١٣ ص٢۵٣)
دیگر علمای سُنّی نیز همین تعریف را دارند که به همین مقدار اکتفا میکنیم. (از آنجا که إشکالکنندگان از سُنّیان میباشند، بحث را از مطالب علمای خودشان منعقد میکنیم)
ادامه در مطلب بعد ...
@ashkvareh
⚠️ ابن تیمیه و شُبهه در عزاداری (بخش دوّم)
حال که معنای بدعت روشن شد، باید دید که اشک و عزاداری، شاهد و مؤیدی از قرآن و سنّت دارد یا نه؟ باید توجّه داشت که اصل در هر چیزی "حلیّت" است مگر آنکه برای حرام بودن یا نهی از آن، دستوری از شارع وجود داشته باشد. آیا در قرآن و سنّت، گریستن و حزن و عزاداری نهی و تحریم شده است⁉️
میدانیم که قرآن ما را به تأسی و پیروی از انبیاء الهی امر فرموده است:
«قَدْ کَانَتْ لَکُمْ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی اِبْرَهِیمَ.» ممتحنه، ۴
«لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَةً.» احزاب، ٢١
در قرآن شریف، صراحتاً درباره حزن و اشک طولانیِ یعقوب بر یوسف علیهما السّلام، آیاتی موجود است که در سوره يوسف قابل مشاهده است. "زمخشری" ذیل تفسیر همین آیات در سوره يوسف، مینویسد:
"ما جفت عیناه من وقت فراق یوسف الی حین لقائه ثمانین عاما، وما علی وجه الارض اکرم علی الله منه" _ چشمان حضرت یعقوب از فراق یوسف تا زمان ملاقات یوسف از اشک خشک نگردید و این مدت هشتاد سال به طول انجامید. و در روی زمین چیزی از این کار برای خداوند ارزشمندتر نبود. (الکشّاف، ج٢ ص۴٩٧)
و از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده:
"انه سئل جبرئیل: ما بلغ من وجد یعقوب علی یوسف؟ قال: وجد سبعین ثکلی. قال: فما کان له من الاجر؟ قال: اجر مائة شهید، و ما ساء ظنه بالله ساعة قط." _ رسول اکرم از جبرئیل سؤال نمود: به خاطر غیاب یوسف چه بر سر یعقوب آمد؟ عرض کرد: به اندازه آنچه که بر سر هفتاد مادر فرزندمُرده میآید. و سؤال نمود: اجر یعقوب به خاطر این صبر چهقدر است؟ عر ض کرد: اجر صد شهید، و این در حالی بود که هرگز یعقوب به خداوند سوء ظن پیدا نکرد. (همان)
شبیه همین روایت را "سیوطی" نیز نقل کردهست. (الدرّ المنثور، ج۴ ص۵٧٠)
آیا یعقوب نبی با اینکه میدانست يوسف پیامبر زنده است، ولی حزن و اشک طولانی را سیره خود نمود، کار خلاف شرعی مرتکب شد؟! از دید سُنّیان که انبیاء الهی را معصوم نمیدانند، بله خطاست، ولی اگر عمل یعقوب نبی خطا بود، آیا خداوند وی را مذمّت نمینمود؟! آیا از این عمل نهی نمینمود؟! ولی بقول زمخشری که بالاتر نقل شد، "در روی زمین چیزی از این کار برای خداوند ارزشمندتر نبود." سُنّیان باید ابتدا تکلیف خود را با این عمل یعقوب نبی روشن کنند، بعد به شیعیان إشکال نمایند. عمل یعقوب نبی در قرآن نه مذمّت شده نه توبیخ نه نَسخ، ضمن اینکه یوسف پیامبر نه شهید شد نه مُثله، بلکه بإذن الله پادشاه مملکت شد و در عزّت و آسایش قرار گرفت، و یعقوب نبی صرفاً بر فراق او چنان حزن و أشکی را پیشه خود ساخت.
ادامه دارد...
@ashkvareh
حال که معنای بدعت روشن شد، باید دید که اشک و عزاداری، شاهد و مؤیدی از قرآن و سنّت دارد یا نه؟ باید توجّه داشت که اصل در هر چیزی "حلیّت" است مگر آنکه برای حرام بودن یا نهی از آن، دستوری از شارع وجود داشته باشد. آیا در قرآن و سنّت، گریستن و حزن و عزاداری نهی و تحریم شده است⁉️
میدانیم که قرآن ما را به تأسی و پیروی از انبیاء الهی امر فرموده است:
«قَدْ کَانَتْ لَکُمْ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی اِبْرَهِیمَ.» ممتحنه، ۴
«لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَةً.» احزاب، ٢١
در قرآن شریف، صراحتاً درباره حزن و اشک طولانیِ یعقوب بر یوسف علیهما السّلام، آیاتی موجود است که در سوره يوسف قابل مشاهده است. "زمخشری" ذیل تفسیر همین آیات در سوره يوسف، مینویسد:
"ما جفت عیناه من وقت فراق یوسف الی حین لقائه ثمانین عاما، وما علی وجه الارض اکرم علی الله منه" _ چشمان حضرت یعقوب از فراق یوسف تا زمان ملاقات یوسف از اشک خشک نگردید و این مدت هشتاد سال به طول انجامید. و در روی زمین چیزی از این کار برای خداوند ارزشمندتر نبود. (الکشّاف، ج٢ ص۴٩٧)
و از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده:
"انه سئل جبرئیل: ما بلغ من وجد یعقوب علی یوسف؟ قال: وجد سبعین ثکلی. قال: فما کان له من الاجر؟ قال: اجر مائة شهید، و ما ساء ظنه بالله ساعة قط." _ رسول اکرم از جبرئیل سؤال نمود: به خاطر غیاب یوسف چه بر سر یعقوب آمد؟ عرض کرد: به اندازه آنچه که بر سر هفتاد مادر فرزندمُرده میآید. و سؤال نمود: اجر یعقوب به خاطر این صبر چهقدر است؟ عر ض کرد: اجر صد شهید، و این در حالی بود که هرگز یعقوب به خداوند سوء ظن پیدا نکرد. (همان)
شبیه همین روایت را "سیوطی" نیز نقل کردهست. (الدرّ المنثور، ج۴ ص۵٧٠)
آیا یعقوب نبی با اینکه میدانست يوسف پیامبر زنده است، ولی حزن و اشک طولانی را سیره خود نمود، کار خلاف شرعی مرتکب شد؟! از دید سُنّیان که انبیاء الهی را معصوم نمیدانند، بله خطاست، ولی اگر عمل یعقوب نبی خطا بود، آیا خداوند وی را مذمّت نمینمود؟! آیا از این عمل نهی نمینمود؟! ولی بقول زمخشری که بالاتر نقل شد، "در روی زمین چیزی از این کار برای خداوند ارزشمندتر نبود." سُنّیان باید ابتدا تکلیف خود را با این عمل یعقوب نبی روشن کنند، بعد به شیعیان إشکال نمایند. عمل یعقوب نبی در قرآن نه مذمّت شده نه توبیخ نه نَسخ، ضمن اینکه یوسف پیامبر نه شهید شد نه مُثله، بلکه بإذن الله پادشاه مملکت شد و در عزّت و آسایش قرار گرفت، و یعقوب نبی صرفاً بر فراق او چنان حزن و أشکی را پیشه خود ساخت.
ادامه دارد...
@ashkvareh
🚫 ابن تیمیه و شُبهه در عزاداری (بخش سوّم)
در مطالب گذشته، معنای لغوی و اصطلاحی بدعت بیان شد، سپس از قرآن به سیره حضرت یعقوب علیه السّلام اشاره شد که در فراق یوسفِ پیامبر، حزن و اشکی کمنظیر داشت، و کلام زمخشری در تفسير آیات مربوطه ذکر شد. حال باید دید در سنّت رسول اکرم صلی الله علیه و آله، اثری از اشک و حزن و عزاداری وجود دارد یا خیر؟!
1⃣ گریه در شهادت حمزه علیه السّلام
در جنگ اُحد وقتی حمزه علیه السّلام به شهادت رسید، رسول اکرم صلی الله علیه و آله بسیار محزون و گریان و داغدار شد. "حلبی" در سیره خود مینویسد:
"لما رای النبی حمزه قتیلا، بکی فلما رای ما مثّل به شهق" _ پیامبر اکرم چون پیکر خونین حمزه را یافت، گریست و چون از مُثله کردن او آگاهی یافت با صدای بلند فریاد زد و گریه سر داد. (السیرةالحلبیه، ج۲، ص۲۴۷)
این گریه و ناله از سوی آن حضرت برای عزای عمویش حمزه آنقدر شدید بوده که ابنمسعود میگوید:
"ما راینا رسول اللّه صلّی الله علیه و آله وسلّم باکیاً اشدّ من بکائه علی حمزه، وضعه فی القبله، ثمّ وقف علی جنازته، وانتحب حتّی بلغ به الغشی، یقول: یا عمّ رسول اللّه! یا حمزه! یا اسد اللّه! واسد رسوله! یا حمزه! یا فاعل الخیرات! یا حمزه! یا کاشف الکربات! یا حمزه! یا ذابّ عن وجه رسول الله."
✍🏻 ندیدیم پیامبر اکرم بر کسی گریه کند، آنگونه که با شدّت در عزای عمویش حمزه اشک میریخت، بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفته و با صدای بلند گریه کرد تا حال غش به آن حضرت دست داد، و خطاب به جسد عمویش میفرمود: ای عموی پیامبر خدا، ای حمزه! ای شیر خدا و شیر پیامبر خدا، ای حمزه! ای کسی که کارهای نیکو انجام میدادی، ای حمزه! ای کسی که سختیها و مشکلات را برطرف میکردی، ای حمزه! ای کسی که سختیها را از رسول خدا دور میکردی. (ذخائر العقبي، ص١٨١)
➖ "ابن کثیر" از إبن عمر روایت کرده است که:
"ان رسول الله صلی الله علیه وسلم لما رجع من اُحد فجعلت نساء الانصار یبکین علی من قتل من ازواجهن قال فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم ولکن حمزه لا بواکی له قال ثم نام فاستنبه و هن یبکین."
✍🏻 رسول اکرم چون از اُحد بازگشت، زنان انصار را مشاهده نمود که بر کُشتههای خود گریه میکنند. حضرت فرمودند: حمزه گریه کن ندارد. سپس بعد از مقداری استراحت متوجّه شدند که زنها برای حمزه گریه میکنند. از آن روز تاکنون زنان ابتدا برای حمزه و سپس برای کشتههای خود عزاداری میکنند.
ابن کثیر بعد از نقل این گزارش میگوید:
"و هذا علی شرط مسلم" _ این روایت شرط صحّت بر اساس مبنای مسلم را دارد. (البداية و النهایة، ج۴ ص۵۵)
حال باید از آقایان پرسید که آیا رسول اکرم صلی الله علیه و آله خلاف شرع مرتکب شدند؟! (العیاذ بالله) آیا ایشان با رسوم جاهلیّت و معنای بدعت آشنا نبودند؟! آیا تکلیف دین خود را نمیدانستند؟! هرچند پیامبری که سُنّیان در کتب خود معرّفی کردهاند، چندان هم تفاوتی با این اوصاف ندارد❗️
ادامه دارد...
@ashkvareh
در مطالب گذشته، معنای لغوی و اصطلاحی بدعت بیان شد، سپس از قرآن به سیره حضرت یعقوب علیه السّلام اشاره شد که در فراق یوسفِ پیامبر، حزن و اشکی کمنظیر داشت، و کلام زمخشری در تفسير آیات مربوطه ذکر شد. حال باید دید در سنّت رسول اکرم صلی الله علیه و آله، اثری از اشک و حزن و عزاداری وجود دارد یا خیر؟!
1⃣ گریه در شهادت حمزه علیه السّلام
در جنگ اُحد وقتی حمزه علیه السّلام به شهادت رسید، رسول اکرم صلی الله علیه و آله بسیار محزون و گریان و داغدار شد. "حلبی" در سیره خود مینویسد:
"لما رای النبی حمزه قتیلا، بکی فلما رای ما مثّل به شهق" _ پیامبر اکرم چون پیکر خونین حمزه را یافت، گریست و چون از مُثله کردن او آگاهی یافت با صدای بلند فریاد زد و گریه سر داد. (السیرةالحلبیه، ج۲، ص۲۴۷)
این گریه و ناله از سوی آن حضرت برای عزای عمویش حمزه آنقدر شدید بوده که ابنمسعود میگوید:
"ما راینا رسول اللّه صلّی الله علیه و آله وسلّم باکیاً اشدّ من بکائه علی حمزه، وضعه فی القبله، ثمّ وقف علی جنازته، وانتحب حتّی بلغ به الغشی، یقول: یا عمّ رسول اللّه! یا حمزه! یا اسد اللّه! واسد رسوله! یا حمزه! یا فاعل الخیرات! یا حمزه! یا کاشف الکربات! یا حمزه! یا ذابّ عن وجه رسول الله."
✍🏻 ندیدیم پیامبر اکرم بر کسی گریه کند، آنگونه که با شدّت در عزای عمویش حمزه اشک میریخت، بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفته و با صدای بلند گریه کرد تا حال غش به آن حضرت دست داد، و خطاب به جسد عمویش میفرمود: ای عموی پیامبر خدا، ای حمزه! ای شیر خدا و شیر پیامبر خدا، ای حمزه! ای کسی که کارهای نیکو انجام میدادی، ای حمزه! ای کسی که سختیها و مشکلات را برطرف میکردی، ای حمزه! ای کسی که سختیها را از رسول خدا دور میکردی. (ذخائر العقبي، ص١٨١)
➖ "ابن کثیر" از إبن عمر روایت کرده است که:
"ان رسول الله صلی الله علیه وسلم لما رجع من اُحد فجعلت نساء الانصار یبکین علی من قتل من ازواجهن قال فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم ولکن حمزه لا بواکی له قال ثم نام فاستنبه و هن یبکین."
✍🏻 رسول اکرم چون از اُحد بازگشت، زنان انصار را مشاهده نمود که بر کُشتههای خود گریه میکنند. حضرت فرمودند: حمزه گریه کن ندارد. سپس بعد از مقداری استراحت متوجّه شدند که زنها برای حمزه گریه میکنند. از آن روز تاکنون زنان ابتدا برای حمزه و سپس برای کشتههای خود عزاداری میکنند.
ابن کثیر بعد از نقل این گزارش میگوید:
"و هذا علی شرط مسلم" _ این روایت شرط صحّت بر اساس مبنای مسلم را دارد. (البداية و النهایة، ج۴ ص۵۵)
حال باید از آقایان پرسید که آیا رسول اکرم صلی الله علیه و آله خلاف شرع مرتکب شدند؟! (العیاذ بالله) آیا ایشان با رسوم جاهلیّت و معنای بدعت آشنا نبودند؟! آیا تکلیف دین خود را نمیدانستند؟! هرچند پیامبری که سُنّیان در کتب خود معرّفی کردهاند، چندان هم تفاوتی با این اوصاف ندارد❗️
ادامه دارد...
@ashkvareh
🔸 ابن تیمیه و شُبهه در عزاداری (بخش چهارم)
2⃣ عزای رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر جعفر بن أبي طالب علیهما السّلام
سُنّیان نقل کردهاند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله با شنیدن خبر شهادت جعفر علیه السّلام در در جنگ موته، به دیدن فرزندانش رفتند، وقتی که وارد خانه شدند، فرزندان جعفر را صدا زدند، آنان را میبوئیدند در حالیکه اشک از چشمان مبارکشان جاری بود. اسماء همسر جعفر احساس کرد که برای همسرش اتّفاقی افتاده است، لذا سؤال کرد: "بابی و امّی ما یبکیک؟ ابلغک عن جعفر واصحابه شیء" _ پدر و مادرم فدایت شوند، آیا از جعفر و یارانش خبری شنیدهاید؟ فرمودند: بله، امروز به شهادت رسیدهاند. اسماء بلند فریاد زد، زنان دورش حلقه زدند، حضرت زهراء سلام الله علیها وارد منزل شدند و گریه میکردند، و میفرمود: «وا عمّاه». سپس رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: "عَلی مثل جعفر فلتبک البواکی" _ گریهکنندگان باید بر کسی چون جعفر گریه کنند.
📚 الإستیعاب، ج ١ ص٢۴٣_ أسد الغابة، ج١ ص٢٨٩ _ الإصابة، ج٢ ص٢٣٨ _ الکامل في التاريخ، ج٢ ص٢٣٨
✅ جالب توجّه اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله نه تنها خودشان اشک ریختند و داغدار شدند، بلکه به دیگران نیز دستور دادند تا گریه کنند و عزادار شوند. از طرفی حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها نیز که بضعة الرسول است، گریه و شیون فرمودند. آیا سُنّیان به همان اندازه که دین خود را از عایشه اخذ میکنند و فعل و قول او برایشان حجّت است، برای صدیقه طاهره شهیده جایگاه قائلند؟! ضمن اینکه خود سُنّیان معترفند که این روایتِ مشهور: "خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء _ دو سوّم دینتان را از حمیراء (عایشه) فراگیرید." صحیح نیست.
👈🏻 "ابن کثیر" میگوید: این حدیث منکَر است، و از قول "مِزّی" نقل میکند که تا بحال اصل و سندی برای آن نیافته است.
"فَإِنَّهُ لَيْسَ لَهُ أَصْلٌ وَلَا هُوَ مثبت في شئ مِنْ أُصُولِ الْإِسْلَامِ، وَسَأَلَتُ عَنْهُ شَيْخَنَا أَبَا الْحَجَّاجِ الْمِزِّيَّ فَقَالَ: لَا أَصْلَ لَهُ." (البداية، ت: شیری، ج٨ ص١٠٠"
"سخاوی و شوکانی" و دیگر علمای عامه نیز از قول "ابن حجر عسقلانی" مینویسند:
"لا أعرف له إسنادا" _ سندی برای این روایت نیافتم. (المقاصد الحسنة، ص۳۲۱ _ الفوائد المجموعة في الأحاديث الموضوعة، ص۳۹۹)
"شهاب الدین آلوسی" پس از بیان فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها مینویسد:
از این روایات مشخص میشود که فاطمه (سلام الله علیها) بر عایشه افضلیت دارد. حتّی روایتِ "خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء" که برخی بر آن استدلال کردهاند، هیچ دلالتی بر افضلیت عایشه ندارد، چرا که رسول الله (صلی الله علیه وآله) میدانست پس از او دخترش در دنیا عمر زیادی ندارد و الّا میفرمود تمام دینتان را از فاطمه بگیرید.
"و من هنا يعلم أفضليتها على عائشة رضي الله تعالى عنها الذاهب إلى خلافها الكثير محتجين بقوله صلى الله تعالى عليه وسلم: خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء. …وأنت تعلم ما في هذا الاستدلال وأنّه ليس بنص على أفضلية الحميراء على الزهراء.... ولعلمه صلى الله تعالى عليه وسلم أنّها لا تبقى بعده زمناً معتداً به يمكن أخذ الدّين منها فيه لم يقل فيها ذلك، ولو علم لربما قال: خذوا كل دينكم عن الزهراء." (روح المعاني، ج٢ ص١۵٠)
ادامه دارد...
@ashkvareh
2⃣ عزای رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر جعفر بن أبي طالب علیهما السّلام
سُنّیان نقل کردهاند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله با شنیدن خبر شهادت جعفر علیه السّلام در در جنگ موته، به دیدن فرزندانش رفتند، وقتی که وارد خانه شدند، فرزندان جعفر را صدا زدند، آنان را میبوئیدند در حالیکه اشک از چشمان مبارکشان جاری بود. اسماء همسر جعفر احساس کرد که برای همسرش اتّفاقی افتاده است، لذا سؤال کرد: "بابی و امّی ما یبکیک؟ ابلغک عن جعفر واصحابه شیء" _ پدر و مادرم فدایت شوند، آیا از جعفر و یارانش خبری شنیدهاید؟ فرمودند: بله، امروز به شهادت رسیدهاند. اسماء بلند فریاد زد، زنان دورش حلقه زدند، حضرت زهراء سلام الله علیها وارد منزل شدند و گریه میکردند، و میفرمود: «وا عمّاه». سپس رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: "عَلی مثل جعفر فلتبک البواکی" _ گریهکنندگان باید بر کسی چون جعفر گریه کنند.
📚 الإستیعاب، ج ١ ص٢۴٣_ أسد الغابة، ج١ ص٢٨٩ _ الإصابة، ج٢ ص٢٣٨ _ الکامل في التاريخ، ج٢ ص٢٣٨
✅ جالب توجّه اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله نه تنها خودشان اشک ریختند و داغدار شدند، بلکه به دیگران نیز دستور دادند تا گریه کنند و عزادار شوند. از طرفی حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها نیز که بضعة الرسول است، گریه و شیون فرمودند. آیا سُنّیان به همان اندازه که دین خود را از عایشه اخذ میکنند و فعل و قول او برایشان حجّت است، برای صدیقه طاهره شهیده جایگاه قائلند؟! ضمن اینکه خود سُنّیان معترفند که این روایتِ مشهور: "خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء _ دو سوّم دینتان را از حمیراء (عایشه) فراگیرید." صحیح نیست.
👈🏻 "ابن کثیر" میگوید: این حدیث منکَر است، و از قول "مِزّی" نقل میکند که تا بحال اصل و سندی برای آن نیافته است.
"فَإِنَّهُ لَيْسَ لَهُ أَصْلٌ وَلَا هُوَ مثبت في شئ مِنْ أُصُولِ الْإِسْلَامِ، وَسَأَلَتُ عَنْهُ شَيْخَنَا أَبَا الْحَجَّاجِ الْمِزِّيَّ فَقَالَ: لَا أَصْلَ لَهُ." (البداية، ت: شیری، ج٨ ص١٠٠"
"سخاوی و شوکانی" و دیگر علمای عامه نیز از قول "ابن حجر عسقلانی" مینویسند:
"لا أعرف له إسنادا" _ سندی برای این روایت نیافتم. (المقاصد الحسنة، ص۳۲۱ _ الفوائد المجموعة في الأحاديث الموضوعة، ص۳۹۹)
"شهاب الدین آلوسی" پس از بیان فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها مینویسد:
از این روایات مشخص میشود که فاطمه (سلام الله علیها) بر عایشه افضلیت دارد. حتّی روایتِ "خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء" که برخی بر آن استدلال کردهاند، هیچ دلالتی بر افضلیت عایشه ندارد، چرا که رسول الله (صلی الله علیه وآله) میدانست پس از او دخترش در دنیا عمر زیادی ندارد و الّا میفرمود تمام دینتان را از فاطمه بگیرید.
"و من هنا يعلم أفضليتها على عائشة رضي الله تعالى عنها الذاهب إلى خلافها الكثير محتجين بقوله صلى الله تعالى عليه وسلم: خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء. …وأنت تعلم ما في هذا الاستدلال وأنّه ليس بنص على أفضلية الحميراء على الزهراء.... ولعلمه صلى الله تعالى عليه وسلم أنّها لا تبقى بعده زمناً معتداً به يمكن أخذ الدّين منها فيه لم يقل فيها ذلك، ولو علم لربما قال: خذوا كل دينكم عن الزهراء." (روح المعاني، ج٢ ص١۵٠)
ادامه دارد...
@ashkvareh